سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

آکادمی موسیقی شبکه 3 سیما........

آکادمی موسیقی شبکه 3 سیماروزنامه شرق
روزنامه شرق
برای رقابت با منوتو؟
آکادمی موسیقی شبکه 3 سیما
شرق، فرزانه ابراهیم‌زاده: شهرت و دیده‌شدن از موضوعاتی است که هیچ‌کس نمی‌تواند در برابر وسوسه آن مقابله کند. مربوط به ایران و خارج ایران هم نیست. در همه‌جا حس دیده‌شدن انگیزه‌ خوبی برای زندگی‌کردن است.

شرق، فرزانه ابراهیم‌زاده: شهرت و دیده‌شدن از موضوعاتی است که هیچ‌کس نمی‌تواند در برابر وسوسه آن مقابله کند. مربوط به ایران و خارج ایران هم نیست.

در همه‌جا حس دیده‌شدن انگیزه‌ خوبی برای زندگی‌کردن است. یکی از راه‌های شهرت نیز از طریق نمایش استعدادهاست. شاید همین، دلیلی بود که در چند سال گذشته برخی شبکه‌های ماهواره‌ای به تأسی از برنامه‌های استعدادیابی خارجی برنامه‌هایی را ساختند که گروهی برای رسیدن به شهرت در آنها شرکت می‌کردند.

اما سرانجام تب‌وتاب مشهورشدن از طریق شرکت در برنامه‌های استعدادیابی به دروازه رسانه ملی هم رسید. شبکه سوم سیما قصد دارد برنامه آکادمی موسیقی ایرانی را به‌زودی از شبکه سوم پخش کند.

مجید زین‌العابدین مدیر این شبکه در نشست خبری مدیران این شبکه ضمن تایید این خبر گفت که این مسابقه شامل دو بخش مسابقه بهترین صدا و مسابقه آقای مجری است که در این شبکه برگزار می‌شود؛ اتفاقی که هرچند برای ایرانی‌ها پدیده‌ای شناخته‌شده است؛ اما برای نخستین‌بار در رسانه رسمی و دولتی ایران قرار است اجرا شود.

زین‌العابدین گفته مسابقه تلویزیونی صدا با هدف معرفی و شناساندن استعدادهای جوان در حوزه موسیقی و مسابقه آقای گزارشگر در حوزه ورزش در این شبکه طراحی شده و از پاییز پخش می‌شود.  فراخوان این دو مسابقه چند ماه پیش از سوی شبکه سوم سیما اعلام شده است. نکته قابل‌توجه حضور چشمگیر بیش از دوهزارنفر در بخش استعدادیابی در حوزه موسیقی است.

البته مسابقه «آقای گزارشگر» به نظر می‌رسد که طرفدار بیشتری داشته است، چون در این مسابقه بیش از 20هزارنفر در سایت شبکه سوم سیما ثبت‌نام کرده‌اند و منتظر گرفتن تست هستند. این خبر شاید برای جمع زیادی از کسانی که گمان می‌کنند استعدادی در خوانندگی دارند و می‌توانند خواننده شوند؛ اما امکانات لازم برای دست‌یافتن به آرزوی خود را ندارند می‌تواند یک خبر خوب باشد. هرچند بخشی از کسانی که استعداد لازم برای شرکت در چنین مسابقه‌ای را دارند می‌توانند در آن شرکت کنند؛ کسانی که در سال‌های گذشته تمام مشکلات و خطرات مسافرت به کشورهای همجوار را برای شرکت در برنامه‌های استعدادیابی ایرانی که در شبکه‌های ماهواره‌ای برگزار می‌شد به جان می‌خریدند.

کسانی که با صرف هزینه‌های بالای مسافرت و اقامت در کشور‌های دیگر تنها به اندازه چند روزی طعم شیرین شهرت را می‌چشیدند و از آنجایی که در ایران باز زمینه‌ای برای ادامه فعالیت هنری نداشتند؛ به‌زودی از یاد می‌رفتند. اما همه مشکلات این افراد این نبود. بسیاری از کسانی که در این برنامه‌های استعدادیابی شرکت کرده بودند در بازگشت به ایران با مشکلاتی روبه‌رو و توسط برخی نهادها نیز بازخواست ‌شدند.

Iranian Idol یا استعدادیابی به سبک ایرانی نمونه مهم برنامه‌های استعدادیابی آن چیزی بود که به امریکن‌آیدل (به انگلیسی: American Idol) شهرت دارد، برنامه‌ای تلویزیونی که محصول شبکه تلویزیونی فاکس آمریکا و به تهیه‌کنندگی سایمون فولر است. این برنامه در 11ژوئن 2002 به‌منظور جست‌وجوی ستاره جدید موسیقی آغاز شد و تاکنون به‌عنوان یکی از برنامه‌های پرمخاطب ادامه دارد و برپایه رتبه‌بندی «نیلسن» از سال 2002 تاکنون، یکی از محبوب‌ترین برنامه‌ها در تاریخ تلویزیون آمریکا محسوب می‌شود. هدف این برنامه کشف بهترین خواننده در این کشور برپایه رای بینندگان است. اما در میان رسانه‌های فارسی‌زبان نخستین شبکه‌ای که دست به ساخت چنین برنامه‌ای زد شبکه MI بود که در الگویی بسیار کوچک نمونه‌ای از برنامه امریکن‌آیدل را اجرا کرد. بعد از آن شبکه‌هایی چون تی‌وی پرشیا نمونه‌های مردم‌پسندتری از این مسابقه را برپا کردند.

مسابقه «سوپر استار» کاری از گروه تصویرسازان به تهیه‌کنندگی و کارگردانی آقای پرویز ریاحی از دیگر نمونه‌های این استعدادیابی‌هاست که از شبکه‌های جهانی MITV و IRAN BEAUTY و U پخش و سه دوره آن برگزار شد. در نهایت نیز شبکه «من و تو» با راه‌اندازی یک آکادمی موسیقی برنامه‌ای شبیه «امریکن آیدل» و X Factor را راه‌اندازی کرد. برنامه‌ای که در سه دوره مخاطبان زیادی داشت و همین باعث شد تا اندیشه راه‌اندازی آکادمی موسیقی در ایران شکل بگیرد.

رقابت با خارجی‌‌ها برنامه استعدادیابی در ایران اگرچه سابقه طولانی ندارد اما مخاطب ایرانی نمونه خارجی آن را کم ندیده است. به نظر می‌رسد شبکه سوم سیما خیلی به‌دنبال رقابت با رسانه‌های خارجی نیست چراکه زین‌العابدین می‌گوید: «قالب‌های برنامه‌سازی تلویزیونی در دنیا شباهت‌هایی به یکدیگر دارد، ولی این به معنای تقلید نیست.» در هر حال به نظر می‌رسد ساخت چنین برنامه‌ای از سوی صداوسیما را باید به فال نیک گرفت، چراکه قدمی در راه شناخت استعدادهای تازه‌ در عرصه موسیقی و صداست. این نکته‌ای است که بیژن بیرنگ، کارگردان و تهیه‌کننده تلویزیونی نیز به آن اشاره می‌کند. او در گفت‌وگو با «شرق» ضمن ابراز خرسندی از ساخت چنین برنامه‌ای گفت: «اگر چنین اتفاقی افتاده، اتفاق بسیار خوبی است. امیدوارم این اتفاق بیفتد و برنامه با کارشناسی خوب و درست برگزار شود و زمینه پیشرفت موسیقی را در ایران فراهم کند.»

