سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

دلایلی برای سیگار نکشیدن...........

متاسفانه امـروزه برخی افراد به غلط سیـگار کـشـیـدن را نشانـه بلـوغ و یـا حتی “کلاس” در خود محسوب می کنند وبا پـک زدنهـای آنچنانی سعی در خود نمایی و فخر فروشی مینمایند!

عوارض و صدمات ناشی از استعمال سیگار تقریـبـا” بـرای همگی ما آشکار و معلوم است.

sigar

ایـن بـخـش بـه 23 دلیل مهم برای ترک سیگار اشاره میکنیم:

 

1) ظاهر آراسته تر با حذف لکه های روی انگشتان و دندانهایتان.
2) حذف بوی بد دهان ناشی از کشیدن سیگار و تنفس راحت تر.
3) حذف بوی سیگار از روی لباس، مو، و بـدنـتـان و تـمـام وسـایـلـی که با آنها سر و کار دارید.
4) پیشگیری از پیدایش چین وچروک زود هنگام در پوست صورتتان.
5) حذف مشکلات تنفسی از قبیل:خس خس حین تنفس، سرفه، برونشیت مزمن و از همه مهمتر سرطان ریه.

—————————-
6) بازیافت دوباره حس بویایی و چـشـایـی کـه بـر اثر استعمال سیگار از حساسیتشان کاسته شده است. دوباره طعم واقعی غذایتان را احساس خواهید کرد.
7) احساس سرزندگی و شادابی دوباره در زندگی. افزایش قوای جسمانی.
8) خواب بهتر و راحت تر.
9) کاهش خطرات بیماریهای قلبی، نـفـخ،فـشـار خـون بـالا، تـپـش قـلـب، زخـم مـعده، برگشت اسید معده، سرطان دهان و تعداد بیشماری از سرطان های گوناگون.
10) کاهش بیش از 50 بیماری و عارضه های گوناگون.
—————————-
11) دوباره کنترل رفتار خود را بدست خواهید آورید و با رهایی از زنـدان اعـتـیـاد بـار دیگر حس آزادی را باز پس خواهید گرفت.
12) کاهش خطر آسیب رسیدن به نوزاد در زنان باردار.
13) افزایش طول عمر (افرادی که بطور مستمر سیگار می کشند بطور متوسط 16 سال از عمر خود را از دست میدهند ).
14) فراهم آوردن یک محیط سالم و سلامت برای کودکان وتمام افرادی که با آنان زندگی می کنید.
15) الگوی مناسبی برای فرزندانتان خواهید بود.

—————————-
16) حذف هـزیـنـه هـای خرید سیگار که قابل توجه بوده و میتوان آن را صرف امور بهتری کرد.
17) رهایی از صدها ماده سمی و سرطانزای موجود در سیگار.
18) تردد و مسافرت بوسیله قطار، هواپیما و اتوبـوس بـرای شـما و دیـگر افراد سهل تر و دلپذیرتر خواهد شد.
19) دیگر در محل کارتان مجبور نمی باشد برای سیگار کشیدن به بیرون بروید.
20) آنکه بوسیدن محبوبتان میسر گشته و دیگر بوی دهانتان او را آزار نخواهد داد.

—————————-
21) بـا تـرک ایـن عـادت نـادرسـت اعـتـمـاد بـنـفس خود را افزایش داده و به اراده خودتان ببالید.
22) از دنبال جاسیگاری گشتن خلاصی می یابید.
23) از آن مهمتر دیگر نیازی به مطالعه دوباره این مقاله نخوهید داشت!

منبع:aftabir.com


فک و فامیله ما داریم( طنز ).........

famil

 رفتیم خونه فک و فامیل میگه پدر بزرگ خوبن ؟
می گم تقریبا 50 روز که فوت کردن !!
میگه اا حتما اگهی فوتشون رو دیدم یادم نیست
این اسمش فک و فامیله ما داریم

•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•

رفتیم ایران خودرو بابام به یارو میگه پراید دارید؟

 •.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•

با مامانم رفتیم مغازه تعمیرات تلفن که تلفن بی سیم خونه رو بدیم درست کنن
یاروو تلفن زده به پریز بعد با موبایلش زنگ زد که ببینه زنگ می خوره یا نه
تلفن که زنگ خورد مامانم به من میگه : این آقاهه شماره مارو از کجا داشت
فک و فامیله داریم ما ؟

 •.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•

همیشه احوال رفیقتو هر 39روز ،حتما یکبار بپرس که اگه مرده بود به چهلمش برسی!
اس ام اس های مامانم به من !!
اینو بهش میگن فک فامیل ؟!!

 •.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•

به مامان جونم می گم : شوهرت بدیم یا بفرستیمت مکه؟
میگه : والا مکه که در نمیره!!
فک وفامیل داریم ما

•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•

دعوت مودبانه ی بابام از من برای صرف شام
تَن لَشتو از پشت کامپیوتر جمع کن بیا پای سفره پهن شو !!!

•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•

دیشب رفتیم خونه خالم یه پسر داره اندازه ماکارونی 4 سالشه اومده میگه : این علامت حاکمه بزرگ میتی کومانه
خواستم خر کیف شه احترام گذاشتم
برگشته میگه : تو نمی خوات احترام بزاری (زومبه)
آخه این فک فامیله داریم؟!

 •.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•

یکی از فامیلامون از شهرستان اومده بودن خونه ما نزدیکه دو هفته پیشمون موندن
مامانم بلاخره خسته شد یه روز ظهر خیلی جدی بهشون گفت :
روزه آخری که می خواستین برین می خوام گوشت در بیارم از فریزر آبگوشت درست میکنم
راستی کــی میرین؟
یه همچین فامیلی داریم ما !!!

 •.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•

داداشم دو ساعت نشسته جلو تلویزیون خاموش میگم چرا روشن نمی کنی؟
میگه بابا گفته هیچ سودی که ندارید یه یارانه تمام فایدتونه اونم بخوام خرج خودتون کنم؟؟؟
داداشم حداقل فوق لیسانس داره فکرکنم من که دانشجو هستم نون خوردن هم برام بزودی ممنوع شه!

 •.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•

پسر داییم هنوز پوشک پاشه تازه حرف زدن یاد گرفته
بهش میگم ای جانم پوشک داری خوشمل پسمر؟
میگه پ نه پ دستشویی فرنگی پام کردم،اگه کار داری بهت قرض بدم
تا غروبش نگاش نکردم می ترسیدم بهم تیکه بندازه
یعنی پیشرفت نسل جدید دهن منو آزاد راه کاملا آسفالت کرده !!!!

•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•

به مامانم میگم میز مبل برای گل گذاشتن روش نیست ، واسه اینه که پامو بزاریم روش حالشو ببریم !
میگه پس اون جارویی هم که تو خونس برای تمیز کردن نیس برای خوردن تو صورتته …

 •.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•

پیراهن تازمو با کلی ذوق و شوق به بابام نشون دادم،میگه مبارکه عین رو بالشیای خدا بیامرز مادربزرگمه !

