سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

ایمون زاید آبروی فوتبال ایران را برد...........

    نظر

ایمون زاید

مهاجم سابق پرسپولیس و آلومینیوم هرمزگان علاقه ای به بازگشت به فوتبال ایران ندارد.



ایمون زاید 29 ساله که فصل گذشته در باشگاه آلومینیوم هرمزگان توپ می زد، در گفتگو با سایت thescore از شرایط سخت بازی کردن در فوتبال ایران حرف زده است. او گفته: «من 1.5 سال در ایران بودم و نمی دانم که دوباره به این کشور برمی گردم یا نه. هیچ مشکلی با زندگی در ایران و مردم این کشور ندارم اما بازی کردن در ایران بسیار سخت است.»

ایمون زاید از برخورد مدیران باشگاه آلومینیوم در هنگام ترک این تیم بسیار ناراحت است. زاید می گوید: «باشگاه های ایرانی به دلایل خاصی برای پرداخت حقوق بازیکنانشان مشکل دارند. وقتی به انتهای فصل می رسی، باید برای گرفتن طلبت با باشگاه ها مذاکره کنی چون قرارداد فوتبالی در ایران هیچ معنایی ندارد و اگر 70-60 درصد پولت را گرفته باشی، خیلی خوش شانس بوده ای چون آنها قوانین خودشان را دارند.»

وی در پایان گفت: «موقع صحبت با مدیران آلومینیوم، آنها گفتند که تنها 30 درصد رقم قراردادم را پرداخت کردند و وقتی مخالفت مرا دیدند، تهدیدم کردند که پاسپورتم را نمی دهند. مجبور بودم برای خروج از ایران با خواسته آنها کنار بیایم و چنین اتفاقاتی بازگشت من به فوتبال ایران را بعید می کند.

توپ ویژه جام کنفدراسیون ها.............

    نظر

توپ ویژه

مسابقات جام کنفدراسیون ها از تاریخ 15 تا 30 ژوئن (25 خرداد تا 9 تیر) برگزار می شود.


اطلاعات جالب در مورد توپ رسمی جام کنفدراسیون ها وجود دارد.
نام توپ بازی کافوسا "Cafusa" است، مرکب از کلمات کارناوال، ((فوتبال  و سامبا)). در این توپ از تکنولوژی عبور توپ از خط  دروازه به همراه 14 دوربین با سرعت بالا از سیستم  4D بهره می برد که در هنگام گل شدن به صورت ارسال سینگال هایی و هشدار اطلاع رسانی می کند.
مسابقات جام کنفدراسیون ها از تاریخ 15 تا 30 ژوئن (25 خرداد تا 9 تیر) برگزار می شود.






10راهکار برای اینکه بعدخرید مایحتاج خانه سکته نکنید!

    نظر

زندگی خرج دارد،خرد ، کلان، خوراک و... . بعضی وقت ها خرج خرید مایحتاج زندگی سربه فلک می کشد و بعد از خرید برخی از افراد را اگر اغراق نباشد تا مرز سکته پیش می برد. در این گزارش می کوشیم کاری کنیم که کمتر بترسید!

به گزارش بانکی دات آی آر، انجام هرکاری نیاز به تجربه و تخصص دارد و اگر اصولی کار کنید شاق ترین امور هم شیرین می شود پس به تجربیات بزرگ تر ها احترام بگذارید.

برای یک خرید خوب لازم است:

1. گرسنه نباشید

وقتی برای خرید مایحتاج زندگی به بازار می روید حتما یک وعده غذایی ساده خورده باشید. گرسنگی و خرید ترکیب نا خوش آیندی است که پشیمانی به بار می آورد.

بارها دیده شده که خیلی افراد هنگام خرید چیزهایی می خرند که بعدا پیشیمان می شوند،گرسنگی و هیجان آنی ناشی از آن می تواند باعث شود چندین برابر نیازتان خوراکی بخرید.

2. عمده خرید کنید

بعضی کالا ها مصرف مداوم دارند. مثلا دستمال کاغذی ، لوازم شوینده و... این نوع کالاها که تاریخ مصرف طولانی مدتی هم دارند در بسته های بزرگ تر و چند لیتری بخرید تا هزینه هایتان کاهش یابد.

3. دوست داشتن کافی نیست

در بسیاری موارد وقتی از افراد به ویژه خانم ها دلیل برخی خرید هایشان را جویا می شوید تنها پاسخی که می شنوید دوست داشتن است. اما دوست داشتن کافی نیست. برای یک خرید موفق باید برای هر خرید دلیل منطقی داشته باشید.

4.از بورس کالاها خرید کنید

خرید از عمده فروشی ها یا به عبارتی بورس کالا ها به صرفه تر است وقتی وارد مکانی می شوید که چندین و چند فروشگاه بایک زمینه کالا مشغول کارند، فضای رقابتی حاکم است و قیمت ها شکسته خواهد شد. درغیر اینصورت می توان انتظار داشت در بازارهای انحصاری خریدار زیان ببیند.

5.مارک ها را فراموش کنید

برخی برند های مشهور برای حفظ پرستیژ کاری اقدام به فروش کالا با قیمت های بالا می کنند. این درحالیست که شما می توانید خیلی از کالاهای باکیفیت را با قیمتی باورنکردنی تهیه کنید. فقط چون برند مشهوری ندارند. پس لطفا قید مارک های پوشالی رابزنید.

6. خرید آنلاین

برخی فروشگاه های آنلاین برای جلب مشتری تخفیف های خوبی می دهند به آنها هم سری بزنید.

7. خرید خارج از فصل

یک پالتو و بارانی در فصل تابستان خریدار ندارد پس فروشنده تخفیف خوبی برای فروشش می دهد. پس بدنیست خرید خارج از فصل را هم در برنامه کارتان قرار دهید. به نظر کارساز می آید.

