راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

بزرگترین کبابپز دنیا...

    نظر
این باربیکوی عظیم 24 درب دارد به این صورت که 12 عدد در یک سمت و 12 عدد در سمت دیگر آن واقع شده است. "تری فولسام" صاحب این کباب پز قصد دارد آن را با قیمت 350 هزار دلار به فروش برساند.
پول‌نیوز- حتما با کباب پزها یا همان باربیکیو آشنا هستید. کباب پزها در برخی از شهرهای دنیا طرفداران خاصی دارند. یکی از شهرهایی که کباب پزها در آن بسیار محبوب هستند تگزاس آمریکا است.

چندی پیش در این شهر از یک کباب پز بسیار بزرگ رونمایی شد که می تواند به راحتی وارد کتاب گینس شود و به نظر نمی رسد برای چند سال هم که شده جای ثابتی در میان رکوردها خواهد داشت.

بزرگترین کباب‌پز دنیا (+عکس)

این باربیکیو در تگزاس ساخته شده است توانایی پخت 4 تن گوشت را به طور همزمان دارد و به اندازه ای عظیم هست که برای جابه جایی و انتقال آن از چرخ های بزرگی استفاده می شود.

این باربیکوی عظیم 24 درب دارد به این صورت که 12 عدد در یک سمت و 12 عدد در سمت دیگر آن واقع شده است. "تری فولسام" صاحب این کباب پز قصد دارد آن را با قیمت 350 هزار دلار به فروش برساند.

حال و روز 6 خواننده موسیقی پاپ ایران ...

    نظر
مانی راهنما از خوانندگانی است که به تدریس آواز پاپ نیز می پردازد. او از سال 1382 هنرجویان آواز پاپ را تعلیم می دهد و تا به حال دو آلبوم از حاصل کار شاگردانش نیز منتشر شده است. مانی رهنما را یکی از سه، چهار خواننده «بابک بیاتی» می دانند.

حال و روز 6 خواننده موسیقی پاپ ایرانپس از انقلاب سال 57، موسیقی پاپ در کشور ما رو به افول رفت و در روزهای جنگ ایران و عراق چیزی به عنوان موسیقی پاپ تقریبا وجود خارجی نداشت.

پس از انقلاب سال 57، موسیقی پاپ در کشور ما رو به افول رفت و در روزهای جنگ ایران و عراق چیزی به عنوان موسیقی پاپ (از لحاظ سبک شناسی و نه به لحاظ مخاطب شناسی) تقریبا وجود خارجی نداشت. با اتمام جنگ، آرام آرام سروکله خوانندگانی هم چون عباس بهادری، بیژن خاوری و مهدی سپهر از لا به لای بوته های استودیوهای خارجی صدا و سیما پیدا شد.

علی معلم و فریدون شهبازیان، مسئول شورای نظارت بر احیای موسیقی پاپ در صدا و سیما شدند و پس از آن طی سال های 76 و 77 موسیقی پاپ با معرفی صدا و سیما، حیاتی دوباره یافت. البته معشوق اصلی ترانه ها هم چنان طبیعت بود و دیگر ترانه ها نیز به مضامین مذهبی اختصاص داشت، اما پس از چندی رابطه عاطفی انسانی این رابطه مهیب! نیز دست مایه ترانه سرایان قرار گرفت و موسیقی پاپ مخاطبان جدی و سپس هوادارانی پیدا کرد.

چند خواننده در شکل گیری این جریان نورسته موسیقی پاپ به مردم معرفی شدند که در صفحات پیش رو، به صورت مختصر، به زندگی هنری گذشته و شرح حال آن ها پرداخته ایم. خوانندگانی که خیلی از نسل چهارمی ها، شاید فقط اسمشان را شنیده باشند و نتوانند یکی دو تا از آهنگ هایشان را نام ببرند، شاید هم خیلی از این نخستین خواننده های نسل دوم موسیقی پاپ پس از انقلاب را کلا نشناسند.

علیرضا عصار

حال و روز 6 خواننده موسیقی پاپ ایراناین خواننده 44 ساله با اجرای قطعه «عیدانه» برای نوروز 1377 در گروه نخستین خوانندگان موج دوم موسیق پاپ پس از انقلاب قرار گرفت. از نخستین اجراهای صحنه ای علیرضا عصار، حضور در تئاتر «پیروزی در شیکاگو» به کارگردانی داوود رشیدی و با حضور مهدی هاشمی و فریماه فرجامی در سال 70 به عنوان نوازنده پیانو بود. او در فیلم سینمایی «مرد عوضی» نیز قطعه ای اجرا کرد و پس از آن قطعه «قدسیان آسمان» را با همراهی محمد اصفهانی اجرا کرد که با پخش از تلویزیون، مورد استقبال عام قرار گرفت.

طرفداران عصار معتقدند او موزیسین صاحب سبکی است که از صدایی حماسی برخوردار است و به خصوص اشعار مولانا را به خوبی تبدیل به آهنگ می کند. اما منتقدانش بر این باورند که او را نمی توان خواننده نامید، چون کاری که می کند، چیزی بین آوازخوانی و نریشن (دکلمه) است و این سبک از کار فقط در ایران تازگی دارد.