 •.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•

چند روز پیش دلم درد میکرد به مامانم گفتم دلم درد میکنه میخوام برم دکتر ! مامان بزرگم که اونجا بود گفت : نمیخواد بری دکتر ! نوشابه بخور ! ما قدیما وقتی بز و گوسفندامون معدشون بهم میریخت بهشون نوشابه می دادیم !!!

•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•

دخترخالم 5سالشه اومده گوشیشو گذاشته رو تاقچه برگشته میگه : مامان یه وقت مسیجامو نخونیا !!!
اونوخت من تا 10سالگی فک میکردم گوزنا شوهر آهوها هستن …

 •.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•

از امتحان برمیگردیم ، بابا مامانمون میپرسن چطور بود ؟ میگیم عالی بود قبول میشم ! میگن لاف نزن راستشو بگو !
بعدش میگیم افتضاح بود خراب کردم ؛ میگن مسخره بازی درنیار راستشو بگو !
ما باید به کدوم سازشون برقصیم ؟

•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•

تو جاده شمال تو این سرازیری های پیچ در پیچ مامانم میگه مگه شمال تو نقشه بالا نیست ؟ میگم چرا ؟!
میگه پس چرا ما همش سرازی میریم ؟؟؟

•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•

بابام یه مرغ مینا خریده نره ، بهش میگه : مرغ سینا …

•.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•

برادرزادم اومده خونمون مهمونی بهش میگم میگو گرفتم سرخ کنم بخوریم اگه باز سیر نشدی یه پیتزایی خوب میشناسم می برمت اونجا …
برگشته میگه عمو خیلی گدایی ! چرا برام فلافل نمی گیری ؟

 •.•.•.•.•.•.•.•.فک و فامیله داریم.•.•.•.•.•.•.•.•

بابا بزرگم هشتاد سالشه همیشه اصرار میکنه که بزارید من از خونه تنهایی برم بیرون مگه زندانی گرفتید ؟ میخوام برم نون و روزنامه و اینا بگیرم …
یه روز بعد از کلی اصرار گفتیم باشه برو ولی مواظب باش ! رفته نونوایی محل به همه ی اونایی که تو صف بودن گفته عجب روزگاری شده ، پنج تا دختر دارم پنج تا پسر اونوقت تو این سن و سال من پیرمرد باید بیام تو صف وایسم نون اونارم من بگیرم …
تا یه مدت هرکس منو تو محل میدید نصیحتم می کرد !!!

منابع:khandehbazar.blogfa.com
namakstan.ir


این سه زن چگونه مشهور و وارد سینمای ایران شدند؟

این سه زن چگونه مشهور و وارد سینمای ایران شدند؟
تمام علاقه مندان به سینما دوست دارند بدونند که بازیگران حال سینما چه گونه به این حرفه وارد شدند. بعضی از این بازیگران با بازی در یک پلان درخشیدند و نامی برای خو دست و پا کردند.
این سه زن چگونه مشهور و وارد سینمای ایران شدند؟
هانیه توسلی
جزو کسانی است که رشته تحصیلی اش با کاری که اکنون انجام می‌دهد، متناسب است. تحصیل کرده ادبیات نمایشی است و کار بازیگری را از تئاتر شروع کرده است تا بالاخره در فیلم کوتاه «روی جاده نمناک» به کارگردانی مهدی کرم پور، جلوی دوربین می‌رود. تست دادن او در دفاتر مختلف سینمایی آن قدر پیش رفت که تنها یک سال و نیم بعد از آمدنش از همدان به تهران، در مجموعه تلویزیونی «غریبه» بازی کرد.
این سه زن چگونه مشهور و وارد سینمای ایران شدند؟
لاله اسکندری
لاله اسکندری وقتی خیلی بچه بود جلوی دوربین ظاهر شد. عمویش کارگردان و فیلم نامه نویس بود و وقتی او 5 ساله بود، جلوی دوربین فیلم 8 میلی متری عمویش رفت تا جرقه بازیگر شدن به سرش بیفتد. چند سال بعد هم در فیلم کوتاه «بازیگر فیلم زن لر» از روح انگیز ساقی نژاد بازی کرد و پایش به سینما و تلویزیون باز شد؛ هرچند درس خواندن او در دانشکده هنر و معماری هم او را به فضاهای هنری نزدیک کرد. سال 78 برای اسکندری سال دیده شدن بود؛ یک نقش کوتاه در «متولد ماه مهر» کافی بود تا لاله اسکندری جا پایش را در سینما محکم کند.
این سه زن چگونه مشهور و وارد سینمای ایران شدند؟
ترانه علیدوستی
او حالا بازیگر توانای سینماست.ترانه از طریق کلاس‌های بازیگری وارد سینما شد.

 

دبیرستانی بود که در کلاس‌های امین تارخ ثبت نام کرد و با معرفی او به صدرعاملی برای نقش ترانه پرنیان، انتخاب شد؛ نقشی که او را در نخستین حضور سینمایی اش به سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن رساند.

جالب این جاست که هنوز هم در کلاس‌های بازیگری امین تارخ، فیلم نخستین تست بازیگری ترانه برای تازه واردها پخش می‌شود.


چقدر در روز می خندید.....

بر اساس نتایج تحقیقاتی که در یک مجله بین‌المللی روان‌شناسی، منتشر شده، در هنگام بحث و عصبانیت، فشار خون بالا می‌رود و روح فرد آزرده می‌شود.

khande

جالب است بدانید این تاثیر به همین جا ختم نمی‌شود و هر بار که شخص، آن لحظه عصبانیت را به یاد آورد، همان تأثیرات بروز می‌کند. در افراد متاهل، هر یک ساعت مشاجره با یکدیگر، می‌تواند یک روز مقاومت بدن آنها را کاهش دهد.

همچنین در آزمایشی که دانشمندان دانشگاه اوهایو انجام داده‌اند، با نصب حسگرهایی روی بازوی زوج‌های جوان، مشخص شده زخم‌های زوج‌هایی که آنها را مجبور به مشاجره کرده‌اند، حداقل 40 ‌درصد دیرتر بهبود یافته است.

این کشف درباره بیماری‌های دیگری مثل دیابت، ناراحتی‌های قلبی و سرطان نیز به اثبات رسیده است. علاوه بر اینها، تحقیقی که در دانشگاه پاویا در ایتالیا انجام شده، نشان می‌دهد عشق ورزیدن باعث ترشح هورمونی می‌شود که رشد سلول‌های عصبی را تسهیل می‌کند.

این هورمون همانند ماده‌ای عمل می‌کند که سلول‌های عصبی را در خود ذخیره کرده و یادآوری سریع‌تر خاطرات را میسر می‌سازد. در این میان خوب است بدانید تحت فشار بودن نیز تاثیرات مخربی روی سلامت شما دارد.

رابرت ساپولسکی – پروفسور بیولوژی دانشگاه استنفورد- می‌گوید: «افرادی که برای مدتی، تحت فشارهای مختلف قراردارند، قابلیت بازپروری و بهبود بدنشان کاهش می‌یابد. افزایش فشار خون، میزان گلوکز خون را افزایش داده، باعث ترشح اسیدهای چرب می‌شود و این امر خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی و دیابت را افزایش می‌دهد.»

