سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

نابغه ها چگونه وقت خود را تنظیم میکردند؟

بیشتر ماها آخر شب، زمانی که می‌خوابیم، این آرزوی واحد را داریم: کاش شبانه‌روز بیشتر از 24 ساعت بود. اغلب ما، از کمبود وقت شاکی هستیم و در آخر شب، متوجه می‌شویم که کارهایی را انجام نداده‌ایم یا به صورت کامل به اتمامشان نرسانده‌ایم.
یک پزشک: بیشتر ماها آخر شب، زمانی که می‌خوابیم، این آرزوی واحد را داریم: کاش شبانه‌روز بیشتر از 24 ساعت بود. اغلب ما، از کمبود وقت شاکی هستیم و در آخر شب، متوجه می‌شویم که کارهایی را انجام نداده‌ایم یا به صورت کامل به اتمامشان نرسانده‌ایم. مثلا ورزش نکرده‌ایم، کتابی را که دوست داشتیم بخوانیم، نخوانده‌ایم، وقتی برای دیدن فیلم یا سریال مورد علاقه خود نداشته‌ایم، زمانی برای گفتگو با اعضای خانواده برای ما باقی نمانده است و …

حالا تصور می‌کنید که نوابغ دنیا چطور وقت خود را تنظیم می‌کردند؟ آنها چگونه تعادلی بین کار حرفه‌ای و زمان استراحت خود برقرار می‌کردند یا احتمالا از چه کارهایی صرف‌نظر می‌کردند تا به کار اصلی خود برسند؟

اپنها سؤالاتی هستند که در این پست می‌خواهیم با تعدادی نمودار به آنها پاسخ بدهیم.

توجه داشته باشید که در همه موارد، ساعت به صورت 24 ساعته ترسیم شده است، یعنی نیمه شب را درست در جای ساعت 12 می‌بینید و ظهر را در پایین، در جای معمول ساعت شش.

از گوستاو فلوبر شروع می‌کنیم:


گوستاو فلوبر Gustave Flaubert یکی از نویسندگان تأثیرگذار قرن نوزدهم فرانسه  و از جمله بزرگترین رمان‌نویسان دنیا بود. او الهام‌بخش نویسندگانی چون گی دو موپاسان، امیل زولا و آلفونس دوده بوده است.

آثار فلوبر به دلیل ریزبینی و دقت فراوان در انتخاب کلمات، آرایه‌های ادبی، و به طور کلی زیبایی‌شناسی ادبی، در ادبیات زبان فرانسوی کاملاً منحصربه‌فرد می‌باشد. کمال‌گرایی وی به اندازه‌ای بود که هفته‌ها به نوشتن یک صفحه وقت سپری می‌نمود، و به همین دلیل، در طول سالیان نویسندگی خود تعداد کمی اثر از خود بر جای گذاشت. او پس از نوشتن، آثار را با صدای بسیار بلند در اتاق کار خود، که آن را فریادگاه می‌نامید، می‌خواند تا وزن، آهنگ و تأثیر واژگان و جملات را بسنجد

میزان زیادی از شهرت فلوبر، مدیون نوشتن نخستین رمانش -مادام بوآری- است.

همان طور که می‌بینید او بین ساعت 9 تا 3 شب روی رمان مادام بوآری کار می‌کرد و بعد تا ساعت 10 صبح می‌خوابید. او هر روز 5 ساعت تمام، مطالعه هم می‌کرد و برای خانواده‌اش هم وقت می‌گذاشت.

بعد از آن نوبت می‌رسد به بتهوون که نیازی به توضیح و معرفی ندارد، اما اگر مایل بودید می‌توانید زندگینامه کوتاه او را که پیش از این در یک پزشک نوشته بودم، بخوانید.


چیزهایی که در مورد او جالب هستند اینها هستند: 8 ساعت خواب در شبانه‌روز – اهمیت به صبحانه – کار صبحگاهی که تا ساعت دوی عصر ادامه می‌یافت.

چیز جالب دیگر اختصاص زمانی برای قدم زدن بود، ظاهرا به صورت مرتب در حین قدم زدن ایده‌هایی به ذهن بتهوون می‌رسید و برای همین او همیشه با خودش مداد و کاغذ داشت.

نوبت می‌رسد به ولفگانگ آمادئوس موزارت.


در مورد موزارت چیزی که جالب است این است که او در شبانه‌روز فقط 5 ساعت می‌خوابید و در دو نوبت صبح و شب مشغول نوشتن موسیقی‌های شاهکار خود می‌شد. چیز شاخص دیگر این است که او هر روز صبح، یک ساعت را صرف پوشیدن لباس‌های و آراستگی خود می‌کرد!

توماس مان نویسنده مشهور آلمانی و خالق آثاری مثل تریستان، گرسنگان، تونیو کروگر، ساعت دشوار، در آینه، اعلی‌حضرت، فونتان پیر، شامیسو و مرگ در ونیز است. در سال 1924 کتاب کوه جادو را منتشر کرد که باعث شد شهرت او دو چندان شود. در فاصله سال‌های 1922 تا 1926 کتاب‌های گوته و تولستوی، گفتار و پاسخ، تلاش‌ها، یادداشت‌های پاریس را نوشت. در سال 1929 جایزه نوبل ادبیات به او اهدا شد. او نخستین آلمانی بود که این جایزه را به دست آورد.

در سال 1933 دولت هیتلر او را مورد تعقیب قرار داد و ناچار از آلمان به سوئیس رفت. درفاصله سال‌های 1940 تا 1944 در رادیو آمریکا برنامه اجرا کرد و در سال 1949 در جشن 200 سالگی گوته بعد از 15 سال تبعید به آلمان بازگشت. در همان سال دولت آلمان شرقی جایزه ادبی گوته را به او اهدا کرد و دکترای افتخاری دانشگاه آکسفورد را کسب نمود. در 1953 دولت فرانسه نشان افتخار صلیب لژیون دونور را به او هدیه داد و دانشگاه کمبریج نیز دکترای افتخاری به او اعطا کرد.


