سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

درمان همیشگی سرطان توسط یک ایرانی...

درمان ‌همیشگی‌ سرطان توسط یک ایرانی
با استفاده از تکنیک های سلولی ملکولی می توان با بررسی ژن های موثر در بروز سرطان، علاوه بر تشخیص زودهنگام بیماری در مراحل فوق العاده ابتدایی و درمان موثر آن، خطر ابتلا به بیماری را نیز در افراد مختلف مشخص کرد و


 دکتر کریم نیرنیا، رئیس ایرانی انستیتو پزشکی ملکولی و سلول درمانی دوسلدورف آلمان که به‌واسطه موفقیت‌های پیشگامانه‌ سال‌های اخیرش (از جمله تولید اسپرم نابالغ از سلول‌های بنیادی مغز استخوان زنان و مردان برای نخستین بار در جهان و چشم‌اندازهای جنجالی آن در تولید کپی مردانه از زن‌ها) به چهره‌ای شناخته شده در مرزهای دانش پزشکی و سلول درمانی تبدیل شده بود با شنیدن درددل‌های یک بیمار مبتلا به سرطان که از رنج و دشواری‌های فراوان مبتلایان ‌ این بیماری سخن می?گفت، عمده تحقیقات خود را به درمان سرطان معطوف کرد و از دانسته‌‌های علمی خود در زمینه باروری و سلول‌های جنسی در شناسایی و درمان سرطان بهره برد‌.‌

وی که چند سالی در دانشگاه نیوکاسل به عنوان مسئول دپارتمان بیولوژی سلول های بنیادی فعالیت داشته در حال حاضر مدیریت انستیتو پزشکی سلولی فرد محور در کمبریج و انستیتو پزشکی ملکولی و سلول درمانی در دوسلدورف آلمان را عهده دار است.

وی می?گوید: زمینه تحقیقاتی تازه ای که از اکتبر سال گذشته بر آن متمرکز شده ایم، پزشکی شخصی سازی شده است که اساس آن بر تفاوت و منحصر به فرد بودن شرایط سلولی ملکولی بیماری ها بخصوص سرطان در بیماران مختلف است، بنابراین برای درمان هر یک از مبتلایان این بیماری، روش درمانی متفاوتی پیشنهاد می کند. در این زمینه تستی با عنوان Onco assay ارائه شده که روشی پیشرفته برای بررسی سرطان در سطح ملکولی است.

نیرنیا با بیان این که بیماری هایی مثل سرطان پستان حتی از سال ها قبل از بروز نشانه های بالینی با معاینه، تست های معمول و تاثیرات ملکولی خاص به کمک تکنیک های پیشرفته ملکولی قابل تشخیص است، اظهار کرد: با استفاده از تکنیک های سلولی ملکولی می توان با بررسی ژن های موثر در بروز سرطان، علاوه بر تشخیص زودهنگام بیماری در مراحل فوق العاده ابتدایی و درمان موثر آن، خطر ابتلا به بیماری را نیز در افراد مختلف مشخص کرد و همچنین روند درمان بیماری و اثربخشی هر یک از داروها و روش هایی مثل شیمی درمانی یا هورمون درمانی را در افراد پیش بینی و پایش کرد. حتی این روش ها تخمین خطر و زمان بازگشت بیماری در افراد بهبودیافته را نیز میسر می کنند.

وی خاطرنشان کرد: بررسی ای که به تازگی در بیش از 2000 زن مبتلا به سرطان پستان در اروپا انجام شده نشان داده، سرطان پستان که به طور معمول یک بیماری تلقی می شود در افراد مختلف بسیار متفاوت است و همچنین منشأ بسیاری از سرطان ها به سلول های بنیادی سرطان برمی گردد؛ لذا اگر بتوانیم در روند درمان، سلول های بنیادی سرطان را هدف بگیریم می توانیم سرطان را به شکلی ریشه ای و موثر درمان کنیم. نیرنیا خاطرنشان کرد: در سلول درمانی سرطان به سیستم ایمنی بدن توجه خاص شده بدین صورت که تلاش می شود با تکنیک های مختلف، سلول های سرطانی را برای سیستم دفاعی بدن قابل مشاهده کرد.

در واقع سلول های سرطانی با استفاده از مکانیسمی خاص، خود را از سیستم ایمنی بدن که نسبت به هر پروتئین تازه واکنش نشان می دهد مخفی می کند که با شناخت سازوکار این پدیده می توان سلول های سیستم ایمنی را به نحوی آموزش داد که سلول های سرطانی بخصوص سلول های بنیادی سرطان را شناسایی کنند. این روش که در آن از سلول های خود بیمار برای درمان استفاده می شود از رویکردهای سلول درمانی شخصی سازی شده است.

نیرنیا با بیان این که امروز بحث سلول های بنیادی به نحوی فزاینده در حوزه تشخیص و درمان سرطان مورد توجه قرار دارد، تصریح کرد: در روش های موجود درمان سرطان صرفا توده سلول های سرطانی برداشته می شود و به هیچ وجه تضمینی نیست که سلول های بنیادی سرطان کاملا حذف شده باشند. این مساله باعث شده براساس آمارها بیش از 50 درصد کل بیماران سرطانی و 70 درصد زنان مبتلا به سرطان پستان در اروپا و آمریکا به روش های معمول درمان، بخصوص شیمی درمانی جواب ندهند.

روش ما، میزان بیان سلول های بنیادی سرطان و این که در دوران معالجه از بین رفته اند یا نه را مشخص می کند، بنابراین تکنیکی کارآمد برای مانیتورینگ روند درمان بیماری و تصمیم گیری درباره ادامه آن یا جایگزینی روش های موثرتر درمان است.

وی خاطرنشان کرد: با تست های ابداعی امکان تشخیص سریع 12 نوع سرطان مختلف از قبیل سرطان کولون، ریه، پستان، پروستات و خون در مراحل اولیه وجود دارد که امکان شناسایی سرطان تخمدان با این تکنیک ها هم بزودی فراهم می شود.

وی درباره منشأ سلول های بنیادی سرطان گفت: چند فرضیه درباره منشأ سلول های بنیادی سرطان مطرح است. یک فرضیه این است که هر بافتی، سلول های بنیادی خاص خود را دارد که موظف به نگهداری و ترمیم آن بافت هستند و دائما سلول های جدید را جایگزین سلول های از دست رفته می کنند. این سلول ها ممکن است در جریان تکثیر جهش های ژنتیکی را به ارث برده یا بگیرند و بر اثر عوامل محیطی به سلول های بنیادی سرطان تبدیل شوند و چون قادر به تکثیرند به سرطان منجر می شوند.

براساس فرضیه دیگر، سلول های هر بافت قبل از تبدیل به سلول سرطانی به سلول های اپی تریال و سپس سلول های بنیادی سرطان تبدیل می شوند.

