سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

عکسهای دردناک از «کشتار کرگدنها» برای ساخت وسایل تزئینی!!

    نظر

عکس‌های دردناک از «کشتار کرگدن‌ها» برای ساخت وسایل تزئینی!!

عکس‌های دردناک از «کشتار کرگدن‌ها» برای ساخت وسایل تزئینی!!
آفریقای جنوبی و حیات‌وحش بی نظیر آن علاوه بر عکس‌های زیبا، عکس‌های دردناکی نیز دارد که نشان می‌دهد انسان امروز برای ساخت وسایلی تزئینی و مدهای آنچنانی حاضر است دست به چه جنایاتی بزند...





















بهترین عکسهای «شب یلدا» انتخاب شدند ...................

    نظر
بهترین عکس‌های «شب یلدا» انتخاب شدند + عکس
جلسه انتخاب نهایی آثار راه یافته به نمایشگاه دومین مسابقه عکس یلدا برگزار شد و 24 اثر به نمایشگاه این دوره راه پیدا کردند.

به گزارش روابط عمومی دبیرخانه مسابقات فرهنگی هنری سفره های ایرانی اسلامی، رو زگذشته، دوشنبه مورخ 7 اسفند ماه، جلسه نهایی انتخاب نهایی دومین جشنواره عکس یلدا با حضور حسن غفاری، مجید ناگهی و حسین کریم‌زاده به عنوان هیات انتخاب و محمدصالح حجت‌الاسلامی دبیر مسابقات در محل لابراتوار تخصصی چاپ عکس سین برگزار شد و در پایان 24 اثر به نمایشگاه راه پیدا کرد.


یکی از آثار راه یافته به نمایشگاه اثر امید جعفرنژاد

حجت الاسلامی در این خصوص تصریح کرد: با توجه به دغدغه برگزار کنندگان نسبت به برپایی نمایشگاهی با کیفیت و فراگیر از این آیین زیبای ملی، آثار دریافت شده با دقت و وسواس بیشتری بررسی شدند و در نتیجه تعداد آثار راه یافته به نمایشگاه نسبت به سقفی که در فراخوان اعلام شده بود کمتر شده اما تصمیم بر این شد که با توجه به غیر رقابتی بودن این دوره جشنواره و برای تشویق یشتر هنرمندان شرکت کننده، به هر اثر حق التصویر بیشتری تعلق گیرد و بنابراین میزان حق‌التصویرها به 50 هزار تومان در ازای هر اثر افزایش یافت، ضمن اینکه به کلیه هنرمندان حاضر در نمایشگاه گواهی شرکت نیز داده خواهد شد.

این گزارش حاکی است علی رغم اطلاع رسانی دیرهنگام برای این جشنواره، تعداد 493 اثر از 110 عکاس برای دبیرخانه ارسال شد که 240 عکس از 53 عکاس به مرحله انتخاب نهایی راه پیدا کردند و در نهایت 24 اثر از 20 عکاس برای نمایشگاه انتخاب شدند.

شایان ذکر است تنها حامی این دوره جشنواره که به دلیل تلاقی با ایام سوگواری پس از سه سال وقفه، برگزار ‌شد، خانه هنرمندان ایران است.

اسامی هنرمندانی که آثارشان در این نمایشگاه پذیرفته شده عبارتند از: سمیرا ابراهیمی، آمنه اسدی فرد، میثم امانی، امید جعفرنژاد، جواد حقیقت‌ناصر، عبدالرحمن حیدری، عبدالله حیدری (با 2 اثر)، هادی دهقان‌پور، محسن سجادی، هادی عسگری، احسان عظیمی، جابر غلامی، جمشید فرجوندفردا، حسن قائدی، احمدرضا کریمی، سعید کریم‌نژاد (با 3 اثر)، داوود کهن‌ترابی، مهدی معتمد، حامد ملک‌پور و مرتضی نیکوبذل (با 2 اثر).

گفتنی است به زودی نتایج پنجمین دوره مسابقه عکاسی از سفره‌های حسینی نیز اعلام خواهد شد.

دبیر خانه مسابقات فرهنگی هنری سفره های ایرانی اسلامی از سال 1387 با تا کنون 16 دوره مسابقه موفق را موضوعات سفره‌های افطاری، سفره‌های حسینی‌، سفره‌های یلدا و سفره‌های هفت سین برگزار کرده و با برگزاری پنجمین دوره مسابقه عکاسی از سفره‌های هفت سین در نوروز 92 پنجمین سال فعالیت خود را به اتمام خواهد رساند.

پیامبران چه زمانی «شام» میخوردند؟

    نظر

پیامبران چه زمانی «شام» می‌خوردند؟

پیامبران چه زمانی «شام» می‌خوردند؟
وعده غذایی شام یکی از وعده‌های غذایی است که بهتر است در زمان و با دقت بیشتر و رعایت نکات خاصی صرف شود.

یکی از مباحثی که می‌تواند در حفظ سلامت جسمی و روحی به ما کمک کند توجه به سیره و سنت پیشوایان دینی و انبیاء الهی است که متصل و متکی به وحی بودند و صلاح ما و راه و روش درست زندگی کردن را بهتر از هرکسی می‌دانند.

امام علی(ع) درباره این‌که پیامبران چه موقع شام می‌خوردند؟ فرمودند:" شام خوردن پیامبران، پس از تاریکیِ شب بوده است. آن را وامگذارید؛ چرا که واگذاردن آن، ویرانی تن است". [1]

در جایی دیگر از زیاد بن ابی الحلال نقل شده است که با امام صادق(ع) شام خوردم آن حضرت، فرمود:" شامِ پس از نمازِ خفتن، شام پیامبران است". [2]
هم‌چنین رسول خدا(ص) درباره پیامدهای شام نخوردن چنین می‌فرمایند:" خوردن شام را وامگذارید، هر چند به مشتی خرما باشد؛ زیرا وا گذاشتن آن، انسان را پیر می‏‌کند". [3]
"خوردن شام را وا مگذارید، هر چند به خوردن دانه‏‌ای خرمای خشکیده باشد. من بر امّت خویش، از این، بیم دارم که از وا گذاردن شام، پیری (در هم شکستگی) به سراغشان آید؛ چرا که شام، مایه نیرومندیِ پیر و جوان است". [4]
امام صادق(ع) نیز درباره اهمیت این وعده غذایی فرمودند: "خوردن شام را وا مگذار، هر چند به سه لقمه نان با نمک باشد". [5]
"هر کس شام را واگذارد، رگی در بدن وی می‏‌میرد و هرگز زنده نمی‏‌شود". [6]
منابع:

1- الکافی، جلد 6، صفحه 288، حدیث 1، المحاسن، جلد 2، صفحه 195، حدیث 1566، الخصال، صفحه 619، حدیث 10، تحف العقول، صفحه 110، مکارم الأخلاق، جلد 1، صفحه 424، حدیث 1444، حدیث 6 دانش نامه احادیث پزشکی: 2 / 162

2- الکافی، جلد 6، صفحه 289، حدیث 7، المحاسن، جلد 2، صفحه 195، حدیث 1567، بحارالأنوار، جلد 66، صفحه 342، حدیث 7 دانش نامه احادیث پزشکی: 2 / 164

3- سنن ابن ماجة، جلد 2، صفحه 1113، حدیث 3355، کنزالعمّال، جلد 10، صفحه 46، حدیث 28290 دانش نامه احادیث پزشکی: 2 / 160

4- المحاسن، جلد 2، صفحه 196، حدیث 1571، بحار الأنوار، جلد 66، صفحه 343، حدیث 10 دانش نامه احادیث پزشکی: 2 / 162

5- مکارم الأخلاق، جلد 1، صفحه 424، حدیث 1447، بحار الأنوار، جلد 66، صفحه 345، حدیث 20 دانش نامه احادیث پزشکی: 2 / 162

6- مکارم‌الأخلاق، جلد 1، صفحه 424، حدیث 1448، بحارالأنوار، جلد 66، صفحه 345، حدیث 20 دانش نامه احادیث پزشکی: 2 / 166


به رسم ایرانیها!

    نظر

به رسم ایرانی‌ها!

به رسم ایرانی‌ها!
روایتی جالب از رسم ایرانی‌ها و امیرکبیر.

نظرآقا یمین السلطنه با لهجه ترکی شیرینش می گفت که وقتی من خیلی جوان و در وزارت خارجه مترجم بودم، میرزا محمدتقی خان امیرکبیر هر وقت سفرای خارجه را می پذیرفت مرا برای مترجمی احضار می نمود. روزی که وزیر مختار روس در یک موضوع سرحدی تقاضای بی مناسبتی داشت، امیر که به هیچ وجه گوش شنوایی برای این گونه سخنان و درخواست ها نداشت، وقتی که مطلب را ترجمه کردم در جواب گفت: از وزیر مختار بپرس که هیچ کشک و بادمجان خورده یی؟ وزیر مختارگفت: بگویید خیر.

امیرکبیر گفت: پس به وزیر مختار بگو ما در خانه مان یک فاطمه خانوم جانی داریم که کشک و بادمجان را خیلی خوب درست می کند. این دفعه وقتی که فاطمه خانم جان کشک و بادمجان درست کرد یک قسمت هم برای شما خواهم فرستاد تا بخورید و ببینید چقدر خوب است. بعد شروع کرد به صورت آهنگین این جملات را خواندن: ای کشک و بادنجان، ای فاطمه خانوم جان. وزیرمختار گفت: بگویید ممنونم. اما در موضوع سرحدی چه می فرمایید؟ درخواست سفیر را مجددا برای امیر ترجمه کردم. امیر کبیر به من فرمود به وزیر مختار بگویید: ای کشک و بادمجان، ای فاطمه خانم جان و همین طور تا بالاخره چون وزیر مختار دید غیر از « ای کشک و بادنجان و فاطمه خانوم جان» جواب دیگری عایدش نمی شود از جا برخاسته، مرخصی گرفته و رفت.

به وقت دیگر سفیر روس که تعدادی همراه با خود راه انداخته بود با کلی خدم و حشم به ملاقات امیر کبیر آمد. اما امیر او را به حضور نپذیرفت. سفیر 2 ساعتی معطل ماند و آنگاه برافروخته شد که این توهین به دولت روسیه است. امیر پس از 2 ساعت او را به حضور پذیرفت. از او پرسید چه شده؟ سفیر گفت سه ساعت به غروب وعده کرده ولی دوساعت آن سرآمده! امیر پاسخ داد این رسم ایرانیان است! سفیر گفت: اما ما به رسم خود رفتار می کنیم. امیر پرسید: شما در روسیه با چند نفر راه می روید؟ سفیر پاسخ داد: تنها می رویم. امیر گفت: پس چرا در ایران چند نفر را در عقب و جلو خود راه می اندازید؟ سفیر گفت: به رسم ایران چنین می کنم. امیر پاسخ داد: اگر به رسم ایرانیان رفتار می کنید، وعده ایرانی ها نیز دو ساعت تاخیر دارد!



ساباط، معبری برای آرامش رهگذران............

    نظر

ساباط، معبری برای آرامش رهگذران

ساباط، معبری برای آرامش رهگذران
ساباط ها به گونه ای استقرار پیدا کرده اند تا انسان پیاده در مسیر حرکت خود در یک توالی مناسب در فضای سایه قرار گیرد.

حتما شماهم هر وقت از کوچه و پس کوچه های بافت های قدیمی شهرهایی چون یزد، کرمان، خوزستان و... عبور کردید برایتان این پرسش بوده که بسیاری از این کوچه ها چرا مسقف هستند، در واقع به این کوچه های مسقف ساباط (سابات) گفته می شود.

ساباط در زبان فارسی دارای ریشه ای کهن است. بخش اول آن «سا» به معنای آسایش و بخش دوم آن «باط» نمودار ساختمان، آبادی و عمارت است که این نوع معماری خاص مناطق آب و هوای گرمسیر و کویری است تا با انداختن سایه و ایجاد مسیری خنک برای رهگذران، آنها را از شدت تابش نور خورشید و گرما در این معابر محافظت کند. ساباط ها از لحاظ نوع سقف به دو گونه تقسیم می شوند؛ یک گونه آن دارای سقف مسطح بوده و از تیرهای چوبی و حصیر برای نگهداری وزن و سقف آن استفاده می شود و نوع دیگر ساباط هایی است که دارای طاق هستند. این ساباط ها با توجه به مسائل استاتیکی بخوبی می توانستند وزن سقف را هرقدر هم سنگین بود به ستون ها، دیوارها و سپس به زمین منتقل کنند. روش آجرچینی این سقف ها اغلب به صورت رومی انجام می شده است.

ساباط ها به گونه ای استقرار پیدا کرده اند تا انسان پیاده در مسیر حرکت خود در یک توالی مناسب در فضای سایه قرار گیرد. در خیلی از این ساباط ها ورودی چند خانه مجتمع شده است که از نظر افزایش حس همسایگی و همبستگی محله ای حائز اهمیت است. این سازه به دلیل نیمه پوشیده بودن در تابستان به پدید آمدن کوران هوا منجر می شده است که هوای درون ساباط را از بیرون آن خنک تر می کند. همین نیمه پوشیده بودن در زمستان به گرم تر شدن هوای درون ساباط از بیرون آن می انجامد. ساباط ها همچنین مایه یکپارچگی و استواری خانه های کنارشان هستند و به آنها در پایداری در برابر نیروهای پدید آمده از فشار سازه کمک می کنند.

