راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

استقلال با شکست راه آهن به صدر رسید.....

 

دو تیم استقلال و راه‌آهن سورینت در چارچوب هفته بیست‌ویکم لیگ برتر فوتبال عصر امروز از ساعت 15 در ورزشگاه تختی به مصاف یکدیگر رفتند. مهدی نظری در دقیقه 67 توانست گل اول را برای آبی‌پوشان به ثمر برساند. این اولین گل مهاجم آبی‌پوشان در این فصل از رقابت‌ها برای استقلال بود.

تیم فوتبال استقلال در ورزشگاه تختی تهران و در حضور پنج‌هزار تماشاگر( طبق اعلام بلندگوی ورزشگاه) از ساعت 15 به مصاف راه آهن رفت که مسابقه با نتیجه یک بر صفر به سود استقلال به پایان رسید.

محمد‌مهدی نظری در دقیقه 67 روی سانتر ارسالی هاشم‌بیک‌زاده، درون محوطه جریمه صاحب توپ شد و با یک ضربه آرام دروازه‌ راه آهن را باز کرد. این اولین گل نظری در این فصل است. او در 20 هفته گذشته نتوانسته بود گلی بزند.

استقلال با این برد 41 امتیازی شد و صدر جدول را از پرسپولیس گرفت و صدرنشین جدید لیگ شد. پرسپولیس اکنون با 40 امتیاز در رده دوم قرار گرفته است.

راه آهن برخلاف انتظار بازی را هجومی آغاز کرد ولی از برتری نسبی خود هیچ سودی نبرد و سپس از دقیقه 25 بازی آرام و پایاپای دنبال شد.

در شروع نیمه دوم نیز راه آهن دوباره هجومی بازی را اغاز کرد اما استقلال خیلی زود بر بازی مسلط شد.

استقلال در این دیدار حنیف عمران‌زاده و محمد قاضی را به دلیل سه اخطاره بودن، مهرداد اولادی، مجید غلام‌نژاد، کبه، جمشیدیان را به دلیل مصدومیت در اختیار نداشت .

مهدی سیدعلی داور مسابقه بود.

راه آهن 18 امتیازی در رده سیزدهم باقی ماند.

ترکیب تیم راه آهن:

وحید طالب لو، رامین رضاییان، ابراهیم کریمی، پیروز قربانی، آرمان قاسمی، حامد زمانی، محمد علیزاده( از دقیقه 74 بهنام برزای)، دیوید ویکروم( از دقیقه 85 مهدی‌ مهدی‌پور)، بهادر عبدی، رضا خالدی‌فر و سیدامین منوچهری( از دقیقه 82 علی علیپور)

سرمربی : منصور ابراهیم‌زاده

ترکیب استقلال:

سیدمهدی رحمتی، امیرحسین صادقی، خسرو حیدری، علیرضا نیک بخت واحدی،پژمان نوری، جی‌لوید ساموئل، آندرانیک تیموریان، جواد نکونام، سیاوش اکبرپور، محمدمهدی نظری( از دقیقه 86 ایمان باصفا) و آرش برهانی( از دقیقه 59 هاشم بیک‌زاده)

سرمربی: امیر قلعه‌نویی


فیلتر «وایبر» و «واتسآپ» به تعویق افتاد.....

 

عبدالصمد خرم آبادی در گفتگو با مهر، با بیان اینکه کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه اینترنتی تاکنون تصمیمی برای فیلتر شدن نرم افزار وایبر که چند روزی است از سوی برخی کاربران مطرح می شود اتخاذ نکرده اظهار داشت: با تقویت نرم افزارهای مشابه داخلی و در صورتی که نرم افزارهای داخلی بتوانند نیازهای ارتباطی مردم را تأمین کنند موضوع فیلتر نرم افزارهای خارجی مجددا توسط کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه مورد بررسی قرار می گیرد.

وی با بیان اینکه اپلیکیشن وی چت و نرم‌افزارهای مشابه آن ارتباطات صوتی، تصویری و متنی برخط از طریق تلفن همراه را بین کاربران فراهم می کنند و این نرم افزارها در بعضی مواقع، محتواهای مجرمانه بسیاری را رد و بدل می کنند، ادامه داد: کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه که وظیفه آن جلوگیری از انتشار محتوای مجرمانه است، به دلیل خارجی بودن مسئولان این شبکه‌ها امکان انجام وظایف قانونی خود را ندارد.

دبیر کارگروه تعیین مصادیق فیلترینگ خاطرنشان کرد: نرم افزارهای داخلی فراوانی شبیه وی چت در کشور وجود دارند و مسئولان باید تمام تلاش خود را برای تقویت و ارتقاء کیفیت این نرم افزارها بکارگیرند تا این نرم افزارها بتوانند نیازهای داخلی و خارجی کاربران را تامین کنند؛ در این صورت دیگر نیازی به نرم افزارهای پرخطر خارجی شبیه “وی چت” نخواهیم داشت.