8.جستجو گر باشید

معمولا کالاهایی که تاریخ مصرف کوتاهی دارند را می توان به قیمت مناسبی خرید البته اگر حواستان جمع باشد و چشم تیز بینی داشته باشید.

فروشندها از ترس از بین رفتن کالاهای به ویژه خوراکی خیلی خوب تخفیف می دهند مخصوصا اگر تاریخ انقضایش نزدیک باشد. پس این بار موقع خرید به این نکته توجه بیشتری کنید

9.هیچ کس از چانه زدن ضرر نکرده

برای خرید مناسب در مورد قیمت کالا چانه بزنید. هیچ کس از چانه زدن ضرر نکرده شاید تخفیف خوبی گرفتید.

10.دست جمعی خرید کنید

فروشندگان از خریدارانی که چند کالا می خرند استقبال می کنند پس با دوستانتان خرید کنید تا بتوانید تخفیف بگیرید.


داستان زنی که سوسک ثروتمندش کرد!

    نظر

هیچ کس نیست که نداند راز موفقیت در فعالیت اقتصادی، تمرکز روی نیاز مخاطب است، بااین حال تنها بعضی ها هستند که درست به هدف می زنند. شکوه السادات هاشمی یکی از کسانی است که نامش میان زنان موفق ایران ثبت شده و شما همین جای مطلب باید بپرسید : «چرا؟» که پاسخش می شود این : او تلاش کرد مشکل بزرگش را حل کند و از آنجایی که این مشکل برای تمام زنان جهان وجود دارد، تبدیل به یکی از ثروتمندترین زنان ایران شد. حالا باید بپرسید:« چطوری؟!» و ... سوسسسسسسسسسسسسسسسسسک!

 

به همین راحتی!

بیشتر زنان از سوسک می ترسند در حد مرگ. شکوه السادات هاشمی از همین نقطه ضعف استفاده کرد و به ثروت رسید. داستانش را بخوانید و یاد بگیرید تا با دقت روی اطرافتان و البته اطرافیان، حتی در دشوارترین شرایط اقتصادی هم می توانید به موفقیت برسید.

آشنایی با بازار کار

31،41سالم بود که یک آگهی دیدم و جذب آن شدم. آموزشگاه اقتصاد ایران در میدان فردوسی، به مناسبت تاسیس اش اعلام کرده بود که دفترداری، حسابداری، منشی گری و تایپ فارسی و لاتین را رایگان درس می دهد. این اطلاعیه بهانه ای شد که من به آنجا بروم و این دوره ها را ببینم. البته در یادگیری آن دوره ها زیاد موفق نبودم ولی با این حال گواهینامه اش را گرفتم. این دورانی بود که پدر کم کم داشت موقعیتش ضعیف می شد و شرایط سختی برای خانواده به وجود می آمد. نزدیک خانه ما یک نمایندگی ایران ناسیونال وجود داشت که در سال 64 تاسیس شده بود. آقایی به نام محمدرضا کلانتری، آن موقع قطعات پیکان را تولید می کرد. من با درخواست از وی و کمکش، در جایی مشغول به کار شدم. سال 94 بود. یادم هست روز اول مهر بغض کرده بودم وقتی می دیدم بچه ها به مدرسه می روند و من باید سرکار بروم. رفتن من به سرکار، مقارن با روز اول مهر شده بود. نزدیک به 2 ماه در تعمیرگاه شماره 81 ایران ناسیونال، در خیابان هفده شهریور شمالی فعلی کار کردم. از آنجا که بیرون آمدم فقط یک روز بیکار بودم. زنگ زدم به جایی و گفتم آیا شما «کاردکس من» می خواهید؟ کاردکس من کسی بود که موجودی های لوازم یدکی را در برگه هایی وارد و خروجی ها را خارج می کرد. 3،4 سال هم در جای جدید کار کردم و همزمان با آن درس هم می خواندم. کلاس هفتم بودم که 5،6 تا تجدید آوردم و شوکه شدم. مگر می شد من تجدید آورده باشم؟ تجدیدهایم به این دلیل بود که مادرم می گفت باید همه کارها را انجام بدهم و بعد کتاب یا درس بخوانم. خانواده ما هم خانواده شلوغی شده بود. 2زن پدرم با هم زندگی می کردند و مدام با هم درگیری داشتند. بعدتر پدرم صلاح دید که آنها را از هم جدا کند.


روزها کار می کردم و شب ها درس می خواندم. در کلاس دهم همان بلای کلاس هفتم سرم آمد و بعد دوباره به خودم آمدم و تا دیپلم همه درس ها ، به خصوص درس های ریاضی نمره هایم بالا بود. در سال 54 در همان محیط کار با آقایی آشنا شدم و ازدواج کردم. ماجرای ازدواج ما هم طولانی است. وی قبل از آن ازدواج کرده و دو بچه داشت. به سفارش پدرم، قرار بود من آن بچه ها را قبول نکنم اما در یک مقطع دیدم لازم است و قبول کردم. 2 بچه شوهرم داشت و 4 بچه هم خودم به دنیا آوردم. در همین شرایط هم هر سال در دانشگاه شرکت می کردم و قبول هم می شدم اما خانواده موافقت نمی کردند. زندگی ادامه داشت تا سال 73 که مقطع دیگری از زندگی ام شروع شد.

حمله سوسک ها به ساختمان

من اصولا زن بی نظمی نبودم که زندگی ام را کثیف اداره کنم، اما ساختمان ما یک ساختمان قدیمی در حوالی نارمک بود که سوسک زیادی داشت چون این ساختمان همجوار با یک حمام عمومی و رودخانه بود. مانده بودیم چه کار کنیم که این سوسک ها از بین بروند. اعضای خانواده با هم فکر می کردیم و با همسایه ها بررسی می کردیم، اما نمی شد. کتاب ها را بررسی و از سوسک کش های مختلف استفاده می کردیم اما مشکل حل نمی شد.