ساباط وسیله ای در تقابل با وزش بادهای موسمی نیز هست. معمولاپشت بام ساباط ها مورد استفاده واحدهای همجوار قرار می گیرد که بعضی از آنها به صورت اتاقی مشرف به کوچه جلوه گر می شده است. در برخی از کوچه های بن بست نیز ساباط اجرا می شود که در قسمت ورودی آن دری محکم تعبیه می شده است. این گونه از فضاها «دربند» نامیده می شود که در مجموع در افزایش امنیت ساکنان کوچه مناسب بوده است. نگاهی به ساباط ها نشان می دهد که معماری در گذشته تا چه حد بر اساس توجه به نیاز و آسایش مردم صورت می گرفته است، اما متاسفانه در معماری های جدید کمتر به این نکات ارزشمند توجه می شود و به نظر می رسد استفاده از این نوع معماری در شهرهای کویری به مرور در حال فراموش شدن است.

ضرب المثل ها چقدر ضروری هستند؟

    نظر

ضرب المثل ها چقدر ضروری هستند؟

ضرب المثل ها چقدر ضروری هستند؟
در گذشته مراودات مردم با یکدیگر و ارتباطات شفاهی آن‌ها با هم بیش‌تر بوده است، اما الآن این ارتباط شفاهی جای خودش را به پیامک، چت، تماشای تلویزیون و خواندن مطبوعات داده است و به همین دلیل ارتباط بین مردم کم‌تر اتفاق می‌افتد و ضر‌ب‌المثل‌ها هم به میزان کم‌تری رد و بدل می‌شوند.

این پژوهشگر در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در خوزستان اظهار کرد: امروزه به رغم این که رسانه‌های تاثیر‌گذاری همچون تلویزیون، مطبوعات و... گسترش یافته‌اند هنوز از اعتبار ضرب‌المثل‌ها کم نشده است. البته ممکن است از نوع استفاده آن‌ها و جمعیتی که از آن‌ها استفاده می‌کنند، کم شده باشد، ولی ضرورت آن‌ها همچنان پابرجاست. به عنوان مثال، اگر شما از یک جوان بپرسید آیا دوست دارید از ضرب‌المثل در کلام‌تان استفاده کنید، حتما جواب او مثبت خواهد بود.

ذوالفقاری خاطرنشان کرد: در گذشته مراودات مردم با یکدیگر و ارتباطات شفاهی آن‌ها با هم بیش‌تر بوده است، اما الآن این ارتباط شفاهی جای خودش را به پیامک، چت، تماشای تلویزیون و خواندن مطبوعات داده است و به همین دلیل ارتباط بین مردم کم‌تر اتفاق می‌افتد و ضر‌ب‌المثل‌ها هم به میزان کم‌تری رد و بدل می‌شوند، در حالی که ضرب‌المثل‌ها شفاهی هستند و سینه به سینه نقل می‌شوند و محل حفظ و نگه‌داری آن‌ها برخلاف دیگر موضوعات فرهنگی از طریق زبان مردم و ارتباطات شفاهی است.

این مدرس زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیان کرد: اکنون که رسانه‌ها وجود دارند، اگرچه نوعی مانع در استفاده از ضرب‌المثل‌ها محسوب می‌شوند؛ نمی‌شود آن‌ها را به عنوان عامل منفی اعلام کرد، زیرا اگر ما بتوانیم به درستی از رسانه‌ها در جهت رواج ضرب‌المثل‌ها در بین مردم استفاده کنیم، طبیعتا می‌توانند تاثیرگذار نیز باشند. برای مثال در سریال‌هایی که از تلویزیون پخش می‌شود، ضرب‌المثل‌های اخلاقی و حکمت‌آموز می‌تواند در آن‌ها به کار گرفته شود تا از این طریق این فرهنگ نیز انتقال پیدا کند، همچنان که در بعضی سریال‌ها پاره‌ای کنایات، اصطلاحات و تعابیر امروزی در بین جوانان به سرعت جای خودش را پیدا می‌کند.

او یادآوری کرد: ضرب‌المثل‌ها جمله‌های حکمت‌آموز کوتاهی هستند که کاملا حسی و ملموس‌اند و مطلبی را به سرعت می‌توانند در ذهن افراد جا بیندازند و آن‌ها را قانع کنند. گاهی اوقات ما ساعت‌ها استدلال می‌کنیم برای این که یک موضوع را اثبات یا رد کنیم، ولی یک ضرب‌المثل بجا می‌تواند کار همه آ‌ن‌ها را انجام دهد.

ذوالفقاری ادامه داد: همچنین ضرب‌المثل‌ ابزاری فرهنگی است، چراکه پشت هر ضرب‌المثل آموزش حکمت‌های عملی زندگی وجود دارد و مسایلی را که شاید ما با ساعت‌ها پند و نصیحت نتوانیم در گوش فردی فرو کنیم، یک مثل ساده می‌تواند آن را انجام دهد. اساسا فرهنگ‌هایی که بنای آن‌ها بر اساس همین امثال، حکم، کنایات و حکمت‌هاست و موضوعات را به صورت غیرمستقیم بیان می‌کنند، به عنوان فرهنگ‌ها و زبان‌های غنی نام برده می‌شوند که زبان فارسی نیز یکی از آن زبان‌های غنی است، زیرا تعداد کنایات و امثال و حکم آن زیاد است.

نویسنده کتاب "ادبیات عامیانه ایران" درباره تکیه کلام و اصطلاحاتی که در رسانه‌ها رواج پیدا کرده است، گفت: ضرب‌المثل‌ها جایگاه خاص خودشان را دارند و تکیه‌کلام‌ها تعریف‌شان با ضرب‌المثل‌ها فرق می‌کند. البته امروزه هم ضرب‌المثل ساخته می‌شود، چراکه ضرب‌المثل‌ها با توجه به شرایط مکانی، زمانی و اقلیمی بازتولید می‌شوند. برای مثال، ضرب‌المثلی در دوره‌ای بوده و امروز کلمات آن جا‌به‌جا شده است یا ضرب‌المثلی همچون "ارتش چرا ندارد" جزو مثل‌هایی است که جدید است یا مثل‌هایی هستند که از فناوری‌های جدید سخن می‌گویند.

او ادامه داد: همچنین بعضی از ضرب‌المثل‌ها مثل "به جای ماهی دادن، ماهی‌گیری را یادش بده" یا "نیمه پر لیوان را ببین" جزو ضرب‌المثل‌هایی هستند که از زبان‌های دیگر ترجمه می‌شوند. پس ضرب‌المثل‌ها در زبان وجود دارند و به تعداد آن‌ها نیز افزوده می‌شود، اما استفاده از آن‌ها به نسبت گذشته کم‌تر شده است.

