راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

مرتضوی: می خواهم دادگاهم علنی برگزار شود...

مرتضوی: می خواهم دادگاهم علنی برگزار شود
مدیرعامل سابق سازمان تامین اجتماعی، درخواست علنی شدن دادگاه خود را دارد.

 

سعید مرتضوی در پاسخ به اینکه علی ربیعی وزیر رفاه در گفتگویی اعلام کرده است که سعید مرتضوی در پرونده تامین اجتماعی از وی شکایت کرده است، گفت: این شکایت برای گذشته و حدود 6 ماه قبل است. این فرد در جمع مدیران تامین اجتماعی گفته بود 30 هزار میلیارد تومان در پرونده بابک زنجانی سوء استفاده مالی شده و اموال تامین اجتماعی تضییع شده است و این میزان 10 برابر پرونده فساد 3 هزار میلیاردی است.
 
وی افزود: من همان لحظه هم پاسخ دادم و گفتم که به اندازه یک چوب کبریت هم به بابک زنجانی ندادیم چون این تنها یک تفاهم نامه بوده و بعد هم این تفاهم نامه لغو شد. برای همین تامین اجتماعی هیچ معامله ای با بابک زنجانی انجام نداده و پولی هم رد و بدل نشده است و به دلیل اتهام افترا و نشر اکاذیب از وزیر رفاه شکایت کردم.
 
مدیرعامل سابق تامین اجتماعی در پاسخ به اینکه آیا تایید می کنید که بازپرس پرونده شما تغییر کرده است، گفت: وظیفه اطلاع رسانی در این خصوص با من نیست اما چون رسانه ای شده است تایید می کنم.
 
مرتضوی افزود: می خواهم این دادگاه علنی برگزار شود. پاسخ های من به اتهامات شاکیان را باید رسانه ها ضبط کنند.

زنی که داعش به دنبال اوست....

زنی که داعش به دنبال اوست/عکس
این زن عراقی در اردن زندانی است.

 

گروه تروریستی داعش پس از انتشار خبر اعدام یکی از گروگانهای ژاپنی، آزادی یک زن را در مقابل گروگان دیگر خواستار شد. نام "ساجده الریشاوی" با مطرح کردن پرونده او از سوی داعش برای مبادله با گروگان ژاپنی، بار دیگر بر سر زبانها افتاد.

این زن عراقی در اردن زندانی است.


گروه تروریستی داعش اعلام کرد که یکی از گروگانهای ژاپنی را اعدام کرده است و برای آزادی گروگان دیگر، ساجده الریشاوی باید آزاد شود.

در پی اعلام این خبر، ژاپن و اردن اتاق عملیات مشترکی را در "امان" برای بررسی گزینه‌ها پیش رو تشکیل دادند.

این اقدام دولت اردن را نیز شوکه کرد چرا که تا پیش از این تلاشهایی را برای آزادی خلبان خود "معاذ الکساسبه" از دست داعش و مبادله او با ساجده الریشاوی آغاز کرده و تماسهایی را با برخی سران سلفی و عشار استان الانبار برقرار کرده بود.

الریشاوی به علت مشارکت در انفجارهای سال 2006 در اردن به زندان محکوم شد. وی قصد داشت در یک مراسم خودش را منفجر کند، ولی کمربند انفجاری او عمل نکرد.

داعش گروگان ژاپنی را سر برید...

داعش گروگان ژاپنی را سر برید/عکس
گروه تروریستی داعش با انتشار ویدیو و عکس، از سربریدن یکی از گروگانهای ژاپنی خبر داد.

 

 گروه تروریستی داعش با انتشار ویدیو و عکس، از سربریدن یکی از گروگانهای ژاپنی خبر داد.
فیلم و تصویر منتشر شده از این جنایت بیانگر آن است که عناصر داعش "هارونا یوکاوا" یکی از گروگانهای ژاپنی را سربریده اند.

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/11/sal1.jpg

سخنگوی دولت ژاپن اعلام کرد: تصاویری در اینترنت منتشر شده است که نشام می‌دهد کینجی گوتو عکسی را از "هارونا یوکاوا" در دست دارد. در این عکس یوکاوا سربریده شده است.

وی تأکید کرد که دولت ژاپن در حال تحقیق درباره این ماجرا است.

"شینزو آبه" نخست وزیر ژاپن پس از نشست فوق العاده با شماری از وزرا به خبرنگاران تأکید کرد که کشورش به مبارزه با تروریسم، با همکاری جامعه جهانی ادامه می دهد.

شینزو آبه تأکید کرد که احتمال درست بودن فیلم منتشر شده از سربریدن گروگان ژاپنی بالا است.

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/11/sal2.jpg

با این حال برخی کارشناسان درباره درستی فیلم منتشر شده ابراز تردید کرده اند، زیرا در این فیلم نماد داعش وجود ندارد.

"موسسه الفرقان" وابسته به داعش، سه شنبه گذشته ویدیویی را منتشر کرد که در آن مردی با لباس های سیاه، چاقو به دست دارد و در میان دو مرد ژاپنی ایستاده است که لباسی نارنجی به تن دارند و بر روی زمین نشسته اند.

مردِ سیاه پوش در این ویدیو، خطاب به مردم ژاپن گفت: 72 ساعت فرصت دارید که دولتتان را تحت فشار قرار دهید تا 200 میلیون دلار بپردازد و شهروندانتان را نجات دهد، در غیر این صورت، این چاقو کابوس شما خواهد بود.

این نوشیدنی ها بی خطر نیستند!

این نوشیدنی ها بی خطر نیستند!
کافئین ماده اصلى محرک موجود در این نوشابه‌ها مى‌تواند اعمال بخش‌هایى از بدن و مغز را سرعت بخشد.