خرم آبادی ادامه داد: اکثر سرویس های موبایل همچون تانگو، وایبر و وی چت این قابلیت را دارند که اطلاعات کشور ما را که در بین کاربران رد و بدل می شود، جمع آوری و تحلیل کنند و در اختیار بیگانگان قرار دهند.

وی گفت: این خطر بزرگی برای کشور ما محسوب می شود؛ معمولا هیچ کشوری اجازه نمی دهد که ارتباط بین شهروندانش در بستر امکانات خارجی انجام شود؛ با این حال این سئوال مطرح می شود که چرا برخی از مسئولان اصرار دارند که شهروندان ما را به سوی سرویس های خارجی سوق دهند.

مشاور قضایی دادستان کل کشور اضافه کرد: وزارت فرهنگ و ارشاد که مرکز بزرگی تحت عنوان مرکز رسانه های دیجیتال را در اختیار دارد باید تلاش کند که سرویس های داخلی را که شبیه وی چت است تقویت کند تا مردم نیازمند سرویس های خارجی مانند وی چت، وایبر، واتس‌آپ و تانگو نباشند.

دبیر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه اینترنتی گفت: اگر ما بتوانیم این امکان را در کشور ایجاد کنیم که سرویس های داخلی مان مانند وی چت تقویت شود، باعث می شود به جای این که ما مصرف کننده پهنای باند اینترنت کشورهای دیگر باشیم کشورهای اروپایی به ما روی آورند و آنها از پهنای باند ما استفاده کنند و در این صورت است که ما به یک کشور مرجع در فناوری اطلاعات تبدیل می شویم.

خرم آبادی با اشاره به نرم افزاری با عنوان “سیم کارت مجازی” که در سالهای گذشته در نمایشگاه رسانه های دیجیتال وزارت ارشاد رونمایی شد و همه امکانات وی چت را داشت تصریح کرد: زمانی که این نرم افزار در کشور ما رونمایی شد وی چت جایگاه آنچنانی نداشت اما این نرم افزار مورد حمایت قرار نگرفت، در حالی که خلق کننده وی چت که یک دانشجوی چینی بود توانست با حمایت های مسئولین کشورش و اسپانسرهایی که داشت خود را به جایگاهی برساند که اکنون بیش از 400 میلیون کاربر داشته باشد.


بالاخره خرید ماشین در کوبا آزاد شد....

 

مردم کوبا برای اولین بار از زمان وقوع انقلاب در آن کشور در دهه 1950 میلادی می توانند آزادانه اتومبیل بخرند.

اما قیمت‌های بالایی که دولت کمونیست آن کشور برای این خودروها در نظر گرفته، عملا امکان خرید را تنها برای شماری اندک امکان پذیر کرده است.

به عنوان مثلا در یکی از نمایشگاههای اتومبیل، قیمت یک پژو نو 508، دویست و شصت و دو هزار دلار تعیین شده که این میزان حدود هشت برابر قیمت معمولی این اتومبیل است.

به گفته خبرنگار بی بی سی در هاوانا، مردم این قیمت ها را دیوانه کننده توصیف کرده‌اند.

پیش از این مردم کوبا برای خرید خودروهای نو مجبور بودند که از دولت اجازه بگیرند و چنین امکانی صرفا به مقامات ارشد، ورزشکاران و هنرمندان سرشناس داده می شد.

دولت گفته است که بخشی از سود حاصل از فروش این اتومبیل ها صرف توسعه سیستم حمل و نقل عمومی کشور خواهد شد.


شکنجه یک ایرانی در امارات...

 

یک توریست دوچرخه سوار ایرانی که در امارات به اتهام جاسوسی زندانی شده بود، گفت: او در طول دوران بازداشت خود در این کشور عربی، تحت شکنجه قرار گرفته است.

حسین قره‌داغی که معلم مدرسه‌ای در شمال غربی ایران نیز هست، در گفت‌وگوبا پرس تی‌وی گفت: من به مدت 35 روز، شکنجه شدم. من دیگر از نظر فیزیکی، همان فرد سابق نیستم. مرا از بسیاری از نیازهای اساسی محروم کردند.

این شهروند ایرانی، خاطرنشان کرد که با پیام صلح و دوستی برای جهان، با دوچرخه‌اش به بسیاری از کشورهای جهان سفر کرده است.

قره‌داغی به مدت 78 روز بدون اجازه تماس با خانواده‌اش یا سفارت ایران، زندانی بود. وی افزود: آنها، مرا به جاسوسی متهم کرده و شکنجه کردند، ولی هیچ مدرکی علیه من نداشتند.


مصرف گاز رکورد شکست.....

 

سخنگوی شرکت ملی گاز با بیان این که، یکشنبه هفته جاری نهم دی ماه جاری با مصرف 482 میلیون مترمکعب گاز، رکوردار مصرف گاز در سال 92 بوده است گفت: بر اساس بخشنامه معاون اول رییس جمهوری، در صورتی که ادارات دولتی در مصرف انرژی صرفه جویی نکنند، شرکت های گاز استانها می توانند گاز آنها را قطع کنند.

