سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

احمدی نژاد و اسفندیار پس از پایان ریاست جمهوری کجا می روند؟

«بنیاد آزادی رشد و آبادی ایران» یا همان بنیاد باران نام موسسه ای است که رئیس جمهوری پیشین ایران، پس از پایان دوره دوم ریاست جمهوری با همکاری چند تن از وزیران و استانداران راه اندازی کرد.

 

به گزارش «تابناک»، سیدمحمدخاتمی، محمدرضا عارف، حسن حبیبی، محمد ستاری فر، سید صفدر حسینی، جعفر توفیقی و محمد باقریان افرادی بودند که این موسسه توسعه مدار را با هدف تقویت زمینه های رشد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و بالابردن سطح دانش و فناوری جامعه، توسعه منابع انسانی و پرورش نخبگان برای برنامه ریزی و مدیریت های راهبردی - کاربردی در عرصه های مختلف توسعه، بسط و نهادینه کردن آزادیهای نونی، تعمیق فرهنگ ملی، عدالت اجتماعی، رفاه عمومی،پاسداری از حرمت و کرامت انسان با استفاده از همه امکانات ملی و بین المللی تاسیس کردند.

 

این بنیاد که هم اکنون با هیات مدیره ای متشکل از  محمدرضا عارف، هادی خانیکی،احمد مسجد جامعی،جمشید انصاری،حسن رسولی و اسداله رازانی اداره می شود. اما وب سایت این موسسه هم اکنون فیلتر شده است و اطلاعات چندی را نمی توان از فعالیت های این موسسه به دست آورد. اما با شرایطی که برای سید محمد خاتمی پس از دوران ریاست جمهوری وی پیش آمد، این موسسه با رکودی نسبی مواجه شد و به نظر نمی رسد اهداف عالیه موسسان و هیات مدیره را محقق کرده باشد. 

 

احمدی نژاد و اسفندیار پس از پایان ریاست جمهوری کجا می روند؟

 

تجربه بنیاد باران گویا، محمود احمدی نژاد و دوستان را به فکر ایجاد، موسسه ای مشابه، اما با نام بنیاد بهار انداخته است. بنیادی که به نظر می رسد بنا است محل گردهمایی رئیس جمهور کنونی و دوستان نزدیک وی در دورانی باشد که آنان قدرت را ترک می کنند. 

 

اطلاعات چندانی درباره حوزه فعالیت بنیاد احتمالی بهار در دسترس نیست. اما به نظر می رسد این بنیاد به شرط تاسیس، همانند بنیاد باران با محدودیت مواجه نشود، چرا که با مشی اعتدالی رئیس جمهور جدید و رویکرد اصلاح طلبانه اش در حوزه های توسعه و فرهنگ، احتمالا احمدی نژاد و دوستانش تحرک بیشتری از بنیاد باران خواهند داشت.

 

شنیده شده است که برای این بنیاد ساختمانی چهار طبقه در خیابان ولیعصر هم تهیه شده و امکانات لازم هم برای فعالیت بنیاد بهار فراهم شده است.


رابطه جنسی را هدر ندهید!

    نظر

رابطه جنسی

بهترین عامل برای تازه نگهداشتن طراوت جنسی این است که زمان را به عشق واگذار کنیم.

آمادگی جهاز جنسی هیچ ارتباطی به آمادگی روحی شما ندارد.جهاز جنسی شما بعد از مدتی استراحت و همچنین تغذیه مناسب آمادگی خود را برای فعالیت مجدد به دست می آورد ولی آمادگی روحی زمانی به دست می آید که حس شما درخواست کند. متاسفانه این مورد اصلاً رعایت نمی شود و زوجین به محض آمادگی در اعضای تناسلی و به دلیل فراهم بودن بستر مناسب دلیلی برای خودداری نمی بینند و رابطه را ایجاد می کنند.سپس به راحتی بعد از مدتی دچار دلزدگی جنسی خواهند شد.

