طنز: نان باگت؛ نشانه امنیت!
سرویس بین الملل هوش خراش: دولت فرانسه با انتشار فهرستی 9 بندی برای شناسایی تروریستهای بالقوه به مردم توصیه کرد؟ افرادی که از خوردن نانهای باگت دست میکشند، ممکن است مظنونان تروریستی باشند!
سرویس تروریستی هوش خراش در گزارش اختصاصی بررسی کرده که خوراکیها چه نقشی در شناسایی تروریستها دارند.
?خیارشور
یکی از راههای تشخیص تروریستها استفاده آنها از خیار شور است، به این صورت که اگر خیار شور قلمی بخرند احتمال تروریست بودنشان کم است ولی اگر خیارشور هایی که خریداری میکنند کلفت و بدقواره باشند
(از همان خیار شورهایی که از سمت چپ کوچک و از سمت راست کلفت بوده و وسطشان یک لیوان آب دارند) احتمال قریب به یقین تروریست بوده و قصد کشتن کسی را دارند.
?چیپس و ماست
افرادی که چیپس و ماست را با هم مصرف میکنند به احتمال بسیار زیاد تروریست هستند و اگر در آن لحظه تروریست نباشند سه ساعت بعدش خواهند شد. بنده چندین بار افرادی را که چیپس و ماست میخرند دیدهام که بعد از دو سه ساعت به خیابان آمده و عربده میکشند.
?خیار سالادی
مشتری این خیارها افراد عادی هستند که شاید قصد کشتن کسی را نداشته باشند ولی پتانسیل بالقوه بالایی برای تروریست شدن دارند.
?سیر و پیاز
اگر افرادی که سیر و پیاز خریداری میکنند بعد از مصرف به مترو بروند قطعا تروریستند. همین دیروز گروه حوادث هوشخراش خبر از مرگ 12 نفر در مترو تهران به خاطر استنشاق گاز سمی پیاز داد. سیر هم همین شرایط را دارد.
?نخود و لوبیا
به مصرفکنندگان نخود و لوبیا تروریستهایی با شگرد مرگ خاموش میگویند، به این صورت که افرادی که این دو عزیز را مصرف میکنند حداقل تا 48 ساعت پتانسیل کشندگی بالایی دارند که حتما باید کنترل شوند.
?نان بربری
دیروز بعد از شنیدن این خبر به سراغ نانوایی بربری رفتیم که جوانی در جلوی آن ایستاده بود، از او بدون پرده پرسیدم: «r u terrorist» و او نیز بدون پرده جوابمان را داد که:
«terrorist is your mother ,is your sister, it’s my terrorist(eshare be barbari)! do you want eat it?»
و ایشان بعد از اینکه یک ساعت مقاومت کرد توانستیم از جیبش یک پیچگوشتی در بیاوریم و فهمیدیم که ایشان نیز تروریست است.
از دیگر نکات این فهرست روی برگرداندن از صفحه تلویزیون و سینما در مواقعی که «تصاویر غیراخلاقی» پخش میشود، است.
خب خدارو شکر در منطقه ما با توجه به این بند تروریستی نداریم.
نتیجه گیری هوش خراش: خداروشکر دولت فرانسه اگر با همین هوش و درایت پیش برود میتوانیم در آینده نزدیک شاهد جهانی عاری از خشونت و ترور باشیم.
نتیجه گیری تروریستی: بسیار علاقهمندیم کسی که این فهرست را جمع آوری کرده پیدا کنیم و همان باگت را درسته در حلقش فرو کنیم!
با گالیور، 300 سال بعد! راهنمای سفر به «ماخونیک»؛ یک روستای جهان
همشهری 6 و 7 - حمیدرضا محمدی، وحید معتمدنژاد: سرزمین لی لی پوت ها را به یاد دارید؛ همان سرزمینی که مردم آن کوتاه قد بودند و گالیور در حین سفرهایش به آنجا رسید؟ حالا می خواهیم شما را با روستایی آشنا کنیم که مردمش جثه ای ریز داشته و خانه های آنجا ارتفاع کمی دارند؛ «ماخونیک».
اینجا روستایی است در خراسان جنوبی، حوالی شهر سربیشه که تا مرز افغانستان تنها نیم ساعت فاصله دارد. ما خونیک که یکی از هفت روستای شگفت انگیز جهان است، متاسفانه دچار محرومیت است؛ مثل دیگر روستاهای این منطقه، مردم ماخونیک رسوم عجیبی دارند. اگر دل تان کشف تازه می طلبد و افراد جدید، عرصه برایتان مهیاست که بار سفر ببندید. هر چند که دور بودن از مرکز برای کسانی که از دور و اطراف پایتخت دورتر نمی روند، دشوار است اما آنان که به واقع اهل سفرند، رنج راه را بر خود هموار می سازند تا آنچه را تاکنون ندیده اند از نظر بگذرانند.
چگونه برویم؟
از پایتخت تا روستای «ماخونیک»، 1261 کیلومتر راه در پیش دارید و دو مسیر در پیش روی شماست؛ نخست آن که خود را به جاده ای که به مشهد منتهی می شود، برسانید. پس از سمنان، دامغان و شاهرود، به سبزوار خواهید رسید. در این شهر، به طرف جنوب آمده و اکنون، پس از عبور از شهرهای گناباد، بیرجند و طبس، به ماخونیک خواهید رسید.
مسیر دوم که البته 82 کیلومتر بیشتر است، شما را از قم، کاشان، یزد، طبس، بیرجند و سربیشه به این روستا خواهد رساند. ماخونیک از بیرجند 131 کیلومتر در جنوب شرق و از سربیشه 64 کیلومتر در شرق خود فاصله دارد اما پایتخت نشینان بدون استراحت و احیانا شب مانی در یکی از شهرها چیزی حدود 14 ساعت راه در پیش خواهند داشت.
همچنین هر روز از ساعت 13:30 تا 18، هفت سرویس از تعاونی هشت پایانه مسافربری جنوب، عازم مرکز استان خراسان جنوبی می شود که بهای سوار شدن به آنها، 33 هزار و 500 و 56 هزار و 500 تومان است.
از سوی دیگر اگر می خواهید با قطار سفر کنید، این را بدانید که هیچ قطاری به بیرجند نمی رود. تنها راه این است که سوار قطارهای 56 هزار تومانی شوید که یک روز در میان، ساعت 12:10 از تهران حرکت و 5 بامداد به طبس می رسند.
در ایستگاه راه آهن طبس هم، خودروهایی مستقرند که شما را به بیرجند که 270 کیلومتر آن سوتر است، می رساند. طبیعتا، آسان ترین راه برای سفر به این روستا، هواپیما خواهد بود. برای رسیدن به فرودگاه بین المللی بیرجند، باید دست کم 119 هزار و 500 و دست بالا 248 هزار و 800 تومان بپردازید.
خانه هایی که می نشیند!
همه چیز در این روستا خاص است. خانه های ماخونیک جالب توجه است. ارتفاع خانه های آن، حداکثر به 1.40 سانتیمتر می رسد. این روستا که در دامنه تپه و به نوعی در گودی زمین قرار گرفته، خانه هایی به هم فشرده دارد.
در عمل بافت سنتی ماخونیک، از منطق ریاضی خاصی پیروی نمی کند. سنگلاخ بودن و ناهمواری زمین، مسائل امنیتی، رابطه خویشاوندی و شرایط اقلیمی موجب شکل گیری این گونه معماری شده است.
مصالح سازنده هر خانه، عموما سنگ، چوب و هیزم است که متاسفانه، آفت جدید بسیاری از روستاهای ایران، مانند آجر به مصالح این خانه ها راه پیدا کرده و نسل جدید اهالی ماخونیک، به تدریج از بافت سنتی آن فاصله میی گیرند و همین موضوع، به لحاظ گردشگری می تواند به جاذبه بیرونی روستا جدا از ساکنان آن لطمه بزند.