نوشابه‌های انرژی‌زا نوشیدنی‌های حاوی مواد مختلف هستند که معمولا به هدف به دست آوردن انرژى جسمى یا هشیارى ذهنى مصرف می‌شوند. نوشابه‌های انرژی‌زا معمولا حاوى آمیزه‌هاى گوناگونى از مواد کربوهیدراتى (قندى)، ویتامین‌ها، موادمعدنى و مواد دیگرى از جمله مواد محرکى مانند کافئین، تورین (یک اسید آمینه، پیش‌ساز پروتئین) و گلوکورونولاکتون (یک ماده طبیعى که در بدن از تجزیه قند ساده گلوکز ایجاد مى‌شود) هستند. علاوه بر این داروهاى گیاهى مانند ژل رویال، جین سینگ و گوارانا ممکن است در این نوشابه‌ها موجود باشد که به ادعاى تولیدکنندگان نوشابه‌ها باعث افزایش بنیه جسمى و تشدید هشیارى و تمرکز ذهنى مى‌شوند.

ترکیبات موجود در نوشابه‌ای انرژی‌زا
در اغلب این نوشابه‌ها مواد به اصطلاح «تشدیدکننده انرژى» مثل کافئین، تورین و در بعضى موارد گلوکورونولاکتون براى تحریک سوخت و ساز و به دست آوردن سریع انرژى وجود دارد. هر سه این مواد در غذاهاى طبیعى و در بدن ما وجود دارند اما غلظت‌هاى آنها در این نوشابه‌ها بالاتر است. معمولا در هر قوطى این نوشابه‌ها میزان زیادی کافئین وجود دارد (گرچه برحسب مارک‌هاى مختلف این میزان متفاوت است). این مقدار تقریبا معادل همان مقدار کافئینى است که یک فنجان قهوه خورى متوسط دارد و چند برابر میزان کافئین موجود در یک فنجان چاى یا قوطى نوشابه کولادار است. منبع بیشتر کافئین این نوشابه‌ها، گوارانا، یک عصاره کافئین دار است که از گیاهى در آمریکای جنوبى به دست مى‌آید.
تورین یک ماده پروتئینى است که در گوشت وغذاهاى دریایى وجود دارد و به ادعاى تولیدکنندگان نوشابه‌ها مى‌تواند در دفع مواد زائد و سم‌زدایى از بدن کمک کند. برخى از مطالعات هم نشان‌دهنده اثر کاهنده فشارخون تورین در مبتلایان به فشارخون بالا بوده است، اما در هر حال میزان بى‌خطر این ماده در حال حاضر معلوم نیست. براى گلوکورونولاکتون نیز مانند تورین نقش سم‌زدایى قائل هستند، اما تحقیقات چندانى در مورد آن انجام نشده است. مواد قندى یا کربوهیدراتى موجود در این نوشابه‌ها معمولا به‌صورت مخلوطى از قندهاى ساده با جذب سریع و کربوهیدرات‌هاى پیچیده تر با جذب آهسته موجود است.

میزان قند در نوشابه‌هاى انرژى‌زا معمولا بسیار بیشتر از میزان قند نوشابه‌هاى معمول ورزشى است. گرچه قند یک منبع فورى انرژى است، اما مصرف بیش از حد آن مى‌تواند به مشکلات دندانى و چاقى منجر شود. مصرف مقادیر زیاد قند مى‌تواند جذب آب به بدن را آهسته کند و در نتیجه استفاده از این نوشابه‌ها را براى مصرف هنگام ورزش یا پس از آن نامناسب کند.

کافئین ماده اصلى محرک موجود در این نوشابه‌ها مى‌تواند اعمال بخش‌هایى از بدن و مغز را سرعت بخشد. کافئین باعث افزایش ضربان قلب، فشارخون و درجه حرارت بدن مى‌شود. در مقادیر زیاد ممکن است باعث لرزش دست و تغییرات ریتم قلب شود. کافئین همچنین داراى خاصیت ادرارآورى است و بنابراین ممکن است به‌خصوص در ورزش شدید باعث کم‌آبى بدن شود.

بررسی «کمیته علمى غذاى کمیسیون اروپا" (SCF) در مورد خطر کافئین موجود در نوشابه‌هاى انرژى‌زا نشان می‌دهد که گرچه این نوشابه‌ها در مقدار متعادل براى مصرف عمومى بى‌خطر هستند، اما کودکان و نوجوانانى که دو قوطى یا مقدار بیشترى از این نوشابه‌ها مصرف مى‌کنند ممکن است دچار تحریک‌پذیرى و اضطراب شوند. همچنین این کمیته توصیه کرد زنان باردار این نوشابه‌ها را مصرف نکنند چرا که اثرات کافئین روى جنین نامعلوم است. در مجموع کودکان کم سن، افرادى که به کافئین حساسیت دارند، مبتلایان به بیمارى‌هاى قلبى و زنان باردار (به‌خصوص در سه ماه اول بارداری) نباید از این نوشابه‌ها استفاده کنند.


نامه منتشرنشده سردار سلیمانی + تصاویر+دستخط سردار سلیمانی...

معصومه آباد در کتاب «من زنده ام» توانست مخاطبین زیادی را پای خاطرات اسارت خود بنشاند؛ حالا «سردارسلیمانی» پس از خواندن کتاب نامه ای برای نویسنده آن نوشته است. نامه‌ای که پاسخ آباد را به همراه داشت.

«قاسم سلیمانی» فرمانده سپاه قدس ایران پس از خواندن کتاب «من زنده ام» دو یادداشت برای معصومه آباد نویسنده این کتاب نوشته است.

سلیمانی در نامه اول خود که آن را در بغداد نوشته است، حس خود را نسبت به این کتاب زیبا بیان کرده است. در این نامه آمده است:

نامه منتشرنشده سردار سلیمانی

 

«بسمه تعالی

خواهرم، مثل همان برادرهای اسیرت همه جا با تعصب مراقبت می کردم کسی عکس روی جلد کتابت را نبیند. و در تمام کتاب با ناراحتی و استرس بدنبال این بودم که آیا کسی به شما جسارت کرد؟

آخر مجبور شدم روی عکست را با کاغذ بچسبانم تا نامحرمی او را نبیند.