زیرا درست است که شما فیزیکی ارضا شده اید اما حس جنسی شما ارضای روحی نمی شود و شما همچنان تشنه روحی هستید.حالا هی می خواهید روحتان را سیراب کنید و به محض آمادگی مجدد دوباره رابطه برقرار می کنید ولی می بینید که اوضاع خراب تر می شود. روابط جنسی سریعاً جذابیت خود را از دست داده و شما را به دالانی از افسردگی پرتاب می کند.

شما اشکال را از همسر خود می بینید و کم کم وی را فردی سربار، سرد، تکراری و خسته کننده می یابید.چون امکان بروز هم ندارید سر هیچ و پوچ کارتان به مشاجره می کشد.سرخوردگی از ازدواج به شما دست خواهد داد و در انتها زن ها و مردها به خود حق می دهند که زیر آبی بروند!! چرا که همسرشان را عامل این مورد می دانند.آن دسته از زن ها و مردها هم که پایبند ترند مجدداً شروع به خود ارضائی می کنند.

این مورد قبل از ازدواج به دلیل کمبود رابطه جنسی اتفاق می افتد ولی بعد از ازدواج به دلیل عدم سیرابی روحی به وجود می آید و فرد هم دلیلش را نمی داند. فرد خود را مریض قلمداد کرده و فکر می کند که توان جنسی اش تحلیل رفته و با خود ارضائی سعی در بردن لذت جنسی می کند زیراکه فکر می کند دیگر همسرش قادر به ارضای روحی و جنسی وی نیست.

بهترین عامل برای تازه نگهداشتن طراوت جنسی این است که زمان را به عشق واگذار کنیم. در صورتی که بگذارید علاقه و عشق باعث کشش گردد روح شما سریعاً آماده می گردد. بدانید که برای 2 نفر، رابطه جنسی باید نهایت میزان ابراز علاقه به یکدیگر باشد و نه وظیفه زناشویی و یا عامل ارضای جسمی. شما باید برای پالایش روح و عشقتان از رابطه جنسی استفاده کنید و نه برای خلاص شدن از یک حالت فیزیکی. رابطه جنسی یک ابزار قدرتمند در خدمت روح برای ابراز علاقه می باشد نه یک وسیله برای ایجاد زنگ تفریح… پس بگذارید که کشش عشقی شما را وادار به ایجاد رابطه کند و نه فشار جسمی…در این صورت در هیچ مقطعی همسرتان برای شما تکراری نخواهد شد و شما همیشه در یک آرامش روحی قرار خواهید داشت…

اما نکته مهم تر: برخی مواقع فشارها و مشکلات زندگی در خارج از خانه (چه برای زن و یا مرد) آنها را نیازمند یک رابطه عاطفی با جنس مخالف می کند. در این هنگام نوازش، لامسه، بوسه و... بسیار مناسب است. اگر ادامه این ارتباطات عاطفی به سکس منتهی شد نگران نباشید و ادامه دهید...

وقتی سیب زمینی و تخم مرغ سم می شوند!

    نظر
سیب زمینی
حجیم کردن اندام‌ها از نظر فیزیولوژی به هیچ عنوان ورزش محسوب نمی‌شود.

این روزها جوانان برای افزایش حجم بدن از دستورات غذایی ویژه‌ای مانند مصرف زیاد تخم‌مرغ و سیب‌زمینی پیروی می‌کنند که این مسئله می تواند زمینه‌ساز بیماری‌های کبدی و کلیوی باشد.

محمدرضا وفا، متخصص تغذیه در مورد عوارض مصرف بی‌رویه مواد خوراکی مانند سفیده تخم‌مرغ در افرادی که ورزش می‌کنند اظهار داشت: تغذیه علم تعادل است و همه افراد چه معمولی و چه ورزشکارانی که به صورت حرفه‌ای و نیمه‌حرفه‌ای ورزش می‌کنند تعادل را در مصرف مواد خوراکی باید رعایت کنند و اگر این تعادل از یک حدی فراتر رود می‌تواند به شدت آسیب‌زا باشد.