به گفته تهیه‌کننده برنامه شام ایرانی «به نظر من اتفاق مهمی است که به‌جای آنکه خارجی‌ها این کار را بکنند و استعدادهای موسیقی ایرانی را کشف کنند؛ در داخل بتوانیم آنها را معرفی کنیم. من بسیار دوست دارم چنین برنامه‌ای را بسازم. من بسیار استقبال می‌کنم و از همین‌جا پیشنهاد همکاری برای حضور در چنین برنامه‌ای را می‌دهم.» حالا باید منتظر پاییز و آکادمی موسیقی شبکه سوم سیما ماند تا دید چه استعدادهایی از پشت درهای جام جم به موسیقی ایرانی معرفی‌ می‌شوند.


گفتوگو با مریم حیدرزاده درباره شعر، نقاشی و ممنوع الکاریاش......

گفت‌و‌گو با مریم حیدرزاده درباره شعر، نقاشی و ممنوع الکاری‌اشنیما افشارنادری
نیما افشارنادری
امیدوار به «تدبیر و امید»
گفت‌و‌گو با مریم حیدرزاده درباره شعر، نقاشی و ممنوع الکاری‌اش
او دربین تمام نقاشی‌هایش به نقاشی اشاره کرد که خیلی دوستش داشت. نقاشی که آسمان و دریا بود. آسمانی ابری و زیبا. این تابلو اولین نقاشی بود که مریم حیدرزاده در کلاس به شکل حرفه‌ای کشیده بود...

او دربین تمام نقاشی‌هایش به نقاشی اشاره کرد که خیلی دوستش داشت. نقاشی که آسمان و دریا بود. آسمانی ابری و زیبا. این تابلو اولین نقاشی بود که مریم حیدرزاده در کلاس به شکل حرفه‌ای کشیده بود چون دوست داشت نقاشی را از منبع شروع کند ؛ یعنی آسمان ، آسمانی ابری‌ که نشان از دل ابری مریم دارد...

پایگاه خبری تحلیلی جمهوریت، سمیرا جعفری - حسودیم شد، یا شاید به قول خودش حسرت خوردم وقتی دیدم اش. وقتی رنگ‌های زیبا را روی بوم سفید بی در و پیکر می‌بینم که چقدر زیبا بهاری و پاییز و زمستانی که در پیش داریم را  ترسیم کرده ، زیباتر از تصویری که دو چشم بینا می‌بیند ولی درک نمی‌کند، حسرت می خورم. مریم حیدرزاده را همه می‌شناسند، شاعر روشندلی که سالها پیش شعرهایش را همه زیر لب زمزمه می‌کردند و برخی خواننده‌ها اشعار او را به سبک ‌های مختلف خواندند و مردم شنیدند. 

حیدرزاده این روزها با اینکه در زمینه موسیقی نسبت به گذشته کم کار شده اما عرصه جدیدی از هنر را تجربه ‌کرده و حال و هوای ترانه‌هایش را در رنگ و بوم منعکس می کند. او نقاشی‌هایش در نمایشگاهی با عنوان « پس از آن همه حسرت» به نمایش گذاشت. البته دومین نمایشگاه او نیز با همین عنوان برگزار شد.او در نمایشگاهش سرحال و مهربان مثل همیشه در کنار تابلوهایش می‌ایستد و برای هر کدام از عشق و امید می‌گوید. امیدی که در سرتا سر گفت و گوی مریم حیدرزاده و «جمهوریت» نیز موج می زند. او دربین تمام نقاشی‌هایش به نقاشی اشاره کرد که خیلی دوستش داشت. نقاشی که آسمان و دریا بود. آسمانی ابری و زیبا. این تابلو اولین نقاشی بود که مریم حیدرزاده در کلاس به شکل حرفه‌ای کشیده بود چون دوست داشت نقاشی را از منبع شروع کند ؛ یعنی آسمان ، آسمانی ابری‌ که نشان از دل ابری مریم دارد...

نامه های عاشقانه برای مخاطب خاص

این روزها بیشتر درگیر کارهای کتاب و آلبومم هستم. یک کتاب نثر که شامل نامه های عاشقانه ای می شود و دو سالی است مشغول جمع آوری آنها هستم. نامه های خیلی عاشقانه ای که سبک شان متفاوت است. این نامه ها مخاطب خاصی دارند که مشخص است. برای ترجمه به چند زبان زنده دنیا که هم اکنون در آستانه ویراستاری است صحبت هایی انجام شده. احتمالا اسم آن «آسمان ستاره نداشت» خواهم گذاشت. احساس می کنم همه ما از عرصه نامه نویسی و آن حس نوستالژیکی که این کار دارد دور افتاده ایم و امیدوارم دوباره با این کتاب بتوانیم به آن حال و هوای قشنگ برگردیم تا حال و روزمان عوض شود. خوشبختانه کارها به خوبی پیش رفته و در حال حاضر مراحل ویرایش آن را انجام می دهیم. این کتاب حدود 500 صفحه است و فکر می کنم مورد استقبال دوستداران کتاب و کارهای من قرار بگیرد. علاوه بر کتاب آلبوم دکلمه ای را هم می خواهم به بازار بدهم که ترانه هایش را نوشتم و مشغول گلچین کردن آنها هستم تا برای گرفتن مجوز ارائه شان دهم. این آلبوم را خودم به تنهایی دکلمه خواهم کرد و خواننده ای در آن حضور نخواهد داشت. نقاشی هم که مثل گذشته جریان دارد و انجامش می دهم. ولی الان تمرکز اصلی ام روی کتاب و آلبوم است چون دوست ندارم از ادبیات فاصله بگیرم.

ماجرای ممنوع الکاری من

متاسفانه در این مدت به شدت مورد بی مهری وزارت ارشاد قرار گرفتم و علیرغم اینکه از آنها خواستم تا درباره شرایط کاری ام توضیحی بدهند هیچ کس حاضر نشد حتی مسالمت آمیز با من حرف بزند. من می خواستم اگر مشکلی هم وجود دارد حل شود اما متاسفانه همکاری نکردند. هیچ دلیل و بهانه ای برای ممنوع الکاری من وجود نداشت و از هیچ منبع رسمی هم این موضوع به من اطلاع داده نشده بود. من خودم هم هرچقدر تحقیق کردم هیچ نامه و نوشته ای این که کتبا درباره این موضوع باشد پیدا نکردم. دوستان همیشه این موضوع را به آینده موکول می کردند و در جواب سوال های من هم فقط می گفتند بعدا! خودشان هم به این موضوع اشاره ای نمی کردند که موردی وجود دارد. 