قسمت اعظم سقف خانه ها را با سنگ های صاف تشکیل می دهند که روی آنها را با مخلوط کاهگل، ساروج و سنگریزه پوشانده اند. تنها راه ارتباطی این خانه ها با بیرون، پنجره کوچکی است که با وجود پایین بودن خانه ها از سطح زمین، خود را بیشتر نشان می دهد و به زحمت می توان با عبور از یکی دو پله وارد خانه شد.
در خانه های این روستا چوبی است و به سبب در امان ماندن از بادهایی که از شمال و شمال غرب می وزد و بهره گیری از نور خورشید، از سمت جنوب باز می شوند. این درها در گذشته از بسته های به هم بافته شده خار و بوته بیابان ساخته می شدند.
مهمترین بخش هر خانه، کندیک (مخزن نگهداری گندم و جو)، کرشک (اجاق گلی برای پخت غذا)، طاق و طاقچه است. البته جدا از قد ساکنان روستا که البته در نسل های جدید آن، با تدابیر اندیشیده شده، به تعادل نسبی رسیده، یکی از دلایل کوتاه بودن ارتفاع خانه ها، گرم شدن و خنک ماندن آن در فصول زمستان و تابستان است.
نکته جالب سقف خانه هاست که آنها را با تنه درختان محلی و بوته پوشانده اند. به طور معمول در میان چند اتاقی که بدون حصار در کنار یکدیگر ساخته شده اند، تنها یک اتاق مورد استفاده شخصی قرار می گیرد که به آن خانه آدمی یا خانه نشست می گجویند. این خانه که مساحت آن حدود 10 تا 15 متر مربع است، برای نشست و برخاست، خوابیدن، پخت و پز، انبار جو و گندم، کارگاه بافندگی و اتاق پذیرایی به کار می رود و سایر اتاق ها که کوچک هستند برای نگهداری حیوانات و انبار علوفه و چغندر استفاده می شود.
عناب؛ نماد ماخونیک
ساکنان ماخونیک مانند دیگر روستاییان این سرزمین، کشاورز و دامدار هستند. محصول کشاورزی این روستا گندم، سیر، جو، شلغم، چغندر، زردک، گوجه فرنگی و پیاز و در میزان کوچک زعفران است. ناگفته نماند که عناب، توت، انجیر، انار، سیب، انگور و بادام هم در باغ های ماخونیک کاشته می شود.
اگرچه عمده ترین منبع درآمد مردم ماخونیک، کشاورزی است اما کار زراعت هم با توجه به کمبود زمین های کشاورزی مناسب و مساعد برای کار و تعدد کشاورزان روستا، با دشواری صورت می گیرد و حتی زمین های دو متر مربعی هم در این روستا یافت می شود که محل گذران زندگی مردم روستا است و با سنگ چین مشخص شده اند. بهترین زمین ها، در پایین دست چشمه آب شیرین روستا قرار دارد. روزگاری می شد در هر زمینی، درختان عناب را مشاهده کرد اما امروز، بسیاری از آنها خشکیده اند. درخت عناب؛ میوه و برگش، نمادی برای روستای ماخونیک است.
اگر در همین فصل سرد سال به ماخونیک سفر کنید و میهمان اهالی ماخونیک شوید، می توانید مخلوط شلغم و شیر را نوش جان کنید یا مخلوط کوبیده شده آرد، شلغم و چغندر پخته و خشک شده یا «بنه» خشک شده را که «پختیک نام دارد صرف کنید. مردم این روستا، برای ذخیره و نگهداری محصولات خود از ظرف خمره شکلی به نام «کندوک» یا کندیک، استفاده می کنند که حاصل ورز داده شدن گل رس است.
عموم دام های ماخونیک، بز است. صنایع دستی چون قالی بافی، سفالگری، ریسندگی، جاروبافی، پارچه بافی و جوراب نیز در این روستا رواج دارد اما امروز رو به کاهش گذاشته است. البته به سبب معادن سنگ گرانیت سبز و سنگ گوریت که بازالت های منشوری هستند، برخی از اهالی، به ویژه جوانان، در آن معادن فعالیت می کنند.
وعده گاهی برای عروس و داماد!
مردم روستای ماخونیک، به سنت های خود پایبند نهستند. ساکنان ماخونیک تا چند دهه قبل، شکار و خوردن گوشت را برحسب برخی آداب و رسوم کهن شان مردود می شمردند و از آن دوری می کردند. این مسئله، اتفاقی نادر و البته بختی خوش برای محیط زیست اطراف ماخونیک بوده است.
مردم ماخونیک هنوز هم سیگار نمی کشند. چند سالی می شود که مردم این روستا اجازه ورود تلویزیون را به روستایشان داده اند.
یکی دیگر از رسوم مردم این روستا مربوط به مراسم عروسی است. در شرق روستا، چشمه آب شیرینی قرار دارد که در بالای آن، دو اتاقک ساخته شده است. در قدیم بنا به رسم اهالی، در یکی از این اتاق ها داماد و در دیگری عروس را حمام می دادند و سپس آنها را دور این درخت می گرداندند و راهی روستا می شدند. این اتفاق اکنون منسوخ شده و به ندرت رخ می دهد.
هم سرد و هم سخت
در وصف نام «ماخونیک» چند نقل قول وجود دارد. آنگونه که در برخی منابع تاریخی 300 سال پیش ذکر شده، «مادخنیک» را نام اصلی این روستا دانسته اند که مرکب از «ماد» و «خنیک» است. ماد همان سکونتاه قوم ماد است. این واژه (مادخنیک) در گذر زمان به ماخونیک رسیده است.
اما اهالی روستا «ما» را به معنای بزرگ می دانند و اگر این تعبیر دست باشد، چون در منطقه مذکور، پنج روستای دیگر با نام خونیک وجود دارد، ماخونیک به معنای خونیک بزرگ است.
دردسرتان ندهیم، بعضی ها هم می گویند «خونیک»، همان خنک است و این به خاطر اقلیم خنک این روستا نسبت به نواحی اطرافش است. ماخونیک به لحاظ تقسیمات جغرافیایی، از شمال به روستای «لجونگ» می رسد. غرب و شمال غربش را روستاهای «توتک» و «سفال بند» دربر گرفته اند و روستای «باغ سنگی» هم در جنوب و جنوب شرق ماخونیک جای گرفته است.
به لحاظ ناهمواری های موجود، این روستا از شرق به کوه محمودی یا کندوک و از جنوب به دو تپه کم ارتفاع به نام های پره ماخونیکو تپه زرد می رسد. از جنوب این روستا اما دو رودخانه فصلی پی باغا و گل انجیر عبور می کنند که در نهایت رودخانه بزرگتر ماخونیک را پدید می آورند.
این روستا با 739 نفر جمعیت بر مبنای سرشماری سال 1390 در دهستا دَرَح واقع در بخش مرکزی شهرستان سربیشه قرار دارد. مردم این روستای حنفی مذهب، به فارسی سخن می گویند اما با لهجه خراسانی مختص به خود.
از آداب و رسوم چه می بینیم؟
مردم ماخونیک در جشن هایشان از تار و دو تار استفاده می کنند و آنها را با آواها و ترانه های محلی همراه می سازند. در نوروز و اعیاد مذهبی فطر و قربان، برنامه های ویژه ای دارند؛ لباس نو می پوشند، خوراکی های مخصوص تهیه می کنند و به دیدار بزرگان و فامیل می روند.
مردم روستای ماخونیک از پوشاک محلی بلوچی استفاده می کنند. لباس اغلب مردان شامل شلوارهای گشاد، دستار، جلیقه، کفش و نوعی پوشش بلند است. زنان نیز از روسری، زیورآلات و پیراهن های بلند استفاده می کنند.
کجا بمانیم؟
روستای ماخونیک اقامتگاه بوم گردی مشخصی ندارد مگر اینکه میهمان اهالی روستا شوید و شبی را در یکی از این خانه های کوچک به صبح برسانید. البته مهمانسرای سعادتی (درجه 2) در سربیشه و مهمانسرای جهانگردی (***)، هتل کوهستان (***) و هتل مقدم (**) در بیرجند هم پذیرای شما در این سفر خواهند بود.