وی با اشاره به اینکه شرایط ورزشکاران حرفه‌ای با بقیه افراد متفاوت است افزود: برخی ورزشکاران برای شکستن رکورد از یکسری مداخلات استفاده می‌کنند که الزاماً مترادف با سلامت فرد نیست و به ویژه در ورزش‌های سرعتی و قدرتی این مسئله بیشتر دیده می‌شود.

به گفته دانشیار دانشگاه علوم پزشکی ایران در تمام دنیا پس از اینکه افراد ورزش حرفه‌ای را کنار می‌گذارند سلامت آنها دچار مشکل می‌شود.

وفا در مورد افرادی که ورزش را به صورت نیمه‌حرفه‌ای دنبال می‌کنند، اظهار داشت: گاهی دیده می‌شود این افراد برخی غذاهای غیرمتعارف مانند مصرف روزانه 8 عدد سفیده تخم‌مرغ، یک یا دو کیلو سیب‌زمینی را به همراه انواع پودرها در رژیم غذایی خود قرار می‌دهند.

وی در مورد عوارض این گونه رژیم غذایی گفت: مواد غذایی پرپروتئین دارای ترکیب زیاد ازُته هستند که مصرف زیاد آن برای بدن سم محسوب می‌شود و اسیدهای آمینه حاصل از پروتئین‌ها باید توسط کبد دفع شود. همچنین کلیه‌ها مجبورند با کارکرد بیشتر آب زیادی را از بدن دفع کنند.

این متخصص تغذیه ادامه داد: به زبان ساده رژیم‌های غذایی نامتعارف بار زیادی را به کبد و کلیه تحمیل می‌کند و در صورت تداوم امکان بروز بیماری‌های جدی کبدی و کلیوی در این افراد وجود دارد.

این متخصص تغذیه با تأکید بر اینکه حجیم کردن اندام‌ها از نظر فیزیولوژی به هیچ عنوان ورزش محسوب نمی‌شود گفت: تحمیل یکسری مواد غذایی خاص به بدن تنها متابولیسم بدن را افزایش می‌دهد که ممکن است زمینه‌ساز چربی خون و در نهایت افزایش فشار خون شود.


چرا دایناسورها موجوداتی بزرگ بودند؟!

    نظر

چرا دایناسورها موجوداتی بزرگ بودند؟!

ادوارد کوپ، یک دیرینه‌شناس متخصص در علوم زیستی است. وی نظریه‌ای دارد که از آن به نام قانون کوپ یاد می‌شود. بر مبنای این نظریه، پروسه تکامل در طولانی‌مدت نشان داده موجودات کوچک...