حقوق خواندم و از قانون سر در می آورم

رشته تحصیلی من در دانشگاه حقوق بوده و با مسائل حقوقی آشنا هستم. اگر قانونی وجود دارد باید برای همه یکسان به اجرا در بیاید در غیر این صورت موجب اعتراض می شود. من می گویم اگر در هر زمینه ای محدودیتی وجود دارد باید همه از آن پیروی کنند. اینکه افراد با شرایط یکسان را دسته بندی کنند نه تنها قانونی نیست بلکه صورت خوشی هم ندارد و سوءتفاهم برانگیز می شود. 

به دولت تدبیر و امید امیدوارم

به شرایط جدید خیلی امیدوار هستم و فکر می کنم باید به دولت تدبیر و امید واقعا امید داشت. ضمن اینکه با توجه به پرس و جوهایی که از دوستان داشتم گفتند برای فعالیت من اصلا موردی وجود ندارد. قبل از این موضوع هم هیچ دلیل قانع کننده و موجهی وجود نداشت که من بدانم مشکل از کجاست. البته خودم هنوز جویا نشده ام، ولی از دوستان اینطور شنیده ام.

این همه حسرت تمام نمی‌شود

تابلو‌های نمایشگاه دومم نسبت به سال گذشته چندان تغییر نکرده است. فضاها همان بود. در ضمن دو سال پیش برای اولین نمایشگاه اطلاع‌رسانی خیلی خوب نبود. به همین دلیل نام نمایشگاه را تغییر ندادم. چرا که روی همان کارهای قبلی مانور دادم. ابعادش را گسترده کرده وکارهای انتزاعی به آن اضافه کردم. البته باید بگویم، هرچه نمایشگاه تا آخر عمرم بگذارم اسمش را همین خواهم گذاشت. چون این اسم را خیلی دوست دارم و برایم یادآور خیلی چیزهاست. به این دلیل که من از بچگی حسرت این اتفاق را می‌کشیدم. نقاشی با آبرنگ. به همین دلیل فکر می‌کنم آن همه حسرت با چند تا نمایشگاه تمام نمی‌شود. تا وقتی حسرت‌ها تمام شود، همین اسم را می‌گذارم. در این نمایشگاه بیش از 50 اثرش که با تکنیک آبرنگ و به سبک های ناتورالیسم و اکسپرسیونیسم خلق شده اند و به روی دیوار رفتند. 

جای شعر در نقاشی

همان زندگی که درشعرهایم جریان دارد در نقاشی‌هایم هم است. حس و حال آدم‌ها در همه مخلوقاتش اثرگذار است. پس بی‌شک درتک تک و خط به خط نقاشی‌هایم شعرهایم هم وجود دارد. هنوز هم مانند گذشته شعر می‌گویم. بی‌شک از خواننده‌ها برای خواندن اشعارم استقبال می‌کنم. دوست دارم عاشقانه‌هایم شنیده شود. 

هنری بی‌واسطه

 من از بچگی عاشق آبرنگ بودم . خیلی دوست داشتم ولی متاسفانه  مدرسه و دانشگاه و نوشتن این اجازه را نداد که به شکل حرفه‌ای ادامه بدهم چون سرم خیلی شلوغ می‌شد. ولی خوشبختانه پس از سال‌ها توانستم به یکی از حسرت‌های دوران کودکی‌ام خاتمه بدهم. به نظر من نقاشی بی واسطه‌ترین هنر دنیا است چون هیچ نیازی به ترجمه ندارد و همه مردم دنیا از هر قوم و ملیتی وقتی به تصاویر نگاه می‌کنند متوجه می‌شوند که هوا ابری است یا آفتابی... . 

من یک آبانی‌ام 

سه سال پیش آبرنگ را به شکل حرفه‌ای زیر نظر استادم آقای امیر قاسمی‌زاده شروع کردم . برای اطرافیانم که مرا می‌شناختند این تصمیم بسیار طبیعی بود. ولی دیگران شگفت زده بودند و منتظر که ببینند قرار است چه کار کنم. هیچ کس هم حرف ناامید کننده‌ای نزد که اگر هم می‌زد فایده‌ای نداشت چون ندای درونم و چیزی که قلبم می‌گفت حقیقی‌ترین پیغام دنیا است. پس این کار را کردم . برای بار دوم هم که این نمایشگاه را برپا کردم کارهایم مورد استقبال قرار گرفت و واقعا از این استقبال خوشحالم. ناگفته نماند من متولد آبان هستم و اگر یک آبانی تصمیمش را برای انجام کاری بگیرد حتی اگر زمین هم به آسمان بیاید از تصمیمش برنمی‌گردد.

خسته نمی‌شوم

نقاشی از علاقه من نشات می‌گیرد. به نظر من هر آدمی به هر چه علاقه داشته باشد تمام عزمش را جزم می‌کند تا به بهترین شکل آن کار را انجام دهد. من هم آنقدر علاقمند بودم که برخی اوقات شبی 9- 8 نقاشی می‌کشیدم و باز هم خسته نمی شدم.

پائیز شفاف نیست

سه سال و نیم بیشتر نداشتم که آخرین عمل جراحی را روی چشمم انجام دادم. ولی بی‌تصور از رنگ‌ها نیستم ؛ البته نمی‌توانم بگویم مثلا از پائیز تصور شفافی دارم . ولی هیچ کدام از تصاویر خیلی برگرفته از تخیل نیست و کاملا رئال هستند . حال این‌که تا چه حد توانستم در این امر موفق باشم باید دیگران قضاوت کنند .

پائیز فصل عشقه

در آن مدتی که با استادم نقاشی می‌کشیدیم، سعی کردیم زمین را دور بزنیم و طبیعتش را نگاه کنیم و به تصویر بکشیم ولی بیشتر از همه پائیز را کار کردم. من عاشق پائیزم چون به نظر من پائیز فصل عشق است  به خاطر ترکیب رنگهایی که دارد – قرمز و نارنجی – گرم است به خاطر سفر برگها و به خاطر شروعش و.... اینبار هم مانند سال پیش نقاشی‌هایم ترکیبی از رنگ‌ها و فصل‌هاست. سعی کردم مناظر و طبیعت مورد علاقه‌ام را به تصویر بکشم. البته به دلیل علاقه زیادی که به نقاش هلندی (ونگوگ ) دارم،  درخلق نقاشی‌های دومین نمایشگاهم نیز از رنگ زرد و سبک ایشان الهام گرفتم.

شعر و نقاشی مکمل یکدیگرند

شعر و نقاشی دو مقوله جدا از هم است. ترانه جای خودش را دارد و نیازهای عاطفی انسان را جداگانه برطرف می‌کند و نقاشی پاسخ‌گوی قسمتی دیگر از نیازها است. این دو می‌توانند مکمل هم باشند ولی نمی‌توانند جای یکدیگر را بگیرند. الان هم آنقدر با نقاشی مانوس هستم که نمی‌توانم بگویم نقاشی را بیشتر دوست دارم یا شعر را .