چیزهای جالب در تقویم کاری او، هشت ساعت خواب در شبانه‌روز. خواب عصرگاهی و کار در بین ساعت‌های 9 تا 12 صبح است. باقی ساعات او صرف خواندن، قدم زدن و معاشرت با مردم می‌شد.

زیگموند فروید، شش ساعت خواب شبانه داشت. 4 ساعت صبح‌ها بیمارانش را روانکاوی می‌کرد. شش ساعت هم عصرها مشغول این کار بود و دو ساعت و نیم در آخر شب مطالعه می‌کرد و مقاله می‌نوشت.


امانوئل کانت از جمله مشهورترین فیلسوف‌های قرن هجدهم بود. کانت در زندگی نظمی استثنایی داشت. او هر کارش را در ساعتی مخصوص به خود انجام می‌داد و ذره‌ای از آن تخلف نمی‌کرد. بین مردم شهرش این جمله رایج بود که: می‌توانید ساعتتان را با کارهای کانت تنظیم کنید.


در تصویر زیر هم نظم کار او مشهود است: او بین 10 شب تا 5 صبح می‌خوابید و از شش صبح مشغول به کار می‌شد. خورد و خوراک و پیاده‌روی‌های او مطابق یک نظم خاص انجام می‌شد.

مایا آنجلو، متولد 4 آوریل 1928 در سنت لوئیس ایالت میزوری) شاعر و بازیگر آمریکایی است. او به خاطر کتاب شش جلدی‌اش که شامل شرح حال خودش از کودکی تا بزرگسالی است بسیار مشهور است، او در سال 1970 در سن 47 سالگی اش مجموعه? شعرش جایزه? پولیترز را برد.


او عادت داشت که از اول صبح تا ساعت 2 عصر در هتل‌ها و متل‌ها قلم بزند و عصر را صرف کارهای شخصی‌اش بکند.

جان میلتون شاعر و نویسنده قرن هفده انگلیسی است. مهمترین اثرش بهشت گمشده نام دارد. وی مقالات بحث برانگیزی در خصوص آزادی انتشار، آموزش و حذف سانسور نگاشت.


تقویم کاری بالزاک، رمان‌نویس مشهور فرانسوی، بسیار متفاوت با بقیه بزرگانی است که تا حالا بررسی کردیم. همان طور که می‌بینید او بین ساعت 6 عصر تا یک شب می‌خوابید. بعد بین یک شب تا هشت صبح می‌نوشت. یک ساعت و نیم چرت می‌زد و بعد دوباره تا 4 عصر می‌نوشت!!


ویکتور هوگو، صبحش را با خواندن نامه‌های معشوقه‌اش و خوردن دو تخم‌مرغ خام شروع می‌کرد، حدود ظهر در وان آب یخ استحمام می‌کرد! و بین 6 تا 8 شب می‌نوشت.


چارلز دیکنز هم صبح‌کار بود و عصرها کارهای شخصی‌اش را می‌کرد و با خانواده و دوستانش وقت می‌گذارند.


«دبلیو.اچ اودن»، شاعر سرشناس انگلیسی – آمریکایی، در دو نوبت صبح و عصر کار می‌کرد.


چارلز داروین بین 12 شب تا هفت صبح می‌خوابید. اول صبح قدم می‌زد و صبحانه‌ای را به تنهایی میل می‌کرد. بعد تا ظهر کار می‌کرد. عصرها بیشتر کارهای شخصی‌اش را می‌کرد و بعد بین ساعت 10 تا 12 شب، در رختخواب در مورد سؤالاتی که در ذهنش ایجاد شده بود، اندیشه می‌کرد و سعی می‌کرد آنها را حل کند.


پیوتر ایلیچ چایکوفسکی -آهنگساز مشهور روسی- در شبانه‌روز هشت ساعت می‌خوابید و د ردو نوبت صبح و عصر، به مدت دو ساعت آهنگ‌های مشهورش را تصنیف می‌کرد.


لو کوربوزیه ( 1887 -  1965)، معمار، طراح، شهرساز، نویسنده و نقاش سوئیسی بود. وی به عنوان یکی از اولین پیشگامان معماری مدرن و سبک بین‌المللی مشهور است. او بین 11 تا شش صبح می‌خوابید و بعد یکسره بین بین 8 صبح تا پنج و نیم عصر کار می‌کرد.


بنجامین فرانکلین ( 1706، 1790) یکی از بنیانگذاران ایالات متحده است.فرانکلین یک دانشمند، نویسنده برجسته و چاپخانه‌دار، طنزنویس، نظریه پرداز سیاسی، سیاستمدار، رئیس پست، مخترع، فعال مدنی و دیپلمات بود. به عنوان یک دانشمند، او یکی از چهره های بزرگ در روشنگری آمریکا و تاریخ فیزیک برای کشف هایی که کرده بود و نظریه هایش در مورد برق است. میله برق گیر، عینک دو کانونی، اجاق گاز فرانکلین، کیلومتر شمار اتومبیل، و شیشه آرمونیکا از اختراعات او هستند. همچنین او نخستین کتابخانه عمومی در امریکا و نخستین ایستگاه آتش نشانی پنسیلوانیا را ایجاد کرد. او بین 8 تا 12 صبح و 2 تا 6 عصر کار می‌کرد.


همان طور که می‌بینید ساعات زیاد و منظم خواب شبانه، یکی از رموز موفق این نوابع بود. بیشتر آنها هم از ساعات اول صبح به خوبی استفاده می‌کردند، به وعده غذایی صبحانه اهمیت خاصی می‌دادند و قسمت مهمی از کارهایشان یا تمام آن را در صبح انجام می‌دادند. چیز مهم دیگر صرف ساعات زیاد به صورت متمرکز، روی کارهایشان بود.

