سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

باحالترین ماشین پلیس های دنیا ...............


برترین ها: در این مطلب با بی نظیرترین ماشین پلیس های دنیا آشنا می شوید که برای بهترین خودروسازهای جهان هستند و قیمت های بالا، سرعت های خدا و امکانات عالی دارند.



1. لامبورگینی اونتادور

امارت متحده عربی: دبی، ایتالیا و بریتانیا

لامبورگینی، این سوپر ماشین دوست داشتنی می تواند در خدمت نیروی پلیس باشد و با سرعت بالا و امکانات عالی خود به دنبال مجرمان بگردد. ماشین های سبز و سفید Aventador LP700-4 لامبورگینی که جزو جدیدترین لامبورگینی های این شرکت ایتالیایی هستند در اختیار پلیس دبی قرار دارند.

موتور 6.5 لیتری V12 این خودرو 700 اسب بخار قدرت دارد و در عرض 2.9 ثانیه از صفر تا صد کیلومتر را پر می کند. بالاترین سرعت این خودرو 350 کیلومتر در ساعت است.





2. کاپارو T1

بریتانیا

کشورهای بریتانیا بیش از کشورهای دیگر از سوپر ماشین ها برای نیروی پلیس خود استفاده می کنند. این ماشین عالی Caparo به نیروی پلیس کلان شهر لندن اضافه شده است. از مشخصات آن باید به موتور 3.5 لیتری V8 با قدرت 575 اسب بخار و گشتاور 10500 دور در دقیقه اشاره کرد. این سوپر ماشین در عرض 2.4 ثانیه از صفر تا صد کیلومتر را پر می کند که بهتر از لامبورگینی است. این مدل در کمتر از 5 ثانیه می تواند به سرعت 161 کیلومتر در ساعت برسد. تنها راه فرار از دست این غول پرسرعت، پیاده شدن از ماشین و در رفتن است.





3. پورشه 911

آلمان و اتریش

در آلمان مردم به 911 (پلیس) زنگ نمی زنند آنها 911 سوار می شوند. پورشه 911 پیشینه طولانی در سرزمین ژرمن ها دارد. شاید بتوان گفت جزو نخستین اتومبیل های پرسرعتی است که در آلمان به عنوان ماشین پلیس استفاده شد. این سوپرماشین در سال 2012 میلادی دوباره از نو طراحی شد. نسل هفتم پورشه 911 طول بیشتر، قد کوتاه تر و بدنه عریض تر از بقیه مدل ها دارد. در ضمن، 400 اسب بخار نیز قدرت دارد و اکنون در خدمت پلیس آلمان قرار دارد.





4. لامبورگینی گالاردو LP560-4

ایتالیا

گویا پلیس ایتالیا به لامبورگینی علاقه خاصی دارد. مدل دیگری از لامبورگینی های برتر دنیا در خدمت پلیس این کشور است تا تبهکاران را دستگیر کنند. گالاردو موتور 5.2 لیتری V10 با 560 اسب بخار قدرت دارد. این ماشین می تواند در عرض 3.4 ثانیه از صفر تا 100 کیلومتر را پر کند. بالاترین سرعت آن نیز 325 کیلومتر در ساعت است.





5. کادیلاک CTS-V

بلومفیلد هیلز – ایالت میشیگان

پلیس های بلومفیلد هیلز میشیگان که حومه دیترویت است بسیار وضعشان خوب است. آنها سال ها است که از ماشین های جنرال موتورز استفاده می کنند. تعقیب و گریز با کادیلاک CTS-V بسیار شیک و لاکچری به نظر می رسد. این سوپر ماشین، موتور V8 و قدرت 556 اسب بخار دارد.





6. میتسوبیشی لنسر Evo X

استرالیا، مالزی و بریتانیا

سوپرماشین لنسر Evo X میتسوبیشی چه ویژگی برتری نسبت به بقیه ماشین های این فهرست دارد؟ چهار در است. با صندلی عقب مخصوص، این خودرو نه تنها می تواند تبهکاران را تعقیب کند، بلکه می تواند آنها را با خود به ایستگاه پلیس ببرد. این خودرو 290 اسب بخار قدرت و موتور چهار سیلندر دارد. Evo X یک بزن بهادر واقعی است.





7. جگوار XF

انگلستان

نیروی پلیس انگلستان از سال 2010 میلادی از مدل XF جگوار استفاده می کند. این خودرو، 510 اسب بخار قدرت و موتور دوقلوی توربو دیزل دارد.





8. پاترول بیابانی

آریزونا

ایالت آریزونای آمریکا از پاترول های شن‌رو برای نیروی پلیس خود استفاده کرده است. این اتومبیل، موتور فولکس واگن با قدرت 200 اسب بخار دارد.





9. لوتوس

ایتالیا و انگلستان

Exige و Evora هر دو سوپرماشین های کمپانی لوتوس و جزو سریع ترین خودروهای تعقیب و گریز در اروپا هستند. Evora S، 345 اسب بخار قدرت دارد و در عرض 4.4 ثانیه از صفر تا صد کیلومتر را پر می کند. بالاترین سرعت آن نیز 285 کیلومتر در ساعت است.





10. آئودی R8 GTR

آلمان

آئودی R8 GTR، موتور 5.2 لیتریV10 با قدرت 620 اسب بخار دارد. این ماشین در عرض 3.2 ثانیه می تواند از صفر تا صد کیلومتر را پر کند. بالاترین سرعت آن نیز 325 کیلومتر در ساعت است.





11. کوروت

میشیگان، کارولینای شمالی و تگزاس

شورلت کوروت یکی از بی نظیرترین ماشین پلیس ها است و تبهکاران و توزیع کننده های مواد مخدر نیز از این ماشین ها استفاده می کند. به همین دلیل، اگر در خیابان های آمریکا حرکت کنید، بیشتر از دیگر ماشین ها انواع کوروت C5 و Z06 را می بینید.





12. دوج وایپر

ایلینویز و کارولینای جنوبی

کاپوت بلند وایپر آن را به یک ماشین پلیس ترسناک در خیابان های آمریکا تبدیل کرده است. بیشتر ماشین های پلیس از مدل های قدیمی وایپر هستند که در خلال سال های 1992 تا 2010 میلادی ساخته شده اند. البته گویا قرار است مدل 2013 SRT Viper وایپر با موتور 8.0 لیتری V10 که 640 اسب بخار قدرت و 600 پوند-فوت گشتاور دارد.





13. استون مارتین One-77

دبی

یکی از گران قیمت ترین ماشین پلیس های این فهرست همین مدل One-77 استون مارتین است. این خودرو بین 1.4 تا 1.8 میلیون دلار آمریکا قیمت دارد و یک تکان اساسی به پلیس دبی داده است. جالب تر اینکه فقط 77 دستگاه از این خودرو تولید شده است. هر کدام از این مدل ها، موتور 7.3 لیتری V12 دارند. ثروتمندان دبی سوپرماشین های بسیار عالی سوار می شوند و اگر قرار باشد جرمی مرتکب شوند، پلیس باید قدرت مقابله با آنها را داشته باشد. شایع شده است پلیش ثروتمند دبی قرار است سوپرماشین های دیگری همچون مرسدس SLS AMG و بنتلی کونتیننتال Gt را نیز به ناوگان پلیس خود وارد کند.





14. کانسپت باراباس CLS Rocket

این خودرو موتور V12 بنز با 730 اسب بخار قدرت دارد. بالاترین سرعت آن نیز 360 کیلومتر در ساعت است و باید گفت سریع ترین خودرویی است که ما در این فهرست معرفی کرده ایم.


رمانتیک ترین هتل های دنیا در سال 2013 ............

برترین ها:

رمانتیک ترین هتل های دنیا در سال 2013 (1)

 

1. آپارتمان های آناستاسیس، یونان

 

مجموعه آپارتمان های آناستاسیس در جزیره سانتورینی یونان، شامل 10 آپارتمان و سوئیت می شوند که هر کدام با سلیقه و ذوق فراوانی دکوره شده اند و با مناظر بکر دریای اژه، بهترین مکان برای گذراندن ماه عسل زوج ها محسوب می شود. علاوه بر چشم اندازها و مناظر طبیعی، تسهیلات این مجموعه شامل استخر بی کران، محل استراحت، خدمات عروسی، منوی جامع، خدمات ماساژ و غیره می شود.

 


 

 


 


رمانتیک ترین هتل های دنیا در سال 2013 (1)

 


2. لا مینروا، کاپری، ایتالیا

 

هتل لا مینروا در منطقه ای آرام و خوش منظره در مرکز جزیره کاپری در ایتالیا واقع شده است و شامل 18 اتاق در 5 طبقه می شود. اتاق های این هتل به سبک معماری سنتی کاپری کاشیکاری شده اند و اتاق های دولوکس آن مجهز به جکوزی، تراس های رو به دریا و تزئینات و دکوراسیون ویژه است.