ادوارد کوپ، یک دیرینه‌شناس متخصص در علوم زیستی است. وی نظریه‌ای دارد که از آن به نام قانون کوپ یاد می‌شود. بر مبنای این نظریه، پروسه تکامل در طولانی‌مدت نشان داده موجودات کوچک تمایل دارند به صورت موجوداتی بزرگ‌تر تکامل پیدا کنند. بتازگی تحقیقاتی برای محک زدن این فرضیه انجام شده که نشان می‌دهد این قانون تاحدودی در مورد دایناسورها صدق می‌کند.
جین هانت، سرپرست دپارتمان دیرینه‌شناسی موزه ملی تاریخ طبیعی واشنگتن در این زمینه می‌گوید: «برای مدت‌های مدید تصور می‌شد دایناسورها تنها نمونه موثقی اند که قانون کوپ را تائید می‌کنند، اما جالب اینجاست که سایر پستانداران عظیم‌الجثه نیز می‌توانند تا حدودی گواه این مطلب باشند.»
پروفسور هانت و همکارانش ریچارد فیتزجان از دانشگاه بریتیش کلمبیا و متیو کارانو از موزه ملی تاریخ طبیعی برای انجام آزمایش‌های بیشتر در این زمینه پیشقدم شدند. آنها استخوان ران آکافمور را به عنوان الگویی مورد بررسی قرار دادند.
سپس از داده‌های آکافمور در یک مدل آماری استفاده کردند تا بتوانند دو موضوع را مشخص کنند: نخست گرایش به تغییر اندازه در طول زمان و دوم این که آیا هیچ‌گونه محدودیت مشخصی برای جلوگیری از این تغییر اندازه وجود داشته یا خیر.
پروفسور هانت در ادامه افزود این که این قانون تا چه اندازه در مورد دایناسورها مصداق دارد، موضوعی بود که پس از دو سوال نخست باید به آن پرداخته می‌شد.
تیم تحقیقاتی پروفسور هانت، شجره خانوادگی دایناسورها را به دقت مورد بررسی قرار دادند و متوجه شدند برخی از گونه‌های دایناسورها در طول زمان بزرگ‌تر و بزرگ‌تر شده‌اند. به عنوان مثال، سراتوپسید و هادروسار ـ که هر دو علفخوار بوده‌اند ـ طی گذر زمان بزرگ‌تر شده‌‌اند. تیم تحقیقاتی، دایناسورهای با قدرت پرواز را از این تحقیق مستثنا کرد؛ چرا که مطالعات تکاملی نشان می‌دهد آنها به دلیل محدودیت‌ها و فشارهایی که برای پرواز با آن مواجه بوده‌اند، رفته‌رفته کوچک‌تر شده‌اند. و اما پرسش دیگر این که آیا محدودیتی برای اندازه وجود دارد یا خیر؟ نتایج نشان می‌دهد که در برخی موارد محدودیت‌هایی است و در برخی موارد نه.
به عنوان مثال در مورد سائوروپاد که یک دایناسور علفخوار با گردن‌دراز بوده یا در مورد اورنی توپاد هیچ نشانی از محدودیت وجود ندارد و همین امر باعث شده این نوع دایناسورها به عنوان عظیم‌الجثه‌ترین جانوران روی کره زمین شناخته شوند، اما یک مثال جالب دیگر در همین مورد تروپادها ـ که معروف‌ترین آنها تیرانوساوروس رکس است ـ ذکر می‌شود.
این دایناسورها قطعا با محدودیت‌های رشد بسیاری مواجه بوده‌اند چراکه حرکت روی دو پا می‌توانسته یک عامل بازدارنده وزنی مهم برای آنها تلقی شود.

خاطرات یک دختر دانشجوی دم بخت! (طنز)............

    نظر
خاطرات یک دختر دانشجوی دم بخت! (طنز)
دوشنبه اول مهر:امروز روز اولی است که من دانشجو شده ام. شماره ی کلاس را از روی برد پیدا کردم. توی کلاس هیچ کس نبود، فقط یک پسر نشسته بود. وقتی پرسیدم «کلاس ادبیات اینجاست؟» خندید و گفت...