و بالاخره اینکه تا می‌توانید بخندید، دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا کشف کرده‌اند که خندیدن باعث آرامش عضلات، کاهش ترشح هورمون‌های استرس‌زا، کاهش فشار خون و افزایش اکسیژن‌گیری سلول‌های تنفسی می‌شود. همچنین حملات قلبی را کاهش می‌دهد و لایه رگ‌های خونی را تحکیم می‌بخشد.

منبع: پزشک امروز


راه هایی برای جبران کمبود محبت همسر.........

راه هایی برای جبران کمبود محبت همسر
یکی از مهم‌ترین نکات درباره ابراز محبت و دریافت آن، تفاوتهای زوجین است. در بسیاری از موارد یکی از زوجین به شیوه و روشی محبت می‌کند که خودش دوست دارد به آن شیوه دریافت کند.

یکی از مهم‌ترین نکات درباره ابراز محبت و دریافت آن، تفاوتهای زوجین است. در بسیاری از موارد یکی از زوجین به شیوه و روشی محبت می‌کند که خودش دوست دارد به آن شیوه دریافت کند. مثلا خانمی انجام کارهای خانه یا کدبانو بودن را محبت می‌داند در حالی که همسرش نیازمند محبت کلامی او است و یا مردی بیشتر کار کردن را اقدامی محبت آمیز به همسرش می‌داند اما همسر وی نیازمند گفت‌و‌گوی محبت آمیز و یا دریافت دیگر انواع محبت از جانب اوست.

راه دریافت محبت خود را مشخص کنید
قدم اول برای رفع چنین نقیصه‌ای این است که زوجین راه دریافت محبت خود را مشخص کنند؛ یعنی زوجین به صراحت و بدون پرده پوشی بیان کنند که به کدام نوع توجه و دریافت محبت نیاز دارند و ترجیح می‌دهند چگونه نیاز به محبتشان برآورده شود که البته لازمه آن خودآگاهی زوجین است. اما اشتباه رایج این فکر است که «چون همسرم مرا دوست دارد پس باید بداند دوست دارم که الان به من توجه کند» یا «همسرم بدون اینکه من به او بگویم باید بداند که چه زمانی به محبت نیاز دارم».در صورتی که بسیاری از زوجینی که یکدیگر را دوست دارند در مواقع زیادی از نیاز هم بی‌خبر هستند. در پیامک شما مخاطب محترم هم، این گونه بیان شده است که شما هر روز از محل کار تماس می‌گیرید و به همسر خود ابراز محبت می‌کنید والبته انتظار دارید که متقابلا همسرتان نیز با این شیوه محبتش را به شما ابراز کند. در صورتی که طبیعی است که همسر شما نتواند ذهن خوانی کند و نیت ضمنی این رفتار را دریابد. در این موقعیت بیان شفاف این نیاز مفید‌تر است. اشتباه ذهنی ما این است که گمان می‌بریم اگر این نیاز خویش را بیان کنیم بی‌ارزش می‌شویم.

مهر طلبی همسرتان را بشناسید
قدم دوم مشخص کردن میزان مهرطلبی زوجین است. میزان مهرطلبی و نوازش جویی افراد متفاوت و بسیار محتمل است که زوجین به یک میزان مهرطلب نباشند. افراد مهرطلب معمولا در صورت دریافت نکردن محبت مورد نیاز، احساس ناامنی می‌کنند و در برخی موارد دچار سوءظن و بدگمانی می‌شوند. چاره این مسئله نیز‌‌ همان بیان و شفاف سازی است.

خلاق باشید
قدم سوم استفاده از روش‌های متنوع در ابراز محبت است؛ توصیه می‌شود زوجین خلاقیت به خرج دهند و ابراز محبت را به شکل‌های متنوعی انجام دهند، روش‌هایی همچون نوشتن نامه، ارسال پیامک، یادداشت گذاشتن روی اشیای منزل و اتاق خواب، ارسال ایمیل و… می‌تواند نیاز به دریافت محبت را بیشتر ارضا کند.
ضمنا افرادی که مانند شما مخاطب محترم احساس بی‌مهری و کم توجهی بیشتری می‌کنند می‌توانند انتظارات و نیازهای خود را به صورت مکتوب نیز بیان کنند.

قدردان محبت همسرتان باشید
قدم چهارم قدردانی و تشکر از محبت و توجه همسر است. یکی از راه‌های شکل دادن رفتار اطرافیانمان قدردانی و تشکر از رفتارهای مثبت آن‌ها (هرچند که مقدار آن کم باشد) است. با این روش همسر شما کم کم متوجه می‌شود کدام یک از رفتار‌هایش چنین پاسخ مثبتی ایجاد می‌کند و آن رفتار را افزایش خواهد داد.

یک طرفه به میدان محبت نروید
قدم پنجم که مکمل قدم قبل است خودداری از مهرورزی یک جانبه و یک سویه (آن چنان که در پرسش شما دیدیم) است. معمولا این تصور اشتباه وجود دارد که «من محبت می‌کنم تا همسرم تغییر کند» یا «عشق من بالاخره او را عوض می‌کند». این باور نادرست است. محبت یکسویه و همیشگی کم کم نادیده گرفته می‌شود چرا که خاصیت سیستم روانی انسان این است که محرک‌های یکنواخت و تکراری را نادیده می‌گیرد.

در روزهای خاص بیشتر محبت کنید
قدم ششم و آخر نیز شناخت موقعیت‌ها و روزهای خاص نیاز به محبت و توجه بیشتر است. هر فردی در روزهایی از هفته و ماه به توجه و محبت بیشتری نیاز دارد. به عنوان مثال برخی مردان در شرایط کاری سخت، آسیب پذیر می‌شوند و یا برخی خانم‌ها در اوایل دوران قاعدگی نیاز به توجه و محبت بیشتر دارند. زوجین باید در خصوص این دوره‌ها و ایام خاص به یکدیگر آموزش و آگاهی بدهند و درباره انتظاراتشان از یکدیگر به توافق برسند.


چه رازهایی را به همسرمان بگوییم؟

چه رازهایی را به همسرمان بگوییم؟
نباید فراموش کنیم که این رازهای ویژه، همان‌هایی هستند که شما را به یکدیگر نزدیک می‌کنند. صبر کنید ببینیم کارشناسان این حوزه، چه نظری دارند.

آیا راز بزرگی را در زندگی‌ مشترک تان مخفی کرده‌اید؟ رازی که نمی‌دانید به زبان بیاورید یا آن را فراموش کنید؟ درگیری سخت و سهمگین هر روزه‌ای با خودتان دارید درباره به زبان آوردن یک راز بزرگ؟ به راهکارهای ما توجه کنید و زندگی آرام‌تری در پیش بگیرید.در یک رابطه تمام و کمال، شما مجبور نیستید رازی را از محبوب‌تان دور نگه دارید و نباید بترسید که او نیز رازی را از شما مخفی نگاه دارد.