آخرین آثار او آلبوم های «محتسب» و «بازی عوض شده» با آهنگ سازی همکار دیرینه اش فواد حجازی بود که سال 1390 با بازار آمد. آخرین اجراهای او نیز سال 1389 روی صحنه رفت که یکی از آن ها در همایش ایرانیان خارج از کشور برگزار شد که به دعوت دولت قبل، در سالن مرکز همایش های بین المللی جمهوری اسلامی ایران در جریان بود. گفته می شود انتقاداتی که بابت حضور در این اجرا به او وارد شد، در غیبت چند سال اخیرش بی اثر نبوده است.

محمد اصفهانی

حال و روز 6 خواننده موسیقی پاپ ایرانمحمدمهدی واعظی اصفهانی، پیش از آن که جزو نخستین خوانندگان نسل دوم موسیقی پاپ پس از انقلاب قرار گیرد، به عنوان یکی از استعدادهای قرائت قرآن و هم چنین تواشیح شناخته شده بود. او که برخلاف فامیلی اش در تهران متولد و سال 76 با مدرک دکترا از دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران فارغ التحصیل شد، آخرین آلبومش با عنوان «شکوه» را خردادماه امسال روانه بازار کرد. این آلبوم توسط موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی منتشر شد که شامل پنج قطعه آهنگ سازی شده براساس غزل های امام خمینی بود.

محمد اصفهانی جزو خوانندگان است که در اجراهای ارگانی بسیاری حاضر می شود. اجرای ارگانی به اجرایی گفته می شود که حین یک همایش یا جشن سفارشی یک ارگان یا نهاد برگزار می شود. اصفهانی جزو محبوب ترین خواننده های ارگانی است و تعداد این نوع اجراهایش بسیار بیشتر از کنسرت های عمومی اوست و بالطبع، درآمد اصلی اش نیز از همین راه حاصل می شود.

تصویری که چند ماه قبل، از یکی از اجراهای ارگانی او در یک مراسم دولتی منتشر شد، با نقدهای تندی در فضای مجازی مواجه شد. در آن تصویر محمد اصفهانی به تنهایی روی استیج مشغول خوانندگی بود، اما با کمی دقت می شد فهمید که نوازگان مانند موجوداتی ممنوعه پشت یک سری پاراول و پارتیشن قرار دارند و برای مسئولان می نوازند.

اصفهانی از خواننده های محبوب تیتراژهای صدا و سیما نیز هست. نخستین تیتراژخوانی اش به سال 1373 و سریال «آوای فاخته» به کارگردانی بهمن زرین پور بر می گردد. اما اولین تیتراژی از او که فراگیر شد، بر می گردد به سال 1376 و سریال «پهلوانان نمی میرند» به کارگردانی حسن فتحی که روی آهنگی از بابک بیات کار شد.

از نکات جالب توجه در مورد محمد اصفهانی که تا امروز 16 آلبوم منتشر کرده، تلاوت قرآن توسط او در روز 12 بهمن 1357 در فرودگاه مهرآباد حین ورود امام خمینی به ایران است او آن زمان هشت سال داشت.

قاسم افشار


حال و روز 6 خواننده موسیقی پاپ ایرانافشار متولد سال 1344 در تهران است. او از کسانی است که در بازار آهن فعالیت داشت و در فاصله سال های 77-76 به عنوان یکی از خوانندگان جدید پاپ به مخاطبان معرفی شد. ترانه «وقف پرنده ها» یا همان «آی آدمای مهربون...» در تمجید از طبیعت، قطعه ای بود که او را مشهور کرد. این ترانه را محمدعلی شیرازی سروده، آهنگ سازش اکبر آزاد و تنظیم کننده آن بهروز صفاریان بود. او جزو دو خواننده موج جدید پاپ بود که انگ شباهت صدا به خوانندگان لس آنجلسی بهشان خورده بود. نکته ای که سال ها بعد با بازخوانی ترانه «خلیج» اثبات شد. او پنج آلبوم مستقل دارد و در دو آلبوم مشترک نیز حضور داشته است.

قاسم افشار مورد استقبال درازمدت مخاطبان موسیقی پاپ قرار نگرفت. خیلی ها دلیلش را همان شباهت به خواننده رژیم گذشته می دانند و برخی نیز محدودیت صدا و کم تنوع بودن آهنگ هایش را باعث این اتفاق می دانند. افشار هم از خوانندگان نسبتا پرکار اجراهای ارگانی محسوب می شود و کنسرت هایش در این سال ها بسیار کمتر از این دست اجراهایش بوده است.

خشایار اعتمادی

حال و روز 6 خواننده موسیقی پاپ ایرانخشایار اعتمادی متولد 1350 در تهران است و لیسانس اقتصاد بازرگانی دارد. او از کودکی فراگیری موسیقی را آغاز کرد و سال 74 ترانه «از پنهان» را روی شعری از حافظ خواند. اما اقبال عام نسبت به اعتمادی، سال 1377 با خواندن ترانه «بارون» احمد شاملو و پخش آن از تلویزیون صورت گرفت. آهنگ ساز این ترانه ش. عقیلی بود که خود اونیز با خواندن ترانه «معبود» در همان سال به شهرت رسید. عقیلی که جوان ترین خواننده این نسل از موزیسین های پاپ بود، پس از مدتی محبوب ترین آن ها نیز شد. او در نهایت سال 1381 از ایران خارج شد و به حلقه موزیسین های لس آنجلسی پیوست.