سوغات چه ببریم؟
مهمترین صنایع دستی ماخونیک که می تواند یادگار شما از این روستا هم باشد، فرش بافی، سبدبافی، توربافی، پلاس بافی و تولید ظروف سفالی است.
از برج تا سنگ
روستای ماخونیک به لحاظ طبیعی و تاریخی هم جاذبه هایی دارد که در صورت سفر به آنجا، می توانید از آنها دیدن کنید. «قنات» ماخونیک یکی از آنهاست. طول این قنات که دبی اش، 2 لیتر در ثانیه است، 80 متر بوده و 4 هکتار زمین کشاورزی را تحت پوشش آب خود دارد.
مناطق کویری معمولا دارای قنات هستند که سیرابی منطقه و حتی روستا، وابسته به آنها است. اما مهمترین اثر تاریخی این روستا، «سنگ نگاره»ای است که مربوط به هزاره چهارم پیش از میلاد است. این اثر پیش از تاریخی که در نزدیکی قنات روستا واقع شده، حاوی نقش هایی چون بز کوهی و سرو است که نشان از چوپانی و دامداری دارد. برج انجیر و قلعه ماخونیک از دیگر دیدنی های تاریخی ماخونیک است.
چه بخوریم؟
جز «پختیک» که در فصل زمستان به مصرف مردم می رسد و در این سفر می توانید نوش جان کنید، از قلور شیر، غلور ترش، گندم کله، سوزی، کاچی شلقم، تلخو، قروت خنجیک در کنار انواع آش ها، آبگوشت و کشک می توان به عنوان غذاهای سنتی این منطقه نام برد.
جز این، اما «سنگلک» هم وجود دارد که در لغت نامه دهخدا درباره آن چنین آمده: «به غذای کله پاچه ای گفته می شود که در اثر اضافه کردن آب سرد یا نمک هنگام پخت، پاچه در آن غذا سفت شده است (همانند سنگ).»
ماخونیک یعنی شگفتی و استقامت
از شهرستان بیرجند در استان خراسان جنوبی که زبانزد علم و فرهنگ است و مردمانش مشهور به آ»وزگارزادگان، جاده ای از شرق به سوی استان همجوارش سیستان و بلوچستان منشعب می شود که پس از مسافتی حدود 70 کیلومتر به منطقه سربیشه می رسیم.
درست از همین شهر به سمت بیابانی برهوت که به هیچستان می ماند و از آنجا تا ماخونیک یک ساعت راه در پیش است. در این منطقه تا چشم کار می کند کوه است.
هیچ جنبده ای در این راه نمی جنبد، مگر مارمولکانی که هر از گاه از پشت سنگ یا کلوخی به هر جا زل می زنند بی آنکه بدانند خطری در جاده در کمین آنهاست. شاید در بین راه گهگاهی از ساختمانی سبز، چهره ای چروکیده و سوخته دلیل آمدنت را بپرسد تا بفهمد از پایتخت آمده ای و آنگاه با همان تواضتع کویریان، به تو با احترام اجازه عبور و ادامه راه دهد.
در بین راه تنها جاذبه کویر که افق بی انتهاست، بار خستگی را از چشمانتان می زداید تا شاهد دنیایی متفاوت تر از کلانشهری چون تهران باشید و آرزوی برگشت در خیال تان نقش نبندند. تا اینجای راه اگر بومی اینجا نباشید و اهل کویرنوردی، یکنواختی کویر حوصله را از شما می رباید و چشمان تان به ساعت مچی خیره می شود اما با اینحال می روید و می روید تا به همان مقصود سفر برسید.
به ماخونیک که می رسید هیچ کس جز کودکان پابرهنه با جامه هایی کهنه به استقبال تان نمی آیند اما راز این دیار در همین استقبال است؛ استقبالی که از روی نیاز و بی انباز، مردمان این سرزمین همه نیازمندند نه از نوع نیازی که در جامعه امروز شهری رواج دارد، نیازی که توجه و محبت را طلب می کند. اینجا لقمه ها نیز حد و اندازه دارد و هر کس نان خویش را می خورد و منت حاتم طایی نمی کشد.
این مردمان جثه هایشان کوچک اما روح شان بزرگ است. آنها سرمای استخوان سوز کویر را در گرمای خانه های کلوخی باصفا و صمیمیت به صبح می رسانند.
اینجا همه مالک اند؛ مالک همه چیز و هیچ چیز، مالک خود و دیار خود، مالک خود و غیرت خود، مالک خود و سیرت خود، مالک زمینی که وسعت در آن مفهوم نیست و به اندازه همان قد کوتاه خود به زمین سرمی سایند و شکرگزار اویند و مالک تمام آرزوهای برنیامده که به زعمی تنها در چهار دیواری گلی این سکونتگاه اولیه بشری دفن می شد. پس چه جای مجیزگویی که چیزی را تصاحب کنند و به کرسی قدرت و مکنت بنشینند.
اینجا از شگفتی های شهری اثری نیست اما خود ماخونیک از شگفتی های تاریخ و معماری ایران است و یکی از هفت روستای شگفت انگیز دنیا که از آن به سرزمین لی لی پوت ها هم یاد می کنند.
خلاصه اینجا را باید دید نه از نوع دیدنی که شمال و جنوب کشور را با هزینه های سرسام آور و آنچنانی می بینند. اینجا تنها باید از دل هزینه کرد و با هزینه دل دید و طعم فست فودهای پایتخت را جایگزین کریچ کریچ (صدای جویدن نان خشک به گویش محلی) نان خشک کرد. اینجا گوشه ای از کشور پهناور ایران است و صد البته جور دیگر باید دید.
آیا سفر به ماه یک دروغ بزرگ است؟
مجله همشهری سرنخ: از زمانی که ناسا، فیلم قدم گذاشتن انسان به کره ماه را بین سال های 1969 و 1973 برای میلیون ها نفر در سراسر جهان پخش کرد، تئوری های گوناگونی درباره این ماموریت غیرممکن، تصاویر و فیلم های گرفته شده از آن شکل گرفت. در این بین بسیاری مدعی شدند که این سفر دروغی بیش نبود. حتی سال 2001 شبکه خبری فاکس نیوز پس از گذشت 30 سال از ماموریت آپولو ویژه برنامه ای با عنوان «تئوری توطئه: آیا واقعا انسان در ماه قدم گذاشت؟» را پخش کرد.
در این برنامه جزییات سفر به کره ماه مورد بررسی قرار گرفت و همه افرادی که آن را تماشا کرده بودند، یقین پیدا کردند که ناسا هیچ وقت موفق نشده فضانوردان خود را به ماه بفرستد بلکه در این سفر دروغین فقط تعدادی از صحنه های ساختگی شبیه به کره ماه همراه با جلوه های ویژه که در استودیو فیلمبرداری شده بود، پخش شده است.
چرا دروغ؟
سال 1962 بود که جان اف کندی - رییس جمهور وقت آمریکا - در یک سخنرانی اعلام کرد تا پایان دهه 1960 آمریکا می تواند انسان به کره ماه بفرستد و دوباره او را به زمین برگرداند.
یک سال بعد کندی ترور شد اما هفت سال پس از این سخنرانی، اعلام شد که فضانوردی به نام «آرمسترانگ» به ماه سفر کرده است، این خبر در حالی منتشر می شد که مدت کوتاهی پس از ترور کندی، گروهی از دانشمندان برجسته آمریکایی به «لیندون جانسون» که بعد از مرگ کندی، رییس جمهور آمریکا شده بود، اعلام کردند چنین سفری حداقل تا 30 سال آینده صورت نخواهد گرفت. اکنون بیش از 40 سال از آن تاریخ گذشته و هنوز پس از اولین سفری که آمریکایی ها ادعا کردند به کره ماه داشته اند، فضانورد دیگری قدم به کره ماه نگذاشته است.