 
دوشنبه اول مهر:امروز روز اولی است که من دانشجو شده ام. شماره ی کلاس را از روی برد پیدا کردم. توی کلاس هیچ کس نبود، فقط یک پسر نشسته بود. وقتی پرسیدم «کلاس ادبیات اینجاست؟» خندید و گفت:بله، اما تشکیل نمی شه(!)و دوباره در مقابل تعجبم گفت که یکی دو هفته ی اول که کلاس ها تشکیل نمی شود و خندید.
با اینکه از خندیدنش لجم گرفت، اما فکر کنم او از من خوشش آمده باشد؛ چون پرسید که ترم یکی هستید یا نه. گمانم می خواست سر صحبت را باز کند و بیاید خواستگاری؛ اما شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم زیاد نخندد!
***
دو هفته بعد، سه شنبه:امروز دوباره به دانشگاه رفتم. همان پسر را دیدم از دور به من سلام کرد، من هم جوابش را ندادم. شاید دوباره می خواست از من خواستگاری کند. وارد کلاس که شدم استاد گفت:"دو هفته از کلاس ها گذشته، شما تا حالا کجا بودید؟" یکی از پسرهای کلاس گفت:«لابد ایشان خواب بودن.» من هم اخم کردم. اگر از من خواستگاری کند، هیچ وقت جوابش را نمی دهم چون شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم زیاد طعنه نزند!
***
چهارشنبه:امروز صبح قبل از اینکه به دانشگاه بروم از اصغر آقا بقال سر کوچه کیک و ساندیس گرفتم او هم از من پرسید که دانشگاه چه طور است؟ اما من زیاد جوابش را ندادم. به نظرم می خواست از من خواستگاری کند، اما رویش نشد. اگر چه خواستگاری هم می کرد، من قبول نمی کردم؛ آخر شرط اول من برای ازدواج این است که تحصیلات شوهرم اندازه ی خودم باشد!
***
جمعه:امروز من خانه تنها بودم. تلفن چند بار زنگ زد. گوشی را که برداشتم، پسری گفت: خانم میشه مزاحمتون بشم؟ من هم که فهمیدم منظورش چیست اول از سن و درس و کارش پرسیدم و بعد گفتم که قصد ازدواج دارم، اما نمی دانم چی شد یخ کرد و گفت نه و تلفن را قطع کرد. گمانم باورش نمی شد که قصد ازدواج داشته باشم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم خجالتی نباشد!
***
سه هفته بعد شنبه:امروز سرم درد می کرد دانشگاه نرفتم. اصغر آقا بقال هم تمام مدت جلوی مغازه اش نشسته بود، گمانم منتظر من بود. از پنجره دیدمش. این دفعه که به مغازه اش بروم می گویم که قصد ازدواج ندارم تا جوان بیچاره از بلاتکلیفی دربیاید، چون شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم گیر نباشد!
***
سه شنبه:امروز دوباره همان پسره زنگ زد؛ گفت که حالا نباید به فکر ازدواج باشم. گفت که می خواهد با من دوست شود. من هم گفتم تا وقتی که او نخواهد ازدواج کند دیگر جواب تلفنش را نمی دهم، بعد هم گوشی را گذاشتم. فکر کنم داشت امتحانم می‌کرد، ولی شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم به من اعتماد داشته باشد!
***
چهارشنبه:امروز یکی از پسرهای سال بالایی که دیرش شده بود به من تنه زد؛ بعد هم عذرخواهی کرد، من هم بخشیدمش. به نظرم می‌خواست از من خواستگاری کند، چون فهمید من چه همسر مهربان و با گذشتی برایش می‌شوم؛ اما من قبول نمی‌کنم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم حواسش جمع باشد و به کسی تنه نزند!
***
جمعه: امروز تمام مدت خوابیده بودم؛ حتی به تلفن هم جواب ندادم، آخر باید سرحرفم بایستم. گفته بودم که تا قصد ازدواج نداشته باشد جواب تلفنش را نمی دهم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم مسئولیت پذیر باشد!
***
دوشنبه:امروز از اصغرآقا بقال 2 تا کیک و ساندیس گرفتم. وقتی گفتم دو تا، بلند پرسید چند تا؟ من هم گفتم دو تا. اخم هایش که تو هم رفت فهمیدم که غیرتی است. حالا مطمئنم که او نمی تواند شوهر من باشد. چون شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم غیرتی نباشد، چون این کارها قدیمی شده!
***
پنچ شنبه:  امروز دوباره همان پسره تلفن زد و گفت قصد ازدواج ندارد، من هم تلفن را قطع کردم. با او هم ازدواج نمی کنم؛ چون شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم هی مرا امتحان نکند!
***
دوشنبه:  امروز روز بدی بود. همان پسر سال بالایی شیرینی ازدواجش را پخش کرد. خیلی ناراحت شدم گریه هم کردم ولی حتی اگر به پایم هم بیفتد دیگر با او ازدواج نمی کنم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم وفادار باشد!
***
شنبه:  امروز یک پسر بچه توی مغازه ی اصغرآقا بقال بود. اول خیال کردم خواهرزاده اش است، اما بچه هه هی بابا بابا می گفت. دوزاریم افتاد که اصغرآقا زن و بچه دارد. خوب شد با او ازدواج نکردم. آخر شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم زن دیگری نداشته باشد!
***
یکشنبه: امروز همان پسری که روز اول دیدمش اومد طرفم. می دانستم که دیر یا زود از من خواستگاری می کند. کمی که من و من کرد، خواست که از طرف او از دوستم "ساناز" خواستگاری کنم و اجازه بگیرم که کمی با او حرف بزند. من هم قبول نکردم. شرط اول من برای ازدواج این است که شوهرم چشم پاک باشد!
***
ترم آخر :  امروز هیچ کس از من خواستگاری نکرد. من می دانم می ترشم و آخر سر هم مجبور می شم زن اکبرآقا مکانیک بشوم...

