سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

پشت صحنه میلیاردرهای تلویزیون .......

سریال«میلیاردر» با نام قبلی «شرکت» (که به نظرم متناسب‌تر بود) یکی از سریال‌های پر مخاطب این روزهای تلویزیون کم مخاطب ماست. کاری که بخش اول آن به پایان رسیده و باید منتظر بخش دوم آن باشیم. میلیاردر یک کار اجتماعی با درون مایه ای طنز است.
روزنامه مردم سالاری: سریال«میلیاردر» با نام قبلی «شرکت» (که به نظرم متناسب‌تر بود) یکی از سریال‌های پر مخاطب این روزهای تلویزیون کم مخاطب ماست.

کاری که بخش اول آن به پایان رسیده و باید منتظر بخش دوم آن باشیم. میلیاردر بیشتر یک کار اجتماعی با درون مایه ای طنز است که در آن شخصیت‌های«استیل لیزه»(درشت شده) وجود ندارد . آدم‌ها همه معمولی هستند و از همه مهمتر هیچ کارآکتری «بد» نیست‌. چیزی که این روزها در شخصیت‌پردازی پرسوناژهای تلویزیونی بسیار واجب به نظر می‌رسد و می‌تواند موردی برای آشتی بیننده‌ای که از بی‌اعتمادی و خشونت حتی در کارهای طنز خسته شده است باشد.‌



ویژگی دیگر سریال میلیاردر در این است که به کارهای کمدی روز دنیا نزدیک است‌. شگردی که «برادران قاسمخانی» هم در این زمینه بیکار نبودند چرا که کمدی این روزهای تلویزیون در کشورهای پیشرفته تا حدود زیادی از طنز موقعیت و لحظه‌های«بزن‌، بکوب» به طنز کلامی نزدیک‌تر شده و لزوما همه سکانس‌ها نمی‌بایست مملو از لحظات خنده‌دار باشد وبه همین دلیل اگر مخاطب یک سریال کمدی خارجی مثل کارهائی «آلک بالدوین»،را با زبان اصلی ببیند و به آن اشراف نداشته باشد، با آن ارتباط نمی‌گیرد وبه نظرش کاری خسته کننده و بی‌مزه می‌آید.

نکته دیگر در میلیاردراین است که بعد از مدت‌ها ما با ویژگی‌هایی نظیر طراحی صحنه خوب‌، دکور و طراحی لباس آشتی کرده‌ایم و لزومی نداشته که بازیگران‌، لباس‌های خودشان را زیر بغل بزنند و سر صحنه بیاورند!! چیزی که این روزها متاسفانه رواج پیدا کرده است!

نگاهی به این موارد در کنار انتخاب عوامل مطرح این پروژه ثابت می‌کند که این مجموعه از دست و دل بازی مدیران و تهیه‌کنند‌گان هم بی‌بهره نبوده که این نیز نکته مثبتی است تا اگر کاری ارزش سرمایه گذاری داشته باشد چرا نباید شرایط بهره‌مندی از شرایط خوب را داشته باشد تا مخاطب را وادار کند که در مدیوم ملی خود دنبال سرگرم شدن بگردد.


«علیرضا امینی»کارگردان «میلیاردر» از جمله کارگردان‌هایی است که نمی‌توان با دیدن یکی از کارهای او‌،فیلم بعدیش را حدس زد. به بیانی دیگر‌، جزو فیلمسازانی نیست که پای کارش «امضا» بگذارد و به همین دلیل ما همیشه کنجکاو هستیم تا انتخاب جدید او را ببینیم .



«استشهادی برای خدا»فیلمی تحسین شده با بازی فوق‌العاده «محسن تنابنده» علیرضا امینی کیلومترها از «هفت دقیقه تا پائیز» فاصله دارد و نمی‌توان باور کرد که کارگردان تله فیلم خوب اما بسیار تراژیک «تلخون» با بازی فوق‌العاده «گلچهره سجادیه» همانی باشد که سریال طنز این روزها یعنی «میلیاردر» که بهانه این مبحث ما هم هست را ساخته است .او حتی در ژانر مهجور مانده تلویزیون یعنی (پلیسی – اکشن) که در سال‌های اخیر معمولا شاهد کارهای آبکی بوده‌ایم‌، سریال «سقوط آزاد» با بازی «حامد بهداد» و «پوریا پورسرخ» را دارد که آن هم کار متفاوتی بود .

اما ویژگی‌ای که در همه کارهای تلخ و شیرین او مشترکند این است که نوع کارگردانیش به گونه ایست که بازیگر احساس آرامش و امنیت می‌کند و فرصت دارد تا توانائی اش را خیلی باورپذیر عرضه کند.

زامیار سعدوندیان نویسنده فیلمنامه

زامیاد سعدوندیان از نویسندگانی است که استعداد زیادی دارد و البته فقط در «مسیر انحرافی» بود که کمی‌از مسیر منحرف شد. البته شاید فیلمنامه اش را موقع ساخت از مسیر منحرف کردند. او در حال حاضر، سریال پر مخاطب دیگری در ژانر متفاوت ملودرام را هم روی آنتن شبکه تهران دارد . سریالی با عنوان«دختران حوا».

سعدوندیان در مورد سریال«میلیاردر»می‌گوید:

من از نیمه‌های تولید برای نگارش سریال به پروژه پیوستم. میلیاردر در نسخه اول صرفا یک درام اجتماعی است، اما در بازنویسی فیلمنامه، موارد متعددی به آن اضافه شد. طی صحبت‌ها و همفکری با تهیه‌کننده آقای رامین عباسی‌زاده و کارگردان علیرضا امینی، قرار شد در بازنویسی، ژانرهای مختلفی برای سریال در نظر گرفته شود.

چیزی که در سریال‌های روز دنیا نیز امروز اعمال می‌شود، همین تلفیق و ترکیب چندگونه و ژانر در کنار یکدیگر است. نکته‌ای که می‌توان با منظور کردن آن در یک برنامه نمایشی، سلایق عمده‌ای را متوجه مضمون کرد و خیلی از مردم را با پرسوناژ و خط سیر قصه همراه کرد. میلیاردر چنین خط مشی‌ای را در نظر گرفته که شاید خیلی از آثار دیگر روی آن تمرکز نداشته‌اند. البته نمی‌خواهم یک نسخه کلی ارائه کنم، اما توفیق سریال‌های مطرح و پربیننده دنیا نشان داده، ما باید در برخی قصه‌ها و فیلمنامه‌های خودمان تجدید‌نظر کنیم.




تلویزیون امروز تلاش مشهودی در ارتقای سطح توقع و سلیقه مردم در پیش گرفته و برای مدیران اهمیت دارد که تولیداتشان مورد اقبال قشر وسیعی از مخاطبان قرار گیرد. خوشبختانه همین روال، برنامه سازان را نیز تشویق و ناگزیر می‌کند تا در راستای فرهنگ‌سازی و ایجاد جذابیت حرکت کنند نه رفع تکلیف. چنین انگیزه‌ای قطعا روی آنتن قابل مشاهده است و عیار تولیدات را از حیث کیفی بالا می‌برد. میلیاردر هم با همین نگاه ساخته شده و نتایجی که از دل آن به دست آمده، در هرچه بهتر شدن فصل دوم موثر خواهد بود.

میلیاردر در لحظات رویارویی سعید فرجام با دامادش یاولی، وجوه معمایی عیان‌تری پیدا می‌کند. وقتی قصه به سمت بهادر و نامزدش می‌رود، روابط عاشقانه و رمانتیک برقصه حاکم می‌شود. نوع رابطه فرجام و فرزندانش نیز خود حکایت دیگری دارد که برمفاهیم خانوادگی تاکید می‌کند و... در چنین قصه‌ای با این حجم از کاراکتر، مناسبات و فضاها، دست نویسنده برای موقعیت سازی، دست بازیگران برای مانور روی نقش و دست کارگردان برای طراحی میزانسن و دکوپاژ خلاقانه‌تر باز می‌شود. شما ببینید در فضای متنوع چنین شرکتی‌، چه قصه‌هایی که مجال بروز و شکل‌گیری نمی‌یابند و چه روابطی که خلق و ظاهر نمی‌شود. میلیاردر نمادی از خیلی از جوامع می‌تواند باشد تا برای مخاطب واقعی جلوه کند.


رامین راستاد بازیگر نقش خسرو

اوج درخشش رامین راستاد در سریال«زیر تیغ» بود که توجه فیلمسازان‌، منتقدین و مخاطبان را به خود جلب کرد .و بعدها هم در کارآکترهادی نظیر آن ظاهر شد . گرچه رامین راستاد قبلا هم در یک تله فیلم نقش کمدی را تجربه کرده بود اما سریال «میلیاردر» فر صت خوبی است تا خودش را در کارآکترهای این چنینی محک بزند که خوشبختانه حضورش در نقش «خسرو» مورد اقبال هم قرار گرفته است. نقطه ضعف رامین راستاد بی‌حوصلگی‌اش در حرف زدن است که حتما باید برای ماندگاری این صفت را از هنرمندی اش پاک کند جرا که سزاوار ماندن است.



