مهاجرت سالانه 150هزار جوان ایرانی به خارج...
سالانه حدود 150هزار جوان ایرانی در جستوجو برای یافتن وضعیت اقتصادی بهتر به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند که این روند میتواند منجر به کاهش قابلتوجه نیروی کار ماهر در میانمدت شود. بانک جهانی در گزارشی که از وضعیت اقتصادی ایران منتشر کرده است، برآورد کرده بیش از 60درصد جمعیت 73میلیوننفری ایران زیر 30سال هستند. در نتیجه حدود 750هزار جوان ایرانی سالانه وارد بازار کار میشوند که بخش عمدهای از آنها از کار بیکار یا از جستوجو برای یافتن کار ناامید میشوند و به خیل جمعیت غیرفعال از نظر اقتصادی میپیوندند. نرخ بیکاری؛ بالاتر از 20درصد این بانک برپایه آمارهای استخراجشده از سوی دستگاههای مربوطه کشور اعلام کرد در پاییز 2013، نرخ کلی بیکاری و همچنین نرخ بیکاری در بین جوانان بهترتیب 3/10 و 3/24درصد ارزیابی شده است. اما منابع غیررسمی نرخ کلی بیکاری را 20درصد یا حتی بیشتر ارزیابی میکنند. این گزارش اضافه میکند تنها 7/36درصد جمعیت کشور از نظر اقتصادی فعال هستند. چشمانداز نسبتا ضعیف برای ایجاد فرصتهای شغلی جدید در کنار افزایش تعداد ورودیهای جدید به بازار کار، ناشی از افزایش نرخ مشارکت زنان و تعداد بالای جوانان واردشده به بازار کار، نشان میدهد که وضعیت بازار کار در ایران در دوره قابل پیشبینی همچنان کساد باقی خواهد ماند. نرخ مشارکت زنان در بازار کار در فاصله سالهای 2000 تا 2011 از 14 به 16درصد افزایش یافته است. این روند مطابق با مشخصات اقتصادی، اجتماعی کشور است که به نحو فزایندهای شاهد افزایش سطح دسترسی زنان به آموزش نسبت به مردان است. طبق گزارشها از سال 2006، زنان بیش از نیمی از دانشجویان کشور و 70درصد دانشآموختگان رشتههای علوم طبیعی و مهندسی را تشکیل دادهاند. همچنین این موضوع ناشی از نرخ نسبتا پایین تشکیل خانواده به دلیل افزایش هزینههای زندگی است. زنگ خطر بحران بیکاری شرایط نهچندان مطلوب در بازار کار درحالی است که علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی بارها اعلام کرده است که بازار کار ایران در آینده نزدیک با عرضه میلیونی نیروی کار روبهرو است و طبق برآوردهایی که در وزارت کار صورت دادهایم برای مواجهشدن با این حجم از منابع انسانی، اقتصاد کشور طی دهه آینده باید رشد هفتدرصدی داشته باشد. برای دستیابی به این رشد نیز خروج از رکود تورمی الزامی است و تنها به این طریق است که میتوان بحران بیکاری و وجود این تهدید اجتماعی را مرتفع کرد. طی 40 سال گذشته مجموع نرخ بیکاری و تورم در کشور بین 20 تا 40درصد در نوسان بوده و در برخی سالها به 45درصد هم رسیده است که نشان میدهد سیاستگذاریهای سیاسی و اقتصادی در کشور نوعی رکود تورمی را به جامعه تحمیل کرده است. در طول سالیان متوالی، منابع انسانی و منابع مالی ارزی و ریالی زیادی به اقتصاد ایران تزریق شده است در حالی که روند رشد اقتصاد ایران در درازمدت بین 5/4 تا پنجدرصد بوده و بیانگر بهرهمندی نامطلوب از منابع ملی است. 10 تا 70میلیونتومان، هزینه ایجاد هر شغل ربیعی با بیان اینکه برای غلبه بر بیکاری باید حداقل سالانه یکمیلیونشغل در کشور ایجاد کنیم، تصریح کرد: برای اشتغالزایی در کشور به منابع زیادی نیاز داریم و به طور متوسط برای ایجاد یک شغل باید رقمی در حدود 100 تا 700میلیونریال تخصیص داده شود. وی توجه به اشتغال بهویژه مشاغل خانگی و کوچک را از برنامههای وزارت کار در سال جدید عنوان کرد و گفت: از جمله رویکردهای ما در سال جدید، آزادسازی منابع حاصل از هدفمندی یارانهها و هدایت آن به سمت مصارف خاص و بخشهای موردنظر دولت است. با توجه به اینکه به گفته وزیر کار سالانه باید یکمیلیونشغل جدید ایجاد