سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

1500 راننده در زندان به سر میبرند ....

رئیس ستاد دیه کشور گفت: درحال حاضر به دلیل تخلفات رانندگی و جرایم غیرعمد بیش از یک هزار و 500 راننده در زندان‌ها به سر می‌برند.
 ، سید اسدالله جولایی صبح امروز در جلسه شورای اداری استان اردبیل اظهار کرد: در ماه مبارک رمضان که ماه خیرخواهی و نیک‌اندیشی است تلاش ما برای آزادی زندانیان جرایم غیر‌عمد است چرا که برای این افراد و خانواده‌های آن‌ها زندان محل مناسب و شایسته‌ای نیست.

وی افزود‌: ستاد دیه که با نفس پاک مرحوم لاجوردی در سال 69 شکل گرفت هدفش کمک به آزادی زندانیان جرایم غیرعمد و بدهکاران مالی غیر از سرقت بود که با تلاش بزرگان این مجموعه شکل گرفته و امروز با گذشت 24 سال ما شاهد برگزاری جشن‌های گلریزان به تعداد بسیار زیاد در شهرهای مختلف هستیم و بزرگان این کشور نیز با کمک مالی به ستاد سعی می‌کنند تا نیازها را برطرف کنند.

رئیس ستاد دیه کشور با بیان اینکه در لیست آزادی ستاد دیه مجرمان و بزهکاران حضور ندارند بلکه 100 درصد آزادشدگان را محکومان جرایم غیرعمد تشکیل می‌دهند، گفت: حوادث و سوانح گاه به هیچ کس رحم نمی‌کند و ما با ارزیابی‌هایی که در چند سال گذشته انجام دادیم بیشتر زندانیان مربوط به تصادفات اغلب به دلیل نداشتن گواهینامه و بیمه نامه شخص ثالث گرفتار زندان شده‌اند به طوری که در حال حاضر یک هزار و 500 راننده در زندان به سر می‌برد.

جولایی ادامه داد: از سال 84 قانون بیمه‌نامه شخص ثالث مصوب و ابلاغ شده و اگر ما تا قبل از این سال روزانه شاهد عزیمت 60 راننده به زندان‌ها بودیم در حال حاضر آمار آن به کمتر از سه نفر رسیده است.

این مسئول تصریح کرد: در سال‌های گذشته با جلب رضایت شاکیان و گذشتی که انجام دادند بیش از 7 هزار نفر از زندانیان جرایم غیرعمد آزاد شدند ولی همچنان تعداد آن‌ها زیاد است که نیاز به مساعدت جدی خانواده‌ها و رسانه‌ها داریم.

رئیس ستاد دیه کشور با اشاره به زندانی شدن تعدادی زیادی از جوانان به خاطر عدم پرداخت مهریه و نفقه گفت: ما استدعا داریم مراکز علمی، دانشگاهی، مجموعه‌های فرهنگی، ائمه جمعه و جماعات و همه دلسوزان این واقعیت را به خانواده‌ها ابلاغ کنند که مهریه بالا عامل خوشبختی فرزندان آن‌ها نیست.

جولایی بحث احترام به قوانین رانندگی را بسیار ضروری بیان کرد و ادامه داد: ما از علما و مراجع استعلام گرفتیم که همه آن‌ها متفق‌القول‌ هستند که تخلف راهنمایی و رانندگی حرام است و از شورای فرهنگ عمومی خواسته‌ایم در اصلاح فرایندها و اصلاح فرهنگ عمومی تلاش کند چرا که نحوه رانندگی و گذر عابران پیاده از جاده‌ها و مسیرهای مختلف بسیار ناجور است که در اغلب موارد منجر به تصادفات خسارت بار می‌شوند.

رئیس ستاد دیه کشور در پایان سخنان خود به آمار تکان‌دهنده زندانیان چک بلامحل و همچنین حوادث کارگاهی اشاره کرد و گفت: با وجود اینکه ستاد دیه کارهای مختلفی را در اولویت قرار داده اما به نظر می‌رسد اصلاح بسیاری از امور از دست این ستاد خارج است و باید همه دست به دست هم داده و این فرایند را اصلاح کنیم.
منبع: فارس

خودرویی برای فرار از دوربینهای سرعتسنج ...

در خودروی جدید هیوندای رانندگان در فاصله نیم مایلی دوربین‌ها سرعت سنج هشداری را دریافت می کنند و اگر برای ترمز گرفتن اقدام نکنند خودرو به طور خودکار از سرعت ماشین می‌کاهد.
به نقل از سی ان بی سی، خودروی جدید هیوندای  مجهز به فناوری پیشرفته‌ای است که با استفاده از آن نه تنها در مورد دوربین‌های سرعت سنج مخفی پلیس هشدار داده می‌شود، بلکه به طور خودکار از سرعت خودرو کاسته می‌شود تا از جریمه شدن جلوگیری شود.

این خودرو که 2015 Hyundai Genesis sedan نام دارد می تواند ضمن شناسایی موقعیت قرارگیری دوربین‌های سرعت سنج و حتی دوربین های مخفی سرعت خودرو را به میزان مناسب تنظیم کند.

فناوری به کار گرفته شده در این خودرو ترکیبی از سیستم ناوبری مجهز به یک پایگاه داده است که بر روی آن اطلاعات مربوط به حداکثر سرعت در نقاط مختلف و همین طور محل قرارگیری دوربین‌های سرعت سنج پلیس نصب شده است. این اطلاعات با سیستم ترمز خودکار خودروی Genesis sedan در ارتباط است.

از همین طریق رانندگان در فاصله نیم مایلی دوربین‌ها هشداری را دریافت می کنند و اگر برای ترمز گرفتن اقدام نکنند خودرو به طور خودکار از سرعت ماشین می کاهد. پیش از این چند شرکت خودروسازی محصولات مشابهی عرضه کرده بودند.
منبع: فارس

گفتگو با پسری که دوبار پای چوبه دار رفت ...

او حالا چهار ماه است که از بعد از هفت‌سال از زندان رجایی‌شهر آزاد شده. ظاهرش به 25 ساله‌ها نمی‌خورد؛ با آن سر بی‌مو و صورت پر از زخم و بخیه که یادگار زندان است.

به گزارش صبحانه به نقل از روزنامه شرق، کلاهش را برداشت، کف دستش را کشید به سرش و گفت: «ببین خانوم، بار دومی که می‌خواستن اعدامم کنن، موهام تیکه تیکه کنده‌می‌شد و می‌افتاد کف دستم.» و بعد خندید: «کچل شدم، کچل». آمده بود بهشت‌زهرا تا در مراسم هفتمین سالگرد مرحوم سربندی، شرکت کند و از خانواده‌اش بخواهد تا «ریحانه جباری»، متهم به قتل پدرشان را ببخشد.  

«صفر انگوتی»، هنوز 18‌سال نداشت که در یک دعوا، دوستش «مهدی رضایی» را با چاقو کشت؛ بعد خودش را به زندان معرفی کرد، هفت‌سال حبس کشید و دو بار تا پای چوبه دار رفت و برگشت. تا این‌که جمعیت دانشجویی امام علی (ع) برای او کمپینی را تشکیل داد و پول رضایت از خانواده «مهدی» را که 200‌میلیون تومان بود، جمع‌آوری کرد.

او حالا چهار ماه است که از بعد از هفت‌سال از زندان رجایی‌شهر آزاد شده. ظاهرش به 25 ساله‌ها نمی‌خورد؛ با آن سر بی‌مو و صورت پر از زخم و بخیه که یادگار زندان است. می‌نشیند روی سکوی بالای چند قبر در قطعه 70 بهشت‌زهرا و همین‌طور که آفتاب پایین می‌رود، از دو باری می‌گوید که تا یک قدمی مرگ رفته‌بود، از روزهایی که حالا و بیرون از زندان، گهگاه با جنون و خودزنی می‌گذرد؛ بعد اشاره می‌کند به قبرهای جلوی پایش:  «اگر مردم و خانواده رضایی نبودند، الان جایم این‌جا بود، توی یکی از این همین قبرها.»

