منبع : njavan.com
دلایلی برای سیگار نکشیدن...........
متاسفانه امـروزه برخی افراد به غلط سیـگار کـشـیـدن را نشانـه بلـوغ و یـا حتی “کلاس” در خود محسوب می کنند وبا پـک زدنهـای آنچنانی سعی در خود نمایی و فخر فروشی مینمایند!
عوارض و صدمات ناشی از استعمال سیگار تقریـبـا” بـرای همگی ما آشکار و معلوم است.
ایـن بـخـش بـه 23 دلیل مهم برای ترک سیگار اشاره میکنیم:
1) ظاهر آراسته تر با حذف لکه های روی انگشتان و دندانهایتان.
2) حذف بوی بد دهان ناشی از کشیدن سیگار و تنفس راحت تر.
3) حذف بوی سیگار از روی لباس، مو، و بـدنـتـان و تـمـام وسـایـلـی که با آنها سر و کار دارید.
4) پیشگیری از پیدایش چین وچروک زود هنگام در پوست صورتتان.
5) حذف مشکلات تنفسی از قبیل:خس خس حین تنفس، سرفه، برونشیت مزمن و از همه مهمتر سرطان ریه.
—————————-
6) بازیافت دوباره حس بویایی و چـشـایـی کـه بـر اثر استعمال سیگار از حساسیتشان کاسته شده است. دوباره طعم واقعی غذایتان را احساس خواهید کرد.
7) احساس سرزندگی و شادابی دوباره در زندگی. افزایش قوای جسمانی.
8) خواب بهتر و راحت تر.
9) کاهش خطرات بیماریهای قلبی، نـفـخ،فـشـار خـون بـالا، تـپـش قـلـب، زخـم مـعده، برگشت اسید معده، سرطان دهان و تعداد بیشماری از سرطان های گوناگون.
10) کاهش بیش از 50 بیماری و عارضه های گوناگون.
—————————-
11) دوباره کنترل رفتار خود را بدست خواهید آورید و با رهایی از زنـدان اعـتـیـاد بـار دیگر حس آزادی را باز پس خواهید گرفت.
12) کاهش خطر آسیب رسیدن به نوزاد در زنان باردار.
13) افزایش طول عمر (افرادی که بطور مستمر سیگار می کشند بطور متوسط 16 سال از عمر خود را از دست میدهند ).
14) فراهم آوردن یک محیط سالم و سلامت برای کودکان وتمام افرادی که با آنان زندگی می کنید.
15) الگوی مناسبی برای فرزندانتان خواهید بود.
—————————-
16) حذف هـزیـنـه هـای خرید سیگار که قابل توجه بوده و میتوان آن را صرف امور بهتری کرد.
17) رهایی از صدها ماده سمی و سرطانزای موجود در سیگار.
18) تردد و مسافرت بوسیله قطار، هواپیما و اتوبـوس بـرای شـما و دیـگر افراد سهل تر و دلپذیرتر خواهد شد.
19) دیگر در محل کارتان مجبور نمی باشد برای سیگار کشیدن به بیرون بروید.
20) آنکه بوسیدن محبوبتان میسر گشته و دیگر بوی دهانتان او را آزار نخواهد داد.
—————————-
21) بـا تـرک ایـن عـادت نـادرسـت اعـتـمـاد بـنـفس خود را افزایش داده و به اراده خودتان ببالید.
22) از دنبال جاسیگاری گشتن خلاصی می یابید.
23) از آن مهمتر دیگر نیازی به مطالعه دوباره این مقاله نخوهید داشت!
منبع:aftabir.com
فک و فامیله ما داریم( طنز ).........
رفتیم خونه فک و فامیل میگه پدر بزرگ خوبن ؟
می گم تقریبا 50 روز که فوت کردن !!
میگه اا حتما اگهی فوتشون رو دیدم یادم نیست
این اسمش فک و فامیله ما داریم
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
رفتیم ایران خودرو بابام به یارو میگه پراید دارید؟
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
با مامانم رفتیم مغازه تعمیرات تلفن که تلفن بی سیم خونه رو بدیم درست کنن
یاروو تلفن زده به پریز بعد با موبایلش زنگ زد که ببینه زنگ می خوره یا نه
تلفن که زنگ خورد مامانم به من میگه : این آقاهه شماره مارو از کجا داشت
فک و فامیله داریم ما ؟
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
همیشه احوال رفیقتو هر 39روز ،حتما یکبار بپرس که اگه مرده بود به چهلمش برسی!
