پس از این زاری مکُن، هوس یاری مکُن
تو ای ناکام، دل دیوانه!
با غم دیرینهام، به مزار سینهام
بخواب آرام. دل دیوانه!
. . .
با تو رفتم، بیتو باز آمدم
از سر کوی او، دل دیوانه
پنهان کردم، در خاکستر غم
آنهمه آرزو. دل دیوانه!
چه بگویم با من ایدل، چها کردی!؟
تو مرا با عشق او آشنا کردی
پس از این زاری مکُن، هوس یاری مکُن
تو ای ناکام، دل دیوانه!
با غم دیرینهام، به مزار سینهام
بخواب آرام. دل دیوانه!