برادرت

بغداد

«سلیمانی»

در دومین نامه حاج قاسم که در «نینوا» نوشته شده، با اشاره به رشادت های معصومه آباد می گوید: «انشالله کتابت را به همه زبان ها ترجمه می کنم تا همه بدانند زینب بنت رسول الله چگونه بوده است.»

متن دومین نامه قاسم سلیمانی به این شرح است:

 نامه منتشرنشده سردار سلیمانی

حاج قاسم سلیمانی

«خواهر خوبم. در آن اسارت، اسارت را به اسارت گرفتی

سعی کن در این آزادی اسیر نشوی

انشالله کتابت را به همه زبان ها ترجمه می کنم تا همه بدانند زینب بنت رسول الله چگونه بوده است وقتی کنیز او معصومه اینگونه معصوم بوده است.

به تو بعنوان خواهرم، بعنوان معرف دختر مسلمان شیعه، معرف ایران اسلامی، معرف تربیت خمینی افتخار می کنیم.

حقیقتا شگفت زده شدم و هزاران بار به تو و دوستانت مرحبا گفتم

ساعت 23

(نینوا)

«سلیمانی»

 

گفتنی است معصومه آباد نویسنده کتاب و عضو فعلی شورای شهر تهران نیز در یادداشتی نسبت به ابراز لطف «حاج قاسم» واکنش نشان داده است.

آباد در نامه خود برای سردار سلیمانی آورده است: «قاسم و احمد و مهدی و محمد و حمید و … همگی در هیبت‌ها و شکل‌های مختلف اما یکی هستید. خاک جبهه و هشت سال دفاع مقدس همه رنگ‌ها را از شما گرفته و به رنگ صبغه الله در آورده است.”صبغه الله و من احسن من الله صبغه” برادرم، یادداشت‌های شما نسخه‌ای مشابه از وصیت شهدا بود و پژواک صدای احمد را در من طنین‌انداز کرد.»

نامه منتشرنشده سردار سلیمانی

 

نویسنده کتاب من زنده ام همچنین در بخش دیگری از نامه خود آورده است: «برادرم، در آسمان وجودت تلألو ستارگان بی‌شماری است که می‌درخشد تا چراغ راه گمگشتگان و در راه ماندگان باشد. شجاعت توأم با رأفت ایمان توأم با عمل، مقاومت توأم با صلابت؛ اما آنچه که گوهر وجود تو را متعالی و مرزها را برای تو بی‌اعتبار کرده غیرت است که هر جا صدای مظلومی را می‌شنوی قد و قامت تو پدیدار می‌شود.»

وی همچنین با اشاره به حماسه آفرینی های «سردار سلیمانی» می نویسد: «تو سردار سلحشور امروز برای تحقق ارزش‌های دینی و انقلابی، با دنیا و عافیت طلبی قهر و وداع کرده‌ای. آنچه که در نینوا نوشته‌ای را حتما سرمشق زندگی خود قرار می‌دهم و به چاپ رساندم تا همه دینداران و ارادتمندان تلاش کنند تا خود را از اسارت دنیا خلاص کنند.»

متن نامه «معصومه آباد» در پاسخ به دست نوشته های سردار سلیمانی که با عنوان «راهی به سوی سعادت» نگاشته شده، به این شرح است:

«سردار سلحشور قاسم سلیمانی؛

یادداشت‌های زیبای شما بر کتاب “من زنده‌ام” همزمان با سالگرد عملیات کربلای 5 بدستم رسید. برنامه ای به یاد شهید حمید اردستانی و هشت تن از شهدای محله امیریه، (مسجد پنبه‌چی) بعد ازنماز مغرب و عشا  سخنرانی داشتم. صحن و سرای مسجد طبقه بالا و پایین مملو از جمعیت و فضا کاملاً با نخل‌ها و خاکریزها و عکس‌های شهدا مزین شده بود و حال و هوای جبهه را تداعی می‌کرد. بعد از سخنرانی و ذکر خاطرات اسارت و زندان الرشید و استخبارات، می‌خواستم از میان آن نخل‌ها عبور کنم که تعداد زیادی دور من جمع شدند، آرام زیر گوش من گفتند: خواهر آباد تو در کتابت نوشته‌ای دنیا بداند که ما هنوز شبها با کابوس الرشید، الانبار و تکریت از خواب می‌پریم… ما آمده‌ایم که بگوییم ما انتقام رنج روزهای جوانی شما را می گیریم با اشتیاق صفحه تلفن همراهشان را نشان دادند. عکس شما پشت زمینه تلفن هایشان بود و گفتند ما در رکاب ایشان منتظر یک اشاره ایم. آنها به پاس همه رشادت­ها و دلاورمردی­های شما و همراهانت اعلام آمادگی می کردند تا مرام و مسلک غیرت و جوانمردی تو برایشان الگو باشد. یاد همه شهدای دفاع مقدس و کربلای پنج و یاد برادر شهیدم احمد هم گرامی بادو چقدر شما و الفجری‌ها و کربلایی‌ها و خیبری‌ها و … شبیه هم شده‌اید.