گفتگو با همسر
همان‌طور که زندگی شما، مثل یک کتاب باز در مقابل چشم‌های اوست، زندگی او نیز چنین وضعیتی دارد اما ما در یک دنیای واقعی‌واقعی‌واقعی زندگی می‌کنیم. جایی که حتی خوشبخت‌ترین زوج‌های جهان نیز رازهای بزرگ‌شان را از یکدیگر مخفی نگاه می‌دارند. برای بیشتر ما، بزرگ‌ترین راز در زندگی زناشویی، خیانت است، اما واقعیت اینجاست که حتی کوچک‌ترین رازهای جهان می‌تواند رابطه شما را با بحران مواجه کند و خب، چه مرزی میان رازهای خطرناک با رازهای ویژه وجود دارد؟ نباید فراموش کنیم که این رازهای ویژه، همان‌هایی هستند که شما را به یکدیگر نزدیک می‌کنند. صبر کنید ببینیم کارشناسان این حوزه، چه نظری دارند.
 
رازهای ویژه؛ رازهایی که باید بگوییم
اگر دنبال رابطه‌ای سالم می‌‌گردید باید کمترین میزان پنهان‌کاری در رفتارتان وجود داشته باشد. اگر راز بزرگی که مخفی کرده‌اید روی زندگی شریک زندگی‌تان تاثیر می‌گذارد، او حق دارد تا بداند. از آنجایی که بیشتر زوج‌ها دیرتر به رازها پی می‌برند، نگهداری آنها باعث می‌شود آینده‌ ازدواج‌تان با خطر دو‌جانبه‌ای تهدید شود. زمانی که ابرها کنار روند و حقیقت برملا شود، زمانی که شوک اولیه گذشت و حتی بحران اولیه برطرف شد ناگهان بحث عدم اطمینان و خیانت به میان می‌آید.
بیشتر مردها رازهایی را درباره مشکلات مالی و مسائل شخصی شان حفظ می‌کنند تا وجهه خودشان را حفظ کنند. آنها ترجیح می‌دهند تا ظاهر قوی خودشان را حفظ کنند و نشان دهند که همه‌چیز تحت کنترل شان است و فکر می‌کنند با به زبان آوردن مشکلات شان در محل کار یا در پول درآوردن، شما دست از دوست‌داشتن شان برمی‌دارید و با دیده تحقیر و ناتوانی به آنها نگاه می‌کنید. آنها از آشفتگی پس از رو شدن رازهایشان می‌ترسند و بیشترشان تصور می‌کنند اگر در مقابل رازهایشان سکوت کنند، از جنگ احتمالی جان سالم به‌در می‌برند.
 
رازهایتان را بگویید
اما گاهی برعکس این اتفاق می افتد. نامزد شما فکر می کند شما دارید چیزی را از او پنهان می کنید و مدام پاپیچ می شود تا بیشتر بداند. در چنین مواقعی خونسردی‌تان را حفظ کنید، بنشینید و از او بپرسید: ماجرایی هست که بخواهی بیشتر درباره‌اش بدانی و فکر می‌کنی به تو نگفته‌ام؟ بعد، با صداقت تمام درباره موضوعات صحبت کنید. یادتان باشد هر چقدر رازهای زندگی عاطفی‌تان دیرتر رو شوند، تاثیری ماندگارتر و عمیق‌تر برجا می‌گذارند و بیشتر رابطه تان را متزلزل می کنند. نه‌تنها طرف مقابل شما نیاز به تمام اطلاعات زندگی‌تان دارد تا تصمیم هوشمندانه‌ای درباره ادامه ارتباط بگیرد، بلکه او از میزان اعتمادی که به او دارید خوشحال خواهد شد. چرا که با به زبان نیاوردن چنین رازهایی، درواقع به او پیغام می‌دهید که به اندازه کافی باهوش نیست، بخشنده نیست و به اندازه کافی شما را دوست ندارد که با چنین ماجرایی کنار بیاید.

رازهایی برای نگفتن
لازم نیست تعداد دقیق خواستگاران یا کیس های ازدواج تان را برای نامزدتان بگویید اما اگر رابطه‌ای جدی را تجربه کرده‌اید، به زبان‌آوردنش واجب و ضروری است. دوستانی هستند که عادت دارند تا درباره تمام داستان‌های زندگی خودشان با شما صحبت کنند، ممکن است نامزد قبلی‌تان ناگهان سروکله‌اش پیدا شود، ممکن است شریک زندگی‌تان به صورت اتفاقی در جریان وجه دیگری از زندگی شما قرار گیرد و طبیعی است که بهتر این است خودتان اول چنین ماجراهایی را برایش تعریف کرده باشید.
سیاست درست، صداقت است. جمله‌ای که از تمام بزرگ‌ترها شنیده‌ایم و همچنان نیز صحت دارد. اما افرادی که در رابطه‌های بلندمدت زناشویی بوده‌اند به‌خوبی می‌دانند که بد نیست ماجراهایی را برای خودمان نگه داریم؛ گاهی اوقات رازهای کوچکی هستند که احساس استقلال به ما می‌دهند و نشان می‌دهند که رابطه ما در وضعیتی سالم به سر می‌برد. مثلا این که در جمع دوستان قدیمی تان چه حرف هایی رد و بدل شده به خودتان مربوط است. این که بعد از مدت ها تصمیم گرفته اید برای خود یک هدیه گران قیمت بخرید، چیزی است که می تواند در دل خودتان بماند. به زبان آوردن تمام جزییات زندگی روزمره، ممکن است این احساس استقلال را از طرفین بگیرد اما در چنین شرایطی نیز مهم است که هر دو طرف زاویه نگاه مشابهی نسبت به یک ماجرا داشته باشند.
واقعیت اینجاست؛ اگر به طرف مقابل‌تان اعتماد داشته باشید، با به زبان آوردن هیچ‌کدام از رازها، رابطه‌تان از هم نمی‌پاشد اما این اعتماد تنها در صورتی به دست می‌آید که با رازهای خطرناک محیط را آلوده نکنید.

گفتگو با همسر
روش‌های رازگشایی
اول؛ قرار ملاقات بگذارید :
سر صحبت را ناگهانی باز نکنید. از ابتدا به او بگویید که می‌خواهید درباره ماجرای مهمی با او صحبت کنید. مثلا به او بگویید: «می‌خواهم درباره ماجرایی با تو صحبت کنم. امروز یک ساعتی برای من وقت بگذار لطفا.»

دوم؛ مدعی نباشید :
بزرگ‌ترین مشکل زمانی پیش می‌آید که با لحن مدعی صحبت کنید و جوری برخورد کنید که انگار اتفاق مهمی نیفتاده است. به همین خاطر بهتر است آمادگی عذرخواهی را نیز داشته باشید. بد نیست اینطور شروع کنید: «چند وقتی است .می‌خواهم درباره ماجرایی با تو صحبت کنم اما از گفتنش خجالت می‌کشیدم. امیدوارم به خاطر این تاخیر مرا ببخشی.»

سوم؛ نفر سوم خوب است :
زمانی که پای اعتراف‌های بزرگ به میان می‌آید، از شناختی که از طرف مقابل دارید استفاده کنید. مثلا ممکن است نامزد شما برای حریم خصوصی‌تان احترام ویژه‌ای قائل باشد و نخواهد دوستان‌تان در جریان یکی از جنبه‌های خصوصی زندگی شما قرار بگیرند. اما در برخی موارد بهتر است یکی از بزرگ‌ترها یا دوستان مشترک‌تان، حضور داشته باشند.