اس ام اس های مامانم به من !!
اینو بهش میگن فک فامیل ؟!!
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
به مامان جونم می گم : شوهرت بدیم یا بفرستیمت مکه؟
میگه : والا مکه که در نمیره!!
فک وفامیل داریم ما
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
دعوت مودبانه ی بابام از من برای صرف شام
تَن لَشتو از پشت کامپیوتر جمع کن بیا پای سفره پهن شو !!!
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
دیشب رفتیم خونه خالم یه پسر داره اندازه ماکارونی 4 سالشه اومده میگه : این علامت حاکمه بزرگ میتی کومانه
خواستم خر کیف شه احترام گذاشتم
برگشته میگه : تو نمی خوات احترام بزاری (زومبه)
آخه این فک فامیله داریم؟!
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
یکی از فامیلامون از شهرستان اومده بودن خونه ما نزدیکه دو هفته پیشمون موندن
مامانم بلاخره خسته شد یه روز ظهر خیلی جدی بهشون گفت :
روزه آخری که می خواستین برین می خوام گوشت در بیارم از فریزر آبگوشت درست میکنم
راستی کــی میرین؟
یه همچین فامیلی داریم ما !!!
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
داداشم دو ساعت نشسته جلو تلویزیون خاموش میگم چرا روشن نمی کنی؟
میگه بابا گفته هیچ سودی که ندارید یه یارانه تمام فایدتونه اونم بخوام خرج خودتون کنم؟؟؟
داداشم حداقل فوق لیسانس داره فکرکنم من که دانشجو هستم نون خوردن هم برام بزودی ممنوع شه!
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
پسر داییم هنوز پوشک پاشه تازه حرف زدن یاد گرفته
بهش میگم ای جانم پوشک داری خوشمل پسمر؟
میگه پ نه پ دستشویی فرنگی پام کردم،اگه کار داری بهت قرض بدم
تا غروبش نگاش نکردم می ترسیدم بهم تیکه بندازه
یعنی پیشرفت نسل جدید دهن منو آزاد راه کاملا آسفالت کرده !!!!
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
به مامانم میگم میز مبل برای گل گذاشتن روش نیست ، واسه اینه که پامو بزاریم روش حالشو ببریم !
میگه پس اون جارویی هم که تو خونس برای تمیز کردن نیس برای خوردن تو صورتته …
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
پیراهن تازمو با کلی ذوق و شوق به بابام نشون دادم،میگه مبارکه عین رو بالشیای خدا بیامرز مادربزرگمه !
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
چند روز پیش دلم درد میکرد به مامانم گفتم دلم درد میکنه میخوام برم دکتر ! مامان بزرگم که اونجا بود گفت : نمیخواد بری دکتر ! نوشابه بخور ! ما قدیما وقتی بز و گوسفندامون معدشون بهم میریخت بهشون نوشابه می دادیم !!!
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
دخترخالم 5سالشه اومده گوشیشو گذاشته رو تاقچه برگشته میگه : مامان یه وقت مسیجامو نخونیا !!!
اونوخت من تا 10سالگی فک میکردم گوزنا شوهر آهوها هستن …
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
از امتحان برمیگردیم ، بابا مامانمون میپرسن چطور بود ؟ میگیم عالی بود قبول میشم ! میگن لاف نزن راستشو بگو !
بعدش میگیم افتضاح بود خراب کردم ؛ میگن مسخره بازی درنیار راستشو بگو !
ما باید به کدوم سازشون برقصیم ؟
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
تو جاده شمال تو این سرازیری های پیچ در پیچ مامانم میگه مگه شمال تو نقشه بالا نیست ؟ میگم چرا ؟!
