جریان خانه عشق و ماجرای بالکن ژولیت...
در شهر ورونای ایتالیا خانهای به نام "خانه عشق" وجود دارد که گفته میشود ژولیت، معشوقه رومئو در آن زندگی میکرده است. میلیونها نفر در سال از این خانه و بالکن آن بازدید میکنند. اما حکایت بالکن معروف آن چیست؟ در نزدیکی میدان دلِ اربه "Piazza delle Erbe" در شهر ورونای ایتالیا خانهای به نام "خانه عشق" وجود دارد. گفته میشود این خانه متعلق به خانواده کاپولتی بوده است که ژولیت دختر این خانواده و معشوقه رومئو در آن زندگی میکرده است. برای ورود به "خانه عشق" باید از دالانی عبور کرد که بر روی دیوار آن هزاران قطعه کاغذ و نامه "عشاق" بر آن چسبانده شده است. بر مبنای همین نامههای عشاق هم هست که فیلم عاشقانه "نامه به ژولیت" (Letters to Juliet) ساخته شده است. (عکس: صحنهای از فیلم که در سال 2010 میلادی اکران شد) آنطرف دیگر "خانه ژولیت" دری میلهای قرار دارد که هزاران قفل به نشانه عشق و پیوند ابدی بر آن بسته شده است. چند قدم جلوتر بر روی دیواری با چند ده هزار دست نوشته و گرافیتی، عشاق دیگر جایی برای ابراز عشق بازیدکنندگان جدید از "خانه عشق" باقی نگذاشتهاند. وارد حیاط خانه ژولیت که میشوید غیر از یک مغازه فروش اجناس یادگاری، نردهای که برآن هزاران قفل نصب شده و مجسمه ژولیت چیز دیگری وجود ندارد و فقط میتوان به بالا نگاه کرد که یک بالکن کوچک دیده میشود که گفته میشود ژولیت بر روی آن میایستاده و با رومئو راز و نیاز میکرده است. همه خواهشها و تذکرهای شهرداری ورونا برای عدم یادگاری نویسی بر در و دیوار "خانه ژولیت" بی تاثیر بوده است. حالا قرار شده راه ورود به حیاط "خانه ژولیت" تغییر داده شود و مبلغ 2 یورو و 50 سنت نیز فقط برای دیدن حیاط خانه حق ورودی دریافت شود. قبل از تصمیم به تغییر راه ورودی به "خانه ژولیت"، بازدیدکنندگان از این خانه باید 6 یورو پرداخت میکردند که البته چیز زیادی برای دیدن در این خانه وجود ندارد. تراژدی رومئو و ژولیت داستان دو عاشق ناکام است که در نهایت با مرگ این دو به پایان میرسد. این تراژدی در سال 1597 توسط ویلیام شکسپیر، نویسنده شهیر انگلیسی منتشر شد. این داستان قبلا به صورت شعر با نام "تاریخ باستانی رومئو و ژولیت" توسط "ارتور برووک" در سال 1562 و به صورت نثر و در سال 1591 توسط "ویلیام پینتر" نوشتهشدند. شکسپیر ازهردو اثر در نمایشنامه خود استفاده کردهاست. در مورد خانه ژولیت باید گفت که شکسپیر هیچگاه به ورونا سفر نکرده است. اما شهرت جهانی اثر او باعث شد تا شهرداری شهر ورونا خانه خانواده دال کاپلو (Dal Kapello) را بهخاطر شباهت نام آنها با نام خانواده کاپولتی (Capuleti) در سال 1905 میلادی خریداری کند و با این اقدام یک "جاذبه گردشگری" متولد شود. (نمایی از شهر ورونا، میدان ویتوریو امانوئله) گرچه شهر ورونا عشاق بسیاری را در تاریخ خود دیده است، اما دشمنی دو خانواده "مونتگیو" و پسر آنها رومئو با خانواده "کاپولتی" و دختر آنها ژولیت به لحاظ تاریخی در این شهر به اثبات نرسیده است. (داستان رومئو و ژولیت هزاران بار در سراسر جهان به صورت اپرا، نمایشنامه و فیلم بر روی صحنه رفته است. عکس: لئوناردو دیکاپریو در نقش رومئو) در نسخه اصلی نمایشنامه شکسپیر صحنه "ژولیت بر روی بالکن" وجود ندارد و او در کنار یک پنجره ایستاده است. صحنه بالکن در ویراستاریهای بعدی در قرن 18 به نمایشنامه افزوده شده است. دلیل عدم وجود صحنه" ژولیت بر روی بالکن" در نسخه اصلی نمایشنامه این است که "بالکن" دستآورد آرشیتکتهای شهر ونیز بود که بعدها به مرور زمان به منازل شهر ورونا افزوده شد. (عکس: میدان مارکوس در ونیز) "بالکن" حتی در آغاز با استقبال اهالی ورونا روبرو نشد، زیرا فضای رو به بیرون و شکستن "حریم خصوصی" و در "معرض دید" قرار داشتن برایشان ناخوشایند بود. سالانه نزدیک به دو میلیون نفر از خانهای بازدید میکنند که نام "خانه عشق" بر آن نهاده شده و "اختراعی" بیش نیست. عشق یک احساس انسانی است و انسان در طول تاریخ همواره تلاش کرده برایش "خانهای" بسازد و آن را با انواع و اقسام نمادها "زمینی" کند.
