سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

چرا دروغ در جامعه ما رواج یافته است؟!



ایکاش که صادقانه اندیشه کنیم


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


عصرایران؛ جعفر محمدی: در سال های اخیر بحث دروغ به عنوان یکی از دغدغه های اندیشمندان و اغلب مردم ایران مطرح است و اینکه چرا بسیاری از ایرانیان عادت کرده اند به راحتی دروغ بگویند، بی آنکه دچار عذاب وجدان شوند؟!

این در حالی است که راستگویی به عنوان یک ارزش اخلاقی هم در باورهای دینی مورد تأکید است و هم در آموزه های ملی و تاریخی. "‌دروغگو دشمن خداست"‌ ضرب المثل آشنای دوران کودکی همه ماست ولی بعدها که بزرگ می شویم،‌ خیلی هایمان تبدیل به همان دشمن خدا می شویم!

علت چیست؟ شاید گفته شود که اگر دروغ نگوییم،‌ کارمان راه نمی افتد. این هم دلیلی است!‌ اما خود این وضعیت هم معلول است و ما به دنبال علت ها می گردیم.

فکر می کنم،‌ با ارائه چند تصویر می توانیم به نمایی کلی از علت این پدیده ویرانگر برسیم.

1. وقتی وضعیت اقتصادی کشور بحرانی می شود،‌ افراد مجبورند بیش از حد استاندارد کار کنند. پدر به فرزندش قول می دهد که عصر یا آخر هفته او را به شهربازی خواهد برد. اما عملاً‌ مجبور می شود در ساعاتی که باید برای خانواده اش اختصاص دهد،‌ کار کند و کار کند و کار کند.

فرزند منتظر پدر می ماند و چشم به در، خوابش می برد و در تمام مدتی که با شوق،‌ انتظار پدر و شهربازی را می کشد،‌ ناخودآگاه پدر را دروغگویی می پندارد که خلف وعده کرده است.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


می دانیم که پدر و مادر،‌ قهرمانان دوران کودکی همه انسان ها هستند. وقتی تصویر قهرمان،‌ با دروغ عجین شود،‌ کودک نیز به خود اجازه می دهد دروغ بگوید.

اگر اوضاع عمومی اقتصاد مساعد بود، ‌پدر می توانست به وعده اش عمل کند اما او کار می کند و فرزندش فکر می کند که او دروغ می گوید.

این یک مثال ساده است از شرایطی که پدر،‌ واقعاً‌ در صدد دروغگویی نیست و خودش هم قربانی است. حال تصور کنید وضعیتی که را پدر یا مادر تعمدا‌ً دروغ بگویند.

2. یک بار رئیس جمهور سابق ایران نزد آیت الله جوادی آملی رفت و ماجرای هاله نوری که در سازمان ملل او را در بر گرفته بود را با او در میان گذاشت.

آیت الله،‌ بسیار مؤدب و متین،‌ ماجرای مرد عربی را تعریف کرد که برای فریب اسبش، ‌دامنش را به گونه ای گرفته بود که گویا داخلش علوفه ریخته است و حال آنکه علوفه ای در کار نبود و اسب به هوای غذا،‌ دنبال مرد می رفت. وقتی پیامبر این وضعیت را دید،‌ به او فرمود که حتی به حیوان هم نباید دروغ گفت.

چند روز از این ملاقات گذشت و فیلم آن در اینترنت منتشر شد. از آن تاریخ تا مدت ها بعد،‌ رئیس جمهور وقت،‌ به کرات آنچه را مردم به چشم دیده بودند را انکار کرد و گفت که چنان حرف هایی را نزده است. حتی سخنگوی وقت دولت نیز فیلم را مونتاژ شده خواند و تهدید کرد که علیه کسانی که آن را منتشر کرده بودند،‌ شکایت خواهد شد!


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


بعدها، دفتر آیت الله جوادی آملی،‌ اصالت آن فیلم را تأیید کرد.

این تنها یکی از نمونه هایی بود که مردم از مسوولان شان دروغ شنیدند. حال بماند کرور کرور وعده هایی که می آیند و می روند و هیچگاه عملی نمی شوند تا قبح دروغ بشکند.

وقتی مردم می بینند که برخی از مسؤولان شان به راحتی دروغ می گویند و بر دروغ شان اصرار هم می کنند،‌ ناخودآگاه دروغ های خودشان را هم موجّه می انگارند.

حدود دو سال قبل،‌ یکی از افسران راهنمایی و رانندگی تعریف می کرد که وقتی به یک راننده گفته چرا از چراغ قرمز عبور کردی؟‌ پاسخ شنیده :‌"‌وقتی رئیس جمهور کشورم همه قوانین را زیر پا می گذارد،‌ چه می شود که من هم یک چراغ قرمز را نادیده بگیرم؟"

روایت "‌الناس علی دین ملوکهم"‌ بسیار حکیمانه است. مردم، هم در قانونمداری و هم در راستگویی و دروغگویی، ‌آگاهانه یا ناخودآگاه،‌ تابعی از مسوولان شان می شوند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


3. برخی مقررات جاری کشور رسماً مردم را به دروغگویی وادار می کنند. بانک ها و موسسات اعتباری،‌ برای دادن وام،‌ شرایطی دارند از جمله این که باید مبلغی را سپرده گذاری کنید. این کار را می کنید و موعد وام تان فرا می رسد. شما وام را برای کاری مثل تسویه یک بدهی یا برای رهن کردن یک آپارتمان می خواهید اما رئیس بانک می گوید در فرم درخواست باید بنویسید‌"جهت خرید خودرو".

شما می نویسید در حالی که می دانید دروغ است،‌ رئیس بانک و کارمندی هم که کارهای بانکی وام را انجام می دهد هم می دانند که دروغ است. بازرس بانک هم می داند که خرید خودرویی در کار نیست. هیات مدیره و مدیرعامل بانک هم می دانند که آنچه در فرم نوشته می شود،‌ دروغ است.


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


بانک وامی می دهد و سودی می ستاند و وام گیرنده هم وام را به زخم زندگی اش می زند ولی در این وسط،‌ یک دروغ بیهوده هم ثبت و ضبط می شود. واقعاً‌ چه نیازی به این دروغگویی رسمی وجود دارد؟!