سوالی که در این بین ذهن بسیاری را به خودش مشغول کرده این است که چرا ناسا و آمریکا باید مدعی چنین سفر دروغین و غیرواقعی باشند؟
خبر سفر به کره ماه در زمان جنگ سرد منتشر شد، یعنی دقیقا دورانی که آمریکا و روسیه بر سر سلاح های هسته ای با یکدیگر رقابت داشتند و هر یک سعی می کرد برتری تکنولوژیکی خود را به دیگری ثابت کند. از طرفی چنین سفر فضایی برای آمریکا بسیار پرهزینه بود و در آن زمان بودجه مورد نیاز برای تکمیل این پروژه باارزش در اختیار ناسا قرار نداشت؛ برای همین نظریه پردازان معتقدند که یک سفر دروغین و ساختگی، هزاران بار ارزان تر از یک ماموریت واقعی برای آمریکاتمام می شد تا به این وسیله به روسیه ثابت کند از نظر فناوری چندین قدم از او جلوتر است.
ستاره ها کجا هستند؟
یکی از مواردی که منتقدان سفر به ماه به آن استناد می کنند، تصاویر مربوط به کره ماه است. در عکس های کره ماه، حتی یک ستاره هم در آسمان دیده نمی شود و آسمانی که پشت آرمسترانگ دیده می شود بیشتر شبیه یک فضای توخالی سیاه رنگ و وسیع به نظر می رسد.
از آنجا که ماه فاقد جو است آیا نباید میلیون ها ستاره در عکس ها بدرخشند؟ آیا اگر فرود آرمسترانک در ماه، داخل استودیو صورت گرفته باشد، عکاس فراموش نکرده که باید نور ستاره های پشت سر را هم روشن کند؟
البته معتقدن به سفر آمریکایی ها به کره ماه در این باره می گویند که شدت تابش نور وخورشید به سطح کره ماه آنقدر شدید است که هیچ دوربینی قادر به گرفتن آنچه در دوردست قرار دارد نیست. این نور شدید باعث می شود حتی تلألو ستاره های آسمان به هیچ عنوان در عکس نیفتد. حتی اگر یک انسانی معمولی نیز روی سطح کره اه بایستد و عکس بیندازد حتا می بایست دکمه تصویربرداری از منظره را خاموش ندتا بلکه نورهای اطراف را بتواند ببیند، دقیقا به همین علت است که در شهرهای بزرگ وقتی شب هنگام چراغ های برق روشن می شود، تماشای ستاره ها در آسمان مشکل تر می شود. بنابراین تنها راه تماشای ستاره ها در کره ماه، رفتن به قسمت تاریک آن است.
عکس های ادیت شده
دوربین هایی که فضانوردان در هنگام ماموریت شان در دست گرفته بودند شامل چندین نقطه «+» شکل برای اندازه گیری محیط بود. در این دوربین ها علامت مثبت، محل قرارگیری اشیای مختلف را در صحنه نشان می دهد. در بعضی از عکس ها، این علامت در پشت اشیا افتاده است و این نشان می دهد که عکس ها بعد از گرفته شدن، ادیت شده اند. نکته عجیب در این است که چرا برای یک مکان ناشناخته از چنین دوربین های علامت داری استفاده کرده اند.
پشت صحنه یکسان
در دو عکس متفاوت از ماموریت آپولو 15 تصویر زمینه ها کاملا یکسان است و کوچکترین تفاوتی با هم ندارند. این در حالی است که در گزارش رسمی ناسا اعلام شده که عکس ها با چندین کیلومتر فاصله از یکدیگر گرفته شده اند.
منتقدان می گویند که برای گرفتن این عکس ها از تصویر زمینه یکسان در استودیو استفاده شده است اما در فیلمبرداری ویدئویی صحنه های متفاوتی به کار برده شده است.
ناسا اینطور توضیح می دهد که چون ماه از زمین کوچکتر است، افق به چشم انسان بسیار نزدیکتر دیده می شود، به همین علت است که دو تپه واقع در عکس با وجود اینکه چندین کیلومتر از هم فاصله دارند اما باز هم نزدیک هم و یکسان دیده می شوند.
صخره ای با حرف سی
یکی از جنجالی ترین عکس هایی که از کره ماه گرفته شده مربوط به تخته سنگی می شود که روی زمین افتاده و روی آن حرف انگلیسی سی دیده می شود. این حرف آنقدر واضح و روشن دیده می شود که به هیچ عنوان نمی توان آن را به فرسایش طبیعی نسبت داد. گفته می شود که این تخته سنگ توسط اعضای گروه فیلمبرداری تهیه شده و طراح صحنه آن را از قسمت اشتباه که علامتگذاری شده چیده است.
ناسا برای رد این نظریه اعلام کرد فردی که این عکس را ظاهر کرده برای شوخی این حرف را به عکس اضافه کرده یا شاید یک تار مو باشد که هنگام ظاهر شدن باقیمانده است.
سایه هایی با اندازه های متفاوت
بعضی ها ادعا می کنند که سایه فضانوردها در بعضی از نقاط کره ماه از نظر اندازه با یکدیگر متفاوت است حتی اگر بسیار نزدیک به هم ایستاده باشند. برای همین ادعا می شود سیستم نورپردازی روی صحنه به طور صحیح صورت نگرفته و برای همین سایه ها بلند و کوتاه شده اند.
دانشمندان در دفاع از سفر به ماه می گویند که این تصاویر در محیطی پر از تپه های بلند و کوتاه گرفته شده و همین مسئله باعث می شود تا سایه ها به شکل های متفاوتی ظاهر شوند و در نتیجه نحوه قرار گرفتن فرد روی سطح ماه در ایجاد سایه هیچ تاثیری نداشته باشد. آنها می گویند اگر روی تپه پوشیده از برف نیز عکسبرداری شود دقیقا همین اتفاق خواهد افتاد.
پرچمی در باد
شکاکان سفر به ماه می گویند که وقتی آرمسترانگ و همراهش «آلدرین»، پرچم آمریکا را بر سطح کره ماه فرو کردند، انگار که بادی در حال وزیدن باشد پرچم را تکان می داد. این در حالی است که چون در ماه اتمسفر وجود ندارد، بنابراین هیچگونه بادی نمی وزد، پس چگونه ممکن است پرچم تکان بخورد؟
توضیحات مختلفی در این باره ارائه شده است. ناسا ادعا می کند که پرچم تا رسیدن به کره ماه در یک محفظه لوله ای شکل قرار داشته و موجی که روی پرچم ایجاد شده به خاطر لوله کردن پارچه است و وقتی آن را باز کردند هنوز پارچه شکل خود را حفظ کرده و برای همین به نظر می رسد که به آن باد وزیده است. در نظریه دیگری آورده شده که چون فضانوردها میله آلومینیومی پرچم را لمس کردند پارچه نسبت به نیروی ایجاد شده واکنش نشان داده و جمع شده است.
فیلم آهسته
خیلی ها می گویند برای اینکه ناسا میزان جاذبه بسیار اندک را در سطح ماه نشان دهد پس از فیلمبرداری از فضانوردها در یک استودیوی پیشرفته، تا جایی که امکان داشته، سرعت فیلم را آهسته کرده اند تا اینطور نشان دهند که فضانوردان در هوا شناور هستند. حتی در این رابطه، منتقدان فیلمی مشابه تهیه کردند تا با آهسته کردن آن نظریه خود را به اثبات برسانند.
دانشمندان این نظریه را به علت پراکنده شدن گرد و غبار در اطراف فضانوردها در هنگام راه رفتن کاملا رد می کنند. آنها اینطور توضیح می دهند که اگر این فیلم ها در زمین گرفته شده بود غبار ایجاد شده به دلیل قرار گرفتن در جو می بایست به شکل ابر درمی آمد اما در فیلم گرد و خاکی که به هوا بلند می شود، بدون اینکه متراکم شود دوباره روی سطح ماه می نشیند. اگر این فیلم در استودیو گرفته می شد، می بایست فضای استودیو را کاملا از هوا خالی می کردند تا خلا ایجاد شود، کاری که حتی امروزه نیز با توجه به پیشرفت تکنولوژی بسیار دشوار است.