قاسم واحمد و مهدی و محمد وحمید و … همگی در هیبت‌ها و شکل‌های مختلف اما یکی هستید. خاک جبهه و هشت سال دفاع مقدس همه رنگ‌ها را از شما گرفته و به رنگ صبغه الله در آورده است.”صبغه الله و من احسن من الله صبغه”

برادرم، یادداشت‌های شما نسخه‌ای مشابه از وصیت شهدا بود و پژواک صدای احمد را در من طنین‌انداز کرد. او در وصیت نامه‌اش نوشته است “ما از مردن هراسی نداریم اما از این می‌ترسیم که بعد از ما ایمان را سر ببرند و اگر هم نسوزیم که روشنایی می‌رود و جای خود را به شب می‌سپارد. چه باید کرد هم بایستی امروز شهید شویم تا فردا بماند و هم باید بمانیم که فردا شهید نشود.”اگر چه منظومه اندیشه و دریچه نگاه شما مملو از شاهکارهای اخلاقی و انسانی است که می‌تواند برای بشریت عبرت‌آموز باشد بی‌مناسبت نیست خاطره آخرین لحظه شهادت احمد و مهدی را از زبان یکی از همرزمانش بازگو کنم:

در کشاکش عملیات وقتی احمد دید دوست و همرزم قدیمی و همیشگی‌اش ترکش خورد اما با تنی مجروح و زخمی هنوز می‌رزمد تا ایستاده شهید شود غیرتش به جوش آمد و مهدی را قلمدوش کرد. او در حالی می‌رزمید که بر روی یک دوشش اسلحه و بر دوش دیگرش شهید مهدی بود و در همان لحظه دشمن زیباترین تصویر جنگ را شکار کرد و دو دوست و دو برادر در آغوش یکدیگر به شهادت رسیدند. احمد در فراز دیگری از وصیت‌نامه‌اش نوشته است: می‌ترسم خونین کفنان در غربت بمیرند تا خوش باوران غرب کام بگیرند. وقتی پیکر احمد و مهدی را از خاک جبهه برداشتند دست احمد هنوز به گردن مهدی قلاب بود گویی این دست آخرین عضو بدن او بود که تسلیم شد و امروز احمد و مهدی در گلزار شهدای اهواز کنار هم آرمیده‌اند.

برادرم، در آسمان وجودت تلألو ستارگان بی‌شماری است که می‌درخشد تا چراغ راه گمگشتگان و در راه ماندگان باشد. شجاعت توأم با رأفت ایمان توأم با عمل، مقاومت توأم با صلابت؛ اما آنچه که گوهر وجود تو را متعالی و مرزها را برای تو بی‌اعتبار کرده غیرت است که هر جا صدای مظلومی را می‌شنوی قد و قامت تو پدیدار می‌شود.

نمی‌دانم غیرت از چه جنس وحسی است وعیار آن چقدر است اما غیرت تنها عنصر ذی قیمت حیات آدمی است که فراتراز یک حس یا یک جنس است. کاش عیارمردان را با غیرت و زنان را با حیای   آنان سنجش و میزان می‌کردند. سرمایه‌ای که به فرهنگ ما غنا می‌بخشد اگرچه امروز مورد هدف وتاراج دشمن قرار گرفته تا از نسل ما چیزی باقی نگذارد.

در کنار همه جملات زیبایت غیرت خودنمایی می‌کرد، تا آنجا که نگران این بودی که نگاه نامحرمان به عکس روی جلد نیفتد. چه افتخاری بزرگتر از این که حتی عکس خواهرت از نگاه نامحرم درامان باشد.

دلنوشته‌های شما آنچنان گرم و با صلابت اما آرام بر جانم فرو نشستند که گویی ازخاک همان سرزمین و از جوهره آب فرات آنها را ساخته و نگاشته بودی و چقدر خوب فهمیده بودی نگاه غیرتمند برادران آزاده همانند دژ مستحکمی پیرامون ما کشیده شده بود که می‌توانست هر نگاه شرور و بدخواهی را از ما دور کند و در همیت این عنصر گرانبها در کنار هم با افتخار زندگی می‌کردیم.

قلب سرشار از محبت و عطوفت شما با خواندن کتاب “من زنده ام”، که حکایت مقاومت و ایستادگی توأم با درد و رنج خواهران شما بود دل رئوف رهبر و مقتدایمان و تو و بسیاری از دوستداران دین و وطن را در اندوه فرو برد و چشمان شما را تر کرد اگرچه این اشک و اندوه غیرت و جوانمردی است و این سند زبونی و رسوایی قومی است که با هیچ دین الهی و آیین و اساسا انسانیت نسبت ندارد و تو سردار سلحشور امروز برای تحقق ارزش‌های دینی و انقلابی، با دنیا و عافیت طلبی قهر و وداع کرده‌ای. آنچه که در نینوا نوشته‌ای را حتما سرمشق زندگی خود قرار می‌دهم و به چاپ رساندم تا همه دینداران و ارادتمندان تلاش کنند تا خود را از اسارت دنیا خلاص کنند.

اگر ما در دوره ای از تاریخ کشورمان به دلیل آنکه جنگ برما تحمیل شد و مجبور به دفاع ومقاومت بودیم اما در خلال آن حماسه شاهکارهای بسیار انسانی و اخلاقی آفریده شد پس چگونه دنیای بیرحم امروز می تواند ما را متهم به مرام غیرانساندوستانه و غیراخلاقی (آدم کشی و قتل) کند که نه تنها با اسلام که با هیچ آئینی سازگاری ندارد.

آنها نشنیده‌اند و نخوانده‌اند امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام می‌فرمایند: من خود از زبان پیامبرشنیدم که فرمودند، ازمثله کردن هر چند سگی گزنده باشد بپرهیزید تن و بدن میت آنقدرکریم و محترم است که باید در حریمش نماز بگذارید.

امروز مدعیان ادب و آزادی گستاخانه حرمت پیامبر رئوف و رحیم ما را می شکنند اگرچه ما را در دفاع از حریم مقدس و مبارک آنحضرت همدل و همصدا کرده­اند. آنها نمی دانند که ترنم صدای قلب ما فقط با محبت اهل بیت هماهنگ است. الهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم.

 

منبع: مهر


ناگفته های رشیدپور از ممنوع التصویری و حضور درکنار روحانی!