15 نشانهای که زنان باید جدی بگیرند!
15 علامت را باید زنان جدی بگیرند چرا که بروز آن امکان دارد با سرطان ارتباط داشته باشند درحالی که زنان اغلب آنها را نادیده میگیرند.
کاهش وزن ناگهانی
تعداد زیادی از زنان بسیار خوشحال میشوند وزنشان کاهش یابد، بدون آنکه زحمتی به خود داده باشند. اما محققان میگویند که در صورت کاهش یافتن توجیهناپذیر وزن بدن (بهعنوان مثال 4.5 کیلوگرم ظرف مدت یک ماه از وزن بدن کاسته شود بدون آنکه فعالیت بدنی افزایشیافته یا مقدار غذای مصرفی کمتر شده باشد) باید به پزشک مراجعه کرد، و اینکه کاهش توجیهناپذیر وزن بدن نشانه وجود سرطان است، مگر آنکه خلاف آن ثابت شود.
احساس نفخ
نفخ آن قدر رایج است که بسیاری از زنان صرفاً به آن عادت میکنند. اما ممکن است نفخ بهوجود سرطان تخمدان اشاره داشته باشد. دیگر علائم سرطان تخمدان شامل شکم درد یا درد لگن، احساس به سرعت سیر شدن (حتی هنگامیکه شخص زیاد غذا نخورده باشد)، و مشکلات مربوط به دستگاه ادراری است، بهعنوان مثال شخص احساس میکند باید فوراً به دستشویی برود. اگر نفخ تقریباً هر روزه اتفاق افتد و به مدت بیشتر از چند هفته ادامه یابد، باید با پزشک مشورت نمود.
وضعیت سینه
اکثر زنان کاملاً از وضعیت پستانهای خود آگاه هستند، حتی اگر بهطور منظم خودشان آنها را معاینه نکنند، و میدانند که باید مراقب ظهور توده در آنها باشند. اما این تنها علامتی نیست که در پستان ظاهر میشود که احتمالاً بهوجود سرطان اشاره دارد.
محققان میگویند که باید تغییر رنگ و ضخیم شدن پوست پستان هم بررسی شود، زیرا ممکن است نشانگر شکل نادر اما مهاجمی از سرطان به نام سرطان التهابی پستان باشد
اینکه اگر سینه جوش بزند و این جوش تا چند هفته باقی بماند، باید به پزشک مراجعه شود تا او این جوش را ارزیابی کند؛ و اینکه اگر ظاهر سینه هم تغییر کند، یا اگر زن متوجه ترشح کردن آن شود (زنی که با پستان به کودک خود شیر نمیدهد)، مراجعه به پزشک لازم خواهد بود.
خونریزیهای غیر عادی
محققان میگویند زنانی که هنوز یائسه نشدهاند معمولاً به خونریزی بین دورههای قاعدگی توجه نمیکنند و همچنین تمایل دارند خونریزی دستگاه گوارش را نادیده بگیرند، زیرا دچار این اشتباه میشوند که این خونریزی مربوط به دوره قاعدگی آنها است؛ و اینکه خونریزی بین دورههای قاعدگی، مخصوصاً اگر زن مربوطه معمولاً دارای دورههای قاعدگی منظمی باشد، نشان میدهد که باید به پزشک مراجعه نمود.