فقدان حفره
سوالی که در رابطه با سفر به کره ماه ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده این است که آیا فضانوردها واقعا روی سطح ماه فرود آمدند؟ علت پیدایش چنین سوالی این است که وقتی فضاپیما روی سطح ماه فرود می آید هیچگونه انفجار دهانه ای صورت نمی گیرد. یعنی در سطح ماه در اثر نشستن فضاپیما هیچ حفره ای ایجاد نمی شود.
ناسا این پدیده را اینطور توضیح می دهد که سطح ماه پوشیده از سنگ های سفت و سخت است و انفجار دهانه ای به سختی صورت می گیرد، مثل اینکه هواپیمایی در باندی از جنس بتن فرود آید.
چندین منبع نوری
در کره ماه فقط یک منبع نوری بسیار قوی وجوددارد و آن خورشید است، بنابراین اگر خورشید به اشیای روی سطح ماه بتابد، سایه ها باید موازی باشند اما در سفر فضایی، به هیچ عنوان سایه های موازی هم دیده نمی شود. فیلم ها و عکس ها نشان می دهد که سایه ها در زوایای مختلف روی سطح ماه می افتند. شکاکان سفر به ماه معتقدند که همین موضوع ثابت می کند چندین منبع نوری در صحنه وجود دارد و عکس فرود درماه در فضای استودیو گرفته شده است.
ناسا علت وقوع چنین چیزی را سطح ناصاف ماه بیان کرده است و می گوید که چون سطح ماه ناهموار است و پستی و بلندی های بسیار دارد، موجب شده تا سایه ها موازی هم نباشد. این توضیح نیز توسط بسیاری رد شده است و گفته می شود که چگونه تپه ها می توانند در ناموازی کردن سایه ها تاثیر داشته باشند؟
کمربند رادیویی وان آلن
برای اینکه فضانوردها به کره ماه برسند می بایست از مسیری به نام «کمربند رادیویی وان آلن» عبور کنند. این کمربند در میدان مغناطیسی زمین قرار دارد و همیشه در یک مسیر واقع شده است. در ماموریت آپولو، برای اولین بار انسان از این کمربند عبور کرد.
در نقد این ادعا آورده شده که تشعشعات رادیواکتیویته چنانچه با فضانوردان برخورد کند آنها را به شدت می سوزاند حتی اگر سفینه فضایی آنها از چندین لایه آلومینیوم ساخته شده باشد باز هم نمی توانسته اند از تاثیر بسیار قوی کمربند در امان باشند.
ناسا در این باره روی زمان بسیار اندک تاکید می کند و می گوید که فضانوردها در فاصله بسیار اندکی از این کمربند عبور کردند و بنابراین میزان بسیار کمی اشعه با آنها برخورد کرده است.
اشیای ناشناخته
وقتی عکس های گرفته شده از سفر به ماه منتشر شد چشم های تیزبین منتقدان خیلی زود به سمت اشیای عجیب و غریبی جذب شد که در قاب شیشه ای کلاه فضانوردها دیده می شد. در عکس ها به نظر می رسد که اشیا به وسیله یک طناب یا سیم آویزان شده اند و از نظر خیلی ها لوازمی است که در استودیو قرار دارد و به دلیل زاویه قرار گرفتن فضانوردها، در قاب کلاه آنها دیده می شود.
در توجیه این موضوع ناسا اعلام کرده است که کیفیت پایین عکس باعث دیده شدن چنین اشیایی شده است و این در حالی است که هنوز هم آویزان ماندن چندین شیء بی مصرف با ابهام روبرو است.
با تکنیک های سفر کم هزینه آشنا شوید!
برترین ها: بسیاری افراد بدلیل پیش بینی هزینه های بالای سفر کلا قید آن را می زنند و خود را از این تجربه بیاد ماندنی محروم می کنند، غافل از اینکه اگر با تکنیک های سفر کم هزینه آشنا باشند، آن را به بخش جدا نشدنی زندگیشان تبدیل خواهند کرد.
1. هنر چانه زنی را بیاموزید!
بسیاری از فروشنده ها همین که ببینند شما توریست هستید قیمت ها را بالا می برند، زیرا می دانند در جریان قیمت ها نیستیم و احتمالا از چانه زدن و اعتراض خجالت می کشیم. فراموش نکنید قیمت فروشنده ها وحی منزل نیست.
2. مسافرخانه های ارزان قیمت را نیز در نظر بگیرید.
یکی از اصلی ترین و پر هزینه ترین دغدغه های سفر جای خواب و استراحت است. شاید فکر کنید مسافرخانه ها مکان های شلوغ، کثیف و محقر هستند و یا از امنیت کافی برخوردار نیستند. اما این ذهنیت را فراموش کنید. حتی مسافرخانه ها هم امروزه پیشرفت کرده و فضای مطلبوبتری دارند.
3. برخی از دانشگاه ها امکان اقامت ارزان را مهیا می کنند.
اگر فصل مدارس نباشد و بخصوص در تابستان، اتاق ها و خوابگاه های بسیاری مدارس و دانشگاه ها با هزینه بسیار پایین اجاره داده می شود.
4. سبُک سفر کنید
با سبک سفر کردن مجبور به پرداخت هزینه های اضافه برای حمل بار خود نخواهید بود.
5. از غذا خوردن در مناطق توریستی اجتناب کنید.
غذا خوردن حتی یک خیابان بالاتر از محدوده های توریستی می تواند بسیار ارزانتر و حتی سالم تر تمام شود. فقط ممکن است برای صحبت کردن به مشکل بر بخورید ولی مطمئنا از پس آن بر خواهید آمد.
6. از فروشگاه های مواد غذایی خرید کنید
یکی از اصلی ترین عوامل افزایش هزینه های سفر، غذا خوردن در رستوران ها است. می توانید غذاهای تازه و خوشمزه، را با هزینه ای بسیار کمتر از فروشگاه های مواد غذایی، نانوایی و بقالی خریداری کنید. اگر برنامه پیک نیک بگذارید، کمتر حس قناعت کردن به شما می دهد و می تواند به یک تجربه بیادماندنی تبدیل شود.
7. قدم بزنید.
چه چیز بهتر از آنکه جایی که برای نخستین بار به آن سفر می کنید را با قدم زدن در خیابان ها و محله هایش بشناسید. تجربه ای لذت بخش و آموزنده که به هیچ هزینه ای نیاز ندارد.
8. برای صبحانه یا ناهار بیرون بروید
اگر قرار باشد برای یک وعده در رستوران غذا بخورید، ترجیحا صبحانه یا ناهار باشد. زیرا هزینه ها در روز معمولا کمتر خواهد بود.
9. از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنید.
10. بودجه هر روز را بصورت نقدی بهمراه داشته باشید.
کارت های اعتباری خود را در جای امن قرار داده و هر روز تنها با بودجه مورد نیاز همان روز (به صورت نقدی) سر کنید و بدین ترتیب دست خود را برای ولخرجی کردن باز نگذارید.
11. هتل را در لحظه های آخر رزرو کنید
هتلداران نمی خواهند اتاق هایشان را خالی نگه دارند. بنابراین اگر تماس بگیرید و برای همان روز (یا حتی همان ساعت) درخواست اتاق ارزان کنید، امکان دارد برایتان تخفیفی قائل شوند.
12. منعطف باشید
نه منظور انعطاف یوگایی نیست، بلکه انعطاف داشتن در تاریخ رفت و برگشت و ساعت های سفر است. در اینصورت شما شانس بیشتری برای پروازهای ارزان قیمت خواهید یافت.
13. سفرتان را به روزهای عادی موکول کنید
بدون شک در تعطیلات و مناسبت ها هزینه های سفر افزایش پیدا می کند. اگر پرواز خود را به اواسط هفته موکول کنید و یا حداقل یک ماه بعد از چنین ایام خاص و تعطیلات به مسافرت بروید در هزینه ها به میزان قابل توجهی صرفه جویی خواهید کرد. علاوه بر آن با آرامش و دور از هیاهوی مسافران از سفر خود لذت خواهید برد.