خشایار اعتمادی تا امروز 10 آلبوم منتشر کرده که آخرینش پاییز دو سال پیش با عنوان «تو محکومی به برگشتن» روانه بازار شد. اعتمادی هم مانند خیلی از هم دوره ای هایش، در این آلبوم سراغ آهنگ سازان مطرح پاپ روز هم چون سیروان خسروی و علیرضا افکاری رفت تا بلکه از قافله پرشتاب موسیقی پاپ ایران جا نماند.

اعتمادی نیز مانند افشار از رنگ صدایی برخوردار است که شباهت بسیاری به یکی از خوانندگان مشهور رژیم گذشته دارد. این نکته ای بود که در روزهای آغازین موج جدید موسیقی پاپ در نیمه دوم دهه 70، با بازخوردهای بسیاری رو به رو شد و البته همین ماجرا، عامل جذابیت او نیز گشت. جذابیتی که رفته رفته و با ورود نسل بعدی موزیسین های پاپ که به جریانات روز موسیقی پاپ جهان نزدیک تر بودند، کمتر شد.

مانی رهنما


حال و روز 6 خواننده موسیقی پاپ ایرانمانی رهنما خواننده 43 ساله ای از نسل دهه 70 موسیقی پاپ است که هنوز هم طرفداران پر و پا قرص خودش را دارد. فراگیری موسیقی او از 14 سالگی آغاز و در 21 سالگی با حضور بابک بیات جدیت گرفت. رهنما فنون و تکنیک های خوانندگی پاپ را از بابک بیات فرا گرفت. او خواننده ای از آن دوره است که نخستین تجربه اش در جایی غیر از تلویزیون و در یک فیلم سینمایی اتفاق افتاد.

نام فیلم «مرسدس» و کارگردانش مسعود کیمیایی بود و او در این فیلم، قطعه ای را با همین نام به آهنگ سازی بابک بیات خواند که مورد استقبال مخاطبان جدیتر موسیقی پاپ قرار گرفت. مانی رهنما در سال 1377 و در جریان اولین جشنواره موسیقی پاپ (که البته جزو آخرین جشنواره های موسیقی پاپ هم بود!) موفق به دریافت جایزه بهترین خواننده شد.

او تا امروز 10 آلبوم منتشر کرده است. آخرین آلبومش «من و تو» نام دارد که اردیبهشت 1391 به بازار آمد، اما محبوبیت آلبوم یکی مانده به آخرش یعنی «کجا به خنده می رسیم» را تکرار نکرد. «کجا به خنده می رسیم»، حاصل همکاری مانی رهنما به عنوان خواننده و آهنگ ساز با بابک صحرایی در نقش ترانه سرا و آندره آرزومانیان (نوازنده فقید قدرتمند پیانو) به عنوان تنها نوازنده و تنظیم کننده آلبوم بود که سال 1389 منتشر شد.

مانی راهنما از خوانندگانی است که به تدریس آواز پاپ نیز می پردازد. او از سال 1382 هنرجویان آواز پاپ را تعلیم می دهد و تا به حال دو آلبوم از حاصل کار شاگردانش نیز منتشر شده است. مانی رهنما را یکی از سه، چهار خواننده «بابک بیاتی» می دانند. بابک بیات آهنگ سازی بود که در تنظیم و نوشتن هارمونی برای موسیقی فیلم و موسیقی پاپ دارای امضا بود و خوانندگان که با نظارت و پشتیبانی او به دنیای موسیقی وارد شدند، نیز همواره آن جنس صدادهی رادر کارهای بعدی شان داشتند. از این جمله اند مانی رهنما، حمید حامی و نیما مسیحا.

حسین زمان

حال و روز 6 خواننده موسیقی پاپ ایرانزمان، مسن ترین و کم کارترین خواننده این نسل از موسیقی پاپ به حساب می آید. او متولد 1338 در تهران است و لیسانس الکترونیک و فوق لیسانس مهندسی مخابرات دارد. او که از دستگیر شدگان دانشجویی زمان شاه توسط ساواک است، پیش از انقلاب برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت، اما با آغاز جنگ ایران و عراق، درسش را که رو به اتمام بود، رها کرد و به ایران آمده و به جبهه ها پیوست. او نیز در نیمه دوم دهه 70 به جرگه خوانندگان جدید موسیقی پاپ پیوست.

حسین زمان تا امروز هفت آلبوم داشته که شش تای آن مستقل و یکی با عنوان «فصل آشنایی» آلبومی گروهی است. او هم اکنون فعالیت چندانی در موسیقی ندارد که دلیل اصلی این اتفاق، غیرموسیقیایی است!

این خواننده 55 ساله موسیقی پاپ که در زمان خودش مورد توجه عده ای از مخاطبان این جنس موسیقی قرار گرفت، از سال 1381 به همراه خانواده اش در جزیره کیش زندگی می کند و عضو هیئت علمی پردیس بین الملل دانشگاه صنعتی شریف در کیش است و آن جا به تدریس نیز مشغول است.

منبع: چلچراغ


سفری به آب های عمیق...

    نظر
جزایر قناری، بونیر، شبه جزیره یوکاتان، باهاما و اندونزی از جمله مناطقی هستند که الکسیس گلد در آب های آن به عکاسی پرداخته است.
سفری به آب های عمیق

 

زیست نیوز- دنیای زیر آب یکی از شگفت انگیزترین قسمت های این جهان است که برابر با جذابیت های خود، همچنان ناشناخته و مرموز باقی مانده است. وجود گیاهان و آبزیان عجیب متفاوت با درک ما از انواع ماهیان، ماجراجویی های بی نظیری را با اعماق آب ها همراه ساخته است.