نیرنیا خاطرنشان کرد: یک فرضیه هم خودم دارم که منشأ سلول های سرطانی را سلول های جنسی می دانم، چون در بسیاری سرطان ها از جمله سرطان پستان، دقیقا ژن هایی بیان می شوند که در سلول های جنسی مردان بیان می شود. این پدیده بسیار جالب، تقریبا در تمام سرطان ها دیده می شود. براساس این فرضیه از آنجا که سلول های بنیادی اسپرم فعالیت تکثیری زیادی دارند ممکن است سلول های سرطانی هم ابتدا خود را به سلول های جنسی تبدیل کنند.

وی خاطرنشان کرد: طی تحقیقات خود دریافتیم بیش از 50 ژن مختلف که در اسپرم مردان بیان شده و در سلول های سالم پستان بیان نمی شوند در سلول های سرطانی پستان فعال هستند. این پدیده که سلول ها از حالت اپی تریال به جنسی و بعد سرطانی تبدیل می شوند برای اولین بار شناسایی شده و یک روش سلول درمانی سرطان ارائه می کند که امیدوارم طی یک سال آینده به مرحله بالینی برسد و در این صورت برای اولین بار در مرکز ژنوسل بیمارستان گاندی تهران به بیماران ارائه خواهد شد.

دکتر نیرنیا با تاکید بر ضرورت توجه به پزشکی سلولی ملکولی به عنوان محور پیشرفت های پزشکی کشور اظهار کرد: در حال حاضر بیش از 80 درصد بودجه سلامت کشور صرف درمان و نگهداشت بیمارانی می شود که در مراحل بالای بیماری بوده و از درد و عارضه ای جدی رنج می برند، در حالی که اگر این بودجه به سمت پیشگیری می رفت، ضمن صرفه جویی کلان در بودجه سلامت کشور از درد و رنج بیماران و اثرات اجتماعی و خانوادگی نامطلوب آن نیز کاسته می شد.

با بهره گیری از تکنیک های پیشرفته ابداعی سرطان در مراحل اولیه یعنی در حد یک تکثیر سلولی ساده قابل تشخیص بوده و با توجه به اثربخشی داروها در سطح ملکولی با انتخاب دقیق دارو براساس ژنوم منحصر به فرد بیمار از طریق شیمی درمانی قابل درمان است، ولی درمان بیماری که پس از پنج شش سال براساس علائم ظاهری متوجه بیماری خود شده با شیمی درمانی و روش های مشابه بسیار دشوار است؛ لذا اگر به جای تغییر فیزیولوژی و بافت، تغییرات ملکولی سلولی ناشی از بیماری ها که معمولا دو سه سال قبل بروز می کنند را شناسایی کنیم روند درمان بسیاری از بیماری ها به نحو چشمگیری تسریع خواهد شد.

وی گفت: این که تنها به ظاهر و شرایط کلینیکی بیماران توجه کرده و مثلا برای صد بیمار مبتلا به نوعی سرطان درمان یکسانی تجویزکنیم به هیچ وجه پذیرفته نیست، چرا که وقتی دو یا سه مارکر مبنای تصمیم گیری می شود قطعا دقت تصمیم با زمانی که سی چهل هزار مرکز مختلف دخیل در بیماری بررسی شوند، قابل مقایسه نیست.

نیرنیا تصریح کرد: در 50 سال آینده قطعا تعریف بیمار هم دگرگون خواهد شد به طوری که بیمار به فردی می گویند که تعادل ملکولی منحصر به فردش به هم خورده باشد. اختلالات ملکولی ناشی از بیماری بسیار زودتر از علائم ظاهری و کلینیکی بروز می کند و تلاش پزشکی ملکولی این است که یک سلول سرطانی را در بین میلیاردها میلیارد سلول سالم شناسایی کند و چند ماه قبل از شروع متاستاز سرطان را تشخیص دهد.

وی با اشاره به توجه جدی کشورهای پیشرفته به انجام تست های ژنتیکی و تشخیص زودهنگام بیماری ها از بی توجهی سیستم سلامت کشور به این مقوله انتقاد کرد و گفت: در آمریکا تا زمانی که تست ژنتیکی در مورد بسیاری از بیماری ها انجام نشده باشد بیمه از پرداخت هزینه درمان خودداری می کند، چون انجام این قبیل تست ها می تواند اثربخش بودن یا نبودن روش هایی مثل شیمی درمانی را در بیمار مشخص کرده و از تحمیل هزینه ها و مشکلات استفاده از روش های بی ثمر به بیماران و بیمه ها جلوگیری کند.

نیرنیا با اشاره به نرخ بالای ابتلا به سرطان پستان که حدود یک هفتم زنان کشور را درگیر می کند، اظهار کرد: سالانه چند صد میلیارد تومان صرف درمان مبتلایان به این بیماری در کشور می شود که متاسفانه در بسیاری موارد نیز به دلیل پیشرفت بیماری بی فایده است، در حالی که اگر فقط ده تا 20 میلیارد تومان صرف تهیه تجهیزات تشخیص ژنتیکی بموقع این بیماری شود می توان از مرگ بسیاری از بیماران و تبعات فاجعه بار آن جلوگیری کرد و صرفه جویی بسیار قابل توجهی نیز در هزینه های درمانی کشور صورت داد.

وی خاطر نشان کرد: در حالی که در آلمان 200 تا 300 دستگاه از تجهیزات تشخیصی PET اسکن وجود دارد تعداد این دستگاه ها در ایران انگشت شمار است. البته این دستگاه ها سرطان را در مرحله بافتی تشخیص می دهند و متاسفانه تجهیزاتی که می توانند سرطان را در مرحله سلولی تشخیص دهند در کشور وجود ندارد.


ساخت دستگاه جلوگیری از واریس عروق پا...

ساخت دستگاه جلوگیری از واریس عروق پا
محققان دانشگاه صنعتی امیرکبیر موفق به ساخت دستگاهی به منظور جلوگیری از واریس و ترومبوز وریدهای عمقی مبتنی بر تحریک الکتریکی شدند.


 ترومبوز وریدهای عمقی (DVT) به معنای تشکیل لخته‌ی خونی در دیواره‌ی داخلی یک ورید عمقی است. اگر این لخته‌ی خونی به دستگاه گردش خون ریوی برسد می‌تواند موجب آمبولی ریوی و حتی مرگ فرد می‌شود. اگر لخته خون تشکیل شده در وریدهای سطحی به دریچه‌های یک طرفه وریدها آسیب بزند، واریس رخ می‌دهد که نتیجه نشت خون از دریچه‌ها در جهت عکس حرکت آن به سمت قلب می‌باشد.

دکترعلی فلاح، عضو هیات‌علمی دانشکده مهندسی پزشکی دانشگاه صنعتی امیرکبیر و از محققان طرح با بیان اینکه بی‌تحرکی یکی ازعوامل اصلی DVT و واریس است که می‌تواند درمسافرت‌های طولانی مدت، دوران بستری در بیمارستان و ... رخ دهد، تصریح کرد: ازجمله روش‌های پیشگیری از بروز این بیماری‌ها، انقباض عضله پشت ساق پا است که به پمپ کردن خون از وریدها به سمت قلب و بهبود گردش خون وریدی کمک می‌کند و مانع ایجاد لخته خون در ورید می‌شود.