وقتی همسرم دروغ میگوید...!
صرفنظر از اینکه افراد به چه دلیل دروغ میگویند، چه هدفی را دنبال میکنند و مقصر اصلی رفتار آنها کیست، دروغگویی رفتار ناشایستی است که مشکلات زیادی برای خود شخص دروغگو و اطرافیان او بهدنبال میآورد. بهترین عکسالعمل ما در مقابل شخص دروغگو چه باید باشد و چگونه میتوانیم مانع این رفتار او شویم؟ در این خصوص با دکتر پروین ناظمی، روانشناس و مدرس دانشگاه گفتوگو کردهایم.
چرا دروغ می گوییم؟
دروغ تحت فشار روحی: اصولا افراد دروغگو از ضعفی در وجود خود رنج میبرند که این ضعف آنها معمولا به ترس و نداشتن اعتماد به نفسشان مربوط میشود. این افراد نه از حقوق واقعی خود آگاه هستند و نه حقوق دیگران را رعایت میکنند. اگر فرد اعتمادبهنفس لازم را برای انجام کارهایی که میکند داشته باشد و بداند کاری که میکند درست است، بهراحتی هم میتواند از کارش دفاع کند.
بنابراین نخستین مشکل کسی که دروغ میگوید این است که در وجود خود ضعفی احساس میکند که با پنهان کردن آن میخواهد دیگران متوجه کمبود او نشوند. وقتی ما یکدیگر را تحت فشار میگذاریم، رفتارهای همدیگر را زیر سؤال میبریم و میخواهیم همدیگر را تغییر دهیم، باعث میشویم برای مورد پذیرش واقع شدن به یکدیگر دروغ بگوییم.
کودکیتان یادتان هست؟ اگر خود شما یا همسرتان دروغ میگویید، این دروغگویی شما دلایل مختلفی دارد که یکی از آنها میتواند برخورد نامناسب والدینتان در دوران کودکی باشد. مثلا وقتی دروغ میگفتید نمیتوانستند برخورد مناسبی با شما داشته باشند یا گاهی با سختگیریهای بیش از حد خود عملا شما را در مسیری قرار میدادند که چارهای جز دروغ گفتن نداشتید. پس این میتواند یکی از دلایلی باشد که وقتی در دوران زندگی زناشوییتان تحت برخی فشارها قرار میگیرید دروغ میگویید.
به حقوق یکدیگر احترام بگذاریم: بعضی از افراد به جای حل مسئله، فقط طرف مقابل را تضعیف میکنند. در واقع شناخت حقوق دوطرف و احترام به آن در دوران نامزدی و ازدواج بسیار مهم است؛ مثلا مردی که فکر میکند اگر به دیدن خانوادهاش برود همسرش ناراحت میشود، گاهی مجبور میشود در اینباره به همسرش چیزی نگوید. بنابراین حساسیتهای دوطرف نسبت به بعضی مسائل، ناخودآگاه باعث میشود افراد نتوانند همیشه یکدیگر را در جریان کارهای خود قرار دهند. ضمن اینکه حتی این موضوع هم نمیتواند توجیه مناسبی برای دروغگویی همسران به یکدیگر باشد.
شجاعت داشته باشیم: اگر ما انجام کاری ر ا جزو حقوق شخصی خود بدانیم نمیتوانیم به دیگران اجازه دهیم مانع انجام کارهایمان شوند؛تا حدی که بهخاطر انجامشان مجبور به گفتن دروغ میشویم. پس باید بتوانیم جایی که لازم است مخالفت کنیم، از خواستههای خود دفاع و احساسات و خواستههای خودمان را هم صادقانه بیان کنیم. البته بخشی از دروغگوییهای ما هم به ترسهایمان برمیگردد اما اینکه بخواهیم با یکسری ترس وارد زندگی زناشویی شویم و برای دروغگویی خود توجیه بیاوریم مانند این است که بخواهیم خودمان را گول بزنیم.
پنهان کردن واقعیت یا گفتن دروغ : گاهی تلقی ما از پنهان کردن یک موضوع شخصی، از نظر طرف مقابلمان دروغ تلقی میشود؛ درصورتی که ما گاهی لازم میدانیم که بدون تأیید گرفتن از دیگران، کاری را انجام دهیم؛ مثلا شاید شما بخواهید میزانی از حقوق خود را به فردی یا جایی ببخشید، بدون اینکه کس دیگری از آن اطلاع داشته باشد. در این مورد شاید همسرتان فکر میکند به او دروغ گفتهاید. بنابراین بهترین کار در این موارد این است که در ابتدای زندگی زناشویی حد و حدود و حریم شخصی خاصی برای همدیگر مشخص کنیم.
انواع دروغ را چگونه تشخیص دهیم؟
خالیبندیهای دوران نوجوانی! بعضی افراد در نوجوانی برای آنکه بتوانند وجود خود را به دیگران ثابت کنند، به دروغ میزان تواناییهای خود را در زمینههای مختلف چندین برابر جلوه میدهند. گاهی نمیتوان این رفتار آنها را دقیقا معادل دروغ دانست و شاید بتوان آن را نوعی «قهرماننمایی» نامید و گاهی هم اصطلاح «خالیبندی!»را برای آن بهکار برد که با عکسالعمل صحیح از جانب والدین خنثی خواهد شد. ولی ما نمیتوانیم در مقابل دروغگوییهای فرزندمان بگوییم حالا چون بچه است اشکال ندارد گاهی هم دروغ بگوید! بهترین کار برای مقابله با اینگونه دروغها این است که تواناییهای واقعی کودک را برایش پررنگتر کنیم و به او اجازه دهیم حس اعتمادبهنفسش را با توجه به استعدادها و تواناییهایش تقویت کند.
دروغهای کاری! بعضی افراد در مسائل کاری برای رسیدن به سود و منفعت بیشتر، به راحتی دروغ میگویند و همین موضوع باعث میشود بهتدریج این شیوه بهعنوان الگویی در ذهنشان نقش ببندد و کمکم در جنبههای دیگر زندگی مانند ارتباط با همسر یا والدین هم به راحتی دروغ بگویند. بهترین راهکار برای مقابله با این نوع دروغها، برخوردار شدن از اعتقاد و ایمان قویتری است که ما را از عواقب کارهایی که میکنیم آگاه کند.
دروغهای دوران آشنایی! بسیاری از افراد هنگام آشنایی یا نامزدی دروغهایی میشنوند اما چون دوست دارند رفتار طرف مقابل را توجیه کنند تا او را از دست ندهند آن را جدی نمیگیرند. گاهی افراد برای جلب توجه بیشتر دروغهایی میگویند که حتما باید جدی گرفته شوند، علتیابی شوند و از بین بروند. البته در بعضی موارد هم شاید افراد نخواهند تمام اطلاعات مربوط بهخود را در دوران آشنایی و قبل از تصمیم برای ازدواج در اختیار همدیگر قرار دهند. چون در این زمان نیازی نمیبینند بسیاری از مسائل خانوادگی و شخصی خود را مطرح کنند.
گاهی هم پیش میآید موضوعی مربوط به گذشته فرد است که تأثیری در زمان حال او ندارد و نگفتن آن هم مشکلی بهدنبال نخواهد داشت، پس میتواند مطرح نشود اما در ارتباطات زناشویی هر موضوعی که مربوط به گذشته است و در زمان حال تأثیرگذار است حتما باید مطرح شود. در واقع تا قبل از ازدواج، هر کسی باید صادقانه همهچیز را در مورد خود بیان کند تا طرف مقابل قدرت تصمیمگیری و حق انتخاب داشته باشد.
دروغهای دوران زناشویی! وقتی دروغ گفتنهای یک شخص در دوران آشنایی یا نامزدی بیش از حد ادامه پیدا کند، میتواند در نهایت منجر به جدایی شود اما بعد از ازدواج شرایط فرق میکند، باید بیشتر تلاش کنیم و اگر طرف مقابلمان دروغ میگوید او را کمک کنیم تا مشکلش حل شود.
