سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

گریه کرد ؛ اما اشک نریخت ...

حکایت من ؛ حکایت کسی است که عاشق دریا بود ، اما قایق نداشت ...
دلباخت? سفر بود ؛ همسفر نداشت ...
حکایت کسی است که زجر کشید ، اما ضجه نزد ...
زخم داشت و ننالید...
گریه کرد ؛ اما اشک نریخت ...
حکایت من ؛ حکایت چوپان بی گله وساربان بی شترست !
حکایت کسی که پر از فریاد بود ، اما سکوت کرد ؛ تا هم? صداها را بشنود ... !!