رضا رشیدپور بعد از یکی از کلاس های آموزشی که در اصفهان تحت عنوان سمینار یک روزه داشت، فرصتی دست داد تا مصاحبه ای با این مجری محبوب تلویزیون داشته باشیم. کسی که البته با وجود محبوبیت زیادی که دارد اما گویا به همین علت یعنی محبوبیت مثل خیلی از مجریان دیگر، کنار گذاشته شده است تا وقت خود را صرف برگزاری سمینار کند و البته خودش می گوید دنبال رسیدن به قله نیست. قله برای او همین است که کنار مردم راه برود و با آن ها حرف بزند.

چی شده بود؟ به نظر ناراحت می رسیدید.
چیز خاصی نبود. یک عده گفته بودند مگر باسوادتر از رشیدپور وجود ندارد که او را دعوت کرده اید؟ دوستان هم این را به من منتقل کردند و من هم گفتم آن هایی که چنین حرفی زده اند، بیایند و سرکلاس من بنشینند، ببینم چیزهایی که من می گویم و تدریس می کنم را اصلا می توانند هضم کنند!

بعد از سمینار دیدم که با یکی از مخاطبانتان درباره آینده کاری و این که بالاخره می خواهید به کجا برسید، صحبت می کردید. سوال من این است که رضا رشیدپور بعد از این همه سال کارکردن، می خواهد به کجا برسد؟ ما یک زمانی یکی مثل محمد حسینی را داشتیم که یک شومن حرفه ای و بانمک بود و دست آخر از ایران رفت. الان هم مد شده که بازیگران، مجریان  یا حتی بازیکنان فوتبال ما، مدام از این شاخه به آن شاخه می پرند و احساس من این است که شما هم می خواهی این فضاهای مختلف را تجربه کنی و نمی دانی کدام یک برایت جذاب تر است
من شاخه به شاخه نپریدم. هیچ کاری نکردم مگر این که تخصصش را داشتم. حالا اگر بخش عمده ای از عمرم را صرف درس خواندن کردم، نمی توانم به هر بهانه ای، خودم را محدود کنم. نمی روم جای کسی را تنگ کنم. در جایی که تخصص داشته باشم، ورود پیدا می کنم و خدارا شاکرم که کمک کرده، ناموفق نباشم.

ناگفته های رشیدپور از ممنوع التصویری و حضور درکنار روحانی!+تصاویر همسر و دخترش

نمی گویم موفق بوده ام ولی ناموفق نبوده ام. این جواب یک سوالتان و این که می خواهم به کجا برسم؟ …هیچ کجا …من عاشق این هستم که با مردم قدم بزنم و حرف هایشان را بشنوم و به سوالاتشان جواب بدهم. بعد بروم آسوده بخوابم و فردا یک روز دیگر شروع بشود. نه به دنبال دستیابی به ابزارهای قدرت هستم و نه در ذهنم به این فکر می کنم که مشهورتر بشوم و نه می خواهم برنامه ای بسازم که بترکانم! هیچ کدام …به خیلی از آرزوهایم رسیده ام و حالا همین که کنار مردم هستم، خیلی خوشحالم و برعکس شما فکر نمی کنم، باید کاری انجام دهم. فکر می کنم همین کاری که دارم انجام می دهم، بهترین کار است!

نه ..من منظورم این نیست که حتما باید کاری انجام بدهید. سوالم این است که آیا تا به حال به این فکر کرده اید که مثل فرید زکریا، به جایگاهی برسید که بتوانید جریان ساز باشید و گاهی حتی با برنامه ها و اجراهایتان، دنیا را تکان بدهید یا همین که همینی که هستید، کافی است و اقناع کننده؟
من و شما یک تفاوتی با هم داریم. شما دارید به مقصد فکر می کنید و من می گویم از همین راهی که در آن هستم و دارم طی می کنم، لذت می برم. حالا این راه شاید منجر بشود به این که یک روزی دست به دست هم بدهیم و دنیا را تکان بدهیم . من از الان به تکان دنیا فکر نمی کنم اما حالا اگر تهش این باشد که دست به دست هم بدهیم و کاری کنیم، پایه ام!

برای یکی مثل شما، مسیر در این کشور هموار هست؟
ابدا …اگر مسیر هموار باشد که دیگر لذتی برای رهرو ندارد.

گفتم شاید شما هم بخواهید یک روز مثل محمدحسینی، ترک وطن کنید و پناهنده بشوید.. کما این که آن زمانی که از ایران خارج شدید، برخی گفتند شاید مهاجرت کرده اید!
نه به هیچ عنوان. من همان روزی که می رفتم، در فرودگاه گفتم به امید دیدار و مهر ورود زدم چون تنها به قصد تحصیلات از کشور خارج شدم.

بالاخره از این دست شایعات زیاد شنیده می شود. حتی مرتضی حیدری هم وقتی از ایران رفت، گفتند مهاجرت کرده و برنمی گردد!
نه…مرتضی که اینجا برایش بهشت است. کجا برود بهتر از ایران؟! برای من هم بهشت است. من با کمال میل به کشورم برگشتم و هیچ وقت هم ایران را به قصد مهاجرت ترک نمی کنم.

هنوز ممنوع التصویر و ممنوع الکار هستید؟
والا واقعیتش هیچ وقت این گونه حکم ها را به طور رسمی به ما ابلاغ نمی کنند.

بله. از مجریان دیگر هم که ممنوع الکار هستند، شنیده ام که می گویند صدا و سیما هیچ وقت رسما به کسی اعلام نمی کند که ممنوع الکار است ولی اجازه کارکردن هم به او نمی دهد. این چه سیاستی است دیگر؟
بله. به ما چیزی نمی گویند و ابلاغ نمی شود ولی به طور شفاهی و سینه به سینه از طریق مدیران می شنویم که از وجود شما نمی توانیم استفاده کنیم. برای من یک دوره کوتاهی در شبکه نسیم، فضایی بوجود آمد که بتوانم کار کنم و آن را هم نمی دانم که ادامه پیدا خواهد کرد یا نه ولی راستش را بخواهید خیلی به این فکر نمی کنم که چه اتفاقی قرار است بیفتد. همین که کنار مرم داره خوش میگذره، پس داره خوش میگذره!