کشف فرمول سوسک کش

به نظرم عوامل زیادی در موفقیت آدم ها تاثیر می گذارد. این نیست که بگوییم، اگر یک نفر خلاق و مبتکر باشد، حتما موفق می شود. خلاقیت هم مسئله خیلی مهمی است اما تنها عامل نیست و عوامل مهمی در این مسئله دخیل هستند. یکی از آنها عوامل روانی و انسانی آن است که آدم ها خالص باشند. وقتی آدم ها روح خود را درگیر دروغ، سخن چینی، خیانت، بدجنسی، بدذاتی، غیبت و ... نکنند و درون شان خالص باشد، خداوند به آنها پاداش هایی می دهد و آنها را به راه های خوبی راهنمایی می کند. اول دنبال ماده ای بودم که سوسک های خانه خودمان از بین برود. از هرچه که استفاده می کردیم، سوسک ها از بین نمی رفتند. ساکنان ساختمان ما از لحاظ مالی قوی نبودند با این حال حاضر شدیم کل ساختمان را یکی، دو بار سم پاشی کنیم. ساختمان یکی، دو روز بوی گند سم می داد ولی بعد از این یکی، دو روز، باز سر وکله سوسک ها پیدا می شد. در ذهنم بود که باید کاری انجام دهم و به صورت اتفاقی و با آزمون و خطا به ترکیبی رسیدم که سوسک ها را نابود می کرد. نه، بهتر است بگویم ترکیب من سوسک ها را امحا می کرد.

من هم مثل ادیسون

خیلی از کارهایی که بشر انجام داده از سر اتفاق است. بشر به صورت اتفاقی آتش را کشف کرد، ادیسون از سر اتفاق لامپ را ساخت. من هم از سر نیاز به فرمول خمیر سوسک رسیدم. شکل رسیدن به فرمول هم جالب بود. وقتی قورمه سبزی درست می کنید، یک نفر در آن آبغوره می ریزد، یکی آبلیمو، دیگری اسفناج هم استفاده می کند و هرکس مطابق با ذائقه و سلیقه اش قورمه سبزی را درست می کند. یک نفر هم هست که می گوید چطور می شود از همه اینها استفاده کنم. او تن نمی دهد به اینکه کاری را که همه انجام داده اند، انجام بدهد. اگر کسی به مزه معمول و متداول قورمه سبزی تن ندهد، به قورمه سبزی خیلی خوشمزه تری می رسد.

ثبت اختراع

یکی، دو سال طول کشید تا توانستم تاییدیه بگیرم؛ گواهی نوآوری از سازمان پژوهش های علمی و صنعتی و گواهی غیر سمی بودن فرمول. در آن گواهی نوشته شده بود: «این خمیر بدون استفاده از سموم ساخته شده و برای انسان هم هیچ مسمومیتی ندارد.» من موفق شده بودم این خمیر را ثبت اختراع کنم. از همان اول اسمش را امحا ثبت کرده بودم چون یک بار استفاده از این خمیر باعث می شود که سوسک محو شود و حتی جنازه اش هم توی محیط نیفتد. این از مزیت های آن است چون از جنازه سوسک پروتئین مضری آزاد می شود. سوسک ها وقتی خمیر ما را می خورند یک حالت تشنگی به آنها دست می دهد و می روند توی راه آب ها و از بین می روند. اسم امحا یک اسم با مسما و خوب بود. وقتی رفتم لوگو را طراحی کنم، به آقایی که آن را طراحی می کرد، گفتم: این لوگو را خیلی خوب طراحی کن، چون این اسم یک روزی اسم خیلی مهمی در ایران می شود.

ماجرای عرضه و تقاضا

وقتی آن ماده را درست کردم و دیدم سوسک های خانه ام از بین رفت، نگفتم این خمیر مال خودم باشد. مدام این خمیر را می ساختم و به در و همسایه می دادم. به شاگردان کلاس صبحگاهی و معلم های مدرسه ای که کار می کردم هم دادم. هر کس می گفت خانه ام سوسک دارد، می گفتم من یک ماده درست کردم که سوسک ها را از بین می برد. یک شب در خانه مان صحبت شد، همسرم گفت می توانید با بچه های تیم کوهنوردی جمع شوید و این را در قوطی بریزید و بفروشید اما من همین طور درست می کردم و به متقاضیان می دادم تا اینکه تقاضا آنقدر زیاد شد که من به این نتیجه رسیدم که باید سفارش بگیرم و تولید کنم.


وام برای توسعه

آن موقع سازمان پژوهش ها به کسانی که این گواهینامه را می گرفتند وام می داد. صندوق توسعه تکنولوژی به مخترعین، مبتکرین و مکتشفین وام می داد و من هم این وام را گرفتم. البته وامی که برای من 21 میلیون تصویب شده بود، شد 4میلیون. یک وام دیگر گرفتم با عنوان « طرح اعطای کمک های فنی و تکنولوژی» از وزارت صنایع که همیشه دعای شان می کنم. بدون بهره و بدون هیچ اذیت و آزاری این وام را به من دادند و من با قسط اول این وام توانستم در فیروزکوه سوله بخرم و کارم را گسترش بدهم.

خدا مرا دوست دارد

با وجود آنکه به من توصیه شده بود که شرکت نزنم، شرکت زدم و با همسرم شریک شدم اما بعدا مشکلاتی به وجود آمد. نزدیک بود دوباره صفر شوم اما خدایی که جایزه را به من داده بود، دوباره به من کمک کرد. دوباره از پستوی دفترم شروع کردم و البته این دفعه پول داشتم. رفتم یک همزن خمیر نانوایی خریدم و آنجا شروع به کار کردم. لطف خدا به من این بود که آن موقع که اسم را ثبت می کردم، این اسم را به نام شرکت نکرده بودم.