پاکتهای اسرارآمیز اسکار!

    نظر

پاکت‌های اسرارآمیز اسکار! + عکس

این پاکت ها فقط توسط اهداکنندگان امسال همچون داستین هافمن، جک نیکولسون، ساندرا بولاک، هالی بری و مریل استریپ لمس می شوند و...

مارک فریدلند پاکت ها و کارت های برندگان مراسم اسکار را طراحی می کند که در برنامه زنده باز می شوند.

این پاکت ها فقط توسط اهداکنندگان امسال همچون داستین هافمن، جک نیکولسون، ساندرا بولاک، هالی بری و مریل استریپ لمس می شوند و حسابداران PricewaterhouseCoopers این پاکت ها را به آنها می دهند و این فریدلند است که پاکت ها را به حسابداران می دهد.

یک روز قبل از تمام کردن کار پاکت ها برای همه برندگان احتمالی و تحویل آنها به حسابداران، فریدلند یکبار تور عملی در استودیوی Mid City خودش انجام می دهد. در اینجا چیزهایی را می گوییم که شما در تلویزیون نمی بینید.

? هر پاکتی یک بدل دارد.

هر کارت برنده احتمالی (که روی آن نوشته شده "و اسکار تقدیم می شود به...") در چهار نسخه تهیه می شود. چهار مجموعه برای 96 پاکت و 488 کارت برنده احتمالی. فقط 24 دسته و برنده در مراسم وجود دارد.

10 راز درباره پاکت های جوایز اسکار:

کارت های اضافی چه می شوند؟

?

در مسابقات ورزشی، تیشرت های پیش تولید شده برای تیم بازنده بازی قهرمانی برای نیکاراگوئه، زامبیا و رومانی فرستاده می شوند. ولی چه بلایی سر این همه کارت برنده اضافی می آید؟

شرکت حسابداری Pricewaterhouse Coopers روز جمعه کارت های غیربرنده را از بین برد. این از چند چیز جلوگیری می کند. اول اینکه از اشتباه شدن برنده با کارت های پس مانده جلوگیری می کند. دوم اینکه از جعل جلوگیری می کند. سوم اینکه از تبدیل شدن کارت های غیر برنده به آیتم های کلکسیونی ارزشمند جلوگیری می کند. حتی سفر به رومانی برای فیلم "کمک" کارت بهترین فیلم را نخواهد آورد.

? از آیفون سنگین تر است.

چند لایه کاغذ و کارت که سنگین تر از آیفون 5 و به وزن 4 اونس (113 گرم) است، پاکت را سنگین می کند. نمی توان آن را به راحتی تا کرد و در جیب یا کیف کوچک دستی گذاشت. این کار عمدی است. برندگان بقیه شب آن را مثل یک نشان سبک و قابل حمل پیروزی با خودشان حمل خواهند کرد.

? آلمان چه ربطی به آن دارد؟

آلمان فیلمی در میان 5 نامزد "بهترین فیلم به زبان خارجی" نداشت. ولی بخشی از شب اسکار بود. یک کاغذ با جلای طلایی خاص هست که فریدلند آن را از سفر علمی به باواریا آورده است.

? داخلش را نمی توانید ببینید.

کارت هر برنده بیش از یک هشتم اینچ ضخامت دارد. روی سطح بیرونی پاکت، واترمارک طلایی مجسمه اسکار حک شده است و قسمت ضخیمی داخلی آن باعث می شود که گرفتن آن در مقابل نور، نام داخلش را مشخص نکند.

? مارک فریدلند خودش هم نمی داند که داخل "پاکت" چیست.

فریدلند یک مجموعه کامل از پاکت ها و مجموعه کاملی از برندگان احتمالی را در روز 15 فوریه ساعت 3 بعد از ظهر به حسابداران داد. یعنی چهار روز قبل از پایان رأی گیری. از آن نقطه به بعد، هنرش از دستش خارج می شود. دفعه بعد وقتی آن پاکت ها را می بیند که همه دنیا می بینند. ولی از نمایی بهتر! او در شب اسکار به عنوان مهمان در سالن تئاتر دالبی می نشیند. او می گوید: «من می توانم از یک کیلومتری پاکت جعلی را تشخیص دهم.»

? مارک فریدلند دقیقاً می داند که چه چیزی در "پاکت" هست

چهل یارد ساتن بورگاندی دورویه، 80 یارد کاغذ لاکی و 800 فوت مربع فویل طلایی برای این مجموعه استفاده می شود.

کرک داگلاس (که در سال 2011 با عمر شریف جی.ار. اهداکننده بودند) پاکت را با چشیدن تست کردند.

? این پاکت "ضد جعل" است.

فریدلند می گوید: «ما سال دوم (2012) پاکت را مهندسی کردیم تا آن را ضدجعل کنیم.» بعضی از ترفندها شامل "بیرون زدن حاشیه ها" می شوند. این پاکت ها و کارت ها با دست ساخته می شوند و بیش از 252 ساعت زمان می برند. او می گوید: «مانند خودروی آلمانی مهندسی می شوند.»

? شما چه نمره ای به او می دهید

فریدلند به خاطر کارت دعوت های منحصر بفرد، غیر سنتی و چند بعدی اش از دهه هشتاد در هالیوود معروف بوده و همه به او مراجعه می کردند. اوپرا وینفری از او خواست که کارت دعوت هایی برای مهمانی افسانه ها برایش بسازد. کلی پرستون از او خواست کارت دعوت شبه چمدانی برای مهمانی سورپرایز جان تراولتا برای پرواز به مکزیک برایش بسازد. برای مراسم عروسی تیمبالند، می توانید نام واقعی او را روی کارت ببینید که به صورت تحریری نوشته شده: تیموتی زاکری موزلی.

در سال 2011، وقتی بروس کوهن تهیه کننده مراسم اسکار را اجرا می کرد (که حالا او به عنوان تهیه کننده نامزد بهترین فیلم برای فیلم "کتاب بارقه امید" شد) از فریدلند خواست که بیاید و برای مراسم اسکار کارت بسازد.

از همان لحظه اول مراسم 2011، وقتی اولین معرفی کننده یعنی تام هنکس گفت: «این پاکت ها خودشان آثار هنری هستند»، پاکت مدرن از راه رسید.