آنچه در «کلاه قرمزی 93» گذشت .....

خبرگزاری مهر: «کلاه قرمزی 93» بعد از پشت سر گذاشتن برخی اما و اگرها بالاخره نوروز سالجاری روی آنتن رفت؛ مجموعه‌ای به تهیه‌کنندگی حمید مدرسی و کارگردانی ایرج طهماسب که به خودی خود آنقدر جذاب است که عروسک‌های دوست داشتنی این اثر همواره می‌توانند یک تنه به رقابت با آثار نمایشی که ستاره‌های سینما و تلویزیون در آن بازی می‌کنند، بپردازند و درباره رقابت امسال نیز شنیده‌ها حاکی از آن است مخاطبان «کلاه قرمزی» از «پایتخت 3» هم بیشتر بوده‌اند.


امسال در این مجموعه نمایشی که تمامی شخصیت‌های آن به موجوداتی ملموس و باورپذیر برای مخاطبان تبدیل شده‌اند، سه عروسک جدید اضافه شدند که طرفداران خاص خود را داشتند.

از جمله این عروسک‌ها «عزیزم ببخشید» فرزند «لطفا» بود که احسان کرمی صداپیشگی آن را برعهده داشت؛ مرد آبدارچی که با سوال‌های بی وقفه و پشت سر همش همه را کلافه می‌کرد و شیرینی‌های خاص خود را داشت. مثلا در صحنه‌ای که فامیل دور از او می‌خواست بچه‌اش را پوشک کند او را کلافه کرده بود:

فامیل دور: آقای مجری من یک ساعته دارم به این ببخشید میگم این بچه رو پوشک کن هزار تا سوال میپرسه! الان من چطوری ام!؟

عزیزم ببخشید: من میگم پوشک دولا باشه یا سه لا؟ پسرونه باشه یا دخترونه؟ چسب داشته باشه یا نداشته باشه؟


یا جای دیگر وقتی آقای مجری از او می‌خواهد کمرش را بخاراند:

آقای مجری: این پشت منو بخارون/ عزیزم: با دست خودتون یا با دست خودم/ آقای مجری: با دست شما دیگه/ عزیزم: با دست چپم یا با دست راستم/ آقای مجری: با دست راستت/ عزیزم: با انگشت اشارم یا با انگشت شصتم؟/ میخوای با شیئ خارجی بخارونم/ شیئ خارجی نوک تیز بیارم یا نوک گرد/ آقای مجری: یه چیزی بیار دیگه/ عزیزم: چاقو بیارم یا چنگال/ آقای مجری: شما قسمت بعدی برنامه رو ببینید...

نکته بارز در مجموعه «کلاه قرمزی» همین موفقیت در پرداخت شخصیت‌ها و باورپذیر کردن آنها است. در قسمتی از سریال، فامیل دور دیگر حسابی از دست ببخشید که البته دوست قدیمی خودش هست هم عصبانی می‌شود:


فامیل: بزنم لهت کنم../ عزیزم: با چوب یا کمربند؟/ فامیل: چوب/ عزیزم: تو سرم میزنی یا بدنم؟/ فامیل: تو سرت./ عزیزم: تو سرم زدی میمیرم یا زنده میمونم؟/ فامیل: زنده میمونی./ عزیزم: بیمارستان میلاد بریم یا اختر؟/ فامیل:اختر./ عزیزم: علتشو شکستگی اعلام کنیم یا ضربه مغزی؟/ فامیل:ضربه مغزی./ عزیزم:میرم تو کما یا اهدای عضو می‌کنید؟/ فامیل:اهدای عضو می‌کنیم./ عزیزم: اول قلبم یا کلیه‌ام؟/ فامیل: کلیه‌ات./ عزیزم: تو یخ می‌ذارید یا در جا اهدا می‌کنید؟/ فامیل:تو یخ میذاریم./ عزیزم:یخاش قالبی باشه یا از این تیکه یخا؟/ فامیل:ترجیح میدم الان بکشمت./ عزیزم: یکراست بهشت زهرا میریم یا سرد خونه؟/ فامیل: گم شو تا لهت نکردم./ عزیزم: با چوب یا کمربند؟

شاید همین موضوع است که «کلاه قرمزی» را به مجموعه‌ای تبدیل می‌کند که نه فقط برای کودکان که برای تمامی سنین جذاب می‌کند و حتی مسئولان کشور نیز به آن توجه نشان می‌دهند. چنانچه در ایام عید آیت الله هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، پس از افتتاح بندرگاه جزیره کیش از غرفه کلاه قرمزی دیدن کرد یا در حاشیه ویژه برنامه عطر یاس در نوروز برج میلاد تهران محمدباقر قالیباف، شهردار تهران از غرفه کلاه قرمزی بازدید کرد.


این موضوع حتی به سر صحنه مجموعه نیز کشیده شد و جواد خیابانی مجری برنامه‌های ورزشی در نهم فروردین به لوکیشن «کلاه قرمزی» رفت و با عوامل برنامه گپی خودمانی داشت.

یکی دیگر از شخصیت‌های جدیدی که در این مجموعه شاهد تولد او بودیم، بچه دیوی بود که بی بی فرستاده بود و دیبی صدایش می‌کردند. قصه زندگی او این بود که با تمام شدن آب‌های زیرزمینی از آنجایی که دیوهای امثال او آب خوار هستند! او و دیگر دیوها به سطح زمین آمده‌اند و فقط هم آب می‌خورند.

دیبی عاشق این است که ماچش کنند و مدام به همه می‌گوید: ماچ ماچ ماچ! همچنین این شخصیت همه چیز را برعکس می‌گوید و می‌فهمد. مثلا به آقای مجری می‌گوید: دیبی: خاله، خاله ازت منتفرم/ آقای مجری : ممنون منم ازت بدم میاد! یا به جای شب بخیر می‌گوید: شب به فنا!

هوتن شکیبا صداپیشه این شخصیت بود.