او نیز در مورد حضورش در مجموعه میلیاردر می‌گوید‌:

بازی در سریال میلیاردر حاوی لحظه‌های شیرین و خوبی برای من بود که از آن به عنوان بازی‌های پینگ ‌پونگی و متقابل یاد می‌کنم. یعنی من بازیگر خود را مواجه و درگیر با فضایی می‌بینم که در من شوق و رغبت ایجاد می‌کند تا با جان و دل بازی کنم و شخصیت را ضمن آنکه برای خودم شکل گرفته، برای بیننده نیز قابل باور کنم.فضای شیرین سریال و خلق لحظه‌های کمیاب نیز تا حدود زیادی روی دوش این کاراکتر قرار گرفته و نقش مکمل لحظه‌های کمدی را دارد. از سویی هدایت کارگردان و ظرفیت متن نیز به من کمک کرد تا هرچه بهتر ایفای نقش کنم. امیدوارم در فصل دوم سریال فرصت بیشتری داشته باشم تا بتوانم نقش را بهتر پرورش دهم و در فیلمنامه نیز مطمئنم به این نکته توجه ویژه‌ای خواهد شد.

سحر زکریا بازیگر نقش آذر

سحر زکریا را در کارآکتری جدی‌،با سریال «در پناه تو» شناختیم و بعد از آن او را به عنوان یک بازیگر زن در مجموعه‌های طنز و در صدر آنها «پاورچین» باور کردیم . کم کم او به یک تیپ بدل شد . چیزی که این روزها نیاز دارد تا از آن فاصله بگیرد و البته کار سختی است . چرا که هم باید روی میمیک چهره و هم لحن کلامش بسیار کار کند. سریال میلیاردر موقعیت خوبی برای اوبود که قدم‌های اول را برداشت.

سحر زکریا در این باره می‌گوید:

شاید خیلی‌ها انتظار دارند با توجه به درونمایه طنز اجتماعی سریال میلیاردر و همچنین سابقه حضور پررنگ من در آثار طنز سال‌های اخیر، اینجا هم در لحظات کمدی به طور جدی شرکت داشته باشم. اما واقعیت آن است که کاراکتر آذر چند بعدی است و آنچه در قصه مدنظر بوده نیز همین ماهیت را دارد. او در محل کارزنی جدی و قاطع است، در برخورد با همسرش تا حد زیادی احساساتی عمل می‌کند و حتی مظلوم به نظر می‌رسد و در مقابل پدر و مادرش هم رفتار دیگری دارد. به نظرم همین مساله از جمله ویژگی‌های مثبت این نقش است که ابعاد مختلف او را در عین قابل باور بودن به نمایش می‌گذارد.



ضمن اینکه من در سریال میلیاردر در کنار یک گروه، بازیگری متنوع و متفاوت بودم که شباهتی به طنزهای هر شبی و یا بداهه‌گویی‌های آنان ندارد. از سویی جدا از اتفاقی که جلوی دوربین افتاد و مورد پسند مردم واقع شد، این سریال گروه پشت صحنه خوبی هم داشت که موجب می‌شد صمیمیت میان آنان به جلوی دوربین نیز منتقل شود و شاهد بازی‌های خوبی باشیم. به خصوص که اینجا مثل برخی از آثار طنز من بازیگر را صرفا با کلیشه‌های قبلی نسنجیدند و اجازه دادند که وجوه اجتماعی و خانوادگی نقش آذر هر چه بیشتر و بهتر عیان شود که جای خوشحالی دارد.

افراد بسیاری هستند که مانند شخصیت آذر در زندگی اجتماعی خود کاملا موفق عمل می‌‌کنند اما در بحث مسائل خانوادگی کاستی‌های آشکاری دارند و به نظرم این جزو نکات مثبت در شخصیت‌پردازی آذر بود. راهنمایی‌های کارگردان آقای علیرضا امینی هم کمک زیادی برای بهتر در آمدن نقش ایفا می‌کرد.


سامان گوران بازیگر نقش بهادر

سامان گوران بازیگری بود که در این سریال مرا شگفت‌زده کرد . چرا که به شخصه فکر می‌کردم که او یک کمدین صحنه‌ای است که قرار است در آینده نقش«ماهی صفت» را در جشن‌ها بازی کند. اما در این سریال نشان داد که بازیگر قابلی است و بهادر شخصیت ساده اما پیچیده ای بود که او از عهده باور‌پذیری آن برآمده است.

سامان گوران در این باره چنین نظری دارد:

میلیاردر قطعا یک تحول جدی و تغییر قابل ملاحظه در کارنامه بازیگری و آینده‌کاری من ایجاد خواهد کرد. فکر می‌کنم پس از پیش زمینه و ذهنیتی که خیلی از بینندگان از بازی من در آیتم‌های خنده بازار سراغ دارند، حالا با حضور در مجموعه‌ای در حد و اندازه میلیاردر، ابعاد تازه و وجوه تازه‌ای از سامان گوران در مقام یک بازیگر به مخاطبان و برنامه‌سازان شناسانده می‌شود.



ضمن آن که وظیفه مرا هم از این به بعد سنگین‌تر می‌کند چرا که استقبال مردم از این سریال نشان داد اجزای آن به خوبی و متناسب با یکدیگر چیده شده‌اند. پیشنهاد بازی در این سریال از سوی آقای محمدرضا شریفی‌نیا مطرح شد و براساس سابقه خوبی که از ایشان می‌‌شناختم، بلافاصله پذیرفتم. امروز هم که کار پخش شده، از نتیجه آن خوشحالم. یکی از ویژگی‌های اصلی نقش بهادر آن بود که برخلاف چهره‌ای که از من در ذهن مردم وجود دارد، اینجا بیشتر بار درام روی دوش من ‌بود. در واقع کسی انتظار نداشت که من اینجا مردم را بخندانم و یا حتی در موقعیت‌های طنز شرکت داشته باشم.

بهادر کاراکتری است که ارزش‌های اجتماعی و اخلاقی برای او در اولویت قرار دارد. او اینجا کارکردی مثبت گرایانه دارد و اگر شوخی و خنده‌ای هم در جریان قصه شکل می‌‌گیرد، بهادر از دور نظاره‌گر آن می‌شود و یا عملی داشته که عکس‌العمل آن باید خندیدن یا شوخی کردن شخصیت‌های دیگر باشد. بهادر ضمن اینکه در ایجاد چنین فضاهایی شرکت دارد، خودش از دور شاهد شوخی‌ها و خنده‌هاست و اتفاقا رفتاری جدی و حتی اغلب خشک دارد رفتاری که شاید دیگران و یا نزدیکان او را نیز دلزده کند، اما در اصل راه را برای تصحیح روابط غلط حاکم بر شرکت و آدم‌هایی که سال‌هاست در آن عادت به سوء استفاده کرده‌اند، هموار می‌کند.

بهادر نیز شاید در نگاه اول کاراکتری انسانی و آرمانی به نظر برسد، اما چندان هم دور از دسترس نیست. حضور چنین شخصیتی در شرکت سعید فرجام، فی‌نفسه منجر به خلق موقعیت‌های متفاوتی می‌شود و بستر اصلی میلیاردر نیز همین لحظات است. چرا که در جوانب این کاراکتر‌ها، چهره‌های متفاوتی ارائه می‌شود و جنبه‌های پنهان آد‌م‌ها، نقشه‌ها و دسیسه‌هایشان آشکار می‌شود. امیدوارم فصل دوم این سریال هم مثل فصل اول آن به خوبی تولید شود و مردم از آن استقبال کنند. چون به هر حال هر برنامه‌ای برای مردم ساخته می‌شود و اگر قرار باشد برنامه‌ای دیده نشود، فایده‌ای نخواهد داشت و پیام‌های احتمالی آن نیز دیده نمی‌شود.


زهیر یاری بازیگر نقش بهمن فرجام

در سریال میلیاردر هیچ کس را با انگیزه تر از زهیر یاری نمی‌بینم . او با تمام وجود بازی می‌کند و با تمام وجود می‌خواهد ثابت کند که تنها بازیگر نقش‌های تاریخی و مذهبی نیست ودر نقش بهمن بسیار در این زمینه موفق بوده است. زهیر یاری دیگر در ذهن مخاطب سینما و تلویزیون (در تئاتر قبلا از تواناییش دفاع کرده)فقط«بنیامین» سریال«یوسف پیامبر» و یا شخصیت‌های «تبریز در مه» و «سرگشته» نیست.



زهیر یاری هم حرف‌هائی دارد که می‌خوانیم:

خوشبختانه علاقه من به تئاتر بعد از سال‌ها نتیجه بخش بوده و زمانی که علیرضا امینی برای تماشای نمایش «عشق من به حامد بهداد» آمد، بازی من در کنار افشین‌هاشمی به یادش مانده بود. همین مساله موجب شد تا برای ساخت میلیاردر از من دعوت به همکاری کند. از میان بازیگران این سریال با علیرضا کمالی دوستی 10 ساله دارم و بقیه دوستان را نیز کما بیش می‌شناختم البته با نیما شاهرخ شاهی که بیشتر بازی‌ام با او بود، دوستی نداشتم ولی سر این پروژه رابطه خوبی با یکدیگر داشتیم که به نظرم در جلوی دوربین حس آن کاملا مشخص است.