میگه پس چرا ما همش سرازی میریم ؟؟؟
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
بابام یه مرغ مینا خریده نره ، بهش میگه : مرغ سینا …
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
برادرزادم اومده خونمون مهمونی بهش میگم میگو گرفتم سرخ کنم بخوریم اگه باز سیر نشدی یه پیتزایی خوب میشناسم می برمت اونجا …
برگشته میگه عمو خیلی گدایی ! چرا برام فلافل نمی گیری ؟
•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•
بابا بزرگم هشتاد سالشه همیشه اصرار میکنه که بزارید من از خونه تنهایی برم بیرون مگه زندانی گرفتید ؟ میخوام برم نون و روزنامه و اینا بگیرم …
یه روز بعد از کلی اصرار گفتیم باشه برو ولی مواظب باش ! رفته نونوایی محل به همه ی اونایی که تو صف بودن گفته عجب روزگاری شده ، پنج تا دختر دارم پنج تا پسر اونوقت تو این سن و سال من پیرمرد باید بیام تو صف وایسم نون اونارم من بگیرم …
تا یه مدت هرکس منو تو محل میدید نصیحتم می کرد !!!
منابع:khandehbazar.blogfa.com
namakstan.ir
این سه زن چگونه مشهور و وارد سینمای ایران شدند؟
جزو کسانی است که رشته تحصیلی اش با کاری که اکنون انجام میدهد، متناسب است. تحصیل کرده ادبیات نمایشی است و کار بازیگری را از تئاتر شروع کرده است تا بالاخره در فیلم کوتاه «روی جاده نمناک» به کارگردانی مهدی کرم پور، جلوی دوربین میرود. تست دادن او در دفاتر مختلف سینمایی آن قدر پیش رفت که تنها یک سال و نیم بعد از آمدنش از همدان به تهران، در مجموعه تلویزیونی «غریبه» بازی کرد.
لاله اسکندری وقتی خیلی بچه بود جلوی دوربین ظاهر شد. عمویش کارگردان و فیلم نامه نویس بود و وقتی او 5 ساله بود، جلوی دوربین فیلم 8 میلی متری عمویش رفت تا جرقه بازیگر شدن به سرش بیفتد. چند سال بعد هم در فیلم کوتاه «بازیگر فیلم زن لر» از روح انگیز ساقی نژاد بازی کرد و پایش به سینما و تلویزیون باز شد؛ هرچند درس خواندن او در دانشکده هنر و معماری هم او را به فضاهای هنری نزدیک کرد. سال 78 برای اسکندری سال دیده شدن بود؛ یک نقش کوتاه در «متولد ماه مهر» کافی بود تا لاله اسکندری جا پایش را در سینما محکم کند.
او حالا بازیگر توانای سینماست.ترانه از طریق کلاسهای بازیگری وارد سینما شد.
دبیرستانی بود که در کلاسهای امین تارخ ثبت نام کرد و با معرفی او به صدرعاملی برای نقش ترانه پرنیان، انتخاب شد؛ نقشی که او را در نخستین حضور سینمایی اش به سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن رساند.
جالب این جاست که هنوز هم در کلاسهای بازیگری امین تارخ، فیلم نخستین تست بازیگری ترانه برای تازه واردها پخش میشود.
چقدر در روز می خندید.....
بر اساس نتایج تحقیقاتی که در یک مجله بینالمللی روانشناسی، منتشر شده، در هنگام بحث و عصبانیت، فشار خون بالا میرود و روح فرد آزرده میشود.
جالب است بدانید این تاثیر به همین جا ختم نمیشود و هر بار که شخص، آن لحظه عصبانیت را به یاد آورد، همان تأثیرات بروز میکند. در افراد متاهل، هر یک ساعت مشاجره با یکدیگر، میتواند یک روز مقاومت بدن آنها را کاهش دهد.
همچنین در آزمایشی که دانشمندان دانشگاه اوهایو انجام دادهاند، با نصب حسگرهایی روی بازوی زوجهای جوان، مشخص شده زخمهای زوجهایی که آنها را مجبور به مشاجره کردهاند، حداقل 40 درصد دیرتر بهبود یافته است.
این کشف درباره بیماریهای دیگری مثل دیابت، ناراحتیهای قلبی و سرطان نیز به اثبات رسیده است. علاوه بر اینها، تحقیقی که در دانشگاه پاویا در ایتالیا انجام شده، نشان میدهد عشق ورزیدن باعث ترشح هورمونی میشود که رشد سلولهای عصبی را تسهیل میکند.