 


 

 


 

رمانتیک ترین هتل های دنیا در سال 2013 (1)

 


3. کرانلی بوتیک، باونس آن ویندرمیر، انگلستان

 

انی هتل 5 ستاره فقط چند قدم از دریاچه ویندرمیر در انگلستان فاصله دارد و دنج و لوکس بودن آن باعث شده که مکانی منحصر بفرد برای زوج ها باشد. هر اتاق و سوئیت آن با دقت و ظرافت خاصی طراحی و دکوره شده است و تسهیلات آن شامل ماساژ و اسپا، جکوزی، صبحانه محلی، تجهیزات تمام کنترلی، استخر و سالن ورزشی و نورپردازی جالب حتی داخل حمام می شود.

 


 

 


 


رمانتیک ترین هتل های دنیا در سال 2013 (1)

 


4. هتل رستوران سدار مانور، ویندرمیر، بریتانیا

 

این هتل رستوران شیک و تجملی با قیمت های عالی در دامنه های ویندرمیر در قلب منطقه لیک بریتانیا واقع شده است. این هتل 5 ستاره ده سوئیت شیک دارد که جایزه دکوراسیون داخلی را برده است. تجهیزات آن شامل تختخواب ها و وان حمام های بزرگ، ملحفه های نخی مصری، باغچه های خصوصی و درخت سدار قدیمی و غیره می شود.

 


 

 


 


رمانتیک ترین هتل های دنیا در سال 2013 (1)

 



5. باروس مالدیوز

 

باروس مالدیوز یک جزیره مرجانی کوچک و اختصاصی در اقیانوس هند است و با قایق فقط 20 دقیقه از فرودگاه بین المللی مالدیو فاصله دارد. این گردشگاه شیک و دنج، چندین جایزه بین المللی را برده است و تاریخی طولانی در ارائه خدمات تجملی دارد. ویلاهای دریایی، استخرهای خصوصی، پوشش گیاهی انبوه و غیره باعث شده که این مجموعه ویلاها مکانی دنج و رمانتیک برای زوج ها باشد. غذاهای مدرن، گشت های آبی و غواصی زیر آب و ماساژ و اسپا فقط چند نمونه از تسهیلات این مجموعه است.


این بازی یک راز خواهد ماند تا اینکه...

    نظر
باشگاه خبرنگاران: بازی های جدید به لطف رایانه ها هر روز وارد بازار می شوند که باعث می شود ساخت بازی های سنتی کمی عجیب باشند و این مورد عجیب تر می شود وقتی قرار است این بازی جدید برای آیندگان باشد.

از آنجایی که سال هاست تکنولوژی و کامپیوترها دنیای بازی را تسخیر کرده اند بازی های تخته ای مانند شطرنج بسیار کمتر شده است اما هنوز هم این بازی ها می توانند به نوعی خاص باشند.

"جیسون روهر" به تازگی یک بازی تخته ای جدید ساخته است که می توان از آن به عنوان منحصر به فردترین بازی دنیا یاد کرد. او این بازی را "بازی ای برای یک نفر" نام گذاری کرده است که دلیل آن را در ادامه متوجه خواهید شد.

این بازی یک راز خواهد ماند تا اینکه... +عکس

این بازی قرار نیست به دست نسل امروزی بشر برسد چرا که قرار است در نقطه ای ناشناس از آمریکا درون زمین دفن شود تا شاید به وسیله آیندگان کشف شده و آن ها این بازی را انجام دهند به همین علت نام این بازی به این صورت در آمده است.

تنها در مورد این بازی گفته شده است که کمی به مانند شطرنج می ماند و قوانین آن به دست هیچ کسی به جز یابنده آن خوانده نخواهد شد. جیسون حتی خودش هم این بازی را تا به انتها نرفته است بلکه تنها قوانین آن را نوشته تا توسط آیندگان یافت شود.

تخته این بازی از تیتانیوم ساخته شده است و نزدیک به 8 کیلوگرم وزن دارد. همچنین برای آنکه آیندگان بتوانند این بازی را انجام دهند قوانین بازی در برگه های خاص و تجزیه ناپذیری نوشته و درون یکی از مهره های بازی قرار گرفته است.

در مراسم رونمایی از بازی که نمونه های خاصی از آن رونمایی شد به هر کدام از چند ده هزار تماشاگر پاکتی داده شد که درون پاکت ها 900 آدرس متفاوت از نقاط مختلف دنیا قرار داشت که از این رو میلیون ها آدرس میشود. او میگوید اگر همه آدرس ها هم چک شوند باز هم نزدیک به 2700 سال آینده این بازی بالاخره پیدا خواهد شد.

این بازی یک راز خواهد ماند تا اینکه... +عکس

این بازی یک راز خواهد ماند تا اینکه... +عکس

بزرگ ترین پرچم دنیا کجاست؟

    نظر
عصرایران: یک دهکده در حومه شهر بخارست رومانی روز گذشته شاهد رونمایی از بزرگ ترین پرچم دنیا بود.

به گزارش گاردین پرچم رومانی در ابعاد 349 در 227 متر به اندازه سه زمین فوتبال است و 200 نفر آن را در شرایط ناپایدار جوی به زحمت در زمین گستردند. نام این پرچم همزمان به عنوان بزرگ ترین پرچم جهان در کتاب رکوردهای گینس ثبت شد. رکورد سابق بزرگ ترین پرچم در اختیار لبنانی ها بود.

بزرگ ترین پرچم دنیا رونمایی شد +عکس

بزرگ ترین پرچم دنیا رونمایی شد +عکس

در این مکان حتماً جیغ بزنید!

    نظر
خبرآنلاین: چرخ و فلک موسوم به skyscreemer‌ در تگزاس، به عنوان دلهره آورترین چرخ و فلک، افتتاح شد.

این چرخ و فلک ههم زمان با چرخیدن، تا رسیدن به راتفاع 400 فوتی از زمین (121 متر) با سرعت 56 کیلومتر بر ساعت نیز دور خود می گردد.

نام این غول چرخشی را SkyScreemer گذاشته اند که بعد از سوار شدن، فقط جیغ شما را در می آورد.

24 نفر در هر بارسواری، می توانند تجربه جیغ زدن های ممتد را داشته باشند و این تاب که به اندازه برج 40 طبقه ارتفاع دارد، اگر جرات باز نگهداشتن چشمان خود را داشته باشید، با سرعت 56 کیلومتر بر ساعت نیز دور خود می چرخد.

در این مکان حتماً جیغ بزنید! +عکس

محاسبه کنید: 121 متر بالای سطح زمین باشید و 56 کیلومتر نیز بچرخید.

در آن بالاها فقط آرلینگتون دیده می شود و دالاس!

تاب گردان skyscreemer روز شنبه در مجموعه تفریحی Six Flags در آرلینگتون افتتاح شد و تحت عنوان مرتفع ترین تاب معلق و چرخان جهان معرفی شد.

مردان و زنانی که سوار این تاب شده اند، می گویند تاب سواری با skyscreemer در دنیا تک و منحصر بفرد است و تا آن را تجربه نکنید، متوجه نمی شوید.

تاکنون 7 نوع از این دستگاه skyscreemer در سراسر امریکا نصب و راه اندازی شده که دومین تاب مرتفع با ارتفاع 242 فوت – 73 متر- در جورجیا واقع شده است.

در این مکان حتماً جیغ بزنید! +عکس

در این مکان حتماً جیغ بزنید! +عکس

در این مکان حتماً جیغ بزنید! +عکس

در این مکان حتماً جیغ بزنید! +عکس

در این مکان حتماً جیغ بزنید! +عکس

در این مکان حتماً جیغ بزنید! +عکس

ترسناکترین لاک پشتهای دنیا ..........

    نظر
باشگاه خبرنگاران: لاک پشت ها که نماد خانه به دوشی و آهستگی هستند به عنوان حیواناتی خونسرد و آرام نیز شناخته می شوند اما گونه هایی از ان ها گاهی اوقات خیلی عجیب و خطرناک می شوند.

طبیعت زیستگاه بسیاری از جانواران خطرناک است که از میان آن ها می توانیم به مارهای سمی یا شیر و پلنگ اشاره کنیم اما شاید باور هم نکنید که لاک پشت های خانه به دوش نیز می توانند ترسناک یا خطرناک باشند. این موجوداتی که حتی نمی توانند به سرعت یک کیلومتر در ساعت برسند گاهی بسیار خطرناک هستند.