 از روز حادثه بگو.  چه شد که مهدی را کشتی؟

سال 86 بود که این اتفاق افتاد. 10‌درصد دعوای ما به‌خاطر یکی از دخترهای هم‌محلی‌مان بود.  

یعنی دوستش داشتی؟

بیشتر از این‌که دوستش داشته باشم، غیرتی بودم. کسی نگاه چپ به دخترهای محل می‌کرد، من خونم به جوش می‌آمد. هنوز 18 سالم هم نشده بود، بچه بودم و غرور الکی داشتم. درگیر شدیم و او رفت رفیق‌هایش را جمع کند و بیاید، من هم رفتم خانه چاقو برداشتم و تا دیدمش، او را زدم کشتم. دو روز فرار کردم، نتوانستم، بالاخره خون، پاگیر است. بعد خودم را معرفی کردم و دو روز بعد من را بردند زندان رجایی‌شهر. تقریبا یک سالی طول کشید تا دادگاه کیفری رفتم و دادگاه حکم قصاص داد. شش ماه بعدش هم من را بردند پای چوبه دار. دفعه اول وقت گرفتم و اعدام نشدم، چهار ماه بعد دوباره تا پای چوبه دار رفتم و برگشتم. دفعه دوم که بردنم برای اعدام، موهایم پای چوبه دار ریخت.  

یعنی الان مو نداری؟


(کلاهش را برمی‌دارد) نه، ببین، غیر از دور کله‌ام، همه موهایم ریخت.  

خب این مربوط به دفعه دومی می‌شود که بردند تا اعدامت کنند.  بیا برگردیم به دفعه اول.  مسلما آن روز که آمدند دم سلول و خواستند تو را ببرند انفرادی تا اعدام شوی، خیلی سخت بود. اگر از حال و هوای آن روز بخواهی بگویی، چه می‌گویی؟

 دفعه اول که می‌خواستند من را در اوین ببرند پای چوبه دار، 9 نفر بودیم.  

هم سن و‌ سال خودت بودند؟

دو نفرشان هم سن خودم و بقیه کمی از من سنشان بیشتر بود.  یک زن را هم از اوین آوردند و شدیم 10 نفر.  آن روز من اولین بارم بودم و یکی از دوست‌هایم که هم سن خودم بود، دومین بارش بود. قبل از این‌که برای اعدام بیایند دم سلول انفرادی، با او که در سلول کناری‌ام بود، حرف می‌زدیم و درددل می‌کردیم.

نمی‌ترسیدی؟ استرس نداشتی؟

خب استرس داشتم ولی حساب کن چی؟ امید داشتم ولی آخرش هم به خودم می‌گفتم یا می‌میرم، یا زنده می‌مونم، امید به خدا.  آن موقع سربازهای زندان می‌آمدند می‌گفتند امید داشته باش. بعد دکترها آمدند و قرص آرام‌کننده دادند تا بخورم.

بالاخره نمی‌شود گفت که ترس نداشتی.

چرا ترس داشتم ولی مسأله‌ای بود، من در زندان 8 بار خودم را بالا کشیدم.  

یعنی جدی جدی می‌خواستی قبل این‌که اعدامت کنند، خودت را بکشی؟

بله ولی هر دفعه نمی‌شد. هربار یک اتفاقی می‌افتاد که نمی‌شد بمیرم.  مثلا دفعه دوم که خودم را دار زده بودم یکی از رفقایم که از همان اول با هم بودیم، نجاتم داد.  او همیشه دقیقه 90 من را نجات می‌داد و بعد من را می‌بردند بیمارستان و دوباره برمی‌گشتم.  

چرا می‌خواستی خودت را بکشی؟

از زندگی خسته بودم. می‌دیدم که چقدر پدرومادرم اذیت می‌شوند، پول هم نداشتند که دیه را بپردازند. اینها همه‌اش به من فشار می‌آورد و دلم می‌خواست قبل این‌که من را اعدام کنند، خودم را بکشم.  

حالا به دفعه دومی برگردیم که تو را بردند تا اعدامت کنند.  این‌بار خلاف دفعه قبل که تا پای دار رفتی ولی طناب را دور گردنت نینداختند، طناب‌دار را دور گردن خودت دیدی. آدم وقتی طناب دار دور گردنش است، چه حسی دارد؟ تو هنوز امید داشتی که بخشیده شوی یا خودت را در آستانه مرگ می‌دیدی؟

دفعه اول که رفتم پای دار، با خودم فکر می‌کردم 30‌درصد احتمال دارد اعدام شوم و 70‌درصد نجات پیدا می‌کنم.  دفعه دوم اما این‌ درصد برعکس بود. من آن زمان آیت الکرسی خواندم و منتظر بودم هر آن مرگ بیاید.  از خدا می‌خواستم که به من وقت بدهد تا جبران کنم. از او مهلت می‌خواستم.

 من قبل از این‌که بیفتم زندان، خدا را می‌شناختم ولی در این هفت‌سال، خدا را پیدا کردم و شناختم.  آن موقع هیچ کس حالش خوب نبود، نه سربازها و نه حتی خود شاکی. زنی بود که آمده بود قاتل پسرش را اعدام کرده بود و بعد نشسته بود روی زمین و می‌زد تو سر خودش و می‌گفت غلط کردم او را کشیدم بالا.  بعد یکی داد زد که دستبند و پابند انگوتی را باز کنید و بیاوریدش پایین، وقت گرفته.  

دفعه دوم قرار بود با چند نفر دیگر اعدام شوی؟

6نفر از رجایی‌شهر رفته بودیم و دوباره یک زن را هم از اوین برای اعدام آورده بودند.  بعد همه را کشیدند بالا، غیر از من.

یعنی تو دو بار از نزدیک، مرگ چند نفر از هم‌بندی‌هایت را دیدی.
 

بله. یک چهارپایه زیرپایمان بود که ریلی بود و به آن طناب بسته بودند، آن را می‌کشیدند عقب و همه با هم اعدام می‌شدند. دفعه دوم هم همه را کشیدند بالا و من ماندم.  

همانجا بود که بیشتر موهایت ریخت. درست است؟

بله. از قبلش در سلول قسمتی از موهایم ریخته بود و بعد پای دار، بیشترش ریخت.  

بعد از این‌که وقت گرفتی دوباره تو را به سلول بردند؟

بله ولی این‌بار تنها بودم و کسی در سلول‌های کناری نبود تا با هم حرف بزنیم.  تنها بودم و داشتم دق می‌کردم.  تا 2 بعدازظهر آن‌جا بودم و موهایم هنوز می‌ریخت.  بعدش درجه‌دار در را باز کرد و من هم انگار در عالم رویا بودم، به من گفت جمع کن بریم صفر، گفتم کجا بریم؟ گفت میری رجایی‌شهر.  بلند شدم او را بغل کردم و اصلا باورم نمی‌شد که من را دوباره می‌برند زندان.  10 دقیقه او را بغل کرده بودم و گریه می‌کردم.  

وقتی برگشتی زندان، هم‌بندی‌هایت منتظرت بودند؟ با تو چطور برخورد کردند؟


دفعه اول که من را برای اعدام برده بودند، بچه‌ها مطمئن بودند که برمی‌گردم ولی دفعه دوم که برگشتم، بچه‌ها برایم ختم گرفته بودند. چون تا ساعت دو طول کشید، امیدشان را از دست داده بودند و فکر می‌کردند اعدام شده‌ام. وقتی برگشتم دیدم پارچه‌های مشکی برایم زده‌اند. وقتی رسیدم داخل سالن همه من را بغل و گریه ‌کردند، می‌گفتند فکر کردیم مرده‌ای.