4. "شما در نماز جماعت محله تان شرکت می کنید؟"؛‌ این سؤالی است که در بسیاری از مصاحبه های استخدامی در نهادهای دولتی پرسیده می شود.
بسیاری هم پاسخ مثبت می دهند و حال آنکه این گونه نیست. برای اینکه در مصاحبه هم کم نیاورند،‌ قبل از آن اطلاعاتی مانند این که "امام جماعت کیست؟" را به دست می آورند! زیرا اگر در مصاحبه صادقانه بگویند "نه ،‌شرکت نمی کنم"‌،‌ امتیاز منفی دارند. بنابراین ترجیح می دهند دروغ بگویند تا امتیازشان افزون شود.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


واقعاً‌ چه نیازی به این سوالات و نظایر آنها در فرم های استخدامی و مصاحبه ها و ... وجود دارد و چرا مردم را در موقعیتی قرار می دهند که برای کسب امتیاز،‌ دروغ بگویند و در اسناد اداری، ثبتش کنند؟ فراموش نمی کنم که سال ها قبل، ‌مردم تعداد درهای مسجد جامع شهرشان را حفظ کرده بودند زیرا در چند مصاحبه استخدامی،‌ مصاحبه کننده برای اینکه مچ مصاحبه شونده ای که مدعی شرکت در نماز جمعه بود را بگیرد، ‌از او پرسیده بود:‌ شما که به نمازجمعه می روی،‌ مسجد یا مصلی چند در دارد؟!

این قبیل کارها،‌ دروغ گفتن را ابتدا به یک امر اضطراری و سپس به یک عادت تبدیل می کند. این که افراد ناگزیر شوند خود را غیر از آنچه هستند معرفی کنند،‌ نهادینه سازی دروغ در درون افراد است.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


آنچه ذکر شد،‌ تنها "بخشی از دلایل پرشماری" است که باعث شده دروغ در جامعه ما گسترش یابد و اعتماد عمومی در همه سطوح،‌ به نازل ترین حد خود برسد. البته ناگفته نماند که هنوز راستگویی هم زنده است ولی دروغ، ‌حتی اندکش هم مهلک است.

دروغ،‌ کلید صندوق زشتی های دیگر است و اگر در جامعه ای شیوع پیدا کند،‌ پشت سرش،‌ ریاکاری،‌ خیانت در امانت،‌ دزدی و اختلاس، ‌بی عفتی،‌ لاابالی گری و ... هم می آید.

بر همه ماست که ابتدا،‌ خود را ملزم به راستگویی کنیم و سپس بدان حد که از دست مان بر می آید،‌ صداقت را ترویج دهیم چه آن که در غیر این صورت،‌ خودمان هم در منجلاب جامعه ای که به دروغ و عوارض بعدی گرفتار شده،‌ غرق خواهیم شد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 


شخصیت شناسی از روی لباس!

اما آیا تاکنون توجه کرده اید موقعی که لباس مورد علاقه تان را می پوشید، خلق تان تغییر می کند؟

شاید تجربه کرده اید که در یک جفت کفش شیک احساس اعتماد به نفس بیشتری دارید یا ممکن است با پوشیدن یک لباس رسمی در محل کارتان احساس کنید در شغلتان مهارت بیشتری دارید. گاهی اوقات نیز به دلیل پوشیدن لباس خاصی احساس راحتی و آسودگی می کنید.

 واقعیت این است که لباس شما می تواند تاثیر روانشناختی بر شما بگذارد، همچنین قادر است تا همان احساس را در اطرافیانتان برانگیزد.

 مدل هایی که ما می پوشیم نه تنها به دیگران می گوید که ما که هستیم، بلکه همانطور که اشاره شد احساس خوب یا بدی نیز به ما می دهند. لباسی که ما می پوشیم – خواه حزن انگیز باشد یا شاد یا چیزی بین این دو – بر اینکه ما چگونه خودمان را ببینیم و دیگران چه نگاهی به ما داشته باشند تاثیر می گذارد.

 نوع لباس نقش مهمی را در کار، روابط و حتی در عزت نفس ما دارد. قبل از اینکه انتخاب کنید چه نوع لباسی را می خواهید برای بیرون رفتن بپوشید، به این مسئله فکر کنید که تمایل دارید دیگران شما را چگونه ببینند و شخصیت تان را تفسیر کنند. یادتان باشد لباس های شما بسیار بیشتر از آنچه فکر می کنید حرف برای گفتن دارند. در ذیل به برخی از انواع رایج پوشش که هر کدام از نظر اطرافیان نشانه ویژگی های شخصیتی خاصی است، اشاره می شود.

شخصیت شلخته

 اگر لباس های شما اغلب اوقات چروکیده و ناهماهنگ باشند، دیگران این را به مفهوم شلخته بودن شما می دانند. لباس پوشیدن به طرز شلخته به دیگران این پیام را می دهد که شما مراقب ظاهرتان، کارتان، آینده تان و … نیستید و نباید به شما اعتماد کرد.

 شخصیت به دنبال مد

در هر لباسی که این شخصیت ها می پوشند یک مارک معروف برجسته است. آنها بسیار تمایل دارند که دیگران این مارک ها را ببینند. افراد مختلفی هستند که این نوع لباس پوشیدن را به معنای موفقیت می دانند اما برخی از افراد نیز ممکن است فکر کنند که با یک آدم مادی گرا یا با اعتماد به نفس پایین روبرو هستند که می خواهد با این نوع لباس پوشیدن آن را جبران کند.

 شخصیت خسیس

شخصیت های خسیس اغلب لباس های کوتاه و تنگ را انتخاب می کنند. پوشش آنها اغلب نشاندهنده یک نوع ناایمنی روانی است. آنها تلاش می کنند تا تمامی تمرکزشان را بر بدنشان متمرکز کنند.

شخصیت نمایشی

 این افراد به طور معمول کفش ها و لباس هایی با رنگ های تند و غیرمعمول می پوشند. البته این نوع پوشش ممکن است گاهی اوقات مطابق با مد باشد. این افراد اغلب تمایل دارند به دیگران نشان دهند که از آنها مجزا هستند و دوست دارند به چشم بیایند و دیده شوند.