اخیرا یک عکاس نیوزلندی تصاویری را در فضای مجازی منتشر ساخته که بسیار مورد توجه کاربران شبکه های اجتماعی قرار گرفته است. جزایر قناری، بونیر، شبه جزیره یوکاتان، باهاما و اندونزی از جمله مناطقی هستند که الکسیس گلد در آب های آن به عکاسی پرداخته است. در ادامه بخش اول از شگفتی های زیر آب را دنبال می کنیم.


عامل جنایت حادثه گلپایگان اعدام شد ...

    نظر
عامل جنایت حادثه گلپایگان اعدام شدعامل جنایت حادثه گلپایگان به دار مجازات آویخته شد.

به گزارش فارس با قرائت حکم دادسرا عمومی و انقلاب اسلامی استان اصفهان سید منصور میرلوحی فرزند سید عباس متولد سال 1350 به اتهام محاربه و فساد فی‌الارض صبح امروز به دار مجازات اویخته شد.

گفتنی است روز شنبه مصادف با 6 دیماه سه سارق مسلح در ساعت 2 و 45 دقیقه بامداد با ماموران شهرستان خمین درگیر و به سمت شهرستان گلپایگان متواری شدند.

بلافاصله ماموران انتظامی گلپایگان با استقرار در محور ورودی شهر ، مهاجمان مسلح را با یک دستگاه خودرو " تیبا " درحال حرکت شناسایی و با آنان درگیر شدند.

در نتیجه این درگیری یکی از متهمان به هلاکت رسید و سه نفر از ماموران پلیس به شهادت رسیدند و تعداد 7 نفر از ماموران و رهگذران نیز مجروح شدند.

پس از آن، متهمان حین فرار اقدام به شهادت یک پدر و پسر کردند و با گروگان گرفتن یک راننده کامیون به سمت اصفهان آمده و در مخفیگاه خود در یکی از شهرستان های اطراف مخفی شده بودند.

متهمان حادثه گلپایگان سوابق متعددی همچون سرقت مسلحانه را در کارنامه خود دارند.
منبع: فارس

نامه افشاگرانه رحیمی به احمدی نژاد: چوب آبروبریهای شما را میخورم

    نظر
هربار که به مشورت می‌نشستیم به سروش آسمانی کذایی بیشتر توجه می‌کردید تا مشورت‌های ناشی از تجربه های مختلف من/لجبازی و تخلف کردید/می خواستید عزلم کنید...

معاون اول دولت دهم در نامه‌ای افشاگرانه ضمن اشاره به سوابق دوستی و همکاری خود با محمود احمدی‌نژاد، از برخی اقدامات ناشایست وی پرده برداشت.

‌ متن کامل نامه‌ رحیمی به احمدی نژاد که در اختیار ایلنا قرار گرفته به شرح ذیل است:
 
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر احمدی نژاد، رئیس جمهور محترم دولت های نهم و دهم
سلام علیکم


این مختصر را چگونه می‌توانم آغاز کنم جز آنکه بگویم: چون دوست دشمن است شکایت کجا برم؟

البته شما دشمن نبوده‌اید و مرا با شما دوستی و رفاقت دیرینه ایست که مربوط به سال‌های اخیر نیست. نیک می دانید و دیگران هم خوب است در این مجال مطلع شوند که رفاقت من و شما به سال‌های دوری بر می‌گردد که در کردستان و آذربایجان غربی بودید و سپس به اردبیل رفتید تا تقدیرمان این باشد که هر دو استانداری دولت ششم را تجربه کنیم. گذر زمان شما را به ریاست جمهوری و بنده را به خدمتگزاری در دیوان محاسبات کشور رساند.
 
از ابتدای آشنایی، هم من و هم شما همواره حق رفاقت بجا آورده‌ایم و در برخی مواقع هم اختلاف دیدگاه‌هایمان مانع از تداوم رفاقت‌هایمان نشد، در همان دوره البته افراد منتقد با بهانه جملات مقلوب شده جریان رسانه‌ای تخریب بنده را کلید زدند و متهم به اغراق و تملق شدم. چندی گذشت و اصرار کردید که به جمع دولت بپیوندم؛ پاسخم منفی بود با این استدلال که اگر در دیوان بمانم بیشتر منشأ کمک و خدمت به کشور خواهم شد. نپذیرفتید و بدون اطلاع من حکمی صادر کردید و با حفظ سمت به عنوان معاون حقوقی منصوب نمودید که خلاف مقررات بود.

چاره ای نداشتم جز آنکه از دیوان محاسبات استعفاء بدهم و به همین خاطر باعث رنجش برخی از دوستان قدیمی و صمیمی‌ام شدم و آغاز رنجش‌ها هم از همانجا شروع شد. به دولت آمدم و آنچه در توان داشتم در طبق اخلاص گذاشتم و در انجام وظایف محوله بویژه ترمیم روابط دولت و مجلس کوتاهی نکردم.

در اواخر دولت نهم بود که به دلایلی که هنوز هم برخی از آنها برای من نامعلوم است، چند تن از اعضای دولت را کنار گذاشتید و حتما خاطرتان هست که من از باب مشورت مخالف بودم و دلایلی آوردم و وقتی نپذیرفتید، یادآوری کردم که دولت از نصاب می‌افتد و نیازمند رأی مجدد اعتماد مجلس می‌شود.
 
