سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

ای دبستانی احساس من.................

    نظر

 

ای دبستانی احساس من

خاطرات کودکی زیباترند

یادگاران کهن مانا ترند

درسهای سال اول ساده بود

آب را بابا به سارا داده بود

دبستان مازار تهران سال 1347

درس پند آموز روباه وکلاغ

روبه مکارو دزد دشت وباغ

روز مهمانی کوکب خانم است

سفره پر از بوی نان گندم است

کاکلی گنجشککی با هوش بود

فیل نادانی برایش موش بود

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

با وجود سوز وسرمای شدید

ریز علی پیراهن از تن میدرید

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

تا درون نیمکت جا میشدیم

ما پرازتصمیم کبری میشدیم

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

پاک کن هایی زپاکی داشتیم

یک تراش سرخ لاکی داشتیم

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت

دوشمان از حلقه هایش درد داشت

گرمی دستان ما از آه بود

برگ دفترها به رنگ کاه بود

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

مانده در گوشم صدایی چون تگرگ

خش خش جارو ی با پا روی برگ

همکلاسیهای من یادم کنید

بازهم در کوچه فریادم کنید

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

همکلاسیهای درد ورنج وکار

بچه های جامه های وصله دار

بچه های دکه خوراک سرد

کودکان کوچه اما مرد مرد

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

کاش هرگز زنگ تفریحی نبود

جمع بودن بودوتفریقی نبود

کاش میشد باز کوچک میشدیم

لا اقل یک روز کودک میشدیم

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

یاد آن آموزگار ساده پوش

یاد آن گچها که بودش روی دوش

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

ای معلم یاد وهم نامت بخیر

یاد درس آب وبابایت بخیر

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

ای دبستانی ترین احساس من بازگرد این مشقها را خط بزن

ای دبستانی ترین احساس من بازگرد این مشقها را خط بزن