شخصیت پیرو و همرنگ جماعت

 آیا شما همیشه از لباس هایی با رنگ ها و مدل های خنثی استفاده می کنید و هرگز نوع دیگری لباس نمی پوشید؟ اگر پاسخ مثبت است می تواند نشانه ای باشد از اینکه شما تمایل دارید که در جامعه و گروه های مختلف ترکیب شوید و از هرگونه مورد توجه واقع شدن پرهیز کنید.

 شخصیت ورزشکار

 استفاده از لباس ها و کفش های ورزشی به دیگران نشان می دهد که شما ورزشکار هستید و مراقب بدنتان هستید. البته این شخصیت ها می توانند به سادگی شلخته شوند به خصوص در هنگام پس از تمریناتشان.

شخصیت رسمی

 افرادی که در بیرون از خانه هرگز لباسی به جز لباس رسمی نمی پوشند، در طی زمان در نظر دیگران انسانی یک بعدی یا فاقد خلاقیت به نظر می آیند.

 چگونه می توانیم برای نشان دادن امتیازات و ویژگی های خود از لباس استفاده کنیم؟

 آنچه که در بالا بدان اشاره شد تفسیرهای دیگران از ویژگی های شخصیتی افرادی بود که اغلب از یکی از انواع پوشش هایی که به آنها اشاره شد استفاده می کنند اما در واقعیت بیشتر افراد ترکیبی از سبک های لباس پوشیدن را که به آنها اشاره شد، استفاده می کنند. یک روز لباس رسمی می پوشند و روز بعد لباس اسپرت. تنها عده معدودی هستند که همیشه یا اغلب اوقات از یک نوع پوشش استفاده می کنند.

 اگر می خواهید با استفاده از لباس، امتیازات و ویژگی هایتان را نشان دهید بایستی در هر موقعیتی لباسی بپوشید که اطرافیان شما متوجه احساسی که در آن زمان دارید بشوند. در حقیقت، روانشناسان دریافته اند که پوشش به اینصورت تاثیر واقعی بر خلق تان و همچنین دیدگاه دیگران نسبت به شما و فعالیت تان دارد.

برای مثال، پوشیدن یک لباس زیبای ورزشی، افرادی که شما را می بینند برمی انگیزد که به فکر ورزش کردن بیفتند. بنابراین قبل از اینکه لباسی را برای پوشیدن انتخاب کنید، از خود سوال کنید که آیا آنچه می پوشید، احساسات و ویژگی هایی که در آن موقعیت می خواهید دیگران متوجه آن شوند را نشان می دهد؟

 منبع:مجله سپیده دانایی


حداقل بودجه خرید مسکن در تهران....

دنیای اقتصاد: ستون امروز نبض بازار به معرفی واحد‌های مسکونی فروشی با متراژ کمتر از 50 متر مربع پرد‌اخته است. 

ارزان‌ترین واحد‌ فروشی د‌ر جد‌ول قیمت ستون امروز نبض بازار به یک واحد‌ 30 متری با 20 میلیون تومان وام و قیمت کل 85 میلیون تومان مربوط می‌شود‌ و گران‌ترین واحد‌ مسکونی هم به واحد‌ی نوساز به متراژ 44 متر مربع د‌ر خیابان اشرفی اصفهانی تعلق د‌ارد‌ که قیمت فروش آن 252 میلیون تومان اعلام شد‌ه است.

حد‌اقل بود‌جه خرید‌ مسکن د‌ر تهران (+جدول)

چه کسانی امام را آزرده و خسته کردند ...

"این اشخاص هر جا یک شلوغی کردند، اینها را بگیرند ومحاکمه شان کنند وجزایی اگر دارند به آنها بدهند.سر خود همین طوری یک دسته ای ،هر کس در هر جا یک تفنگی داشته دست خودش گرفته وبه اسم «کمیته» وبه اسم «پاسدار» و به اسم «بسیج»، هر جا هر چه دلش می خواهد می کند."
چه کسانی امام  را آزرده و خسته کردندعصر ایران ؛ عبدالرحیم اباذری - اخیرا برخی حرکت های نسنجیده و «دلواپسی» هایی که انجام گرفت و یا فشارهایی که سبب  تعطیلی بعضی  نشست ها  شد ، نگارنده را دوباره به یاد  حرکت های تند وتیز وخودسرانه افراط گرایان در دهه شصت ، اوایل پیروزی انقلاب انداخت که حضرت امام از آنها بشدت آرزده خاطر شدند وبا واکنش جدی نگرانی خود را  نسبت به آینده انقلاب اعلام کردند.

لذا جهت آگاهی  نسل امروز وآینده جا دارد اندکی به گذشته برگردیم .سابقه وعملکرد های نا میزان این «افراد نوعی» را مرور کنیم واز آن درس عبرت بگیریم.  نسل اول انقلاب خوب به یاد دارند، در آن زمان یک عده ای که با نفوذ به برخی ارگان های انقلابی ، نظامی ، قضایی وحتی مراکز حوزوی،اسلحه وقدرت به دستشان افتاده بود ، به بهانه های واهی ومضحک  به خانه های مردم می ریختند، اثاث و وسایل شخصی آنها را غارت می کردند. بازاریان محترم را به جرم داشتن چند مغازه وانبار، مصادره اموال می کردند. به طوری که در یک مورد گاو های شیرده یکی از گاوداری های منطقه پارس آباد ومغان را سر بریده وگوشت های آن را در میان  مردم مستضعف ! تقسیم کرده بودند! خیلی راحت به اشخاص محترم انگ ضد انقلابی می زدند وآنها را به پای میزدادگاه های انقلاب می کشاندند.