یک نغمه غم‌انگیز

در نقاشی‌هایم همان حال و هوای شعرم به چشم می‌خورد .استادم همیشه می‌گوید:« تو این همه سال نقاشی‌هایت را نوشتی و حالا نوشته‌هایت را نقاشی می کنی.»  یعنی آن غصه در نقاشی‌هایم هم دیده می‌شود. یا به قول خسرو شکیبایی عزیز در سریال خانه سبز، نغمه غم‌انگیز ترانه‌هایم در نقاشی‌هایم موج می‌زند. این مساله به شکلی طبیعی جریان دارد مثل سکان کشتی که بعد از مدتی خودش راهی را که به موعود می‌رسد بلد است .

کسی که دوستش دارم

 بعد از برپایی نمایشگاه و استقبال بازدیدکنندگان به این فکر افتادم که پرتره را شروع کنم. شاید این کار به نظر خیلی‌ها عجیب و غریب باشد اما نظر استادم این است که کار سختی نیست و حتما از عهده‌اش برمی‌آیم. الان در شرف شروع کردن پرتره هستم. اولین پرتره‌ای را که خواهم ‌کشیدم چهره‌ی کسی است که دوستش دارم. ولی در بین چهره‌های معروف دوست دارم اولین پرتره‌ام چهره‌ی ونگوک باشد. 

یک دنیا گل رز

درباره‌ی استادم هر چیزی بگویم کم است .استاد من آقای امیر قاسمی زاده نقاش و مجسمه ساز که کارهای زیادی انجام داده‌اند و کتاب‌هایی در این زمینه دارند و تخصص اصلی ایشان پرتره است. ایشان خیلی با صبر و مهربانی فراوان و در عین حال با جدیت به من آموزش می‌دادند. آموزشی که به گفته خودشان بسیار متفاوت و تکرار نشدنی بود. خب قطعا این آموزش به خاطر شرایط من خیلی متفاوت بود ولی من سعی کردم شاگرد خوبی باشم و ایشان را عصبانی نکنم( می‌خندد ). چون حرف‌های ایشان را گوش می‌دادم و یا حتی اگر می‌گفت پنج بار تمرین کن من پنجاه بار تمرین می‌کردم که جلسه بعد کاملا از من راضی باشند. از همین‌جا از ایشان تشکر می‌کنم و یک دنیا گل رز تقدیمشان می‌کنم .

تبدیل آن همه حسرت به این همه حسرت

«پس از آن همه حسرت » اسم نمایشگاه ما بود. به نظرم کار خیلی بزرگی است که کسی آن همه حسرت را به این همه حسرت تبدیل کند و در حقیقت آن همه حسرت را به این همه لذت تبدیل کند و استادم این کار را برای من انجام داد و امیدوارم شاگرد خوبی برای ایشان باشم.

پیشگو لازم است

تا به حال به این فکر نکرده‌ام که اگر توانایی دیدن داشتم چه تاثیری در شعر و نقاشی‌ام می‌گذاشت. فکر می‌کنم یک پیشگو باید به این سوال پاسخ دهد( می‌خندد ). جدای از این مساله هیچ وقت به این مساله فکر نکرده‌ام که کاش می‌دیدم چون آنقدر فکرهای عاشقانه و زیبا در سر دارم که دیگر فرصتی برای فکر کردن به این مساله باقی نمی‌ماند .

آبرنگ معجزه است

نمی‌دانم این دو نمایشگاه برای من یک معجزه بود یا نه، ولی معتقدم آبرنگ یک معجزه است. همچنین آرزویم برای همه مردم این است که معجزه‌ای برایشان رخ دهد ، معجزه‌ای که از آن قطع امید کردند و فکرش را نمی‌کنند. معجزه‌ای که من هم منتظرش هستم.

چشمانی پر از اشک

خوشبختانه استقبال از هر دو نمایشگاه خیلی خوب بود. بازدید کنندگان زیادی به نمایشگاه آمدند و شگفت زده از جلوی تابلوها می‌گذشتند و همین شگفتی چشمانشان را پر اشک می‌کرد و گفته‌های تحسین برانگیزشان من  را برای ادامه راهم مصمم‌تر می‌کرد. امیدورام بتوانم در ادامه این راه نیز موفق باشم.


راهنمای چرت زدن در بعد از ظهر..........

راهنمای چرت زدن در بعد از ظهرسینا شجاعی
سینا شجاعی
قیلوله علمی
راهنمای چرت زدن در بعد از ظهر
یک چرت کوتاه مثل خاموش روشن کردن کامپیوتر مغز برای سبک شدن و دوباره کار کردن آن است و اما قیقوله به به اندازه بر اساس علم هم یک هنر محسوب می‌شود که راه و چاهی دارد.

روزنامه وال استریت ژورنال پیشنهادهایی برای یک قیلوله‌ی به اندازه در اختیار ما گذاشته است که زمان و حد چرت زدن را به ما پیشنهاد می‌کند. 

کارشناسان خواب در این مقاله از 10 تا 20 دقیقه را برای نیرو گرفتن دوباره مناسب می‌دانند. اما همه این بسته این است که از چرت زدن چه توقعی داشته باشید. 

کارشناسان خواب برای افزایش سرعت هوشیاری همین 10 تا 20 دقیقه را توصیه می‌کنند که می‌تواند مغز ما را دوباره استارت بزند. 

برای پردازش حافظه و حواس جمعی بیشتر یک چرت 60 دقیقه‌ای مناسب است که اختلال در روند یه یادآوردن حقایق، اشخاص و مکان‌ها را به پایین ترین حد ممکن خود می‌رساند. 

در نهایت برای رسیدن به چرخه خواب کامل که خلاقیت و حافظه عاطفی را بازیابی کند و چرت کاملی محسوب شود نیازمند یک چرت طولانی در 90 دقیقه است. 

و اما:

یک پیشنهاد شگفت‌انگیز اما می‌تواند این باشد که در حین خواب کمی به پهلوی راست متمایل شوید. این کار باعث می‌شود از رفتن به خواب عمیق جلوگیری کند و آ نرا در حد یک چرت بعدازظهر نگاه دارد. 


کیف مریپاپینز یا کمد آقای ووپی؟

دو انتخاب در دسترس
کیف مری‌پاپینز یا کمد آقای ووپی؟
هر کدام را که بخواهیم، امروز در دسترس ما هستند.

در زبان انگلیسی به کیفی که در آن چیزهای عجیب و غریب یافت شود کیف مری‌پاپینز گفته می‌شود. 

تاریخ کیف مری‌پاپینز به دهه‌ها قبل برمی‌گردد که این خدمتکار برای نگهداری بچه‌ها وارد خانه شد و رمز و راز او ماجرای جذابی را روایت کرده است که تا اکنون بار‌ها و بار‌ها دیده شده است. 