وقتی که به وزارت بهداشت می رفتم که مجوز بگیرم، نوشت: «حسب ارائه مدارک و محصول توسط شکوه السادات هاشمی، چون از سموم استفاده نشد، مشمول اخذ مجوزهای بهداشتی نیست.» در بحبوحه مشکلات ما، وزارت بهداشت گفته بود که باید پروانه ساخت بگیرید و معلوم شده بود که این سوسک کش چقدر کارایی دارد. ما توانسته بودیم سوسک های همه جا را ریشه کن کنیم. دیده بودند کم کم داریم سوسک زندان ها، اداره ها، اداره های دولتی، بهزیستی ها که نمی توانستند معلولان را تکان بدهند و همین طور زندان ها را ریشه کن می کنیم، بنابراین گفتند باید مجوز بگیرید و مجوز را به کسی می دادند که اسم فرمول به نام او بود، یعنی شکوه السادات. در آذر سال 81 یک شرکت تازه به نام «توره شیمی پارس» تاسیس کردم و دوباره بلند شدم. الان حدود 50 پرسنل دارم. اول در ناحیه صنعتی حاجی آباد بودم و بعد در شهرک صنعتی ایوانکی یک کارخانه را خریدم و الان آنجا کار می کنم. کارخانه خوبی است. همه چیز را هم مکانیزه کردم.

فرآیند تولید خانگی

در خانه یک لگن داشتم که جنس آن از روی بود و توی آن لباس 8 نفر را می شستم و با همه این کارها و مسئولیت ها که داشتم در همین لگن خمیر امحا درست می کردم و توی تیوپ های آکواریوم می ریختم و با دم باریک ته آن را می بستم و توی پلاستیک هایی که از پله های نوروز خان می خریدم، می ریختم. بروشور هایی هم درست می کردیم و کنار این خمیر ها می گذاشتیم. البته آن موقع دیگر در خانواده هم به من کمک می شد و آنها هم در پیشرفت کار تاثیر داشتند. من نمی خواهم بی انصاف باشم و بگویم همه کارها را خودم می کردم.

آفتاب


شرکت هایی که کار کردن در آنها آرزوی خیلی هاست ............

    نظر

استخدام در یک مجموعه موفق و صاحب نام آرزوی خیلی هاست در این گزارش فهرستی از بهترین شرکت ها که خیلی ها در پی استخدام در آنها هستندرا می بینید.
BMW

ب ام و، در طول سه سال گذشته 15 کارفرمای خوب داشته است. این کمپانی برای مهندسان مشتاق و بلندپرواز بهترین مکان محسوب می شود. BMW تنها شرکت غیر تکنولوژی است که در فهرست یونیورسام به عنوان یکی از 5 شرکت برتر که مهندسان دوست دارند برای آن کار کنند، قرار دارد. ب ام و یکی از با ارزش ترین برندهای دنیا است و کلاس بالا، عملکرد و استایل عالی نیز دارد. کیفیت و کلاس این کمپانی به گونه ای است که خیلی ها افتخار می کنند برای آن کار کنند. این کارخانه در طول ماه های گذشته درآمد خوب و حدود 16 درصد سود خالص داشته است.
LOréal

در 9 ماه نخست سال 2012 میلادی، اورئال اعلام کرد حدود 10.9 درصد رشد فروش نسبت به دوره مشابه در سال گذشته داشته است. مدیر عامل و مدیر اجرایی این شرکت دلیل فروش بالای این شرکت لوازم آرایش را خلاقیت آن دانسته است که در سال 2011 میلادی نیز در میان 100 کمپانی خلاق دنیا قرار داشت.

Apple

 

اینتربرند، شرکت اپل را در مقام دومین برند ارزشمند دنیا و پس از کوکاکولا رتبه بندی کرده است که بیش از 76 میلیارد دلار ارزش دارد. البته BrandZ ارزش کمپانی اپل را حدود 183 میلیارد دلار تخمین زده است که گران ترین شرکت دنیا می شود. کارمندان اپل از اینکه آنجا کار می کنند بسیار خرسند و مفتخر هستند. به گفته Glassdoor، اپل دهمین کمپانی آمریکایی است که کارمندان آن بسیار راضی هستند و آن را بهترین مکان برای کار می دانند. این کمپانی با فروش آی فون و آی پدهای خود در طول 5 سال گذشته حدود 200 درصد رشد فروش داشته است.

.? Goldman Sachs

Goldman Sachs ، بانکی است که به کارمندان خود حقوق بالایی می دهد. در شش ماه نخست سال 2012 میلادی، این بانک به طور میانگین حدود 225789 دلار به هر کارمند خود حقوق داده است. به همین دلیل، در لیست بهترین و محبوب ترین شرکت های دنیا برای کار قرار دارد.



کوکاکولا

کوکاکولا یک برند بسیار مشهور است که همه نوشابه های آن را می شناسند. ارزش این کمپانی نامدار حدود 78 میلیارد دلار آمریکا و نام آن بیش از هر برند و شرکت دیگری در جهان شناخته شده و معروف است. کارمندان این شرکت نیز از امکانات و محیط خوب این شرکت که در بیش از 200 کشور دنیا شعبه دارد بسیار راضی و خرسند هستند و خوبی این شرکت را می توان در رشدی که همیشه در طول 50 سال گذشته داشته است به خوبی درک کرد.
J.P. Morgan

این موسسه در بحران اقتصادی و رکود وضعیت املاک در آمریکا توانست به خوبی روی پای خود بایستد و ورشکست نشود. این موسسه خیلی قوی تر از دیگر بانک ها خود را نشان داده است. هنگامی که دیگر بانک ها در طول بحران اقتصادی دچار وضعیت نابسامانی شدند، J.P. Morgan رشد بیشتری کرد. در خلال سیاست های مالی سال های 2008 و 2012، این موسسه آمار خود را تا 65 هزار افزایش داد. مردم برای این موسسه بانکی و سرمایه گذاری ارزش بسیاری قائل هستند و دوست دارند در آنجا مشغول به کار شوند.