نگرانی  از عملکرد های افراطیون


 این افراد به خاطر غروری که داشتند فقط نوک دماغشان را می دیدند ، نه تنها گوش به تذکرات  ونصایح مشفقانه علمای اعلام در شهرستانها واستان ها نمی دادند، بلکه آنها را ساده لوح  ومرتجع پنداشته وبه تمسخر می گرفتند. وقتی خبر این هرج ومرج ها به سمع رهبر کبیر انقلاب رسید،ایشان طی سخنانی در جمع مسئولان وفرماندهان سپاه بدون مقدمه  وخیلی صریح وارد اصل مطلب شدند وخطر این گونه  حرکت های ناموزون را گوشزد کرده وچنین فرمودند:
 
«من حقیقتا نگران هستم ، من نگران انقلاب هستم.  ما اسلام را از چنگ محمد رضا در آوردیم ومن خوف این را دارم که اسلام به چنگ ماها مبتلا شده باشد. به طوری که ما هم مثل او یا بدتر از او بر سر اسلام بیاوریم. این نگرانی است وزیاد است.آدم های جاهلی هستند که به خیال خودشان خدمت می کنند برای اسلام، لیکن سر خود کارهایی می کنند که ضرر به حیثیت اسلام می خورد...اینها ،هرکس یک چیزی دارد به اسم سرمایه داری می ریزند  ومی گیرند واصلا موازین تو کار نیست.همان طوری که در رژیم سابق بدون میزان اسلامی و شرعی عمل می کردند ،حالا هم بدون میزان شرعی وعقلی عمل می کنند واین  تاسف بسیار دارد.تاسف این که این نهضت به دست خود ما نهضت اسلامی نباشد ،اسلامیتش را از دست بدهد.انقلاب کردیم هر چه دلمان می خواهد می کنیم. حجتشان همین است.انقلاب کردیم. مال مردم را می رویم ، می ریزیم...اشخاصی می ریزند تو خانه های مردم ، بدون این که یک مجوز شرعی، یک مجوز قانونی داشته باشند.» (صحیفه امام ، ج11 ،ص 312)

آفت زدائی درونی

 اینان اگرچه در ظاهر انقلابی ،مذهبی ودلسوز نظام جلوه می کردند ولی در واقع از سوی گروه های ضد انقلاب مثل : مجاهدین خلق، حزب توده ، فدائیان خلق و...تحریک وتغذیه  شده و بدون این که خود خبر داشته باشند از آنها بازی خورده بودند.حضرت امام  با تیزبینی و قاطعیت خاصی به این بُعد از انحراف افراطیون تاکید کرده ،آنها را به کِرم های فساد انگیز تشبیه نموده واضافه  کردند:
 
«کارهای کمونیست ها را می کنند به اسم اسلام. کارهای مارکسیست ها را می کنند به اسم اسلام. حرف های  آنها را می زنند به اسم اسلام واین نهضت از داخل دارد می پوسد.مثل یک خربزه ای که از بیرون شما آب به آن می دهید، به آن توجه می کنید، یک وقت که می خواهید بچینید می بینید از باطن خراب شده. شما در ظاهر هی خدمت کنید .هی چی بکنید. یک وقت ببینید که نهضت شما کرم زده است. از باطن خراب شده است...آنهایی که به اسم اسلام  مشغول شده اند به اعمال «خود سری» ، اینها کرم هایی هستند که باطن این نهضت را به فساد خواهند کشید.» (همان ، ص 313 )
 
برخورد قاطع با نفوذی ها درهر لباسی


خمینی کبیر  اگر چه در هر فرصتی از اصل حوزه وروحانیت  وکمیته ،سپاه وبسیج حمایت ودفاع می کردند اما در بخشی از همین بیانات خویش به دو عنصر «جهالت وبی تقوایی» اشاره کرده ونفوذی های همه این نهاد ها وارگان ها را که دارای این دو ویژگی مشترک بودند مورد عتاب وافشاگری قرار داده و بعد خطر اینها را بیشتر از خطر رژیم شاه دانسته  و فرمودند:

«وباید آنهایی که به اسلام اعتقاد دارند به داد اسلام برسند.آنهایی که می خواهند اسلام در این مملکت حکومت کند باید به داد اسلام برسند. یک دسته جوانند،مطلع نیستند از مسائل. جاهل متنسک (مذهبی های نادان) از آنهایی است که  پیغمبر فرموده است که دو طایفه هستند که کمر مرا می شکنند:یکی شان عالم متهتک (خواص بی تقوا) است ، یکی شان جاهل متنسک است.جاهل مقدس مآب کمر پیغمبر را می شکند. جاهلی که نداند قانون اسلام چیست وپیش خود به اسم اسلام برود به خیال خودش  خدمت می کند . این از آنهایی است که  پیغمبر فرموده است که کمر مرا می شکند. (قصم ظهری الرجلان،عالم متهتک وجاهل متنسک.)...

من نمی دانم باید چه بکنم. این یک قدرت مرکزی می خواهد. یک قدرت اجرایی می خواهد که این اشخاص هر جا یک شلوغی کردند، اینها را بگیرند ومحاکمه شان کنند وجزایی اگر دارند به آنها بدهند.سر خود همین طوری یک دسته ای ،هر کس در هر جا یک تفنگی داشته دست خودش گرفته وبه اسم «کمیته» وبه اسم «پاسدار» وبه اسم «بسیج»،هر جا هر چه دلش می خواهد می کند. با هر که بد است می ریزند منزلش بازرسی می کنند . با هر که یک غرضی دارند می ریزند منزلش. خانه اش را غارت می کنند واین خطربزرگی است که برای اسلام در زمان ما پیش آمده وشاید خطرش بیشتر ازخطری باشد که اسلام از رژیم سابق داشت.تمام ضوابط را به هم ریخته اند.هر چه ضابطه اسلامی باشد عمل به آن نمی شود.  به اسم اسلام ،اسلام را دارند از بین می برند.اشخاصی نفوذ کرده اند در همه جا. به اسم اسلام ،اسلام را می پوسانند.اسلام را می کوبند.» (همان ،ص 313و314)
 
خستگی وآزردگی امام

امام خمینی در این بیانات دردمندانه به نکات بسیار ظریف دیگری نیز اشاره دارند که باید درفرصت های مناسب به همه آنها پرداخته شود.ایشان درادامه مقایسه جالبی دارند و می فرمایند اگر دشمن بیاید یکی از استان های ما را ، کردستان ما را از ما بگیرد چندان مهم نیست چون بعدا می توانیم بسیج شویم خاک وطن را دوباره از دست آنها رها سازیم ، همان طوری که  در باره خرمشهر چنین شد،اما اگر در اثر تندروی ها وافراط کاری های عوام جاهل و خواص بی پروا ، مردم به اسلام وروحانیت ونظام بدبین بشوند دیگر هیچ وقت قابل جبران وترمیم نخواهد شد. به همین  سبب خمینی نستوه برای اولین بار احساس خستگی کرده وگفتند:

«من هم دارم خسته می شوم .خدا می داند که من در آن رژیم سابق هیچ وقت از هیچ چیز خسته نمی شدم، هر فشاری می آوردند بر من خسته نمی شدم. حالا دارم از خودمان خسته می شوم.آخر چرا باید اینطور باشد.یک فکری بکنید .اگر دیر بجنبید اسلام را در خطر تضییع ورفتن آبرویش قرار داده اید.مسئولیم همه ما. هر کاری از من برآید می کنم .هر کاری هم از شما  می آید باید بکنید، هر کدام  از آقایان باید بکنند.هر کاری هم از شورای انقلاب است باید بکنند. هر فردی که بر خلاف موازین اسلام دارد عمل می کند بزنند توی سرش،بیرون بکنند... این که معنا ندارد که ما بنشینیم  وهر که هر کاری دلش می خواهد بکند  وهر غلطی می خواهد بکند وما هم بنشینیم همین طور تماشاگر مسئله باشیم. (همان ، ص 316)
 
تبری وتنفر رهبری
 
این «جاهلان متنسک وعالمان متهتک» به یک گروه خاصی اختصاص نداشته و ندارند. از اوائل پیروزی تا به امروز درهر مقطعی خود را به یک رنگ ولعابی در آوردند. دردهه شصت زیر لوای «چپی ها» اصلاح طلبان فعلی آغاز به کار کردند، در دهه هفتاد وهشتاد با تکیه بر امکانات «راستی ها» اصولگرایان فعلی ، به صورت «کفن پوشان وکفن دوزان» ظاهر شدند وبه حیات خود ادامه دادند. در این ایام نیزبا یک شکل وشمایل دیگر همچنان به افراط کاری های خود پافشاری وپایداری می کنند. امروز همان های نوعی با همان خصلت های مشترک به بیوت مراجع حمله می کنند وشخصیت های اصیل انقلاب را مورد تهمت وافترا قرار می دهند. سخنرانی ها را  تعطیل می کنند.  سفارتخانه انگلیس را به تصرف خود در می آورند.

تا دیروز خمینی کبیر را آزرده خاطر و خسته می کردند،امروز هم خامنه ای صبور را به ستوه آوردند.  رهبر معظم انقلاب بارها به مناسبت های مقتضی به این افراد نصیحت کردند ، تذکر وهشدار دادند وحتی ازعملکرد آنچنانی آنها تبری جستند: « بنده با این کارها مخالفم. این که شما یک نفر را به عنوان ضد ولایت، ضد بصیرت، ضد چه مشخص کنید،بعد یک عده ای راه بیفتند علیه اوشعار بدهند،مجلس را به هم بزنند،بنده با این کارها هم مخالفم. این را صریح بگویم.این کارهایی که در قم {تربت پراکنی و اهانت به رئیس مجلس} اتفاق افتاد ،بنده با این جور کارها مخالفم.آن کارهایی که درمرقد امام {هتک حرمت بیت امام وتوهین به حاج سید حسن آقا} اتفاق افتاد، بنده با این جور کارها مخالفم. بارها به مسئولین وکسانی که می توانند جلوی این چیزها را بگیرند،تذکر داده ام.آن کسانی که این کارها را می کنند اگر واقعا «حزب اللهی ومومن» اند،خب نکنند. می بینید که تشخیص ما این است که این کارها به ضرر کشور است،این کارها به نفع نیست.» (بیانات رهبری در جمع مردم آذربایجان ،28/11/1391)

مشکل اصلی اینجاست که این افراد اصلا به تشخیص رهبری اعتنائی ندارند. با این که همه می دانند واعلام هم شده است که مذاکرات هسته ای زیر نظر معظم له انجام می گیرد وخود ایشان اعضای تیم مذاکره کننده را فرزندان انقلابی نامیدند وتخریب وتضعیف آنان را جایز ندانستند، حال «دلواپسی »های آنچنانی چه معنا و مفهومی می تواند داشته باشد؟ آیا این اجتهاد در مقابل نص نیست؟ آیا این اذیت کردن مردم ، آزردن وخسته نمودن رهبری  ودلسوزان نطام نیست؟
 
آیا این گونه حرکت ها از جنس کارهای کسانی نیست که شهید بزرگوار مطهری درباره آنان فرمود : از روی جهل به افراط  روی آوردند واسلام را همچون پوستین وارونه بر تن کردند؟

در تاریخ انقلاب ثبت است  که حضرت امام خمینی به خاطر شدت ناراحتی وخستگی ، بعضی از اینها را «هیچ وپوچ » وبعضی دیگر را «بی هنران دیروز ومدعیان امروز» نامیدند و در اینجا نیزبه عنوان «کرم فساد انگیز» از آنان توصیف کردند.

آیا این افراد در شرایط حساس کنونی، می توانند ، تغییر ماهیت داده و گذشته ها را جبران کنند؟
 
 آیا هنر این را دارند به جای حاشیه سازی، اشکال تراشی واذیت وآزارمردم و بزرگان، با «باهنران» همراهی کنند تا بخشی از مشکلات کشور،مردم وجوانان بر طرف شود؟

آیا امکان دارد به خاطر رضای خدا ومردم  از اختلاف ، تشتت و تفرقه بپرهیزند وچند روزی هم ندای وحدت وصمیمیت سر دهند وبه معتمدان مردم ورهبری اعتماد داشته باشند؟

آیا دیو افراط و تفریط ازاین کشور برای همیشه بیرون خواهد رفت و فرشته اعتدال وامید به جای آن در خواهد آمد؟
 
آیا فرهنگ  ناب تشیع وتعادل در میان مردم وجوانان نهادینه خواهد شد؟

آیا این انتظارات ، توقعات نابه جایی است؟
آیا این درخواست ها غیر منطقی وغیر عقلائی است؟
آیا این آرزوی های همگانی به عینیت تبدیل خواهند شد؟

باید امیدواربود ،خوش بین ماند ویاس و ناامیدی به دل راه نداد.
 