خب این ممنوع الکاری برای شما ناراحت کننده نیست؟ بالاخره مثل بازیگری که ویترین کارش، اکران فیلم هایی است که بازی می کند، یک مجری هم طبیعتا دلش می خواهد اجرا کند.
زمانی که شما بدانید ایراد از شما نیست،دیگر تلاشی برای رفع مشکل نمی توانی انجام بدهی. وقتی من می دانم امانتدار مردم و صادق نسبت به آن ها هستم و قدر مردم و نظامم را می دانم، پس مشکل در من نیست. اگر مشکل، جای دیگری است، من زورم نمی رسد حلش کنم. برای همین چه ناراحت باشم و چه نباشم، اتفاقی نمی افتد.

بعد از رفتن آقای ضرغامی و آمدن آقای سرافراز، تغییر و تحولی در این زمینه بوجود نیامده؟ احیانا روی خوش به شما نشان داده نشده؟
امید چیزی است که نمی شود از آدم ها گرفت و ما هم امیدواریم که بشود.

 ناگفته های رشیدپور از ممنوع التصویری و حضور درکنار روحانی!+تصاویر همسر و دخترش

الان این مجریانی که در تلویزیون، برنامه اجرا می کنند را چطور می بینید؟
تکثیر هر پدیده جذاب، هم جذابیت پدیده اصلی را از بین می برد و هم اصل جذابیت را در ذهن مردم لوث می کند. اتفاقی که با تکثیر علیخانی ها و فرزاد حسنی ها، دارد اتفاق می افتد و هم نمونه اصلی جذابیتش را از دست می دهد و هم جذابیت از بین می برد.

اجرای احسان و فرزاد حسنی را می پسندید؟
تعداد کثیر طرفدارانشان نشان از موفقیتشان دارد.

و خانم های مجری؟
من ستاره سرشناسی بین خانم های مجری تلویزیون نمی بینم.

چرا؟ به خاطر محدودیت هایی که وجود دارد
به نظر من خانم ها به خودباوری در عرصه رسانه نرسیده اند. یکسری محدودیت ها وجود دارد که همه قبول داریم و این مساله مقداری ذهن خانم های مجری ما را مکدر و درگیر ساخته است. شنیده اید که می گویند همه راه ها به رم ختم می شود؟ هروقت با خانم ها حرف می زنیم، می گویند محدودیت وجود دارد در حالی که به نظر من، خلاقیت و اتفاقات عجیب در محدودیت رخ می دهد. اگر قرار باشد لباس مستهجن بپوشد و بیاید جلوی دوربین بنشیند و حرف بزند، جذابیت وجود دارد. مهم این است که ما کاری کنیم که بدون همان لباس، بتوانیم برای مخاطب جذابیت داشته باشیم.

برای شما زمانی که کار می کردید، این محدودیت ها وجود داشت؟
بالاخره محدودیت که هست. برخی سلیقه ای است، برخی خنده دارند و برخی قانونی هستند. من سعی کردم آن هایی که قانونی است را رعایت کنم، سلیقه ای ها را چانه زنی کنم و خنده دارها را زیرپا بگذارم.

خب برسیم به سال 92 و انتخابات ریاست جمهوری و همراهی شما با حسن روحانی که کمی غافلگیرکننده بود و سروصدا به پا کرد و حتی برخی گفتند که شما هم سیاسی شده اید و جواد یحیوی هم که چندی پیش مصاحبه ای علیه شما کرد و گفت رشیدپور فقط دنبال پول است!
سال 92 نیاز بود که مردم کمی امیدوار بشوند. لازم بود یک عده مثل من بیایند و بگویند ما امیدواریم و اگر 10 نفر هم به من نگاه کنند و امیدوار بشوند، این برای من خوشحال کننده بود و رسالت مقدسی بود که دلم خواست و انجام دادم.

-یحیوی گفته بود شما زمان احمدی نژاد، رفیق مشایی بودید و حالا مشاور روحانی شده اید.
اگر یحیوی ثابت کند من ریالی پول از روحانی گرفته ام، اعلام می کنم که ده برابر این پول را نقدا به حساب یحیوی می ریزم. دنیا که فقط جای ادعا نیست و اگر هم باشد، آخرت سرای اثبات است و من به خاطر این حرف سخیفی که ایشان زدند، هیچ وقت نمی بخشمش و امیدوارم برای این که پولدار بشود، 4 تا سند جور کند و بیاورد تا ببینم من کی و کجا از از حسن روحانی پول گرفتم آن وثقت صدبرابرش را به جواد یحیوی پرداخت کنم.

این را حتما بنویسید. من رحیم مشایی را حتی از نزدیک هم ندیدم چه برسد به این که بخواهم با او کار کنم و در ثانی آقای روحانی آن قدر باهوش است و سیستم اطلاعاتی قوی ای دور او هست که حتم داشته باشید من اگر دوستی ای با مشایی داشتم، آقای روحانی حتی اجازه نمی داد به او سلام کنم چه برسد به این که در هواپیمای ایشان بنشینم و همراهشان به سفرهای استانی بروم.

خب از این همراهی با روحانی چه هدفی داری؟ به نظر می رسید با تغییر دولت، فضای فرهنگی و هنری ما دستخوش تغییرات عمده ای شود ولی حالا…
من هیچ وقت به دنبال بازشدن فضا برای خودم نبودم. همین که مردم خیلی نگران نیستند، خوب است. قبول دارم که نگران هستند ولی شما هم قبول کنید که خیلی نگران نیستند و این تبدیل حالت از “خیلی نگرانی” به “کمتر نگرانی” کار بزرگی بود که در این دولت انجام شد و این کار فقط با معجزه امید رخ داد. من به انتخاب آقای روحانی افتخار می کنم و در روزهای آینده اتفاقات خوبی خواهد افتاد و امیدوارم مردم قدر این فرصت را بدانند.