به گزارش ایرنا، مجید بوجارزاده اظهار داشت: در روز سه شنبه دهم دی ماه جاری 460 میلیون مترمکعب گاز در سراسر کشور در بخشهای خانگی، تجاری و صنایع غیرعمده مصرف شده است.

سخنگوی شرکت ملی گاز افزود: بیشترین میزان مصرف گاز طبیعی زمستان سال جاری مربوط به نهم دی ماه است که در این روز میزان مصرف گاز طبیعی به 482 میلیون مترمکعب رسید.

وی با بیان اینکه، در حال حاضر به دلیل شدت سرما همه سامانه های گرمایشی بخش خانگی و تجاری روشن هستند، افزود: به نظر می رسد در روز گذشته که دمای 26 استان کشور به زیر صفر رسید، دستگاه های گرمازای این استانها با حداکثر توان مشغول فعالیت شدند که اوج مصرف را نشان می دهد و بنابراین می توان امیدوار بود که میزان مصرف بیشتر از این افزایش نیابد.

بوجارزاده اضافه کرد: در روزهای گذشته، مردم سردترین روزهای سال را گذرانده اند و میزان مصرف گاز به طور میانگین بین 440 تا 460 میلیون مترمکعب در روز بوده است.

سخنگوی شرکت ملی گاز ایران ادامه داد: با ورود موج سرما به کشور در 18 آذر ماه، میزان مصرف گاز در بخش های خانگی و تجاری افزایش یافته و طی سه هفته گذشته نیز تداوم داشته است، اما مدیریت شبکه توزیع گاز به خوبی در حال انجام بوده و تاکنون در هیچ نقطه ای از کشور، قطعی گاز وجود نداشته است.

وی با توصیه به مردم برای صرفه جویی در مصرف گاز اظهار داشت: اگر شهروندان یک درجه از دمای منازل خود را کم کنند، حدود 20 میلیون مترمکعب یعنی معادل گاز تولیدی یک فاز پارس جنوبی صرفه جویی می شود.

سخنگوی شرکت ملی گاز خاطر نشان کرد: اولویت اصلی شرکت ملی گاز، تامین گاز مورد نیاز بخش خانگی است و در صورت افزایش تقاضای گاز صنایع عمده، نیروگاه ها و کارخانه های سیمان قطع می شود، اما سوخت جایگزین نیروگاه ها و صنایع عمده توسط شرکت ملی پالایش و پخش فراورده های نفتی تامین می شود.

وی ادامه داد: بر اساس بخشنامه معاون اول رییس جمهوری، در صورتی که ادارات دولتی در مصرف انرژی صرفه جویی نکنند، شرکت های گاز استانها می توانند گاز آنها را قطع کنند.


به اینا میگن بدشانسی........

گاهی اتفاقاتی ناخواسته و عجیب برای هر شخص می‌افتد که قابل پیش‌بینی نیست، در اینجا تصاویری از این اتفاقات را مشاهده می‌کنید.

به گزارش فارس، مجموعه تصاویر زیر اتفاقاتی است که واقعا قابل پیش‌بینی نیست و به یک نوعی می توان به آن بدشانسی گفت.

 


دیدنی ها...

رودخانه های پر از زباله در اندونزی

1x1.trans دیدنی های امروز پنج شنبه  12دی

 



تظاهرات فلسطینی ها علیه مصادره زمین هایشان توسط اسرائیل

1x1.trans دیدنی های امروز پنج شنبه  12دی

 



کلیسای شهر معلولا در سوریه

1x1.trans دیدنی های امروز پنج شنبه  12دی

1x1.trans دیدنی های امروز پنج شنبه  12دی

 



مه شدید در محل ساخت یک هتل در ارتفاعات کارآکاس پایتخت ونزوئلا

1x1.trans دیدنی های امروز پنج شنبه  12دی

 



مسابقات اسب سواری در سواحل اسپانیا

1x1.trans دیدنی های امروز پنج شنبه  12دی

 



یکی از اعضای گروه موسیقی گارد ملی در پرتقال

1x1.trans دیدنی های امروز پنج شنبه  12دی

 



برلین

1x1.trans دیدنی های امروز پنج شنبه  12دی

1x1.trans دیدنی های امروز پنج شنبه  12دی

1x1.trans دیدنی های امروز پنج شنبه  12دی

1x1.trans دیدنی های امروز پنج شنبه  12دی

 



بدون شرح!

1x1.trans دیدنی های امروز پنج شنبه  12دی

 


چرا بابک زنجانی نتوانست فرار کند؟

 

دستگیری بابک زنجانی را می‌توان بدون تردید مهم‌ترین پرونده قضایی در حوزه مبارزه با مفاسد اقتصادی از آغاز انقلاب تا کنون محسوب کرد؛ پرونده‌ای که تنها یک رقم آن بدهی دو ونیم میلیارد یورویی به وزارت نفت است و برخی نمایندگان مجلس از غارت 13 هزار میلیارد تومانی بیت‌المال توسط وی سخن می‌گویند.