لاک پشت پشت چرمی

ترسناک‌ترین لاک پشت‌های دنیا +عکس

این لاک پشت در دنیا به عنوان بزرگترین شناخته می شود چرا که می تواند تا 10 متر رشد کرده و نزدیک به 4 تن وزن داشته باشد. این لاک پشت ها که در آب های اقیانوس زندگی می کنند این روزها بسیار نایاب شده اند چرا که آلودگی های آب چند صد عدد از این لاک پشت ها را نابود کرده است. این لاک پشت ها بی آزار به نظر می رسند اما اگر عصبی شوند دندان هایی برای خرد کردن آهن دارد که دیگر استخوان انسان برای آن ها مانند چوب شور خوردن است.

ماتا ماتا

ترسناک‌ترین لاک پشت‌های دنیا +عکس

یکی از عجیب ترین و همچنین بدچهره ترین لاک پشت های دنیا را میتوان در رودخانه امازون پیدا کرد. "ماتا ماتا" لاک پشتی است که رودخانه را با پیراناها تقسیم کرده است و از دوستان نزدیک دلفین های دریایی به شمار می آید. این لاک پشت کوچک اما با گردنی بسیار بلند است همچنین دهانش با دو سری دندان تیز پر شده است. از آنجایی که انسان ها در این منطقه از رودخانه خیلی رفت و آمد نمی کنند تلفاتی نداشته است اما در صورت گاز گرفتن می تواند گوشت را از استخوان جدا کند.

کله گنده

ترسناک‌ترین لاک پشت‌های دنیا +عکس

یکی از عجیب ترین لاک پشت های دنیا را می توانید در جنوب اسیا پیدا کنید جایی که "کله گنده" با دم دراز و مارگونه اش همیشه زندگی می کند. این لاک پشت به علت داشتن سری بزرگ نمی تواند داخل لاک برود به همین علت وسیله هایی برای دفاع از خودش دارد که مهمترین آن آرواره های محکم اش است. آرواره این لاک پشت کوچک قابلیت آن را دارد که استخوان های انگشتان را خرد و متلاشی کند.

لاک نرم

ترسناک‌ترین لاک پشت‌های دنیا +عکس

یکی از ترسناک ترین لاک پشت های دنیاست که به طور کامل در چین زندگی می کند. این لاک پشت شیوه حمله ای بسیار عجیب و ترسناکی نیز دارد. با داشتن بدنی نرم و رنگ خاک در میان شن ها پنهان می شود و با رد شدن شکار تمام دندان های تیرش را وارد گوشت او می کند به طوری که آسیب های سختی را وارد می کند. این موجود البته با شکار بی امان به یک لاگ پشت کم یاب تبدیل شده است.

تمساح لاک پشت ها

ترسناک‌ترین لاک پشت‌های دنیا +عکس

یکی از ترسناک ترین و البته خطرناک ترین لاک پشتی که روی زمین وجود دارد تمساح است. این لاک پشت از آنجایی که شباهت بسیاری به تمساح ها دارد به این نام شناخته می شود. این لاک پشتی وزنی نزدیک به 100 کیلوگرم دارد و آرواره های او به قدری محکم است که می تواند هر اندامی از بدن را به راحتی جا کند. این لاک پشت ها دوره زندگی طولانی نیز دارند که گاهی تا 200 سال می شود.

دختری که باد او را می کشد .........

    نظر
باشگاه خبرنگاران: بیماری های متفاوت و نادری در دنیا هستند که تا به حال برای آنها درمان خاصی پیدا نشده است از این رو این بیماران باید همیشه با مشکلات خود دست و پنجه نرم کنند تا از دنیا بروند.

"ابی بنت" دختری 4 ساله از اهالی انگلستان است که دارای بیماری ژنتیکی بسیار خاص شده است به طوری که این بیماری او را به نوعی شکننده کرده است و هر لحظه ممکن است جانش را حتی به دلیل بسیار عجیب از دست بدهد.

این دختر بچه به سختی می تواند راه برود و از آنجایی که شکننده شده است حتی یک باد ملایم نیز می تواند جان ابی را بگیرد. این بیماری به قدری نادر است که از میان هر یک میلیون کودک شاید یکی به آن مبتلا شود.

دختری که باد او را می کشد +عکس

مادر ابی می گوید ما این روزها او را از باد بسیار ترسانده ایم تا مبادا تنهایی نزدیک آن برود و جانش را از دست بدهد. او در ادامه آورده است که دخترش تنها می تواند نزدیک به 10 متر حرکت کند پس باید همیشه مراقب او بود.

بیماری ابی بیشتر به ماهیچه های بدن او اثر گذاشته است و آن ها را از بین می برد به طوری که در طی 2 سال کاملا عضله های بدن از بین رفته اند و نمی توان کار زیادی از آنها کشید. این بیماری نادر توسط پزشکان برای درمان رد می شود و قربانی تنها باید تا انتهای عمر آن را تحمل کند.

عاشقانه ترین داستان های همه اعصار .........

    نظر

برترین ها: داستان های عاشقانه همیشه از جذابیت ویژه ای برخوردار بوده است. در این مطلب به جمع آوری این داستان های جذاب و خاطره انگیز پرداخته ایم

 

 

آدم و حوا

 

داستان عاشقانه آدم و حوا همیشه به ما الهام می دهد. داستان این دو نفر که از بهشت خدا رانده شدند و عشق ابدی آنها به هم یکی از عاشقانه ترین داستان های (البته واقعی) است که تابحال شنیده ایم.

 

 


 



 


دوک و دوشس ویندزور

 

در سال 1936، شاه ادوارد هشتم انگلستان تخت خود را برای ازدواج با زنی که دوستش داشت تسلیم کرد. زنی آمریکایی به نام والیس سیمپسون که فعال اجتماعی بود و دوبار طلاق را تجربه کرده بود. این رسوایی در امپراتوری انگلستان و سراسر دنیا غوغایی به پا کرد. ولی این زوج تا زمان مرگ دوک در سال 1972 به هم وفادار ماندند.

 

 


 


آنتونی و کلئوپاترا

 

عشق این ژنرال رومی و ملکه مصردر کنار جنگ آنها با روم و خودکشی دونفره آنها دنیای باستان را تکان داد و الهامبخش مهمترین تراژدی های شکسپیر بود.

 

 


 


الیزابت بنت و آقای دارسی

 

دو شخصیت اصلی رمان "غرور و تعصب" جین آستین – زنی باهوش و روشنفکر ولی فقیر و مردی خجالتی و غلط انداز ولی ثروتمند – از محبوب ترین شخصیت های ادبیات انگلیسی هستند. عشق آنها که در ابتدا نامحتمل و سپس ممکن نمود. در نهایت عشق پیروز شد.

 

 


 


ریک بلین و ایلسا لاند

 

دیدار غیرمنتظره این دو عاشق در سایه جنگ دستمایه یک فیلم سینمایی شد. فیلم "کازابلانکا" که در ژانویه 1943 و مدتی پس از حمله متحدین آفریقای شمالی در جنگ جهانی دوم اکران شد، داستان خاصی محسوب نمی شد. ولی 3 جایزه اسکار برد و 70 سال بعد، این داستان عشق و فداکاری تبدیل به یک کلاسیک شد.

 

 


 

عاشقانه ترین داستان های همه اعصار (1)

 


جرج برنز و گریسی الن

 

جرج برنز و گریسی الن در سال 1922 یکدیگر را ملاقات کردند و 70 سال مردم را خنداندند. این زوج کمدین در رادیو، تلویزیون و فیلم های سینمایی هنرنمایی کردند تا اینکه گریسی بیمار شد و در سال 1964 مرد. برنز هرگز ازدواج مجدد نکرد و هر ماه سر قبر همسرش می ررفت تا اینکه در سن 100 سالگی مرد.

 

 


 

رت باتلر و اسکارلت اوهارا

 

عشق بین رت باتلر و اسکارلت اوهارا در داستان "بر باد رفته" یکی از محبوب ترین رمانس هایی است که تابحال نوشته شده است. این رمان جایزه پولیتزر و جایزه کتاب ملی را برد و فیلم اقتباسی آن 10 جایزه اسکار برد.

 

 


 

عاشقانه ترین داستان های همه اعصار (1)

 

 

جان و ابیگیل ادامز

 

جان ادامز، دومین رئیس جمهور ایالات متحده و همسرش ابیگیل، علیرغم جدایی های بسیاری که در زناشویی 54 ساله خود تجربه کردند، عشقی ابدی داشتند. نامه های فراوانی که این زوج در مدت بیش از نیم قرن برای هم می نوشتند نشان می داد که آنها نه تنها از لحاظ روحی و فکری زوج هم بودند بلکه از لحاظ سیاسی هم با هم متحد بود و از همه اینها مهمتر عشق آنها به هم بسیار عمیق بود.