تاکید می کنم که امیدوارم قدر این فرصت را بدانند. دلیل همراهی من با ایشان هم به رفاقت و رفت و آمد خانوادگی بیست ساله ما با خانواده ایشان برمی گردد و نه دلیل سیاسی دارد و نه اطلاعاتی امنیتی است! فقط یک دوستی ساده و صمیمانه است و من در سفرها هر کمکی که در حوزه فرهنگی از دستم بربیاید، برایشان انجام می دهم. فقط همین.

شما که به ایشان نزدیک هستید، نگاه روحانی را به مقوله فرهنگ و هنر چطور دیدید؟
ایشان فوق العاده به رسانه سالم و ساده رقابتی توام با مرزهای فراخ برای تمام سلیقه های مختلف هنری اعتقاد دارند و جزء دستوراتشان به متولیان امر فرهنگ این است که هنرمندان، فعال و امیدوار باقی بمانند ولی این که در عمل تا چه حد، این اتفاق می افتد، باید منتظر ماند و ارزیابی کرد.

و نگاهشان به طور ویژه به موسیقی چطور است؟
وقتی برادر ایشان همراه با من به مجلس ختم خواننده پاپ جوان می آید، یعنی که این دولت با هنر و البته موسیقی بیگانه نیست و این، برای ما غنیمت است که رییس جمهوری داشته باشیم که برادرش به مراسم باشکوه ختم یک خواننده جوان بیاید.

تا بحث روحانی است، دوست دارم نظرتان را درباره اختلافی که دولت و صدا و سیما برسر انتخاب مجریان گفت و گوهای تلویزیونی رییس جمهور داشتند، بدانم. به نظر شما، حق با کدام طرف بود؟
این مساله محل چالش بین صدا و سیما و دولت شده بود و دولت می گفت مجری را ما باید انتخاب کنیم و صدا و سیما می گفت این اختیار در دست آن هاست و نه دولت ولی در مجموع به نظرم چالش بیهوده ای بود و فقط وقت مردم را گرفت و من با اصل این چالش موافق نبودم.

و با این که برای این گفت و گوها، دو و یا گاهی سه مجری روبروی رییس جمهور بنشینند و سوال بپرسند، چطور؟ موافق هستید؟
نه . موافق نیستم و این را هم بگویم که تا به حال هیچ گفت و گوی جالب و جذابی با هیچ رییس جمهوری در ایران انجام نشده و امیدوارم یک روز من بتوانم یک گفت و گوی استاندارد با پرزیدنت را نشان همه بدهم.

و برسیم به اصفهان و زنده رود. هنوز خیلی ها اعتقاد دارند بعد از جدایی رضارشیدپور از این برنامه، زنده رود به شدت افت کرد و دیگر نتوانست جذابیت قبل را داشته باشد.
لطف مردم اصفهان است اگر چنین نظری دارند . ظاهرا در ذهن عده ای که عادت به سوء تفاهم دارند و سوء تفاهم، کسب و کارشان است، بهانه ای باید پیدا می شد تا من را کنار بگذارند و صحبت های ملیکا شریفی نیا هم این بهانه را به دست آن عده داد و من را از کار، برکنار کردند و بعد از آن هم در تمام این سال ها، هیچ وقت از من دعوتی به عمل نیامد که دوباره برای اجرا به این برنامه برگردم.

حتی شنیدم آن زمان شایعاتی بود که من پول زیادی می گیرم ولی من حتی یک بار هم درباره پول حرف نزدم. حالا مردم بروند و از مدیرکل صدا و سیمای اصفهان بپرسند که چرا در این شش سال حتی یک بار از من دعوت نکردند که به اصفهان بیایم و خودشان هم می دانند که من هیچ بحثی سر مسائل مالی نداشتم.

در سمینار، یک جایی انتقادی از نحوه اجرای محمد سلوکی کردید. نظرتان درباره نوع اجرای سلوکی چیست مخصوصا این که او اصفهانی هم هست.
محمد سلوکی ..(با مکث و کمی فکر) …سلوکی یک اصفهانی خوب است.

همین؟
جزء مجریان خوش تیپ ماست.

جوابم را نگرفتم
سلوکی یک اصفهانی خوب و خوش تیپ است!

عصر ایران


از باباکرم چه میدانید؟

   

باباکرم شخصی بوده ازلاتهای قدیم. به اسم رسمی کرم کریمی.قصاب محله بوده وهمه از او حساب میبردند.
وقتی از کوچه پس کوچه های محله گذر میکرد بچه های فقیر ویتیم وبیچاره ای در طول مسیرش بودند
که هر روزه به آنها کمک میکرد و با یک آبنبات آنها را خوشحال میکرد.طوری شده بود که این بچه ها اورا
دوست داشتند و بابا کرم صدا میکردن. وهر وقت از دور میآمد بچه ها با شادی دست میزدند
 و صدا میزدن باباکرم. باباکرم  ... و آقاکرم قصاب هم برای خوشحال کردن بچه های فقیر یک
 سر و گردن و نیز با حرکات دست و مدل بابا کرم امروزی از کنار آنها میگذشت و بعدها درکاباره ها با اضافه کردن
حرکات دیگر رقص بابا کرمی را تکمیل و تا هم اینک ماندگار و از رقصهای به نام ایرانی باقی ماند.

روش پخت استیک نرم و ترد...

روش پخت استیک نرم و ترد

همیشه این سوال برای ما پیش می آید که چرا استیک های رستوران ها نرم و خوشمزه هستند ولی استیک هایی که در خانه درست می کنیم سفت می شوند و قابل خوردن نیستند.امروز می خواهیم چند تکنیک برای پخت یک استیک نرم و لذیذ را به شما آموزش دهیم.