تجمع مردم برای بخشش محکوم به اعدام...

عادل به مغازه رفت و داشت گوشت خرد می‌کرد که عادل با او شوخی کرد. برادرم دستش را برگرداند تا به او بگوید شوخی نکن که چاقو به امید خورد. چاقو خیلی تیز بود و وارد قلب امید شد وگرنه برادرم ضربه‌ای نزد.
تعداد زیادی از اهالی شهر «روانسر» در استان کرمانشاه با تجمع در مزار یک مقتول از خانواده او خواستند تا از خون قاتل فرزندشان بگذرند.

به گزارش عصر ایران به نقل از شرق، در این تجمع که ظهر پنجشنبه هفته گذشته برگزار شد ده‌ها نفر از کسبه، بازاریان، اعضای شورای شهر، فعالان مدنی و شخصیت‌های مذهبی و فرهنگی شهر روانسر حضور داشتند. آنها ابتدا بر سر مزار «امید مرادی» -مقتول- حاضر شدند.

این قتل 12بهمن سال 87 به‌وقوع پیوست و در جریان آن جوانی به‌نام عادل دوست خود امید را از پا درآورد. عادل مغازه کبابی داشت و قتل در همین مکان اتفاق افتاد. روز حادثه امید با عادل تماس گرفت و از او کباب خواست. وقتی امید به کبابی رسید دو دوست شروع به شوخی کردند که در همین حین عادل برای ترساندن دوستش چاقویی را که با آن مشغول خردکردن گوشت بود به سمت امید گرفت که چاقو در قلب پسر جوان فرورفت. امید بعد از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داد و پس از آن عادل بازداشت و به درخواست اولیای‌دم به قصاص محکوم شد.

شورای شهر روانسر چندی قبل تصمیم گرفت برای جلب رضایت خانواده مقتول با آنها مذاکره کند به همین دلیل از مردم برای تجمع بر سر مزار مقتول دعوت کرد. مردم پس از تجمع مقابل قبرستان پیاده به مقابل منزل پدر امید رفتند تا با آنها صحبت کنند. خانواده مقتول از حضار درخواست کردند هیاتی 10 نفری به نمایندگی از حاضران این گردهمایی برای گفت‌وگو پیرامون این مساله، به منزل آنها بروند.

در این تجمع، دکتر منوچهری، نماینده مردم اورامانات با تکرار درخواست مردم شهر از این خانواده به نمایندگی از مردم شهر روانسر، از خانواده مقتول خواست تا عادل را عفو کنند. منوچهری در این‌باره به خبرنگار ما گفت: «معتمدان و شورای شهر از مردم دعوت کردند سر مزار امید مرادی حاضر شوند و فاتحه بخوانند و بعد هم جلو خانه اولیای‌دم حاضر شوند. من هم به احترام مردم، خانواده مقتول و به‌دلیل دعوت عمومی که صورت گرفته بود در این مراسم شرکت کردم و ابتدا سر خاک حاضر شدیم و بعد به خانه اولیای‌دم رفتیم و با آنها صحبت کردیم.»

خانواده مقتول به هیات نمایندگی مردم اعلام کرده‌اند برای تصمیم‌گیری درخصوص بخشش قاتل فرزندشان، به زمان نیاز دارند.

تجمع مردم برای بخشش محکوم به قصاص
برادر عادل در این‌باره به خبرنگار ما گفت: «شب حادثه برادرم مغازه را تعطیل کرده بود که امید به او تلفن زد و کباب خواست. امید به برادرم گفت من دوست و مشتری تو هستم و به‌خاطر من مغازه را باز کن. امید به مغازه رفت و داشت گوشت خرد می‌کرد که عادل با او شوخی کرد. برادرم دستش را برگرداند تا به او بگوید شوخی نکن که چاقو به امید خورد. چاقو خیلی تیز بود و وارد قلب امید شد وگرنه برادرم ضربه‌ای نزد.

برادرم بعد از این حادثه بلافاصله امید را سوار ماشین کرد و او را به بیمارستان رساند. ساعت 12:30 شب وقتی داشتم مغازه خودم را تعطیل می‌کردم عادل آنجا آمد و از پشت یخچال مغازه‌ام چاقو برداشت تا رگ دست خودش را بزند. من نمی‌دانستم ماجرا چیست. خواستم جلویش را بگیرم اما چاقو را نمی‌داد. در این کشمکش به دست خودم هم چاقو خورد و زخمی شدم. به‌سختی عادل را به خانه بردم. او در راه به من گفت امید فوت شده است. او دوباره در خانه خواست خودکشی کند که به او گفتیم این راه درستی نیست اما او جواب داد من تحمل ندارم. بالاخره برادرم خودش به پاسگاه رفت و تسلیم شد و از آن به‌بعد در زندان است.»

وی ادامه داد: «در این چندسال برای جلب رضایت اولیای‌دم خیلی تلاش کردیم اما فایده‌ای نداشت تا اینکه شهریار ویسی، رییس شورای شهر روانسر، هماهنگ کرد و ریش‌سفیدان شهر خودمان و اورامانات و مردم را دعوت کرد و در مزار امید مراسمی برگزار کردند. در آنجا مردم قرآن و دعا خواندند و به سمت پدر مقتول حرکت کردند. جمعیتی حدود پنج‌هزارنفر جمع شده بود.

مردم به پدر امید گفتند تا وقتی عادل را نبخشی ما نمی‌رویم. پدر امید هم در را باز و از ریش‌سفیدان دعوت کرد داخل بروند. آنها حدود دوساعت با هم حرف زدند و در نهایت پدر مقتول گفت اجازه بدهید با اعضای خانواده مشورت کنم و طی چند روزآینده نتیجه را اعلام می‌کنم.»بنا بر این گزارش قاتل در حال حاضر در زندان «دیزل‌آباد» شهر کرمانشاه به‌سر می‌برد.

فناوریهای نوین؛ گسترش دهنده مفاسد یا مفاهیم ...