این هورمون همانند مادهای عمل میکند که سلولهای عصبی را در خود ذخیره کرده و یادآوری سریعتر خاطرات را میسر میسازد. در این میان خوب است بدانید تحت فشار بودن نیز تاثیرات مخربی روی سلامت شما دارد.
رابرت ساپولسکی – پروفسور بیولوژی دانشگاه استنفورد- میگوید: «افرادی که برای مدتی، تحت فشارهای مختلف قراردارند، قابلیت بازپروری و بهبود بدنشان کاهش مییابد. افزایش فشار خون، میزان گلوکز خون را افزایش داده، باعث ترشح اسیدهای چرب میشود و این امر خطر ابتلا به بیماریهای قلبی و دیابت را افزایش میدهد.»
و بالاخره اینکه تا میتوانید بخندید، دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا کشف کردهاند که خندیدن باعث آرامش عضلات، کاهش ترشح هورمونهای استرسزا، کاهش فشار خون و افزایش اکسیژنگیری سلولهای تنفسی میشود. همچنین حملات قلبی را کاهش میدهد و لایه رگهای خونی را تحکیم میبخشد.
منبع: پزشک امروز
راه هایی برای جبران کمبود محبت همسر.........
چه رازهایی را به همسرمان بگوییم؟
سر صحبت را ناگهانی باز نکنید. از ابتدا به او بگویید که میخواهید درباره ماجرای مهمی با او صحبت کنید. مثلا به او بگویید: «میخواهم درباره ماجرایی با تو صحبت کنم. امروز یک ساعتی برای من وقت بگذار لطفا.»
بزرگترین مشکل زمانی پیش میآید که با لحن مدعی صحبت کنید و جوری برخورد کنید که انگار اتفاق مهمی نیفتاده است. به همین خاطر بهتر است آمادگی عذرخواهی را نیز داشته باشید. بد نیست اینطور شروع کنید: «چند وقتی است .میخواهم درباره ماجرایی با تو صحبت کنم اما از گفتنش خجالت میکشیدم. امیدوارم به خاطر این تاخیر مرا ببخشی.»
زمانی که پای اعترافهای بزرگ به میان میآید، از شناختی که از طرف مقابل دارید استفاده کنید. مثلا ممکن است نامزد شما برای حریم خصوصیتان احترام ویژهای قائل باشد و نخواهد دوستانتان در جریان یکی از جنبههای خصوصی زندگی شما قرار بگیرند. اما در برخی موارد بهتر است یکی از بزرگترها یا دوستان مشترکتان، حضور داشته باشند.
بهتر است از قرار گذاشتن در مکانهای شلوغ یا مکانهای خیلی خلوت خودداری کنید. پیشنهاد اصلی، محلی امن است؛ جایی شبیه به پارک یا محل همیشگی قرارهایتان.
آیا کودک مان برای مدرسه رفتن آماده است؟
_ چند ساعتی، جدایی از هم را تجربه کنید.
_ داستانهایی در زمینه ی نخستین روز مدرسه، برای کودک تان بخوانید.
_ برای خرید پیش از ورود به مدرسه، برنامه ریزی کنید.
_ وسایلی را که کودک تان به آنها در مدرسه نیاز خواهد داشت، بخرید یا تهیه کنید.
_ به کودک تان اجازه بدهید ظرف غذا، کوله پشتی و دیگر لوازم خود را برای نخستین روز مدرسه، خودش انتخاب کند.
_لوازمی را که کودک تان به آنها در خانه نیاز خواهد داشت، بخرید.
_نام کودک تان را روی همه ی لوازم او: ظرف غذا، مدادو دفتر و مدادرنگی و... بنویسید یا بچسبانید. نام
_ کودک تان را بر لباسهایی که احتمال دارد در طول روز دربیاورد و وسایلی مانند پیشانی بند، کلاه و دستکشها با برچسب بدوزید یا با جوهرهای ماندگار بنویسید.