 

این فیلم موزیکال محصول سال 1343 است که به کارگردانی روبرت استیونسون و تهیه‌کنندگی والت دیسنی ساخته شد و در آن جولی‌اندروز جایزه اسکار را برای بازی در نقش اصلی به خانه برد.

 

 

او که جزو یکصد شخصیت بر‌تر تاریخ سینما به انتخاب مجله پرمیر است، کیف خود را هم معروف و مشهور کرد. 

 

این کیف، چیزی است که هیجان بچه‌ها را به اوج می‌رساند چراکه هر چیزی ممکن است از توی آن بیرون آورده شود. 

 

گاهی اوقات به نظر می‌اد که اون بالاست، اما رنگ و شکلش بستگی به چیزایی داره که می‌پوشیم یا حس می‌کنیم. هر چیزی که نیاز داشته باشیم می‌تونه از این کیف بیرون کشیده بشه. مثل یه ماهیتابه یا هر چیز دیگه برای خودم، شیرینی‌ها برای دوستان، یک میز قهوه‌خوری یا یه بالش که بزنم توی سر یکی دیگه یا یه دسته گل ساده. 

 

اما برای من که ترجیح می‌دهم در خارج از خانه کیف دست نگیرم، یک پیشنهاد دیگر هم وجود دارد که آن هم کارتونی است: کمد آقای ووپی! 

 

 

تنسی تاکسیدو یک انیمیشن محبوب آموزشی سرگرمی بود که در‌‌ همان سال‌های تولید مری‌پاپینز از شبکه سی‌بی‌اس پخش شد و بخشی دیگر از خاطرات و نوستالژی کودکی ما را به خود مشغول کرده است. شخصیت اصلی این داستان یک پنگوئن به نام تنسی تاکسیدو بود و یک گراز دریای به نام چاملی. آن‌ها در باغ وحش مگاپولیس زندگی می‌کردند. 

 

تنسی و چاملی زمانی که از حل مشکلاتشان درمانده می‌شوند نزد دوستشان پروفسور «فاینیس جی. ووپی» می‌روند، «مردی که همه? پاسخ‌ها را می‌داند». آقای ووپی دانش زیادی درمورد همه چیز دارد: از قوانین فیزیک درباره? بالون‌هایی که با هوای گرم پرواز می‌کنند گرفته تا اینکه چگونه شخصی می‌تواند یک موزیسین معروف بشود. توضیحات او برای تنسی و چاملی همیشه با ترسیم آن‌ها روی یک تخته سیاه مخصوص همراه است. تخته سیاه آقای ووپی که «تخته سیاه 3 بعدی» نام دارد داخل یک کمد پر از وسایل مختلف قرار دارد و هر مرتبه که او می‌خواهد تخته سیاهش را از کمد در بیاورد کوهی از وسایل درون کمد داخل اتاق می‌ریزد. هر وقت که پروفسور ووپی راه حل مشکلات را برای تنسی و چاملی شرح می‌دهد، تنسی با گفتن جمله? «آقای ووپی تو بهترینی!» از او تشکر می‌کند. 

 

امروز به نظر می‌رسد روز به روز با تکنولوژی چاپ سه بعدی، به آرزوی داشتن کیف دستی مری‌پاپینز می‌رسیم و هم با وجود گوگل و ویکی‌پدیا هر کداممان یک آقای ووپی و کمد هیجان انگیز او داریم.


یک روز با همایون شجریان...........

یک روز با همایون شجریانخبرگزاری ایسنا
خبرگزاری ایسنا
گزارش
یک روز با همایون شجریان
ویلن‌ها از میزان 33 شروع کنند. حواس‌تان هم به حرکت دست من باشد. زودتر از حرکت دست من شروع نکنید....

اینجا سالن رودکی برج میلاد است. درست دو طبقه پایین‌تر از سالن‌ همایش‌ها. نوازندگان ارکستر مجلسی تهران کنار هم نشسته و قطعات کنسرت «هوای گریه» را تمرین می‌کنند.

 

بردیا کیارس هم مقابل اعضای ارکستر روی صندلی نشسته است و نت‌هایش را بادقت مرور می‌کند و برای ما که عادت کرده‌ایم، او را با کت و شلوار «تاکسی‌دو» ببینیم، شلوار جین و پیراهن سفید مردانه شخصیت متفاوتی به او بخشیده است. برای کسانی که بردیا کیارس را می‌شناسند و برای ما خبرنگاران که با او مصاحبه داشته‌ایم، روشن است که او تندخو نیست، اتفاقا احساسات بسیار رقیقی دارد اما در تمرینات ارکستر کوچک‌ترین مشکلی را بر نمی‌تابد و یا از زیر عینکش چنان جدی به نوازنده‌ای که کارش را اشتباه انجام داده‌ است، نگاه می‌کند که نوازنده تا ته قضیه را می‌خواند و کارش را اصلاح می‌کند.

البته من یک بار با بردیا کیارس زمانی که رهبر ارکستر موسیقی ملی بوده است، مصاحبه داشته‌ام و یادم می‌آید که به من گفت، چقدر عاشق ارکستر و نوازنده‌هاست. می‌گفت: از همه نوازندگان ارکستر قدردانی می‌کنم که گاهی تندخویی‌های مرا تحمل می‌کنند. همه این‌ها به خاطر این است که دوست‌شان دارم.

همایون شجریان هم کنار کیارس و رو به روی ارکستر نشسته است و در کنار نوازندگان گروه آواز می‌خواند. شجریان هم از آن هنرمندانی است که به کسی کاری ندارد. به غیر از چند مشورت کوچک با کیارس در مورد کار، خیلی با سایر اعضای گروه گرم نمی‌گیرد. فقط به صورت جدی تمرین می‌کند.

یکی از خبرنگارانی که آنجا بود، می‌گفت شجریان متکبر است و خودش را می‌گیرد اما راستش این گونه نیست؛ او فقط در کارش جدی است.

همه سر تمرین حاضر هستند؛ پدرام فریوسفی، علی جعفری پویان، تینا جامه‌گرمی، همایون نصیری و...سخت تمرین می‌کنند و اگر ابهامی باشد کنار کیارس قرار می‌گیرند و مشورت کوچکی انجام می‌دهند. می‌نوازند و می‌نوازند...شجریان «بلندبالا» را می‌خواند و کیارس معتقد است، اگر میزان 80 این قطعه «فورته» نواخته شود، بهتر است.

ساعت 11:45 دقیقه قسمت اول تمرین به پایان می‌رسد و اعضای ارکستر درباره اینکه روز کنسرت چه بپوشند؟ با یکدیگر مشورت می‌کنند.

فریوسفی به عنوان کنسرت‌مایستر ساعت 12 ارکستر را آماده می‌کند و کیارس می‌گوید: «هوای گریه» را تمرین کنیم.

آرشه‌ها دوباره بالا و پایین می روند و شجریان می‌خواند:

نه بسته‌ام به کس دل... نه بسته کس به من دل... چو تخته پاره بر موج... رها رها رها من.... ز من هر آن که او دور... چو دل به سینه نزدیک... به من هر آن که نزدیک...از او جدا جدا من....