، اعتدال با این مقدمه نوشت: «در مدت چند ماه گذشته و پس از خداحافظی احمدی‌نژاد از ریاست‌جمهوری، برخی اخبار غیررسمی نشان می‌دهد که ابعاد این پرونده در داخل و خارج کشور به رقمی فراتر از 30 هزار میلیارد تومان می‌رسد.

فرار محمودرضا خاوری از چنگال قانون که با حرف و حدیث‌های بسیاری در محافل رسمی و غیر رسمی همراه بود، تجربه‌ای بود تا دستگاه قضایی و امنیتی با آگاهی از اهمیت ماجرا تدابیری را اتخاذ کنند که دنبال بابک زنجانی ینگه دنیا را نگردند.

1x1.trans چرا بابک زنجانی نتوانست فرار کند؟

تجربه پرونده اختلاس سه هزار میلیاردی نشان داد که اهمال ضابطان قضایی در برخورد با متهم اصلی پرونده یعنی محمود خاوری موجب شد که وی قبل از دستگیری به ویلای سه میلیون دلاری خود در کانادا بگریزد و هنوز بعد از دو سال، همچنان هیچگونه پیگردی نتواند وی را به کشور بازگرداند.

این تجربه نشان داد که متهمان دانه‌درشت اقتصادی معمولا ارتباطات خاصی با برخی از دستگاه‌های نظارتی و نهادهای دولتی دارند که قبل از به دام افتادن از مهلکه فرار می‌کنند اما در مورد بابک زنجانی تیزهوشی مقامات قضایی، موجب شد که از ابتدای روشن شدن ابعاد این پرونده، وی مورد رصد قرار گرفته و اقدامات تامینی در مورد بابک زنجانی به عمل آید.

اگرچه در دولت گذشته برخی اعضای مهم دولت، بابک زنجانی را حمایت می‌کردند و در مکاتبات رسمی با دستگاه قضایی هیچگونه اتهامی را علیه وی مطرح نکرده بودند اما دستگاه قضایی پس از روشنگری رسانه‌ها درباره پرونده بابک زنجانی از مسیرهایی دیگر به تحقیق درباره وی پرداخت و در اواخر فرودین‌ماه سال جاری، یعنی حدود دو ماه قبل از انتخابات، بابک زنجانی ممنوع‌الخروج شد.

حتی شنیده شده بر اثر این اقدام، بابک زنجانی که قصد خروج از کشور را داشت در اوایل اردیبهشت‌ماه از هواپیما پایین کشیده شد و به وی اجازه خروج از کشور را ندادند.

بابک زنجانی که به طور معمول چندین‌مرتبه در ماه به خارج از کشور مسافرت می‌کرد، چند روز قبل از بازداشت خود، در واکنش به گزارش رسانه‌های ترکیه مبنی بر اینکه قرار بوده وی با گذرنامه جعلی از ایران خارج و سپس از طریق لبنان به آنتالیا سفر کرده و در هتلی لوکس در آنتالیا که متعلق به وی است با رضا ضراب ملاقات کند، اظهار کرد که بیش از شش ماه است از کشور خارج نشده است.

اکنون به نظر می‌رسد که باید از مسئولان مربوطه در دستگاه قضایی و ضابط پرونده که به دلیل سلامت بالای آنان، نظام، پرونده‌ای به این اهمیت را که از نظر حجم مالی در تاریخ ایران بی‌سابقه محسوب می‌شود را به آنها محول کرده است، قدردانی کرد که با تیزهوشی مانع فرار و خروج بابک زنجانی از گشور چه به صورت عادی و چه به صورت غیرقانونی شدند.»


چند فنجان قهوه و نسکافه می نوشید؟

 

دو بحث کلی و مهم در مورد مصرف روزانه خوراکی‌های حاوی کافئین مانند نسکافه و قهوه مطرح است؛ بحث اول مربوط به پوکی استخوان ناشی از مصرف این نوشیدنی‌ها می‌شود و بحث دوم هم به اضافه‌وزن ناشی از مصرف آنها مربوط است.

در ادامه و به تفکیک به بررسی این دو مورد می‌پردازیم. مصرف نوشیدنی‌هایی مانند نسکافه می‌تواند شانس ابتلا به پوکی استخوان را افزایش دهد پس اگر عادت دارید روزی چند فنجان نسکافه برای رفع خستگی‌ بنوشید، باید تا جایی که می‌توانید بیشتر شیر بخورید و حتی به نسکافه‌تان شیر اضافه کنید. به‌طور کلی مصرف حداقل 3 واحد شیر و لبنیات به افرادی که عادت به مصرف روزانه و زیاد نسکافه دارند، توصیه می‌شود.

نکته نگران‌کننده دیگر در مورد مصرف بی‌رویه نسکافه، این است که گروهی از مردم عادت دارند نسکافه را کاملا شیرین بنوشند یا علاقه به مصرف نسکافه‌های آماده یا همان پودرهای کافی‌میکس موجود در بازار که سرشار از شکر هستند، دارند. در هر دو صورت، افزایش شکر در رژیم غذایی علاوه بر اینکه باعث ایجاد مشکلات متابولیکی می‌شود، می‌تواند ابتلا به اضافه‌وزن و چاقی را هم در دنیای ماشینی امروز که تحرک آدم‌ها بسیار کم شده است، در پی داشته‌باشد. به‌همین دلیل توصیه می‌شود که تاحد امکان، سهم شکر موجود در یک فنجان نسکافه را به حداقل ممکن برسانید. البته استفاده متعادل از شیرین‌کننده‌های مصنوعی می‌تواند جلوی افزایش کالری دریافتی را بگیرد.