از سویی من به دلیل تجربه تئاتر «عشق من به حامد بهداد» حالا با حال و هوای آثار کمدی انس گرفته‌ام و با آن آشنا هستم. این تجربه در سریال میلیاردر کاملا به کارم آمد و شناختی که از ذائقه مخاطبان به دست آوردم، در سریال از آن استفاده کردم و دوست دارم در فصل دوم هم با توجه به پیشنهادپذیری علیرضا امینی از این تجربه کمال بهره را ببرم. میلیاردر لحظات کمدی دلنشینی داشت که بازی من هم در سایه آنها مورد پسند واقع شد و به نظرم می‌تواند فصلی تازه را در کارنامه بازیگری من رقم بزند. از گروه تولید رضایت کامل دارم و یکی از بهترین پروژه‌هایی بود که با آنان همکاری کردم. امیدوارم فصل دوم نیز با استقبال مردم مواجه شود.


رامین عباس‌زاده تهیه‌کننده سریال میلیاردر


رامین عباس‌زاده تهیه‌کننده جسوری است که با نگاهی به کارهای او می‌توان فهمید که از ریسک کردن هراسی ندارد و همیشه به دنبال سوژه‌های بکر می‌گردد. سریال متفاوت «او یک فرشته بود» و یا «شمس‌العماره» نمونه‌ای از این نوع نگاه او محسوب می‌شود.

او نیز از سریال میلیاردر می‌گوید:

اصولا به تجربه‌گرایی و گریز زدن به دنیاها و ژانر‌های جدید علاقه و دلبستگی خاص دارم؛ چرا که چنین روندی قطعا ضمن آنکه از بروز تکرار و فضاهای بارها دیده شده جلوگیری می‌کند، مردم ما هم در مواجهه با آثار نمایشی نشان داده‌اند که مخاطبان هوشمندی هستند و به واسطه دسترسی به منابع مختلف تصویری و رشد روزافزون شبکه‌های رسانه ملی، سلیقه بصری آنان تکامل و افزایش محسوسی یافته است. طیف‌های گسترده‌ای از مردم امروز امکان انتخاب دارند و همین گزینش، سنگ محک دقیقی برای ارزیابی و عیارسنجی آثار تولیدی در اغلب عرصه‌های هنری است.



ما تمام تلاشمان در میلیاردر از همان ظرفیت‌های طراحی‌صحنه و لباس گرفته تا بخش‌های عمده و تاثیرگذاری چون سناریو و انتخاب گروه بازیگری بر این محور قرار گرفت که ابتدا توجه بیننده را به خود جلب کنیم و در خلال قصه و کاراکترهایی که به مرور برای مردم مهم و جذاب شده‌اند، مفاهیم انسانی و اخلاقی را مطرح کنیم. در واقع عنصر درام و نمایش بدل به ابزاری می‌شود که بیننده با خود چالش داشته باشد و در جریان بازنگری آگاهانه بر کاراکترها و پرسوناژهای قصه میلیاردر، خود را بسنجد و روابط اجتماعی را مورد قضاوت قرار دهد.

این بینش در ساخت هر برنامه‌ای، به ویژه آثار نمایشی شاخصه‌هایی در اثر ایجاد می‌کند که فرامتن عمل کند. فرامتن به این معنا که در حوزه چهل یا چهل و پنج دقیقه روی آنتن محدود نماند و گستره وسیعی از افکار و عقاید مردم را تحت تاثیر خود قرار دهد. همین خصوصیت به ماندگاری اثر هنری کمک شایانی می‌کند. بیننده زمانی که با «بهادر سیر» در مقام یک کنشکر ساده، اما در عین حال متعهد مواجه می‌شود و مردم او را به عنوان انسانی مثبت می‌پذیرند، اعمال او برایشان مهم جلوه می‌کند و تلقی ویژه‌ای نسبت به سرنوشت او پیدا می‌کنند.

این نقطه عطف در قصه سریال، حاوی تعلیق‌های روایی و شخصیتی فی‌نفسه جذابی می‌شود که در تلفیق با کاراکترهای اصلی دیگر با رفتارهای نمایشی مخصوص به هر یک پرورانده می‌شود و بار حسی مخاطب را مضاعف می‌کند. ضمن اینکه چاشنی شیرین طنز در سریال نیز در حکم هوای تازه‌ای عمل می‌کند که مکمل بحث و مضمون اجتماعی روایت می‌شود. در حالی مجال این گزارش به پایان می‌رسد که هنوز حرف‌های بیش از نیمی از ستارگان میلیاردر که در آن به خوبی درخشیده اند را نشنیدیم و جای خالی بزرگترها نیز حس می‌شود که امیدواریم این اتفاق در زمان روی آنتن رفتن بخش دوم این سریال محقق شود.

بانویی که در 20 سالگی ممنوع الفعالیت شد ...!!!؟؟؟

عضو پیشین تیم ملی قایقرانی بانوان و پرچمدار کاروان ورزش ایران در بازی‌های المپیک 2008 پکن در شرایطی از دنیای قهرمانی کنار گذاشته و ممنوع الفعالیت شد که تنها 20 سال سن داشت. او پشت پرده کنار گذاشتنش را اعلام کرد.
خبرگزاری مهر: عضو پیشین تیم ملی قایقرانی بانوان و پرچمدار کاروان ورزش ایران در بازی‌های المپیک 2008 پکن در شرایطی از دنیای قهرمانی کنار گذاشته و ممنوع الفعالیت شد که تنها 20 سال سن داشت. او پشت پرده کنار گذاشتنش را اعلام کرد.

وقتی دختر بسکتبالیست کرمانشاهی بعد از تست پاروزنی به اردوی تیم ملی قایقرانی دعوت شد و دوسال بعد هم سهمیه المپیک را گرفت، خیلی‌ها آینده درخشانی را برایش پیش بینی می‌کردند و معتقد بودند او می‌تواند نمونه ایرانی "بریجیت فیشر"(پاروزن اسطوره‌‍‌‌ای آلمان) باشد.

هما حسینی 5 سال پیش در مسابقات قهرمانی آسیای چین با کسب مقام چهارمی سهمیه المپیک را برای ایران کسب کرد. او در همان سال به عنوان پرچمدار کاروان ایران در بازی‌های المپیک چین انتخاب شد؛ اما دیری نپایید که این روئینگ‌سوار ایران خیلی زود از صحنه‌ها محو شد.

بانویی که در 20 سالگی ممنوع الفعالیت شد

هماحسینی در خصوص چرایی کناره‌گیری‌اش از ورزش قهرمانی، شرایط کنونی خود و آینده کاری خود مسائلی را مطرح کرد که صحبت‌های او را در ادامه می‌خوانید:

* تیم ملی قایقرانی حال و روز خوبی نداشت

وی در پاسخ به این سوال که چرا قایقرانی را کنار گذاشت؟ به خبرنگار مهر گفت: سال 88 تیم ملی قایقرانی اصلا شرایط خوبی نداشت و مربی‌ای هم در آن مقطع نبود که به درد پاروزنان حاضر در اردو بخورد. همان موقع به دنیامالی، رئیس وقت فدراسیون گفتیم که اگر قرار است روال به این صورت بماند از تیم ملی خواهیم رفت و او هم در پاسخ به ما گفت، بروید!

حسینی افزود: ما هم از تیم ملی خارج شدیم. البته در آن مقطعی که از تیم ملی کناره‌گیری کردیم، رئیس وقت فدراسیون به خارج از کشور سفر کرده بود و وقتی به ایران بازگشت؛ دستور برگزاری جلسه‌ داد. در آن نشست " پورعسگر" به عنوان نماینده او حاضر و از ما درخواست کرد که تیم ملی را رها نکنیم.

* مگر دیوانه بودم بمانم!

پرچمدار کاروان ایران در بازی‌های المپیک 2008 چین، در پاسخ به این سوال که چرا پس از جلسه و صحبت با نماینده دنیامالی در تیم ملی نماندید؟ اظهار داشت: دلیلی برای ماندن در تیم ملی وجود نداشت. مگر آنها شرایط ما را پذیرا شده بودند که بخواهیم بمانیم؟ مشکلات زیادی از قبیل مکان برگزاری اردوهای تیم ملی، حقوق‌های عقب مانده و مسائل دیگری وجود داشت که فدراسیون تغییر در آنها را نپذیرفت.

وی خاطرنشان کرد: در صحبت‌های صورت گرفته به توافق خوبی دست نیافتیم و آنها فقط گفتند که از تیم ملی نروید. هنگامی که به ما توجهی نمی‌کردند، چرا باید در تیم ملی قایقرانی می‌ماندیم؟ مگر دیوانه بودیم یا عمرمان را از سر راه آورده بودیم؟ می‌ماندیم که چه اتفاقی رخ بدهد؟ می‌ماندم تا قهرمان شوم و پس از آن آقای دنیامالی کلاهش را بالا بیاندازد و در آخر هم پشت سر من بگوید، "هماحسینی" بی‌نظم بود؟ " تا باشد قهرمان‌هایی به بی‌نظمی من!