ماجرای معاون اولی پیش آمد. بعد از ناکامی گزینة اول، به بنده پیشنهاد دادید. و همان موقع گفتم که با وجود کینه‌های سیاسی و برخی زخم‌های کهنه، از من بگذرید، زیرا عاقبت کار را می‌دانستم که برخی مخالفان سیاسی با عنادورزی به دنبال هتک حیثیت و بر باد دادن آبرویم خواهند بود؛ اما باز هم مخالفت با تصمیم شما سخت بود.

نامه افشاگرانه رحیمی به احمدی نژاد: چوب آبروبری‌های شما را می‌خورم/ بازی را در صحنه رفاقت باختم/ مرا نزد رسانه‌ها و افکار عمومی سکه یک پول ساختید


آقای دکتر احمدی نژاد؛ دوست عزیز و قدیمی!

در دولت دهم همه اعضاء شاهد و گواهند که جز کار و کار به چیزی نمی‌اندیشیدم و 6 صبح تا 12 شب، حداقل زمانی بود که مصروف خدمت در دفتر کارم می کردم. و این جدیت در کار از نگاه منصف نمایندگان محترم وقت مجلس شورای اسلامی پنهان نماند و در نا مه‌ای به امضاء 211 نفر تقدیر خود را از انتصاب شما اعلام نمودند.
 
زمان گذشت و رفته رفته احمدی‌نژاد و رفتارهایش متفاوت از سال‌های گذشته شده بود. هربار که به مشورت می‌نشستیم به سروش آسمانی کذایی بیشتر توجه می‌کردید تا مشورت‌های ناشی از تجربه های مختلف من.

در سال آخر دولت اصرارتان بر کاندیداتوری فرد مورد نظر چنان بود که گویی از جایی به شما الهام می‌شده است و حاضر نبودید حرفی غیر از آن بشنوید و نظر بنده و جمعی از همکارانم در دولت را نپذیرفتید و وقعی ننهادید تا جایی که اینجانب با همفکری برخی از اعضای کابینه چاره‌ای نداشتم جز اینکه در شرایط سخت عمل جراحی همسرم برای ثبت در آیندة تاریخ و برای دلگرمی همکارانم در دولت خطر کنم و به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری ثبت نام نمایم تا به طور نمادین اختلاف نظرم را با رویکرد شما بیان کنم و البته در نهایت باز هم به اصرار شما، بازی را بار دیگر در صحنة رفاقت باختم و باز هم حرفتان را گوش کردم و علیرغم میلم انصراف دادم.
 
آقای دکتر احمدی نژاد!

در جریان قهر شما پس از ماجرای آقای مصلحی بسیاری از دوستان شما تلاش کردند که من هم کار را رها کنم تا دولت بخوابد و بسا کسانی که به من گفتند آماده باشم برای عهده دار شدن کفالت ریاست جمهوری. اما گفتم حوصله کنید احمدی نژاد باید برگردد که من میانه او و خودم را با خدمت به نظام آزموده‌ام که:
ما را سریست با او که گر خلق روزگار       دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم.
 
ذکر یک نمونه دیگر از خاطرات تلخ این دوره شاید خالی از فایده نباشد. به یاد دارید که خودم را در فضای سیاسی و رسانه‌ای سپر کردم تا خانم دکتر دستجردی که پرتلاش و مردانه در میدان کار بود از دولت خارج نشود؟ اما متاسفانه شما لجبازی کردید و به بهانه تعلل در عزل رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران که فردی توانمند و متعهد بودند، او را عزل کردید و مرا هم نزد رسانه‌ها و افکار عمومی سکه یک پول ساختید و البته همان موقع در جریان قرار گرفتم که با مشورت اطرافیان پیش‌نویس عزل بنده را هم آماده کرده بودید.
 
و اما اینک که از هر سو مورد هجمه قرار گرفته‌ام و نا آگاهان نیز گمان کرده‌اند که درهای رحمت خدا به روی بندگان، راه در دالان‌های سیاست دارد و رسانه‌ها عرض و آبرو و حیثیت 35 ساله خدمت و امنیت و آسایش همسر بیمار و دختران رنجورم را به باد داده‌اند و بی آنکه اصل ماجرا را بدانند و تبیین کنند حدیث مدعی را با کینه بر سر بازار جار می‌زنند و بر سر تقسیم غنائم این آبروریزی و هتک حیثیت، مسابقه و مناظره راه انداخته‌اند.
 
شما بهتر از هر کسی می‌دانید که در 5 سال گذشته، مگر به ضرورت، در مقام پاسخگویی به رسانه‌ها برنیامده‌ام. مگر آنجا که استانداری کردستان، تراکتورهایی را که دولت به کشاورزان منطقه هدیه داده بود و با ابتکار خودشان بطور نمادین آرم مقدس الله مندرج در پرچم جمهوری اسلامی ایران را طراحی و به نمایش درآوردند و برخی رسانه‌های مغرض آن آرم مقدس را تعبیر به جمله‌ای از باب مداهنه نمودند، و تا امروز از سر جهل مرا مورد طعن و شماتت قرار می‌دهند، پاسخی داده‌ام؟!
 