تغییرات پوستی
اکثر مردم میدانند که باید متوجه تغییرات در خالهای پوستی باشند، زیرا این تغییرات یکی از نشانههای کاملاً شناخته شده سرطان پوست است. اما محققان میگویند ما باید مراقب تغییرات در رنگدانهدار شدن (پیگمانتاسیون) پوست خود هم باشیم.
بر طبق نظر محققان، اگر پوست بهطور ناگهانی خونریزی نماید یا بسیار پوستهدار شود هم باید به پزشک مراجعه نمود تا آن را معاینه کند.
سختی بلع
اگر عمل بلع مشکل شده باشد، شاید شخص پیش از فرارسیدن این مرحله رژیم غذایی خود را تغییر داده است تا جویدن غذا چندان سخت نباشد، و شاید به خوردن سوپ یا غذاهای آبکی رو آورده است. محققان میگویند سختی بلع شاید یکی از نشانههای سرطانهای دستگاه گوارش مانند سرطان مری باشد.
وجود خون در جایی که نباید باشد
محققان میگویند که اگر زنی در ادرار یا مدفوع خود خون ببیند، نباید تصور کند ناشی از بواسیر (همورویید) است، زیرا امکان دارد او دچار سرطان روده بزرگ و راست روده باشد؛ و اینکه دیدن خون در لگن توالت شاید در واقع ناشی از خونریزی مهبل باشد (اگر زن دوره قاعدگی خود را سپری میکند)، اما اگر در دوره قاعدگی به سر نمیبرد باید به پزشک مراجعه کند تا او با انجام بررسیهای لازم بتواند احتمال وجود سرطان مثانه یا کلیه را رد کند.
درد آزاردهنده شکم و افسردگی
متخصصان میگویند هر زنی که شکم درد دارد و احساس افسردگی میکند باید به پزشک مراجعه نماید. برخی از محققان متوجه شدهاند بین افسردگی و سرطان لوزالمعده رابطهای وجود دارد، اما این رابطه هنوز کاملاً روشن نشده است.
سوء هضم
زنانی که باردار شدهاند شاید به خاطر داشته باشند که به هنگام افزایش وزن دچار سوء هضم شده بودند. اما سوءهضمی که دلیل آشکاری ندارد شاید علامتی هشداردهنده بوده و امکان دارد خبر دهنده زودهنگامی از وجود سرطان مری، معده، یا گلو باشد.
تغییرات دهانی
بر طبق گفته محققان، زنان سیگاری باید به شدت مراقب ظاهر شدن لکههای (پچهای) سفید در داخل دهان یا تشکیل نقاط سفید بر روی زبان خود باشند. امکان دارد هر دو علامت نشاندهنده بیماری پیشسرطانی به نام لکوپلاکی باشند که ممکن است پیشرفت کند و به سرطان دهان تبدیل شود.
درد
به نظر میآید با پیر شدن مردم شکایت آنها از ناراحتیها و دردها افزایش مییابد، اما شاید درد، هر چقدر هم که مبهم است، از علائم اولیه برخی از سرطانها هم باشد، گرچه اکثر شکایتهایی که از وجود درد اظهار میشود ناشی از سرطان نیست.
دردی که پیوسته یا طولانی است و توجیهی برای آن وجود ندارد باید بررسی شود.
تغییرات در غدد لنفاوی
محققان میگویند تشکیل توده یا تورم در غدد لنفاوی زیر بغل یا گردن یا هر جای دیگری از بدن زن امکان دارد علامتی نگران کننده باشد، و اگر زنی ببیند غدهای لنفاوی در بدن او بزرگتر و بزرگتر میشود، و این فرآیند به مدت بیشتر از یک ماه ادامه داشته است، باید به پزشک مراجعه نماید.
تب
اگر زن تب کند و نتوان تب را به آنفلوآنزا یا عفونتی دیگر نسبت داد، امکان دارد این تب بهوجود سرطان اشاره داشته باشد. محققان میگویند موارد بروز تب به هنگامیبیشتر خواهد بود که سرطان از مکان اولیه خود گسترش مییابد، اما امکان دارد تب به مراحل اولیه سرطانهای خون مانند لوسمی یا لنفوم هم اشاره داشته باشد.