اعضای ارکستر تا ساعت 13:30 تمرین می‌کنند و محمدحسین توتونچیان(تهیه کننده کنسرت) هم حساسیت‌های خودش را دارد. با دقت میان نوازندگان قدم می‌زند و کار را زیر نظر می‌گیرد.

بعد از تمرین شجریان تقریبا زودتر از بقیه سالن را ترک می‌کند و کیارس تاکید دارد که تمرین‌های بعدی تا ساعت 14 ادامه خواهند داشت.

به گزارش ایسنا، کنسرت «هوای گریه» از 21 تا 23 و 28 شهریورماه در برج میلاد برگزار می‌شود. گزارش: سهیلا صدیقی، خبرنگار ایسنا


 


پنج نصیحت خیلی بد برای شروع یک کاسبی کوچک....

پنج نصیحت خیلی بد برای شروع یک کاسبی کوچکسارا ستوده‌نژاد
سارا ستوده‌نژاد
کسب و کار
پنج نصیحت خیلی بد برای شروع یک کاسبی کوچک
در این گزارش پنج توصیه را می خوانیم که با این که برای شروع کسب و کار جدید خوب نیستند، توسط افراد زیادی گوشزد می‌شوند.

وقتی شما در حال شروع یک کار جدید هستید، فرادی زیادی هستند که می‌خواهند شما را راهنمایی کنند. حتی کسانی که به ندرت می‌شناسید آماده هستند تا در مورد تولید، بازار کار و رونق کسب و کارتان نصیحتتان کنند. عمل کردن به همه این نصیحتها نتیجه مطلوبی نخواهد داشت و چه بسا بهتر باشد به بسیاری از این نصایح توجهی نکنیم.

1. افرادی را استخدام کن که میشناسی!

افراد زیادی به شما توصیه می کنند که کسانی را استخدام کنید که می‌شناسید، دوستان، هم‌دانشگاهی‌ها، یا همکاران سابقتان کسانی هستند که می‌شناسید و به آنها اطمینان دارید. اما در واقع بهترین گزینه برای استخدام به مناسبترین فرد برای موقعیت مورد نظر شما بستگی دارد، به بیان دیگر، به جای تمرکز روی شخصیت کارمندانتان، به مهارت و توانایی‌هایشان توجه کنید.

2. جایی برای تو در بازار این کار نیست.

برای شروع هر کاری باید شجاعت رقابت با شرکتهای متعدد همکار و نامهای بزرگ در زمینه کاری مورد نیاز را داشته باشید. کلید موفقیت در تجارت، یافتن فضای خالی در زمینه مورد نظر نیست، بلکه چگونه تعریف کردن و قرار دادن آن در جای مناسب خود است. استارباکس اولین شرکت فروش قهوه نبود اما با ایجاد تحول در کافی‌شاپها، به سرعت تبدیل به یکی از بزرگترین نامهای صنعت قهوه شد.

بیشتر از تلاش برای ثبت یک ایده جدید، روی اهداف خودتان تمرکز تا خلاءهای کارتان را ببینید و بهترین روش برای پر کردن آنها را پیدا کنید.

3. باید از بقیه ارزانتر باشید.

ساده‌ترین راه برای رقابت با شرکتهای بزرگ و شناخته شده، ارزانتر کردن محصولاتتان است. با پایین آوردن قیمت، فروش خوبی خواهید داشت، مشتریهایتان راضی هستند، سفارشهای جدیدی دریافت می‌کنید و با این همه به سرعت سرمایه‌تان را از دست می‌دهید. بهتر است به جای انجام این کار کیفیت محصولاتتان را بالا ببرید تا در دراز مدت مشتریهای بیشتری داشته باشید. 

4. تبلیغات کارتان را از طریق شبکه‌های اجتماعی انجام دهید.

با این که عضویت در شبکه‌های اجتماعی رایگان است و بسیاری از ما عضو این شبکه‌ها هستیم اما برای تبلیغ یک محصول استفاده از این رسانه‌ها روش مطلوبی نیست. تبلیغ از طریق شبکه‌های اجتماعی وقت زیادی از شما می‌گیرد و هرگز نتیجه حاصل از آن قابل مقایسه با یک تیم تبلیغاتی خوب نیست. فراموش نکنید که هزینه‌ای که بابت تبلیغات می‌پردازید در میزان سوددهی شما تاثیرگذار است.

5. پول، پول می‌آورد.

گاهی تفکر خلاقانه و راهکاری های مناسب کاری بیشتر از سرمایه هنگفت اولیه سود دهی دارند. باید تفاوت پول خرج کردن و مدیریت کسب و کار را بدانیم. سرمایه اولیه، رشد کار را تسریع می‌بخشد اما تضمینی برای بقای آن نیست.

و در آخر فراموش نکنید که مردم همیشه شما را نصیحت می‌کنند اما بازیگر اصلی زندگیتان خودتان هستید. با دقت و حوصله به نظرات دیگران گوش بدهید و بر اساس منطق و تجربه خودتان تصمیم‌گیری کنید. تصمیم نهایی همیشه با خودتان است، حق استفاده کردن یا نکردن از نصایح دیگران را با توجه به شرایط و تواناییهای خودتان داشته باشید.


مفتی مصر: شیعیان از سنیها پیشرفتهترند/ تبعیت سنیها از فقه شیعه ج

شیخ علی جمعه مفتی مصر در گفت وگو با شبکه خبری العربیه، از فتوای حرمت اهانت شیعیان به رموز اهل سنت استقبال کرد.

  "گروه سیاسی صراط" ـ شیخ علی جمعه مفتی مصر در گفت وگوی روز گذشته خود با شبکه خبری تلویزیونی العربیه، از فتوای رهبر معظم انقلاب در خصوص حرمت اهانت شیعیان به رموز و بزرگان اهل سنت استقبال کرد.

به گزارش گروه سیاسی صراط، مفتی مصر با استقبال از فراخوان روحانیون شیعه عراق که خواستار منع اهانت همتایان خود به صحابه پیامبر در منبرها و سخنرانی هایشان شده اند، ادامه داد: وظیفه همه روحانیون اهل سنت، همکاری نزدیک با شیعیان در سراسر جهان اسلام است.

وی با تأکید بر نبود اختلاف فاحش میان شیعه و سنی، تصریح کرد: شیعیان از نظر فقهی از اهل سنت پیشرفته ترند و این مسأله را می توان در فتاوای مراجع و بزرگان شیعه مشاهده کرد.

جمعه با اشاره به اینکه تا به حال در هیچ یک از کتاب های اصلی و مهم شیعیان، اهانتی به خلفای راشدین و همسران پیامبر اکرم (ص) مشاهده نکرده، خاطرنشان کرد: فتوای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران، یکی از بزگ ترین خدمات ایشان به اسلام و مسلمانان است که به وحدت مسلمین کمک بزرگی کرد.