دفتر آیت الله مکارم شیرازی - که از مراجع پیشرو و بروز هستند - برای انتقال مفاهیم مذهبی مورد نظر ایشان ،‌سایتی به 6 زبان فارسی،عربی،آذری،انگلیسی،روسی و اردو راه اندازی و فعال کرده است.

عصرایران - حضرت آیت الله مکارم شیرازی در دیدار جمعی از طلاب و روحانیون حوزه علمیه قم اظهار داشته اند: "گسترش فناوری‌های نوین، امکان انتقال ناهنجاری‌ها و مفاسد را بسیار آسان کرده است و همین مسأله تهدیدات بسیاری را به دنبال دارد." (ایسنا)

حق با ایشان است. بخش بزرگی از ناهنجاری های اخلاقی و مفاسد که تا دیروز محصور در مرزها و خانه ها بود، اکنون به مدد تکنولوژی به راحتی می تواند در دسترس همگان قرار گیرد.
اما واقعیت این است که آنچه آیت الله مکارم گفته ،‌تنها بخشی از واقعیت است. کل واقعیت این است که " گسترش فناوری‌های نوین، امکان انتقال ناهنجاری‌ها و مفاسد و هنجارهای و مفاهیم را بسیار آسان کرده است و همین مسأله تهدیدات و فرصت های بسیاری را به دنبال دارد."

در واقع همان گونه که ناهنجاری ها می توانند در فضای تکنولوژیک، منتقل شوند، هنجارها نیز این امکان را دارند. در واقع این مفاهیم هستند که در این بستر منتقل می شوند و نه الزاماً‌ مفاسد. مفهوم می تواند از هر جنسی باشد.

اتفاقاً‌ فناوری های نوین،‌ امکان انتقال مفاهیم توسط گروه ها و مذهب ها و ملت هایی که تا دیروز نمی توانستند صدایشان را از محل زندگی خود فراتر ببرند را فراهم کرده است. این به توزیع عادلانه مفاهیم در جهان کمک کرده است. حال این خود گروه ها و نحله های گوناگون هستند که باید تولید محتوا کنند و از این امکان فوق العاده بهره برداری خودشان را بنمایند.
دفتر آیت الله مکارم شیرازی - که از مراجع پیشرو و بروز هستند - برای انتقال مفاهیم مذهبی مورد نظر ایشان ،‌سایتی به 6 زبان فارسی،عربی،آذری،انگلیسی،روسی و اردو راه اندازی و فعال کرده است. این در حالی است که تا پیش از ظهور این فناوری نوین ،‌این امکان وجود نداشت و اگر ایشان می خواستند پیام شان را به مخاطبان شان در قلمروهای وسیع این 6 زبان برسانند ،‌باید با صرف هزینه های کلان ،‌ میلیون ها جلد کتاب چاپ می کردند و نهایتاً‌ هم توفیق کنونی در ابلاغ پیام را نداشتند.

فناوری‌های نوین؛‌ گسترش دهنده مفاسد یا مفاهیم؟!

نگرش به نیمه خالی لیوان تکنولوژی ،‌همان اندازه می تواند آسیب رسان باشد که مسحور تکنولوژی شدن و تنها نیمه پر را دیدن.
پس بهتر است به جای نفی تکنولوژی های جدید،‌ در صدد آموزش نحوه استفاده درست از آن برآییم. مثلاً‌ به جای آن که در صدد نکوهش نرم افزارهای موبایل باشیم یا در اندیشه فیلترینگ و پاک کردن صورت مساله باشیم،‌ باید به کاربران آن که عمدتاً‌ نوجوانان و جوانان هستند بیاموزیم که چگونه از اطلاعات خود مراقبت کنند و به والدین یاد دهیم که چگونه بر عملکرد فرزندان شان نظارت کنند.


\عذرخواهی مسؤولان\ به کره شمالی هم رسید...

یک مقام دولتی کره شمالی هم اعلام کرد: رهبر کره شمالی پس از اطلاع یافتن از این حادثه، طول شب را بیدار بود و از خبرهای حادثه، احساس ناراحتی و درد می کرد.
رسانه های کره شمالی 6 روز پس از ریزش ساختمان خبر آن را منتشر کردند.

به گزارش عصر ایران، براساس این خبرها، مقامات کره شمالی به دلیل این حادثه، عذرخواهی  کرده اند.

خبرگزاری کره شمالی نوشت: حادثه خطرناکی در هفته گذشته در محل اجرای پروژه ساختمانی در پیونگ یانگ روی داد و منجر به آسیب دیدن و  زخمی شدن برخی افراد و به دنبال آن، آغاز برنامه امداد و نجات شد.

انتشار خبرهای منفی توسط رسانه های کره شمالی که تحت تسلط دولت هستند، معمولا اتفاق نادر و بی سابقه ای به شمار می آید.



با این حال خبرگزاری رسمی کره شمالی به تعداد دقیق افراد زخمی یا کشته شده در این حادثه اشاره ای نکرد اما نوشت: ساختمان مسکونی که به صورت صحیح ساخته نشده بود و مقامات مسؤول هم به شیوه نادرستی برآن نظارت داشتند.
 
خبرگزاری رسمی کره شمالی، 6 روز بعد از بروز این اتفاق، خبر آن را منتشر کرده است.

این حادثه ریزش ساختمان در روز سه شنبه گذشته روی داد ولی خبرگزاری رسمی کره شمالی، روز یکشنبه هفته بعد ، خبر آن را منتشر کرده است. 



براساس گزارش خبرگزاری کره شمالی، عملیات امداد و نجات به پایان رسید و مقامات مسؤول از خانواده های آسیب دیده و ساکنان این مجتمع مسکونی عذرخواهی کردند.  شو بو ایل وزیر امنیت ملت یکی از مقاماتی کره شمالی بود که عذرخواهی کرد.

یک مقام دولتی کره شمالی هم اعلام کرد: رهبر کره شمالی پس از اطلاع یافتن از این حادثه، طول شب را بیدار بود و از خبرهای حادثه، احساس ناراحتی و درد می کرد.
خبرگزاری فرانسه نوشته است: این ساختمان 22 طبقه داشت و حدود 100 خانواده در آن زندگی می کردند.