ابتدا باید برای استیک از گوشت مناسب استفاده کنید.بهترین انتخاب راسته گوساله و یا فیله گوساله است.اگر دوست دارید استیک شما مغز پخت شود ، می توانید گوشت خود را بکوبید.سپس آن را یه فلفل سیاه ، پودر سیر و پیاز و کمی نمک مزه دار کنید و اجازه دهید یک ساعت در این مواد باقی بماند. دقت کنید که گوشت شما کاملا خشک نشود چون پس از پخت سفت می شود.گوشت را در ظرف شیشه ای یا پلاستیکی و در دار قرار دهید و آن را در یخچل قرار دهید.برای اینکه مواد بیشتر در استیک نفوذ کنند ، آن ها را با چنگال سوراخ کنید.استیک

برای سرخ کردن استیک از ماهیتابه چدن استفاده کنید تا گرمای بالایی جذب کند.پس از گرم شدن ماهیتابه ، دو طرف استیک را با مقدار زیادی کره بپوشانید و در آن قرار دهید.حتما صبر کنید تا یک طرف استیک کامل سرخ شود و بعد آن را بچرخانید تا استیک شما آب نندازد و سفت نشود.

هرگز از گوشت تازه برای استیک استفاده نکنید.حتما از گوشتی که 10 تا 15 روز از زمان آن گذشته است استفاده کنید.در زمان پخت استیک ، نمک به آن اضافه نکنید و آن را در هنگام سرو روی آن بپاشید.

سعی کنید اگر گوشت شما یخ زده است ، برای آب شدن در یخچال قرار دهید تا به صورت آهسته آب شود تا بعد از پخت نرم تر شود.


شارژر گازی تلفن همراه...

این جعبه کوچک بدون نیاز به برق در یک سلول سوختی، گاز را به برق تبدیل می‌کند و قادر به شارژ تبلت و گوشی‌ هوشمند است.
به گزارش صبحانه، در حالی که باتری‌های بیشماری برای شارژ دستگاه‌های تلفن همراه ارائه شده است، این بار یک مدل جدید شارژر تولید شده است که گوشی همراه با گاز شارژ می‌شود؛ این وسیله توسط EZelleron آلمان طراحی شده است.

فارس نوشت: این جعبه کوچک بدون نیاز به برق در یک سلول سوختی، گاز را به برق تبدیل می‌کند؛ فقط کافی است گوشی‌هوشمند یا تبلت توسط USB به دستگاه متصل شود تا شارژ شود؛ این دستگاه سبک و قابل حمل است و وزن آن 140 گرم است و زمانی که پر است، 200 گرم وزن دارد.






روز برفی بازیگران و چهره های مشهور در شبکه های اجتماعی ...

* لیندا کیانی: حیاط برفى… صبح برفیتون بخیر

روز برفی بازیگران و چهره های مشهور در شبکه های اجتماعی

* مرجان شیرمحمدی: نحسی بخت این زمان بشکست

 روز برفی بازیگران و چهره های مشهور در شبکه های اجتماعی

* مهراوه شریفی نیا: صبح از خواب بیدار مى شى پرده رو کنار مى زنى و مى بینى زیباترین منظره ى طبیعت چشمهاى خواب آلودت رو نوازش مى کنه مى شه این برف زیبا رو به فال نیک گرفت شاید امروز بهترین روزِ زمستون باشه

 روز برفی بازیگران و چهره های مشهور در شبکه های اجتماعی

* بهاره کیان افشار : دوشنبه برف میاد دوشنبه برف نمیاد . دوشنبه برف میاد دوشنبه برف نمیاد . دوشنبه برف میاد دوشنبه برف نمیاد .

روز برفی بازیگران و چهره های مشهور در شبکه های اجتماعی

* بهرام رادان: اولین برف

روز برفی بازیگران و چهره های مشهور در شبکه های اجتماعی

* مصطفی کیایی

روز برفی بازیگران و چهره های مشهور در شبکه های اجتماعی

 روز برفی بازیگران و چهره های مشهور در شبکه های اجتماعی

* علی لهراسبی : شنبه ات را دلگرم به قادری آغاز کن که توان دیدن جهانش را دوباره صبح امروزبه پلکهایت بخشید.پس نیک بیندیش در فرصتی که خواست اوست تا باز هم باشی بخواه با توکلش .مهرش و یاریش … بسادگی بهترینش باشی

روز برفی بازیگران و چهره های مشهور در شبکه های اجتماعی

* کمند امیرسلیمانی: خدایا مرسی از برف

روز برفی بازیگران و چهره های مشهور در شبکه های اجتماعی

* گلاره عباسی : یک روز مثل امروز …سرک کشیدن به برف به سفیدی …برف می بارد ،برف می بارد

روز برفی بازیگران و چهره های مشهور در شبکه های اجتماعی

* الهام پاوه نژاد:  بگو ببارد مرا از سرمای هیچ برفی هراس نیست با مهر تو من داغ ترین تابستان زمین را با خود دارم.” (الهام.پ) برفی هرچند کم رمق در اولین روز هفته و اولین شنبه بهمن مبارکمان باشد… سلامت باشین و هزار شادی براتون در راه

روز برفی بازیگران و چهره های مشهور در شبکه های اجتماعی

* شبنم مقدمی: شکر بارش این برکت

روز برفی بازیگران و چهره های مشهور در شبکه های اجتماعی

* بهنام تشکر

روز برفی بازیگران و چهره های مشهور در شبکه های اجتماعی

* امیرعلی دانایی

روز برفی بازیگران و چهره های مشهور در شبکه های اجتماعی

* المیرا شریفی مقدم و پسرهایش

روز برفی بازیگران و چهره های مشهور در شبکه های اجتماعی

* سمانه پاکدل و دوستانش

روز برفی بازیگران و چهره های مشهور در شبکه های اجتماعی