* دنیامالی پایش را در یک کفش کرد

هما حسینی در ادامه گفتگویش با خبرنگار مهر در تشریح کناره‌گیری خود از دنیای قهرمانی تاکید کرد: سال 88 در دانشگاه تهران قبول شدم و به دنیامالی، رئیس وقت فدراسیون گفتم چون دانشجوهستم خیلی وقت نمی‌کنم همراه سایر پاروزنان در اردوهای تیم ملی شرکت کنم. به او گفتم که می‌خواهم خارج از تیم و در دریاچه آزادی تهران تمرین کنم و هر زمان که قرارشد تیم ملی کشورمان به مسابقاتی برود، از من تست گرفت شود.

وی ادامه داد: اگر شرایط جسمانی و رکوردهای خوبی ثبت کردم، همراه تیم به مسابقات اعزام شوم؛ اما دنیامالی پایش را در یک کفش کرد و برخوردی احساسی با ماجرا داشت و گفت که دیگر حق نداری به پارو دست بزنی. او نتوانست در آن مقطع به عنوان یک مدیر با موضوع برخورد کند. واقعا نمی‌دانم این چه حرفی بود که رئیس پیشین فدراسیون قایقرانی زد.

پرچمدار کاروان ایران در بازی‌های المپیک 2008 چین افزود: من ورزشکار این کشور بودم و از بیت‌المال هزینه‌های زیادی برایم صرف شده بود. استعداد خوبی داشتم اما نمی‌خواستم به درس و دانشگاهم لطمه‌ای وارد شود. به خاطر شرایط خاصی که داشتم، تنها خواسته من تمرین جداگانه بود اما دنیامالی گفت که حق نداری دست به پارو بزنی.همین شد که هما حسینی برای همیشه از ورزش رفت.

* بعد از المپیک پکن هم بهترین پاروزن ایران بودم

"خیلی‌ها معتقد بودند هماحسینی بعد از پرچمداری المپیک خودش را گم کرد." وی در این خصوص گفت: در حال حاضر هم علی‌مظاهری تیم ملی را کنار گذاشته و نجمه آبتین هم از تیم ملی جدا شده است؛ آنها هم خودشان را گم کردند؟ یعنی حد قهرمانان ایران این است که اگر به جایی رسیدند، خودشان را گم کنند؟

حسینی ادامه داد: این حرف‌ها واقعا خنده‌دار است. پس از المپیک 2008 چین در رقابت‌های قهرمانی جهان چک شرکت کردم. در آن مسابقات نفر برگزیده تیم روئینگ ایران بودم. هماحسینی بعد از المپیک هم بهترین پاروزن ایران بود. مربی تیم ملی برای مسابقات قهرمانی جهان من را انتخاب کرد. اگر خودم را گم کرده بودم که دیگر خوب نبودم؛ ضمن اینکه برای مسابقات جهانی فارغ از نتیجه به دست آمده، پاروزنی بهتر از من نداشتند که مطمئنا اگر قایقرانی بهتر از من بود، آن را به مسابقات جهانی اعزام می‌کردند.

* در محل برگزاری مسابقات قهرمانی آسیا رها شده بودیم!

وی اظهارات خود را اینگونه ادامه داد: پس از مسابقات جهانی در رقابت‌های قهرمانی آسیا که در تایوان برگزار شد، شرکت کردم. آن زمان یک مربی انگلستانی بالای سر تیم ملی بود. زیر نظر او تمرین می‌کردم و آمادگی بی‌نظیری داشتم به طوری که رکورد شخصی‌ام با رکورد طلا برابر بود.

این ورزشکار ادامه داد: آقایان عذر "کولین" را خواستند و بدون اینکه کسی را جانشین او بکنند، ما را روانه مسابقات قهرمانی آسیا کردند. خودشان که هیچ تخصصی نداشتند و در محل برگزاری درگیر هرج و مرج مسابقات شده بودند؛ به طوری که حتی نتوانستند یک قایق خوب برای ما مهیا و آن را برای لحظه استارت مسابقه تنظیم کنند. (در روئینگ تنظیم قایق یکی از ارکان اصلی است.) ضمن اینکه سرپرست خوبی هم نداشتیم و در محل برگزاری مسابقات رها شده بودیم بودیم!

وی در ادامه خاطرنشان کرد: پیش از رقابت‌های تایوان رکورد طلا را داشتم، اما با اختلاف یک ثانیه و چند صدم ثانیه به مقام چهارمی آسیا بسنده کردم. کاملا آماده بودم و رکوردم، رکورد طلا بود، اما چهارم شدم. همین عنوان بهترین نتیجه کل کاروان ایران در رقابت‌های مذکور بود. با این تفاسیر من کجا و دقیقا چه زمانی مغرور و دچار افول شده بودم؟ این حرف‌ها کاملا بی معنی‎ است.

بانویی که در 20 سالگی ممنوع الفعالیت شد

* طلایم به دلیل بی تدبیری آقایان با چهارمی عوض شد

هما حسینی در پاسخ به این سوال که آیا قبول دارید در اوج عرصه را خالی کردید؟، گفت: ادامه کار در قایقرانی دیگر فایده‌‎ای نداشت. اگر آنجا می‌ماندم باید با یک مشت آدم نامطلع سروکله می‌زدم. در فدراسیون قایقرانی یک ورزشکارحرفه‌ای بودم و می‌خواستم ازعناوینم دفاع کنم؛ نه اینکه رکورد طلا را داشته باشم و به دلیل بی‌تدبیری آقایان در مسابقات قهرمانی آسیا، چهارم شوم. اینها کم نیست. دو سال برای رقابت‌های قهرمانی آسیا تمرین کرده بودم که متاسفانه به دلیل تنها یک ثانیه، چهارم شدم. برای چه چیزی باید در قایقرانی می‌ماندم؟

وی ادامه داد: قایقرانی مانند وزنه‌برداری و شطرنج نیست که محیطش آرام باشد. در مرداب‌های انزلی، هوای شرجی و یخبندان‌های زمستانی تمرین می‌کردیم. قایقرانی ورزشی سنگین است؛ اما متاسفانه هنوز در ایران یک پیست استاندارد برای روئینگ وجود ندارد. با این شرایط تمرین کنیم و عمرمان را برای روئینگ بگذاریم تا در آخربه دلایل واهی همه چیز را بر هم بزنیم و باعث شوند که طلایم به مقامی چهارمی تبدیل شود؟

* امسال می‌توانستم در مسابقات قهرمانی جوانان جهان شرکت کنم

عضو سابق تیم ملی قایقرانی ایران با اشاره به شرایط سنی مناسب خود و گفتن این موضوع که می‌توانستم امسال هم در مسابقات قهرمانی جوانان آسیا شرکت کنم، تاکید کرد: آقایان فقط بلد بودند حرف بزنند. دنیامالی پی کارهای خود رفته بود و اصلا اهمیتی به این رشته ورزشی نمی‌داد. وقتی از تیم ملی بیرون آمدم، فدراسیون 800 هزار تومان به من بدهکاربود. هنوزم هم حقوق آن زمان را پرداخت نکرده‌اند.

* مسئول امور فرهنگی فدراسیون می‌خواست به ما تمرین بدهد

"افرادی که بالای سر ما بودند در عمرشان ورزش نکرده بودند." پرچمدار ایران در بازی‌های المپیک 2008 پکن با بیان این جمله اینگونه به صحبت‌های خود ادامه داد: مسئول فرهنگی فدراسیون بالای سر ما آمده بود تا تصمیم بگیرد که در طول روز چند جلسه و به چه صورت تمرین کنیم. تمامی این مسائل باعث رفتنم از قایقرانی شد.

* کسی که گم شد، دنیامالی بود نه من

"رئیس پیشین فدراسیون قایقرانی بدلیل روابط خوبی که داشت می‌توانست پول زیادی به فدراسیون بیاورد؛ اما آن کسی که گم شد دنیامالی بود نه من." حسینی با بیان این جمله خاطرنشان کرد: رئیس اسبق فدراسیون قایقرانی در جاهایی خیلی خوب پیشرفت کرده بود؛ اما خیلی زود هم دچار افول شد و نتوانست دیگر مدیریت کند. دنیامالی انسان خوبی بود و خیلی تلاش می‌کرد، اما مدیریت در قایقرانی تخصصش نبود. شاید او در پل سازی و جاده سازی توانایی‌های بی‌نظیری داشته باشد؛ اما در قایقرانی اینگونه نبود. نه اینکه نخواهد اما حدش همین بود و بیشتر از این توانایی‌ نداشت.