PricewaterhouseCoopers

در طول سه سال گذشته، کمپانی PricewaterhouseCoopers به عنوان یکی از محبوب ترین شرکت ها در میان دانشجویان تجارت بوده است. این موسسه یکی از یکصد کمپانی برتر دنیا نیز شناخته شده است. یکی از دلایل محبوبیت زیاد این شرکت این است که در روزهای تعطیل حقوق خوبی پرداخت می کند و برای مادران باردار نیز برنامه های خوبی دارد. کارمندان دوست دارند در این شرکت کار کنند زیرا شرکت برای آنها ارزش و اعتبار بسیاری قائل است.
Ernst & Young

کمپانی Ernst & Young یکی از چهار موسسه اعتباری بزرگ جهان است اما این شرکت صنایع متنوع و بسیاری را تحت پوشش دارد از جمله باید به بانک ها، صنعف نفت، تکنولوژی، املاک و ... اشاره کرد. Ernst & Young به دیگر کمپانی ها کمک می کند تا مالیات و نیازهای اصلی خود را پرداخت و برطرف کنند و مشاوره های سودمندی به کمپانی های مختلف جهان همچون برزیل، چین، هند و آفریقا می دهد. در سال 2012 میلادی مجله فوربس این کمپانی را به عنوان بهترین موسسه اعتباری دنیا معرفی کرد.
Deloitte

در طول سه سال گذشته، Deloitte یکی از بهترین و محبوب ترین شرکت هایی بوده است که کارمندان آرزوی کار در آنجا را دارند. این موسسه که به دیگر شرکت ها مشاوره های سودمند می دهد، بیش از 56 هزار کارمند در سراسر دنیا دارد و ارزش و اعتبار آن حدود 13 میلیارد دلار در ایالت متحد آمریکا است. به گزارش فورچون، Deloitte یکی از یکصد برند مطرح دنیا برای استخدام است.

مایکروسافت

در کنار اپل، گوگل و موسسه ماشین های تجاری بین المللی، موسسه مایکروسافت یکی از 5 برند برتر دنیا برای استخدام است. این کمپانی با ارائه محصولاتی همچون ویندوز، ایکس باکس، اسکایپ، آفیس و ... میان دانشجویان و علاقه مندان فناوری محبوبیت ویژه ای دارد. از سال 1998 میلادی، مایکروسافت هر ساله در فهرست بهترین شرکت ها برای کار و استخدام قرار دارد. سهام این کمپانی در طول 12 ماه گذشته حدود 13.8 درصد افزایش داشته است.
Procter & Gamble



این کمپانی که تولید کننده خمیردندان Crest و پودر رختشویی Tide است و بسیاری محصولات بهداشتی و آرایشی دیگر، موقعیت های بسیاری خوبی برای فارغ التحصیلان در بخش های مختلف است. این شرکت در ماه فوریه اعلام کرده است قصد دارد حدود 5700 موقعیت کاری را در طول 4 سال آینده کاهش دهد تا بتواند حدود 10 میلیارد دلار از هزینه هایش را کاهش دهد.
KPMG

KPMG برای سومین سال متوالی است که به عنوان یکی از بهترین شرکت ها برای کار و استخدام معرفی می شود. این شرکت دومین شرکت محبوب دانشجویان است. مدیر آن، مایکل اندرو می گوید: «جذب فارغ التحصیلان برجسته دانشگاه ها باعث کشف استعدادهای برتر و استفاده از مهارت های خوب آنها در راستای موفقیت بیشتر است.»این شرکت از ممیزی، مشاور و خدمات مالیاتی خود در سال های 2010 و 2011 میلادی حدود 20 میلیارد دلار درآمد داشته است.

گوگل

گوگل یکی از بهترین و محبوب ترین شرکت ها برای کارمندان است و 4 سال متمادی است که این لقب را با خود دارد. در فهرست بهترین شرکت ها برای کار کردنِ مجله فورچون نیز این شرکت در صدر همه شرکت ها قرار دارد. این کمپانی در شعبه اصلی خود انواع تفریحات و سرگرمی ها همچون سالن بولینگ، زمین بولینگ روی چمن و 25 کافه دارد. در این شرکت هیچ محدودیت پوششی وجود ندارد و کارمندان با لباس راحتی هم می توانند پشت میز خود کار کنند. گوگل حدود 128336 دلار در سال 2012 میلادی به کارمندان خود حقوق داده است.

مرکز توسعه آموزش‎های مجازی پارس

مرکز آموزش مجازی پارس قوی‎ترین مرکز آموزش مجازی در ایران، برگزار کننده دوره‎های آموزشی کوتاه مدت مجازی از راه دور یا همان آموزش الکترونیکی با اعطای مدارک مورد تایید می‎باشد.


خاطرات تان را دانلود و بعدا بازیابی کنید!

    نظر

آیا بشر امکان آپلود و ذخیره خاطرات خود را همانند داده های دیگر درکامپیوتر خواهد داشت؟ به گفته دانشمندان این در دهه های آتی امکان پذیر خواهد شد و می توانیم با استفاده از روش هایی خاطراتمان را ذخیره و در آینده آنها را باز یابی کنیم. این نوع ادغام بین تکنولوژی کامپیوتر و مغز انسان بخاطر یافته های جدید عصب شناسان است که بخوبی با علم کامپیوتر و هوش مصنوعی می توان آن را پیاده سازی کرد.

Ted Berger عصب شناس دانشگاه Southern California گفت،”این مساله در حال حاظر خارج از توانایی هایمان است اما ما درحال تلاش برای یافتن راهی هستیم تا به روشی برای برگرداندن ویژگی های مغز دسترسی یابیم.” Bergerm و Sam Deadwyler با نصب حافظه در مغز موش ها و شبیه سازی بخش های مشخصی از هیپوکامپ با سیگنال های الکترونیکی سعی در یافتن اطلاعات جدید در این باره دارند.