_ به کودک تان موارد امنیتی مهم را آموزش دهید و اطمینان پیدا کنید که آنها را به خوبی میفهمد و به خاطر میسپرد.
_ اطمینان حاصل کنید که همه فرمهای مدرسه کاملاند و به مدرسه تحویل داده شده اند.
_ به فرزندتان بیاموزید که چگونه درکلاس درس رفتار کند و به آموزگار سلام بدهد.
_ اگر کودک شما پیاده، با اتوبوس یا با سرویس به مدرسه خواهد رفت، یک باردر مسیر رفتن تا مدرسه با او همراه شوید.
_ اگر مسئولان مدرسه روز یا ساعتی را برای آشنایی با مدرسه تعیین کرده اند، باکودک تان درآن روز همراهی کنید. اگربرنامهای برای آشنایی با مدرسه ترتیب داده نشده است، یک قرار بگذارید تا کودک تان با ساختمان مدرسه آشنا شود. در ضمن اگر کودک شما نیازهای ویژهای دارد، مدرسه را از این موضوع آگاه سازید و اطمینان حاصل کنید که امکانات رفاهی مطلوب تهیه شوند.
علل ترس کودکان از مدرسه و راه حل آن.........
چنین کودکانی به نظر دیگران در مورد خود حساس هستند، از سرزنش و مقایسه و تحقیر فرزندتان برای رفتارهایی که دارد پرهیز کنید. دوستداشتن او را مشروط به مدرسه رفتن نکنید و وقتی از مدرسه رفتن اجتناب میکند، پیامهای هیجانی مانند «من دیگر مادرت نیستم»، به او ندهید و مساله را شخصی نکنید. کودک نباید حس کند برای خوشحالی مادر باید به مدرسه برود. دلیل مدرسه رفتن را برای کودک میتوان یک قانون اجتماعی بیان کرد. روابط خانوادگی نیز باید اصلاح شود. لازم است که با همسرتان در مورد لزوم حضور کودک در مدرسه، همسو باشید.
پیش از شروع مدرسه، حتی هنگام ثبتنام، کودک را با خود به مدرسه ببرید. فضای داخل مدرسه را به او نشان دهید و مربی و ناظم مدرسه را معرفی کنید تا آمادگی و آشنایی لازم را به دست بیاورد. در مواردی که کودک از محیط فیزیکی مدرسه وحشت دارد، گذراندن ساعتهایی لذتبخش در مدرسه میتواند به کاهش ترس او کمک کند، پس در روز تعطیل ساعتی را در مدرسه با بازی با او بگذرانید و اجازه دهید نقاط مختلف را جستجو کند و به ایمن بودن محیط پی ببرد. خاطرههای خوب و شاد مدرسهتان را برایش بازگو کنید. با او در مورد مشکلات مدرسه نرفتن یا به دست نیاوردن شغل مناسب در صورت مدرسه نرفتن! صحبت نکنید. با آرامش کودکان را به مدرسه بفرستید و از تاکید و سفارشهای مختلف بپرهیزید. توجه داشته باشید که اضطراب والدین به فرزندان منتقل میشود. اگر کودک را خودتان به مدرسه میبرید، بهتر است برای تغییر شرایط مراقب دیگر که اغلب پدر است، این وظیفه را به عهده بگیرد.
به او توانایی مراقبت از خود در مدرسه را بیاموزید، مثلا چگونه میتواند در مدرسه به تنهایی به دستشویی برود. باید بررسی کنید کودک در مدرسه مشکلی نداشته باشد و مورد آزار دیگران قرار نگیرد. آسان جلوه دادن مقررات مدرسه و وجود مربیای که ارتباط خوبی با کودک برقرار کند به آسانشدن حضور او در مدرسه کمک میکند. عوامل ناراحتکننده مانند تنبیه و توبیخ در مدرسه را باید از بین برد. کودک نباید بهعلت گریه کردن تمسخر شود و مربیان مدرسه نباید او را بهعلت گریه کردن به خانه بفرستند. حتی اگر کودک سردرد و سایر علایم اضطراب را نشان داد، باید به مدرسه برود زیرا در این صورت بهتدریج علایم فروکش خواهدکرد. اگر اجازه دهید در منزل بماند به احتمال قوی علایمش تثبیت خواهند شد اما لازم است مدیر و معلم را در جریان وضعیت او قرار دهید چون این کودکان به توجه خاص نیاز دارند. داشتن مهارت ارتباطی مناسب و دوستیابی باعث کسب تجربههای مثبت وی میشود. با دادن مسوولیت اجتماعی به کودک کمک کنید بتواند بهتر ارتباط برقرار کند و نیازهایش را بیان کند. داشتن مسوولیتی در کلاس درس حضور او را در مدرسه هدفمند خواهد کرد.