* برکناری تلنگر خوبی برای دنیامالی‌ بود

وی در پاسخ به این سوال که آیا برکناری دنیامالی کار درستی بود؟ یادآور شد: نمی‌توانم در مورد تصمیمات آقایان نظری بدهم. از نظر من که یک کارشناس تربیت بدنی هستم، این اتفاق پیش از المپیک باعث ایجاد تنش در قایقرانی شد؛ اما تلنگر خوبی برای دنیامالی‌ بود. در مورد شرایط کنونی قایقرانی هم اطلاعات زیادی ندارم، اما گویا فدراسیون تعلیق بوده و در حال از دست دادن فرصت‌های زیادی است.

* برخی رفتارهای رئیس در حد یک مدیر نبود

حسینی در ادامه گفتگویش با خبرنگار مهر افزود: در خوب بودن دنیامالی شکی ندارم و معتقدم او زحمات زیادی برای قایقرانی کشید؛ اما تعدادی از رفتارهایش در حد یک مدیر نبود. او خیلی تلاش کرد که خوب باشد اما حدش همین اندازه بود. قرار نیست از فدراسیون چیزی به من برسد، بلکه از من به فدراسیون خیلی چیز‌ها رسید. وقتی هما حسینی قهرمان شد، اسم رئیس سابق فدراسیون قایقرانی بر سر زبان‌ها افتاد. ماهی 300 هزار تومان از فدراسیون حقوق می‌گرفتم و باید 300 هزار تومان روی آن می گذاشتم تا تنها اموراتم سپری شود.

* تصمیمی برای بازگشت ندارم

وی در پاسخ به این سوال که آیا تصمیمی مبنی بر برگشت به دنیای قهرمانی ندارید؟، گفت: در شرایط کنونی خیر. جو قایقرانی در حال حاضر خوب نیست. شاید اگر شرایط خوب باشد به برگشت هم فکر کنم. اسبقیان شخصا با من تماس گرفت و گفت به فدراسیون بیا و مربی تیم ملی باش و یا هر مدلی که می‌توانی به قایقرانی کمک کن. همین که او به من زنگ می‌زند و چنین موضوعی را عنوان می‌کنند، خیلی ارزشمند است. دوست دارم با قایقرانی ایران همکاری و به آن کمک کنم. استعدادهای زیادی در کشور داریم و باید در راستای شکوفایی آنها به هم کمک کنیم.

بانویی که در 20 سالگی ممنوع الفعالیت شد

* مربیگری در تیم ملی برایم زود است

"اما شرایط سنی خیلی خوبی دارید و هنوز هم می‎توانید به دنیای قهرمانی بازگردید" پرچمدار کاروان ایران در بازی‌های المپیک 2008 چین در خصوص این موضوع تصریح کرد: 3 سال است که دست به پارو نزدم؛ ضمن اینکه دیگر هیچ علاقه‎ای به این رشته ورزشی ندارم. البته مسئولان کنونی فدراسیون از من برای حضور به عنوان مربی در راس تیم ملی روئینگ و یا بازگشت به آب درخواست کرده‌اند؛ اما مربیگری در تیم ملی را برای خودم زود می‌دانم.

* عشقم ورزش بود اما گفتند دست به پارو نزن

وی اظهارات خود را اینگونه ادامه داد: واقعا حیف که فکر رفتن از ایران، ایده ما جوانان شود. مملکت‌مان خیلی خوب است و لیاقت زیادی دارد. دوست داشتم برای ایران افتخار آفرینی و به این کشور خدمت کنم. این مرز و بوم عشق تمام ما ایرانی‌هاست. ورزش عشقم واقعی من بود و وقتی ورزش می‌کردم درس، خانواده و حتی جوانی‌ام را رها کرده بودم، اما چه اتفاقی رخ داد؟ گفتند که دست به پارو نزن.

* گفتند برو!

حسینی در پایان گفت: در بدترین شرایط حداقل 7 سال دیگر تا پایان دوران قهرمانی‌ام مانده است. از مسئولان سوال کنید که چرا اینقدر زود قهرمانشان را از دست دادند؟ چرا کاری کردند که امثال حسینی‌ها فراری شوند. من نمی‌خواستم برم، اما گفتند که برو. سه سال از آن زمان گذشته است و امروز من به چه امیدی باید برگردم؟ آنقدر دیوانه نیستم که بخواهم به دلیل حضور در المپیک آینده، چهار سال از عمرم را هدر کنم. اگر هر کاری طی 4 سال انجام بدهم، مطمئنا به جایی خواهم رسید.

نگاهی متفاوت به حضور گواردیولا در مونیخ ...!!!

تماشا: شاید سرسخت ترین هواداران بایرن مونیخ هم بازی رفت مرحله نیمه نهایی یوفا کاپ در مونیخ را به یاد نیاوردند. دیداری که در آن پپ گواردیولا به میدان رفته بود و یوهان کرایوف، سرمربی تیم، او را یکی از بهترین بازیکنانش نامیده بود. بازیکنی که در کسب نتیجه 2-2 بارسلونا موثر بود. می توان آن بازی را یکی از بهترین تجربه های اروپایی پپ نامید. گواردیولا هم مانند همه، یک انسان است ولی انسانی که رمانتیک و دوست داشتنی است و مرور زندگی اش از ابتدا تا به اینجا خالی از لطف نیست.

«می توانم کار کردن با بایرن را تصور کنم»


بعدها این بازیکن جوان مربی بارسا شد. آن روی سکه را همه دیدند و پپ سرمربی بایرن مونیخ شد. کسی که توانسته بود در لیگ اسپانیا تحولی ایجاد کند. احساس او درست بود. قبل از انتخاب شدنش گفته بود که به بایرن حس مثبتی دارد: «می توانم تصور کنم که روزی در باواریا کار کنم.»

حالا رئیس اولی هوینس اعلام کرده که مونیخ در تابستان آینده می تواند عطر حضور او را تنفس کند. او می گوید پپ از سال 2011، وقتی به مونیخ آمده بود، از بایرن خوشش آمد. بعضی ها در بارسا می گویند یک بار که او برای تماشای یک بازی بسکتبال به ورزشگاهی در بارسلونا رفته بود، لباس بایرن مونیخ به تن کرده بود.

همه او را در بارسلونا می شناسند. نه به خاطر افتخاراتش. از زمانی که در بارسا بازی می کرده. هر چه بیشتر با گواردیولا آشنا شویم، انتخاب بایرن مونیخ توسط او از نظر شما هم منطقی تر می شود. این اطلاعات به گوش همه در مونیخ هم رسید. مخصوصا به گوش سران بایرن. به همین دلیل بود که برای مذاکره با او وقت را تلف نکردند. سریع تصمیم گرفتند که او را به خدمت بگیرند.

نگاهی متفاوت به حضور گواردیولا در مونیخ



کشف شده توسط یک استعدادیاب استثنایی

آخرین بار که آلمانی ها درخشش پپ را دیدند سال 1996 بود و نوبت آن رسیده بود کسی که مدتی در تیم کرایوف می درخشید، هدایت آن تیم را به عهده گیرد. پپ گواردیولا متولد روستای «سنت پدرو» در کاتالونیاست. او همیشه دوست داشت فوتبالیست شود ولی مدت زیادی بازی نکرد و دوران بازی اش خیلی کم بود. شاید دلیلش این بود که به اندازه لازم سرعتی نبود، قوی نبود یا هر چیز دیگری. وجود پپ اما نشانه دیگری برای تحسین سیستم استعدادیابی بارساست. همان سیستمی که مسی را پیدا کرد و آن را به اعجوبه دنیای فوتبال تبدیل کرد و پیش از آن هم گواردیولای نه چندان موفق در عرصه فوتبال بازی کردن را به دنیای مربیگری معرفی کرد.

لاماسیا، مدرسه فوتبالی که پپ از 12 سالگی در آنجا بزرگ شد. مدرسه ای که به بازیکنان یاد می دهد رمز موفقیت در شوت زدن و دریبل کردن نیست بلکه در فکر است. پپ در زمان بازی هم به خوشفکری مشهور بود و کرایوف همیشه از او به عنوان یک بازیکن بازیساز یاد می کرد. در زمان کمی بازیساز و کاپیتان موفق بارسا توانست مربی موفق این تیم هم بشود.

او توانست چیزی که کرایوف در زمان بازی کردنش از او خواسته بود را در دوره مربیگری اش به نحو احسن پیاده کند: «ما می خواهیم همیشه توپ را داشته باشیم و توپ در زمین سریع تر از ساق پاهای بازیکنان در گردش باشد.»

گواردیولا همیشه دستورات مربی را به بهترین شکل اجرا می کرحده است. برای رسیدن به این هدف هم همیشه سوال می کرده تا منظور مربی را به خوبی متوجه شود. امانوئل پتی، همبازی او می گوید: «او همیشه باعث سردرد من می شد. چون همیشه میان صحبت های مربی می پرسید: چرا؟!»



شروع کار با فان گال


لوئیز فان گال سعی کرد رموز فوتبالی اش را در بارسلونا پیاده کند و گواردیولا هدایت آن «تیم را به عهده گرفت. بعدها اما فان گال مکتب فوتبال هلندی اش را در بایرن مونیخ پیاده کرد و پپ گواردیولا قرار است از اول جولای سرمربی آن تیم شود.