وی تصریح کرد: دستگاه ساخته شده با رصد کردن حرکت پای فرد و در صورت نیاز، اعمال تحریک الکتریکی موجب پیشگیری از بروز این مشکل می‌شود.

به گفته فلاح، این دستگاه از چهار بخش اصلی شامل واحد تشخیص حرکت، واحد تحریک الکتریکی، واحد پردازش و کنترل و واحد تغذیه تشکیل شده است. تغذیه‌ی دستگاه از باتری قابل شارژ تامین می‌شود. همچنین برای ساخت دستگاه از قطعات نصب سطحی استفاده شده است تا حجم و وزن دستگاه حداقل شود.

فلاح با بیان اینکه این دستگاه قابلیت عملکرد خودکار یا مطابق فرمان کاربر یا حتی عملکردی به عنوان هشدار را دارد، گفت: درحالت عملکرد خودکار در صورت تشخیص حرکت ناکافی پای فرد برای مدت طولانی، به کاربر برای ادامه فعالیت هشدار داده می‌شود. چنانچه بی‌حرکت ماندن پا بعد از هشدار نیز ادامه پیدا کند یا فرد پاهای خود را به اندازه کافی حرکت نداده باشد دستگاه با اعمال پالس جریانی مناسب موجب انقباض متناوب عضلات پا و در نتیجه پمپ کردن خون در وریدهای عمقی خواهد شد.

وی اضافه کرد:‌ در صورتی که واحد حسگر، اطلاعاتی مبنی بر فعالیت کافی کاربر را به واحد کنترل ارسال کند یا دوره تحریک الکتریکی به طور کامل به فرد اعمال شود، به کاربر برای مدت زمانی مشخص فرصت استراحت داده می‌شود.

مجری طرح ساخت دستگاه جلوگیری از واریس و ترومبوز وریدهای عمقی درخصوص کاربردهای این دستگاه و متقاضیان این محصول گفت: این دستگاه برای مسافرانی که عازم سفرهای طولانی مدت هوایی بوده و مستعد ایجاد لخته‌های خونی هستند، بیماران دچار به واریس عروق پا یا بیماران مستعد این مشکل و بیماران بستری در بیمارستان که لازم است مدت طولانی بی حرکت بمانند، کاربرد دارد.


ظلم به نابینایان در بانکهای ایران ادامه دارد...

ظلم به نابینایان در بانک‌ها‌ی ایران ادامه دارد
باوجود تذکر چندباره بانک مرکزی نسبت به برداشتن محدودیت ارائه خدمات به نابینایان باز هم تعدای از بانک‌ها از عمل به آن طفره می‌روند.


بنابر پیگیری انجمن نابینایان و درخواست آن قشر برای سهولت خدمات دهی به آنها بانک مرکزی نیز در مرداد ماه سال 1391 با ابلاغ بخشنامه ای به تمامی بانک‌ها با برداشت محدودیت‌های موجود در ارائه خدمات به این شهروندان موافقت کرد و آن را مورد تاکید قرار داد.

بر این اساس پیش از این افراد نابینا و کم بینا می باید برای مراجعه به بانک‌ها و انجام امور بانکی یک فرد امین را با خود به همراه داشتند، اما پس از ابلاغ این بخشنامه به نظر می رسید که این سخت‌گیری لغو شده باشد.

در ابلاغیه بانک مرکزی ضمن تاکید بر حفظ احترام این افراد ، به بانک ها اعلام شده بود که نابینایان در استفاده از کلیه خدمات بانکی (به جز خدمات حساب جاری) مواجه با هیچ گونه محدودیتی نبوده و ملزم به همراه داشتن شخص دیگر نیستند.

همچنین تاکید شد که نابینایان در مورد استفاده از خدمات حساب جاری نیز در صورتی که رسما مسئولیت‌های ناشی از صدور چک را بپذیرند نیازی به معرفی وکیل ندارند.

با این وجود به دلیل تخطی بانک‌ها در این مورد در اواخر سال گذشته نیز بار دیگر حذف محدودیت های موجود به آن‌ها تاکید شد و با وجود اینکه انتظار می رفت این مساله حل شده باشد باز هم در هفته های اخیر نابینایان از برخورد بانک ها در ارائه خدمات ناراضی بوده و خواستار پیگیری بانک مرکزی شدند.

بانک مرکزی نیز بار دیگر اعلام کرد که بخش نامه ابلاغی لازم اجرا بوده و باید تمامی بانک ها نسبت به آن پایبند باشند. البته این را هم باید یادآور شد که مسولین بانک ها عدم اجرای کامل این دستورالعمل را حفظ امنیت و مسولیتی که در این مورد متوجه بانکها بود عنوان کردند.

اما با وجود تذکر اخیر بانک مرکزی باز هم در روزهای اخیر برخوردهای قبلی با نابینایان در برخی بانک ها تکرار شد و این گروه از انجام امور بانکی خود در بانک ها بدون همراه داشت فرد امین جاماندند و انتقاد خود را به این موضوع اعلام کردند.

بررسی این موضوع در بین بانک ها نشان داد که بخشنامه قبلی در مورد برداشت محدودیت ها بار دیگر در هفته گذشته نیز تاکید شده است.

در اطلاعیه یکی از بانک ها که در اول مردادماه سال جاری به شعب ابلاغ شده آمده است که با توجه به مکاتبه انجمن نابینایان ایران مبنی بر درخواست همکاری و ارائه خدمات بانکی مورد نیازافراد نابینا و کم بینا در شعبه های بانک، به این وسیله توجه همکاران را به این نکته معطوف می نماید تا درصورت حضور این عزیزان در شعبه های بانک با رعایت مفاد دستورلعمل های صادره در خصوص نحوه ارائه خدمات بانکی به آن ها، تا حد امکان همکاری لازم را به آورید.

به گزارش ایسنا، انتظار می رود که بادر نظر گرفتن تمامی جوانب از سوی بانک ها و در پی تذکر چندم بانک مرکزی در ماه های اخیر ارائه خدمات به نابینایان و کم بینایان طبق بخشنامه ابلاغی انجام و تسهیل شود.


راز میلیاردر شدن با زمین...

راز میلیادر شدن با زمین...
فرهاد بیضایی در برنامه راز گفت: مساله سوداگری در بازار مسکن، جلوگیری از فعالیت‌های غیرمولد و سوق دادن سرمایه‌ها به سمت تولید، مساله‌ای است که باید در حوزه زمین و مسکن به آن خیلی توجه شود.