وقتی کودک از مدرسه به منزل برمیگردد، حتما باید یکی از اعضای خانواده در کنار او باشد. پس از انجام تکالیف و درس خواندن، اجازه دهید اوقات فراغت، بازی و استراحت داشته باشد. او میتواند در بازی دلیل ترسش از مدرسه را از زبان عروسکش بیان کند و دانستن این علت به حل مشکل وی کمک خواهدکرد. اجازه دهید کودک درباره احساسش در مورد مدرسه صحبت کند. برخی والدین تحمل دیدن احساسات منفی مثل ناراحتی و اضطراب را در فرزندشان ندارند و اجازه بیان آن را به فرزندشان نمیدهند در حالی که کودکان بهدلیل قدرت کمتر تحمل استرس، ممکن است این علایم را بیشتر نشان دهند. از مدرسه برای ترساندن و تنبیه استفاده نکنید. مثلا نگویید: «اگر درس نخوانی، به معلمت میگویم.» کودک را برای مدرسه رفتن تشویق کنید و اگر در خانه ماند، اجازه بازی و تماشای تلویزیون را در ساعتهایی که باید در مدرسه باشد، به وی ندهید و ضمنا خود را از گرفتن مشورت بینیاز نبینید.
ترس از مدرسه را در کودکانمان از بین ببریم.......
اغلب بچهها از معلم میترسند یا درباره دستشویی رفتنشان نگرانند یا ناراحت جداشدن از مادرشان میباشند. برای غلبه بر این احساس در آنها این مطلب را بخوانید.
غلبه بر 7 ترس عمده بچهها از مدرسه:
1.مامان دلم برات تنگ میشه!
بزرگترین مانع برای اغلب پیشدبستانیها یا مهد کودکیها جدا شدن از خانواده بخصوص مادر میباشد. برای غلبه بر این احساس میتوانید قبل از شروع مدرسه چندین بار همراه کودکتان برای دیدار از مدرسه بروید. میتوانید یک تور تشکیل دهید و از مکانهای بازی دیدن کنید. در هنگام دیدار از مدرسه به او لبخند بزنید که او دریابد که میتواند در این مکان شاد باشد.
در روز اول مدرسه اگر کودکتان به شما چسبید که به مدرسه نرود حواس او را به کار مطلوب او پرت کرده و در آخر از او خداحافظی کوتاهی کنید. معلم میتواند با استفاده از آن کار مطلوب او را سرگرم کند.
میتوانید در بسته ناهار او یا تغذیه او یک یادداشت بگذارید، این یادداشت میتواند یک قلب بزرگ باشد که بداند شما به فکر او هستید یا یک بلوط یا یک صدف سحر آمیز به او بدهید و به او بگویید که در هنگام دلتنگی وقتی با بلوط صحبت کند شما صدای او را میشنوید.
2.من از معلم میترسم!
وقتی اولین روز مدرسه میرسد دانش آموز ممکن است تصور کنند که یک غول بچه خور به نام آموزگار در پشت میز نشسته استع مخصوصاً اگر برادر یا خواهر بزرگتر با داستانهای مبالغه آمیز او با کودک شوخی کند.
فرزندتان را قبل از شروع مدرسه با آموزگارش آشنا کنید و قبل از شروع مدارس از دوستان یا اقوامی که آموزگارند دعوت کنید که به منزلتان بیایند. به کودکتان یادآور شوید که آنها نیز معلمند و از آنها بخواهید که قوانین کلاس درس را برایش توضیح دهند که در هنگام درس باید ساکت باشد تا بتواند درس را گوش دهد و ... .
3. من یک مشکل دارم!