پپ که زمانی زیر نظر فان گال کار کرده و با طرز فکر او رشد کرده، شانس خوبی داشته که توانسته در تیمی مشغول به کار شود که با طرز فکر مربی سابق خودش شکل گرفته و بدون شک رشد پپ زیر نظر آن مربی در دورانی که بازیکن او بوده، می تواند نکته مثبتی برایش باشد.

این مربی باهوش مدتی را در نیویورک گذراند و بهانه اش این بودکه می خواهد استراحت کند. در یکی از دورترین نقاط جغرافیایی نسبت به اروپا، او زمان خوبی پیدا کرد تا همه چیز را آنالیز کند. اولی هوینس، یکی از مدیران بایرن می گوید او از ماه آگوست در حال بررسی و آنالیز بازی های لیگ آلمان بوده و عملکرد چند بازیکن بایرن حتی او را به وجد آورده است.

پپ از زمانی که در بارسا بود هم بی توجه به بازی های بایرن نبود و سبک بازی چند بازیکن این تیم را هم می پسندید. مثلا بارها تلاش کردتا ریبری، آلابا و کروز را به تیمش اضافه کند که البته موفق نبود.



پپ می خواست آلمان را تجربه کند


فقط باشگاه بایرن و بازیکنان این تیم نبودندکه مشتار کار با گواردیولا بودند؛ بلکه خود او هم بارها خلاقیت و نبوغ بازیکنان آلمانی و اهالی این کشور را ستوده بود، بارها از ورزشکاران آلمانی تعریف کرده بود و کار آنها را مثل هنر و موسیقی خوانده بود. او روی تمام مسائل آلمان مطالعه کرده بودو حتی گفته می شود که رفتن او به آلمان در ازای لطف های آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان است.

مرکل بارها سعی کرد تا روابطش با اسپانیایی ها را زیاد کند و باعث رشد اقتصاد آن کشور شود. به همین دلیل بود که بارها در صحبت هایش حتی از دل بوسکه نام برد. رفتن پپ به آلمان هم تضمین پر شدن ورزشگاه ها و در نتیجه اقتصاد بهتر از قبل برای آلمان خواهد بود چون آلمان را که یکی از قوی ترین کشورهای اروپا از نظر اقتصاد است، به کشوری بدون رقیب تبدیل می کند.

رفتن پپ به آلمان نه تنها این حسن را برای اقتصاد ژرمن ها دارد، بلکه فوتبال آنها را هم در مسیر رشد قرار می دهد و می تواند فوتبال آلمان را که در حال حاضر یکی از نزدیکترین سبک ها به فوتبال اسپانیاست، شبیه تر به اسپانیایی ها کند. او با ژن مسی آشنایی کامل دارد و می تواند جوانان آلمان را در مسیر مسی شدن قرار دهد. برای مونیخ، پپ فراتر از یک مربی است.



موثر در فوتبال

ادی سوتسر، کمک مربی اشتوتگارت که چندی پیش به بارسلونا سفر کرده بود، در مورد پپ می گوید: «او کسی است که حدی ندارد و مثل این است که یک قدرت ذاتی دارد و توانایی های خاصی به او داده شده است.» توماس کروچس، سرمربی تیم زیر 19 ساله های هوفنهایم، همچنین در مورد او می گوید: «من او را در حالی دیدم که در حال صحبت با مربیان جوان بود. مثل خود آنها بود و هیچ نشانه ای از غرور و تکبر در او دیده نمی شد.» 5 ماه دیگر او روی نیمکت مربیگری بیارن مونیخ می نشیند.

بزرگترین «کرایوفیستا» (طرفدار و دنباله روی کرایوف) پا جای پای بکن باوئر و بزرگان دیگر آلمان می گذارد. بدون توجه به نتایجی که او در بایرن کسب می کند باید مثل خود او شد. برای گواردیولا خود فوتبال مهم است و این همان چیزی است که باید برای همه مهم باشد؛ حتی مهمتر از نتیجه.


استفاده از این نمادها ممنوع خواهد شد .......

روزنامه دنیای اقتصاد: نمای ساختمان‌های شهر تهران از ابتدای سال آینده مشمول اعمال قانونی که هم‌اکنون در شهرداری و شورای‌‌شهر در دست تدوین است، خواهد شد.

شورای‌شهر در طرحی که برای اصلاح نمای شهر تهران تهیه کرده، استفاده از نمای «آجر» را بر سایر نماهای رایج در ساختمان‌های کنونی ترجیح داده و برای ساخت‌وسازهایی که در نمای آنها از آجر استفاده می‌شود، 5درصد تخفیف در عوارض ساخت در نظر گرفته است.

در این طرح که یک فوریت آن به تصویب شورا رسیده، کاربرد کامپوزیت و اشکالی که نماد‌های صهیونیستی، فراماسونری و مسلک‌های ضددینی را در نمای ساختمان منعکس می‌کند، ممنوع اعلام شده و شهرداری از صدور پایان‌کار برای چنین ساختمان‌هایی منع شده است.

شهرداری‌تهران برای تکمیل طرح در دست تصویب شورای‌شهر، لایحه‌ای نیز برای الگوی نماسازی ساختمان‌ها تهیه کرده که براساس آن، تنوع رنگ در نما محدود خواهد شد؛ طوری که در ساختمان‌هایی که از سال آینده ساخته می‌شوند، فقط استفاده از یک رنگ خاص در نمای آنها مجاز است و برای نماهای ترکیبی نیز حداکثر از سه‌رنگ می‌توان استفاده کرد.

همچنین، در لایحه اصلاح نماسازی ساختمان‌های پایتخت، بر مواردی همچون «حذف عناصر زاید از نمای ساختمانی و همچنین اعمال محدودیت در کاربرد رنگ‌ها در نما» تاکید شده است.

براساس آنچه در طرح شورا آمده است، به محض تصویب این طرح در میان اعضا، شهرداری تهران مکلف می‌شود کلیات ضوابط نما را ظرف مدت دو ماه ابلاغ کند.

این در حالی است که معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران دیروز به «دنیای‌اقتصاد» خبر داد: ضوابط مربوط به کلیات نماسازی ساختمان‌های پایتخت با همکاری تیم کارشناسی، در شهرداری تهران آماده شده و هم اکنون در مسیر فراهم کردن مقدمات تقدیم لایحه نماسازی به شورای شهر است.

علیرضا جاوید گفت: دو روز پیش ضوابط مربوط به اصلاح نماسازی ساختمان‌ها در پایتخت که از سوی تیم کارشناسی مربوط تهیه و تدوین شده بود با حضور مسوولان امر در شهرداری تهران، مورد بحث و بررسی قرار گرفت و با توافق مجموعه معماری و شهرسازی شهرداری تهران هم اکنون در حال آماده شدن برای ارسال به شورای شهر در قالب لایحه اصلاح نماسازی ساختمان‌ها قرار دارد.

وی افزود: لایحه اصلاح نماسازی ساختمان‌ها پس از طی مقدمات موردنیاز تا پایان سال به منظور بررسی و تصویب به شورای شهر تهران ارسال می‌شود.

نماهایی که ارتباطی با نقشه ساختمان ندارند!


عضو هیات مدیره سازمان نظام مهندسی تهران و از اعضای تیم کارشناسی تهیه و تدوین ضوابط مربوط به اصلاح نمای ساختمان‌ها با انتقاد از بی‌نظمی‌های گسترده در منظر شهری تهران در نتیجه عدم اعمال ضوابط مشخص در این زمینه، به «دنیای اقتصاد» گفت: تهیه ضوابط و الگوی کاربردی برای اصلاح نماسازی ساختمان‌های تهران موضوعی بسیار مهم است که تاکنون از چشم سه قطب موثر در ساخت و سازهای پایتخت پنهان مانده است.

حیدر جهانبخش ادامه داد: مالکان، مجموعه مدیریت شهری تهران و مهندس ناظر سه قطب مهم ساخت و ساز هستند که هیچ کدام توجه خاصی به نماسازی ساختمان نداشته اند و همین امر باعث شده است که با گسترش ساخت و سازها ظرف یک دهه اخیر بی‌نظمی‌ها در منظر و سیمای شهری با سرعت هر چه تمام‌تر گسترش یابد.

وی افزود: مالکان، اغلب، هزینه‌های مربوط به نماسازی را هزینه اضافه می‌دانند، مهندسان تنها به طراحی پلان اکتفا می‌کنند و شهرداری هم در زمان صدور پروانه تنها به بررسی پلان‌ها توجه می‌کند و هر نمایی که مالک ارائه کند، آن را تایید می‌کند.

جهانبخش تصریح کرد: در بسیاری از نقشه‌های ساختمانی که از سال‌های قبل تاکنون مجوز ساخت گرفته‌اند دیده می‌شود که «نقشه نما» هیچ ارتباطی به پلان ندارد.