Berger گفت ما قادریم در اثر بلاک کردن حافظه، هیپوکامپ را غیر فعال کنیم و سپس بطور الکتریکی بخش خاصی را برای ایجاد حافظه جدید شبیه سازی کنیم. ما نشان دادیم که این شیوه در میمون ها و موش ها کار می کند و فکر می کنیم که میتوان این را روی انسان ها نیز پیاده کرد. در موسسه Massachusetts گروهی توسط Ed Boyden برای ساخت ابزار جدید برای کاوش مغز ایجاد شده است.

امسال، Boyden و همکارانش پروتئین جدیدی را در جلبک ها کشف کردند که قادر است نور را به برق تبدیل کند. وقتی این پروتئین با نام channelrhodopsin در نورون های خاص معرفی می شوند، به آنها اجازه می دهد تا بوسیله نور را ه اندازی شوند. الگوها می توانند بصورت ضرب های الکتریکی تفسیر شوند و سپس ترسیم شوند.

با استفاده از این پروتئین با نور می توان نورون ها را خاموش و روشن کرد. Boyden امیدوار است که بتوان بزودی یک سویئچ روشن و خاموش برای سلول های مغز ایجاد کرد. که میتواند یک امتیاز بزرگ برای بیماران با اختلالات مغزی باشد. Boyden گفت، کار قبلی مان خاموش کردن نورون ها در مغز بود. ما قادریم الگوهای فعال را به عقب برگردانیم و نتیجه را ببینیم. یک مشکل برای کپی کردن و آپلود کردن یک مجموعه کامل از حافظه انسان وجود دارد. بنظر می رسد که زمانی که درحال استفاده از خاطرات نیستند، خاطرات شما نا پدید می شوند.

منبع: کانال


داستان موفقیت یک بوکسور در آشپزخانه .............

    نظر

باربارا لینچ چهل‌وچهار ساله، آشپز و رستوران داری بااراده و سرسخت است. او در نوجوانی، دبیرستان را ترک کرد. پس از آن به آشپزی پرداخت و پس از چند سال تلاش موفق شد زیر پر و بال تاد انگلیش، سرآشپز معروف، قرار بگیرد و چند سال بعد یکی از برندگان جایزه جیمز بیرد شود. وی مجموعه‌ای از رستوران‌ها و فروشگاه‌های مواد غذایی با نام “باربارا لینچ گروپ” تاسیس کرد، که ارزش این مجموعه در سال 2008 به بیش از 10 میلیون دلار رسید.

لینچ درباره گذشته‌ای که از او یک آشپز مشهور و البته یک قهرمان بوکس ساخت می‌گوید:
من در یک مجتمع مسکونی در بوستون، که برای قشر کم‌درآمد ساخته شده بود، بزرگ شدم. پدرم یک راننده تاکسی بود. یک ماه پیش از آنکه من متولد شوم، او بر اثر حمله قلبی درگذشت و مادرم را با هفت بچه کم‌سن‌وسال تنها گذاشت. اما ما هیچ‌وقت از تلاش برای خوشبختی، دست بر نداشتیم.

 

13 ساله بودم که برای اولین بار بابت آشپزی دستمزد گرفتم. پدر سالیوان از کلیسای آن‌سوی خیابان، گفته بود به فردی نیاز دارد که بتواند برای کشیش‌های ساکن در کشیش‌خانه شام درست کند. من دو سال برای آن‌ها کار کردم.
پس از آن به دبیرستان رفتم. آنجا بیشتر شبیه یک باغ‌وحش بود. اولین ریسک‌های مالی‌ام را در آنجا انجام دادم. من برای بعضی از دبیران دبیرستان، شرط‌بندی می‌کردم. آن‌ها به من مقداری پول می‌دادند تا مبلغی را بر روی نتیجه مسابقات مختلف شرط‌بندی کنم.

نکته مثبتی که در دبیرستانم وجود داشت، وجود برنامه اقتصادی خانواده در آنجا بود. یکی از معلمین دبیرستان، یک شرینی‌پز ماهر از کمبریج بود. ما با کمک همدیگر برای معلمان شیرینی درست می‌کردیم. آن معلم چیز خاصی در من دید و ترتیبی داد که به جای یک سال، تمام مدت چهار سال را در کلاس‌هایش بگذرانم.

من هیچ‌وقت تکالیف مدرسه را انجام نمی‌دادم و در نتیجه، در آنجا اوضاع خوبی نداشتم. در آخرین سال تحصیلی‌ام به من گفتند که باید به کلاس تابستانی بروم. امکان نداشت که چنین کاری را انجام دهم، بنابراین از آنجا اخراجم کردند.

پس از ترک دبیرستان، در یک انبار محصولات غذایی کار پیدا کردم. برای 6 سال در آنجا بودم. یک روز، دوستی به دیدنم آمد و ما با هم به جزیره Martha’s Vineyard رفتیم و در آنجا، در یک رستوران مشغول به کار شدیم.

مردی که یک قایق تفریحی را اداره می‌کرد، برای سرآشپز به‌دنبال یک دستیار می‌گشت. من برای این کار تقاضا دادم. او گفت: «بلدی چطور باید آشپزی کنی؟». من گفتم: «بله، من در بوستون یک آشپز بودم. من چودرهای (نوعی سوپ غلیظ) عالی‌ای درست می‌کنم». البته من حقیقت را نگفته بودم (در تمام طول مصاحبه دروغ گفتم!). پس از آن به کتابخانه رفتم تا ببینم چطور باید این نوع غذا را طبخ و آماده کنم. فردای آن روز، او من را استخدام کرد. سه روز پیش از آغاز حرکت قایق، آشپز استعفا داد. رئیس از من پرسید که آیا می‌توانم جای او را بگیرم و من با قاطعیت گفتم: حتما.

در یک مهمانی در بوستون، در رستوران معروف Michaela’s با یک دستیار سرآشپز آشنا شدم. تاد انگلیش، که قبلاً هیچ‌وقت اسمش را نشنیده بودم، با من تماس گرفت و خواست که برای یک مصاحبه کاری به رستوران Michaela’s بروم. پس از آنکه با دو ساعت تأخیر به آنجا رسیدم، این سرآشپز معروف جلویم ظاهر شد و گفت: «فکر نمی‌کردم که پیداتون بشه». من گفتم: «آخه کدوم آدم نادونی اینجا رستوران می‌زنه؟». عاقبت او من را به‌عنوان آشپز در کافه‌اش استخدام کرد.

