سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

پرونده جنجالی ریحانه جباری؛واقعیتهای قتل پدرم باید مشخص شود...

تلاش‌ها برای جلب رضایت اولیای‌دم دکتر سربندی و نجات ریحانه از چوبه‌دار همچنان ادامه دارد. این در حالی است که در سوی دیگر ماجرا اعضای خانواده مقتول هنوز از رضایت حرفی به میان نیاورده‌اند. درباره این پرونده با پسر بزرگ مقتول گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که می‌خوانید:

‌ در هفت‌سالی که از زمان قتل می‌گذرد شما کمتر صحبت کرده و در رسانه‌ها هنوز نداشته‌اید. دلیل این سکوت چیست؟

افراد دودسته هستند عده‌ای برای رسیدن به خواسته‌های خود حاضر هستند هر مطلبی را عنوان کنند و هر نوشته‌ای را انتشار دهند اما ما سعی کرده‌ایم در زندگی برای رسیدن به خواسته‌هایمان دیگران را تخریب نکنیم و به همین دلیل ترجیح دادیم در این هفت‌سال سکوت کنیم و قضاوت را به قانون بسپاریم. متهم برای تبرئه خودش روی دفاع از خود تاکید داشت و برایش مهم نبود که آبرویی برود. این ادعا را باید کنار گذاشت. این موضوع از چند جهت قابل بحث است. اول اینکه هیچ انسانی پیدا نمی‌شود که چاقویی 50سانتیمتری در کیفش بگذارد و از این دفتر به آن دفتر برود. سوال من این است که چه افرادی چنین چاقویی دارند؟ ما باید چنین افرادی را برای حفظ صلح و آرامش جامعه حذف کنیم، البته ما هم به حذف فیزیکی معتقد نیستیم چون بدترین نوع حذف است. متهم علاوه بر قتل و گرفتن جان یک نفر و داغدار‌کردن خانواده‌ای، فکر می‌کند با تهمت‌زدن نجات می‌یابد و در جوامع داخلی و خارجی برای خود کسب محبوبیت می‌کند.

بهره‌برداری رسانه‌های خارجی از جریان این شک را به وجود می‌آورد که این اقدامات با برنامه‌ریزی انجام و این فرد حاضر شده یک نفر را بکشد و خود را در معرض خطر و در برابر اصحاب رسانه قرار دهد تا برای آنان آبرو بخرد و آبروی سیستم قضایی را ببرد. ما هفت‌سال سکوت و با آرامش کار قانونی را طی کردیم. در این مدت 13قاضی مستقل در مراحل بازپرسی، دادگاه کیفری استان، دیوانعالی کشور و اجرای احکام پرونده را بررسی کردند و هیچ کدام در مورد ادعای دفاع مجاب نشدند و در نهایت ریاست قوه‌قضاییه نیز پروند ه را بررسی کرد و ایشان هم نظر ‌3 قاضی مستقل را که رای قاطع بر مجرم‌بودن دادند را تایید کرد. چرا برخی افراد در سایت‌ها به خود اجازه می‌دهند بدون علم و اطلاع کامل از ابعاد مختلف پرونده به راحتی تحت‌تاثیر نوشته‌های مغرضانه رسانه‌های آن طرف آب قرار بگیرند و مطالبی غیرواقعی را انعکاس بدهند. ما همه در جامعه‌ زندگی می‌کنیم. اگر به قوانین احترام نگذاریم سنگ‌روی‌سنگ بند نمی‌شود.

اگر هر کدام از ما در مورد دیگران قضاوت و اظهارنظر کند چه احتیاجی به سیستم قضایی داریم؟ اگر من تعابیر خودم را بگویم و آنها هم تعابیر خودشان را نتیجه چه می‌شود؟ در بررسی وجوه مختلف پرونده بر اساس صحبت، اظهارات و اقاریر خود متهم هیچ سندی دال بر سوءنیت برای تجاوز وجود ندارد، هیچ سند و مدرکی، حتی یک خط روی صورت یا یک تار موی کنده‌شده. خود او اعتراف کرده است دو روز قبل در خیابان شریعتی، نرسیده به میدان قدس اقدام به تهیه چاقویی به طول 50 سانتیمتر کرده است. طبق نظریه پزشکی قانونی متهم چاقوی سلاخی را بین دو دنده دکتر سربندی فروکرده و باعث قطع رگ پایین بطن راست و شکافتن ریه شده است. این کار صرفا از یک فرد ماهر و حرفه‌ای برمی‌آید. در حالی که بدن در حالت رکوع یا سجود باشد ممکن است تیغه از بین دو دنده عبور کند.