تو با بقیه هم‌بندی‌هایت در بند جوانان بودی یا با بقیه زندانی‌ها بودی؟


بله، در بند جوانان بودم.  بیشتر هم سن‌و‌سال بودیم.  

همه «متهم به قتل» بودید؟

همه جوره بود ولی قتلی بیشتر بود. خدا را شکر خیلی‌هایشان هفت و خرده‌ای‌سال حبس کشیدند و رضایت گرفتند و رفتند.  الان دو، سه نفرشان هنوز در زندانند و با آنها هنوز ارتباط دارم و سعی می‌کنم کاری برایشان کنم.  

غیر از کسانی که عفو گرفتند و رفتند، خیلی‌ها هم برای اعدام رفتند و دیگر برنگشتند.  حست روز اعدام آنها چه بود؟

بله.  یکی از آنها بهنود شجاعی بود.  او را سه‌بار برای اعدام برده بودند و وقت گرفته بود ولی دفعه چهارم رفت و برنگشت.  من با بهنود دوست بودم.  جالب این‌جا بود که دفعه دوم قرار اعدام، من را به سلولی بردند که او هر چهاربار قبل از قرار اعدامش را در آن سلول گذرانده بود.  او روی دیوار سلول هر دفعه چیزهایی نوشته بود.

قبل از آن هم هر سه‌بار قبلی نوشته بود «من بهنود شجاعی، نخستین‌بار است که آمده‌ام برای اعدام، دومین‌بار و سومین‌بار را هم نوشته بود.  چهارمین‌بار هم نوشته بود دیگر امیدی ندارم برگردم. من را  هم در همان سلول انداخته بودند و خیلی استرس و فکر و خیال داشتم.  یکی دیگر از دوست‌هایم را بعد از 11‌سال حبس، بردند اعدام کنند ولی عفو گرفت و برگشت.  بعد که من را دید گفت صفر تو چه دلی داشتی، من اولین بارم بود و وقتی طناب دار را انداختند گردنم، داشتم سکته می‌کردم، تو چه کشیدی که تا حالا دوبار تا پای اعدام رفتی و برگشتی.  

این 7‌سال زندان چطور گذشت؟ آن‌جا چه کار می‌کردی؟

قلاب‌بافی می‌کردم، قرآن حفظ می‌کردم، در گروه تواشیح شرکت می‌کردم.  

دچار مشکلات روحی هم شدی؟


بله، هرچند وقت یک‌بار سرم را می‌کوبیدم به دیوار و اگر نمی‌کوبیدم،  آرام نمی‌شدم.  

آن 8باری که گفتی می‌خواستی خودت را بکشی، بعد از دو باری بود که برای اعدام پای چوبه دار رفته بودی؟


بله.  فکر می‌کردم این دو بار اینطوری شد، اگر دفعه سومی هم در کار باشد و قرار باشد همان فشار به من بیاید، چه می‌شود. فکر می‌کردم خودم، خودم را راحت کنم بهتر است.  به پدر و مادرم فکر می‌کردم که چه سختی‌هایی به خاطر من کشیدند.  

بعد هم که اسم جمعیت امام علی(ع) را از خواهرت شنیدی و امیدوار شدی که پول دیه جور شود.


بله، پارسال بود که خواهرم گفت در اینترنت با جمعیت امام علی(ع) آشنا شده و آنها برای نجات متهمان زیر 18‌سال تلاش می‌کنند.  بعدش مسئولان جمعیت آمدند زندان و با هم آشنا شدیم.  بعدش هم رضایت را برای من گرفتند.  

می‌دانی که خیلی‌ها از سراسر ایران برای تو پول فرستادند تا پول رضایت از خانواده رضایی را فراهم کنند.  بچه‌ای بود که از بندرعباس قلکش را برای تو فرستاد و بچه دیگری از افغانستان، 10‌هزار تومان برای نجات تو کمک کرد.  به مردمی که تو را از مرگ نجات دادند، چه داری بگویی؟

آنها را دوست دارم و قول می‌دهم اشتباهی نکنم که زحماتشان از بین برود، من هم کسی مثل آنها می‌شوم. من هم با بچه‌های جمعیت همکاری می‌کنم تا دیگر کسی مثل من گرفتار زندان و ترس از اعدام نشود.  

آن موقع که آزاد شدی چه حسی داشتی؟


باور نمی‌کردم. ساعت سه بعد از ظهر وکیل بندم آمد گفت صفر آزادی.  می‌ترسیدم الکی گفته باشند.  از همه خداحافظی کردم و بعد از یک ساعت از زندان آمدم بیرون. خانواده‌ام هم نمی‌دانستند و باور نمی‌کردند آزاد شوم.  

اسفند پارسال که آزاد شدی، در کارخانه یکی از خیرها مشغول به کار شدی. هنوز آنجایی؟

نه الان آن‌جا نیستم و بیکارم.
 
چرا آن‌جا نماندی؟

چون یک ماه بعد از بیرون آمدن از زندان بود.  هنوز عوارض زندان را داشتم و چند وقت یک بار دچار جنون می‌شدم.  وقت گرفتم و پیش دکتر رفتم.  حالا بهتر شده‌ام.  قرار است با برادرم برای کار به قشم برویم.

این ردهای بخیه که روی گردنت پیداست، مال زمان زندان است؟

نه، اینها مال همین چندماه بیرون از زندان است. به خاطر عوارض زندان و دو بار چوبه اعدام، هرچندوقت یک بار حالم بد می شود و برای اینکه سر بقیه بلایی نیاورم، خودم را می‌زنم.

یادم است که خانواده رضایی به این شرط تو را بخشیدند که دیگر تو و خانواده‌ات در نظرآباد زندگی نکنید.  الان کجا زندگی می‌کنید؟


در شهر جدید هشتگرد.  

هنوز نرفته‌ای از آنها تشکر کنی؟

قرار است موسس جمعیت امام علی (ع) روزی را هماهنگ کند که خدمت خانواده رضایی برویم برای تشکر و معذرت‌خواهی.

بعد از آزادی‌ات سر خاک مهدی نرفتی؟
نه.

چرا؟

چون نمی‌توانم بروم. چون خانواده‌اش راضی نیستند بروم. خودم دوست دارم بروم ولی می‌ترسم مشکلی پیش بیاید.  

اگر بخواهی در یک جمله نظرت را درباره اعدام بگویی، چه می‌گویی؟


اعدام اصلا خوب نیست. از همه شاکی‌ها می‌خواهم که رضایت بدهند، لذتی که در رضایت دادن است، در اعدام نیست.  

درباره زندان چطور؟


در زندان همه‌چیز هست. ولی چون چهاردیواری است و از خانواده دوری، حس دلتنگی زیاد است.  یاد خانواده که می‌افتی، دنیا روی سرت خراب می‌شود.


احتمال برگزاری دربی پایتخت در هفته اول ...

مهمترین ویژگی قرعه کشی لیگ چهاردهم این است که امکان دارد دیدار استقلال و پرسپولیس حتی در هفته اول لیگ هم صورت گیرد.

به گزارش مشرق، مهدی تاج در مورد برگزاری مراسم قرعه‌کشی لیگ برتر در روز دوشنبه گفت: مراسم قرعه‌کشی لیگ چهاردهم حال و هوایی متفاوت خواهد داشت و این برنامه به صورت زنده هم از تلویزیون پخش می‌شود. ضمن اینکه مهمترین ویژگی آن این است که امکان دارد دیدار استقلال و پرسپولیس حتی در هفته اول لیگ هم صورت گیرد. زیرا محدودیت‌های سال گذشته را نداریم و تیم‌هایی مثل پیکان و سایپا در زمین‌های خودشان میزبان هستند. به همین دلیل قرعه‌کشی لیگ چهاردهم متفاوت است و امکان دارد دربی تهران در هر زمانی از لیگ برگزار شود. در این مراسم از توپ جدید لیگ برتر هم رونمایی خواهد شد.