 

 یک کارشناس اقتصاد مسکن در برنامه تلویزیونی راز که از شبکه 4 سیما پخش شد، با طرح این پرسش که «چرا بازار زمین و مستغلات محل کسب سودهای میلیاردی شده و مسوولان از گذشته تاکنون نسبت به کنترل سوداگری در این بازار که باید منافع آن در اختیار مصرف‌کننده‌ها و طبقات آسیب‌پذیر جامعه قرار گیرد، اقدام مناسبی انجام نداده‌اند؟»، گفت: من در حوزه زمین و مسکن که در فضای مجازی جست‌وجو می‌کنم، یکسری مطالب می‌بینم، برای مثال به مصاحبه‌ای برخوردم که با یک فعال اقتصادی انجام شده و می‌گویند شما چگونه میلیاردر شدی، می‌گوید یک زمین در فلان منطقه داشته‌ایم، قیمت مسکن رفت بالا و میلیاردر شدیم.

از آن طرف می‌بینید که زمین برای تسویه حساب تیم‌های فوتبال مورد استفاده قرار می‌گیرد.

فرهاد بیضایی در برنامه راز گفت: مساله سوداگری در بازار مسکن، جلوگیری از فعالیت‌های غیرمولد و سوق دادن سرمایه‌ها به سمت تولید، مساله‌ای است که باید در حوزه زمین و مسکن به آن خیلی توجه شود. در این حوزه برنامه‌ریزی مناسبی انجام نشده است. متاسفانه برنامه‌ریزی‌ها در حوزه اقتصاد مسکن برنامه مناسبی نبوده است. در دوره‌ای که رئیس دولت می‌گوید در این حوزه می‌خواهم ورود کنم و جلوی این کار را بگیرم، می‌بینید که در همان دوره، این اتفاقات بیشتر می‌شود؛ ورود دلالان و بانک‌ها به حوزه ساخت‌‌وساز. اتفاقا باید آدرس غلط به مردم نداد و مسائل را ریشه‌ای نگاه کرد. در آن دوره تعداد زیادی مسکن تولید شد اما درست توزیع نشد. اشکال کار اینجاست.

بیضایی سپس با طرح این پرسش که در حال حاضر زمین در مناطق خوب در اختیار چه نهاد‌ها و چه افرادی است، گفت: منطقه 22 مشرف به دریاچه در اختیار چه کسانی است؟ در حاشیه رودخانه‌ها، چه کسانی در حال ساخت‌و‌ساز هستند، مردم این وضعیت‌ها را می‌بینند و بعضا از سوی مسوولان می‌پندارند. شهردار منطقه یک گفته که 60 درصد مسوولان ما در منطقه یک زندگی می‌کنند و آن هم در خانه‌های مجلل.

این کارشناس مسکن سپس گفت: نابسامانی در بازار زمین و مسکن هم مساله اجتماعی به وجود آورده و هم بحث اقتصادی که همدیگر را تشدید می‌کند. در اوایل انقلاب نیاز ما دربازار مسکن 80 درصد مصرفی بود که برای تامین سرپناه، مسکن را تهیه می‌کردند و فقط 20 درصد تقاضای سرمایه‌ای بود. سپس در اوایل انقلاب در اصلاحیه قانون مالیات‌ها در سال 66 مالیات بر املاک، مالیات بر خانه‌های خالی، مالیات بر خانه‌های لوکس از قانون حذف شد، با این استدلال که امکان اجرا ندارد. در نتیجه تقاضای سرمایه‌ای افزایش پیدا کرد و اوج این مساله در سال‌های 85 تا 90 اتفاق افتاد که نزدیک به یک میلیون مسکن در سال تولید شد، اما به دست مصرف‌کننده نرسید. البته در حال حاضر مالیات خانه‌های خالی در مجلس در حال بررسی است و در کمیسیون‌های تخصصی رای آورده است.

بیضایی در ادامه اعلام کرد: هم رئیس‌جمهور وقت و هم رئیس‌جمهور قبل، رئیس کل بانک مرکزی قبل و رئیس کل بانک مرکزی وقت، می‌گویند که بانک‌ها در حال ساختمان‌سازی هستند اما هیچ برخوردی صورت نمی‌گیرد.

این کارشناس مسکن گفت: در حال حاضر نزدیک به 400 هزار واحد مسکونی در تهران خالی از سکنه است که این تعداد واحد مسکونی بیشتر از واحدهای مسکن مهر است که درحال ساخت یا احداث شده در اطراف تهران است. اگر دولت به این مساله توجه کرده بود، شاید وضعیت بهتری در مسکن تهران و بقیه کلان‌شهر‌ها داشتیم.

بابک زنجانی به دنیای مجازی بازگشت...

بابک زنجانی به دنیای مجازی بازگشت
بابک زنجانی دی ماه سال گذشته به دلیل فساد مالی و بدهی 2 میلیارد یورویی به وزارت نفت بازداشت شد.

 

صفحه منتسب به بابک زنجانی در فیس بوک که پیش از دستگیری این سوپرمیلیاردر ایرانی تریبون او برای پاسخ به اتهام ها بود، پس از ماه ها سکوت با انتشار مطلبی خطاب به اشخاص و رسانه هایی که اخبار مرتبط با بابک زنجانی را منتشر می کنند گفته این "تخلف" ها را پیگیری می کند.

در این صفحه فیس بوکی که احتمالا حالا به وسیله نزدیکان بابک زنجانی به روز می شود پیش از ظهر امروز مطلبی منتشر شد که در آن هشدار داده شده تنها باید مطالب رسمی که از سوی دادستانی یا مراجع ذیصلاح درباره بابک زنجانی منتشر شود و در غیر این صورت هلدینگ سورینت و شخص بابک زنجانی برای خود حق پیگیرد قانونی قائل هستند.

بابک زنجانی دی ماه سال گذشته به دلیل فساد مالی و بدهی 2 میلیارد یورویی به وزارت نفت بازداشت شد.
 
متن پیام فیس بوکی صفحه بابک زنجانی بدین شرح است:
 
"هشدار
در طول چند ماه گذشته اشخاص و یا رسانه ها ی مختلفی اعم از رسمی و یا غیر رسمی اقدام به انتشار اخبار کذب و یا اطلاعات بی اساس و یا سعی درتحریف? شایعه پراکنی و یا افترا در مورد پرونده آقای بابک زنجانی کرده اند. به عنوان مثال امروز برخی رسانه ها با تیتر " تخلفی دیگر از بابک زنجانی " و اخذ وام بدون وثیقه از یک بانک خصوصی بدون اطلاع از واقعیت و اسناد اقدام به تخریب و حمله به آقای زنجانی کرده اند در حالیکه تیتر این خبر خود نشان از حسادت و غرض دارد?چرا که فرض بر صحت چنین مطلبی? این بانک است که تخلف کرده است نه آقای زنجانی? بدینوسیله از کلیه رسانه ها ? اشخاص و نهادها رسما تقاضا داریم که به غیر از آنچه رسما از طریق دادستانی و یا مراجع ذیصلاح در اختیار رسانه ها قرار داده میشود به هیچ عنوان اخبار و یا مطلب دیگری که فاقد مدرک و یا مستندات است و باعث تشویش اذهان عمومی می شود در مورد پرونده آقای بابک زنجانی منتشر ننمایند.