چرا چربی های شکم آب نمی شوند؟

همینطور که سن تان بالا می رود، بدن شما نحوه اضافه کردن وزن و کاهش وزن را عوض می کند. هم خانم ها و هم آقایان کاهش سرعت سوخت و ساز (تعداد کالری هایی که بدن برای کارکرد نرمال به آنها نیاز دارد) را تجربه می کنند.

آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که از آب نشدن چربی دور شکم شکایت دارید؟ مسئله این است که خلاص شدن از چربی های دور شکم چیزی مهمتر از فقط زیبایی است. چربی اضافی شکمی – به خصوص چربی احشایی، یعنی آن نوع چربی هایی که دور اندام هایتان را می گیرند – نشانه ای از بیماری قلبی، دیابت نوع دو، مقاومت به انسولین و بعضی از سرطان ها است. اگر رژیم و ورزش به کاهش این چربی ها کمک نمی کنند، شاید دلیل آب نشدن آنها هورمون ها یا سن و یا عوامل ژنتیکی باشد.

موارد زیر نیز ممکن است دلیل از بین نرفتن چربی های شکم شما باشند:

دارید پیر می شوید
همینطور که سن تان بالا می رود، بدن شما نحوه اضافه کردن وزن و کاهش وزن را عوض می کند. هم خانم ها و هم آقایان کاهش سرعت سوخت و ساز (تعداد کالری هایی که بدن برای کارکرد نرمال به آنها نیاز دارد) را تجربه می کنند.

ورزش های اشتباهی انجام می دهید
ورزش های قدرتی موجب افزایش توده عضلانی می شوند و این باعث می شود که بدنتان چربی بیشتری بسوزاند.

شما غذاهای فرآوری شده زیادی می خورید
چربی شکم با التهاب و ورم ارتباط دارد، بنابراین اگر غذاهای فرآوری شده زیادی بخورید، قابلیت کاهش چربی شکم در بدن تان پائین می آید. غذاهای طبیعی مانند میوه ها، سبزیجات و غلات سبوس دار پر از آنتی اکسیدان هایی هستند که خواص ضدالتهابی دارند و از جمع شدن چربی ها در شکم جلوگیری می کنند.

چربی های اشتباهی می خورید
بدن با همه چربی ها یک جور رفتار نمی کند. تحقیق نشان داده است که جذب بالای چربی اشباع شده (مانند چربی گوشت و لبنیات) با چربی احشایی بالا ارتباط دارد. از طرف دیگر، چربی های اشباع نشده مونو (مانند چربی روغن زیتون و آووکادو) و انواع خاصی از چربی های اشباع نشده پلی (عمدتاً چربی های امگا-3 موجود در گردو، تخمه آفتابگردان و ماهی های چرب مانند سالمون) خواص ضدالتهابی در بدن دارند و اگر در مقدار مناسب مصرف شوند برای بدنتان خوب هستند. اما مصرف زیاد چربی از هر نوعی موجب افزایش جذب کالری و افزایش وزن می شود. پس در مصرف چربی‌های سالم میانه روی کنید.

ورزش شما به اندازه کافی نیست
برای حذف چربی های شکم باید ورزش و تمرین خود را بیشتر کنید. در تحقیقی مشخص شد افرادی که روند ورزشی فشرده و سنگین دارند، بیشتر از افرادی که برنامه ورزشی سبکی دارند، چربی شکم آب می کنند. در واقع ورزش های سبک و غیر فشرده هیچ تغییری ایجاد نمی کنند.

ورزش های اشتباهی انجام می دهید
آیا دائماً در حال دراز و نشست زدن هستید؟ وقتی فقط چند سانتیمتر مانده تا شکم صافی داشته باشید، دراز و نشست زدن نیست که شکم تان را شش تکه می کند. بلکه باید حرکات مؤثرتری انجام دهید که عضلات مرکز بدنتان – عضلات شکم، پشت، لگن و ماهیچه های اریب – و بخش های دیگر بدن را به کار بیندازد.

استرس دارید
ضرب الاجل ها، صورتحساب ها و قبض ها و فرزندان – منبع استرس شما هر چه باشد، استرس زیادی کاهش وزن را برایتان سخت تر می کند، به خصوص کاهش چربی های شکم را کندتر می کند. دلیلش فقط این نیست که وقتی استرس دارید به غذاهای پرچرب رو می آورید، بلکه این فقط بخشی از آن است. دلیل هورمون استرس کورتیزول است که میزان جذب چربی در بدن را بالا می برد و سلول های چربی را بزرگ می کند. هرچه مقدار کورتیزول در بدن بیشتر باشد، چربی های احشایی بیشتر در بدن جمع می شوند.

به اندازه کافی نمی خوابید
اگر شما هم جزو آن دسته افرادی هستید که هر شب کمتر از شش ساعت می خوابید، باید بگوییم که دور کمرتان باریک نخواهد شد. بیشتر استراحت کنید. تحقیقی که روی 70 هزار خانم انجام شد نشان داد خانم هایی که شب ها 5 ساعت یا کمتر می خوابند، 30 درصد بیشتر از خانم هایی با خواب 7 ساعت در شب، احتمال اضافه وزن برای آنها وجود دارد. بزرگسالان باید 7 تا 8 ساعت در شب خواب داشته باشند.

بدنتان شبیه به سیب است
اگر معمولاً بیشتر در قسمت میانی بدن چاق می شوید تا پاها باید بگوئیم شکل بدن شما سیبی است. این مسئله ژنتیکی بدان معناست که کاهش چربی شکم برایتان سخت تر می شود، ولی غیرممکن نیست.

منبع : باشگاه خبرنگاران

نمایی از یک کلاس درس در خرابه!

جام نیوز - این کلاس در بخش تلنگ از توابع قصر قند واقع شده است. آیا براستی می‌توان به آن نام کلاس درس، اتاقی از یک مدرسه یا آموزشگاه اطلاق کرد.

به نظر شما چه کلمات یا اسامی دیگری همخوانی و نزدیکی بیشتری با تصویر دارد؟

نمایی از یک کلاس درس در خرابه! (+عکس)