 

 


 

 

اودیسه و پنلوپه

 

جنگ تروا باعث شد که اودیسه، پادشاه افسانه ای ایتاکا و قهرمان داستان کلاسیک هومر، یعنی "اودیسه"، از همسرش، پنلوپه، به مدت 20 سال جدا شود. در این مدت، پنلوپه با هوش فراوان خود در مقابل هجوم 108 خواستگار که می خواستند جای همسرش را بگیرند مقاومت کرد. اودیسه هم پیشنهاد عشق و جوانی ابدی یک ساحره زیبا را رد کرد تا بتواند نزد همسرش برگردد.

 

 


 

 

رومئو و ژولیت

 

در این داستان کلاسیک شکسپیر در مورد عشق ممنوعه، رومئو و ژولیت علیرغم دشمنی دائمی خانواده هایشان، در دام عشق هم می افتند. بالاخره بخاطر اتفاقاتی هر دوی آنها می میرند. ولی تراژدی و غم بزرگ مشترک بین خانواده های آنها باعث می شود که صلحی ابدی بین خود برقرار کنند.

 

 


 

عاشقانه ترین داستان های همه اعصار (1)

 


گریس کلی و پرنس رینیر

 

گریس کلی در 20 سالگی هنرپیشه ای حرفه ای بود و در 23 سالگی تبدیل به ستاره سینما شد. او بهترین نقش زندگی اش را در سن 26 سالگی بازی کرد. او هنرپیشگی را کنار گذاشت تا با پرنس رینیر سوم موناکو ازدواج کند و تبدیل به یک پرنسس واقعی شود. پرنسس گریس در سال 1982 بخاطر جراحاتی که در یک تصادف رانندگی برداشته بود مرد. او آن زمان 52 سال داشت. پرنس رینیر دیگر ازدواج نکرد و در سال 2005 در کنار همسرش به خاک سپرده شد.

 

 


 

عاشقانه ترین داستان های همه اعصار (1)

 


نیک و نورا چارلز

 

نیک و نورا چارلز اولین بار در سال 1934 در رمان پرفروش داشیل هامت به نام "The Thin Man” ظاهر شدند و سپس در سری فیلم هایی که از آنها ملهم شده بود زندگی کردند. گفته شده است که نیک و نورا، بر اساس عشق بین هامت و لیلیان هلمن نمایشنامه نویس، مدل و الگویی برای بسیاری از زوج های رمانتیکی بودند که پس از آن آمدند.

 

 


 

عاشقانه ترین داستان های همه اعصار (1)

 


جانی کش و ژوئن کارتر

 

جانی کش و ژوئن کارتر، ستاره های موسیقی کانتری، بعد از 13 سال از آشنایی شان در پشت صحنه Grand Ole Opry در سال 1968 ازدواج کردند. هر دوی آنها با افراد دیگر ازدواج کرده بودند، ولی عشق آنها باعث شد که در نهایت به هم برسند. آنها تا 35 سال بعد به آهنگسازی با هم ادامه دادند و با فاصله کمتر از چهار ماه در سال 2003 فوت کردند.

 

 

 


 


 

عاشقانه ترین داستان های همه اعصار (1)

 

هامفری بوگارت و لورن باکال

 

بوگی و باکال سر صحنه فیلم "To Have and Have Not” با هم آشنا شدند. این اولین فیلمی بود که با هم ساختند. باکال 19 ساله و بوگارت 44 ساله بود، ولی خیلی سریع به هم وابسته شدند. این زوج در سال 1945 ازدواج کردند و دو فرزند آوردند و در چند سالی که با هم بودند و تا لحظه مرگ بوگارت در 57 سالگی، با هم بسیار خوشبخت بودند.

 

 


 

عاشقانه ترین داستان های همه اعصار (1)

 


لانسلوت و گوئینیور

 

گوئینیور همسر و ملکه شاه آرتور، حاکم افسانه ای بریتانیا، بود و سر لانسلوت دوست شاه و بااستعدادترین شوالیه او بود. لانسلوت و گوئینیور هر دو آرتور را دوست داشتند، ولی عشق آنها به هم و خیانت آنها به آرتور، یک پادشاهی، یک زندگی و یک دوستی را از هم پاشید.

 

 


 


ریچل و جیکوب

 

یک عشق انجیلی دیگر، داستان جیکوب و ریچل است. جیکوب هفت سال برای لابان، پدر ریچل، کار کرد تا حق ازدواج با عشق واقعی اش را بدست بیاورد. بعد از 7 سال، مراسم ازدواج آنها برگزار شد، ولی لابان با قالب کردن دختر بزرگش، لیا و فرستادن او به عنوان عروس، به جیکوب کلک زد. لابان به جیکوب گفت که باید هفت سال دیگر برایش کار کند تا ریچل را به او بدهد. جیکوب قبول کرد و بعد از 14 سال، بالاخره ریچل همسرش شد.

 

 


 

عاشقانه ترین داستان های همه اعصار (1)

 


ملکه ویکتوریا و پرنس آلبرت

 

وقتی ملکه ویکتوریا در سال 1940 با پسردایی اولش ازدواج کرد، هر دوی آنها فقط 20 سال داشتند. عشق آنها عشق در نگاه اول نبود و ازدواج آنها یک ازدواج برنامه ریزی شده بود. البته این زوج بعداً عشق عمیقی به هم پیدا کردند و 9 بچه آوردند. آلبرت در 42 سالگی مرد و ویکتوریا باقی عمرش عزادار مرگ او بود.

 

 


 

عاشقانه ترین داستان های همه اعصار (1)

 


پیر و ماری کوری

 

این دو دانشمند معروف در پاریس با هم آشنا شدند. ماری برای تحصیل به پاریس آمده بود و عشق دو طرفه آنها به دانش باعث شد که به سمت هم جذب شوند و یک سال بعد ازدواج کنند. ماری اولین بار پیشنهاد ازدواج پیر را رد کرد زیرا می خواست به میهنش یعنی لهستان برگردد. پیر به او گفت که با ماری به لهستان می رود، حتی اگر قرار باشد علم و دانش را رها کند و در آنجا فرانسه تدریس کند. این زوج در مدت زندگی مشترکشان با هم کار می کردند و کشف های مهمی صورت دادند که باعث شد جایزه نوبل فیزیک و شیمی را ببرند.

 

 


 


رابین هود و بانو ماریان

 

رابین هود، قهرمان افسانه ای که از ثروتمندان می دزدید و به فقرا کمک می کرد، اولین بار به عنوان شخصیتی در تصنیف های عاشقانه قرون وسطی ظاهر شد. بانو ماریان گاهی به شکل دوشیزه ای رنج دیده و گاهی به شکل همراه شمشیرزن رابین نمایش داده می شد، ولی او همیشه عشق واقعی رابین بود.

 

 


 


رونالد و نانسی ریگان

 

ماجرای ازدواج ریگان ها هم مانند ازدواج های دیگر هالیوودی است، ولی داستان عشق آنها یکی از بزرگترین داستان های عاشقانه قرن بیستم شد. رونالد و نانسی ریگان وقتی در سال 1952 – رونالد 41 ساله و نانسی 30 ساله – با هم ازدواج کردند، هر دو بازیگران حرفه ای بودند. ولی سیاست باعث شد که آنها ابتدا به عمارت اربابی فرماندار کالیفرنیا و سپس به کاخ سفید نقل مکان کنند. آنها دو دوره رئیس جمهور و بانوی اول آمریکا بودند. البته مسیر زندگی آنها همیشه هم هموار نبود. نانسی به سرطان سینه مبتلا شد و رونالد ترور شد، سپس با سرطان روده بزرگ مبارزه کرد و در ده سال آخر زندگی اش با بیماری آلزایمر جنگید. ولی عشق آنها به هم ابدی ماند.


گفتگوی مهران مدیری با عادل فردوسی پور .............

    نظر

روزنامه تماشا: مهران مدیری در برنامه «ببخشید شما» که در سال 1378 از شبکه سوم سیما پخش می شد عادل فردوسی پور را به عنوان میهمان برنامه دعوت کرد. در آن زمان مجری برنامه «90» به اندازه امروز محبوب و شناخته شده نبود، با اینحال مصاحبه جالبی با مهران مدیری داشته است. خواندن این مصاحبه بعد از 14 سال خالی از لطف نیست.

متن گفتگوی مهران مدیری با عادل فردوسی پور در برنامه «ببخشید شما»

مهمان این برنامه ما رو، صداشون رو بعضی ها خیلی دوست دارن. هیجان زده می شن. بعضی ها می خوان ایشون رو بکشن ساعت 1 شب. یعنی شغل ایشون یه جوریه که شما نمی تونین حدس بزنین. من عرض می کنم خدمتتون. مهمان این برنامه ما گزارشگر ورزشی هستن. با چهره شون و صداشون آشنایید. باز من خواهش می کنم خودشون رو معرفی کنن و سابقه کارشون رو بگن.