لازم به یاد آوری است که شرکت هلدینگ سورینت و شرکتهای تابعه و همچنین شخص آقای بابک زنجانی حق پیگرد قانونی را برای خود محفوظ میدارند و با متخلفین طبق قانون مجازات اسلامی و یا قانون مطبوعات برخورد خواهد شد."

قیمت بلیت قطار 10 درصد گران شد...

قیمت بلیت قطار 10 درصد گران شد
شرکت راه آهن از اول مرداد ماه قیمت بلیت قطارهای مسافری بخش خصوصی را 10 درصد گران کرد.


از اول مردادماه شرکت راه آهن جمهوری اسلامی قیمت بلیت قطارهای مسافری را 10 درصد افزایش داد. بر این اساس، شرکت راه آهن این افزایش قیمت را بابت "خدمات ایستگاهی" اعمال کرده و آن را از مسافران اخذ و به حساب مستقیم راه‌آهن واریز می‌کند.

در این رابطه شرکت قطارهای بخش خصوصی با انتقاد از شرکت راه آهن اعلام کردند که دریافت این مبلغ و افزودن آن به بهای بلیت مسافری، اقدامی نادرست و مخالف با قانون دسترسی آزاد به شبکه حمل و نقل ریلی است.

بر این اساس، انجمن صنفی شرکت‌های حمل و نقل ریلی نامه ای را به محسن پورسیدآقایی مدیرعامل شرکت راه آهن ارسال کرده است.

در نامه این انجمن آمده است: متاسفانه شرکت راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران در اقدامی یکجانبه از تاریخ اول مردادماه جاری اقدام به افزایش متوسط حدود (10%) درصدی در بهای بلیت قطار‌های بخض خصوصی تحت عنوان "خدمات ایستگاهی" کرده و از مسافرین اخذ و به حساب مستقیم شرکت راه‌آهن برداشت می‌ کند، این در حالی است که اخذ مبلغ مزبور و افزودن آن به بهای بلیت مسافری بنا به دلایل ذیل نادرست و مخالف با قانون دسترسی آزاد به شبکه حمل و نقل ریلی و «آئین‌نامه» تاسیسی و فعالیت شرکت‌های حمل و نقل ریلی است و در تضاد آشکار با منافع بخش خصوصی و حقوقی قانونی آنها می‌باشد:

1- به موجب ماده (1)‌ قانون دسترسی آزاد به شبکه حمل و نقل ریلی مصوب 1384، شرکت راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران موظف شده است تا امکان دسترسی آزاد شرکت‌های حمل و نقل ریلی به خطوط ریلی کشور را فراهم نماید و به شرکت‌های حمل و نقل ریلی اجازه داده شده است تا "با رعایت این قانون و مقررات و ضوابط مربوطه بهره‌برداری کنند". براین اساس شرکت راه‌آهن با نمایندگی شرکت قطارهای مسافری رجاء سابق (قبل از واگذاری این شرکت در روند خصوصی‌سازی) از سال 84 اقدام به انعقاد قراردادهای بهره‌برداری از خطوط ریلی با شرکت‌های حمل و نقل ریلی نموده است که پس از واگذاری شرکت قطارهای مسافری رجا به بخش خصوصی به موجب توافق سه جانبه فی‌مابین رجاء، راه‌آهن و شرکت‌های حمل و نقل ریلی قراردادهای مرزوب عینا به شرکت راه‌آهن منتقل گردیده است. تردیدی نیست که کلیه ضوابط قانونی مربوط به بهره‌برداری از خطوط ریلی در این قراردادها مورد اشاره قرار گرفته و در طی 9 سال گذشته همواره به عنوان ستاد مشترک و فصل‌الخطاب طرفین مورد عمل قرار گرفت است.

2- براساس قراردادهای بهره‌برداری مزبور سهم درآمدی شرکت راه‌آهن از فعالیت شرکت‌های حمل و نقل ریلی مسافری به صورت درصد مشخصی از بهای فروش بلیت در بخش مسافری تامین می‌گردد که درصدمزبور در شرکت‌های حمل و نقل ریلی بخش خصوصی به صورت مشخص تعیین گردیه است و در عین حال در متن قرارداد مزبور به صراحت تصریح شده که شرکت راه‌آهن سایر خدمات از قبیل خدمات ایستگاهی را به صورت رایگان فراهم می‌نماید.

3- به موجب بخش اخیر ماده 9 قانون دسترسی آزاد به شبکه ریلی بهای بلیت قطارهای مسافری با توجه به نوع قطار و درجه خدمات قابل ارائه شرکت‌های حمل و نقل ریلی تعیین می‌گردد که باید به تایید هیئت مدیره راه‌آهن برسد. بنابر این تعیین بهایه بلیت قطارهای مسافری جزو حقوق مسلم و قانونی شرکت‌های حمل و نقل ریلی بخش خصوصی است و اقدام شرکت راه‌آهن در افزایش حدود (10%) قیمت بلیت مسافری مربوط به قطارهای شرکت‌های بخش خصوصی تحت عنوان «خدمات ایستگاهی» با توجه به اینکه موجب افزایش قیمت بلیت گردیده است.

اولا مخالف صریح قسمت دوم ماده 9 قانون دسترسی آزاد به شبکه ریلی است که حق تعیین قیمت بلیت مسافری را به عهده شرکت‌های حمل و نقل ریلی قرار داده است و شرکت راه‌آهن رسا حق افزایش مزبور را ندارد. ثانیا هرگونه افزایش در قیمت بلیت مسافری منحصرا می‌بایست در حساب شرکت‌های حمل و نقل ریلی منظور گردد و شرکت راه‌آهن طبق مفاد قراردادهای بهره‌برداری حق دریافت مستقیم هرگونه وجهی از محل فروش بلیت را ندارد. ثالثا به مجوب ماده (5)‌قراردادهای بهره‌برداری، شرکت راه‌آهن کلیه خدمات مربوط به ایستگاه‌ها و خطوط ریالی و... را به صورت رایگان فراهم می‌نماید و لذا حق اخذ وجهی از این بابت از مسافر و شرکتهای حمل و نقل ریلی را ندارد. رابعا هرگونه حق برای راه‌آهن صرفا در قالب درصد تعیین شده درآمدی برای راه‌آهن در قراردادهای بهره‌برداری قابل مطالبه است.

بنابراین اقدام یکجانبه شرکت راه‌آهن در افزایش بهای بلیت مسافری تحت عنوان خدمات ایستگاهی و واریز آن به حساب درآمد راه‌آهن بدون ملاحظه منافع بخش خصوصی و آثار و تبعات روانی ناشی از افزایش غیرقانونی بهای بلیت در تضاد آشکار با ضوابط بهره‌برداری و قراردادهای فی‌مابین بوده و نقض صریح قرارداد تلقی می‌شود که موجب تضییع حقوق شرکت‌های حمل و نقل بخش خصوصی است که استدعای رسیدگی و اتخاذ تصمیم مبنی بر توقف اخذ وجوه یاد شده از مسافرین را دارد.