پس از مدتی، تاد انگلیش آنجا را ترک کرد تا رستوران Olives را تاسیس کند. من هم دو سال بعد به او پیوستم. هشت سال آنجا بودم و در این مدت، در بازگشایی رستوران Figs به او کمک کردم. دو سال و نیم بعد، در یک رستوران ایتالیایی، کاری در سمت آشپز پیدا کردم. وقتی که به تاد گفتم که قصد دارم از رستورانش بروم، خیلی عصبانی شد.

من جایی را می‌خواستم که متعلق به خودم باشد؛ ولی از آنجا که عادت نداشتم چیزی، حتی دستورهای پخت، را بر روی کاغذ بیاورم، داشتن یک طرح برای شروع کسب‌وکار دشوار بود. من توانستم دو میلیون دلار از سرمایه‌گذاران محلی، که طرفدار سبک آشپزی من بودند، جمع‌آوری کنم. در این زمان، باز هم در مجتمع‌های مسکونی زندگی می‌کردم. سه سال طول کشید تا قرض‌هایم را برگردانم.

رستوران No. 9 Park را در سال 1998 تاسیس کردم. «نامبر ناین» بعدها در فهرست بیست‌وپنج‌تایی بهترین رستوران‌های تازه‌تاسیس در ایالات‌متحده، قرار گرفت. اوضاع هر سال بهتر می‌شد. در 2002 یک غذاخوری ویژه غذاهایی دریایی راه‌اندازی کردم. در همین زمان بود که بعد از اجاره یک زمین، فروشگاه خالی آن‌سوی خیابان توجه‌ام را جلب کرد. به خودم گفتم که چرا همزمان بر روی ساخت دو رستوران کار نکنیم؟ من جایی را در نظر داشتم که مشتریان بتوانند پس از صرف غذا در آنجا، مقداری گوشت هم با خودشان به منزل ببرند. قصابی علاقه دوم من بود و به این ترتیب می‌توانستم به آن هم بپردازم.


در سال‌های اول کار در نامبر ناین، چیزی درباره کسب‌وکار نمی‌دانستم. اداره‌کردن آشپزخانه و سر و کله‌زدن با کارکنان، به اندازه کافی دشوار بود. یکی از دستیارانم در زمینه کارهای تجاری آموزش دیده بود. من و او با همکاری یکدیگر به سر و سامان دادن به اوضاع پرداختیم. در این زمان، چیزهای زیادی درباره کسب‌وکار و تجارت یادگرفتم و رستوران‌هایمان شروع به پیشرفت و بهتر شدن کردند.

در سال 2004 یک سرویس کترینگ با نام Niche Catour راه‌اندازی کردم. سال 2006 بود که بازارچه Plum را برای فروش محصولات دایر کردم. در سال 2007 هم یک فروشگاه کتاب‌های آشپزی، با نام Stir را تاسیس کردم که در آن، دوره‌های آموزش آشپزی هم برگزار می‌شد.

دو سال پیش،‌ یکی از سرمایه‌داران که مشغول صرف شام در نامبر ناین شام بود، درباره احداث رستوران در انبار پشم کمپانی‌اش با من صحبت کرد. آن‌ها درباره فضایی تجاری با مساحتی حدود 1500 متر مربع صحبت می‌کردند. این پیشنهادی عالی بود و از آنجا که عقلم سرجایش بود، آن را پذیرفتم. مدتی بعد، با خودم فکر کردم که به چه‌چیزی در این شهر نیاز داریم؟ یکی از آن‌ها یک رستورانی بود که بتوانیم در آن، ضیافت‌های رسمی شام را به شکلی بهتر برگزار کنیم.

برای داشتن تناسب‌اندام و مقابله با تنش و استرس‌های کار به ورزش بوکس روی آوردم و سخت تمرین کردم تا بتوانم یک مبارز شوم. اکنون توانسته‌ام در سطح کشور مطرح شوم و در تلاش هستم که با چاپ کتاب آشپزی‌ام، شهرت بیشتری به دست بیاورم. دوست دارم که کتاب‌ها و فیلم‌های آموزشی بیشتری تهیه کنم و همچنین در برنامه Oprah شرکت کنم. هنوز خودم را یک آشپز می‌دانم و هیچ‌وقت دوست ندارم تبدیل به یک چهره تجاری شوم.

رنگی رنگی


سقف جایزه بانک ها افزایش یافت+نحوه قرعه کشی ها ......

    نظر

حتما شما حداقل یک حساب پس انداز دارید و هرساله بانکتان از بین این حساب ها قرعه کشی هایی برگزار می کند.چه برنده شده باشید و چه در انتظار برنده شدن باشید حتما در مورد نحوه قرعه کشی بانک ها سوالات متعددی دارید.

به گزارش بانکی دات آی آر، بانک ها هر ساله در مورد جوایز، نحوه امتیاز دهی و زمان قرعه کشی حساب هایشان تبلیغات متعددی می کنند اما در مورد اعلام نتایج و جایزه دادن شرایط کاملا متفاوت است. بانک ها معمولا تنها در یک یا چند نوبت آگهی می دهند که قرعه کشی انجام شد و جوایز به دارندگان حساب اعطا شد بدون هیچ توضیحی. همین امر موجب شده ابهامات زیادی در مورد قرعه کشی بانک ها ایجاد شود و حتی برخی ها اعتمادشان را به این قرعه کشی ها از دست داده اند.

اما لازم است بدانید قرعه کشی بانک ها در شرایطی کاملا کنترل شده و تحت نظارت انجام  می گیرد.