شود؛ با محاسبه هزینه ایجاد هر شغل باید سالانه بین 10 تا 70هزارمیلیاردتومان برای اشتغالزایی هزینه شود. توان تامین 70هزارمیلیاردتومان وجود ندارد علیرضا حیدری دبیر سابق کانون عالی شورای اسلامی کار اظهار کرد: در شرایط فعلی کشور، نه دولت منابعی برای تامین هزینه 10 تا 70هزارمیلیاردتومانی اشتغالزایی در اختیار دارد و نه بخش خصوصی توان چنین سرمایهگذاری را دارد. وی با بیان اینکه بیکاری به مشکلی مزمن در سالهای گذشته تبدیل شده است، خاطرنشان کرد: در حال حاضر چهارمیلیوندانشجوی در حال تحصیل در کشور داریم و اگر آمار سربازان وظیفه را هم اضافه کنیم، میبینیم که با یک نیروی کار بالقوه عظیم آماده ورود به بازار کار مواجه هستیم. این کارشناس حوزه کار به این نکته اشاره کرد که در سالهای گذشته از یک سیاست منسجم درخصوص تنظیم بازار کار برخوردار نبودهایم. هرکدام از سیاستهای پولی، ارزی، مالی و… در این مدت ساز خود را کوک کرده و با دستبهدستدادن تحریمها سبب شده برنامههای اشتغالزایی عقیم شود. حیدری عنوان کرد: واقعیت آن است که برای داشتن نرخی واقعیتر از اعداد اعلامشده از سوی ارگانهای رسمی باید به ارقام غیررسمی و فراتر از نرخهای موجود نگاه کنیم. به نظر میرسد این گفته وزیر کار که ایجاد اشتغال برای یکمیلیوننفر در سال را برای خروج از بحران و رسیدن به اهداف چشمانداز کشور ضروری دانسته به واقعیت نزدیکتر باشد. افزایش نیم دلاری خط فقر، 5/4میلیوننفر را فقیر میکند بانک جهانی در ادامه گزارش خود به آمارهایی درخصوص خط فقر نیز اشاره و تاکید میکند در حالیکه نرخ فقر پایهای در ایران پایین است، اما بخش عمدهای از مردم در سطح نزدیک به خط فقر زندگی میکنند. بر اساس آمارهای بانک جهانی در سال 2010، تنها 7/0درصد مردم ایران (یعنی نیممیلیوننفر) زیر خط فقر یعنی با درآمد روزانه 25/1دلار زندگی میکردهاند. اما تعداد افراد با سطح زندگی آسیبپذیر که در نزدیکی خط فقر قرار دارند در حال افزایش است، زیرا خط فقر به اندکی بالاتر از درآمد روزانه 25/1دلار افزایش یافته است. هرچند حذف یارانه مواد غذایی و سوخت در سال 2012 و جایگزینی آن با یارانههای نقدی به حدود 80درصد جمعیت کشور، توزیع درآمد را بهبود بخشیده (و ضریب جینی را اندکی کاهش داده است)، اما تعداد زیادی از مردم همچنان در وضعیت آسیبپذیر زندگی میکنند. افزایش نیمدلاری خط فقر (از دو به 5/2دلار و از سه به 5/3 دلار) میتواند چهار تا ششدرصد جمعیت کشور یعنی بیش از 5/4میلیوننفر را گرفتار فقر سازد. این بدان معناست که بسیاری از شهروندان ایرانی در برابر شوکهای خارجی یا تغییر در وضعیت شخصیشان آسیبپذیر هستند. افزایش بیکاری و بالارفتن نرخ تورم و تاثیرات فوری آنها بر وضعیت زندگی مردم عوامل مهمی هستند که به همراه عوامل دیگر موجب تشدید وضعیت فقر در ایران میشوند. کارگران ایرانی در تاجیکستان بدون حقوق ماندهاند یک مقام شرکت ایرانی «سنگاب» مجری طرح نیروگاه سنگ توده -2 در تاجیکستان گفت: کارگران شاغل در این نیروگاه بیش از چهارماه است که حقوقی دریافت نکردهاند. میزان بدهی شرکت برق تاجیک به نیروگاه سنگ توده-2 بابت برق تولیدشده حدود 28میلیوندلار اعلام شده است. میرزایف گفت: تا دسامبر سال 2013 شرکت برق تاجیک نسبت به پرداخت میزان ناچیزی از بدهی خود به صورت ماهانه اقدام میکرد اما از چهارماه پیش تاکنون همان مقدار را هم نمیدهد. شرکت برق تاجیک نهتنها به نیروگاه ایرانی سنگ توده -2 بلکه به نیروگاه روسی سنگ توده -1 نیز حدود 80میلیوندلار بدهکار است. شرق
طالب میرزایف مسوول امور مالی شرکت سنگاب گفت: این شرکت بهخاطر پرداختنشدن طلبهایش از سوی شرکت برق تاجیک اعتباری برای پرداخت حقوق یکصد کارگر خود که بیشتر آنان تاجیک هستند، ندارد.