بهترین واکنش چیست؟
1- وقتی همسرمان دروغ میگوید: ما به هیچ وجه نباید با تحقیر و توهین و سرزنش، شخصیت طرف مقابلمان را زیر سؤال ببریم چون اگر در ارتباط زناشویی، شخصیت یک طرف زیر سؤال برود، آن رابطه به سختی ترمیم میشود؛ ضمن اینکه رفتارهای پنهانی شخص دروغگو هم بیشتر تقویت میشود.
2- بهترین راههای مقابله با دروغ: بهترین کار، استفاده از محرکهای آزاردهنده برای طرف دروغگو است؛ یعنی میتوان او را از چیزهای موردعلاقهاش محروم کرد. اینگونه تقویتهای منفی به شرط اینکه با صبر و حوصله همراه باشد مؤثر واقع خواهد شد.
3- به فرد دروغگو تذکر بدهیم: اگر مشکل دروغگویی افراد بیمارگونه نباشد، حتما با تذکر طرف مقابل مبنی بر ادامه ندادن آن، برطرف خواهد شد. البته نباید مشکل دروغگویی شخص را با حالتی ناشی از سرزنش و تحقیر با او مطرح کنیم؛ چون در بسیاری از موارد نتیجه عکس میدهد و حتی مقاومت فرد را هم بالاتر میبرد. در واقع نکته مهم در خانواده، شناخت حقوق زن و مرد و احترام به آن است.
4- بیان و لحن مناسب : توجه به 3ویژگی مهم یعنی نوع کلام، لحن گفتار و زبان بدن هنگام بیان درخواست و گفتوگو در چگونگی برقراری ارتباط بسیار مؤثر است. وقتی ما با حالتی حق به جانب همراه با اخم و خشم از حق و حقوق خود دفاع میکنیم «من توی این زندگی حق دارم. به تو هم اجازه نمیدم به کارهای من دخالت کنی. من به هر کسی بخوام کمک میکنم و...» با زمانی که با لحنی مهربان میگوییم «من چون خیلی دوست دارم کمکی به تو بکنم، نمیخوام مشکل مالی برات پیش بیاد.
اگر مشکلی هست به من هم بگو و...» خیلی متفاوت است. وقتی نمیتوانیم رفتار مناسبی در مقابل همسرمان داشته باشیم، خیلی عجیب نیست که او هم نخواهد مسائل و مشکلاتش را به ما بگوید یا حتی به ما دروغ بگوید. گاهی لحن کلام ما آنقدر پرخاشگرانه و تأکیدی است که طرف مقابل فکر میکند داریم برای او تعیین تکلیف میکنیم. بنابراین توجهی هم به حرف ما نمیکند.
5- دروغهای خود را توجیه نکنیم: اینکه ما گاهی بهخاطر ناراحت نشدن طرف مقابل یا جلوگیری از به هم خوردن رابطه، همسرمان را در جریان بعضی مسائل حساسیتبرانگیز قرار ندهیم، باعث نمیشود بهخود اجازه دهیم دائم به همسرمان دروغ بگوییم! در واقع اگر ما انجام کاری را حق خود میدانیم، میتوانیم شجاعانه از آن دفاع کنیم ولی اگر کار ناشایستی انجام دادهایم که حتی نمیتوانیم مطرحش کنیم، پس اصلا چه دلیلی داشته که آن را انجام دهیم!
6- از اعتماد همسرمان سوءاستفاده نکنیم: با توجه به اینکه اساس و پایه زندگی مشترک صداقت است، اگر افراد نتوانند صداقت داشته باشند نمیتوانند به یکدیگر اعتماد کنند ؛بنابراین بهگونهای رفتار نکنید که این اعتماد از شما سلب شود. فراموش نکنیم اگر ما بتوانیم محدوده حریم شخصی یکدیگر را بشناسیم و به آن احترام بگذاریم، دلیلی برای دروغ گفتن باقی نخواهد ماند. البته وقتی یک نفر شروع به دروغگویی میکند طرف مقابل هم معمولا به این رفتار او دامن میزند.
7- صداقت؛ ضرورت ارتباط زناشویی: بهطور کلی ضرورت پایهریزی صحیح یک ارتباط موفق، صداقت است، یعنی وقتی هر کدام از دوطرف صداقت داشته باشند، اعتماد بهوجود میآید و وقتی دوطرف به هم اعتماد میکنند میتوانند نسبت به یکدیگر گذشت داشته باشند. بنابراین به هیچ عنوان در هیچ دورهای و با هیچ بهانهای ازجمله ترس از ترک طرف مقابل، از بین رفتن آبرو یا هر توجیه دیگری مجاز به دروغگویی نیستیم چون در هر صورت دروغ، صفتی منفی و آسیبزننده است.
کارشناس: دکتر سعید آزادیعصر روانشناس بالینی و مشاور خانواده
سؤال: دختری 24ساله هستم و دانشجوی مقطع کارشناسی. 3ماه است که با یکی از همدانشگاهیهایم نامزد کردهام. من خودم اهل شهر کرمان هستم و خواستگارم اهل بابلسر اما هر دویمان در کرمان دانشجوییم و بهمن همین امسال فارغالتحصیل میشویم. 3هفته است که متوجه شدهام نامزدم در شهر خودشان دنبال کار میگردد. من دوری از خانواده برایم خیلی سخت خواهد بود. چندبار از او خواستم که در کرمان دنبال کار بگردد اما گفت نظرش تغییر نمیکند و من باید همراه او به بابلسر بروم. بهنظر شما باید چه کار کنم ؟ چطور میتوانم او را راضی کنم که بعد از ازدواج در کرمان زندگی کنیم؟
پاسخ: شما و نامزدتان باید با یکدیگر به توافق برسید. یک نفر از شما یک شهر و نفر دیگر شهر دیگری را برای زندگی ترجیح میدهد. توافق یعنی یک نفر باید به نفع دیگری کنار بیاید. چنین مواردی را در زندگی مشترک نمیتوان 50درصدی درنظر گرفت؛ یعنی اینکه 50درصد خانم حق داشته باشد و 50درصد آقا. شما دوست عزیز بهعنوان گام اول باید نظر خانوادهتان را هم در اینباره بپرسید و ببینید آیا خانوادهتان با مهاجرت شما به یک شهر دیگر مخالفتی ندارند.
شما طی گفتوگو با نامزدتان مطلع شدهاید که ترجیح ایشان این است که در شهر خودش تشکیل خانواده بدهد. با توجه به این مسئله تلاش شما در این زمینه که بخواهید او را راضی یا وادار به زندگی در شهر خودتان بکنید نهتنها نتیجهبخش نخواهد بود بلکه میتواند زمینهساز اختلاف بعدی شما و ایشان باشد. همچنین در فرهنگ و قانون کشور ما، تعیین محل سکونت با مرد است. بنابراین بهعنوان گام دوم ببینید اگر بعد از ازدواجتان به یک شهر دیگر مهاجرت کنید آیا میتوانید از لحاظ احساسی و عاطفی دوام بیاورید یا نه؟ بهعبارت دیگر سبک سنگین کنید ببینید ازدواج با نامزدتان که به او علاقهمند هستید برایتان ارجحتر است یا نزدیک بودن و در کنار خانواده، اقوام و شهر و دیارتان بودن. این شما هستید که باید با خودتان روراست باشید و تن به انتخاب دهید.
حین تصمیمگیری این نکته را درنظر بگیرید که در مسئله ازدواج بهخصوص در جامعه ما که موقعیت و خرده فرهنگهای خانوادگی زیادی وجود دارد توافقهای قومی و فرهنگی مستلزم تطابق و سازگاری زیادی است. بهخصوص برای شمایی که تصمیم میگیرید از خانواده و شهر و دیارتان فاصله بگیرید و در شهر همسرتان زندگی مشترکتان را آغاز کنید. قبل از تصمیمگیری باید توان پذیرش و سازگاری خود را با شرایط جدیدی که در انتظارتان هست بسنجید و ببینید آیا در چنین شرایطی توان تطابق پیدا کردن و سازگار شدن با تغییرات موجود را دارید یا خیر. بهعنوان سخن آخر به دلیل تفاوتهای فرهنگی و موقعیتی زیادی که با همدیگر دارید بهتر است قبل از ازدواج و تشکیل زندگی مشترک حتما از یک مشاور خانواده برای ایجاد تطابق فرهنگی کمک بگیرید.