منظور او این است که عمو دوستت دارم! فامیل دور و دوره نیز در این سری از «کلاه قرمزی» صاحب بچه شدند و بچه فامیل دور شخصیت جدیدی بود که به مجموعه اضافه شد. او هم مثل پدرش مدام سوال می‌کند چطوری‌ام؟ فامیل هم اینطور برایش لالایی می‌خواند: رارا رارا رارا رارا رارا رارا  گنج?شکه اومد آب بخوره رفت تو در/ اون یکی م?گفت در رو ببند/ اون یکی م?گفت در رو ن?مه باز بزار/ اون ?ک? م?گفت که با ا?ن در اگر در بند در مانند در مانند !محمد لقمانیان این شخصیت جدید را صداپیشگی می‌کرد.


در این سری از مجموعه طبق معمول مهمانانی نیز از جمع ستارگان سینما حضور داشتند .از جمله این مهمان‌ها نگار جواهریان بود که با نام خانم نگاریان پیش از این نیز در مجموعه‌های قبلی به عنوان همسایه آقای مجری معرفی شده بود. زن تنهایی که عاشق گل و گیاه است و گاهی مراقبت از گیاهانش را به آقای مجری می‌سپارد و البته عروسک‌ها دل خوشی از او ندارند.


در قسمتی که جواهریان به برنامه آمده بود، عروسک‌ها وانمود کردند یک مهمان دارند و به بهانه این مهمان خیالی، شیرینی‌های شخصیت نگاریان را خوردند. همچنین در بخش دیگری وانمود کردند در دریا گم شده‌اند و منتظر کشتی نجات هستند! در این قسمت پسرعمه‌زا با قلاب ماهیگیری آقوی همساده را از آب گرفت و او این بار هم پس از تعریف کردن ماجراهای عجیب و غریبش از نگاریان خواستگاری کرد!

یکی دیگر از مهمانان «کلاه قرمزی» که البته در گفتگو با مهر هم گفته بود اگر این مجموعه ساخته شود حتما در آن حضور خواهد داشت، بازیگری بود که دختر همسایه با لحن کودکانه‌اش اینطور او را معرفی کرد: مهمان امسَب خاله باران/  دست و جیغ و هورا!


باران کوثری که مثلا تازه از تحصیل رشته معماری از خارج از کشور آمده بود، پس از چند سال به این مجموعه آمد و با عروسک‌های مختلف گفتگو کرد.


شهاب حسینی نیز مهمانی بود که حضور او با استقبال مواجه شد. ابتدا او وارد خانه شد و چون از آقای مجری خبری نبود، عروسک‌ها یک به یک می‌آمدند و با او آشنا می‌شدند. برخلاف کلاه قرمزی و پسرعمه زا که به وسیله او می‌خواستند شکلات بخورند، دیالوگ‌های او و پسرخاله شنیدنی بود: پسرخاله: اون پوست شکلات روُ هم بده بهم!/ شهاب حسینی: پوست شکلات برا چی میخوای/ پسرخاله: شما بده لازم دارم/ شهاب حسینی: باشه، بیا بگیر، برا چی جمع میکنی حالا/ پسرخاله: والا حالا شما که نمیشناسیش من میرم پیش کسی خیلی پیر وُ کاراشو انجام میدم بعد بهم میگه پسرخاله بیا شکلات بخور منم میدونم که شکلاتش کمه این پوست شکلات روُ بهش میدم میگم بیا ننه جون خوردم../ شهاب حسینی: بیا جلو، بیا.. قربونِ مرامت برم.


ببعی هم که حسابی از حضور او ذوق زده شد، دیالوگ حسینی در «درباره الی» را به زبان آلمانی بیان کرد و گفت: یک پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایان است. من هم یک کاهو خوردم که پایانش تلخ بود!

شهاب حسینی هم که به شدت می‌خندید در پاسخ به این دیالوگ گفت: چقدر این جمله آشناست، اشکالی نداره آدم گاهی وقت‌ها کاهو می‌خوره آخرش تلخه، گاهی وقت‌ها هم خیار می‌خوره آخرش تلخه.


قصه گفتن او برای خوابیدن عروسک‌ها هم در نوع خود جالب بود: ببعی: شهاب شهاب سوییت دریمز / فامیل : آقا شهاب تا حالا با یه الاغ زیر یه سقف خوابیدی؟/ پسر عمه زا : اگه پیژامه میخوای یه پیزامه خوشگلی داریم ، بدیم؟/ مجری: هیشکی اینا رو نمیتونه بخوابونه/ فامیل: بیا این پیژامه منو بگیر با اون شلوار نمیتونی بخوابی/ شهاب حسینی: نه شلوارتو در نیار/ فامیل: آقای مجری میشه اینو بدی بهش، من نمیتونم بیام بیرون!


گرچه این همه عروسک در کنار کلاه قرمزی گاهی او را به حاشیه می‌برد اما در این سری نیز همچنان پرطرفدار بود. یکی از دیالوگ‌های او با آقای مجری: آقای مجری: همه بچه ها مسئولیت دارن به بزرگترها کمک کنن. مسئولیت چیه کلاه قرمزی؟/ کلاه قرمزی: محسولیت؟ اینه که از محسولیت شروع میشه، آخرش بدبختیه. اول می گی محسولیت. می گم مثلا چی؟ می گی دفتر مدادتو جمع کن. می گم چشم. بعد می گی محسولیت، کیفتم درست کن. بعد اون کشوئه رو برو درست کن. بعد محسولیت، آخرش بدبختیه. سلط آبو باید کف درست کنی، بری اونجا رو بشوری. این شد محسولیت که می گی خوفه.


جیگر هم از دیگر عروسک‌های دوست داشتنی بود که در این سری هم حضور داشت: جیگر: پَ عیدی نمی‌دی؟/ آقای مجری: نه/ چیگر:عیدی نمی‌دی؟/ مجری:نه/ جیگر:عیدی نمی‌دی؟/ مجری: نداااارم .. (رو به دوربین) بعضیا نداااارن ./ جیگر:سسههممه!!مالممههه!!!ححححقمه!!!