کدام فیلم به جشنواره کن میرود؛ «پشمالو» یا «گذشته» فرهادی؟

    نظر

کدام فیلم به جشنواره کن می‌رود؛ «پشمالو» یا «گذشته» فرهادی؟

کدام فیلم به جشنواره کن می‌رود؛ «پشمالو» یا «گذشته» فرهادی؟
بنابر گزارش‌های مختلف تا به امروز بیش از بیست فیلم سینمائی از سوی ایران در چهاربخش جشنواره جهانی کن ثبت نام شده‌اند که تعدادی از آنها در جشنواره فجر تهران هم به نمایش درآمده بودند و بقیه...
هرساله بعد از اینکه جشنواره برلین به پایان می‌رسد نظرها به سوی فستیوال کن دوخته می‌شود...

امسال بر مبنای شنیدها تا به حال بیش از بیست فیلم سینمائی از سوی ایران در چهاربخش جشنواره جهانی کن ثبت نام شده‌اند که تعدادی از آنها در جشنواره فجر تهران هم به نمایش درآمده بودند و بقیه یا آماده نبوده یا سازندگان آن فرم حضور درجشنواره فجر را پر نکرده و یا پذیرفته نشده بودند.

با توجه به اینکه چند سالی است از سوی جشنواره کن هیچ نماینده‌ای برای انتخاب فیلم به جشنواره فجر نمی‌رود؛ هر تهیه کننده یا فیلمسازی از طرق مختلف فیلمش را برای بخش‌های گوناگون کن ارسال کرده است. در عین حال بسیاری از فیلمسازان ایرانی هم که در کشورهای دیگر زندگی می‌کنند آثار جدید خود را به جشنواره کن می‌فرستند.

بنا به شنیده ها از سوی دست اندر کاران جشنواره کن – یکی دو فیلم سورپرایز در بین فیلم‌های رسیده ایرانی وجود دارد اما اینکه تا چه اندازه شانس پذیرفته شدن داشته باشند؛ اعضای کمیته انتخاب منتظر دیدن تمامی فیلم‌های ایرانی هستند تا نظر نهائی‌شان را اعلام کنند.

به نظر می آید که فیلمهائی چون «دربند» از پرویز شهبازی، «برای شهرزاد» از سعید نوریان،»رودر رو» از حمید کاهانیان، «پشمالو» ساخته یک فیلمساز جوان و چند اثر دیگر توجه کمیته انتخاب را جلب کنند.

در بخش مسابقه طبیعتا شانس «گذشته « اثر اصغر فرهادی- مهمترین کارگردان مطرح امروز ایران در صحنه جهانی – از همه بیشتر است و به قول یکی از اعضای کمیته انتخاب، حضور «گذشته» در بخش مسابقه 99 درصد حتمی است مگر اینکه...(!)

البته هنوز فیلم فرهادی در اختیار کمیته انتخاب کن قرار نگرفته زیرا آخرین مراحل صداگذاری را در استود یوهای پاریس طی می کند. گرچه فیلم اساسا یک محصول فرانسوی است و به زبان این کشور گویش شده اما با وجود داشتن هنرپیشه هایی مثل علی مصفا و بابک کریمی – و اینکه سوژه فیلم به ایران هم ربطی دارد ؛ به عنوان محصول مشترک به کمیته انتخاب کن معرفی خواهد شد.

جدا از این ها، در این چند سال اخیر جشنواره‌های معتبر جهانی -وحتی آنهائی که کمتر اهمیت دارند- روی خوش به فیلمهای ساخته شده در خارج از ایران یا – درباره ایران – نشان می دهند که آخرین این فیلم ها ساخته هیاهو برانگیز» آرگو» بود و جایزه اسکار را هم گرفت؛ فیلمی خوش ساخت هالیوودی. اگر چه بهتر بود فیلم «استاد» ساخته پل توماس آندرسون کاندیدا می‌شد و جایزه اسکار را می‌گرفت!

از فیلمسازان ایرانی مقیم خارج نیز قرار است چند فیلم به بخش‌های چهارگانه کن 2013 پیشنهاد شود.

جشنواره امسال کن که از 15 ماه مه آغاز می شود تاکنون بنا به شنیده ها پنج فیلم برای مسابقه انتخاب کرده است و اگر چه قبلا اعلام شده بود اخرین ساخته لارس فون تیریر فیلمساز دانمارکی هم به مسابقه خواهد آمد اما اخیرا اعلام شد که این فیلمساز امسال فیلمش را در بخش مسابقه کن شرکت نمی دهد و در پایان ماه مه در دانمارک به نمایش عمومی در خواهد آورد.

در حال حاضر مهمترین خبر شگفت انگیز و خوشحال کننده کن امسال این است که سرانجام فیلمساز بزرگ – استیون اسپیلبرگ – پذیرفت که رئیس هیات داوران بخش مسابقه باشد و به نظر می‌آید انتخاب اسپیلبرگ، شانس خوبی برای فیلم اصغر فرهادی باشد.

مروری بر 10 فیلم شیطانی دنیای سینما............

    نظر

مروری بر 10 فیلم شیطانی دنیای سینما

مروری بر 10 فیلم شیطانی دنیای سینما
شیطان در سینما معمولا مظهر ایجاد وحشت، وسوسه، فریب، پلیدی و گاه نابودی است. یک بستر داستانی دراماتیک، که میدان نبرد خیر و شر است...

کیوان کثیریان: شیللر شاعر مشهور ادعا کرده‌ شیطان‌ یک‌ هیولای بسیار باشکوه‌ است‌. بودلر شیطان‌ را کامل‌ترین‌ نمونه‌ زیبایی انسانی دانسته‌ و لامارتین‌ میگوید شیطان‌ یک‌ فرشته‌ بخت‌برگشته‌ است‌ که‌ شما سخت‌ دوست‌ دارید عاشقش‌ شوید. اما تصویر شیطان در سینما چگونه است؟

موافقید همین اول کار، قرار بگذاریم که در این مرور شتابزده درباره " حضورشیطان در سینما" وارد مباحث ایدئولوژیک نشویم و تنها خودمان را محدود به سینما کنیم؟ تعبیر و تفسیر ایدئولوژیک سینما و کشف اینکه در هرکدام از فیلم ها کدام شیطان با چه هدف سیاسی یا ایدئولوژیکی خلق شده ، کار من نیست و متخصصان دیگری در سینمای ایران دارد که خب کارشان را هم انجام می دهند. البته قطعا این به آن معنانیست که من وجود اهداف ایدئولوژیک در بسیاری از این فیلم ها را نفی می کنم. به هیچ وجه.

شیطان در سینما معمولا مظهر ایجاد وحشت، وسوسه، فریب، پلیدی و گاه نابودی است. یک بستر داستانی دراماتیک، که میدان نبرد خیر و شر است، نیاز به قهرمان و ضدقهرمان دارد و به قول خودمان آدم بده و آدم خوبه می خواهد. عموما در فیلم های "شیطان دار!"، شیطان آنتاگونیست ماجراست و در این فیلم ها، نقش بسیار مهم "شر" را دارد. اغلب هم اینگونه فیلم ها به ژانر وحشت تعلق دارند.