وی افزود: با این وجود از حدود دو سال قبل شهرداری تهران با تشکیل کمیته تخصصی با عنوان کمیته تخصصی ساماندهی نماهای شهر تهران، برای برخی مناطق شهر تهران به عنوان مناطق پایلوت طرح اصلاح نماها را آغاز کرد، به این صورت که قبل از صدور مجوز ساخت، بررسی اولیه از سوی کمیته تخصصی نام برده شده روی نماها صورت گرفته و در صورت تایید این نما در کمیته تخصصی، مالک اجازه ساخت پیدا می‌کرد.

حذف نماد، شیشه و آلومینیوم

جهانبخش با بیان اینکه کلیات مربوط به لایحه اصلاح نماهای ساختمان در تهران از حدود دو هفته پیش توسط تیم کارشناسی تهیه و تکمیل شده است، گفت: با تایید نهایی مسوولان شهری تهران در معاونت شهرسازی و معماری، این لایحه برای تصویب نهایی به شورای شهر تهران ارجاع می‌شود.

وی افزود: لایحه نماسازی ساختمان‌های پایتخت با تکیه بر دو اصل کلی تدوین شده است.جهانبخش ادامه داد: اصول منتج از حقوق اسلامی شهروندی همچون همسایگی و... همچنین اصول اساسی معماری مربوط به زیبایی‌ها، نمادها و... دو اصل پایه در لایحه نماسازی را به خود اختصاص می‌دهد.

وی با تاکید براینکه براساس ضوابط جدید نماسازی، کلیه عناصر زاید در نما همچون کانل کشی کولرها، مجسمه ها، نمادهایی که با الهام از طرح‌های فراماسونری و شیطان پرستی و... در نما مورد استفاده قرار گرفته است، حذف می‌شود، خاطرنشان کرد: براساس آنچه در لایحه پیش‌بینی شده است نماهای تمام شیشه و تمام آلومینیوم حذف می‌شود و ساختمان‌ها تنها مجاز به استفاده حداکثر 40 درصدی از این دو متریال در نما هستند.

استفاده از یک رنگ خاص

جهانبخش با اشاره به اینکه در لایحه اصلاح نمای ساختمان‌های پایتخت، در مورد رنگ ساختمان‌ها هم محدودیت‌هایی اعمال شده است به «دنیای اقتصاد» گفت: براساس ضوابط جدید نماسازی در صورت تصویب در شورای شهر تهران، سازنده تنها مجاز به استفاده از حداکثر سه‌رنگ با محدودیت یک رنگ غالب در نمای ساختمان می‌شود.

وی تاکید کرد: نمای ساختمان‌ها در تهران باید به سمتی رود که تقریبا ریخت یکسان داشته باشد هر چند هنوز در مورد رنگ غالب پایتخت تصمیم‌گیری مشخصی انجام نشده است.

نظام مهندسی، کجای نمای تهران؟

جهانبخش با انتقاد از بی‌توجهی مسوولان شهری به نقش و جایگاه حرفه ای نظام مهندسی در تدوین ضوابط نماسازی پایتخت، گفت: متاسفانه در تهیه و تدوین این ضوابط حلقه مفقوده ای به نام سازمان نظام مهندسی وجود دارد که کوچک‌ترین دخالتی در همکاری مشترک به منظور اصلاح نمای ساختمان‌های پایتخت ندارد.

وی افزود: درخواست ما از مجموعه مدیریت شهری تهران توجه به جایگاه این سازمان و تاثیر مهندسان در ایجاد هماهنگی در نمای ساختمان‌های شهر است.

جهانبخش تصریح کرد:‌ نظام مهندسی از این منظر که مجری نماسازی در پایتخت است حتما باید به جریان موجود برای اصلاح نماها وارد شود چرا که هم اکنون مهندسان ناظر هر کدام نگاه موردی به ساختمان‌های در دست احداثی دارند که خود طراحی می‌کنند بدون اینکه ضوابط مشخصی در دست داشته باشند یا به نمای ساختمان‌های مجاور اهمیتی دهند.

طرح اصلاح نما سازی ساختمان‌ها


مقدمه: با توجه به درهم ریختگی و نامناسب بودن بسیاری از نماهای ساختمان‌ها و دخالت‌هایی که بعد از اتمام ساختمان در نماها صورت می‌پذیرد، ناهنجاری‌های زیادی را به وجود می‌آورند که مورد انتقاد همگان است. بر این اساس ساماندهی نمای ساختمان‌ها نیز ضروری است و بایستی به صورتی گسترده و همه جانبه تهیه و ارائه شود، ولی بعضی موارد آن کاملا واضح و ادامه آن اصولا باعث گسترش ناهنجاری‌های بیشتر است. بر این اساس چند نمونه ضروری از این ساماندهی برای آغاز این اصلاحات در این طرح ارائه شده است.

ماده یکم (1): به منظور حفظ هویت معماری، تاریخی، فرهنگی و هماهنگی با اقلیم و شرایط جغرافیایی و آب و هوایی منطقه، در بهره‌گیری بهینه از عوامل سرما، گرما، نور و حرارت به ویژه در نمای ظاهری ساختمان‌ها، مالکین ساختمان‌ها موظفند از مصالح هماهنگ و بوم‌آور استفاده نمایند و شهرداری تهران موظف است با بررسی نقشه‌های نما قبل از صدور پروانه جزئیات نما را مورد تایید قرار دهد.

ماده دوم (2):ضمن تاکید بر مصوبه دور دوم شورای اسلامی شهر تهران در سال 1385 تحت عنوان «بهینه‌سازی مصرف سوخت در اماکن و استفاده از مصالح مناسب در نمای ساختمان‌ها» ابلاغی به شماره 22203/802/160 و در جهت تشویق و ترغیب استفاده از مصالح بومی در ساخت ابنیه در صورت استفاده از آجر به صورت کامل در نما، به میزان 5 درصد از عوارض ساختمانی مشمول بخشودگی می‌شود. همچنین در صورتی که در بخشی از نما از این مصالح استفاده شود به میزان درصد استفاده شده نسبت به کل نما معادل 5 درصد مشمول بخشودگی در عوارض خواهد بود.

ماده سوم(3): هر گونه استفاده از مصالح ‌نماسازی (کامپوزیت) در کاربری‌های مسکونی ممنوع است.

تبصره: از مبدا اول فروردین ماه سال 1392 در صورت استفاده از مصالح نماسازی (کامپوزیت) در سایر کاربری‌ها (غیرمسکونی) و به ازای هر متر مربع یکصدهزار ریال عوارض وضع می‌شود که مبلغ این عوارض سالانه مطابق نرخ تورم که همان سال اعلام می‌شود تعدیل می‌شود.

ماده چهارم(4): استفاده از نمادها و نقش‌های مغایر با فرهنگ اسلامی و ملی به نحوی که موجب بروز شائبه و اشاعه نمادهای صهیونیستی، فراماسونری و مسلک‌های ضددینی و هتک حرمت شود در نمای ساختمان‌ها ممنوع است.

شهرداری تهران موظف است از صدور هرگونه پروانه ساخت یا پایان کار برای این قبیل اماکن جلوگیری به عمل آورد.

ماده پنجم (5): به منظور سامان‌بخشی نمای ساختمان‌ها هرگونه نصب تجهیزات در نما و منظر ساختمان‌ها می‌بایست به گونه‌ای در نقشه‌های معماری پیش‌بینی گردند که اختلالی از جهت جلوه‌های بصری و زیبایی نمای ساختمان‌ها ایجاد ننماید و در این خصوص موارد ذیل می‌بایست رعایت شوند.

الف: همه دستگاه‌های سرمایشی و گرمایشی ودیگر تجهیزات مربوط تا جای ممکن در بام ساختمان‌ها نصب شده و با پیش‌بینی کانال‌ها و لوله‌های مربوط در داخل ساختمان به واحدهای ساختمانی مرتبط شوند. به گونه‌ای که در دید و منظر عمومی قرارنگیرند.

ب: در مواردی که دستگاه‌ها و تجهیزات سرمایشی و گرمایشی را نتوان در بام‌ها تعبیه نمود، مقتضی است که طراحی و نصب به شیوه‌ای دربالکن‌ها انجام شود که شبکه و حفاظ لازم درجهت استتار تجهیزات مورد استفاده پیش‌بینی گردد.

فارغ التحصیلی زنان ارتشی افغان ...........

نخستین گروه زنان ارتشی افغانستان در مقر فرماندهی ارتش حوزه غرب افغانستان در «هرات» فارغ‌التحصیل شدند.
خبرگزاری فارس: نخستین گروه زنان ارتشی افغانستان در مقر فرماندهی ارتش حوزه غرب افغانستان در «هرات» فارغ‌التحصیل شدند.

23 تن از زنان ارتشی در ولایت هرات افغانستان پس از طی دوره آموزشی 3 ماهه مراسم فارغ‌التحصیلی خود را برگزار کردند.

«تاج محمد جاهد» فرمانده ارتش حوزه غرب افغانستان در این خصوص گفت: این گروه از زنان ارتشی از این پس در بخش‌های مختلف در فرماندهی ارتش هرات مشغول به کار خواهند شد.