رئیس سازمان لیگ در مورد مدعوین این مراسم گفت: تمامی مدیران باشگاه‌ها، رؤسای هیأت‌های فوتبال، هیأت رئیسه فدراسیون و هیأت رئیسه سازمان لیگ، مدیران ورزشگاه‌ها و افرادی از کانون ایران نوین که اسپانسر لیگ است، حضور خواهند داشت و این مراسم در برج میلاد تهران برگزار می‌شود.

نائب رئیس فدراسیون فوتبال در مورد اینکه یکی از مدیران باشگاه مدعی شده که AFC با انتشار قرارداد بازیکنان و مربیان مخالفت کرده است، گفت: نه اصلا اینگونه نیست و در این زمینه مشکلی وجود ندارد.

تاج در مورد قیمت بلیت مسابقات در لیگ چهاردهم گفت: در لیگ چهاردهم بلیت مسابقات به هیچ عنوان گران نخواهد شد و گرانی در این بخش نخواهیم داشت.

تاج در مورد اینکه مجید جلالی با انتشار اجباری قراردادها مخالف است، گفت: اینها نظرات افراد است حتی برخی رسانه‌ها در مورد سقف بودجه‌ها نیز فشار آوردند اما این الزام وجود دارد تا باشگاه‌ها بودجه‌های خود را اعلام کنند و ما هم باید روی این بودجه‌ها کنترل داشته باشیم. اگر در سال‌های گذشته اینگونه رفتار می‌شد اکنون بدهی انباشته باشگاهی به وجود نمی‌آمد. این بدهی ناشی از هزینه باشگاه‌ها دو سه برابر از سقف بودجه‌شان است و اکنون شاهد این وضعیت هستیم که خیلی‌ها به پولشان نمی‌رسند و شکایت‌ها زیاد شده است. با انتشار قراردادها می‌خواهیم به همه بگوییم که هزینه در فوتبال خیلی زیاد نیست و برخلاف آنچه که عده‌ای مدعی می‌شوند هزینه‌ها در فوتبال قابل دفاع است و خیلی هم زیاد نیست. ضمن اینکه با انتشار قراردادها مشخص می‌شود نه تنها در فوتبال افزایش هزینه نداشتیم بلکه کاهش هزینه‌ هم بوده است.

تاج تصریح کرد: یکی دیگر از مزیت انتشار قراردادها این است که پول‌هایی که پرداخت می‌شود را دنبال می‌کنیم و اکنون شاهدیم که بازار نقل و انتقالات بسیار آرام و بدون التهاب است و دیگر فضای ملتهب فصل گذشته وجود ندارد. فضایی که در آن صحبت از رقم‌های 3-4 میلیارد تومانی می‌شد. باشگاه‌ها اکنون از قراردادها و مبالغی که پرداخت می‌کنند دفاع می‌کنند. مثلا باشگاه پیکان از پرداختی‌اش به رحمتی دفاع می‌کند. بنابراین انتشار قراردادها به سیستم ضرری نمی‌رساند.

رئیس سازمان لیگ در مورد اینکه امیررضا خادم گفته است با قرارداد 3میلیاردی برخی بازیکنان چگونه سقف بودجه باشگاه‌ها رعایت می‌شود، گفت: یکی از نگرانی‌های سازمان لیگ هم این بحث بود که مخفی‌کاری وجود نداشته باشد و با انتشار قراردادها همه چیز شفاف است و باشگاه‌ها تمایلی برای مخفی‌کاری نخواهند داشت.

نائب رئیس فدراسیون فوتبال در مورد درخواست 270 میلیونی ورزشگاه آزادی از دو باشگاه استقلال و پرسپولیس برای هر مسابقه گفت: این پیشنهادی است که ورزشگاه آزادی به استقلال و پرسپولیس داده و مشکلی است که این دو باشگاه دارند زیرا هر دو باشگاه زمین اول خود را ورزشگاه آزادی معرفی کردند و سازمان لیگ هر ورزشگاهی که این دو باشگاه به ما معرفی کند، در مورد آن اقدام می‌کنیم اما محل حل این مشکل در وزارت ورزش است.


هزینه سفره افطار هر نفر چقدر است؟

درحالی‌که رئیس مرکز آمار ایران درآمد 270‌هزار تومانی برای هر نفر را برای بیرون بودن از خط فقر کافی دانسته است، اما پهن کردن سفره افطار برای هر نفر بین 10 تا 15‌هزار تومان هزینه دارد. این برآورد هزینه بدون در نظر گرفتن «شام» صورت گرفته است.
به گزارش صبحانه، درحالی‌که رئیس مرکز آمار ایران درآمد 270‌هزار تومانی برای هر نفر را برای بیرون بودن از خط فقر کافی دانسته است، اما پهن کردن سفره افطار برای هر نفر بین 10 تا 15‌هزار تومان هزینه دارد. هزینه سبد غذایی خانوار در ماه مبارک رمضان با افزایشی محسوس روبه‌رو می‌شود چرا که برخی اقلام جایگاه ویژه‌ای در سفره افطار از آن خود می‌کنند. با توجه به آمار داده شده اگر هر فرد روزه‌‌دار بخواهد به‌طور متوسط در ماه رمضان اقلامی برای افطار تهیه کند باید حداقل 300‌هزار تومان هزینه کند.

به گزارش شهروند، این درحالی است که برآورد هزینه 10 تا 15‌هزار تومان برای هر نفر بدون در نظر گرفتن «شام» صورت گرفته است. بررسی‌های صورت گرفته نشان می‌دهد هر چند نمایشگاه‌هایی با عنوان ضیافت و عرضه مستقیم کالا در سطح شهر تهران و سایر شهرها درحال برگزاری است اما حتی اقداماتی از این دست نیز نمی‌تواند تاثیر چندانی برکاهش هزینه‌های خانوار در ماه مبارک رمضان داشته باشد.

نان

یکی از مهم‌ترین اقلام سفره افطار نان است. براساس گزارش «شهروند»، در ماه مبارک رمضان مصرف نان افزایشی قابل توجه پیدا می‌کند، صرف نظر از وعده شام، هم در وعده سحری و هم در وعده افطار نان مورد استفاده قرار می‌گیرد. هر نان سنگک باوجود عدم افزایش قیمت در ماه مبارک رمضان، به قیمتی در حدود 600 تومان فروخته می‌شود و البته کنجد‌دار بودن یا نبودن، دو آتشه بودن یا نبودن نان و همچنین استفاده از آرد یارانه‌ای یا آزاد بر قیمت نان سنگک تاثیرگذار است و بر همین اساس نان‌های آزاد و کنجددار حتی تا 1000 تومان نیز در برخی نقاط شهر فروخته می‌شود. نان بربری نیز 600 تومان به فروش می‌رسد. آپشن‌های موجود برای نان سنگک، درخصوص نان بربری نیز کاربرد دارد از این رو این نان نیز با قیمتی بیشتر در سطح شهر فروخته می‌شود. اما نان لواش با قیمت ثابت 165 تومان به دست مصرف‌کننده می‌رسد.

چای

قیمت چای طی 4‌سال گذشته افزایشی قابل توجه را تجربه کرده است. براساس گزارش بانک مرکزی متوسط قیمت فروش چای نیم‌کیلویی بسته‌بندی در سطح شهر تهران چیزی در حدود 15‌هزار تومان است. حداقل یک بسته چای برای ماه مبارک رمضان مورد نیاز است تا نیاز خانواده به چای افطار و سحری برطرف شود.