شیطان در سینما غالبا از قدرتی بلامنازع برخوردار است و این قدرت، ریشه در ماهیت فرامادی اش دارد. گاه درجلد انسان ها و گاه در جلد حیوانات و یا اشیا فرو می رود، مرزهای زمان و مکان را پشت سر می گذارد و می تواند به هر چهره و شکلی درآید. از این رو قهرمان داستان برای مواجهه و مقابله با او وغلبه بر او کار بسیار دشوار و گاه غیرممکنی پیش رو دارد. درعین حال همین ویژگی ها، شیطان را واجد جذابیت های تصویری و دراماتیک بسیاری می کند که باعث می شود همواره میان فیلمنامه نویسان و فیلمسازان، مشتری داشته باشد.

شیطان در فیلم های "آه خدایا ! تو شیطانی"، "ساحرگان ایستویک"، "قلب فرشته"، "وکیل مدافع شیطان"، "پایان دوران" و "مسحور شده" به شکل انسان و در فیلم های "افسانه"، "امگا کد 2"، "مهیای جهنم" و "نابودگر جهنم" به صورت حیوان و جانور و در فیلم های "مومیایی"، "هری پاتر"، "جن گیر"، "طالع نحس" و "مرد عنکبوتی" به صورت نیمه انسان یا روحی در کالبد انسان به نمایش در آمده است. شیطان در کالبد انسان حلول می کند و برای اعمال نیروهای خود لاجرم نیازمند کالبد آدمی است، شیطان گاهی در جسم یک کودک، گاه در کالبد یک زن و گاه در قالب یک انسان بانفوذ نیاتش را عملی می کند. شیطان‌ برخلاف‌ اسطوره‌های قدیمی اش‌، در فیلم‌های جدید معمولاً مرد است‌. در فیلم‌های اخیر، شیطان‌ موجودی است‌ خوش‌سیما، خوش‌اندام‌، باوقار، جذاب و سخنور و نگاهی تیز و نافذ دارد.

حیوان هایی مثل عقرب، مار، اژدهای بالدار و شاخدار، خفاش، سگ سیاه، عنکبوت، شغال، کلاغ و بز قالب هایی هستند که شیطان و یارانش در آن فرو می روند. در سه گانه "ارباب حلقه ها"، سایرون - شیطان اصلی - به شکل چشمی در بالای ستون سنگی در کنار دوزخ و دریاچه آتش تصویر شده است. در سه گانه "ماتریکس" هم خدای شرور کامپیوتری، به صورت مدارهای الکتریکی نشان داده شده است. در فیلم "امگا کد 2"، شیطان به شکل اژدهای بالدار با دو شاخ قوچی در پایان فیلم از بدن تسخیر شده ای بیرون می آید و چهره واقعی خود را نشان می دهد یا در فیلم "پسر جهنمی" دو شاخ قوچ مانند روی سر موجود شیطانی رشد می کند که او با شکستن آنها شرارت را از وجود خود دور می کند. در سال‌ های اول‌ تاریخ‌ سینما تصویرسازی شیطانی تا حد بسیار زیادی بر نقاشی مبتنی بود مثلا در فیلم‌هایی مانند "فاوست"‌.

در یک طبقه بندی دیگر، فیلم هایی که درباره شیطان ساخته می شوند چند گروهند: در برخی فیلم ها چون "هری پاتر" و "ارباب حلقه ها" قدرت بسیاری به شیطان می دهند گرچه سخنی از خدا به میان نمی آید، گروهی از فیلم ها مانند "جن گیر" و "طالع نحس" در کنار شیطان از مسیح نیز یاد می کنند ولی قدرت بالای شیطان در این آثار محوریت دارد، برخی دیگر شیطان را قدرتمند تر از خدا به نمایش درمی آورند مانند "طالع نحس" و "کنستانتین".

تعداد فیلم های با محوریت شیطان در تاریخ سینما بسیار است. در تلویزیون ایران هم تجربه هایی مثل "او یک فرشته بود" و "اغما" را در این زمینه داریم، گفته می شود قرار است فیلم ایرانی «شیطان شلوار لی می‌پوشد» با محوریت مستقیم شیطان ساخته شود. اما اجازه دهید در این مرور کوتاه به ده تا از مهم ترین فیلم های سینمای جهان از نظر خودم اشاره کنم که مستقیما به شیطان می پردازند و فیلم هایی که غیرمستقیم به نیروهای شر یا وجود صفات شیطانی در شخصیت هایشان اشاره دارند را به مطلبی دیگر واگذارم. بی شک فیلم های مهم دیگری در این حوزه هستند که در میان این فهرست ده تایی از قلم افتاده باشند.



1 - بچه رزماری / Rosemary"s Baby
محصول 1968، به کارگردانی رومن پولانسکی
پولانسکی از اولین‌ کسانی است‌ که‌ به‌ اسطوره‌ی شیطان‌ در غالب‌ مدرنش‌ پرداخت‌ و با نگاه‌ی تازه‌ به‌ شیطان‌ در سینما نگریست‌.
رزماری وشوهرش به آپارتمان جدیدی می روند و بدون اینکه بدانند، باعده ای شیطان پرست همسایه می شوند. همسایه ها به شوهر رزماری پیشنهاد می کنند که همسرش را در اختیار شیطان بگذارد و در عوض آن به مقام و ثروت برسد، شوهر رزماری هم که جاه طلب است قبول می کند و در اثر این ارتباط رزماری باردار می شود و بعد از اینکه متوجه می شود بچه اش از شیطان است می خواهد او را از بین ببرد که همسایه ها از این کار جلو گیری می کنند. در صحنه آخر فیلم رزماری با یک چاقو وارد سالنی می شود که همسایه ها در آنجا به خاطر تولد بچه جشن گرفته اند. در این سالن که تقریبا از تمامی نژاد ها یک نفر وجود دارد گهواره سیاه رنگی هست که یک صلیب وارونه روی آن آویزان است و بعد از کلنجارهای رزماری با خود و دیگران وقتی به گهواره می رسد و صورت بچه را - که تماشاگر نمی بیند- می بیند لبخند رضایت بر لبانش نقش می بندد و به تولد پسر شیطان راضی میشود. این فیلم را بعد از "تلالو" دومین فیلم ترسناک تاریخ سینما می دانند. حاشیه مهم این فیلم مرگ شارون تیت همسر باردار پولانسکی به دست فرقه های شیطان پرستی امریکا پس از نمایش فیلم است.