اگر ذائقه‌تان طعم‌های نسبتا تلخ را می‌پسندد، به‌جای خرید پودرهای نسکافه معمولی و سرشار از شکر، انواع کم‌کالری آنها که فاقد شکر هستند و عبارت «Sugar free» روی بسته‌بندی آنها درج شده است، تهیه کنید. اگر می‌توانید به‌جای خرید پودرهای آماده نسکافه، خودتان در خانه یا محل کار با استفاده از کمی پودر نسکافه، شیر و آب‌جوش، یک فنجان نسکافه تهیه کنید و در نهایت اینکه اصل تعادل را در رژیم غذایی‌تان فراموش نکنید. در یک رژیم غذایی سالم، تمام خوراکی‌ها جای دارند و در مصرف یک ماده غذایی، افراط نمی‌شود. شما می‌توانید برای رفع خستگی، به‌جای نوشیدن چند فنجان نسکافه در طول روز، شیر، آبمیوه‌های طبیعی، آب و دمنوش‌های گیاهی بنوشید.

منبع: هفته نامه سلامت


گفتگو با با 10 داوطلب فروش کلیه.....

 

رییس انجمن خیریه «حمایت از بیماران کلیوی ایران» چندی پیش اعلام کرد؛ «به طور میانگین به ازای هر بیمار کلیوی که در انتظار پیوند است، صرف‌نظر از گروه خونی، حداقل چهار متقاضی فروش وجود دارد.» نگاهی به در و دیوار برخی خیابان‌های اطراف بیمارستان‌های تهران و همچنین خیابان فرهنگ حسینی که این انجمن خیریه در آن واقع شده ‌است تا حدود زیادی این جمله را تایید می‌کند.

1x1.trans گفتگو با با 10 داوطلب فروش کلیه
آگهی‌ها و دیوارنویسی‌های فروش کلیه در تهران و برخی دیگر شهرهای ایران ‌سال‌هاست که رواج دارد. تاکنون نیز خبرگزاری‌ها و روزنامه‌های ایران چندین مرتبه در این رابطه گزارش‌هایی منتشر کرده و نسبت به افزایش تمایل در جامعه به‌خصوص در میان قشر جوان برای فروش کلیه هشدارهایی داده‌اند.
در ایران فروش اعضای بدن افراد زنده ممنوعیت قانونی ندارد، تاکنون تنها یک‌بار مجلس شورای اسلامی در ‌سال 1373 تلاش کرد با ورود به این موضوع به اقدامات در این حوزه جنبه قانونی بدهد. البته آنچه نمایندگان پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی در نظر داشتند به تصویب برسانند «لایحه اجازه پیوند اعضای بدن فوت‌شدگان در موارد خاص» بود که در نهایت طرح بررسی این موضوع در صحن علنی مجلس رای نیاورد و از آن تاریخ تاکنون این موضوع مسکوت مانده است.
بر اساس اعلام مسوولان در ایران، 85‌درصد از عمل‌های اهدای اعضا در ایران مربوط به پیوند کلیه است. همچنین دکتر گنجی رییس انجمن‌نفرولوژی ایران گفته است از مجموع 31‌هزار پیوند کلیه‌ای که در ایران انجام شده تنها در 30‌درصد موارد، کلیه افراد مرگ مغزی به بیماران پیوند زده شده و در 70‌درصد پیوندهای دیگر، اهدا‌کننده افراد زنده بوده‌اند. این در حالی است که در دنیا این رقم تنها 15‌درصد است و پیوند کلیه به طور متداول از افراد دچار مرگ مغزی‌ صورت می‌گیرد.
اما افرادی که حاضر به فروش کلیه خود می‌شوند چه کسانی هستند و چرا چنین تصمیم گرفته‌اند؟ یافتن این افراد کار چندان دشواری نیست، تنها لازم است به خیابان «فرهنگ حسینی» در مرکز تهران که به خیابان کلیه معروف شده است سری بزنید. از در و دیوار ابتدا تا انتهای این خیابان آگهی‌های فروش کلیه به چشم می‌خورد. آگهی‌هایی که با نوشتن یک شماره تلفن و گروه خونی از فروشنده بودن خود خبر داده‌اند. علاوه بر این در چندین وب‌سایت و وبلاگی که به همین منظور راه‌اندازی شده نیز با ده‌ها شماره تلفن روبه‌رو می‌شوید که همین موضوع را اعلام کرده‌اند.
در این گزارش به صورت تصادفی شماره تلفن‌های 10‌نفر از کسانی که کلیه خود را برای فروش آگهی کرده‌اند را انتخاب و با آنها تماس گرفتم، در این گفت‌وگوها دلایل آنها برای این کار و موفقیت یا عدم موفقیتشان در فروش کلیه را جویا شوم.