چهارم؛ جای مناسب را انتخاب کنید :
بهتر است از قرار گذاشتن در مکان‌های شلوغ یا مکان‌های خیلی خلوت خودداری کنید. پیشنهاد اصلی، محلی امن است؛ جایی شبیه به پارک یا محل همیشگی قرارهایتان.



آیا کودک مان برای مدرسه رفتن آماده است؟

آیا کودک مان برای مدرسه رفتن آماده است؟
ممکن است بگویید کودکتان همه این مهارت‌ها را دارد اما علاقه‌ای به مدرسه رفتن نشان نمی‌دهد. این جاست که نقش علاقه‌مند کردن شما پر رنگ می‌شود. البته باید بدانیم که چگونه به کودک خود کمک کنیم مدرسه را دوست داشته باشد.

همه ما از اولین باری که مدرسه رفتیم خاطراتی داریم. بعضی از ما با علاقه پا به مدرسه گذاشته‌ایم و بعضی دیگر با نگرانی و ترس از جدا شدن از خانواده‌مان! شاید به همین علت است که تلاش می‌کنیم برای فرزندانمان از این روز خاطره‌ای خوش به جا بماند. بعضی متخصصان معتقدند اگر کودک آماده رفتن به مدرسه باشد، نه تنها با علاقه پا به مدرسه می‌گذارد بلکه از این روز و روزهای دیگر مدرسه خاطره‌ای خوش برایش به جا خواهد ماند. ممکن است بپرسید از کجا بفهمیم کودک‌مان آماده مدرسه رفتن است؟ و برای آماده شدنش چه کنیم؟ این موضوعی است که در این مقاله خواهید خواند:

نه تنها مدرسه بلکه قدم گذاشتن در هر مکان جدیدی می‌تواند برای انسان اضطراب آور باشد. اگر بعد از یک یا چندروز کودک از مدرسه رفتن لذت ببرد، ممکن است دیگر ترسی از آن نداشته باشد اما اگراز آن لذت نبرد به احتمال زیاد احساس طردشدگی خواهد کرد و دوری از والدین برایش بیشتر از قبل نگران کننده و ترس آور خواهد شد. با آماده ساختن کامل کودک برای مدرسه، می‌توانید بیشترین شانس ممکن را برای لذت بردن از مدرسه به او بدهید. در ضمن برای اینکه کودک شما از وقتی که در مدرسه می‌گذراند سود ببرد، باید مهارت‌های پایه‌ای معینی را قبلاً به دست آورده باشد.

متخصصان معتقدند داشتن گروهی از مهارت‌ها می‌تواند کودک را برای ورود به مدرسه آماده کند. مهارت‌هایی که شما باید سعی کنید کودکتان قبل از ورود به مدرسه آنها را به دست آورد بدین شرح است:مدرسه یک محیط اجتماعی است. بنابر این کودکی که می‌خواهد به مدرسه برود باید یک سری مهارت‌های اجتماعی را داشته باشد مثلا لازم است بتواند در کارهای کوچک منزل کمک کند و وظایف ساده را به انجام برساند. این کودک توانایی مشارکت را دارد. هنگام بازی با گروه کوچکی از دوستانش کاملاً احساس راحتی می‌کند. می‌تواند کارهای شخصی خود مثل شستن و خشک کردن دست‌هایش را انجام دهد. وقتی یک فعالیت جدید پیشنهاد می‌شود آمادگی مشارکت در آن را دارد. وقتی به او دستورالعمل انجام کاری را می‌دهید با خوشحالی از آن پیروی می‌کند.

در ضمن کودک باید یک سری مهارت‌های جسمانی را داشته باشد تا بتواند از پس کارهای شخصی خود در هر محیطی که والدینش حضور ندارند بر بیاید. مثلا لازم است از عهده بستن دکمه‌ها، زیپ‌ها و بند کفش‌هایش بر آید. او باید بتواند بازی‌هایی که با انگشت انجام می‌شود انجام دهد، مثلا چیزی را با قیچی ببرد، در ضمن لازم است بتواند سایر کارهای کوچک را که نیازمند مهارت دست‌ها است انجام دهد. مثلا بتواند یک توپ را بگیرد و پرتاب کند. بتواند با هر پا چند قدم بجهد. ( لی لی کند) بتواند دست چپ خود را از روی سر به شانه سمت راست برساند و برعکس. چنین کودکی نباید بدون دلیل بی قرار یا بی تفاوت شود.

علاوه بر مهارت‌های اجتماعی و جسمی کودک باید یک سری مهارت‌های ذهنی هم داشته باشد. مثلا بتواند راجع به واقعه‌ای که اخیراً رخ داده است به طور قابل فهم و تا حدی روان صحبت کند. از داستان‌ها لذت ببرد و بتواند بدون ورجه وورجه کردن زیاد به آنها گوش دهد. کودک بایدرنگ‌ها را بشناسد و نام آنها را بداند. در ضمن باید نام خانوادگی، نشانی و شماره تلفن منزل خود را نیز یاد بگیرد. لازم است از نظر تلفظ لغات، ادای کلمات و ساختن جملات نسبتاً روان باشد. تعدادی شعر و آواز کودکان را حفظ کرده باشد. کودکی که آماده مدرسه رفتن است به خواندن تمایل دارد و به کتاب‌ها و سایر مطالب خواندنی علاقه نشان می‌دهد. البته اگر فقط به داستان‌های مصور علاقه داشته باشد نیز کافی است. اما باید بتواند داستان‌های مورد علاقه‌اش را به صورت کلی به یاد آورد.

آماده و علاقه‌مند
ممکن است بگویید کودکتان همه این مهارت‌ها را دارد اما علاقه‌ای به مدرسه رفتن نشان نمی‌دهد. این جاست که نقش علاقه‌مند کردن شما پر رنگ می‌شود. البته باید بدانیم که چگونه به کودک خود کمک کنیم مدرسه را دوست داشته باشد. قسمت اعظم سال‌های خردسالی کودک شما در منزل گذشته و اکثر علایق او محدود به نزدیکی یا داخل منزل است او هیچ دیدی نسبت به مدرسه ندارد مگر اینکه شما او را با مدرسه آشنا کرده باشید. یکی از راه‌های تشویق کودکتان به حداکثر بهره برداری از تمامی فرصت‌های یادگیری موجود در مدرسه، افزایش علاقه او به خود مدرسه است. راه‌های ساده‌ای برای تقویت نگرش مثبت نسبت به مدرسه وجود دارد.

به کودک نشان دهید که مدرسه یک فرصت تازه برای شناختن دنیا و یاد گرفتن چیزهای تازه است.البته مدرسه به آنها این فرصت را می‌دهد که با دوستان تازه‌ای هم آشنا شوند و بازیهای تازه‌ای یاد بگیرند. با این حال به کودک بفهمانید که مدرسه تنها جای دوست پیدا کردن و بازی نیست. بعضی از بچه‌ها فقط به بازی علاقه نشان می‌دهند. اینگونه بچه‌ها مدرسه را تا جایی که فقط برای بازی کردن باشد دوست دارند ولی همین که به کلاس‌های بالاتر می‌روند از مدرسه بدشان می‌آید. این کودکان لازم است که بدانند بازی در کنار یادگیری علم در مدرسه است و نه تمام آن! این کودکان را باید از قبل با مسئولیت‌هایی در حد سن و سالشان آشنا کرد. واداشتن کودک به انجام کارهای ساده، مسئولیت دادن به او، تکیه بر بازی‌های تخیلی و خلاق، و دادن تکالیف ساده یادگیری و حافظه‌ای به کودکتان کمک می‌کند مدرسه را خیلی بیشتر دوست داشته باشد و در آنجا شکوفا شود.