- به نام خدا. با سلام خدمت شما و بینندگان عزیز. من عادل فردوسی پور هستم. متولد 53 و حدود 4 سال سابقه دارم.

گزارش فوتبال انجام می دین؟


- بله.

این شغل نیاز به استعداد خاصی داره یا نه، هر کسی می تونه انجام بده؟

- خب، بالطبع هر شغلی به یه سری ... اولا علاقه نیاز داره. من فکر می کنم اولین چیزی که تو این شغل خیلی می تونه نقش اساسی ایفا کنه همون علاقه هست. یعنی وقتی ... خودم که اصلا از بچگی دیوونه فوتبال بودم. یعنی واقعا از صبح تا شب همه فکر و ذکرم فوتباله.

پس بیشترین علاقتون به ورزش فوتباله؟

- بله خب. البته. بعد خب تحصیلات هم فکر کنم خیلی مهم باشه. به هر حال یه سری اطلاعات عمومی در کل زمینه ها باید داشته باشه.

بله. عرض کنم که شما گزارش فوتبال که دارین انجام می دید سلیقه خودتون نسبت به یک تیم و علاقه خودتون نسبت به یک تیم تاثیری در گزارشتون داره یا نه؟


- نه دیگه نداره. نداره و نباید هم داشته باشه چون تاثیر می ذاره دیگه اگه مثلا یکی از یک تیم خوشش بیاد تو گزارش نمی تونه علاقه خودش رو کتمان کنه. باید علاقه خودمون رو بذاریم کنار اگه هست. تا موقع گزارش... 60 میلیون بیننده داره دیگه.

تا حالا شده شما نتونی این کار رو انجام بدی یعنی علاقتو بذاری کنار؟


- نه خوشبختانه. تو بازی های خارجی بعضی وقتا می شه. چون بازی های خارجی توش حساسیت نیست. مثلا فلانی طرفدار لیورپوله ... من طرفدار لیورپولم. حالا زیاد نمی شه بهم ایراد بگیرن ولی بازی های داخلی خیلی خطرناکه.

متن گفتگوی مهران مدیری با عادل فردوسی پور در برنامه «ببخشید شما»

آقا چرا وسط مسابقه یهو راجع به چیزای دیگه حرف می زنن. یه دفعه یه ربع مثلا؟

- والا این کار رو که نباید کرد اما بعضی موقع ها هست یه زمان مرده داره تو فوتبال. مثلا یه بازیکن مصدوم شده ... نمی دونم ... اون موقع می شه مثلا بازیکنی مصدومشده مثلا حالا اگه بگیم پدر بزرگشم کی بوده اشکال نداره ولی نه مثلا وقتی که تو محوطه جریمه هست دارن گل می زنن من بیام بگم تاریخچه این بازیکن این جوریه و فلان سال این کار رو کرده و مادرزنش چی کار کرده. می دونی اینا خب تناقض ایجاد می کنه بین چیزی که بیننده می بینه با اون چیزی که می شنوه سنخیت داشته باشه.

ولی این اتفاق اینجا زیاد می افته. بله؟ یعنی من گل دیدم ... توپ رفته تو دروازه هنوز راجع به مادر خانم یه بازیکن داشتن حرف می زدن.

- نباید این جوری باشه اشتباه می کنن.

مدیری رو به دوربین خطاب به بیننده ها: آقا ساعت یک شبه چراغ های ساختمون مجتمع 10 طبقه است 5 واحدی همه خاموشه. یه چراغ روشنه طبقه اول. با هزار مصیبت و مسکن و آرام بخش هی غلت زدن تو جاشون این 50 تا خونه خوابشون برده پیرمرد پیرزن هم توشون هست. یه دفعه ساعت 1 نصفه شب با فریاد گل گل شما این پیرمرده می چسبه به سقف از شدت ترس. صدای تلویزیونتو کم کن فقط تو واحدت خودت بشنوی. یه نمایش شما ببینید من بازم میام خدمتتون.

شما خودت هم هنگام دیدن و گزارش کردن فوتبال هیجان زده هم می شین؟

- اگه بازی زنده باشه آره.

نباید بشین یا اشکال نداره اگه بشین؟


- خب هر چی آدم ... آخه هیجان زده داریم تا هیجان زده. اگه من هیجان زده بشم بالا پایین بپرم خب نمی تونم گزارشگری کنم.

تا حالا شده به خاطر برد یا باخت یک تیم گریه کنین؟


- گریه که نه. ولی شده ناراحت بشم. (گریه) قدیما بچه بودم آره ولی الان دیگه نه.

(خنده) دیگه گریه نمی کنین ترک کردین ... عرض کنم که شما تو خونه هم که مدام مسابقات ورزشی می بینین هیچ کس دیگه حق نداره بزنه یه کانال دیگه؟ یعنی خونه شما یه کانال حق دارن ببینن؟


- تقریبا.

چرا این جوریه؟ تو خیلی از خونه ها این جوریه ها.


- بله.

چی کار باید کرد؟


- والا باید کنار بیان با هم دیگه ... دوتا تلویزیون بگیرن.

دوتا تلویزیون ... (رو به دوربین) آقا دوتا تلویزیون بخرین. وقتی مشکل به این راحتی حل می شه دوتا تلویزیون بخرین. یه تلویزیون ببر اوناتاق راز بقا ببین. اخبار ببین. هر چی دوست داری. ایشون هم بذارین (فردوسی پور) ورزش ببینن صبح تا شب فوتبال ببینن. بفرمایین که ... شما هنوز متاهل که نیستین؟

- نه.

متن گفتگوی مهران مدیری با عادل فردوسی پور در برنامه «ببخشید شما»

نیتسن. خیل خب. اون وقت میزان تحصیلاتتون چیه؟

- من فوق لیسانس مهندسی صنایع هستم.

چرا؟ چی شد که وارد کار گزارشگری شدی پس؟


- والا فکر می کنم فقط علاقه. یعنی من از بچگی خیلی علاقه داشتم. نه اینکه فقط به فوتبال علاقه داشتم باشم. یعنی درسم بد نبود.

می خواستین یه چیزی بگین ...


- اینو می خواستم بگم که این علاقمندی که شما پرسیدین واقعا من بهش فکر می کنم بیش از اینکه اکتسابی باشه ذاتیه. یعنی اینکه علاقمندی به فوتبال تو کشور ما یه جوریه که ... تو خیلی از کشورا تو برزیل، تو آمریکای جنوبی یه جوریه که یعنی واقعا ذاتا کسی که به دنیا بیاد علاقمنده. من خودم ... حالا این نکته رو بعضی جاها گفتم خونوادم ناراحت شدن ولی تو خونواده پدری و مادری ما اصلا یه ذره هم به فوتبال علاقه ندارن اصلا ورزش. کلا ...

یعنی شما اینجا دارین می رین خونه؟

- (خنده) من سعی می کنم نرم.

بفرمایین ...

- یعنی من اینو می خوام بگم که این علاقمندی به ورزش یه چیز خیلی جالبیه. یعنی تو ذات آدم تو خون و پوست آدمه که واقعا علاقمند باشه.

بله. خب بفرمایین که یک گزارشگر ورزشی موفق (نمی شه اینا رو استاندارد گفت) ولی تا اون جایی که می شه. چیزی که به ذهن شما می رسه چه خصوصیاتی باید داشته باشه.


- والا فکر می کنم همون تحصیلات داشته باشه. بعد به زبان انگلیسی یا حالا آلمانی ... به هر حال به زبانی که ... ببینین الان اکتفا کردن به منابع داخلی نمی تونه ضامن موفقیت باشه. به هر حال اینترنت هم هست نمی دوم مجلات خارجی. باید با اینا ارتباط برقرار کرد. اگه می خوای واقعا اون چیزی رو که در روز می گذره رو به بیننده منتقل کنی باید حتما اینجوری بود. تحصیلات داشته باشه. به هر حال به زبان فارسی اون چیزی رو که به بیننده منتقل می کنه تسلط داشته باشه و همون جوری که شما گفتین رنگ ها براش مهم نباشه.

خب، برد و باخت به نظر شما چقدر مهمه؟


- خب، بالطبع موقع بازی کردن که همه دوست دارن ببرن. چه مسابقات دانشگاهی خیلی ساده باشه که جایزه هم نداره چه مسابقه هایی که یه میلیون مارک جایزه می دن به ... برد و باخت به هر حال مهمه. تا حدی دیگه یعنی. یه سری ارزش ها رو نباید کنار گذاشت.

بله. هی می گن بچه ها با غیرت بازی می کنن و بازی جوانمردانه استع یعنی چی؟ هی می گین جوانمردانه.