تفاوت های مذاکرات هسته ای جلیلی و ظریف...

تفاوت های مذاکرات هسته ای جلیلی و ظریف
نمایندگان ایران و گروه 1+5 در مرحله اخیر مذاکرات هسته ای در وین توافق کردند گفت و گوها را تا 4 ماه دیگر ادامه دهند تا امکان امضایی سند توافق نهایی فراهم آید.

 

ایران متعهد شده در 4 ماه پیش رو بخشی از اورانیوم 20 درصد غنی شده خود را به سوخت تبدیل کند و در مقابل 2.8 میلیارد دلار دیگر از پول های بلوکه شده اش، آزاد شود. هم اکنون نزدیک یک سال از آغاز به کار حسن روحانی در جایگاه رئیس جمهور و تغییر سیاست های هسته ای و مسؤولان تیم مذاکره کننده هسته ای ایران می گذرد. تیم جدید در این مدت توانسته توافق موقت ژنو را با گروه 1+5 در آذرماه گذشته ثبت کند و هم اکنون نیز مذاکرات را تا آذر ماه آینده در تلاش برای کسب توافق نهایی ادامه می دهد.

براساس توافق ژنو ایران ضمن حفظ غنی سازی 5 درصدی، غنی سازی 20 درصدی را تعلیق کرد و متعهد شد طی 6 ماه از توسعه فعالیت های هسته ای خود پرهیز کند و در مقابل، گروه 1+5 نیز متعهد به عدم اعمال تحریم های جدید و آزادسازی 4.8 میلیارد دلار از پول های بلوکه شده تهران شد.

به نظر می رسد هم اکنون و با گذشت یک سال از آغاز به کار حسن روحانی بتوان میان تیم های مذاکره کننده ایران به سرپرستی سعید جلیلی در دوران محمود احمدی نژاد و محمدجواد ظریف در دوران پس از 24 خرداد مقایسه و ضمن احترام به تیم قبلی و پاسداشت تلاش های آنها که قطعاً صادقانه بوده است ، موارد زیر را مطرح کرد:

 - در طول مذاکرات در دوره جلیلی، روز به روز تحریم های جدیدی علیه ایران اعمال می شد. یعنی آمریکا، اتحادیه اروپا، شورای امنیت سازمان ملل متحد و دیگر کشورها همزمان با ادامه مذاکره با طرف ایرانی در حال تصویب و اعمال تحریم های جدیدی علیه بخش های مختلف کشورمان و در راس آنها نفت و بانک و بیمه و حمل و نقل کالا بودند اما در دوره مذاکرات به سرپرستی ظریف، این روند متوقف شده و دیگر شاهد تصویب و اعمال تحریم های جدیدی علیه ایران نیستیم.

هر چند فعالیت های هسته ای ایران در آن دوره در حال افزایش بود اما این روند تماما براساس نیاز ایران نبود بلکه با هدف امتیازگیری در مذاکرات انجام می شد این در حالی است که هم اکنون فعالیت های هسته ای به صورت نسبی براساس برنامه های فعلی و آتی هسته ای انجام می شود.

شاید یکی از علل این امر ،‌تفاوت در سطح توانمندی ها و نوع نگرش های جلیلی و ظریف باشد که اولی تا قبل از دبیری شورای عالی امنیت ملی، هیچگاه در رده دیپلمات های ارشد نبود و به لحاظ شغلی ، نگاه امنیتی به موضوع داشت اما دومی، دیپلماتی است که سال ها در نیویورک در عالی ترین سطوح کار کرده و حتی برخی از سخنرانی های دیپلماتیک وی به عنوان متن های استاندارد دیپلماتیک مورد توجه محافل دیپلماتیک است و نقطه دید او ، نه صرفاً امنیتی که دیپلماسی است.

- در دوره جلیلی بحث با طرف های خارجی بر سر پذیرش اصل غنی سازی اورانیوم در خاک ایران بود ولی طرف های خارجی به هیچ وجه با فعالیت سانتریفیوژها و غنی سازی در خاک ایران موافقت نمی کردند علاوه بر این، شورای امنیت سازمان ملل متحد هم در قطعنامه ای رسما خواستار توقف غنی سازی ایران شد اما هم اکنون و در دوره مذاکرات ظریف، طرف های خارجی به صورت شفاف، غنی سازی در خاک ایران را پذیرفته اند و چانه زنی بر سر حجم و کیفیت و ضریب جدا سازی ادامه دارد.

- در دوره جلیلی، به دلیل اعمال تحریم های شدید، جوی از ناامیدی و سردرگمی بر اقتصاد ایران حاکم شده بود که تاثیرات سوء آن بر وضعیت اقتصادی و معیشتی مشهود بود اما در دوره ظریف به دلیل توقف اعمال تحریم های جدید و تعلیق بخشی های از تحریم های قبلی، علایم بهبود شرایط اقتصادی کشور مشاهده می شود،‌هر چند که تا ملموس شدن آن برای عموم مردم راهی طولانی در پیش است.

در دوره ظریف نه تنها تحریم های جدیدی علیه ایران اعمال نشد بلکه تسهیلاتی از جمله آزادسازی بخشی از پول های بلوکه شده ایران و تعلیق بعضی از تحریم ها برای بهبود اقتصاد ایران به دست آمد.

در دوره مذاکرات جلیلی، به دلیل اعمال تحریم های جدید، بخش های بیشتری از پول های ایران توقیف و مسدود می شد اما در دوره ظریف هم زمان با ادامه مذاکرات، پول های بلوکه شده ایران در حال آزاد شدن هستند همان پول هایی که در دوره مذاکرات جلیلی بلوکه و توقیف شده بودند.

- یکی از مهم ترین بخش های اعمال محدودیت علیه اقتصاد ایران در دوره قبلی کاهش فزاینده صادرات و تولید نفت ایران بود. براین اساس هر چه مذاکرات ایران و 5+1 ادامه می یافت مقدار و نسبت کاهش صادرات و تولید نفت ایران نیز کمتر و کمتر می شد. به گونه ای که به دنبال تحریم های شدید آمریکا و اتحادیه اروپا، صادرات نفت ایران از 2.5 میلیون بشکه در روز به زیر یک میلیون بشکه و حتی حدود 800 هزار بشکه در روز رسید. قطعا اگر آن روند ادامه می یافت امروزه صادرات نفت ایران به صفر می رسید اما برخلاف آن دوره، از زمان توافق ژنو در آذرماه گذشته تاکنون صادرات نفت ایران در سیر صعودی به بیش از یک میلیون بشکه در روز افزایش یافت.
 
- در دوره جلیلی،گاه بیش از آنکه تمرکز بر سر مسائل اصلی یعنی پرونده هسته ای و تحریم ها علیه ایران باشد بحث و جدل درباره مسائل حاشیه ای و فرعی مانند محل مذاکرات مطرح می شد. هفته ها و ماه ها ایران و اتحادیه اروپا درباره مسائلی مانند برگزاری مذاکرات در آلماتی و بغداد یا ورود به موضوعاتی مانند وضعیت سوریه و بحرین در حال تماس و تبادل نظر بودند و وقت می گذراندند،‌اما اینک دو طرف تمام دقایق مذاکره را به موضوع اصلی می پردازند.