به اعتقاد وی، فراغت اولین گروه از زنان ارتشی در حوزه غرب افغانستان، انگیزه‌ها را برای به کار گیری و استخدام زنان در بدنه ارتش افغانستان بیشتر خواهد کرد.

تصاویر زیر مراسم فارغ‌التحصیلی این زنان را نشان می‌دهد.
















مجوز حضور زنان آمریکا در میدان های جنگ!

پنتاگون مجوز حضور زنان نظامی آمریکایی را در میدانهای جنگ صادر کرد.
واحد مرکزی خبر: پنتاگون مجوز حضور زنان نظامی آمریکایی را در میدانهای جنگ صادر کرد.

براساس قوانین وزارت دفاع آمریکا(پنتاگون) تا پیش از این حضور زنان نظامی ارتش آمریکا در میدانهای جنگ ممنوع بود. اما امروز پنتاگون این ممنوعیت را برداشت.

با لغو این ممنوعیت، زنان حاضر در ارتش آمریکا نیز می توانند به صورت مستقیم در میدانهای جنگ وارد عمل شوند. با این اوصاف، آنها می توانند در نیروهای پیاده نظام عملیاتی، یگانهای شناسایی تفنگداران و حتی یگانهای نیروهای عملیات ویژه ارتش آمریکا حضور داشته باشند و عملیات کنند. این تغییر بسیار مهم است.

پنتاگون این خبر را برای سی ان ان تایید کرده است. قرار است لئون پانتا وزیر دفاع آمریکا به صورت رسمی این خبر را امروز اعلام کند. از چندی پیش، امکان حضور نظامیان زن در عملیات نیروی دریایی آمریکا فراهم شده بود اما نیروی زمینی ارتش مخالف این کار بود تا اینکه در نهایت، این ممنوعیت نیز برداشته شد.

زنان ارتش آمریکا تا پیش از این در نیروی زمینی در عملیات گشت زنی و امثال آن شرکت داشتند اما اجازه نداشتند در درگیریهای مستقیم حضور پیدا کنند.

استقبال مردم تهران و شیراز از هایپر استار ......

تماشا: از ورود شرکت هایپر استار به ایران حدود 4 سال می گذرد و اکنون شرکت اماراتی ماجد الفطیم مالک این فروشگاه زنجیره ای بزرگ اعلام کرده است که از محل فعالیت دو فروشگاه خرده فروشی خود در سال 2012 در تهران و شیراز 236 میلیون دلار درآمد کسب کرده است.

فروشگاه زنجیره ای هایپر استار حدود 4 سال پیش در ایران و شیراز فعالیت خود را آغاز کرد. فعالیتی که از همان ابتدا با انتقاد بسیاری از سیاسیون به دلیل آنچه رواج مصرف گرایی می خواندند روبرو شد. این همان انتقادی بودکه در زمان آغاز به کار فروشگاه های زنجیره ای شهروند نیز در پایتخت از سوی برخی شنیده می شد.

اما به رغم تمامی این انتقادها، استقبال مردم از فروشگاه های هایپر استار که بعدها به دنبال برخی اعتراض ها به هایپر مارکت تغییر نام داد در تهران و شیراز به اندازه ای خوب بوده که مالک این شرکت بزرگ که در 11 کشور دنیا بالغ بر 90 فروشگاه تاسیس کرده است، توانسته درآمد سرشاری از فروش کالاهایش در ایران کسب کند.

یکی از دلایل استقبال مردم از این فروشگاه در تهران، که در انتهای بزرگراه شهید باکری جنوب در غرب تهران قرار گرفته است، به روز بودن و شباهت آن به فروشگاه های بزرگی همچون کارفور و سیتی سنتر دبی و استفاده ازغ برندهای خارجی است که البته به دلیل گرایش تاریخی مردم ایران به برندهای خارجی چندان تعجب برانگیز نیست.

هایپر استار تهران (نخستین فروشگاه زنجیره ای خارجی) است که در مهر ماه سال 1388 با حضور بهروز علیشیری رئیس سازمان سرمایه گذاری های خارجی افتتاح شد و در حال حاضر مارک کوربیون فرانسوی به همراه شرکت اماراتی ماجد الفطیم، مدیریت شرکت فروشگاه های زنجیره ای هایپر استار ایران را برعهده دارد. همچنین با اینکه ایده ساخت این فروشگاه متعلق به کارفور بود اما با برند مفا (هایپر استار) در ایران فعالیت خود را آغاز کرد.

به هر حال گزارش مالی شرکت ماجد الفطیم در سال 2012 نشان می دهد که استقبال زیاد مردم ایران در دو شهر تهران و شیراز محصولات فروشگاه هایپر مارکت، افزایش 10 درصدی درآمد را برای این شرکت به ارمغان آورده است. به گزارش آفتاب به نقل از خبرگزاری رویترز، کل درآمد این شرکت در سال 2012 به 21/6 میلیارد درهم معادل 5/9 میلیارد دلار رسید.

البته این شرکت به زبان خود از نوسانات نرخ ارز در ایران اشاره کرده و اعلام کرده است که اگر اثرات کاهش ارزش ریال ایران را محاسبه نکنیم رشد سود شرکت 9 درصدبوده اما با لحاظ کاهش ارزش ریال این رقم به 7 درصد کاهش یافته است. بر این اساس، نوسانات نرخ ارز در ایران سود این شرکت اماراتی را 14 میلیون دلار کاهش داده است.

با این حال بر اساس این گزارش 4 درصد درآمد این شرکت اماراتی در سال 2012 از محل فعالیت آن در ایران به دست آمده است که رقم آن بالغ بر 864 میلیون درهم معادل 236 میلیون دلار محاسبه شده است. همین درآمد بالا و استقبال زیاد مردم موجب شده که در هر گوشه ای از تهران فروشگاه های بزرگی به نام هایپر مارکت یا هایپرسان یا الماس و ... پا به عرصه بگذارند.

هر چند که برخی از آنها به دلیل دسترسی و مسافت زیادی که شهروندان باید برای خرید به آنها مراجعه کنند، به رغم هزینه زیاد در ساخت آنها و استفاده از برندهای مطرح دنیا نتوانسته اند پا جای فروشگاه هایپر مارکت بگذارند و سود سرشاری را به جیب صاحبانشان سرازیر کنند.


وضعیت تعطیلی مدارس در 11 بهمن ......

خبرگزاری فارس: رئیس مرکز اطلاع‌رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش گفت: مدارس کشور روز چهارشنبه 11 بهمن دایر است و برنامه‌ای برای تعطیلی مدارس نداریم.

علی فرهادی، رئیس مرکز اطلاع‌رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در خصوص «وضعیت دایر یا تعطیل بودن مدارس در روز چهارشنبه 11 بهمن به دلیل قرار گرفتن بین دو روز تعطیل» اظهار داشت: مدارس کشور روز چهارشنبه 11 بهمن دایر است و هیچ برنامه‌ای برای تعطیلی مدارس نداریم.

وی ادامه داد: با توجه به اینکه مدارس کشور روزهای پنج‌شنبه تعطیل است، زنگ «انقلاب» به طور همزمان در ساعت 9:33 صبح روز چهارشنبه 11 بهمن در مدارس کشور نواخته می‌شود.

سه‌شنبه 10 بهمن به مناسبت روز ولادت پیامبر عظیم‌الشأن اسلام و روز ولادت امام جعفر صادق (ع)، تعطیل عمومی است و روزهای پنج‌شنبه نیز مدارس کشور تعطیل است به همین دلیل روز چهارشنبه 11 بهمن، بین دو روز تعطیلی قرار گرفته است.

عکس استثنایی از چاوز جعلی در آمد .......

معتبرترین و پرخواننده ترین روزنامه اسپانیایی جهان، ال پائیس به خاطر انشتار عکسی جعلی از هوگو چاوز که ادعا شده بود استثنایی و اختصاصی است، عذر خواهی کرد.
خبرآنلاین: معتبرترین و پرخواننده ترین روزنامه اسپانیایی جهان، ال پائیس به خاطر انشتار عکسی جعلی از هوگو چاوز که ادعا شده بود استثنایی و اختصاصی است، عذر خواهی کرد.

ال‌ پاییس روز پنجشنبه، در صفحه اول خود این تصویر را چاپ و ادعا کرد این عکسی استثنایی از هوگو چاوز رئیس جمهور ونزوئلا روی تخت بیمارستان است، اما این روزنامه کمتر از نیم ساعت بعد آن را جعلی دانست و از این بابت عذر خواهی کرد.


حکم قطع ید سارق 29 ساله اجرا شد .....

حکم قطع ید یک سارق در شیراز انجام شد.
خبرگزاری مهر: حکم قطع ید یک سارق در شیراز انجام شد.

یش از ظهر پنجشنبه با حکم مراجع قضایی حکم قطع ید یک سارق 29 ساله در ملاء عام انجام شد.

این سارق در قالب یک گروه 10 نفره اقدام به سرقتهای متعدد در شهر شیراز کرده و همچنین به داشتن رابطه نامشروع و ... محکوم است.

علاوه بر اجرای حکم قطع ید، این سارق به رد مال و سه سال زندان نیز محکوم شده است.