پنیر

هر چند پنیر فله تبریز و دیگر پنیرهای سنتی قیمتی در حدود 17‌هزار تومان در هر کیلو را براساس گزارش بانک مرکزی دارند، اما پنیرهای بسته‌بندی 450 گرمی با قیمتی در حدود 4200 تومان فروخته می‌شود. انواع پنیر گردویی، پنیر سبزیجات، پنیر زیره و... نیز در این ماه مشتریان فراوانی دارد. این نوع پنیرها طبیعتا از قیمت بالاتری نسبت به پنیر ساده برخوردار هستند.

کره

کره امروزه دیگر کالایی اعیانی و لوکس تلقی می‌شود و با افزایش قیمتی که در ‌سال گذشته پیدا کرد، شاید بر سر سفره افطار طیف عظیمی از روزه‌داران دیده نشود. قیمت هر کیلو کره به‌طور متوسط در حدود 24‌هزار و 500 تومان است از این رو کره‌های 100 گرمی با قیمتی بین 2500 تا 3‌هزار تومان در سطح شهر فروخته می‌شوند.

شیر

شیر در طول‌ سال طرفدار زیادی ندارد و همین امر باعث شده تا پوکی استخوان در کشور روند صعودی داشته باشد. اما مصرف این مایع بسیار مقوی و مفید در ماه رمضان افزایش قابل توجهی دارد. از طرفی مصرف غذاهای ساده‌ای چون شیربرنج و فرنی در ماه رمضان با افزایش روبه‌رو می‌شود. هر کیلو شیر براساس اعلام بانک مرکزی 2400 تومان قیمت دارد. بطری یک کیلویی شیر نیز با قیمتی در حدود 2500تومان فروخته می‌شود. طبیعتا هر خانواده 4نفره در ماه مبارک رمضان نیاز به حداقل یک بطری شیر در هر روز دارد.

تخم مرغ

هر شانه تخم‌مرغ این روزها ارزان‌تر از ماه‌های قبل است. هر شانه تخم‌مرغ حدود 8400 تا 9‌هزار تومان قیمت دارد. بررسی‌ها نشان می‌دهد مصرف تخم مرغ نیز در ماه رمضان افزایش قابل توجهی را تجربه می‌کند.

خرما

ماه رمضان را می‌توان فستیوال مصرف انواع خرما در ایران دانست. هر چند ایران یکی از بزرگترین تولیدکنندگان خرمای جهان است و در بازارهای صادراتی این کالا نیز حرفی برای گفتن دارد اما مصرف خرما در ماه‌های غیر از رمضان در میان مردم نهادینه نشده و سرانه مصرف پایین‌تر از انتظارات و استانداردهاست. سرانه مصرف خرما در ایران بین 7 تا 9 کیلوگرم در هر‌ سال اعلام شده ‌است. قیمت هر کیلو خرما در سطح شهر به‌طور متوسط بین 8 تا 10‌هزار تومان است اما خرمای مرغوب و برخی انواع خرما تا 15‌هزار تومان نیز فروخته می‌شود.

شکر

شکر نه‌تنها برای شیرین کردن چای، بلکه در پخت انواع غذاهای مختص افطار مانند حلوا، فرنی، شیربرنج و... کاربرد فراوان دارد. هر کیلو شکر در سطح شهر تهران به‌طور متوسط 2500 تومان فروخته می‌شود. این درحالی است که پیش از شروع ماه رمضان این محصول در بازار با قیمت 2‌هزار و 300تومان و در عمده فروشی‌ها با قیمت 2‌هزار و 100 تومان عرضه می‌شد.

آش و حلیم

آش و حلیم یکی از مهم‌ترین اقلام سفره افطار را تشکیل می‌دهند و خواستار فراوانی نیز دارد. براساس اعلام اتحادیه فروشندگان آش و حلیم هر کیلو آش به قیمت 7500 تومان و هر کیلو حلیم بسته به درجه کیفی و نوع آن به قیمتی در حدود 8500 تا 9 تومان فروخته می‌شود. اما مشاهدات عینی حکایت از آن دارد که قیمت هر کیلو حلیم در سطح شهر که جزو عاملان مجاز فروش حلیم و‌ آش هستند با قیمت 10‌هزار تومان به فروش می‌رسانند اما با خرید هر چه بیشتر این محصول تخفیف بیشتری برای خریدار در نظر گرفته می‌شود.

زولبیا و بامیه

قیمت اعلام شده برای هر کیلو زولبیا و بامیه از سوی اتحادیه قنادان برای امسال 8500 تومان تعیین شده است اما غالبا قنادان با استناد به درجه کیفی این شیرینی پرطرفدار از عرضه آن به این قیمت خودداری کرده و بهای آن را به بهانه مرغوب بودن و استفاده از مواد درجه یک بالا می‌برند. هر کیلو زولبیا و بامیه، در سطح شهر به‌طور متوسط 10‌هزار تومان فروخته می‌شود. از زمانی هم که وزارت بهداشت اعلام کرده که زولبیا و بامیه باید در جعبه‌های مخصوص ضدسرطان عرضه شود مبلغی به هر کیلو زولبیا و بامیه اضافه شده، درحالی‌که نباید این هزینه توسط خانوار پرداخت شود.

تصاویر/برجی با 30 درجه خمیدگی ...

یک معمار ایتالیایی به نام «پائولو ونتورلا» برای شهر نیویورک برجی شگفت‌انگیز به نام Flex Tower طراحی کرده است که با 30 درجه خمیده‌گی طراحی شده است.این یک طراحی غیر معمول است اما یک مشکل واقعی را برطرف می‌کند؛ به دلیل افزایش جمعیت در شهرهای بزرگ و ساختمان‌های بسیار بلند، این طراحی به منظور کاهش کربن و استفاده از انرژی خورشیدی برای ایجاد گرما در ساختمان‌ها و عبور اشعه خورشید در شهر طراحی شده است.این طراحی در حال حاضر تنها یک ایده است اما تخیلات سازندگان و طراحان را بدون هیچ محدودیتی نشان می‌دهد.