برطبق جدید ترین دستور العمل بانک مرکزی ، سقف جوایز سپرده‌های قرض الحسنه پس انداز ریالی و ارزی اعم از نقدی و یا غیرنقدی به یک فرد در هر دوره را از 250 میلیون ریال به 500 میلیون ریال افزایش داد.

نحوه قرعه کشی

نحوه و روش قرعه کشی و تعداد دفعات آن در هر سال با توجه به وضعیت حسابهای موجود و به استناد بند 3 مصوبه پانصد و هشتاد و نهمین جلسه مورخ 8/3/69 شورای عالی بانکها صورت می پذیرد و بانکها در طول یکسال تنها مجاز به دوبار قرعه کشی و اعطای جوایز قرض الحسنه بوده و حداکثر مبلغ جهت اعطای جوایز به صاحبان سپرده های قرض الحسنه پس انداز در هرسال دو درصد متوسط حجم سپرده های مذکور در همان سال می باشد.

ناظران قرعه کشی

مراسم قرعه کشی جوایز حسابهای قرض الحسنه پس انداز بانک با حضور هیات نظارت شامل : نماینده دادستان کل کشور، نماینده وزارت اقتصاد و دارایی، نماینده شورایعالی بانکها، نماینده بانک مرکزی ج.ا.ا. مدیریت عامل یا عضو هیات مدیره بانک و مسئولین ذیربط انجام شده و اعضا هیات مزبور بر فرآیند امر نظارت کامل دارند.


کـارمنـد فیسبـوک بـودن چجـوریست؟!

به نظرتون کارمندای بزرگترین شبکه اجتماعی تو چه جور جا و با چه مدل کاری روبرو هستن؟ احتمالا با فرهنگ محل کارای گوگل آشنایی دارید، اما انگار فیسبوک قرار در آینده ای نه چندان دور این فرهنگو عوض کنه. با ما باشید تا یه دوری تو این شرکت بزنیم.هرجمعه، مارک نشستی برپایه پرسش و پاسخ رو برگزار میکنه. کارمندای این شرکت در مورد این نشست ها اینطور میگن که، تو این نشست ها ، مارک در مورد موضوعاتی که برای اون هفته در نظر داره، صحبت میکنه و از کارمنداش میخواد که سوالاتشونو در هر زمینه ای که میخوان در موردش صحبت کنن، مطرح کنن.بی تردید، فیسبوک اولین راه برای برقراری ارتباط بین کارکنان هست، اما محصولی که بیشترین کاربرد رو داره، بخش گروه های فیسبوک هست.تازه واردای این شرکت، 25 هزار دلار بیشتر از میانگین درامد مردم آمریکا، فیش حقوقی دریافت میکنن. براساس گزارش ها این افراد نزدیک به 67 هزار دلار درامد سالیانه دارن.هرسال ، فیسبوک شاهد مهمونیای زیادی برای جشن گرفتن تولدشه. تو این مهمونیا ، کارمندا به هم هدیه میدن و جشن میگیرن. هدیه امسال هم انگار، بر خلاف پارسال که ساعت بود، پیژامه تشریف داشت!مهندسای کنونی فیسبوک ، از هر تازه کاری انتظار دارن در یک هفته کدی رو بنویسن که کاری اساسی رو انجام بده.کافی شاپ های فیسبوک هم هرروز خوراکیای خوشمزه ای رو برای کارمنداشون فراهم میکنن. طراحان این کافی شاپ، قبلا کار طراحی Ace Hotel نیویورک رو انجام دادن، به همین خاطر شما بایک کافی شاپ اجتماعی حسابی روبرو هستید.در فیسبوک حتی برای شما دکترهای متخصص هم فراهم شده، برای مثال میشه به فیزیوتراپ اشاره کرد.اگه با گجتی که دارید، مثلا کیبرد یا شارژر موبایلتون، مشکلی دارید میتونید کارت خودتونو به این دستگاه نشون بدید و چیزی رو که میخواید ازش دریافت کنید.اتاق هایی که مخصوص گرد همایی کارمندان فراهم شدن یکی از اصلی ترین مکان ها در این شرکت محسوب میشن که هر کارمند، بعد از اینکه در مورد نظرش، تونست رای هارو جذب کنه ، در این اتاق ها به گفت و گو در موردش میپردازه.سالی یه بار، شرکت اجازه خروج کارمنداشو به سمت پارک ها و مکان های بازی میده تا کارکنانش یه بار دیگه دلی از بازی های دوران کودکیشون مثل فوتبال در بیارن.فیسبوک، اهمیت زیادی به گجت های کارکنانش هم میده. مثلا اگه شما بخواید یه مک بوک داشته باشید، میتونید دریافتش کنید. یا اگه به لینوکس و ویندوز علاقه دارید، بازهم هیچ اشکالی نداره. در کل، این شرکت اهمیت زیادی به خوشحالی و راحتی کارمنداش میده و اجازه میده که هرگجتی در هر اندازه ای رو که بخوان، تهیه کنن. ایده این شرکت براین صورته که هرچیزی رو که برات بهترینه، ما بهت میدیم. چرا که هرچقدر با ابزار کارتون راحت تر باشید ، در آخر خلاقانه تر و بهتر کارمیکنید.   

جمـلات الهـام بخـش برای زندگـی ...............

هیچگاه مجبور نیستید برای حذف آدم های سمی از زندگی تان احساس گناه کنید. فرقی نمی کند از بستگانتان باشد یا عشقتان یا رئیستان، یا دوست دوران کودکی، یا یک آشنای تازه. مجبور نیستید برای کسانی که باعث رنج یا احساس حقارت در شما می شوند جایی باز کنید. خوب است اگر افراد مراقب رفتار و روحیات خود باشند و همیشه برای بهبود آن بکوشند. اما اگر شخصی به احساسات شما بی توجه است و مرزهایتان را نادیده می گیرد و همیشه به رفتارهای مضر خود نسبت به شما اصرار می ورزد، همان بهتر که از زندگی تان برود.