خاطرات خوب بگویید
علاوه بر همه این‌ها نگرش خود شما به یادگیری، آموزش و مطالعه تأثیر شگرفی بر نگرش کودک شما به مدرسه، دروس مختلف و آموزگاران دارد. اگر می‌خواهید کودکتان از مدرسه لذت ببرد و حداکثر استفاده را از آن بکند، داشتن یک نگرش مثبت کاملاً ضروری است. اگر شما از جو احساسی مدرسه و آموزگار و نوع انضباط حاکم بر مدرسه بد گویی کرده باشید، انتظار نداشته باشید که فرزندتان به مدرسه علاقه‌مند شود. بنابر این اگر هم تجربه خوبی از مدرسه نداشته‌اید آن را در برابر فرزندتان باز گو نکنید و یا دست کم نکات مثبت سازگاری‌تان را بیان کنید تا او آرامش خاطر پیدا کند. می‌توانید از تجربیات خوب زمان تحصیل‌تان برای کودک بگویید تا از مدرسه تصویر مثبتی در ذهنش بسازد.

علاوه بر این متخصصان معتقدند آموزگارانی که با شاگردان خود رابطه خوبی دارند و از انضباط بدون تبعیض و همراه با دموکراسی استفاده می‌کنند، شاگردان خود را به دوست داشتن مدرسه تشویق می‌کنند. بنابراین اگر در انتخاب مدرسه و آموزگار فرزندتان وسواس به خرج دهید تا معلمان خوبی برای او فراهم کنید، به آماده شدن فرزندتان برای روزهای آتی کمک کرده اید.

جدایی را تمرین کنید
آمادگی جدا شدن، چه قبل از مدرسه و چه بعد از مدرسه، باید بین پدر و مادر و کودک ایجاد شود. یعنی پدر و مادر با آموختن مهارت‌هایی به فرزندشان این اعتماد به نفس را در او ایجاد ‌کنند که کودک بتواند ساعاتی دور از والدین باشد و این تجربه را کسب کند که عدم حضور یا خروج آنها از خانه برای ساعاتی، نه تنها اتفاقی ایجاد نمی‌کند. به همین دلیل روان‌شناسان توصیه می‌کنند که باید کودک را قبل از سنین ورود به مدرسه در زمان‌هایی کوتاه به مراقب جدید یا مهدکودک بسپارید یا به بهانه خرید برای مدت کوتاهی بیرون بروید تا کودک تنهایی و جدایی از مادر را تجربه کند. آنها می‌گوینداحتمالاً رفتن به مهد کودک و آمادگی، سازگاری با مدرسه را آسانتر می‌کند. مسلماً کودکانی که از نظر جسمی و فکری آگاهی برای مدرسه رفتن را پیدا کرده‌اند نگرش مطلوبتری نسبت به مدرسه دارند تا کودکانی که هیچ‌گونه آمادگی برای کلاس‌های نخست خود ندارند. اگر تمایلی برای فرستادن کودکتان به مهد کودک ندارید، با روشهای دیگر جدایی از کودک را تمرین کنید. از طرفی، اجازه دهید تا کودک شما بداند که می‌فهمید چقدر سخت است که انسان از کسی که تا این حد دوستش دارد جدا شود.

خداحافظی کنید
هنگام ترک کودک او را ببوسید و نوازش کنید و با خوشرویی از او خداحافظی کنید. البته مراسم خداحافظی و ترک کودک را خیلی طولانی نکنید. بر احساسات دلسوزانه خود غلبه کنید و چند بار برنگردید اما پس از بردن کودک به مهد یا مدرسه مدتی آنجا بمانید، سپس کودک را با معلم یا دانش‌آموزان تنها بگذارید و به خانه برگردید. در عین حال، فراموش نکنید که دزدکی و یواشکی ترک کردن کودک بزرگ‌ترین اشتباه است.

کودک را از شرایطی که ایجاد نگرانی می‌کند، دور کنید و بدانید که با برخورد آرام، منطقی و خالی از ترس شما با مدرسه، کودک شما نیز با آرامش بیشتری موقعیت جدید را می‌پذیرد. در عین حال، یادگیری را امری شیرین و لذت‌بخش نشان دهید. پدر و مادری که با فراگرفتن چیزی جدید شاد و خوشحال می‌شوند و این شادی را در محیط خانه نشان می‌دهند در واقع به کودک می‌آموزند که یادگیری و کشف همه را خوشحال می‌کند و اصولا امری جذاب و خوشایند است. توجه داشته باشید که برای ایجاد عادت مطالعه در کودک هیچ چیزی موثرتر از وجود پدر و مادری نیست که در حضور و همراه با کودک مطالعه می‌کنند و مطالعه را امری لذت‌بخش نشان می‌دهند. با کودکان‌تان صحبت کنید و به صحبت‌های آنها گوش دهید. برای کودک قصه بخوانید و در مورد آن به گفت‌وگوی دوطرفه بنشینید. با این کار مهارت کودکتان را در نشستن، گوش دادن، صحبت کردن و دقت و تمرکز افزایش می‌دهید.

تایم لاین راهنمای والدین دانش آموزان اول دبستانی:
یک ماه تا یک هفته پیش از آغاز کار مدرسه:
_ زمانی را به حرف زدن با کودک تان در باره ی مدرسه اختصاص دهید.

_ چند ساعتی، جدایی از هم را تجربه کنید.

_ داستان‌هایی در زمینه ی نخستین روز مدرسه، برای کودک تان بخوانید.

_ برای خرید پیش از ورود به مدرسه، برنامه ریزی کنید.

_ وسایلی را که کودک تان به آن‌ها در مدرسه نیاز خواهد داشت، بخرید یا تهیه کنید.

_ به کودک تان اجازه بدهید ظرف غذا، کوله پشتی و دیگر لوازم خود را برای نخستین روز مدرسه، خودش انتخاب کند.

_لوازمی را که کودک تان به آن‌ها در خانه نیاز خواهد داشت، بخرید.

_نام کودک تان را روی همه ی لوازم او: ظرف غذا، مدادو دفتر و مدادرنگی و... بنویسید یا بچسبانید. نام

_ کودک تان را بر لباس‌هایی که احتمال دارد در طول روز دربیاورد و وسایلی مانند پیشانی بند، کلاه و دستکش‌ها با برچسب بدوزید یا با جوهرهای ماندگار بنویسید.

_ به کودک تان موارد امنیتی مهم را آموزش دهید و اطمینان پیدا کنید که آن‌ها را به خوبی می‌فهمد و به خاطر می‌سپرد.

یک هفته پیش از گشایش مدرسه‌ها:
_ قوانین مدرسه را با فرزندتان بخوانید و مرور کنید.