کدام موبایل را بخریم؟ ای او اس یا اندروید؟

معیارهای خرید موبایل نسبت به سال های پیش تغییرات بسیاری کرده. پیشتر موبایل ها دارای سیستم عامل خاصی نبودند و با ورود امثال سیمبیان و ویندوز موبایل به مرور زمان گزینه "سیستم عامل” هم به معیارهای خریداران اضافه شد.
به گزارش صبحانه،معیارهای خرید موبایل نسبت به سال های پیش تغییرات بسیاری کرده. پیشتر موبایل ها دارای سیستم عامل خاصی نبودند و با ورود امثال سیمبیان و ویندوز موبایل به مرور زمان گزینه "سیستم عامل” هم به معیارهای خریداران اضافه شد.
اما امروز تلفن های هوشمندی فراگیر شدند که سیستم عامل های گوناگونی دارند و در رأس آنها، اندروید و آی او اس قرار دارند. یکی محصول اپل و دیگری گوگل. از همان ابتدا این 2 سیستم عامل بیش از بقیه سوژه بحث و جدل های کاربران بوده و هرکدام، به نوبه خود سعی داشتند برتری سیستم عامل مورد علاقه خود را به طرف دیگر اثبات کنند. دعواها به حدی بالا گرفتند که امروزه ما شاهد ظهور کلماتی همچون "اپل زامبی” و "اندروید زامبی” (و البته انواع دیگر زامبی ها) هستیم!
اما واقعا کدام یک بهتر است؟ آیا اصلا می توان آنها را مقایسه کرد؟ اشتباه نکنید؛ ما هم قصد چنین کاری نداریم. در ادامه این مطلب سعی می کنیم از دریچه ای دیگر به این 2 سیستم عامل جنجالی نگاهی داشته باشیم تا خود شما مسیر خود را انتخاب کنید.
شاید غیر ممکن باشد که گوگل یا اپل یک ویژگی جدید به سیستم عامل خود اضافه کنند و مردم و متخصصین شروع به مقایسه ی آن با همتایش در سیستم عامل شرکت رقیب نکنند. جرقه های شعله بحث در مورد این که کدام شرکت نوار اعلان ها (Notification) یا مولتی تسکینگ بهتری دارند از بخش های بالای خود کمپانی ها آغاز شد. در مراسم معرفی اندروید L "ساندر پیچای" بدون اینکه نامی از اپل ببرد، کنایه زیرکانه ای به iOS 8 زد و گفت صفحه کلید اختصاصی و ویجت ها ” 4 – 5 سال پیش در اندروید به وجود آمدند”.
اگر چه هر دو کمپانی شمشیر را از رو بسته اند، اما در واقع پلتفرم هایشان روز به روز بیشتر از قبل در حال شبیه شدن به یکدیگراند. چه از نظر طرز کار و چه از نظر هدفی که دنبال می کنند. از یک طرف اپل به دنبال یکپارچگی بیشتر در iOS و OS X و از طرف دیگر گوگل به دنبال پیوستگی هرچه بیشتر اندروید و Chrome OS است. سیستم HealthKit اپل، شاید در واقع همان سیستم Google Fit کمپانی دیگر باشد. هر دو شرکت یک هدف را دنبال می کنند: ساخت یک اکوسیستم جامع، متشکل از سخت افزار، سرویس ها و نرم افزارها که کاربران راهی به بیرون از آن ندارند و درونش گیر افتاده اند.
تصور کنید هر گجتی که داشتید -فارغ از برند و مدل- قابلیت اتصال و برقراری ارتباط با دیگر گجت ها را داشت. در این صورت قطعا زندگی رنگ و بوی دیگری داشت. برای این که به همچین نقطه ای برسید، ابتدا باید بفهمید که کدام اکوسیستم لایق وفاداری شماست. اندروید و iOS همین پاییز بزرگترین بروزرسانی شان را در چند سال اخیر دریافت خواهند کرد. و این یعنی می رویم تا بیشترین مقایسه و جنجال بر سر این دو پلتفرم را داشته باشیم.
ماراتون گوگل در کنفرانس توسعه دهندگانش ثابت کرد برنامه بلند بالایی برای یکپارچه سازی تجربه کاربری در همه دستگاه ها و نمایشگرها دارد. سیستم عامل جدید Android Wear برای ساعت های مچی هوشمند (و البته هر گجت پوشیدنی دیگر) گرچه بخش های مجزا و خود مستقلی دارد، اما در بیشتر بخش ها به اتصال با یک گوشی هوشمند وابسته است. اگر میخواهید با خاراندن مچ دستتان یک پیتزا سفارش دهید، باید وارد اکوسیستم گوگل شوید. همین امر در مورد فرمان هایی که به Android TV می دهید صادق است، سیستم عاملی که همین امسال بر روی تلویزیون های سونی و شارپ روانه بازار خواهد شد. هرچه قدر هم گوگل پایش به مکان های جدید باز شود، در نهایت پل ارتباطی همه آنها گوشی هوشمند خواهد بود، گوشی هوشمندی که قلب تپنده آن، اکوسیستم گوگل است.
دست آوردهای اپل هم در این مسیر کمتر از رقیبش جاه طلبانه نیست. سخت افزار جدید این شرکت نه تنها عکس های شما را در دستگاه های مختلف همگام سازی می کند، بلکه ویرایش هایی که بر رویشان انجام می دهید را هم یکپارچه می کند. اپل می خواهد خانه شما را با HomeKit کنترل کند. همچنین دوست دارد با HealthKit پزشک مخصوص شما باشد. Apple TV و AirPlay حتی بیشتر از چیزی که گوگل و اکوسیستمش به شما وعده داده اند، تعاملی هستند. اپل برای ماشین ها هم بی برنامه نبوده. در حالی که این کمپانی بزرگ با CarPlay به دنبال نفوذ و اعتباری همانند آیفون در خودروهاست، گوگل هم با Android Auto سعی در کارآمد کردن هر چه بیشتر موبایل ها برای راننده ها دارد. همه این دست آوردهای مشابه یک چیز را فریاد میزنند و آن هم مرکزیت گوشی های هوشمند است: آیفون برای یک گروه و اندروید برای گروه دیگر.
اگر تصور می کنید بقیه شرکت ها بی کار نشسته اند و فقط نظاره گر این رقابت هستند، باید بگوییم که سخت در اشتباهید. کمپانی آمازون با درک صحیح از وضعیت بازار Fire Phone خود را معرفی کرد. مایکروسافت هم که از اوضاع با خبر است، مدت هاست در تلاش است ویندوز فون را به عنوان جانشینی به حق برای سردمداران عرصه لوازم همراه هوشمند به مصرف کنندگان بشناساند. انتخاب اولین گوشی هوشمند بر انتخاب های بعدی فرد تاثیر زیادی خواهد گذاشت. به عنوان مثال در انتخاب سرویس موسیقی، سرویس فضای ابری و سرویس به اشتراک گذاری عکس تاثیر گذار بسزایی دارد. این قضیه رقابت سختی بین شرکت ها به وجود آورده. آنها دوست دارند تجربه استفاده از "اولین تلفن هوشمند” اشخاص با اکوسیستم آنها اتفاق بیوفتد. پلتفرم Android One گوگل که قرار است برای حداقل سخت افزارها ارائه شود، خود تصدیقی بر این مدعاست. آنها بازارهای در حال توسعه را نشان رفته اند تا مشتری های جدید را به خود جذب کنند.
چیزی که اپل و گوگل در حال پی ریزی اش هستند، همان چیزی است که شرکت هایی چون نایک، آدیداس و همه ی برندهای مد در آرزوی آن هستند: مجموعه ای از دلیل های به هم وابسته که مردم را وادار به مراجعه به یک شرکت برای تمام نیازهایشان کند. این همانند وفاداری به برند، هم به صورت عملی و هم به صورت احساسی است.
این قضیه باعث سود هرچه بیشتر کمپانی ها از هر مصرف کننده می گردد. iOS 8 بخاطر نوع برخورد متفاوتی که نسبت به اندروید در پیش گرفته به نظر در هر جزئی متعهد است. مثل ویجت ها، نوتیفیکیشن های تعاملی در صفحه قفل و به طور کلی، ایجاد پلتفرم باز بودن دسترسی جهت تغییرات شخص ثالث. اندروید هم در هر بروز رسانی، شسته رفته تر شده و توانسته رخنه های زیبایی شناسی و پاسخ دهی اش را برطرف کند. ویژگی ها و خصوصیت های پایه هر دو سیستم عامل شبیه هم هستند و حالا این منشعب شدنشان است که آنها را از هم دور می کند و مصرف کننده را مجبور به انتخاب یکی از آن دو خواهد کرد. سویچ کردن بین اندروید و iOS به واقع سخت خواهد شد، اما اپل و گوگل در تلاشند تا مصرف کننده را مجاب کنند که نیاز به کوچ کردن نخواهد بود.
تنها در یک صورت اینگونه مشکلات وجود نداشتند. تصور کنید فقط یک اکوسیستم در سطح جهان وجود داشت که در آن، گوگل و اپل در یک همکاری مسالمت آمیز بدون کنایه و مجادله لفظی مستقیم و غیر مستقیم، سعی در یکسان سازی هرچه بیشتر دستگاه ها داشتند. در نبود چنین نمایشنامه ای، بارقه امیدی از سوی کمپانی هایی همچون نایک و Nest (که هنوز به صورت مستقل فعالیت می کند) می تابد. دومی همین اواخر توسعه سخت افزاری را شروع کرده تا بتواند برای سیستم های تهویه هوایش برنامه بنوسید. نایک هم مشغول گسترش سیستم های محاسبه کالری مصرفی است تا کاربران بتوانند میزان کالری مصرفی بدن خود را در Google Fit و HealthKit اندازه گیری کنند.
تا امسال بروز رسانی های اندروید و iOS در زمان های مختلفی از سال انتشار می یافت و بر روی چیزهای متفاوتی هم متمرکز بودند. اما امسال، هر دو غول پلتفرم های موبایل هم از نظر زمان عرضه، و هم امکانات با هم اشتراکات زیادی دارند: ورود به خودروها، پلتفرم سلامتی، خانه ها و دستگاه های پوشیدنی. و هر دو در حال یکپارچه سازی هرچه بیشتر تجربیات کاربران در همه این اعصار هستند. گوگل و اپل برنامه ریخته اند تا تخم مرغ هایشان را در سبد مشترکی بگذارند. همچنین هر دو شرکت وعده معرفی سخت افزار مهمی را در پاییز داده اند. پاییز خزان فصل ها، بهاری خواهد بود بر رقابت نفس گیر این دو کمپانی. زمانی که انتخاب بین این دو پلتفرم از هر زمان دیگری حساس تر و صد البته سخت تر است.
دیواری که اپل به دور باغش کشیده باقی خواهد ماند و گوگل هر چه بیشتر بخش هایش را به هم متصل می کند، درنتیجه بیشتر یکپارچه خواهد شد. تفاوت آخرین سخت افزار هر دو شرکت تنها در بسته بودن اکوسیستمی است که در آن متولد شده اند. هر دو از هر نظر آنقدر بزرگ هستند که تمام زندگی تان را در بر بگیرند. گوشی هوشمند بعدی که می خرید شاید بیشتر از یکی دو سال مهمان دستانتان نباشد، اما اکوسیستمی که به همراه خواهد آورد شما را درون خود محبوس خواهد کرد و به این زودی ها دست از سرتان بر نخواهد داشت.