- تسلط کامل رئیس مذاکره کنندگان ایرانی(ظریف) و اعضای تیم بر زبان انگلیسی باعث شده است تبادل نظرها و چانه زنی ها و انتقال بهتر مفاهیم به صورت مستقیم و سریع و بی نیاز از مترجم صورت گیرد. حال آن که در دوره قبل این گونه نبود و کسانی که بر ریزه کاری های زبان مسلط اند می دانند که همواره در انتقال از طریق ترجمه ، بخشی از مفاهیم و حس ها ، از بین می روند.

- از منظر داخلی هم می توان گفت که تقریباً تمام تریبون های رسمی در داخل کشور ، در دوران جلیلی حامی وی بودند و هر چند که مذاکرات وی ،‌ کشور را با شرایط تحریمی بیشتری مواجه می کرد، در داخل از او تقدیر می کردند ولی وقتی مذاکرات ظریف و همکارانش دریچه هایی از تنش زدایی را گشوده و بخش کوچکی ازاموال ایرانیان را آزاد کرده ،‌همان ها دلواپس شده اند و جالب این که یکی شان اساس مذاکره را زیر سوال برده و گفته که چرا این ها به جای دعا و توسل ، با دشمنان سر میز مذاکره نشسته اند؟!



حضرت آیتالله دیگر چرا دچار لکنت زبان در مقابل قدرتمندان است!!!

حضرت آیت‌الله دیگر چرا دچار لکنت زبان در مقابل قدرتمندان است!!!
نمی‌دانم حضرت آیت‌الله دیگر چرا دچار لکنت زبان در مقابل قدرتمندان است؛ لکنتی که امام علی(ع) با آن مخالف است. چرا به صراحت نمی‌گویند این فرد کیست تا مردم دچار اشتباه در محاسبه نشوند؟


سخنان اخیر دونفر از بلندپایگان نظام، در روزهای گذشته در رسانه‌ها منتشر شد. ویژگی مشترک آنها این بود که هر دو در لفافه سخن گفته‌اند و همین مطلب باعث ابهام شده که مخاطب این دو بزرگوار چه‌کسانی هستند و توقع می‌رود کسانی که در جامعه تاثیرگذارند و تریبون و مخاطب دارند و احساس وظیفه می‌کنند که به نقد افراد و جامعه بپردازند، با سخنان خود بر ابهامات  نیفزایند.

1- آیت‌الله مصباح‌یزدی، عضو خبرگان رهبری و مطرح‌ترین روحانی منتقد دولت به نقل از –رسا- در حسینیه امام‌خمینی قم در ادامه نقد خود نسبت به دولت و یکی از مسوولان بدون ذکر نام گفته است: «انسان وقتی برخی اشخاص را می‌بیند واقعا تعجب و شک می‌کند اینها عاقل هستند یا دیوانه‌اند؟ وقتی از دور اینها را نگاه می‌کنی مخصوصا با درنظر‌گرفتن سوابقشان تعجب می‌کنی از اینکه اینها دنبال چه می‌گردند... آدمی که پایش لب گور است و به ‌قدری دارد که اگر خودش و هفت پشتش بخورند تمام نمی‌شود، حرف‌هایی نامربوط می‌زند و آبروی خود و اطرافیانش را می‌برد.محبت خدا در دل چنین شخصی جای نمی‌گیرد».  توقع مردم از افراد تاثیر‌گذار و صاحبنظر این است که به صراحت سخن بگویند و بیان مطالبی اینچنینی آن‌هم در لفافه بر ابهام و گمانه‌زنی‌هایی که متاسفانه راه به جایی نمی‌برد، می‌افزاید و ممکن است افراد مختلفی به تناسب برداشت‌های متفاوت مورد ظن قرار گیرند.

وقتی در گفته‌ها می‌خوانیم «آدمی که پایش لب گور است و به ‌قدری دارد که اگر خودش و هفت پشتش بخورند تمام نمی‌شود» و اسم این فرد را نمی‌آورند نگاه‌ها به افراد مختلف معطوف می‌شود. نگارنده دنبال چنین فردی که پایش لب گور باشد و ثروتی اندوخته باشد که هفت پشتش را هم کافی باشد در میان فعالان اقتصادی می‌گشتم اما به بخش دوم سخنان آیت‌الله مصباح که نگاه می‌کنم مطابقتی با فعالان اقتصادی ندارد مثلا «اگر شما نبودید امام بلد نبود چکار کند. شما راهنمایی کردید» یا بخشی از صفات افرادی که موردنظر آیت‌الله هستند اینگونه باشد «بچه‌ها رفتند جنگ و فداکاری کردند ولی برخی می‌گویند ما کردیم.

مردم با اخلاص برای اسلام زحمت کشیدند ولی می‌گویند ما کردیم» نمی‌دانم حضرت آیت‌الله دیگر چرا دچار لکنت زبان در مقابل قدرتمندان است؛ لکنتی که امام علی(ع) با آن مخالف است. چرا به صراحت نمی‌گویند این فرد کیست تا مردم دچار اشتباه در محاسبه نشوند؟   دومین بخش از سخنان وی هم خواندنی و شنیدنی است هرچند شاید بتوان راحت‌تر گمانه‌زنی کرد.

به این بخش از سخنان ایشان توجه کنید:  «خداوند می‌فرماید وای برکافران که چه عذاب سختی خواهند داشت. کار این افراد به جایی می‌رسد که اسلام را چیز طفیلی و خیالی می‌دانند و می‌گویند مهم این است که بخوریم، بسازیم و پیشرفت کنیم.» کافر خطاب‌کردن افراد، اتهام سختی است و تبعات قانونی دارد اما وقتی این خطابیه سخت‌تر می‌شود که می‌فرمایند «اگر کسی صحبت از آخرت کند اینها می‌گویند شما بیکارید که فکر آخرت مردم هستید. ما کار داریم و باید تحریم‌ها را برداریم حالا دیدیم که چقدر هم تحریم‌ها برداشته شد، کار ایجاد شد، گرانی‌ها برطرف شد.» اینکه فردی را کافر خطاب کنیم یا طوری صحبت کنیم که خدای‌ناکرده باور به آخرت را که از اصول دین است در طرف مقابل سست بدانیم آیا مرتکب گناه نشده‌ایم و در اذهان مردم ایجاد شک نسبت به مسوولان نکرده‌ایم؟