مفتی اعظم مصر همچنین به دیدارهای خود با روحانیون و بزرگان شیعه در نشست ها و همایش های بزرگ جهان اسلام اشاره و تصریح کرد: در این دیدارها، روحانیون شیعه به من می گفتند اهانت به خلفای راشدین و همسران رسول گرامی اسلام (ص) کار شیعیان نیست؛ بلکه کار دشمنان اتحاد شیعیان و اهل سنت است که می خواهند از این طریق در جهان اسلام تفرقه ایجاد کنند.

شیخ جمعه در بخش دیگری از سخنان خود گفته است از نظر من نیز تبعیت اهل سنت از فتاوا و فقه شیعیان جایز است و این حکم را شیخ شلتوت رهبر بزرگ مسلمانان مصر و رئیس جامع الازهر هم صادر کرده بود؛ چرا که از نگاه ما، فرقی میان شیعه و سنی نیست.


یک هفته به روایت تصویر.........

سارا ستوده‌نژاد
سارا ستوده‌نژاد
خبر
یک هفته به روایت تصویر
عکس‌های این مجموعه راوی مهمترین خبرهای سرتاسر دنیا هستند در هفته‌ای که گذشت.

?


بارش شدید باران و تگرگ در لاهور پاکستان باعث سیل و قطع شدن راههای ارتباطی این شهر شد.

 

زنان و کودکان پناهنده اهل سوریه در بیروت، پایتخت لبنان.

 

فستیوال موسیقی راک در ریو، پایتخت برزیل.

 

آتشفشان سنابونگ در اندونزی بعد از چهارصد سال آرامش در هفته گذشته سه بار فوران داشت.

 

جشن رقص با بالون در بلغارستان.

 

بازدید نخست وزیر ژاپن از نیروگاه اتمی فوکوشیما.

 

هفته مد لندن.

برنامه های کمیته فیلترینگ برای فیس بوک........

برنامه های کمیته فیلترینگ برای فیس بوکخبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر
رفع فیلتر نزدیک است؟
برنامه های کمیته فیلترینگ برای فیس بوک
عضو کارگروه تعیین مصادیق فیلترینگ و جرایم رایانه ای از بررسی رفع فیلتر شبکه اجتماعی فیس بوک طبق شرایط و ضوابط خبر داد.

عضو کارگروه تعیین مصادیق فیلترینگ و جرایم رایانه ای از بررسی رفع فیلتر شبکه اجتماعی فیس بوک طبق شرایط و ضوابط خبر داد و گفت: این موضوع در دراز مدت و با تفکیک محتواهای مجرمانه از محتوای مفید این شبکه اجتماعی توسط نرم افزار فیلترینگ هوشمند امکان پذیر است.

 

دکتر محمدرضا آقامیری در گفتگو با خبرنگار مهر، با تاکید براینکه شبکه اجتماعی فیس بوک براساس ضوابط و مقررات کشور ما فعالیت نکرده و در بسیاری موارد از خطوط قرمز ما عبور می‌کند، اظهار داشت: این شبکه اجتماعی در انتشار محتوا مواردی مرتکب می‌شود که به لحاظ قانونی جرم محسوب می‌شود.

رفع فیلتر مشروط فیس بوک

وی با بیان اینکه شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک پایبندی به قوانین کشور ما ندارند، ادامه داد: این درحالی است که برخی سایتهای خارجی ملتزم به رعایت قوانین ایران شده اند و براین اساس فعالیتشان به نحوی است که محتوای مجرمانه را اشاعه نمی دهند براین اساس چنانچه فیس بوک نیز در همین خط مشی حرکت کند و بر رعایت قوانین ایران التزام داشته باشد می توان به رفع فیلتر آن اقدام کرد.

عضو کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه با اشاره به عضویت بیش از یک میلیارد نفر از مردم جهان در شبکه اجتماعی فیس بوک خاطرنشان کرد: جدای از فعالیت مجرمانه برخی از کاربران که اعتقاد و پایبندی به قوانین نظام ندارند، فیس بوک مجالی را فراهم کرده که می توان با استفاده از آن در جهت ترویج دین، بیداری اسلامی و اشاعه فرهنگ ایرانی اسلامی قدم های مثبتی برداشت.

طراحی فیلترینگ هوشمند برای تفکیک محتوای مجرمانه از مفید

آقامیری با تاکید براینکه کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه براساس وظایف قانونی و تعهدی که بر عهده دارد باید از انتشار و فعالیت این شبکه اجتماعی در ایران جلوگیری کند، تصریح کرد: باید جلوی درج مسائل مستهجن و محتوای خلاف قوانین سیاسی، امنیتی و اجتماعی کشور گرفته شود و براین اساس با محدودیت دسترسی به این سایت جلوی انتشار محتوای مفید هم گرفته می‌شود اما در حال حاضر راهکار دیگری وجود ندارد.

وی به مهر گفت: باید با طراحی نرم افزار و ایجاد سیستم فیلترینگ هوشمند بتوانیم هم از محتوای مجرمانه فیس بوک صرفنظر کرده و آن را محدود کنیم و هم از محتوای مفید آن استفاده کرده و آن را در اختیار کاربران قرار دهیم.

عضو کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه تفکیک محتوای مفید از محتوای مجرمانه فیس بوک و رفع فیلتر آن را براساس این شرایط، بهترین حالت ممکن عنوان کرد تا ممانعتی از دسترسی بخش مفید آن صورت نگیرد و ادامه داد: تا وقتی این امکان از لحاظ فنی به وجود نیاید از دسترسی به این شبکه اجتماعی ممانعت به عمل می آید.

وی با اشاره به نرم افزارهای تولید شده از سوی تبیان و سازمان تبلیغات اسلامی برای محدود کردن تصاویر و متن غیر مجاز در صفحات وب بدون فیلتر کلی سایت، تاکید کرد: تفکیک محتوا در فیس بوک بدون مسدود کردن کل سایت در دراز مدت امکان پذیر است تا بتوان از سیستم فیلترینگ هوشمند برای جلوگیری از نشر و فعالیت محتوای مجرمانه اطمینان کامل حاصل کرد و اشتباهات در آن به حداقل برسد.

به ازای هر کاربر 150 دلار به ارزش فیس بوک اضافه می‌شود

آقامیری با بیان اینکه گردانندگان فیس بوک نیز می توانند در جهت احترام به قوانین کشورها، بستری ایجاد کنند تا اعضا با التزام به قوانین و پایبندی به برخی موضوعات در آن فعالیت کنند خاطرنشان کرد: بحث اقتصادی در فیس بوک باعث شده مدیران این شبکه آنچنان که باید به قوانین التزام نداشته باشند چرا که به ازای هر کاربر 150 تا 200 دلار به ارزش فیس بوک اضافه می‌شود و با وجود یک میلیارد نفر عضو این شبکه، فیس بوک 150 میلیارد دلار ارزش اقتصادی دارد.

