ضرب المثل ها چقدر ضروری هستند؟
ضرب المثل ها چقدر ضروری هستند؟

در گذشته مراودات مردم با یکدیگر و ارتباطات شفاهی آنها با هم بیشتر بوده است، اما الآن این ارتباط شفاهی جای خودش را به پیامک، چت، تماشای تلویزیون و خواندن مطبوعات داده است و به همین دلیل ارتباط بین مردم کمتر اتفاق میافتد و ضربالمثلها هم به میزان کمتری رد و بدل میشوند.
این پژوهشگر در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در خوزستان اظهار کرد: امروزه به رغم این که رسانههای تاثیرگذاری همچون تلویزیون، مطبوعات و... گسترش یافتهاند هنوز از اعتبار ضربالمثلها کم نشده است. البته ممکن است از نوع استفاده آنها و جمعیتی که از آنها استفاده میکنند، کم شده باشد، ولی ضرورت آنها همچنان پابرجاست. به عنوان مثال، اگر شما از یک جوان بپرسید آیا دوست دارید از ضربالمثل در کلامتان استفاده کنید، حتما جواب او مثبت خواهد بود.
ذوالفقاری خاطرنشان کرد: در گذشته مراودات مردم با یکدیگر و ارتباطات شفاهی آنها با هم بیشتر بوده است، اما الآن این ارتباط شفاهی جای خودش را به پیامک، چت، تماشای تلویزیون و خواندن مطبوعات داده است و به همین دلیل ارتباط بین مردم کمتر اتفاق میافتد و ضربالمثلها هم به میزان کمتری رد و بدل میشوند، در حالی که ضربالمثلها شفاهی هستند و سینه به سینه نقل میشوند و محل حفظ و نگهداری آنها برخلاف دیگر موضوعات فرهنگی از طریق زبان مردم و ارتباطات شفاهی است.
این مدرس زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیان کرد: اکنون که رسانهها وجود دارند، اگرچه نوعی مانع در استفاده از ضربالمثلها محسوب میشوند؛ نمیشود آنها را به عنوان عامل منفی اعلام کرد، زیرا اگر ما بتوانیم به درستی از رسانهها در جهت رواج ضربالمثلها در بین مردم استفاده کنیم، طبیعتا میتوانند تاثیرگذار نیز باشند. برای مثال در سریالهایی که از تلویزیون پخش میشود، ضربالمثلهای اخلاقی و حکمتآموز میتواند در آنها به کار گرفته شود تا از این طریق این فرهنگ نیز انتقال پیدا کند، همچنان که در بعضی سریالها پارهای کنایات، اصطلاحات و تعابیر امروزی در بین جوانان به سرعت جای خودش را پیدا میکند.
او یادآوری کرد: ضربالمثلها جملههای حکمتآموز کوتاهی هستند که کاملا حسی و ملموساند و مطلبی را به سرعت میتوانند در ذهن افراد جا بیندازند و آنها را قانع کنند. گاهی اوقات ما ساعتها استدلال میکنیم برای این که یک موضوع را اثبات یا رد کنیم، ولی یک ضربالمثل بجا میتواند کار همه آنها را انجام دهد.
ذوالفقاری ادامه داد: همچنین ضربالمثل ابزاری فرهنگی است، چراکه پشت هر ضربالمثل آموزش حکمتهای عملی زندگی وجود دارد و مسایلی را که شاید ما با ساعتها پند و نصیحت نتوانیم در گوش فردی فرو کنیم، یک مثل ساده میتواند آن را انجام دهد. اساسا فرهنگهایی که بنای آنها بر اساس همین امثال، حکم، کنایات و حکمتهاست و موضوعات را به صورت غیرمستقیم بیان میکنند، به عنوان فرهنگها و زبانهای غنی نام برده میشوند که زبان فارسی نیز یکی از آن زبانهای غنی است، زیرا تعداد کنایات و امثال و حکم آن زیاد است.
نویسنده کتاب "ادبیات عامیانه ایران" درباره تکیه کلام و اصطلاحاتی که در رسانهها رواج پیدا کرده است، گفت: ضربالمثلها جایگاه خاص خودشان را دارند و تکیهکلامها تعریفشان با ضربالمثلها فرق میکند. البته امروزه هم ضربالمثل ساخته میشود، چراکه ضربالمثلها با توجه به شرایط مکانی، زمانی و اقلیمی بازتولید میشوند. برای مثال، ضربالمثلی در دورهای بوده و امروز کلمات آن جابهجا شده است یا ضربالمثلی همچون "ارتش چرا ندارد" جزو مثلهایی است که جدید است یا مثلهایی هستند که از فناوریهای جدید سخن میگویند.
او ادامه داد: همچنین بعضی از ضربالمثلها مثل "به جای ماهی دادن، ماهیگیری را یادش بده" یا "نیمه پر لیوان را ببین" جزو ضربالمثلهایی هستند که از زبانهای دیگر ترجمه میشوند. پس ضربالمثلها در زبان وجود دارند و به تعداد آنها نیز افزوده میشود، اما استفاده از آنها به نسبت گذشته کمتر شده است.