1x1.trans گفتگو با با 10 داوطلب فروش کلیه
احمد 26‌ساله از کرج
قیمتی که برای فروش روی کلیه خود گذاشته 60میلیون تومان به‌علاوه همه هزینه‌های بیمارستان است، از مدت زمان آگهی‌اش تنها چند روز می‌گذرد، این داستان احمد از زبان خودش است: من چندان مشکل مالی ندارم و تنها می‌خواهم از خانواده‌ام جدا شوم به همین خاطر به کمی پول بیشتر نیاز دارم. خواهر و مادرم دیوانه‌ام کرده‌اند، مخصوصا خواهرم که سه‌سال از من بزرگ‌تر است. با تحقیر و حرف‌های نیش و کنایه‌دارش عذابم می‌دهد، زندگی و خانه را برایم جهنم کرده. 20‌سالی می‌شود که به این درد گرفتارم، در سن 15‌سالگی به خاطر اذیت‌های او افسرده شدم و مدتی در بیمارستان اعصاب و روان بستری شدم، اما هنوز من را اذیت می‌کند. این خانه یا جای من است یا جای او، اما طبیعتا او به خاطر دختربودنش نمی‌تواند از خانه بیرون بزند، پس من باید بروم. برای گرفتن خانه مستقل نیاز به پول دارم و به همین خاطر کلیه‌ام را برای فروش آگهی کرده‌ام. من فقط از لحاظ روحی تحت فشارم و اگر تا سه ماه دیگر از خانواده ام جدا نشوم قطعا باقی عمرم را باید در آسایشگاه اعصاب و روان بگذرانم، البته اگر خودکشی نکنم.
علی 33‌ساله از اصفهان
علی قیمت کلیه خود را برای فروش 70‌میلیون‌تومان اعلام کرده و دلیل آن را هم احتیاج مالی ذکر می‌کند. وقتی برای جزییات بیشتر با او تماس می‌گیرم به‌وضوح مشخص است شوکه شده، ابتدا تا چند لحظه تنها سکوت کرد و هیچ حرفی نزد، کمی بعد به حرف آمد و همه چیزی که گفت این بود و در نهایت تلفن را قطع کرد:
اینکه کلیه‌ام را برای فروش گذاشته‌ام هیچ توضیحی ندارم، لحظه‌ای تصمیم گرفتم و الان که به این کار فکر می‌کنم، خجالت می‌کشم و خنده‌ام می‌گیرد. نمی‌دانم چطور این کار را کردم، الان فقط می‌توانم بگویم پشیمانم، خواهش می‌کنم این بحث را ادامه ندهید تا بیشتر از خجالت آب نشده‌ام.
مانی 29‌ساله از ساری
تنها ردی که از خودش بر جای گذاشته یک شماره تلفن است و گروه خونی‌اش برخلاف بقیه قیمت تعیین نکرده و تنها نوشته است؛ «هر کی می‌خواد یا علی.» مانی ماجرا را این‌طور توضیح می‌دهد:
من مشکل مالی دارم، یعنی بدهکاری بالا آورده‌ام. کار من بارفروشی بود یعنی میوه از باغدارها می‌خریدم و به مغازه‌ها می‌فروختم، یکسری در حدود هشت‌میلیون‌و500‌هزارتومان نارنگی به یک مغازه‌دار فروختم، اما طرف نامردی کرد، بار را فروخت و پول من را پس نداد هیچ مدرکی هم از او ندارم که بخواهم شکایت کنم. الان آبرویم در خطر است و هیچ راهی جز فروش کلیه به ذهنم نمی‌رسد. حاضرم حتی با 10‌میلیون‌تومان کلیه‌ام را بفروشم تا مشکلم حل شود. تنها مشکل من همین بدهکاری است و اگر کسی این مبلغ را بدهد کلیه‌ام را می‌فروشم.
مریم 25‌ساله از کرمانشاه
از مدت‌زمان آگهی مریم پنج‌ماه می‌گذرد. قیمت پیشنهادی خودش را 80‌میلیون‌تومان و علت نیازش را بالا آوردن بدهی و قرض اعلام کرده است. نوشته که مایل است اهدای عضو ترجیحا در بیمارستانی در کرمانشاه انجام شود. وقتی با او تماس می‌گیرم و علت آگهی فروش کلیه را می‌پرسم، سریع می‌گوید اشتباه گرفته‌اید، اما کمی بعد حاضر به صحبت می‌شود و این‌طور قضیه را توضیح می‌دهد:
کارم برای آگهی‌کردن فروش کلیه اشتباه بود و تصمیم درستی نگرفتم، من آدم‌ سالمی هستم و وقتی مشکلات بقیه را در سایت خواندم با خودم گفتم مشکل من که شبیه اینها نیست، چرا باید سلامتی خودم را به خطر بیندازم. چندین بار هم تلاش کردم که آگهی را از آن سایت پاک کنم اما موفق نشدم تا الان هر کس زنگ زده گفتم که پشیمان شده‌ام. دلیلم برای این کار، هم مشکل مالی یعنی بدهکاری بود و هم نیاز مالی، می‌خواستم با پول کلیه هم بدهکاری‌ام را صاف کنم و هم کسب‌وکاری برای خودم راه بیندازم. اما خوشبختانه مشکل من حل شد و نیازی به فروش کلیه پیدا نکردم.