گابی نیز در این سری همچنان همه چیز را می‌خورد و البته از این موضوع شرمنده بود. گیگیلی هم که مدتی بود به مجموعه نیامده بود، آرام آرام به خانه آقای مجری آمد و بازگویی خاطره رفتن فامیل، کلاه قرمزی و پسرعمه زا به شهر گیگیلی که او را آنجا گیگیلی فرفره خطاب می‌کردند، از بخش‌های جذاب سریال بود.


گدا، خانوم جان و باغبان هم دیگر شخصیت‌هایی بودند که در برخی قسمت‌ها حضور داشتند و خانوم جان دیبی را به فرزندی قبول کرد! آقای مجری هم همچنان از دست همه عروسک‌ها حرص می‌خورد و سعی می‌کرد آنها را به درستی تربیت کند. اجرای نمایش‌ هم یکی از بخش‌های جذاب برخی قسمت‌ها بود.

در مقابل سیل ابراز علاقه‌ها و استقبال از این مجموعه، یک واکنش عجیب و سیاسی هم به این مجموعه شد و بی بی سی در گزارشی سعی کرد تا این برنامه تلویزیونی را مجموعه‌ای در اعتراض به نظام حاکم بر ایران معرفی کرده و هر یک از شخصیت‌های این برنامه را نمادی سیاسی تفسیر کند!

در یکی از گزارش‌های سایت بی‌بی‌سی حتی برنامه کلاه‌قرمزی به عنوان سندی برای نقض حقوق بشر در ایران معرفی شده است. نکته عجیب این است که در هیچ یک از این گزارش‌ها، هیچ استدلال و منطقی برای چگونگی این شبیه‌سازی‌ها صورت نگرفته است.


و یک خبر خوب برای پایان بندی این گزارش اینکه عوامل «کلاه قرمزی» همچنان مشغول کارند و در مناسبت‌ها و اعباد طول سال شاهد پخش تک قسمت‌هایی از این مجموعه دوست داشتنی خواهیم بود که قرار شده یکی از این قسمت‌ها شب قبل از بازی ایران و آرژانتین روی آنتن برود و یکی از بازیکنان تیم ملی نیز مهمان آن قسمت خواهد بود.

دنیا فنی‌زاده، مرضیه محبوب، امیر سلطان احمدی، بنفشه صمدی و محمد لقمانیان از جمله عروسک‌گردان‌های این مجموعه هستند و هنرمندانی چون حمید جبلی، محمدرضا هدایتی، بنفشه صمدی، بهادر مالکی، محمد بحرانی، کاظم سیاحی و... صدای عروسک‌ها را اجرا می‌کنند.


گزارش تصویری مراسم تجلیل از بازیگران و عوامل پایتخت 3....

مراسم تجلیل از عوامل مجموعه تلویزیونی پایتخت 3 عصر سه شنبه در تالار ایوان شمس برگزار شد.

نشست نقد و بررسی مجموعه تلویزیونی «پایتخت 3» به همراه تقدیراز عوامل این مجموعه از سوی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در تالار ایوان شمس برگزار شد.

این نشست با حضور حجت الاسلام شهاب مرادی، رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، علی دارابی، معاون سیمای جمهوری اسلامی، مهدی فرجی، مدیر شبکه یک صدا و سیما، سیروس مقدم، کارگردان، الهام غفوری، تهیه کننده و محسن تنابنده، سرپرست نویسندگان، بازیگر و مشاور کارگردان برگزار شد.

عکس های حامد ملک پور عکاس تسنیم و امین جلالی عکاس ایرنا از این مراسم را در زیر می بینید.

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net


مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net


مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net


چاق و لاغر شدن های ناگهانی چهره ها!

مجله زندگی ایده آل: بازیگری آرزوی خیلی‌ها است. خیلی‌ها دوست دارند بازیگر باشند، فکر می‌کنند با بازیگر شدن تمام درهای رحمت به روی آنها باز می‌شود و دیگر هیچ مشکلی برای آنها پیش نمی‌آید اما از خیلی از مشکلات جانبی و حاشیه‌ای‌ این حرفه خبر ندارند. از قصه‌های همیشگی‌اش که بگذریم می‌رسیم به کارهایی که باید برای انجام دادن حرفه بازیگری انجام داد. ممکن است نقشی به شما پیشنهاد شود که برای آن باید چندین کیلو وزن اضافه یا کم کنید. این کمترین مشکل برای بازیگران به شمار می‌آید. شاید در سینمای ایران بازیگران خیلی با این مشکل دست و پنجه نرم نکنند اما خبرهای لاغر و چاق شدن بعضی از بازیگران سینمای جهان را شنیده‌ایم، از رنه زلوگر بگیرید که برای بازی در فیلم «خاطرات بریجیت جونز» بیست کیلو اضافه کرد تا تام هنکس که به دلیل بالا و پایین آوردن وزنش به دفعات دیابت گرفت. این روزها سریال «ستایش2» از شبکه سه سیما در حال پخش است اما دو بازیگر سریال چاق شده‌اند؛ یکی برای بازی در نقشش و دیگری بر اثر گذر زمان. نرگس محمدی بازیگر نقش «ستایش» به خاطر ملموس شدن نقشش چند کیلویی اضافه وزن پیدا کرده است. اما بازیگر دیگر در این سریال مهدی سلوکی است. همیشه او را با چهره لاغرش می‌شناختیم و حالا صورت پری پیدا کرده است و کمی‌ با آن چیزی که در ذهن‌مان بود تفاوت دارد. از این دست بازیگران در سینمای ایران کم نیستند؛ بازیگرانی که بعد از مدت کوتاهی چاق شده‌ و تمام تصورات ذهنی ما را به هم می‌ریزند.