ضمن اینکه طبق بند سوم صفحه 12 حکم دادگاه متهم شب قبل از قتل پیامکی را ارسال کرده با این مضمون که «امشب می‌کشمش» او در جواب دادگاه گفته منظورم این بوده که پدرم را که سخت می‌گیرد و اجاره نمی‌داد در میهمانی‌های شبانه شرکت کنم، می‌کشم. دکتر سربندی بعد از ضربه خوردن در راه‌پله از طبقه پنجم تا طبقه سوم به تعقیب قاتل یا نفر دیگر پرداخته و فریاد می‌زده «دزد، دزد» همسایه‌ها بیرون آمده و با پیکری خونین که از شدت خونریزی در پاگرد افتاده بود مواجه شده بودند. این فرد پزشک بود، چه چیزی را از او دزدیده بودند که از جان خود مقدم‌تر دانسته و در راه‌پله در پی آن دویده است؟

‌ این اتفاق چه سختی‌ها و پیامدهایی برای شما داشت؟

عواقب معنوی ناشی از عدم حضور پدر در خانه ناگفتنی است و در کلام و نوشتار نمی‌گنجد. این غم را صرفا افرادی که این درد را کشیده‌اند، می‌فهمند ولی اتهامات، دروغ‌پردازی‌ها، توهین‌ها و یک‌طرفه به قاضی رفتن برخی سایت‌ها و روزنامه‌ها درد این فراغ را صدچندان کرده است.

‌ آیا به رضایت فکر کرده‌اید؟

اصلا. این امکان وجود ندارد. تا وقتی که از واقعیت، پرده برداشته نشود به هیچ‌وجه به این فکر نمی‌کنیم.

‌ با اجرای حکم قصاص هم یکی از افرادی که فکر می‌کنید از واقعیت اطلاع دارد از بین می‌رود و باز سوالات شما بی‌جواب می‌ماند.

حداقل می‌دانیم فردی را که به قتل پدرم اعتراف کرده است قصاص می‌کنیم و در انتظار حقیقت در آن دنیا می‌مانیم.

‌ اولین‌باری که برای درخواست بخشش به شما مراجعه شد چه زمانی بود؟

از وقتی رای دادگاه ابلاغ شد در پی رضایت آمدند. قبل از آن هیچ مراجعه‌ای به ما نداشتند.

‌ در روزهای اخیر افرادی با مراجعه به شما و خانواده‌تان درخواست بخشش کرده‌اند. این درخواست‌ها چقدر می‌تواند در تصمیم شما موثر باشد؟

هنرمندان و افرادی که در جامعه محبوبیت دارند در این ایام بسیار زحمت کشیدند و برای اینکه بخشش را برای قاتل یا خانم جباری طلب کنند به ما مراجعه کردند و در جواب همه آنها ضمن عرض تشکر از بابت این میانجیگری باید بگویم این اقدامات در تصمیم ما نقشی نخواهد داشت. من ضمن تشکر و قدردانی از خیرخواهانی که چنین روحیه پسندیده‌ای را در جامعه ما رواج می‌دهند، بیان می‌کنم اگر در فکر ایجاد آرامش در جامعه هستند، صرفا با معلوم‌شدن حقیقت و واقعیت در پرده و پرهیز از دروغگویی و اتهام‌زنی است که میانجیگری معنا پیدا می‌کند. متهم دو شب قبل کارد می‌خرد و شب قبل هم به دوست‌پسرش اعلام می‌کند که «امشب او را می‌کشم» و برابر گزارش پلیس و خودش هنگام سجده مقتول اقدام به قتل می‌کند.

وقتی هم که از او سوال می‌شود، می‌گوید: «من او را کشتم نکند می‌خواسته به من تجاوز کند» اگر او عفیفه و پاکدامن بود چرا به خانه مرد غریبه رفته و چرا پیامک داده بود که کجایی و چرا تماس گرفته بود؟ ما از مردم می‌خواهیم بپرسیم چه چیز می‌تواند آلام یک خانواده داغ‌دیده را کاهش بدهد؟ آیا قصاص حق ماست یا نه؟ چه کسی جواب هفت‌سال سوءاستفاده احساسی از اذهان عمومی را می‌دهد؟ چرا کسی به لطمات روحی که به خانواده مقتول وارد شده است توجه ندارد؟ چرا کسی توجه ندارد که در اثر فقدان این پدر چه اتفاقات ناگواری افتاده و این اتفاق چه اثرات منفی‌ای در پی داشته است؟ واقعا قصاص‌کردن یا نکردن خانم جباری ارزش ندارد ما در پی کشف حقیقت و گفتن واقعیت‌ها هستیم.

‌ آیا ممکن است خود شما روزی به‌عنوان میانجی برای نجات جان یک قاتل به خانواده مقتول مراجعه کنید؟

من صرفا در صورتی به‌عنوان میانجی وارد پرونده‌ای می‌شوم که به‌صورت دقیق تمامی قسمت‌های پرونده را مطالعه کرده و در جریان ابعاد مختلف موضوع باشم نه فقط برای نجات‌دادن یک قاتل از چوبه دار. این کار چه لزومی دارد؟

شرق