سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

توافق نامه ژنو و این سه گروه ایرانی - اسرائیلی - آمریکایی ......

دوستان دشمن نما!
شکست روحانی در سیاست خارجی، مساوی خواهد بود با کُند شدن روند اصلاحات اقتصادی و این،بهترین زمینه برای ضربه زدن به وجهه او در انتخابات 96 است.فراموش نکنیم که جناح رقیب روحانی،برنامه خود برای حذف روحانی را 4 ساله بسته است و هدفگذاری اش این است که روحانی را تبدیل به اولین رئیس جمهوری کند که تنها یک دوره توانست رأی بیاورد...در یک مورد،کسی که 8 سال قبل،به دلیل یک چک 20 میلیون تومانی زندانی شده بود،به مدد رانتی که در دولت قبل پیدا کرد،وارد حوزه معاملات نفتی کشور شد و اکنون ثروتی چند میلیارد دلاری دارد.
عصر ایران ؛ جعفر محمدی - از روزی که توافق نامه ژنو به امضای وزرای خارجه ایران و 1+5 رسید ، توپخانه های متعددی به سمت آن آتش گشودند. البته پیش از توافق نیز، کارشکنی ها و فضاسازی های بسیاری صورت گرفت تا تفاهمی صورت نگیرد ولی در نهایت موفق نشدند.

هر چند که پای توافق نامه ژنو را 7 وزیر خارجه امضا کرده اند ولی تردیدی نیست که دو طرف اصلی آن ، ایران و آمریکا هستند. بنابراین ، اگر این دو ، به توافق پایبندی عملی داشته باشند ، می توان بدان امید داشت و الا آنچه در ژنو حاصل شده ، ارزش عملیاتی ندارد.




به همین دلیل است که مخالفان توافق ژنو ، هم در ایران فعال شده اند و هم در آمریکا. هم دولت ایران مورد حمله تندروها قرار گرفته و هم کاخ سفید به شدت تحت فشار لابی صهیونیست هاست.

علاقه و تشنگی زائد الوصف صهیونیست ها برای ناکام گذاردن توافق ژنو را می توان نشانه ای از این واقعیت دانست که توافق ژنو در کلان ماجرا ، به نفع ایران است.
برای تل آویو، یک ایرانِ تحت تحریم و منزوی که حتی نفت اش را هم نمی تواند بفروشد و با تورم و فقر دست و پنجه نرم می کند ، بسیار مطلوب تر از یک ایران فعال و سرزنده است که دارای روابط عالی با جهان است و اقتصادش روز به روز شکوفا تر می شود و قدرت ملی اش افزون تر.

توافق ژنو ، اگر درست اجرا شود ، اولین شکاف جدی در سازمان تحریم هاست و این ، اصلاً خوشایند صهیونیست هایی نیست که معتقد بودند تا تیر خلاص به ایران راه چندانی باقی نمانده و باید راه تحریم ها را ادامه داد.
از این روست که تلاش های فراوانی در کنگره آمریکا - که به شدت تحت نفوذ آیپک است - انجام می شود تا به نوعی توافق نامه ژنو نقض شود.
دولت آمریکا نیز که به طور سنتی تحت تأثیر لابی قدرتمند و متنقذ صهیونیست هاست ، از یک سو ، ناگزیر است مواضعی اتخاذ و اقداماتی انجام دهد تا این لابی را راضی نگه دارد و از سوی دیگر ، توافق نامه را امضا کرده و نقض آن را به زیان خود می بیند. دلیل مواضع و صداهای ضد و نقیضی که از داخا هیأت حاکمه آمریکا می آید، همین است.(آمریکا که تا پیش از این ، ایران را متهم می کرد که صدای واحدی در سیاست خارجی اش ندارد،اکنون خودش با همین مساله مواجه شده است.)

علاوه بر صهیونیست ها که به شدت نگران اجرایی شدن توافق نامه ژنو هستند، در داخل نیز اجرای توافق ژنو و لغو تدریجی تحریم ها ، "دل نگرانان" فراوانی دارد.
البته پیش از ورود به بحث این "جریان های نگران" ، حساب افرادی که با دلمشغولی ملی ، به توافق ژنو می نگرند و بدان نقد دارند را جدا می کنیم و ضمن احترام به این افراد ، موضوع بحث را متوجه اینان نمی کنیم.

در داخل ایران ، دو گروه به شدت نگران اجرایی شدن توافق ژنو هستند که البته گاه ، با یکدیگر ، تطابق مصداقی نیز پیدا می کنند.
گروه نخست ، جریان رقیب انتخاباتی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 است ؛ این " سوداگران سیاست" ، می دانند که اگر روحانی بتواند به وعده هایش مبنی بر گشایش اقتصادی عمل کند ، در انتخابات آتی ، مردم با طیب خاطر و با رأیی بالاتر مجدداً او را به ریاست جمهوری خواهند برگزید و جریان رقیب ، مخصوصاً با توجه به سابقه نه چندان روشن خویش در 8 سال گذشته ، شانسی نخواهد داشت.

در این میان ، نکته مسلم این است که تا گشایشی در روابط خارجی حاصل نشود ، بهبود جدی اوضاع اقتصادی ، تحقق پذیر نیست. لذا بهترین راه برای ناکام گذاردن اصلاحات اقتصادی روحانی این است که مانع از اصلاحات دیپلماتیک شوند.
شکست روحانی در سیاست خارجی ، مساوی خواهد بود با کُند شدن روند اصلاحات اقتصادی و این ، بهترین زمینه برای ضربه زدن به وجهه او در انتخابات 96 است. فراموش نکنیم که جناح رقیب روحانی ، برنامه خود برای حذف روحانی را 4 ساله بسته است و هدفگذاری اش این است که روحانی را تبدیل به اولین رئیس جمهوری کند که تنها یک دوره توانست رأی بیاورد.
برای این جریان، مهم نیست که مردم در چهار سال پیش رو چه مشکلاتی را متحمل شوند:"این همه مردم مشکل دیده اند، این 4 سال هم رویش ؛ مهم این است که ما به قدرت برسیم ، آنگاه خودمان مشکلات را حل خواهیم کرد!"

گروه دوم ، "کاسبان تحریم" هستند که البته بسیاری از اینان ، عضو گروه نخست نیز هستند. آنان در فضای تحریم که دست بازرگانان عادی از بازار کوتاه شده ، به مدد رانت های خاص خود ، یکه تاز عرصه تجارت خارجی ایران شده اند. به عنوان مثال ، اگر تا دیروز، شرکت ملی نفت ایران ، نفت را به طور رسمی می فروخت و پولش را می گرفت و به خزانه واریز می کرد ، امروز کاسبان تحریم ، میدان دار شده اند و واسطه گری هایی می کنند که تا قبل از تحریم ، حتی خوابش را هم نمی دیدند. در یک مورد ، کسی که 8 سال قبل ، به دلیل یک چک 20 میلیون تومانی زندانی شده بود ، به مدد رانتی که در دولت قبل پیدا کرد ، وارد حوزه معاملات نفتی کشور شد و اکنون ثروتی چند میلیارد دلاری دارد.
بدیهی است چنین افرادی که بنای بیزینس شان ، تحریم هاست ، از انهدام این بنا نگران هستند زیرا می دانند در شرایط آزاد و رقابتی ، حرفی برای گفتن نخواهند داشت.

اینک "صهیونیست ها" در آمریکا و اسرائیل و "سوداگران سیاست" و "کاسبان تحریم" در ایران ، در یک همگرایی تاریخی قرار دارند.