بنده ظرف دوماه نرخها را میبرم به زمان شاه!

    نظر
بنده ظرف دوماه نرخ‌ها را می‌برم به زمان شاه! (شعر طنز)
بنده بعد از آمدن در عرض یک ماه و دو ماه . نرخ مایحتاج تان را می‌کنم چون عهد شاه

ناصر فیض در تهران امروز نوشت:

بنده بعد از آمدن در عرض یک ماه و دو ماه
نرخ مایحتاج تان را می‌کنم چون عهد شاه

پوشش آزاد است در این مملکت،باید جوان
هر چه می‌خواهد بپوشد،چارخانه، راه راه

می‌کنم آزادشان از بحر و وزن و قافیه
شاعران را غرق خواهم کرد در بحر رفاه

ماه را می‌آورم روى زمین تا شاعران
ذوق‌شان هر شب بجوشد در تنور داغ ماه

شاعران را واقعا با هم برادر می‌کنم
تا نیفتد یوسف شعر کسى دیگر به چاه

روز باید روز باشد اینکه خیلى روشن است
شب نباید باشد اصلا این قدر زشت و سیاه

جاى دانشگاه زایشگاه بر پا می‌کنم!
تا نگردد ملت ایران پس از این زا به راه

کاه را چون کوه خواهم کرد در عرض دو سال
گر چه شد در هشت سال پیش گاهى کوه، کاه

فقر را حل می‌کنم در چاى و مى‌نوشم چو آب
مشکل فقر وطن حل می‌شود با این گیاه

نان اگر یک جور باشد،نیست لازم بعد از این
وقت مردم در صف انواع نان گردد تباه

تا بگریانم تمام دشمنان را زار زار
چاره اى جز این نمى‌بینم بخندم قاه قاه

پارسى را پاس خواهم داشتن با این روش!
شیر پاک از دامداران مى‌خرم اندر پگاه

با گناهى مرتکب را می‌کنم فورا دراز
تا به آسانى نگردد هیچ‌کس گرد گناه

سلطه اشراف را کم می‌کنم با اقتدار
دزد، پیش از دستگیرى گر چه باشد پادشاه

مردم ما را گزینش نیست لازم، مى‌توان
هر چه را فهمید از سیماى شان در یک نگاه

رأى‌تان با هر که باشد،باشد اما بنده نیز
آدمى هستم که هرگز نیستم دنبال جاه

هر کسى جز من در آید از دل صندوق‌ها
اشتباه است اشتباه است اشتباه
گردآوری: گروه سرگرمی سیمرغ
www.seemorgh.com/entertainment
منبع: روزنامه تهران امروز

بانویی که کنار کی روش نشسته چه کسی بود................

    نظر

بانو

کارلوس کی‌روش، سرمربی تیم ملی کشورمان که به خاطر محرومیت حق نشستن روی نیمکت را نداشت از جایگاه ویژه نظاره‌گر این بازی بود.

هلنا کاستا، مربی پرتغالی تیم فوتبال بانوان ایران نیز در کنار کی روش حضور داشت و این بازی را تماشا می کرد.