_ اطمینان حاصل کنید که همه فرم‌های مدرسه کامل‌اند و به مدرسه تحویل داده شده اند.

_ به فرزندتان بیاموزید که چگونه درکلاس درس رفتار کند و به آموزگار سلام بدهد.

_ اگر کودک شما پیاده، با اتوبوس یا با سرویس به مدرسه خواهد رفت، یک باردر مسیر رفتن تا مدرسه با او همراه شوید.

_ اگر مسئولان مدرسه روز یا ساعتی را برای آشنایی با مدرسه تعیین کرده اند، باکودک تان درآن روز همراهی کنید. اگربرنامه‌ای برای آشنایی با مدرسه ترتیب داده نشده است، یک قرار بگذارید تا کودک تان با ساختمان مدرسه آشنا شود. در ضمن اگر کودک شما نیازهای ویژه‌ای دارد، مدرسه را از این موضوع آگاه سازید و اطمینان حاصل کنید که امکانات رفاهی مطلوب تهیه شوند.

_ کودک خود را هر شب اندکی زودتر به رختخواب بفرستید تا برای موقع مناسب خواب در شب‌های مدرسه آماده شود.

_ کودک خود را عادت دهید تا صبح‌ها در ساعت مناسب برای رفتن به مدرسه بیدار شود.

_ یکی دو روز آخر پیش از بازگشایی مدرسه را با کودک‌تان در خانه بگذرانید.

شب پیش از گشایش مدرسه :
_ با کمک کودک روپوش مدرسه ی کودک تان را برای صبح فردا آماده کنید.

_ غذایش را در ساعت مناسبی به او بدهید.

_ پیش از آنکه کودک تان به خواب برود، به دقت به حرف‌هایش درباره ی نگرانی‌های او از رفتن به مدرسه گوش کنید و به او پاسخ دهید.

_ یک داستان پیش از خواب درباره ی روز اول مدرسه برای کودک بخوانید.

_ بسته‌ای کوچک از وسایل مدرسه را که می‌تواند در مدرسه باقی بگذارد، در کیفی برایش بگذارید.

_ ناهار کودک تان را برای روز بعد بسته بندی کنید و در یخچال بگذارید.

_ همه ی چیزهایی را که کودک تان با خود به مدرسه خواهد برد، در یک جا جمع کنید.

صبح روز گشایش مدرسه :
_ همه ی کار‌هایی را که باید در آخرین دقیقه‌ها انجام شوند، در نظر داشته باشید.

_ اگرچه نمی‌توانید این کار را هر روز انجام دهید، تلاش کنید کودک تان را در نخستین روز، خودتان به مدرسه ببرید و با او خداحافظی کنید.

_ اجازه بدهید پیش از آنکه ترکش کنید، به محیط عادت کند. یک خداحافظی شاد داشته باشید و زمانی که اتوبوس می‌آید یا زنگ مدرسه را می‌زنند، او را بی درنگ ترک کنید

علل ترس کودکان از مدرسه و راه حل آن.........

علل ترس کودکان از مدرسه و راه حل آن
به او توانایی مراقبت از خود در مدرسه را بیاموزید، مثلا چگونه می‌تواند در مدرسه به تنهایی به دستشویی برود. باید بررسی کنید کودک در مدرسه مشکلی نداشته باشد و مورد آزار دیگران قرار نگیرد.

ترس از مدرسه یکی از اختلال‌های روانی شایع در دوران مدرسه است که در کودکان دبستانی بیشتر دیده می‌شود. بسیاری از کودکان هنگام جدا شدن از والدین ناراحت می‌شوند به‌خصوص در خانواده‌هایی که حمایت افراطی از کودک انجام می‌شود. حمایت افراطی این پیام را به کودک می‌دهد: «محیط خطرناک است و تو ناتوانی!»

برخی کودکان هنگام جدا شدن از مادر اضطراب بسیار شدیدی پیدا می‌کنند. گاهی کودک در خانه هم مانند سایه مادرش را دنبال می‌کند تا به این وسیله بر اضطراب خود غلبه ‌کند. چنین کودکانی به جدا شدن از مادر و خانه، تمایلی نشان نمی‌دهند چون به شدت به مادر وابسته‌اند. اضطراب جدایی به‌صورت‌های گوناگون مانند بی‌اشتهایی، دردهای شکمی، حالت تهوع، مشکلات خواب، سردرد و کابوس‌های شبانه خود را نشان می‌دهد. 

در صورت بروز علایم اضطراب جدایی در نوجوانان، باید بررسی و درمان جد‌ی‌تر باشد زیرا در برخی موارد علایم اولیه افسردگی نوجوانان همین اضطراب جدایی است.

علل هراس از مدرسه
کودک به جزییات همه قوانین و مقررات مدرسه واقف نیست و تهدید و ترساندن او می‌تواند مشکل‌آفرین باشد بنابراین هرگز به او نگویید: « اگر غذا نخوری به معلمتان خواهم گفت.» 

هراس از مدرسه، ترس شدیدی است که فقط در مورد مدرسه وجود دارد و کودک در مکان‌های دیگر می‌تواند دوری از مادر را تحمل کند. این ترس می‌تواند از بخش خاصی از مدرسه، عملکرد تحصیلی یا محیط مدرسه یا در اثر تجربه اتفاق‌های ناخوشایند، مانند آزاردیدن از دوستان در مدرسه یا مشکلاتی در مسیر خانه تا مدرسه باشد. در این موارد پی بردن به علت هراس، برای اقدام‌های درمانی ضروری است.

راه‌حل هراس از مدرسه
برای اینکه ترس فرزندمان را از درس و مدرسه از بین ببریم، می‌توانیم از روش‌های زیر کمک بگیریم:

1 - برخورد مناسب با کودک در منزل :
چنین کودکانی به نظر دیگران در مورد خود حساس هستند، از سرزنش و مقایسه و تحقیر فرزندتان برای رفتارهایی که دارد پرهیز کنید. دوست‌داشتن او را مشروط به مدرسه رفتن نکنید و وقتی از مدرسه رفتن اجتناب می‌کند، پیام‌های هیجانی مانند «من دیگر مادرت نیستم»، به او ندهید و مساله را شخصی نکنید. کودک نباید حس ‌کند برای خوشحالی مادر باید به مدرسه برود. دلیل مدرسه رفتن را برای کودک می‌توان یک قانون اجتماعی بیان کرد. روابط خانوادگی نیز باید اصلاح شود. لازم است که با همسرتان در مورد لزوم حضور کودک در مدرسه، همسو باشید.