شناسایی ایجاد کنندگان صفحات منتسب به مقامات نظام

وی ایجاد صفحات منتسب به برخی از مقامات ارشد نظام در فیس بوک را مصداق شکستن حریم خصوصی در فضای مجازی برشمرد و به مهر گفت: ایجاد این صفحات چنانچه از سوی افراد و کاربرانی باشد که در ایران زندگی می‌کنند قابل تشخیص و پیگیری خواهد بود و مراجع ذیصلاح می توانند نسبت به برخورد با این عوامل اقدام کنند؛ باید توجه داشت که حتی IP آدرسهایی که از طریق VPN وارد فیس بوک می شوند نیز قابل شناسایی و پیگیری است.

به گزارش مهر،  چندی است که عضویت کابینه دولت تدبیر و امید در شبکه های اجتماعی فیلتر شده همچون فیس بوک به بحثی رسانه ای تبدیل شده و این در حالی است که پیش از این دبیر شورایعالی فضای مجازی با توجه به عضویت دولتمردان در این شبکه، عضویت در فیس بوک را غیرقانونی ندانسته اما دور زدن سیستم فیلترینگ برای دسترسی به فیس بوک را جرم انگاشته است.

روز گذشته دادستان کل کشور نیز در نشست خود با خبرنگاران اعلام کرده که اگر جرایم و مصادیق مجرمانه ای که در فیس بوک بوده رفع شده باشد می توان آن را رفع فیلتر کرد.

در همین حال و در پی ایجاد صفحه‌ای به نام دکتر محمود واعظی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در فیس بوک، روابط عمومی این وزارتخانه با صدور اطلاعیه‌ای ایجاد این صفحه را غیر واقعی خواند.

 


من مبتلا به “اچ ای وی” هستم، ازم نترس لطفا!!

من مبتلا به “اچ ای وی” هستم، ازم نترس لطفا!!سعیده مویدی‌نیا
سعیده مویدی‌نیا
یادداشتی از سعیده مویدی‌نیا
من مبتلا به “اچ ای وی” هستم، ازم نترس لطفا!!
در مورد اچ ای وی چرا از افراد مبتلا دوری می کنیم و می ترسیم؟

“خیلی دندونم درد می کرد اما وقتی به دندانپزشک گفتم که مبتلا به اچ ای وی هستم گفت که نمی تونه دندونم رو بکشه و کاری برام بکنه، درد کشیدم ...”. ( بخشی ازصحبت های یک فرد مبتلا به اچ ای وی)

طرد شدن و برخوردهای نامناسب به دلیل ” اچ ای وی  مثبت بودن ” از نکات مشترکی هستند که اگر پای دردو دل های افراد مبتلا بنشینید، زیاد برایتان تکرار می شوند. تغییر رفتار افرادی که قبل از گرفتن نتیجه ی مثبت در آزمایش اچ ای وی، دوستشان داشته اند و رفتارهای قضاوت گرانه ی همکار، دوست و آشنا هم از جمله آزارهایی هستند که این افراد هر روز با آن روبه رو می شوند.

“وقتی خونشون می رفتم تو لیوان یک بار مصرف برام چایی می آوردند و توی دستمال کاغذی برام قند می ریختند. در صورتی که من از طریق پسر خودشون مبتلا شده بودم...” ( بخشی ازصحبت های یک فرد مبتلا به اچ ای وی)

ممکن است درد و ناراحتی چنین برخوردهایی البته در ابعادی بسیار کوچک تر را در زمان  ابتلا به سرماخوردگی تجربه کرده باشید. در این زمان، حتی نزدیک ترین افراد به شما نیزاز ترس ابتلا به سرماخوردگی به صورت متفاوتی با شما رفتار می کنند و ممکن است از نزدیک شدن و یا دست زدن به شما امتناع  کنند . این نوع از تغییر رفتار می تواند شما را حتی برای مدت کوتاهی رنجانده باشد. شاید بعد از آن فکر کرده باشید که ترسشان منطقی است چون ویروس سرماخوردگیتان از طریق عطسه و سرفه  به راحتی  می توانسته آن ها را نیز بیمار و خانه نشین کند. پس مقداری دوری کردن از شما برای زمان کوتاهی، درخواست غیر منطقی ای  از جانب آن ها نیست.

اما  در مورد اچ ای وی چرا از افراد مبتلا دوری می کنیم و می ترسیم؟  ترس از ابتلا به ویروسی که از طریق تماس مستقیم با خون و یا ترشحات جنسی حاوی میزان زیادی از این ویروس، می تواند وارد  بدن ما شود، چه میزان  قابل قبول است؟ بعنوان دوست و یا همکار و یا حتی پدر و مادر  چقدر ممکن است با خون فرد مبتلا و یا ترشحات جنسی او در تماس باشیم تا دلیلی شود برای خودداری کردن از مراوده  با این افراد.

شاید دلیل اش ترس نباشد و ممکن است قضاوت در مورد صلاحیت اخلاقی اوست که سبب تمایل ما به دوری کردن می شود.  بهتر است بدانیم تمام افراد مبتلا از طریق جنسی به این بیماری مبتلا نشده اند و یا حتی اگر از طریق رابطه ی جنسی هم مبتلا شده باشند همه ی آن ها به دلیل رابطه های خارج چارچوب ازدواج و تعهد نداشتن مبتلا نشده اند. بسیاری از زنان از طریق همسران خود که مصرف کننده ی مواد مخدر بوده اند مبتلا شده اند و یا کودکانی هستند که از مادر شان این ویروس را دریافت کرده اند . نکته اساسی آن است که آگاه شدن از ابتلای فردی به اچ ای وی، به ما این امکان و اجازه را نمی دهد تا قاضی شویم و آن ها را محکوم به انزوا کنیم .

اگر ندانستن واقعیت ها در مورد زندگی این افراد و یا راه های ممکن انتقال این ویروس، دلایلی برای توجیه ترس های ما باشد، پس چگونه حتی افرادی که بر تمامی این موضوعات واقفند با تردید دست فردی مثبت را در دست می گیرند تا کمی به او دلداری دهند؟ این از آن قسم سوالاتی است که جواب آن نشان دهنده ی داشتن دانشی است که سبب تغییر نگرش در مورد موضوع نشده است.  پزشکی گریزان از دست زدن به حتی پوست شکم یک فرد اچ ای وی مثبت که با درد شکم  به بخش اورژانس مراجعه کرده است، ثابت کننده ی همین مطلب است.

اگر بدانیم چه میزان از رفتارهای ما بعنوان افرادی (احتمالا) بدون این ویروس، بر امید به زندگی، علاقه به ادامه ی درمان و کیفیت زندگی افراد اچ ای وی مثبت تاثیر دارد دیگر با نگاه های پر تردید به آن ها نمی نگریم و آزارشان نمی دهیم. شاید با دور نکردنشان از خودمان، بتوانیم آن ها را از جامعه ی کوچکی که برای خود ساخته اند بیرون بیاوریم و از انزوای بیشترشان ممانعت کنیم.