دیرباز، چگونه «باز» چاق شد؟

یکی دیگر از بازیگرانی که مخاطبان در این چند سال اخیر او را با یک شکل و شمایل متفاوت دیدند، کامبیز دیرباز بود. او برای بازی در فیلم «خاکستر و برف» ناگهان 15 کیلو اضافه وزن پیدا کرد! تجربه نشان داده که علاقه زیادی به بازی کردن نقش‌های متفاوت دارد. خودش می‌گوید:« من در هر کاری به دنبال تجربه کردن هستم. در سریال «در چشم باد» نقش یک پیرمرد 70 ساله را بازی کردم و در فیلم «خاکستر و برف» نقش کسی که 15 سال از خودم بزرگ‌تر است.


من هیچ تصوری از 15 سال دیگرم ندارم اما می‌توان آن را به واسطه تخیل بازی کرد. شاید یکی از دلایل اضافه وزن این باشد که در سن بالا آدم گاهی دچار اضافه وزن می‌شود و به نظر من تپلی بد نیست و خیلی هم بانمک است!» در نشستی که برای این فیلم بر پا شد، کامبیز دیرباز همان زمان اعلام کرد که چاق شدن 15 کیلویی اصلا کاری برایش نداشت و سختی‌اش تازه حالا شروع می‌شود که باید این 15 کیلو را کم کند! اما خب به نظر نمی‌رسد که این 15 کیلو از بین رفته باشد، زیرا هنوز که هنوز است کامبیز دیرباز را با همان شمایل می‌بینیم.

آیا او استعداد چاقی دارد؟

زمانی که اولین قسمت «ستایش» از شبکه سه پخش شد، خیلی از مخاطبان از انتخاب نقش راضی بودند، درست نقطه مقابل عده‌ای از منتقدان. به هر حال فصل اول ستایش تمام شد و بعد از اینکه به اتمام رسید، گمانه‌زنی‌ها در مورد نقش ستایش 40ساله به میان آمد. خیلی‌ها برای بازی در این نقش کاندید شدند، از لعیا زنگنه بگیرید تا مریلا زارعی اما هیچ کدام نهایی نشدند و در نهایت نرگس محمدی نقش ستایش را ادامه داد. او برای بازی در این نقش و اینکه بتواند کاری انجام دهد که نقش برای مخاطبان ملموس‌تر باشد، چند کیلویی اضافه وزن پیدا کرد.


نرگس محمدی در مورد بازی ستایش 40ساله می‌گوید: «خب اگر قرار بود که در سریال دیگری نقشی با این سن و سال را بازی کنم هرگز نمی‌پذیرفتم اما ستایش نقش مورد علاقه من است و خودم آن را بازی کردم و با آن آشنا هستم هرچند قطعا بازی کردن در چنین نقشی سخت است. آخر 40 ساله بودن نه پیری است و نه جوانی. نه می‌توانی مثل پیرزن‌ها حرف بزنی نه آنقدر جوانی که پرانرژی باشی. این کار را برای من سخت می‌کرد و برای همین تصمیم گرفتم در فیزیکم تغییر ایجاد کنم و اضافه وزن داشته باشم.» حالا باید دید که آیا بازی نرگس محمدی در نقش یک مادر 40 ساله برای مخاطبان ملموس شده است یا نه؟ آیا آنها باور می‌کنند که این ستایش، 20 سال از عمرش گذشته است؟

چرا مهدی سلوکی این شکلی شد؟

مهدی سلوکی برای اولین بار با سریال «چراغ‌های خاموش» شناخته شد؛ سریال مناسبتی‌ای برای ماه رمضان سال 1380. بعد از آن بود که پیشنهادهای خوبی را برای بازی دریافت کرد. «تب سرد» سریالی بود که او را به اوج برد و بعد از آن با بازی در سریال پرمخاطب «نرگس» طرفداران زیادی پیدا کرد. بعد از سریال «نرگس» سریال پرمخاطبی را بازی نکرد، تا همین سال پیش که در ماه رمضان با سریال «پنج کیلومتر تا بهشت» دوباره درخشید. اکنون به نظر می‌رسد با بازی در سریال «ستایش» این طرفداران چند برابر هم بشوند؛ سریالی که در فصل اولش خیلی‌ها را با تلویزیون آشتی داد و همه به دنبال این هستند که بالاخره چه بر سر ستایش خواهد آمد. اما ظاهر مهدی سلوکی با آن ظاهر قبلی تفاوت‌های زیادی دارد، دیگر خبری از آن جوان لاغر نیست، حالا این بازیگر جوان صورت پری دارد و تمام پیش‌فرض‌های ما را نسبت به چهره خودش به هم زده است.


 او یکی از طرفداران پر و پا قرص ورزش است و هفته‌ای سه بار برای ورزش کردن به باشگاه می‌رود و هر روز سه ساعت تمرین می‌کند. نگه داشتن ظاهر بدنی‌اش برای او اهمیت زیادی دارد. یک سالی می‌شود که ورزش کردن را به طور جدی آغاز کرده است و حالا برای خودش یک حرفه ای به شمار می‌آید. مهدی سلوکی در مورد اینکه چرا ورزش بدنسازی را انتخاب کرده است می‌گوید: در یکی از سریال‌هایی که بازی می‌کردم به پیشنهاد یکی از بازیگران به باشگاه بدنسازی رفتیم. من برای اولین بار به باشگاه بدنسازی می‌رفتم ولی خب از قبل برای داشتن اندام مناسب ورزش می‌کردم ولی بدنسازی را به تازگی تجربه می‌کنم. ورزش بدنسازی خیلی سنگین است و به خاطر همین سعی می‌کنم با وزنه‌های سبک کار کنم.» و این طوری است که دیگر هیچ ردی از آن جوان لاغر نمی‌بینیم.


زیباییهای بینظیر ایران? مقصد بعدی گردشگران خارجی...