مهشید 34‌ساله از تهران
درست یک‌سال از مدت‌زمانی که مهشید آگهی کلیه خود را با قیمت پیشنهادی 40‌میلیون‌تومان منتشر کرده می‌گذرد، با این حال هنوز برای کلیه این زن جوان مشتری پیدا نشده است. او می‌گوید با وجود گذشت یکسال هنوز در پی آن است که کلیه‌اش را بفروشد. این داستان مهشید است:
می‌خواهم کلیه‌ام را بفروشم که آرامش به زندگی‌ام برگردد، تا بتوانم شب‌ها با خیال راحت بخوابم. بدبختی من از زمانی شروع شد که یکسال پیش به یکی از دوستانم پیشنهاد دادم در کاری سرمایه‌گذاری کند. او هم همه دارایی‌اش که حدود 30‌میلیون‌تومان بود را وارد آن کار کرد اما در نهایت ورشکست شد. حالا من خودم را بدهکار او می‌دانم، اگرچه به لحاظ قانونی نمی‌تواند از من شکایت کند اما من در دادگاه وجدان خودم محکوم شده‌ام. به همین دلیل از آن زمان تاکنون زندگی‌ام شده است عذاب وجدان، تصمیم گرفتم هر طوری شده پول او را جور کنم و بپردازم. کار من خیاطی است اما در شهر بزرگی مثل تهران خیاط‌های کوچکی مثل ما مگر چقدر می‌توانند کار کنند، در نهایت تنها راهی که به ذهنم رسید فروش کلیه بود. قیمت را 40‌میلیون‌گذاشتم که با 30 میلیونش بدهکاری‌ام را صاف کنم و بقیه را هم به یک زخم دیگر بزنم، اما هنوز کسی برای خرید سراغم نیامده است.
احمد 28‌ساله از رشت
متاهل است و بیماری فرزند و بدهکاری و جیب خالی دست به دست هم داد تا کلیه‌اش را هشت‌ماه پیش برای فروش با قیمت 20‌میلیون‌تومان آگهی کند. هنوز اما هیچ‌کس با او تماس نگرفته است. داستان احمد به این شرح است:
متولد تهرانم و در همین شهر توی یک فست‌فودی کار می‌کردم، سه‌سال پیش با دختری که عاشقش بودم ازدواج کردم. زمستان‌سال قبل هم پسرم به دنیا آمد اما متاسفانه هنگام تولد سوراخ مقعدش بسته بود و باید به‌سرعت او را عمل می‌کردیم. هزینه عمل پنج‌میلیون‌تومان می‌شد و من این مقدار پول را نداشتم، در نهایت از یکی از دوستانم قرض گرفتم و پسرم را عمل کردیم، اما موقع بازپس‌دادن بدهی دچار مشکل شدم. نهایتا از سر ناچاری پول پیش خانه‌ای که اجاره کرده بودیم را بابت بدهی پرداختم، پس از آن برای مدتی آواره بودیم، همان موقع بود که این آگهی را نوشتم و حاضر شده بودم کلیه‌ام را بفروشم. چنان سردرگم شده بودم که یک روز زن و بچه‌ام را تنها گذاشتم و از تهران فرار کردم، به شمال رفتم و آنجا در یک ساندویچی مشغول به کار شدم، بعد از پنج ماه که پول پس‌انداز کردم خانه‌ای گرفتم و زن و بچه‌ام را هم به اینجا آورده‌ام، الان زندگی به‌نسبت خوبی دارم و قضیه فروش کلیه هم منتفی شده است.
پیمان 30‌ساله از شیراز
پیمان 30‌ساله هشت‌ماه پیش کلیه‌اش را برای فروش به مبلغ 30‌میلیون‌تومان آگهی کرد، با این آرزو که با پول فروش کلیه برای خودش یک کسب‌وکار مستقل راه‌اندازی کند. در این مدت کسی با او تماس نگرفت تا اینکه کل ماجرا را فراموش کرد، اما عاقبت یادش آمد و ماجرا را این‌طور تعریف کرد:
من شاگرد یک تعمیرگاه ماشین در شیراز هستم و دو‌سال است ازدواج کرده‌ام، حقوقم در ماه 500‌هزار تومان است و این مبلغ با هزینه‌های زندگی در این‌ سال‌ها هیچ دردی از آدم دوا نمی‌کند، مخصوصا وقتی متاهل هم باشی، ‌سال گذشته در یکی از روزهایی که خیلی دچار مشکل و گرفتاری بودم قضیه فروش کلیه به سرم زد، در اینترنت جست‌وجویی کردم و در یک سایت کلیه‌ام را برای فروش آگهی کردم. با این رویا که با 30‌میلیون‌تومان برای خودم یک تعمیرگاه مستقل باز کنم و زندگی‌ام را بچرخانم. چند روز اول منتظر بودم که با من تماس گرفته شود و همیشه به جراحی و سختی‌های آن فکر می‌کردم اما کسی تماس نگرفت و من هم همه‌چیز را فراموش کردم تا امروز. من هنوز شاگرد تعمیرگاه هستم و مشکلات مالی هم دارم اما الان که به موضوع فکر می‌کنم خوشحالم که کلیه‌ام را‌ نفروختم.