2- طالع نحس / The omen
قسمت اول: محصول 1976 ، به کارگردانی ریچارد دانر
فرزند یکی از سیاسیون آمریکا حین زایمان می میرد و یک کشیش فرزندی به نام دیمین را به جای فرزندشان به آنها می دهد. بعدا معلوم می شود که او فرزند شیطان بوده و روی پوست سرش عدد 666 را دارد. در این قسمت دیمین مادر خود را کشته و هر کس هم که پی می برد او فرزند شیطان است به طرزعجیبی با حوادث طبیعی کشته می شود. وقتی پدرش میفهمد پسرش غیر طبیعی است می خواهد او را به دستور یک کشیش و به طریقه خاصی بکشد که خود به دست پلیس کشته میشود. درسکانس آخر در مراسن تدفین پدر، پسرک دست در دست رئیس جمهور آمریکاست.


قسمت دوم: 1978 ، به کارگردانی دن تایلر
دیمین فرزند خوانده رئیس جمهور آمریکا شده است، بزرگ می شود و به ارتش می رود. بعد از اینکه مادر و برادرش میفهمند او غیر طبیعی است، به شکل عجیبی کشته می شوند. در طول فیلم هم یاران دیمین تلاش می کنند که او در آینده به قدرت مالی و سیاسی بزرگی برسد. به همین منظور هر آدم پولداری در خانواده او هست کشته می شود و دیمین وارث آنها می شود.


قسمت سوم: محصول 1981 ، به کارگردانی گراهام بیکر
دیمین بزرگ شده و صاحب شرکت و اموال بسیاری است. حالا به دنبال قدرت می رود و هنوزهم نیروهای شیطانی به او کمک می کنند و طرفداران بسیاری، به عنوان حامی دارد. در اورشلیم خنجرهایی که فقط با آنان می شود دیمین را کشت پیدا می شود و به دست کشیشان می رسد. در همان زمان مسیح در قالب فرزندی به دنیا می آید وقتی دیمین متوجه می شود به دوستانش دستور می دهد تمام فرزندانی که در آن شب به دنیا آمده اند را بکشند. در آخر زنی که با دیمین دوست بوده و فرزندش هم طرفدار دیمین است به وسیله کشیش آگاه می شود و او را با آخرین خنجر میکشد و دیمین در برابر مسیح جان می دهد.


قسمت چهارم: بیداری - محصول 1991 به کارگردانی جرج مونتس
داستان تقریبا مانند قسمت اول است، خانواده پولدار و سیاسی که فرزندی ندارند به کلیسایی رفته و فرزند دختری را قبول می کنند که کم کم متوجه می شوند که او غیر طبیعی است و اواخر فیلم مادر دختر به کمک دکتری که معلوم می شود از شیطان پرستان است بچه دار می شود و فرزند پسری به دنیا می آورد که بر کف دست او عدد 666 حک شده و وقتی میخواهد او را بکشد، خودش کشته می شود. نسخه دیگر بازسازی شده "طالع نحس" در سال 2006 به کارگردانی جان مور ساخته شد.


3 - جن‌گیر / The Exorcist
محصول 1973، به کارگردانی ویلیام فریدکین
در جورج تاون واشنگتن دی سی کریس مک نیل، بازیگر زن تلویزیون نگران سلامت دخترش، ریگن است که دچار تشنج شدید شده و در رختخواب به خود می پیچد. پزشکان از درمان دخترک ناتوان اند، تا آنجا که به کریس پیشنهاد می کنند از یک جن گیر کمک بگیرد. کریس به یک کشیش جوان به نام پدر کاراس مراجعه میکند و از او درخواست می کند تا به ریگن کمک کند. پس از تحقیقاتی که پدر کاراس روی ریگن انجام می دهد، مطمئن میشود که شیطان بدن او را تسخیر کرده و به کلیسا می رود و درخواست میکند تا خودش مراسم جن گیری را انجام دهد. اما کلیسا شخصی باتجربه تر به نام پدر مرین را پیشنهاد میکند. مرین کشیشی پیر است و موجودی شیطانی که بدن ریگن را تسخیر کرده است می شناسد. پدر مرین به خانه کریس مک نیل میرود و به همراه پدر کاراس جن گیری را شروع میکنند. در این مراسم سخت و طاقت فرسا پدر مرین جان خود را از دست میدهد و پدر کاراس در نهایت به قیمت جان خودش اهریمن را از بدن ریگن خارج میکند.


4- دروازه نهم / The ninth gate
محصول 1999، به کارگردانی رومن پولانسکی
دن کروز که کتاب شناس است، از طرف دانشمندی، مامور می شود یک کتاب را بررسی کرده و نسخه اصلی و دو نسخه دیگر آن را پیدا کند، دن در حین جستجو متوجه می شود که این کتاب متعلق به زنی کلکسیونر بوده و توسط آن دانشمند از شوهر زن دزدیده شده است. نویسنده این کتاب به جرم نگارش آن در آتش سوزانده شده ، دو نسخه دیگر کتاب هم نزد مردی در پرتغال و زنی در فرانسه است. دن در می یابد این سه کتاب زمانی که در کنار هم قرار می گیرند، شیطان حلول می کند. زن کلکسیونر توسط دانشمند در جلسه بزرگداشت شیطان، کشته شده و خود دانشمند هم در هنگام انجام مراسمی شیطانی، می سوزد و کتاب به دست دن می رسد. دن می فهمد که در تمام این مدت شیطان او را راهنمایی و کمک می کرده و در سکانس پایانی، این دن است که از دروازه نهم عبور کرده و به قدرت شیطان دست پیدا می کند. جانی دپ نقش دن کروز را بازی می کند.



5 - وکیل مدافع شیطان / The Devil"s Advocate
محصول 1997، به کارگردانی تیلور هکفورد
کوین که قبلا بازپرس بوده و حالا وکیل بسیار موفقی است، رکورد دار پرونده های موفق است. در یک دادگاه او وکالت مردی که به اتهام تجاوز به یک دختر در حال محاکمه است به عهده دارد و موفق می شود به رغم گناهکار بودن مرد او را تبرئه کند. جان میلتون رئیس یک شرکت بزرگ حقوقی در نیویورک که یک شیطان مجسم است او را جذب شرکت خود می کند و با پیشنهادهای مالی اش او را اغوا می کند. میلتون در راس سازمانی قرار دارد که به دفاع از حقوق مجرومان می پردازد نه متهمان. کوین به طور ناخواسته وکیل مدافع شیطان می شود و این آغاز همراهی این وکیل جوان با شیطان است. او در شرکت به موفقیت شغلی میرسد در حالیکه همان اول راه همسرش مری را از دست می دهد. در انتها کوین متوجه حقه شیطان می شود و برای نابود شدن دستگاه او خود را می کشد اما تمام اینها رویاهایی بوده اند که در مخیله کوین در خلال همان دادگاه اولش جاری بوده است. بازیگرانی چون کیانوریوز، آل پاچینو و چارلیزترون در این فیلم بازی می کنند.