ایران در سال 2014 تبدیل به یکی از کانون های مهم جذب توریست می شود.

وب سایت "بیزنس اینسایدر" با ذکر این مطلب می نویسد: آژانس های مسافرتی و توریستی گزارش می دهند حجم ثبت نام برای تورهای ایران در سال جاری افزایش قابل ملاحظه ای داشته است.

این گزارش می افزاید: شاید یکی از دلایل این موضوع بهبود جزئی و نسبی در روابط ایران و غرب باشد و شاید هم انگیزه کاوش در یک مقصد توریستی کمتر شناخته شده با تعداد محدودی همسفر باشد.

آمریکایی ها می توانند به ایران سفر کنند و در حقیقت جذب توریست های آمریکایی یکی از سیاست های گردشگری دولت ایران است . اما این امر منوط به دریافت ویزاست و آمریکایی های توریست باید راهنمای تور رسمی داشته باشند و برنامه سفرشان به تایید وزارت خارجه ایران برسد تا ویزای سفر صادر شود.

با دریافت ویزا و تایید برنامه سفر از سوی وزارت خارجه ایران، سفر به ایران ایمن خواهد بود اما وزارت خارجه آمریکا همچنان سفر به ایران را در لیست هشدار خود قرار داده است و به شهروندان آمریکایی توصیه می کند حتی المقدور از سفر به ایران خودداری کنند.

تصاویر زیر از شهرهای تاریخی  با چشم اندازهای زیبا و معماری کهن و مساجد با معماری های زیبا و چشم نواز ، مهم ترین و زیبا ترین جاذبه های گردشگری ایران برای توریست های خارجی است.

 

شهر اصفهان در مرکز ایران شاید مهم ترین مرکز توریستی این کشور باشد. این شهر تاریخی ایران به معماری سنتی - اسلامی، پل های زیبا و تاریخی ، قصرها و مساجد زیبای خود مشهور است

alt


alt


اصفهان مرکز چند بنای مهم و جذاب توریستی از جمله میدان نقش جهان است که یکی از بزرگ ترین میادین جهان است و نام آن در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است و گوشه گوشه آن نمادی از معماری ایرانی - اسلامی است.


alt

اصفهان همچنین دارای مساجدی بسیار زیبا با معماری های جالب و چشم نواز است که یکی از زیبا ترین آنها مسجد شیخ لطف الله است.

alt

تهران پایتخت ایران که توسط کوه های پوشیده از برف احاطه شده است

alt

"برج آزادی" یکی از نمادهای مهم شهر تهران در ورودی(غربی) این شهر خودنمایی می کند

alt


فرش هایی با طرح ها و نقشه های باور نکردنی زیبا در موزه فرش ایران 

alt


از بازار سنتی تهران می توانید "با چانه زدن" با مردم محلی  فرش بخرید و علاوه بر آن ادویه جات و ترشی های مخصوص ایرانی خریداری کنید.

alt

در اینجا فروشندگان همه نوع لباس های با سبک غربی از شلوار جین گرفته تا "تی شرت " های رنگارنگ می فروشند

alt

چای یکی از مهم ترین نمادهای فرهنگی ایران محسوب می شود.

alt


مردم تهران در یک کافه خیابانی 

alt


کبابی های سطح شهر تهران مثل "فست فود" های ما همه جا هستند

alt


  نان تازه ایرانی

alt


پیست اسکی شمشک در مسافت یک ساعتی شهر تهران تفرجگاه آخر هفته های اقشار ثروتمند تهرانی است

alt


پرسپولیس ، پایتخت امپراتوری باستانی ایران که به قرن پنجم قبل از میلاد باز می گردد در سال 1979 در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.

alt


نقش برجسته های باورنکردنی 

alt


شهر شیراز که به شهر " عشق و شعر" معروف است یکی دیگر از شهرهایی است که مورد علاقه بازدید توریست های خارجی است.
 باغ تاریخی و معروف ارم در این شهر قرار دارد.

مقبره شعرای زیادی از جمله سعدی شاعر ایرانی پرآوازه در قرن سیزدهم میلادی هم در این شهر است.

alt


اینجا هم مسجد معروف "نصیر الملک " در شیراز است.

alt

در ایران تفرجگاه های ساحلی زیبایی وجود دارد و نیز مناطق آرامی که ماهیگیران در آن مشغول صید اند.

alt


داعش: گوشت تُرک ها خوش طعم تر است!

رهبر داعش در سخنانی تهدید آمیز گفت: اعضای داعش همه گوشت‌ها را چشیدند و گوشتی خوش طعم‌تر از گوشت ترک‌ها نیافته‌اند.
خبرگزاری ایسنا: رهبر گروه تروریستی "دولت اسلامی عراق و شام" در پیامی ضمن تهدید نخست وزیر ترکیه از وی خواست تا پیش از آن که دیر شود با داعش بیعت کند.

روزنامه فرامنطقه‌ای القدس العربی نوشت: ابوبکر البغدادی، رهبر گروه تروریستی "دولت اسلامی عراق و شام" موسوم به "داعش" در پیامی صوتی در پایگاه اجتماعی "یوتیوب" عنوان داشت: شایعه شده که ما با اهل ایمان می‌جنگیم و ارتش سوریه را رها کرده‌ایم. به همین دلیل ما تصمیم گرفتیم تا مرقد سلیمان شاه، جد عثمان اول، موسس امپراطوری عثمانی را تخریب و این شایعه‌ها و افتراها را تکذیب کنیم.

ابوبکر البغدادی هشدار داد: منتظر اقدامات و عملیات گسترده‌ ما و تخریب قبرها و ضریح‌ها باشید.

وی در این پیام به مناسبت پیروزی حزب حاکم عدالت و توسعه در انتخابات محلی ترکیه از رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه خواست تا دست دوستی دراز کرده و پیش از دیر شدن بیعت خود با داعش را اعلام کند.

