باورهای نادرست زنان درباره رابطه جنسی.............
لــطفا با فــرهنگ شــویــم ..............
جلیلی در بهترین حالت می تواند معاون آموزشی و پژوهشی دانشگاه امام
مناظره یا مباحثه.............
فوری/ بالگرد رئیس جمهور دچار سانحه شد ...........
سرانجام هولناک یک مرد بخاطر ارتباط کثیف با گوسفند!!
مغز انسان واقعا بسیار پچیده است و به تناسب آن بیماری های روانپزشکی و بدنی مرتبط با آن هم پیچیده اند. داستان این پست را از سال 1788 میلادی شروع می کنیم، زمانی که یک پیرزن مشغول غذا پختن بود، او ناگهان احساس کرد که یک نیمه بدنش فلج شده است، کمی بعد توانایی او برگشت، توانست صحبت کند و تکان بخورد، او به دخترهایش گفت که او را در کفن بپچیند و در تابوت بگذارند.
دخترهایش امتناع کردند، اما روزهای متمادی بعد، او این درخواست را از دخترها و دوستانش داشت، او می خواست که با او مثل یک مرده برخورد شود، چرا که واقعا اعتقاد داشت که مرده است!
این درخواست ها آنقدر ادامه پیدا کرد تا اینکه اطرافیان مجبور شدند، واقعا همین کار را بکنند و برایش سوگواری کنند. زمانی که او برمی خاست شروع به شکوه و شکایت از رنگ کفن اش می کرد.
این مورد را یک فیلسوف سوئیسی مشهور به نام چارلز بونت توصیف کرد و در واقع نخستین گزارش مستند سندرمی است که به «سندرم کوتارد» مشهور است.
صد سال بعد، یک نورولوژیست فرانسوی به نام ژولز کوتارد، بیماری دیگری را ویزیت کرد که از او به نام مادمازل ایکس در یادداشت هایش نام برده است.
این بیمار باور داشت که نه مغزی دارد، نه سیستم اعصابی و البته معده و روده هم ندارد. با همه این کمبودها او اعتقاد داشت که وجودش جادوانی است و نامیرا است.
به خاطر همین اعتقاد، او نیازی نمی دید که غذا بخورد و خیلی زود به خاطر گرسنگی مفرط مرد. این گزارش مورد، در آن زمان خیلی تأثیرگذار شد و بعد از مدتی، به علایم و نشانه های اینچنینی در بیماران سندرم کوتارد اطلاق شد.
سندرم یا توهم کوتارد که به آن سندرم مرده متحرک یا Walking Corpse هم گفته می شود، یک سندرم روانی خیلی نادر است که در آن یک بیمار اعتقاد پیدا می کند که مرده است یا اینکه وجود ندارد یا پوسیده است و یا اینکه خون و اعضای داخلی اش را از دست داده است، بعضی از این بیماران هم فکر می کنند که نامیرا شده اند.
همان طور که اشاره کردم، تعداد موارد این سندرم یا توهم آنقدر نادر است که ما این بیماری را بیشتر به صورت گزارش های مورد پراکنده می شناسیم. از نظر پزشکی، این توهم در بیماران مبتلا به شیزوفرنی و افسردگی شدید دیده می شود.
درمان این بیماری، داروهای ضد افسردگی، ضد جنون و همچنین شوک درمانی است. (در مورد شوک درمانی یا ECT این مقاله یک پزشک را بخوانید.)
به سبب نادر بودن، تحقیق روی آن هم دشوار است.
اگر در اینترنت جستجو کنید می توانید گزارش های مورد متعددی از سندرم کوتارد را بخوانید، اما در انتهای این پست مایلم به یک گزارش مورد اشاره کنم که دو پزشک ایرانی بیمارستان شهید بهشتی کرمان به آن اشاره کرده اند، نام این دو پزشک دکتر توفانی و دکتر ارگ نژاد است.
بیماری که به این بیمارستان آورده شده بود، یک مرد 32 ساله بود، او دو سال پیش مبتلا شده بود، اما بعد از گذشت این مدت، نزد پزشکان آورده شده بود.
علایم او با ناآرامی و حس های عجیب مثل شوک الکتریکی شروع شده بود، کمی بعد او حس کرد که کل بدنش تغییر پیدا کرده است و سرانجام ادعا کرد که مرده است و دلیل مرگش، گناهانش بوده است.
او ادعا می کرد که بعد از مرگ گاهی آرواره اش به صورت خودکار تکان می خورد و تبدیل به یک سگ شده است.