2- دومین‌نفری که در هفته گذشته با سخنرانی خود و اسم‌نبردن از طرفی که به نقد او نشسته بود موجبات ابهام را فراهم آورد، حجت‌الاسلام‌والمسلمین ناطق‌نوری است که همانند آقای مصباح‌یزدی در شب 21 ماه رمضان و شب‌قدر اما در مرقد امام‌خمینی(ره) به حیف‌ومیل بیت‌المال در گذشته و عدم برخورد با کسانی که موجبات هدررفتن بیت‌المال را فراهم آوردند، پرداخت ولی به‌صراحت از کسی نام نبرد. ناطق‌نوری که علاوه بر عضویت در مجمع‌تشخیص‌مصلحت‌نظام رییس دفتر بازرسی دفتر مقام‌معظم‌رهبری می‌باشد و مدتی است از روزه سیاسی خارج و هرازگاهی به نقد ایام گذشته می‌پردازد، بازهم صراحت ندارد و با همه اطلاعات و جامعیتی که به لحاظ تصدی ریاست دفتر بازرسی دفتر مقام‌معظم‌رهبری نسبت به عملکرد مسوولان دارد در لفافه سخن می‌گوید هرچند بارزترین صفت ایام حکومتداری مولا علی(ع) را برخورد صریح و بدون رودربایستی با کارگزاران حکومتی خود می‌داند و می‌گوید: «یکی از مشکلات کشور ما تعارف و رودربایستی است اگر اعلام می‌کنیم چندمیلیارد حیف‌و‌میل کردند، رسیدگی می‌کنیم و نتیجه را به اطلاع برسانیم اگر همه زیر سوال بمانند مردم در تشخیص راست و دروغ دچار مشکل می‌شوند و خدای‌ناکرده به اجماع مرکب می‌رسند».

اما با تاسف جناب ناطق‌نوری هم به‌نوعی رودربایستی دچار شده است وقتی بدون ذکر نام و درخواست برخورد با چنین شخصی می‌گوید: «شخصی مسوولیتی را در کشور برعهده می‌گیرد و هرطور دلش خواست بیت‌المال را خرج می‌کند آن وقت می‌گویند تا زمانی که بر مسند است مصلحت نیست جلو او را بگیریم وقتی هم که از مسندش کنار رفت، می‌گوییم حالا که رفته است و دیگر مرده را لگد نزنیم پس کی و کجا می‌خواهیم حساب بیت‌المال را برسیم.»
 
شخصی در مقام و جایگاه و با سابقه ناطق‌نوری همان‌طور که خودشان تاکید دارند می‌توانند رودربایستی را کنار بگذارند و در لفافه نگویند: «مردم مدام از خودشان می‌پرسند پس تکلیف چندمیلیاردی که حیف‌ومیل کردند چه شد؟ سوال می‌کنند که بیمه تامین‌اجتماعی چه شد؟ رسیدگی کنید و پاسخ مردم را بدهید اگر هم نتوانستید، بگویید نتوانستیم و دلایل را برای آنها بیان کنید ما که نباید با مردم رودربایستی داشته باشیم.» کاش روزی برسد که مسوولان با مردم رودربایستی نداشته باشند.

نعمت احمدی


خودکشی جمعی از مادران پناهجوی ایرانی در جزایر استرالیا...

خودکشی جمعی از مادران پناهجوی ایرانی در جزایر استرالیا
مانوس همان جزیره ای است که زمستان سال گذشته رضا براتی جوان 23 ساله پناهجوی ایرانی پس از اعتراض به شرایط بد زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفت و جان خود را از دست داد.

 

  شماری از زنان ایرانی که درجستجوی سراب زندگی در استرالیا سر از بازداشتگاههای مخوف در جزایر مانوس در آورده اند، همه درها را بروی خود بسته دیده اند مگر خودکشی، این زنان به همراه تعدادی از زنان عراقی و سوری  امیدوارند با خودکشی حداقل فرزندان شیرخوارشان از این وضع فلاکت بار جزیره نجات پیدا کنند.

با رسانه ای شدن این خودکشی های جمعی زنان، نخست وزیر استرالیا صبح زود زمانی که هنوز مردم بر سر سفره های صبحانه بودند در تلویزیون ظاهر شد و اب پاکی را بدست این زنان ایرانی ریخت : به نظرمن هیچکس به ما نمی‌تواند بگوید اگرما را شهروند دائمی نکردید آنگاه خودکشی می‌کنیم هیچ استرالیایی وهیچ فردعاقلی به ما نمی‌گوید که ما تسلیم این فشارهای روحی شویم .

اما بیل شورتن رهبر جناح مخالف دولت استرالیا پاسخ نخست وزیر را اینگونه داد: این اظهارات نخست وزیریک نقطه ضعف برای اومحسوب می‌شود چرا که این زنان تحت مراقبت دولت استرالیا هستند باید مانند - انسان با آنها برخورد کرد .

موضوع خودکشی این  مادران پناهجوی ایرانی و غیر ایرانی به پارلمان استرالیا نیزکشیده و دولت هم اعلام کرده است درباره هویت واقعی این مادران اظهار نظرنمی کند اما رییس جمهور دولت محلی جزیره کریسمس گفته است برای هر یک از این مادران یک مامور قرار داده شده که همواره مراقب انهایند تا دست به خودکشی نزنند.

9 زنی که گفته‌اند خودرا قربانی می‌کنند باورشان این است که درصورتی که خودکشی کنند کودکان بی‌مادرشان تحت مراقبت دولت استرالیا درمی‌آید وازاین وضع نجات پیدا خواهند کرد اما این زنان هم اکنون دربازداشتگاه کریسمس تحت مراقبت شدید قراردارند حتی دردستشویی وهنگام شیردادن بچه‌هایشان هنگام غذا خوردن وخوابیدن ما ماموری را برای هریک ازاین مادران قرارداده‌ایم که از دومتری آنها دورترنمی‌شوند تا دست به خودکشی نزنند .

دولت استرالیا می گوید این مادران اقدام به خودکشی کرده اند و یکی از انها نیز خود را از پشت بام به پایین پرتاب کرده است. سارا مارس که خود بازدداشتگاه مادران ایرانی واقع درجزیره کریسمس را دیده از شرایط وحشتناک و غیر انسانی این جزیره می گویدکه این مادران  را به خودکشی وادار کرده است

سارا مارس : شرایط بازداشتگاه درمجموع برای خانواده‌ها بسیاربده بازداشتگاه بسیارشلوغ وگرم ازامکانات اولیه محروم هست اونها دراین شرایط بزورنگهداری می‌شوند وشرایط روحی بسیاربدی دراونجا وجود داره .

با این حال رییس دولت محلی جزیره مانوس به این زنان ایرانی و غیر ایرانی گفته است علیرغم تلاش انها برای خودکشی هیچ راهی برای نجات انها وجود ندارد.                                                            

مطلقا" هیچ امیدی برای آنها وجود ندارد اونها هیچگاه دراسترالیا ساکن نخواهند شد بلکه یا به ناآرو یا جزیره مانوس خواهند رفت .

مانوس همان جزیره ای است که زمستان سال گذشته رضا براتی جوان 23 ساله پناهجوی  ایرانی پس از اعتراض به شرایط بد زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفت و جان خود را از دست داد.