حاشیه دیدار ایران و لبنان....

    نظر

ایران و لبنان

‌محمدرضا عارف نامزد انتخابات یازدهم ریاست جمهوری که از حضور در انتخابات انصراف داد برای مسابقه ایران و لبنان به ورزشگاه آزادی آمد.

* وزیر ورزش بعد از پیروزی مقابل لبنان به علی کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال تبریک گفت و او را در آغوش گرفت.

*علی کریمی بعد از پایان بازی راهی رختکن شد تا با بازیکنان صحبت کند.

*جواد نکونام پیراهن خود را به یک جانباز داد و یک پرچم ایران بر روی دوش خود انداخت وی همچنین یک پیراهن به تماشاگران اهدا کرد.

 * در دقیقه 35 کارلوس کی‌روش سرمربی تیم ملی نسبت به اینکه بازیکنان لبنان خود را به زمین می‌انداختند، اعتراض داشت و کارت بازی خود را و یک شیشه بطری آب را محکم بر زمین کوبید که این امر باعث شد داور چهارم به او تذکر دهد.

* بعد از اینکه گل اول را محمدرضا خلعتبری به ثمر رساند خانلری پیراهنی را به مسعود شجاعی داد که شجاعی به همراه خلعتبری این پیراهن را جلوی دوربین‌ها به نمایش گذاشتند که روی این پیراهن یادی از امید عباسی آتش‌نشان فداکار شده بود.

* در نیمه اول کارلوس کی‌روش از هواداران درخواست کرد تا تیم ملی را بیشتر تشویق کنند.

* در نیمه اول تنها یک عکاس پشت دروازه تیم فوتبال ایران حضور داشت و تمام عکاسان دیگر پشت دروازه لبنان قرار داشتند.

* بوکر سرمربی تیم ملی فوتبال لبنان نسبت به عملکرد خط دفاعی‌اش معترض بود و در چند صحنه به آنها گوشزد می‌کرد که از خط وسط زمین جلوتر نرود.

* نزدیک به 95 هزار نفر در ورزشگاه حاضر شدند و تقریبا ورزشگاه تکمیل شده است.

* هادی ساعی برای حمایت از تیم ملی به ورزشگاه آمد. ساعی گفت امیدوارم بازیکنان تیم ملی به موفقیت برسند و بتوانند به جام جهانی بروند این کار با حمایت از تیم ملی امکان‌پذیر است.

* دهقان نماینده سابق مجلس شورای اسلامی به ورزشگاه آمد. او زمانی که می‌خواست به جایگاه ویژه برود با برخورد بد مسئولین روبرو شد و به همین خاطر با ناراحتی ورزشگاه را ترک کرد.

* بعد از گل اول ایران محمدرضا عارف و علی کفاشیان خوشحالی جالبی کردند. بعد از این خوشحالی هواداران عارف را مورد تشویق قرار دادند.

* دروازه‌بان ذخیره لبنان (حسین آوادا) بین دو نیمه مشغول نماز خواندن روی زمین چمن شد.

* بین دو نیمه تماشاگران کارلوس کی‌روش را تشویق کردند.

* آندرانیک تیموریان در پایان نیمه اول دچار مصدومیت جزئی شد و حقیقی بغل او را گرفت تا به رختکن برود.

* حضور علی کریمی در جایگاه ویژه باعث دردسر شد. هواداران قصد داشتند با علی کریمی عکس یادگاری بگیرند و همین امر باعث شده بود تا در قسمت جایگاه ویژه ازدحام زیادی صورت بگیرد.

* نیمکت‌نشینان لبنانی پس از پایان بازی نسبت به حرکت محمدرضا خلعتبری که پس از به ثمر رسیدن گل از جلوی آن شروع به دویدن کردند، اعتراض داشتند.

*‌محمدرضا عارف نامزد انتخابات یازدهم ریاست جمهوری که از حضور در انتخابات انصراف داد برای مسابقه ایران و لبنان به ورزشگاه آزادی آمد.