آیا وقتی در حضور رئیس کمیسیون آموزش مجلس، وزیر علوم وقت و جمعی از اساتید دانشگاه از رساله دکتری خود دفاع کردم و فرد مدعی را به خاطر ادعای کذب در دادگاه محکوم نمودم، سخنی به رسانه‌ها کشاندم تا دفاعی کرده باشم؟!
 
آیا وقتی با تلاش همکارانم در دیوان محاسبات، فساد موجود در بیمه ایران را افشاء کردم و با یک مهندسی معکوس، خود متهم آن شدم، جمله‌ای در دفاع بر زبان آوردم؟!
 
یا وقتی برای نخستین بار مفاد قرارداد ننگین کرسنت را در حضور رسانه‌ها بالای دست گرفتم و آن را متوقف کردم، کسی در برابر انتقام گیری مخالفین، حتی آخ از زبان من شنید؟!
 
همه آنچه ظرف چندین سال بر من رفته است، یک طرف ماجرا است و البته این زخم وقتی "کاری" می شود که جنابعالی نیز مصلحت را در آن می‌جویید که دامن خود را از آن برچینید!
 
آقای احمدی نژاد؛ دوست عزیز و قدیمی!


آیا بهتر نبود با اطلاعی که به صحت و سلامت زندگی من که از نزدیک با آن آشنا هستید داشتید، گواهی می‌دادید؟ و شهادت می دادید که من به بیت المال خیانت نکرده‌ام و زندگی‌ام به ریالی مال حرام آلوده نیست؟ آیا نباید می‌گفتید که رحیمی پس از عمری خدمت چون حقوق و مزایای بازنشستگی‌اش برقرار نشده، برای گذران زندگی به سختی افتاده است؟
 
آقای احمدی نژاد، براستی نمی‌دانید یا فراموش کرده‌اید که ماجرای این پرونده چیست؟
 
شاید فراموش کرده‌اید که رحیمی محکوم امروز، چوب لجبازی‌ها و آبروبری‌های گاه و بیگاه شما را می‌خورد.
 
یادتان می آید در ماجرای یکشنبه سیاه چقدر اصرار کردم که نکنید و آبرو نبرید و بگذارید از مجاری قانونی، ماجرا پی‌گیری شود.
من با توکل بر خداوند و به گواه وضعیت دیروز و امروز زندگی‌ام که تغییری نکرده و شاهد سلامت زندگی من است تا لحظة آخر و تا جایی که قانون اجازه می‌دهد در پی اعاده حیثیت و اثبات بی‌گناهی خود و خانواده‌ام هستم. اما شما نیز گویا مانند برخی رسانه‌های معاند خارجی وناآگاه به این نتیجه رسیده‌اید که هرچه هست همین فضای غبار آلود رسانه‌ها و دعواهای سیاسی است؟
 
گیریم که امروز در منظر مردم محکوم و در آینده نیز با استناد به همین اخبار و اطلاعات آمیخته حق و باطل و منازعات دور از حق و عدالت اصلاح طلب و اصول گرا، تاریخ را نیز اینگونه نوشتند، اما دیر نخواهد بود که روزنامه اعمال ما نزد خدای متعال گشوده می‌شود و حق و باطل نمایان می‌گردد. از آنکه جاهل است و یا مغرض است، توقع و یا اعتراضی ندارم.

 بر رسانه ملی که با تغییرات جدید متاسفانه در پی جلب و جذب مخاطب به هر قیمتی، برآمده و به بهانه تبیین راهکار مبارزه با مفاسد اقتصادی، میدان‌هایی فراخ برای عقده گشایی علیه ارگان‌ها و نهادهای انقلابی و تریبونی برای تطهیر فتنه گران فراهم می آورد، هرجی نیست. اما از دوستی که از 5 سال پیش در جریان رنج‌هایی که بر خود و خانواده‌ام رفته است، و از نزدیک اشک دختران، رنجوری همسر، سکتة منجر به مرگ مادر، سکتة خواهری که افتخار دارد شهیدی را نثار انقلاب اسلامی کرده است و اشک چشم برادری که هنوز از ترکش خصم التیام نیافته است را دیده، و من بخاطر تداوم دوستی با او از خودگذشتگی‌ها کرده ام و تا امروز که بیانیه دو پهلویش را در دفاع از خودش دیدم، کلامی در تضعیفش بر زبان نیاورده‌ام، این انتظار نمی‌رفت که از مضمون بیانیه دو صفحه‌ای اش، جز برائت از رحیمی، استنباط نشود.
 
آقای احمدی نژاد عزیز!
 
برای آگاهی ملت شریف ایران و یادآوری مجدد بار دیگر می‌گویم که:

همواره در آستانه برگزاری انتخابات مجلس، کمیته‌هایی برای برنامه‌ریزی و راهبری امر انتخابات توسط جریانات سیاسی تشکیل می‌گردد. در این راستا برای انتخابات مجلس هشتم نیز کمیته‌ای متشکل از برخی چهره‌های اصولگرا برگزار و بنا شد از کاندیداهای اصولگرا در سطح کشور از طریق کمک‌های غیردولتی پشتیبانی مالی شود.