رویا 46‌ساله از تهران
46‌سال دارد اما با مادر پیر و مریضش تنها زندگی می‌کند، هیچ درآمدی جز یارانه‌هایی که از دولت می‌گیرند و حقوق بازنشستگی مادرش ندارند. پیش از این در یک مغازه فروشندگی می‌کرد. حقوقش برای 12ساعت کار مداوم در روز 300‌هزار تومان بود اما به دلیل مشکلات مادر مجبور شد کار را رها کند. رویا در رابطه با دلایل تصمیمی که برای فروش کلیه گرفته است این‌طور می‌گوید:
مادرم پیر و بیمار است، نمی‌توانم او را تنها بگذارم کسی را هم جز من ندارد و به همین دلیل امکان اینکه بتوانم جایی کار کنم را ندارم. به غیر از این مستاجر هم هستیم و هزینه‌های سنگین بیماری مادرم هم روی دوش من است، در موقعیت بدی قرار گرفته‌ام و لحظات بسیار سختی را می‌گذرانم، هر چقدر فکر می‌کنم چاره دیگری به‌جز فروش کلیه به ذهنم نمی‌رسد. به همین خاطر کلیه‌ام را به مبلغ 30‌میلیون‌تومان برای فروش گذاشته‌ام تا شاید بخشی از مشکلاتمان حل شود.
محمد 27‌ساله از تهران
تاریخ آگهی محمد به آخرین روزهای اسفند ‌سال 91 بر می‌گشت، او در کنار شماره تلفن خود از نیاز فوری‌اش به پول فروش کلیه خبر می‌داد. قیمت را هم 35‌میلیون‌تومان تعیین کرده بود و نوشته بود سیگاری نیستم و شرایط فیزیکی عالی‌ای دارم. داستان محمد غم‌بارترین داستانی است که در میان این 10‌نفر با آن مواجه شدم:
در 22‌سالگی ازدواج کردم، اما همسرم ‌سال گذشته بعد از پنج‌سال زندگی مشترک با من به بیماری سرطان پستان دچار شد. هزینه‌های این بیماری بسیار زیاد بود و من هم برای نجات‌دادنش باید کاری می‌کردم. قرار بود این پول را صرف مخارج عمل سرطان او کنم. انجام یک عمل تخلیه، شیمی‌درمانی و تهیه مقدار زیادی داروهای بعد از عمل، پول بسیار زیادی لازم داشت در حد 30 تا 35‌میلیون‌تومان، اما من این مقدار پول را نداشتم. این شد که فکر فروش کلیه به سرم زد. در کنار آگهی نوشته بودم با این کار دل دو‌نفر را در این شب عید شاد کنید. اما نشد و در نهایت دو ماه بعد در اردیبهشت ‌سال 92 همسرم از دنیا رفت. اگر آن پول به دست من می‌رسید شاید می‌توانستم مشکل را حل کنم، اما تقدیر و شرایط نگذاشتند و قضیه به مرگ شریک زندگی‌ام ختم شد.
صالح 21‌ساله از بم
با وجود سن پایینش می‌گوید سه‌سال است نامزد کرده و دلیلش برای فروش کلیه تهیه مخارج عروسی و تشکیل زندگی مشترک بوده. صالح از فروردین‌ماه گذشته آگهی فروش کلیه‌اش را منتشر کرده است و اگرچه نوشته بود تنها یک‌ماه فرصت دارم و در غیراین صورت عشقم را از دست خواهم داد اما با وجود گذشت 10ماه از آن تاریخ هنوز کسی برای خرید به سراغش نیامده، این داستان این جوان اهل شهر بم است:
از سه‌سال پیش با دختر مورد علاقه‌ام عقد کرده‌ام اما هنوز نتوانستم عروسی بگیرم و با همسرم شرایط را برای زندگی مشترکمان مهیا کنیم. دلیلش هم وضع مالی نامناسب خانواده‌ام است. شاید بچگی کردم اما به هر حال باید برای خرج عروسی و اجاره‌خانه و بقیه مخارج پول لازم را جور کنم، با وجود اینکه از فروردین تمایل خودم برای فروش کلیه را اعلام کردم و نوشته بودم تنها یک‌ماه فرصت دارم اما هنوز در همان شرایط هستم، همسرم در خانه پدرش است و منتظر آماده‌شدن پول برای برگزاری عروسی‌مان. اما هنوز هیچ‌چیزی درست نشده و من همچنان بلاتکلیفم.

منبع: شرق