رهبر داعش در سخنانی تهدید آمیز گفت: اعضای داعش همه گوشت‌ها را چشیدند و گوشتی خوش طعم‌تر از گوشت ترک‌ها نیافته‌اند.

البغدادی در این پیام ابومحمد الجولانی، رهبر جبهه النصره را نیز تهدید کرد و گفت: مجددا جبهه جولانی، جبهه حکام عربستان و حکام قطر را تهدید می‌کنیم و به آن‌ها می‌گوییم ای کسانی که از مسیر منحرف شده‌اید چگونه به خود جرات داده و اعضای داعش را آزار داده‌اید پس منتظر پاسخ انسان‌های غیور باشید.

جایگاه جغرافیایی ضریح سلیمان شاه در روستای منبج در استان حلب واقع در شمال سوریه قرار دارد و با وجود اینکه این ضریح در سوریه است بخشی از اراضی ترکیه به شمار می‌آید و علت آن به توافقنامه منعقد شده در سال 1921 میان نمایندگان ارشد فرانسه و عثمانی‌ها بر می‌گردد که اعلام کرده بودند این ضریح متعلق به ترکیه است و هرگونه حمله به آن حمله به خاک ترکیه به شمار می‌آید.

پیشتر نیز و در پی حمله داعش به ضریح سلیمان شاه، داوود اوغلو، وزیر خارجه ترکیه اظهار کرده بود: در صورتی که اعضای داعش به مقبره تاریخی جد بمب گذار امپراطوری عثمانی در حلب حمله کنند ترکیه در سوریه مداخله خواهد کرد.

این افراد به «دادزن ها» شهرت دارند ....

عکاسی های خیابان های اطراف حرم امام رضا (ع) از افرادی برای تبلیغ کار خود ا ستفاده می کنند که به آنها اصطلاحا «دادزن» می گویند.
خبرگزاری ایرنا: عکاسی های خیابان های اطراف حرم امام رضا (ع) از افرادی برای تبلیغ کار خود ا ستفاده می کنند که به آنها اصطلاحا «دادزن» می گویند.

هر دادزن بسته به فصل زیارت و میزان جذب مشتری روزانه از 15 تا 100 هزار تومان دریافتی دارد.








































پوستری جالب برای مقابله با آمریکا ....

پوستر زیر در منطقه ای در استان " خیبر پختونخواه" در جنوب غربی پاکستان نصب شده است.
عصر ایران: پوستر زیر در منطقه ای در استان " خیبر پختونخواه" در جنوب غربی پاکستان نصب شده است.

دیلی تلگراف نوشت: جمعی از هنرمندان پاکستانی با مشارکت هنرمندان فرانسوی پوستری بزرگ از یک دختر پاکستانی ساکن مناطق قبیله نشین این کشور که خانواده خود را در حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی از دست داده است، نصب کرده اند.

این فعالان امیدوارند از این طریق بتوانند بر حملات هواپیماهای بدون سرنشین تاثیر بگذارند تا نظامیان آمریکایی را متوجه حضور غیرنظامیان در مناطق قبیله ای پاکستان کنند.

تلفات غیر نظامی ناشی از حملات " پهپادهای " آمریکایی به پاکستان در سال های گذشته با انتقاد مجامع حقوق بشری و اکثریت مردم و احزاب سیاسی پاکستان مواجه شده است.


محبوبترین عدد جهان کدام است؟

نتایج یک نظرسنجی جهانی نشان می‌دهد، عدد هفت محبوب اغلب مردم جهان محسوب می‌شود.

خبرگزاری ایسنا: در این نظرسنجی آنلاین با حضور بیش از 44 هزار نفر از مردم جهان، عدد هفت رتبه نخست محبوب‌ترین عدد جهان را از آن خود کرد و اعداد سه و هشت به ترتیب در رتبه‌های دوم و سوم قرار گرفتند.

شرکت کنندگان در این نظرسنجی 1123 عدد از میان 30025 گرینه پیشنهادی را انتخاب کردند که نیمی از انتخاب ها، اعداد بین یک تا 10 بود؛ تمامی اعداد یک تا 100 نیز انتخاب شده بودند. همچنین 472 عدد انتخابی دیگر بین یک تا 1000 بودند و کمترین عدد انتخابی دست کم 110 بار توسط مردم انخاب شده بود.

اما چرا اغلب مردم به عدد هفت تمایل دارند؟ محققان ریشه این گرایش را مرتبط با باورهای اعتقادی و مذهبی می‌دانند.

در چین عدد هفت نشانه خوش‌شانسی است، چرا که مانند کلمات چینی بوجود آمدن و زندگی تلفظ می‌شود؛ همچنین نشانه باهم بودن و روابط خوب است. عدد شش در چین نشانه بشر است و بنابراین هفت، ارتباط انسان با خالق است؛ عدد هفت همچنین نشانه هفت جهان و بهشت است. عدد هفت همچنین با تاریخ و فرهنگ نیز در ارتباط است؛ بطور مثال عجایب هفت‌گانه، هفت روز هفته، هفت نت پایه موسیقی و هفت گناه مرگبار بخشی از حضور این عدد در زندگی مردم محسوب می‌شود.

در اسلام عدد هفت نشانگر هفت آسمان و زمین است، در بودایی عدد عروج و در عبری این عدد نماد هوش است و هفت روز مقدس در تقویم سال یهودی وجود دارند.

«الکس بلوسی» طراح انگلیسی این نظرسنجی معتقد است، عدد هفت بین اعداد یک تا 10 خاص محسوب می‌شود، چراکه به دیگر اعداد این گروه تقسیم نمی‌شود، یعنی مانند شش و هشت و 10 به دو تقسیم نشده و مانند 9 به سه تقسیم‌پذیر نیستند.

براساس این نظرسنجی اعداد هفت، سه، هشت، چهار و پنج به ترتیب در رتبه‌های اول تا پنجم محبوب‌ترین اعداد جهان قرار گرفتند.