- والا بازی جوانمردانه که چند سالیه باب شده تو فوتبال که اصلا منحصر به فوتبال ما نمی شه. خب الان برکینافاسو هم که فوتبالش رو نگاه بکنین بازیکن مصدوم بشه توپ رو می ذارن بیرون. خیلی چیز عادی ایه. یه چیزاییه باب شده فوتبال هم برای اینه که جوانمردی هم توش هست.

شما هم اصطلاحات خاص خودتون رو دارین دیگه؟ هر گزارشگری اصطلاحات خاص خودش رو داره.


- می شه گفت بعضی چیزا تکه کلام شده.

بله. عرض کنم خدمتتون که (رو به دوربین)...


- فردوسی پور: یه سوال ببخشین من ازتون بپرسم. این رنگا که قرمز و آبی اینجا هست تصادفیه یا ... به طور مساوی هم من می بینم.

نه. اینجا که خیلی صاحاب نداره که. اینجا مثلا یکی اومده قرمز زده. مصفشو مونده که فردا بیاد بقیش رو ادامه بده. فردا یکی دیگه جاش اومده اون نیومده بقیش رو آبی رفته چون خودش آبی دوست داشته. نه. اینجا خیلی جدی نگیر ما رو. عرض کنم خدمتتون (رو به دوربین) اینجا نوشته که به ورزش علاقمندی عزیزم> خیل خب. اشکال نداره. طرفدار یه تیم خاص هم هستی بازم اشکال نداره. خیلی دوست داری بری ورزش هم از نزدیک ببینی؟ چه اشکال داره. چی از این بهتر. آجر چرا پرت می کنی به طرفدار تیم مقابلت؟ این چیزیه که من ... من ندیدم از نزدیک. ولی (به فردوسی پور) بوده دیگه؟ شما از نزدیک زیاد دیدین.


- بله. ترقه و آجر و همه چی...

مدیری (رو به دوربین): ترقه و آجر و همه چی. یعنی چی؟ تو طرفدار تیم خودت باش اونم طرفدار تیم خودشه. اون آجر بزنه تو سر طرفدار تیم تو خوبه؟ یه نمایش ببینین ما الان میاییم خدمتتون.

خب بفرمایین که چرا به کارشناسانی که میان در مورد فوتبالی که گزارش می دین ازشون سوال بشه و نظرشون رو می پرسین نمی ذارین یه کلمه حرف بزنن (خنده) یعنی من دیدم سه تا کارشناس محترم فوتبال اومدن نشستن با آژانس اومدن تا اونجا نشستن بعد سلام می کنن به بینندگان عزیز اولش. بعد شما گزارش می دین و در مورد سوابق فلان بازیکن و اینا بعد می گیرد که نظر فلانی رو هم بپرسیم تا میاد شروع که شما می گین اجازه بدین این لحظه حساس هستش اجازه بدین گزارش کنم تا دوباره بعد باز دومین کلماتی که ازشون می شنویم خداحافظی و آرزوی سلامتی برای بینندگان عزیزه. چرا کارشناسا دعوت می شن و حرف نمی زنند.

- (خنده) نه دیگه در این حد نیست آقای مدیری. ما ببینید یه بازی زنده که پخش می شه تو خارج که من گزارش ها رو می شنوم این جوریه که واقعا در حد 4-3 ثانیه میاد یه تیکه رو می گه و بعد سکوت می کنه تا گزارشگر کارش رو ادامه بده. اینجا باید این جا بیفته که واقعا تو زمان های مرده کارشناس صحبت کنه. بعد یه بازی زنده مثلا منچستر و بایر مونیخ دارن بازی می کنن فینال باشگاه های اروپا اوج حساسیت هست خب بیننده انتظار داره او صحنه گزارش بشه تا اینکه صحبت بشه این تیم مربیش این جوریه و ... خب یه کم تناقضی داره با ذهنیت بیننده. باید این جا بیفته که کارشناسی که تشریف میاره به قول شما این همه زحمت می کشه میاد فقط اون زمان هایی که باید صحبت کنه صحبت کنه. خوشبختانه الان خلی بهتر شده. یعنی داره کم کم جا می افته.

خب الهی شکر. (رو به دوربین) اینجا نوشته که از صبح سر کار بودی تا 8 شب. خانم وبچه ها هم منتظر، شام درست کردن. سفره چیدن. زحمت کشیدن تا شما تشریف بیارین خونه. 4 کلمه باهاشون حرف بزنی. با بچه ها بازی بکنی. تعریف کنی امروز چه خبر بوده و تعریف های خانمتون رو بشنوین. از در میای تو این کانال نمی دونم چی رو روشن می کنی فوتبال داره پخش می کنه. قاشق رو می کنی تو چشمت به جای اون دهنت. از بس حواست به فوتباله. نه یه کلمه حرف می زنی با کسی. هیچ کس هم حق نداره باهات حرف بزنه. ممکنه 2 ثانیه از این فوتبال رو از دست بدی. بعد هم ساعت 1 می شه تلپ می گیری اون گوشه می خوابی. فرداش دوباره همین طور. هر شب داره فوتبال پخش می کنه تلویزیون دیگه. هر شب زندگیمون (اینجا رو اشتباه می گه و فردوسی پور می خنده) زندگی شما همینه. عرض کنم که می فرماین چه می کنه این. یعنی آقای فردوسی پور خیلی از این کلمه استفاده می کنه. فلانی چه می کنه. شما راجع به این جمله ... از کی فکر کردین به این جمله علاقه دارین؟ و چه جوری شروع شد؟

- راستش تصادفی این جوری شد. بازی آرژانتین – انگلیس بود جام جهانی 98 مایکل اوون از زمین خودشون پا به توپ حرکت کرد. همین جور واقعا به صورت تصادفی اومد به ذهنم و گفتم. بعد اون قدر مردم استقبال کردن ...

مدیری (خنده شدید): مردم استقبال کردن؟


- می دونین آقای مدیری دوست ندارم یعنی همه بشینن ببینن که من کی می گم چه می کنه این. این جالب نیست این جوری تکه کلام بشه ولی واقعا بعضی موقع ها آدم می گه دیگه چی کار کنم.

موقع گزارش کجای زمین هستین شما؟ نزدیکین ... دورین ... کنار زمین هستین ...


- بازی های خارجی که یه مونیتور 11 اینچ کوچولو جلومونه که ... همه آخه می بینن می گن شما تلویزیون نمی دونم 50 اینچ جلوتونه. نه بابا یه 11 اینچ کوچولو جلومونه و موقع بازی های داخلی هم که متاسفانه کنار زمین هستیم پایین. اما تو خارج همه جا باب هست که بالا جایگاه داره.

شما تا حالا توپ خورده تو سرتون کنار زمین؟


- خوشبختانه نه.

خب. چرا اکثر مسابقه های ورزشی ساعت 12 شب به بعد پخش می شه؟

- والا ما هم دوست داریم زودتر پخش بشه اما بازی های زنده که الان چون بیشتر تو اروپا برگزار می شه بازی های حساس، بیشتر ساعتشوندور و بر 11-10 شبه اما خب اینکه چرا برنامه های ورزشی که ضبط شده هست ساعت 12 پخش می شه ما هم دوست داریم زودتر پخش بشه.

مدیری (رو به دوربین): ممنون از شما هم که تشریف داشتین. بزن این کانال لااقل خداحفظیم رو ببین. اون کانال هی داری فوتبال نگاه می کنی. یه دقیقه بزن من خداحافظی کنم بعد دوباره ببین. یه شب بشین برنامه ما رو ببین. یه شب فقط بقیه اش رو فوتبال ببین. خیلی ممنونم. شب بخیر. خداحافظ.



خب. شما دوره خاصی برای گزارشگری دیدین یا نه؟

- والا متاسفانه نه.

یعنی رفتین تست دادین؟

- بله. با سماجت رفتم. یعنی من هیچ دوره خاصی طی نکردم. اگه باشه که خیلی خوبه. به هر حال یه سری اصولی داره. اینا رو آدم تجربی یاد نگیره خیلی بهتره.

شما خواستگاری که برین بپرسن شغلتون چیه می گین گزارشگر ورزشی؟


- نه خب. من تو دانشگاه تو رشته خودم تدریس می کنم.

اول اونو می گین. هان؟


- اول؟ ... نمی شه گفت می گم جفتش.

عرض کنم که شما خودتم ورزش هم که می کنی؟


- بله.

فوتبال؟


- فوتبال.

فوتبال. اصلا فقط فوتبال. الان ایشون داره منو توپ چهل تیکه می بینه.


- بدمینتون هم بازی می کنم.