همسر او هم حالت مشابهی پیدا کرده بود. این زوج سه دختر داشتند، مرد فکر می کرد که دخترانش تبدیل به گوسفند شده اند، او شب ها دور از خانواده می خوابید، با همسرش رابطه جنسی برقرار نمی کرد.
در عین حال او اعتقاد داشت که خدا از او محافظت می کند، حتی در زمان مرگ! و هیچ سمی قادر به آسیب به زدن به او نیست و علیرغم اینکه بارها با چای آلوده به سیانور که توسط دوستان و اقوامش به او داده شده، مسموم شده است، آسیبی ندیده است.
این مرد از آنجا که دو توهم تبدیل شدن به حیوان یا Lycanthropy و نیز توهم کوتارد را داشت، یکی از جالب ترین موارد گزارش شده بود. برای شناخت این بیمار، ما نیاز به شناخت بهتری از فرهنگ و فولکلور ایرانی داریم، در فولکلور ایرانی، سگ در عین حال که مظهر وفاداری است، نجس هم محسوب می شود.
شرح حال گرفته شده از مرد، یکی از گناهان را که برانگیزنده اصلی مشکلش بود، مشخص کرد: ارتباط جنسی با یک گوسفند!!
اعتقاد متناقض به جاودانگی در بیماران دچار توهم کوتارد، در عین باور به زنده نبودن، هم در توهم کوتارد و هم در توهم تبدیل به حیوان وجود دارد.
به صورت خلاصه این بیمار به خاطر مشکلات روانپزشکی زمینه ای و عملی که نمی توانست مرتکب شدنش را هضم کند، به این وادی ذهنی کشیده شده بود که یک سگ است، سگی که ما در فرهنگ ایرانی، هم وفادار است و هم نجس، به صورت مشابه او خود را مرده ای می پنداشت که در عین آلودگی به گناه، مورد لطف خدا هم است. پزشکان شش جلسه شوک درمانی برای او تجویز کردند، دو هفته بعد بیشتر علایم عمده بیماری، محو شده بود.
زن بارداری که مرد و بچه اش را به دنیا آورد و سپس زنده شد!
این داستان باورنکردنی می توانست موضوع سناریو یک فیلم سینمایی باشد: یک زن باردار مرد، بچه اش متولد شد و او به زندگی بازگشت. به گزارش ABC news ، اریکا نیگرلی 32 ساله آموزگار ادبیات انگلیسی در میسوری سیتی ایالت تگزاس 9 ماهه باردار بود که سر کلاس درس از حال رفت و به زمین افتاد.
قلب اریکا از کار افتاده بود. همکارانش با یک دستگاه شوک قلبی تلاش کردند تا رسیدن ماموران امداد او را به زندگی بازگردانند.
اریکا به بیمارستان انتقال یافت و پزشکان فورا با سزارین نوزاد دختر او را به دنیا آوردند. هنگم سزارین قلب اریکا هنوز نمی تپید و عمل به عنوان یک جراحی پس از مرگ تلقی شد.
پس از تولد بچه ، پزشکان در آخرین تلاش خود بار دیگر سعی کردند مادر را به زندگی بازگردانند. این کار پزشکان بیمارستان موفقیت آمیز بود و قلب اریکا دوباره به تپش افتاد!
پزشکان وی برای مدت پنج روز به طور مصنوعی به حالت کما در آوردند. اریکا از یک نارسایی قلبی که تشخیص داده نشده بود، رنج می برد.
این مادر خوش اقبال که به لطف مهارت و وظیفه شناسی پزشکان زندگی دوباره یافت، می گوید: حتی واژه قدرشناسی نمی تواند گویای زحماتی باشد که پزشکان و همکارانم برای من، بچه و شوهرم انجام دادند.
وی در مراسم تقدیری که هفته جاری در شورای شهرداری میسوری سیتی برای همکاران اریکا و پزشکان برگزار شد، می افزاید: هنگام وقوع این حادثه سر کلاس احساس ضعف شدید کرده و سرم را خم کردم و پس از آن دیگر چیزی به یادم نمی آید.
به گزارش ABC news ، نوزاد دختر که نامش را الاینا گذاشته اند اکنون سه ماهه بوده و حدود سه کیلو وزن دارد. نوزاد هنوز به اکسیژن نیاز داشته اما پزشکان اطمینان می دهند که الاینا به زودی سلامت کامل خود را خواهد یافت.
ناتان شوهر اریکا می گوید: ما بسیار خوشبخت هستیم. دختر کوچولوی فوق العاده ای داریم و همسرم نیز دوباره به زندگی بازگشته و سلامت کامل خود را بازیافته است.
کشف داروی ضدخیانت مردان.....
مرجع: ایسنا