در میان افراد کمک کننده فردی به نام جابر ابدالی که از سوی برخی نمایندگان مجلس و مقامات قضایی و اجرایی به اینجانب معرفی شده بود، برای کمک اعلام آمادگی نمود. بنده نیز به واسطة حساسیت و اطمینان خاطر از سالم بودن کمک‌های نامبرده همچون سایر موارد در خصوص ایشان از طریق حراست دیوان محاسبات از مجاری ذیصلاح، در خصوص وی استعلام کردم که پس از اطمینان و پاسخ مثبت که اسناد آن ضمیمة پرونده است، برای دریافت کمک از وی اعلام آمادگی نمودیم و از وی خواستیم که به کاندیداهایی که ما معرفی می‌کنیم از محل حساب شخصی و با چک بانکی خودش کمک نماید.

در نهایت نامبرده مجموعاً یک میلیارد و دویست میلیون تومان را به این امر اختصاص داد و البته کلیة اسناد و کپی چک‌های صادره که به قریب 170نفر از کاندیداهای مجلس هشتم پرداخت شده است در پرونده ثبت و ضبط است و همه آن به مصرف انتخابات رسید. بنابراین کل این مبلغ یک میلیارد و دویست میلیون تومان بوده و عینا به حساب نامزدها پرداخت گردیده است.
 
آیا شما اطلاع نداشتید که کل ماجرا همین است که متاسفانه در اثر اطلاع رسانی نادرست و مغرضانه و نگاه سیاسی خصمانه به موضوع یک کلاغ چهل کلاغ کردند که فلانی برده است و خورده است. وقتی کمک کننده این یک میلیارد و دویست میلیون تومان و نیز دریافت کنندگان، مشخص و معلوم هستند، لذا باید پرسید ارتباط این موضوع با بنده چیست؟ و آیا به اندازه همه جرائمی که برای اینجانب تعیین شده است، می‌توان عمل مجرمانه از ماوقع آنچه گفته شد، استخراج نمود؟
 آیا آسیبی که ظرف 5 سال گذشته در افکار عمومی و بطور گسترده در تیراژ میلیون‌ها بار در رسانه‌های داخل و خارج به خود و خانواده‌ام وارد شده است، کمتر از مجازاتی است که در این حکم برایم تعیین شده است؟
درپایان توفیق و عاقبت بخیری همگان را از خداوند متعال خواستارم.

 

عکس های فرزند شهید مغنیه در کنار آقازاده های شهدای ایران...

عکس های فرزند شهید مغنیه در کنار آقازاده های شهدای ایران
در تصاویر زیر، جهاد مغنیه، در کنار مزار پدرش، عکس هایی گرفته است که در آن ها، آقازاده های شهدای ایرانی دیده می شوند.

 

 بنا بر اخبار رسیده از شبکه «المنار» و شبکه «المیادین» دیروز، بال گردهای ارتش صهیونیستی، روستای «المزرعه» در منطقه «قنیطره» را مورد حمله قرار دادند که در این واقعه، تعدادی از رزمنده گان «مقاومت اسلامی لبنان(شاخه ی نظامی حزب الله)» توفبقِ شهادت پیدا کردند که یکی از آنان، «جهاد عماد مغنیه» پسر «حاج رضوان» فرمانده‌ی شهید «مقاومت اسلامی لبنان» بود.

در تصاویر زیر، جهاد مغنیه، در کنار مزار پدرش، عکس هایی گرفته است که در آن ها، آقازاده های شهدای ایرانی، از جمله فرزند شهید همت( عکس اول، نفر دوم از راست) و فرزند شهید عباس کریمی(عکس دوم، نفر اول از چپ) فرماندهان شهید لشکر27 محمد رسول الله(صلوات الله علیه) هم دیده می شوند.(عکس ها از «داوود کریمی» است).

در تصویر سوم، نفرات عبارتند از: ابوذر شیرودی، فرزند شهید شیرودی، علی ساجدی، فرزند شهید هاشم ساجدی، محمد مهدی همت ، فرزند شهید همت، جهاد مغنیه فرزند شهید مغنیه، رسول عاصمی فرزند شهید عاصمی، احسان باکری فرزند شهید حمید باکری، داوود کریمی فرزند شهید عباس کریمی

 

http://www.seemorgh.com/uploads/shahid1.jpg

 

http://www.seemorgh.com/uploads/shahid2.jpg

 

http://www.seemorgh.com/uploads/shahid3.jpg

وقتی روحانی به حالت قهر جلسه ای را ترک می کند...

وقتی روحانی به حالت قهر جلسه ای را ترک می کند/تصاویر
جلسه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی به دلیل واکنش و اوقات تلخی رییس جمهور با یکی از اعضاء شورا ، نیمه کاره تعطیل شده است.


 جلسه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی به دلیل واکنش و اوقات تلخی رییس جمهور با یکی از اعضاء شورا ، نیمه کاره تعطیل شده است. در این جلسه که در اول بهمن ماه برگزار شده است، یک عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت به برخی اقدامات در دستگاه سیاست خارجی و همچنین پیاده روی ظریف با جان کری انتقاداتی را مطرح می کند.

پس از این سخنان، «روحانی» به شدت برافروخته شده و اظهارات این فرد را «عوامانه» و «از روی کم اطلاعی» می خواند.

واکنش رییس جمهور اما باعث تشدید این «برخورد لفظی» می شود و نهایتاً روحانی به حالت قهر جلسه را ترک می کند.

 پیش از این ، محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت نیز در واکنش دیگری، انتقادات مربوط به پیاده روی ظریف - کری را «سخیف» خوانده بود.