مسی در لباس کونگ فو!
اخذ گواهینامه در چه کشورهایی سخت است؟
در کشور ما گرفتن گواهینامه رانندگی آن قدر آسان است که تقر یبا مشکل چندان جدی ای در راه دوستداران رانندگی ایجاد نمی کند و بسیاری اول گواهینامه گرفته و بعد به مرور رانندگی یاد میگیرند و یا بعد از سالها رانندگی کردن بدون گواهینامه یک روز تصمیم میگیرند که بروند گواهینامه بگیرند.
اما در بعضی از کشورهای جهان گرفتن گواهینامه رانندگی یک دغدغه جدی است.
فنلاند
کشورهای اسکاندیناوی به دلیل قرار گرفتن در منطقه ای خاص که هم سرما و یخبندان و هم تاریکی 6 ماهه هوا در نقاط شمالی کشور ها وجود دارد از امتحانات رانندگی سخت برخوردار هستند اما از بین این کشورها فنلاند سخت ترین امتحان رانندگی را در بین کشورهای جهان داراست.
در فنلاند همه باید به یک اداره مرکزی مخصوص به این کار مراجعه کرده و در آنجا هم رانندگی و هم مقررات حفظ و نگه داری اتومبیل خود را فرا گیرند مانند امتحان پایه یک رانندگی در ایران.
آنها همچنین باید یاد بگیرند چه طور اتومبیل خود را در شرایط تاریکی سرما و یخبندان کنترل کنند.
آنها دو امتحان شهری مشکل در زمستان و تابستان دارند علاوه بر آن 20 ساعت درس تئوری و 30 شاعت درس عملی فرا می گیرند و این فرایند برای هر فنلاندی وقت و هزینه بسیاری در بر دارد.
کانادا
در بین ایالتهای کانادا کبک و شهر مونترال دارای سخت ترین امتحان رانندگی است به نحوی که حدود 60 درصد در خواست کنندگان گواهینامه در اولین تلاش مردود می شوند و بسیاری از گرفتن گواهینامه پشیمان می شوند
آلمان
در آلمان نیز گرفتن گواهینامه رانندگی مانند فنلاند یک فرآیند طولانی و هزینه بر است.
برای گرفتن گواهینامه همه باید به مدارس رانندگی مراجعه و دروس تئوری و عملی را بگذرانند معمولا تا یک سوم داوطلبان در مرحله اول رد می شوند.
اما در آلمان رانندگی در شرایط سخت اقلیمی و همچنین جاده های باریک و امتحان در شرایط سرعت بالا در اتوبانهای مخصوص که سرعت بالای 120 کیلومتر در ساعت است آموزش داده می شود
سنگاپور
این کشور مدرن جنوب شرقی آسیا که به اعمال قوانین سخت گیرانه شهروندی مشهور است این قدر آزمون رانددگی را سخت و پر هزینه کرده است که خیابان ها و راه های بین شهری اش به صورت عمدی خلوت باشد و مذردم ترجیح بدهند از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند.
در این کشور نرخ قبولی در آزمون راننگی 33 در صد است.
آفریقای جنوبی
افسران امتحان رانندگی در این کشور از جمله حرص درآور ترین ممتحنان در سراسر جهان هستند گاه اختلاف یک اینچی در فاصله با اتومبیل پشتی هنگام پارک کردن و عدم دقت درکشیدن ترمز دستی موجبات رد شدن در امتحان را فراهم می آورد .
در این کشور اطلاعات مکانیکی و فنی نیز جزو آزمون سخت رانندگی موسوم بهk53 است.
خانه متری 46 میلیون تومان در تهران!
یکی از گرانترین آپارتمانهای نوساز، در محله فرمانیه به نام کاخ ورسای با مساحت 750 متر مربع است که شامل امکاناتی همچون استخر، سونا، جکوزی، چهار پارکینگ، سالن بدنسازی و سالن اجتماعات است، این واحد لوکس چهار اتاق خواب، دو آشپزخانه، شش سرویس بهداشتی و پنج حمام دارد و از گرانترین خانههای تهران به شمار میرود که قیمت هر متر مربع آن 46 میلیون و 600 هزار تومان است و قیمت کل واحد به 35 میلیارد تومان میرسد.
همچنین واحدی دیگر در محله فرشته، نوساز، با مساحت 600 متر، چهارخوابه، ساختمان 18واحدی واقع در طبقه پنجم، دارای امکاناتی همچون آسانسور، پارکینگ، انباری، سونا، استخر و جکوزی است که هر متر مربع آن 35 میلیون تومان قیمت دارد.
واحدی دیگر در محله سعادتآباد، واقع در طبقه دوم ساختمانی دو طبقه و 20 سال ساخت است و دارای سه خواب، بالکن، انباری و پارکینگ است که هر متر مربع آن 32 میلیون تومان قیمتگذاری شده است:
قیمت برخی از خانههای گران قیمت موجود در پایتخت به شرح زیر است:
محله |
قیمت هر متر مربع(تومان) |
قیمت کل(تومان) |
مشخصات و امکانات |
فرمانیه-کاخ ورسای |
46,600,000 |
35,000,000,000 |
نوساز-750 مترمربع-13طبقه-چهار اتاق خواب-شش سرویس بهداشتی- پنج حمام-دو آشپزخانه-استخر-سونا-جکوزی-چهار پارکینگ -سالن بدنسازی-سالن اجتماعات |
زعفرانیه-مجتمع باغستان |
30,000,000 |
15,030,000,000 |
نوساز-500 متر-9 طبقه-چهار خوابه-استخر-سونا-جکوزی-سالن کنفرانس-سالن اجتماعات-پنج پارکینگ -لابی-سوییت مدیریت |
زعفرانیه-ساختمان مسکونی راضی 4 |
35,000,000 |
11,410,000,000 |
نوساز-326 متر- سهخوابه-سه پارکینگ-استخر-سونا-جکوزی-لابی-سالن اجتماعات-سالن کنفرانس-سوییت مدیریت |
فرشته- آقابزرگی |
35,000,000 |
21,000,000,000 |
نوساز-600 متر-6 طبقه-چهارخوابه-پارکینگ-استخر-سونا-جکوزی- |
سعادت آباد بین میدان کاج و سرو |
32,000,000 |
3,840,000,000 |
20 سالساخت-120 متر-دو طبقه-سهخوابه-پارکنگ-انباری-بالکن |
ولنجک بالاتر از خ13 |
30,000,000 |
13,500,000,000 |
نوساز-دوبلکس-450 متر-چهارخوابه-10 طبقه-پارکینگ-انباری-بالکن-سونا-جکوزی |
کامرانیه-روما رزیدنس |
35,000,000 |
21,000,000,000 |
نوساز-600 متر- 13 طبقه-سهخوابه-تراس-پارکنگ-استخر-سونا-جکوزی- |
کامرانیه-روما رزیدنس |
40,000,000 |
56,000,000,000 |
نوساز-1400 متر-دوبلکس درطبقه 14و15-در طبقه 14 یک سوییت مستقل با درب مجزا، آشپزخانه، سالن غذاخوری و فضای سبز-چهار اتاقخواب در طبقه 15-سونا-استخر-جکوزی |
ولنجک |
30,000,000 |
24,000,000,000 |
نوساز-800 متر- چهارخوابه-سونا-استخر-جکوزی-پارکینگ-سالن اجتماعات-سالن بدنسازی-سالن کنفرانس |
محمودیه |
40,000,000 |
32,000,000,000 |
نوساز-800 متر-سونا-استخر-جکوزی-پارکنگ-سالن بدنسازی-سالن اجتماعات-سالن کنفرانس |