6 - کنستانتین / Constantine
محصول 2005، به کارگردانی فرانکیس لارنس
کنستانتین که نوعی نیروی فرا انسانی دارد و می تواند جهنم را ببیند، در جوانی خود کشی کرده و به مدت مدت 2 دقیقه به جهنم می رود ولی به کمک پزشکان زنده می ماند. او برای توبه اقدام به جن گیری می کند و مردم را از شر جن و شیاطین نجات می دهد. کنستانتین می فهمد که پسر شیطان به شیطان خیانت کرده و می خواهد به کمک جبرئیل که یک کشیش است، بر مردم دنیا حکومت کند. وقتی کنستانتین می بیند نمی تواند از عهده پسر شیطان و جبرئیل برآید تصمیم می گیرد دوباره خود کشی کند تا خود شیطان را که برای بردن جان او می آید مطلع کند، بعد از این، شیطان پسرش را دوباره به جهنم برمیگرداند و جبرئیل را هم شکست می دهد ولی وقتی می خواهد کنستانتین را به جهنم ببرد می بیند که خداوند از او راضی شده و او باید به بهشت برود، شیطان هم کنستانتین را نجات می دهد و نمی گذارد بمیرد تا دوباره به دنیا برگردد که شاید در امتحانات بعدی شکست بخورد. کیانو ریوز در نقش کنستانتین بازی می کند.


7 - گابریل / Gabriel
محصول 2007، به کارگردانی شان آدیس
گابریل(جبرئیل) بعد از فرستاده شدن تعدادی از فرشتگان به زمین برای نابودی سموئل (سمائیل)، مامور شده و به زمین می آید، متوجه می شود که فرستادگان و فرشتگان قبلی همه آلوده شده اند. او با پیدا کردن دوستانش، آنها را دوباره به حالات قبلی برمیگرداند و آماده مبارزه با سموئل می شود. سموئل قبلا یکی از فرشتگان مقرب بوده ولی از درگاه الهی روی برگردانده و به زمین آمده و حکمران زمین است. در این پیکار دوستان گابریل کشته شده و شیاطین طرفدار سموئل هم کشته می شوند. در پایان، گابریل با فرشته ای قدرتمند از طرفداران سموئل روبرو می شود، در حین مبارزه می فهمد که او همان فرشته قبل از او یعنی میکائیل است که استاد گابریل هم هست. بعد از مبارزه ای طولانی، هر دو زخمی شده و در شرف مرگ هستند که میکائیل قدرت خود را به گابریل منتقل می کند و او زنده می ماند. تازه متوجه می شود که خداوند آنها را به جان هم انداخته و سموئل آزادی خواه است و برای اینکه زیر سلطه و بردگی خدا نباشد پرچمدار آزادی شده و در برابر خدا طغیان کرده است. گابریل با حالتی اعتراض آمیز به طرف خدا برمی گردد.


8 - پسر جهنمی / Hellboy
دو قسمت - محصول 2004 و 2008 ، به کارگردانی گیلرمو دل تورو
نازی ها برای استفاده از نیروهای شیطانی در جنگ جهانی دوم، دستگاهی ساخته اند که این دنیا را به جهنم متصل می کند. وقتی این دستگاه روشن می شود آمریکایی هایی که از قبل کمین کرده اند آنجا را نابود می کنند ولی یک بچه قرمز رنگ که دو شاخ کوچک هم دارد از جهنم به این طرف آمده. یک دانشمند مسیحی اورا بزرگ می کند و از او در رفع مشکلات به وجود آمده به دولت آمریکا استفاده می کند. درسالیان بعد دست نشانده نازیها حیوانی به نام سموئل را که دوزخی است به این دنیا می آورد تا نقشه های خود را عملی کند. در آخر قسمت اول معلوم می شود که یکی از دست های عجیب پسر جهنمی، کلید باز شدن درب جهنم به این دنیا است ولی پسر جهنمی به خاطر عشقی که به دانشمند مسیحی دارد شاخ های خود را که بزرگ شده، می شکند و دست نشانده نازی ها را نیز می کشد. در این قسمت تمام کارها به صورت مخفیانه و دور از چشم مردم انجام می شود. در قسمت دوم نژادی غیر از انسانها و دیوها وجود دارند که یک نفر از آنها برای ازبین بردن انسانها اقدام به بیدار کردن ارتشی خفته می کند که با تلاش پسر جهنمی و دوستانش موفق نمی شود و پسر جهنمی دوباره ارتش را به خواب فرو می برد. پسر جهنمی علاقه ی عجیبی هم به شهرت دارد و در هر فرصتی خود را به خبرنگاران و مردم نشان می دهد.



9 - فرشته سقوط کرده / Fallen angel
محصول 1989، به کارگردانی گریگوری هابلیت
کارآگاه جان هابز مسوول رسیدگی به پرونده یک قاتل زنجیره ای به اسم ادگارریس است و در تحقیقاتش متوجه می شود ماجرای این قتل ها به پرونده یک پلیس مربوط می شود که 30 سال قبل خودکشی کرده. او از طریق بازجویی از دختر آن پلیس و کتاب هایی که پیدا می کند متوجه وجود شیطانی می شود که در جسم انسان ها حلول می کند و دست به جنایت می زند. فیلمنامه این فیلم را نیکلاس کازان ـ فرزند الیا کازان، کارگردان مشهور ـ نوشته و دنزل واشنگتن و جان گودمن در آن بازی می کنند.

‌ 10 - پایان‌ دوران / End of Days
به کارگردانی پیتر هایمز ، محصول 1999
آغاز سال 2000 نزدیک است و در صورت پیروزی شر بر خیر ، دنیا به پایان می رسد. گابریل‌(جبرئیل‌) بِرن‌، ‌ شیطان‌ این‌ فیلم‌ است و همذات‌پنداری تماشاگر را هم جلب میکند. آلباینو (یعنی کسی که‌ کاملاً بیرنگ‌ است‌ و هیچ‌ رنگی در مو، پوست‌ و چشم‌ او وجود ندارد، زال‌) به‌ یک زن، خبر میدهد که‌ شیطان‌ ـ اربابش‌ ـ میخواهد به‌ سراغش‌ بیاید‌. شیطان‌ قادر نیست‌ وارد هیچ کلیسایی شود، ولی از خارج‌ کلیسا نیروی خود را به‌ داخل‌ کلیسا میفرستد تا کارش‌ را انجام‌ دهد. آرنولد شواتزنگر هم در نقش‌ کسی بازی می کند که‌ میخواهد جلوی شیطان‌ را با تفنگ‌ بگیرد.