بخشی از تصاویر جلسه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه می آید:

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/11/qahr1.jpg

 

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/11/qahr3.jpg

 

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/11/qahr4.jpg

 

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/11/qahr5.jpg

 

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/11/qahr6.jpg

 

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/11/qahr7.jpg

 

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/11/qahr8.jpg

نجات تخم مرغ ها در مشهد!

نجات تخم مرغ ها در مشهد!
هزینه ثبت نام برای گروه‌های دو نفره 10 هزار تومان و برای گروه‌های سه نفره 20 هزار تومان است.

 

عضو انجمن علمی مهندسی هوافضا دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد از برگزاری مسابقه «نجات تخم مرغ» خبر داد.علیرضا ایزدی با بیان اینکه این مسابقه 18 بهمن‌ماه در دانشکده مهندسی برگزار می‌شود گفت: این مسابقه به مناسبت روز ملی فناوری فضایی و مصادف با دهه فجر و با همکاری فرهنگسرای علوم و نجوم شهرداری مشهد، برای اولین بار در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار می‌شود.

وی در خصوص نحوه‌ برگزاری این مسابقه عنوان کرد: در این مسابقه قرار است توسط دانشجویان سازه‌ای ساخته شود که تخم مرغ را درون آن قرار می‌دهند و آن را از بالای ساختمان مهندسی به پایین رها می‌کنند و بعد سازه را از لحاظ وزن و سایز و تخم مرغ را از لحاظ شکستگی بررسی می‌کنند و امتیاز می‌دهند.

ایزدی با بیان اینکه شرکت کنندگان در این مسابقه می‌توانند از هر رشته‌ای از دانشگاه‌های سطح شهر مشهد باشند گفت: شرکت کنندگان می‌توانند به صورت حضوری یا از طریق سایت انجمن علمی این دانشکده به آدرس aerospace.ssc.um.ac.ir ثبت نام کنند.

دبیر اجرایی مسابقه «نجات تخم مرغ» افزود: هزینه ثبت نام برای گروه‌های دو نفره 10 هزار تومان و برای گروه‌های سه نفره 20 هزار تومان است.

لایک های تربیت شده!!

لایک های تربیت شده!!
محققان دانشگاه کمبریج و استنفورد ‌الگوریتم رایانه‌ای خود را روی بیش از 17هزار کاربر فیس‌بوک آزمایش کرده‌اند.

 

دنیای امروز ضروریات و ابزار خاص خودش را دارد. در دنیایی که بخشی از زندگی روزمره اختصاص پیدا می‌کند به حضور در شبکه‌های مجازی و ارتباطات مجازی‌تر، گفت‌وگو با آدم‌هایی که شاید هیچ‌گاه در زندگی مرسوم نبینیم؛ همین سبب می‌شود که ارتباطاتی متفاوت شکل بگیرد. این فضاهای جدید سبب شده است که دانشمندان نیز ابزارهایی که خود به‌گونه‌ای مبتکر آن بوده‌اند را بررسی و تحلیل کنند.

مثلا چندوقت پیش مدیران یک شبکه مجازی مدیریت کرده بودند تا صفحات شخصی افرادی فقط خبرها و پست‌های ناراحت‌کننده داشته باشد و صفحات عده‌ای دیگر فقط اخبار خوشایند و تاثیر آن کاملا محسوس بود. اما اکنون تحلیل دیگری انجام داده‌اند که کمی ترسناک‌تر به نظر می‌رسد. آنطور که گزارش شده است محققان رایانه‌ای طراحی کرده‌اند که می‌تواند در مورد ویژگی‌های شخصیتی افراد قضاوت کند. این مدل برای جمع‌آوری اطلاعات در مورد افراد از داده‌های موجود در نمایه آنان در فیس‌بوک استفاده می‌کند.

محققان دانشگاه کمبریج و استنفورد ‌الگوریتم رایانه‌ای خود را روی بیش از 17هزار کاربر فیس‌بوک آزمایش کرده‌اند. آنان یک‌تست شخصیت برای این افراد ارسال کرده‌اند که برمبنای لایک‌های کاربران طراحی شده است. البته آنان فراموش نکرده‌اند از دوستان، همکاران و اعضای خانواده این افراد نیز تحقیق مشابهی را برای توصیف ویژگی‌های افراد انجام دهند.

در این تحقیق پنج ویژگی شخصیتی مورد بررسی قرار گرفته که عبارتند از میزان گشاده‌رویی و برخورد باز در برابر دیگران، برونگرایی، وجدان، سازگاری و میزان احساسات منفی. نتیجه به‌گونه‌ای بوده که به نظر می‌رسد مسیر جدیدی را می‌گشاید: با بررسی 10لایک می‌توان به شناختی در حد یک همکار رسید و بررسی 70 و 150لایک شناختی در حد یک هم‌اتاقی و والدین را به ارمغان می‌آورد.

همچنین با بررسی 300لایک شناختی به اندازه همسر به‌دست می‌آید. حالا در دنیایی مجازی‌ای به‌سر می‌بریم که رایانه‌ها بیشتر از هر زمان دیگری ما را ارزیابی می‌کنند و همچون اشعه ایکس درونمان را می‌بینند و به گفته همین بررسی‌ها تحلیل شخصیت افراد با استفاده از داده‌های رایانه‌ای به دقت ممکن است.