حقوق ماهانه یک تروریست داعشی چقدر است؟

به تازگی شاهدان عینی و افراد مطلع در شهر موصل اعلام کرده اند گروهک تروریستی موصل به هر یک از نیروهای خود در این شهر بیش از دومیلیون تومان حقوق ماهانه به همراه یک گوسفند پرداخت می کند.

به گزارش صبحانه به نقل از قدس آنلاین، منابع مطلع در شهر موصل به خبرنگار این پایگاه گفته اند داعش به هر یک از فرماندهان گروه ها و دسته ها مبلغ 900 هزار دینار عراقی (2250000 تومان) به همراه یک رأس گوسفند پرداخت می کند.

همچنین هر عنصر معمولی این گروهک نیز 400 هزار دینار ( یک میلیون تومان) در ماه دریافتی دارد.
از سوی دیگر از شهر موصل خبر می رسد داعش از چند روز گذشته تاکنون ده ها کامیون حامل چارپایان را وارد شهر کرده است و با ذبح آنها و فروش هر کیلو به 3000 دینار (7500 تومان) در حال کسب درآمد برای خود است.

شاهدان عینی در مناطق شرق موصل و منطقه الجزیره در غرب شهر گفته اند داعش همه چارپایان روستاهای مردم شبک (اقلیت کرد شیعی) و عشائر الشمر منطقه الربیعه را به عنوان غنیمت از اقلیت ها و عشایر به سرقت برده است. اکثریت مردم موصل از خرید این گوشت ها به دلیل سرقتی بودن آنها اجتناب کرده اند.
 


کردستان عراق اسکناس هم زد...

در راستای مطالبات استقلال‌طلبانه رئیس اقلیم کردستان عراق و تلاش کردها برای تجزیه عراق، یکی از رسانه‌های نزدیک به حزب بارزانی از طرحی برای چاپ اسکناس کُردی در این اقلیم خبر داد.
به گزارش مشرق، سایت شبکه تلویزیونی "روداو"، متعلق به نیچروان بارزانی، نخست وزیر دولت اقلیم کردستان عراق با اعلام این خبر تصاویری از اسکناس‌های کردی را به نمایش گذاشت که به شکلی کاملا مستقل از بانک مرکزی عراق طراحی شده و هیچ نماد، نوشته‌ و یا اشاره‌ای به نام عراق یا نقشه این کشور در آن به چشم نمی‌خورد.

خبرگزاری کردپرس نیز در این باره اعلام کرد که ایده چاپ اسکناس کُردی و برخی از طرح‌های ارائه شده برای این اسکناس به سال 2011 بر می گردد.

نمونه‌های طراحی شده اسکناس کُردی با واحد پولی «دراو» که از سوی شبکه مذکور منتشر شده‌اند، حاوی تصاویری از شخصیت‌ها و رهبران پیشین کُردها از جمله شیخ محمود برزنجی و ملا مصطفی بارزانی (پدر مسعود بارزانی) و نقوش تاریخی است و بر روی آن نام «بانک مرکزی جمهوری کردستان» نوشته شده است.

انتشار این خبر همزمان با اظهارات اخیر مقامات اقلیم کردستان عراق نشان از جدیت کردها برای جدایی از عراق و تجزیه این کشور دارد.

پیشتر سوران عمر، یکی از نمایندگان جماعت اسلامی در پارلمان اقلیم کردستان اعلام کرده بود که‌ در نشست مشترک نیچروان بارزانی و نمایندگان پارلمان کردستان عراق در خصوص مسئله‌ صادرات و درآمدهای نفتی این اقلیم که پشت درهای بسته انجام شد، در خصوص چاپ اسکناس کُردی نیز بحث و گفتگو شده است.

کردستان عراق اسکناس هم زد+عکس

کردستان عراق اسکناس هم زد+عکس
منبع: ایسنا

اینجا دخترها به خواستگاری پسرها میروند ....

خواستگاری در ایران با سایر نقاط جهان چه تفاوت هایی دارد؟ در بقیه کشورها آیا دخترها می توانند به خواستگاری پسرها بروند؟ تشریفات مراسم ازدواج در ایران، یکی از پیچیده ترین رسوم فرهنگ ایرانی است.

به گزارش صبحانه، مجله زندگی ایده آل در گزارشی به بررسی سنت خواستگاری در برخی کشورهای پرداخته است که برخلاف اکثریت کشورهای جهان در آن دختران به خواستگاری پسران می روند. در این گزارش آمده است:

مراکش؛ شنا برخلاف جریان

مراکش یا مغرب کشوری است در شمال غربی آفریقا و مسلمان که درصد بیشتری از جمعیت کشور را زنان تشکیل می دهند.تحلیلگران به تازگی اعلام کردند که تعداد خواستگاری دختران مراکشی در چند سال اخیر افزایش چشمگیری داشته است تا جایی که آنها به دنبال دلایل این افزایش هستند.

خانم ها در مراکش از چند سال پیش با شکستن سنت ها خودشان پیشقدم شده و به خواستگاری پسرها می روند.

دخترها در مراکش با رسیدن به خدمت مادر پسر مورد نظرشان از ویژگی های خود اعم از خانه داری، دستپخت و مهارت های زندگی شان تعریف می کنند و مادران با مشورت پسران شان نتیجه گیری می کنند که آیا این دختر گزینه مناسبی برای انتخاب آنها هست یا خیر.