2 - معرفی تجربه جدیدی به نام مدرسه رفتن :
پیش از شروع مدرسه، حتی هنگام ثبت‌نام، کودک را با خود به مدرسه ببرید. فضای داخل مدرسه را به او نشان دهید و مربی و ناظم مدرسه را معرفی کنید تا آمادگی و آشنایی لازم را به دست بیاورد. در مواردی که کودک از محیط فیزیکی مدرسه وحشت دارد، گذراندن ساعت‌هایی لذت‌بخش در مدرسه می‌تواند به کاهش ترس او کمک کند، پس در روز تعطیل ساعتی‌ را در مدرسه با بازی با او بگذرانید و اجازه دهید نقاط مختلف را جستجو کند و به ایمن بودن محیط پی ببرد. خاطره‌های خوب و شاد مدرسه‌تان را برایش بازگو کنید. با او در مورد مشکلات مدرسه نرفتن یا به دست نیاوردن شغل مناسب در صورت مدرسه نرفتن! صحبت نکنید. با آرامش کودکان را به مدرسه بفرستید و از تاکید‌ و سفارش‌های مختلف بپرهیزید. توجه داشته باشید که اضطراب‌ والدین به فرزندان منتقل می‌شود. اگر کودک را خودتان به مدرسه می‌برید، بهتر است برای تغییر شرایط مراقب دیگر که اغلب پدر است، این وظیفه را به عهده بگیرد.

3 - وقتی کودک در مدرسه است :
به او توانایی مراقبت از خود در مدرسه را بیاموزید، مثلا چگونه می‌تواند در مدرسه به تنهایی به دستشویی برود. باید بررسی کنید کودک در مدرسه مشکلی نداشته باشد و مورد آزار دیگران قرار نگیرد. آسان جلوه دادن مقررات مدرسه و وجود مربی‌ای که ارتباط خوبی با کودک برقرار کند به آسان‌شدن حضور او در مدرسه کمک می‌کند. عوامل ناراحت‌کننده مانند تنبیه و توبیخ در مدرسه را باید از بین برد. کودک نباید به‌علت گریه کردن تمسخر شود و مربیان مدرسه نباید او را به‌علت گریه کردن به خانه بفرستند. حتی اگر کودک سردرد و سایر علایم اضطراب را نشان داد، باید به مدرسه برود زیرا در این صورت به‌تدریج علایم فروکش خواهدکرد. اگر اجازه دهید در منزل بماند به احتمال قوی علایمش تثبیت خواهند شد اما لازم است مدیر و معلم را در جریان وضعیت او قرار دهید چون این کودکان به توجه خاص نیاز دارند. داشتن مهارت ارتباطی مناسب و دوست‌یابی باعث کسب تجربه‌های مثبت وی می‌شود. با دادن مسوولیت‌ اجتماعی به کودک کمک کنید بتواند بهتر ارتباط برقرار کند و نیازهایش را بیان کند. داشتن مسوولیتی در کلاس درس حضور او را در مدرسه هدفمند خواهد کرد.

4 - وقتی کودک از مدرسه برمی‌گردد :‌
وقتی کودک از مدرسه به منزل برمی‌گردد، حتما باید یکی از اعضای خانواده در کنار او باشد. پس از انجام تکالیف و درس خواندن، اجازه دهید اوقات فراغت، بازی و استراحت داشته باشد. او می‌تواند در بازی دلیل ترسش از مدرسه را از زبان عروسکش بیان کند و دانستن این علت به حل مشکل وی کمک خواهدکرد. اجازه دهید کودک درباره احساسش در مورد مدرسه صحبت کند. برخی والدین تحمل دیدن احساسات منفی مثل ناراحتی و اضطراب را در فرزندشان ندارند و اجازه بیان آن را به فرزندشان نمی‌دهند در حالی که کودکان به‌دلیل قدرت کمتر تحمل استرس، ممکن است این علایم را بیشتر نشان دهند. از مدرسه برای ترساندن و تنبیه استفاده نکنید. مثلا نگویید: «اگر درس نخوانی، به معلمت می‌گویم.» کودک را برای مدرسه رفتن تشویق کنید و اگر در خانه ماند، اجازه بازی و تماشای تلویزیون را در ساعت‌هایی که باید در مدرسه باشد، به وی ندهید و ضمنا خود را از گرفتن مشورت بی‌نیاز نبینید.

ترس از مدرسه را در کودکانمان از بین ببریم.......

ترس از مدرسه را در کودکانمان از بین ببریم
اغلب بچه‌ها از معلم می‌ترسند یا درباره دستشویی رفتنشان نگرانند یا ناراحت جداشدن از مادرشان می‌باشند. برای غلبه بر این احساس‌ها در آنها این مطلب را بخوانید.

 

اغلب بچه‌ها از معلم می‌ترسند یا درباره دستشویی رفتنشان نگرانند یا ناراحت جداشدن از مادرشان می‌باشند. برای غلبه بر این احساس در آنها این مطلب را بخوانید.

غلبه بر 7 ترس عمده بچه‌ها از مدرسه:

1.مامان دلم برات تنگ می‌شه!

بزرگترین مانع برای اغلب پیش‌دبستانی‌ها یا مهد کودکی‌ها جدا شدن از خانواده بخصوص مادر می‌باشد. برای غلبه بر این احساس می‌توانید قبل از شروع مدرسه چندین بار همراه کودکتان برای دیدار از مدرسه بروید. می‌توانید یک تور تشکیل دهید و از مکان‌های بازی دیدن کنید. در هنگام دیدار از مدرسه به او لبخند بزنید که او دریابد که می‌تواند در این مکان شاد باشد.

در روز اول مدرسه اگر کودکتان به شما چسبید که به مدرسه نرود حواس او را به کار مطلوب او پرت کرده و در آخر از او خداحافظی کوتاهی کنید. معلم می‌تواند با استفاده از آن کار مطلوب او را سرگرم کند.

می‌توانید در بسته ناهار او یا تغذیه او یک یادداشت بگذارید، این یادداشت می‌تواند یک قلب بزرگ باشد که بداند شما به فکر او هستید یا یک بلوط یا یک صدف سحر آمیز به او بدهید و به او بگویید که در هنگام دلتنگی وقتی با بلوط صحبت کند شما صدای او را می‌شنوید.

2.من از معلم می‌ترسم!

وقتی اولین روز مدرسه می‌رسد دانش آموز ممکن است تصور کنند که یک غول بچه خور به نام آموزگار در پشت میز نشسته استع مخصوصاً اگر برادر یا خواهر بزرگتر با داستانهای مبالغه آمیز او با کودک شوخی کند.

فرزندتان را قبل از شروع مدرسه با آموزگارش آشنا کنید و قبل از شروع مدارس از دوستان یا اقوامی که آموزگارند دعوت کنید که به منزلتان بیایند. به کودکتان یادآور شوید که آنها نیز معلمند و از آنها بخواهید که قوانین کلاس درس را برایش توضیح دهند که در هنگام درس باید ساکت باشد تا بتواند درس را گوش دهد و ... .

3. من یک مشکل دارم!

اگر کودکتان ناراحتی خود را درباره دستشویی رفتن نشان داد، درباره نگرانی او سؤال کنید. آیا از نداشتن وقت کافی برای این کار می‌ترسد یا شستشو برایش سخت است یا تجربه بدی از پشت دری بلند ماندن دارد؟ درباره ترسش با او صحبت کنید و سعی کنید مشکلش را برایش حل کنید. می‌توانید از والدین دیگر که مشکلی مشابه شما داشته‌اند صحبت کنید یا از یک دکتر. یا از معلم بخواهید که او را چندین بار همراهی کند و یا به او نشان دهد که بچه‌های دیگر چگونه این کار را انجام می‌دهند تا نگرانی او از این بابت رفع شود.