خب اون وقت خدمت شما عرض کنم که ... من سوالام تموم شد. من سوالام تموم شد. اینجا نوشته که (رو به دوربین) اینقدر که به گزارش ورزشی علاقه داری اخبار هم می بینی؟ جان؟ فیلم های مستند هم می بینی؟ به نظرم اینها همه مفیده با هم. کسانی رو می شناسم که شبانه روز یعنی صبح تا شب زندگیشون فوتباله. ایشون اینقدر به فوتبال علاقه دارن (آقای فردوسی پور) که من جرات نمی کنم چیزی بگم. ولی بعضی ها هستن که اینقدر فوتبال دوست دارند که زندگیشون واصلا همه چیشون شده فوتبال.

یه چیزای دیگه ای هم هست که دونستنش مفیده کمک می کنه به اینکه شما بیشتر از این به بعد فوتبال رو دوست داشته باشی. مثلا راز بقا که ببینی ... وارد چی شدم (خنده) اصلا ولش کن. عرض کنم خدمتتون کهخیلی ممنون که تشریف آوردین به برنامه ما. ان شاالله که همیشه همین جوری سرحال و قبراق گزارش ورزشی کنین و ما رو خوشحال کنین. خاطره خیلی جالبی دارین؟ از این سوالای کلیشه ای بکنم. خاطره خیلی جالبی دارین از بازی هایی که گزارش کردین؟


- والا به قول شما سوال کلیشه ای جواب کلیشه ای هم داره که این کار ما همش خاطره است.

همه گزارش هاتون مثل بچه هاتون می مونن؟


- مثل بچه هامون می مونن. بعد دختر هم نمی دیم به گزارشگر (خنده)


شما فقط فوتبال گزارش می کنین؟ رشته های دیگه گزارش نمی کنین؟


- اوایل یه کم تنیس گزارش می کردم الان فقط فوتبال رو گزارش می کنم.

خب. من داشت یادم می رفت شما یادتون مونده بود. دختر شما می دین به گزارشگر فوتبال؟


- والا هنوز ازدواج نکردم.

حالا 25 سال دیگه.


- والا هم جالبه. هم جالب نیست. یعنی من از یه طرف تصور می کنم که مثل خودم همش فوتبال فکر و ذکرش همش این باشه، دردسر درست می کنه. از یه طرف هم خوبه مثلا آدم با دامادش بشینه از صبح تا شب در مورد فوتبال صحبت کنه.

بله. اینا بیفتن به هم چی می شه. یعنی شب دامادشون بیاد خونشون. ایشون هم اون موقع مثلا دیگه پیر شده. اینا می خوان بشینن تا صبح جیغ و ویغ کنن. فوتبال تماشا کنن بپرن بالا پایین. طفلک دخترش و خانمش. عرض کنم خدمتتون که خیلی ممنون که تشریف آوردین. ایشاالله که موفق باشین. ما تقریبا همه مردم ما صداتون رو خیلی دوست دارن. و به کارشناسا ایشالله که فرصت بدین بیشتر صحبت کنن در میان گزارش های شما. خیلی متشکرم.


- خواهش می کنم. قربان شما.


نکند ازدواج شما نحس باشد!

    نظر


مجله سیب سبز: درست است که ازدواج هم مثل دیگر اتفاقات زندگی از قانون غیرقابل نقضی پیروی نمی‌کند اما آینده این تصمیم هم مثل دیگر تصمیم‌ها تاحدودی قابل پیش‌بینی است و البته درست است که حتی با گذاشتن تمام سوپاپ‌های اطمینان هم نمی‌شود آینده را پیش‌بینی کرد، اما روانشناسان و محققان این حوزه معتقدند بی‌توجهی به زنگ خطر‌ها می‌تواند زودتر از آنچه تصورش را می‌کنید، زندگی شما را به سراشیبی بیندازد. اگر می‌خواهید با اطمینان بیشتری به دنیای عجیب و مبهم ازدواج پا بگذارید، بهتر است نگاهی به تجربیات دیگران بیندازید و این 13 زنگ خطر را جدی بگیرید.



زنگ خطر اول

گذشته‌اش را مهر و موم کرده؟

وقتی با او در مورد گذشته صحبت می‌کنید، به گفتن جواب‌های کلی و گنگ اکتفا می‌کند و تمایلی به گفتن خاطرات گذشته‌اش ندارد؟ اگر چنین فردی در مقابل شما قرار دارد، کمی محتاط‌تر باشید. کسی که با اشتیاق خاطراتش را برایتان بازگو نمی‌کند و نمی‌توانید سر از کارنامه‌اش دربیاورید، ممکن است واقعیت‌های مهمی برای پنهان کردن داشته باشد. بررسی‌ها ثابت کرده کسی که از صحبت کردن درمورد گذشته خود اجتناب می‌کند و وقتی از او سؤالی می‌کنید، از جواب‌دادن به آن طفره می‌رود، ممکن است فرد ایده‌آلی برای ازدواج نباشد. چنین شخصی احتمالا در پاسخ به شما، موضوع را کم‌اهمیت جلوه می‌دهد و همیشه با سیاست از پاسخ دادن خودداری می‌کند یا جوابی که چندان مشکلی از شما حل نمی‌کند را بر زبان می‌آورد.

زنگ خطر دوم

با خانواده‌اش بیگانه است

اگر خواستگار شما میانه‌ای با خانواده‌اش ندارد و کمتر سراغشان می‌رود هم باید مراقب باشید. کسی که از صحبت کردن در مورد خانواده‌اش و سوابق خانوادگی‌اش طفره می‌رود، مشکلات جدی‌تری دارد که ممکن است به راحتی قابل حل نباشد. ممکن است این فرد با صمیمی شدن مشکل داشته باشد یا نسبت به اعضای خانواده‌اش احساس خشم فروخورده‌ای داشته باشد؛ خشمی که می‌تواند در دیگر جنبه‌های زندگی او هم اثر بگذارد و از ارتباطات کاری گرفته تا شیوه فرزندپروری و ارتباطش با شما را تحت تاثیر قرار دهد.

زنگ خطر سوم

با همسر سابقش صمیمی است

ارتباط داشتن با همسر یا نامزد سابق، زنگ خطر دیگری است که باید به آن توجه کنید. اگر خواستگار شما هنوز هم با همسر یا نامزد سابقش ارتباط نزدیک و صمیمانه‌ای دارد، باید بیشتر نگران باشید. گرچه احتمالا او از عبارت «دوستی ساده» استفاده می‌کند اما همیشه این خطر وجود دارد که به رابطه قدیمی‌اش بازگردد و نتواند از خاطراتش دل بکند. درست است که همسر آینده شما هم مثل هر فرد طبیعی، دوستان هم‌جنس و غیرهم‌جنسی دارد اما اگر از معرفی شما به دوستان غیرهمجنسش خودداری کرده و دور از چشم شما با آنها ملاقات می‌کند، نمی‌توانید انتظار تشکیل زندگی موفقی را داشته باشید.

زنگ خطر چهارم

بدون خانواده‌اش آب نمی‌خورد

ارتباط افراطی با اعضای خانواده به همان اندازه نداشتن چنین ارتباطی می‌تواند دردسرساز شود. اگر نامزد شما بیش از اندازه به خانواده‌اش نزدیک است و بدون خواست و تمایل آنها، نمی‌تواند تصمیمی بگیرد، در مورد انتخاب او تردید کنید. اگر او در طول روز بارها و بارها با خانواده‌اش صحبت می‌کند و برای خدمت‌رسانی به آنها، از اولویت‌های زندگی خودش می‌گذرد، احتمالا دچار وابستگی افراطی است. فردی که اجازه می‌دهد خانواده‌اش به او امر و نهی کنند و در این مورد حد و مرزی هم قائل نمی‌شود، نمی‌تواند ازدواج موفقی داشته باشد. احتمالا او بعد از ازادواج هم گفته‌ها و تصمیم‌های خانواده‌اش را در اولویت قرار می‌دهد و نمی‌تواند به همسرش آنطور که باید ارزش و اعتبار دهد. با ورود به چنین خانواده‌ای، شما به عنوان یک فرد اضافی و بی‌اهمیت، احساس غریبگی خواهید کرد و همسرتان هم هرگز به خاطر دفاع از حقوق و نظرات شما، به خانواده‌اش واکنشی نشان نخواهد داد.

زنگ خطر پنجم

معتاد یا رفیق‌باز است؟

قبل از دادن هر جوابی به عادت‌های خواستگارتان توجه کنید. سابقه اعتیاد به مواد مخدر، یک زنگ خطر جدی است. اگر او برای بیشتر کردن «شادی»‌هایش سراغ مخدر می‌رود یا می‌خواهد از این طریق با دوستانش خوش باشد به آینده زندگی مشترکتان بیشتر فکر کنید. چنین تفکری را نمی‌توانید به آسانی توجیه کنید. یادتان نرود شما نه پزشک مخصوص او هستید و نه روان‌درمانگرش؛ پس با این توجیه که بعد از ازدواج اوضاع فرق می‌کند و با دیدن توجه و محبت شما، او هم تغییر می‌کند، خودتان را به دام نیندازید. البته مسلما خواستگار شما در ابتدا چنین اتهاماتی را انکار می‌کند یا در صورت پذیرش آنها، به شما وعده‌هایی برای آینده می‌دهد اما باور کنید که شما به تنهایی قادر به تغییر دادن چنین شرایطی نیستید.