در تحقیقاتی که در چند سال اخیر در مراکش صورت گرفته مردها استقبال خوبی از خواستگاری دخترها داشته اند چراکه دست آنها برای انتخاب بازتر است. زن ها در مراکش بر این باورند که درخواست ازدواج آنها از مردها به هیچ وجه مایه سرافکندگی آنها نیست.

آنها می گویند که اسلام دین برابری است و زن و مرد در همه چیز برابرند بنابراین آنها هم حق دارند که فرد موردعلاقه خود را انتخاب و به او درخواست ازدواج بدهند

آنها می گویند هیچ وقت سنت ها نباید دست و پای ما را ببندد. در مراکش تنها مردانی که از ظاهر و وضعیت مالی خوبی برخوردار هستند از درخواست ازدواج خانم ها عصبانی می شوند.

گینـه؛ من تو را انتخاب می کنم

جمهوری گینه بیسائو کشوری در آفریقا که زمانی الگوی آفریقا برای توسعه بود، در زمره فقیرترین کشورهای جهان قرار دارد. در این قسمت از دنیا هم این دختران هستند که همسر آینده خود را انتخاب می کنند.

آنها پیشنهاد خود را کاملا علنی با آوردن یک ظرف ماهی سرخ شده با روغن مخصوص و سس خوش طعم قرمز رنگی تزئین و با هماهنگی قبلی با مادر پسر به خدمت پسر مورد نظر می رسند. در ضمن اینجا منطقه ای است که مردها در قبال این درخواست هیچ قدرتی برای «نه» گفتن ندارند و بعد از مشورت با مادر خود درخواست دختر را قبول می کنند.

یعنی آنها روز بعد برای گرفتن جواب خود با دسته گلی سفید نزد داماد رفته و بعد از گرفتن جواب دسته گل را به او تقدیم می کنند.از آنجایی که گینه بیسائو کشوری بسیار فقیر است و اکثر دختران حتی توان تهیه و پخت آن ماهی مخصوص و مرسوم را ندارند با یک شاخه گل سفید به خواستگاری پسر مربوطه می روند.

در این شرایط حتی مردهایی که شرایط و آمادگی لازم برای تشکیل خانواده را ندارند هم با توافقی بلندمدت بعد از پیدا کردن کار و تهیه ملزومات لازم زندگی با دختر وارد زندگی مشترک می شوند. طبق تحقیقات انجام شده در این منطقه 75درصد مردان و زنان از این سبک ازدواج و زندگی رضایت دارند.


اوکراین؛ «لویو» شهر خواستگاری از مردان


بسیاری از شهرهای جهان دارای جمعیت متعادلی از زنان و مردان هستند اما شهری در جهان وجود دارد که طبق آخرین سرشماری 85 درصد جمعیت آن را زنان تشکیل می دهند. شهر لویو در غرب کشور اوکراین قرار داشته و طبق آخرین سرشماری صورت گرفته در این کشور ، 85 درصد جمعیت این شهر تاریخی را زنان تشکیل می دهند.

کارشناسان جمعیت شناسی اوکراین علت وقوع چنین موضوعی در «لویو» اوکراین را عدم تمایل خانواده های این شهر به داشتن فرزندان پسر عنوان کرده اند که در گذر زمان باعث بروز چنین مشکلی در این شهر که همان نابرابری تعداد زنان و مردان در این شهر است، شده است و همین نابرابری باعث شده تا دختران به خواستگاری پسران بروند.

اختلاف زیاد بین جمعیت زنان و مردان در این شهر در سال های متمادی دلیلی شده تا دختران منتظر انتخاب شدن نباشند و خودشان دست به کار شوند.

رسم و رسومات در این کشور به سادگی معروف است و به همین دلیل بدون دردسر پیشنهاد خود را صریح در مقابل کسی که به او علاقه دارند می گویند.

این شیوه ازدواج درست مثل شیوه خواستگاری کردن مردها از زن ها عادی و مرسوم است.

چیـن؛ زنان مقتدر موسوا

در قبیله ای عجیب در چین به نام موسوا زنان و دختران حاکمان اصلی محسوب می شوند و روسای قبیله تنها از میان زنان انتخاب می شوند. اتفاق عجیب تر میان مردم این قبیله این است که زنان با یکدیگر کم حرف می زنند.

این قبیله هزاران سال است که در صلح و صفا در ساحل دریاچه لوگو در جنوب چین زندگی می کنند ولی زنانش کمتر با هم صحبت می کنند و صحبتی از پدر و پسر در این قبیله وجود ندارد.

در این قبیله زنان انتخاب می کنند که با کدام مرد ازدواج کنند و در حقیقت ازدواج رسمی ندارند. دختران این منطقه حرف اول و آخر را برای ازدواج و انتخاب همسر خود می زنند و مردان پس از ازدواج در خانه زنان زندگی می کنند.در این قبیله حرف اول را زنان می زنند و هنگام مراسم ازدواج همه شروط و انتخاب و تصمیم گیری ها توسط زنان اتخاذ می شود.

شیکاگو؛ عضو تازه وارد اتحادیه خواستگاری از مردان

در شیکاگو هم چند سالی است که دخترها گوی سبقت را در خواستگاری کردن از پسران ربوده اند. دختران این شهر از ایالات متحده هم بر این باورند که ما هیچ اعتقادی به اینکه حتما باید پسر از ما درخواست ازدواج کنند، نداریم.

دوست داشتن فرد مورد نظر و شغل مرد برای دخترهای این شهر بیش از هر چیز اهمیت دارد تا آنجا که آنها بعد از شناخت طولانی مدت پسر مورد نظرشان تحقیقات گسترده ای درباره شغل و پیشینه کاری او انجام می دهند و بعد از تصمیم برای خواستگاری، با حلقه ای نقره ای رنگ و ساده به او پیشنهاد ازدواج می دهند.

در این درخواست هرگاه پسر مورد نظر تمایلی به پذیرفتن درخواست ازدواج نداشته باشد حلقه را رد کرده و روز بعد با گل سرخی برای دلجویی به دیدن خواستگار خود می رود. این روش ازدواج چند سالی است که رواج بسیاری بین پسران و دختران ایالات متحده پیدا کرده و هنوز هم تعداد خواستگاران دختر بیشتر از خواستگاران پسر است.

اسکاتلند؛ خواستگاری در سال کبیسه

سال کبیسه سالی است که ما ایرانی ها هر 4 سال یک بار مهمان آن هستیم اما همین سال کبیسه برای کشوری چون اسکاتلند بسیار ویژه است که در قرن یازدهم، ملکه مارگارت به دخترها اجازه داد که در صورت تمایل شان از پسر مورد نظرشان، درخواست ازدواج کنند.

ملکه مارگارت این رسم را در تاریخ 29 فوریه یک سال کبیسه رواج داد. بر اساس همین روایت و تاریخ دخترها هر 4 سال یک بار به خواستگاری پسر مورد علاقه شان می روند.

البته چندی بعد، رسم شد که اگر آن پسر پیشنهاد دختر را قبول نکند، مجبور است که در عوض یک دست پیراهن و یک جفت دستکش بچگانه برای دختر بخرد تا کینه را از دل او پاک کند!

دخترها می توانستند از نظر قانونی بعد از رسیدن به 12 سالگی و پسرها بعد از رسیدن به 14سالگی ازدواج کنند، گرچه ازدواج در آن سنین به ندرت انجام می شد ولی بعد از شروع سال 1929، سن قانونی ازدواج به 16 سالگی افزایش پیدا کرد. در کشور اسکاتلند، رضایت و اجازه والدین به هیچ وجه لازم و ضروری محسوب نمی شود.

در نتیجه اگر در کشوری دختر و پسری قبل از رسیدن به 18 سالگی قادر به گرفتن رضایت و اجازه پدر و مادرشان نمی شدند، به کشور اسکاتلند می رفتند تا در آنجا به عقد یکدیگر درآیند.