زنگ خطر ششم

شما را کادو باران می‌کند

از مردهای بیش از حد مهربان بترسید. مردهایی که شما را غرق در محبت و توجه می‌کنند و تمام دارایی‌شان را به پای شما می‌ریزند، نمی‌توانند همسر ایده‌آلی برای شما باشند. کسی که مدام با شما تماس می‌گیرد و وانمود می‌کند که تمام 24 ساعت به شما فکر می‌کند، در آینده می‌تواند زندگی را برایتان سخت کند. چنین فردی احتمالا در مورد شما احساس مالکیت شدیدی دارد یا از غرق کردن خودش در این رابطه به عنوان راهی برای فرونشاندن اضطرابش استفاده می‌کند. چنین همسری در آینده هم برای شما آزادی و حریم شخصی قائل نخواهد شد و نیاز طبیعی شما به تنهایی را درک نخواهد کرد. گرچه در آغاز دیدن این توجه‌ها می‌تواند لذت‌بخش و همراه با غرور باشد اما بعد از مدتی در کنار او احساس خفگی خواهید کرد.

زنگ خطر هفتم

از همسر سابقش بیزار است

اگر شما اولین تجربه ارتباط خواستگارتان با جنس مخالف نیستید، باید محتاط‌تر عمل کنید. احساسات خوب، بد یا خنثایی که این مرد نسبت به همسر یا نامزد قبلی‌اش دارد، می‌تواند برای شما هشداری جدی‌باشد. اگر او به شدت از همسر یا نامزد قبلی‌اش نفرت دارد و نسبت به او عصبانی و منزجر است، مراقب باشید. در زندگی با مردی که همیشه تجربه‌های قبلی‌اش را به عنوان آزاردهنده‌ترین اتفاقات ارتباطی زندگی‌اش بیان می‌کند و به جای در نظر گرفتن اشتباهات خود، آنها را برای شکست رابطه‌اش مقصر می‌داند، شما هم امنیت ندارید. احتمال اینکه مقصر بعدی شما باشید و تمام نفرتش متوجه شما شود هم کم نیست. چنین مردهایی مسئولیت خود را در ساختن و پروراندن یک رابطه درنظر نمی‌گیرند و معمولا، هیچ‌وقت به رضایت عاطفی نمی‌رسند.

زنگ خطر هشتم

با یک چمدان شکست به خواستگاری آمده؟

می‌گویند همه آدم‌ها یک چمدان نامرئی را با خود به همراه دارند. چمدانی که از خاطرات گرفته تا موفقیت‌ها و شکست‌ها را در خود دارد. برای آنکه بخواهید به خواستگارتان جواب بدهید، باید نگاهی به محتویات چمدان او بیندازید. آیا سرگذشت او پر است از اشتباهات شغلی و ارتباطی یا اینکه با یک دنیا تجربیات سودمند به زندگی با شما وارد می‌شود؟ آیا او از شکست‌های زندگی‌اش درس گرفته یا اینکه اشتباهاتی که پیش از این خانواده‌اش انجام داده بودند را دوباره تکرار می‌کند و از انجام دوباره اشتباهات خودش هم ابایی ندارد؟ یادتان نرود از خواستگاری تا ازدواج، شما به زمانی بین 6ماه تا 2 سال نیاز دارید و در این دوران نامزدی، می‌توانید چمدان همسر آینده‌تان را حسابی زیرو رو کنید.

زنگ خطر نهم

زیر بدهی دست و پا می‌زند؟

اینکه همسر آینده شما پولدار باشد یا نباشد، موضوع چندان مهمی نیست اما تصمیم‌گیری‌های مالی او، می‌تواند آینده زندگی‌تان را هم تاحدودی آشکار کند. اگر خواستگار شما همیشه بدهکار و مقروض است، زیاد به موفقیت این رابطه خوشبین نباشید. فردی که برگه‌های جریمه پرداخت‌نشده‌ای دارد و نمی‌تواند دخل و خرجش را با هم هماهنگ کند، احتمالا از نظر اقتصادی بی‌ثبات است و به‌جای تلاش برای رفاه شما، مدام وعده‌هایی را مطرح می‌کند که هرگز عملی نمی‌شوند.



زنگ خطر دهم

زندگی‌تان را توی مشتش گرفته؟

به گفته خودش می‌خواهد مثل یک پروانه دور شما بچرخد و نگذارد آب توی دلتان تکان بخورد؟ اینکه همسر شما چنین ادعایی را چطور عملی می‌کند هم می‌تواند در دوام یا شکست ارتباط شما موثر باشد. اگر او مدام شما را زیر نظر دارد و به بهانه حمایت و محافظت از شما، تنهایتان نمی‌گذارد، آینده خوشی در انتظارتان نیست. فردی که در همین آغاز آشنایی مدام شما را به بهانه مهربانی بیش از حدش کنترل می‌کند، در آینده به همسری سختگیر و دیکتاتور تبدیل می‌شود که مجال نفس کشیدن را به شما نمی‌دهد. یادتان نرود که زندگی مشترک، همیشه در این روزهای شیرین آشنایی باقی نمی‌ماند و چنین مردی، می‌تواند به همسری کنترل‌گر و حسود تبدیل شود که در تمام تصمیم‌های زندگی‌تان دخالت می‌کند و حتی ارتباطتان با دیگران را زیر نظر می‌گیرد.

زنگ خطر یازدهم

خانواده‌ها سد راهند

نیاز آدم‌ها به احترام یک نیاز اساسی برای ساختن ارتباطی موفق است. اگر از همان ابتدای آشنایی شما، اطرافیانتان این ارتباط را به رسمیت نمی‌شمرند، مراقب باشید. دلایل خانواده‌ها و دوستان برای مخالفت با این ارتباط چیست؟ به پاسخ این سؤال خوب فکر کنید و اگر به نتیجه نرسیدید، موضوع را با خانواده‌ها مطرح کنید. یادتان نرود حمایت و احترام اطرافیان شما نسبت به این ارتباط، انرژی شما برای ساختن یک زندگی موفق را چندین برابر می‌کند و فراموش نکنید همه ما، نیاز داریم به ارتباط عاطفی و همراهی که برای زندگی‌مان انتخاب کرده‌ایم، افتخار کنید و با شادی همراه او در کنار دیگران حاضر شویم.

زنگ خطر دوازدهم

آرزوهای شما آرزویش نیست

او زندگی در یک شهر کوچک را می‌پسندد و زندگی شما با ترافیک و شلوغی گره خورده؟ او عاشق لم دادن و تلویزیون دیدن است و شما برای اینکه امروزتان از دیروز پربارتر باشد به هر دری می‌زنید؟ او گوشه‌گیر و اهل تنهایی است و شما عاشق مهمانی و مسافرت‌های برنامه‌ریزی نشده‌اید؟ اگر میان شما و خواستگارتان، یک دنیا تفاوت ریز و درشت وجود دارد و نمی‌توانید از آنها صرف‌نظر کنید، مراقب باشید. تفاوت نگاه شما به زندگی و انتخاب سبک‌های زندگی متضاد، می‌تواند به زیان هر دوی شما تمام شود. چنین زندگی‌اش از شما افرادی خسته خواهد ساخت که از تفریحات هم لذتی نمی‌برند و معنای شادی و خوش‌گذشتن در ذهنشان تفاوت اساسی دارد.

زنگ خطر سیزدهم

وقت ازدواجش شده؟

زندگی با مردی که تنها به دلیل آنکه سنش اقتضا می‌کند تصمیم به ازدواج گرفته، آسان نیست. مردهایی که با فشار خانواده و اطرافیان یا به دلیل ترس از همیشه تنها ماندن و رقابت با دوستان متاهل‌شان ازدواج می‌کنند، اغلب سرانجام خوشی ندارند. گذشته از این، کسانی که به دلیل تلافی کردن و انتقام گرفتن از نامزد و همسر قبلی‌شان به خواستگاری می‌روند، نمی‌توانند زندگی موفقی را بسازند. انگیزه آنها عشق و ساختن یک زندگی موفق در کنار کسی که توانایی خوشبخت کردنشان را دارد، نیست. آنها تنها به دلیل رها شدن از فشارهای خانواده یا اثبات توانایی‌هایشان به دوستان یا همسر سابق برای ساختن این زندگی پیش‌قدم می‌شوند، پس مراقب باشید و از انگیزه همسرتان برای ازدواج مطمئن شوید.