ممکن است دیگر علائم سرطان شامل زردی یا تغییر در رنگ مدفوع باشد.
خستگی
خستگی یکی از دیگر علائم مبهم است که امکان دارد بهوجود سرطان و همچنین بهوجود تعداد زیادی از مشکلات دیگر اشاره داشته باشد. محققان میگویند که شاید خستگی پس ازآنکه سرطان رشد کرده است آغاز شود، اما ممکن است در مراحل اولیه برخی از سرطانها، مانند لوسمی، یا در مراحل اولیه برخی از موارد سرطانهای روده بزرگ یا معده هم اتفاق افتد.
معمولاً زنان بیشتر از مردان نسبت به انجام معاینات توصیه شده پزشکی و غربالگریها توجه نشان میدهند. اما وضعیت همواره این گونه نیست و باید به برخی نشانهها توجه جدی کنند.
سرفه پیوسته یا طولانی
انتظار میرود افراد به دلیل سرماخوردگی، آنفلوآنزا، آلرژیها، و گاهی اوقات بهعنوان یکی از عوارض جانبی داروهای مصرفی، دچار سرفه شوند. اما محققان میگویند سرفههای بسیار طولانی مدت، که آن را بهعنوان سرفههایی تعریف میکنند که به مدت بیش از 3 یا 4 هفته ادامه مییابند، نباید نادیده گرفته شود.
جنجال عکس دختر شایسته اسرائیل و لبنان ...
عصر ایران: هدف هر دوی آنها بر سر گذاشتن تاج مسابقات دختر شایسته جهان است، اما مشکل اینجاست که نمیخواهند در کنار هم در عکس دیده شوند. اینگونه است که حضور بدون دعوت دختر شایسته اسرائیل در عکس دختر شایسته لبنان خبرساز میشود.
دویچه وله گزارش داد؛ سالی جریج، دختر شایسته لبنان این روزها به شدت با هجوم انتقاداتی روبرو شده که از هر سو به سمتش روانه شدهاند. این انتقادها البته ربطی به ظاهر این دختر 25 ساله یا طرز لباس پوشیدنش ندارد، بلکه همه و همه به خاطر یک عکس است.
او خودش واقعه را اینطور تعریف میکند: در جریان برگزاری مسابقه انتخاب دختر شایسته جهان، او برای گرفتن یک عکس گروهی در کنار دختر شایسته اسلوونی و دختر شایسته ژاپن میایستد. در همان زمان دورون ماتالون دختر شایسته اسرائیل بدون دعوت، سرش را میان کادر کرده و به این ترتیب او هم در این عکس گروهی جای میگیرد.
دختر شایسته اسرائیل بعد از مدتی این عکس را در صفحه شخصیاش در اینستاگرام منتشر میکند.
"خائن به وطن"
به نظر میرسد دختر شایسته اسرائیل هیچ تصوری از پیامدهایی که پست کردن این عکس برای دختر شایسته لبنان به همراه خواهد داشت، نداشته است. لبنانیهایی که رابطه آنها با اسرائیل با ارائه مدرک ثابت شود، به سرعت به عنوان خائن به وطن شناخته شده و از هر سو مورد انتقاد و حمله قرار میگیرند.
لبنان و اسرائیل رسما در وضعیت جنگی به سر میبرند. روز یکشنبه (18 ژانویه/ 28 دی) 6 عضو حزبالله لبنان در حمله هوایی اسرائیل در خاک سوریه کشته شدند.
پس از انتشار عکس یاد شده، دختر شایسته لبنان به سرعت وارد عمل شده و در اینستاگرام و توئیتر از مردم و هوادارانش پوزش خواست. او سپس با حذف دختر شایسته اسرائیل از عکس تأکید کرد: «من خیلی مواظب بودم تا هیچ عکس یا ارتباطی با دختر شایسته اسرائیل نداشته باشم. او چند بار سعی کرد با من عکس بگیرد.»
در سوی دیگر، دختر شایسته اسرائیل نسبت به این قضیه واکنش نشان داده و با انتشار عکسی در اینستاگرام خطاب به همتای لبنانیاش نوشت: «چه حیف که تو نتوانستی دشمنی را برای سه هفته تجربه تکرارنشدنی در زندگی هم که شده، کنار بگذاری؛ اینکه همه ما دخترها از سراسر جهان یکجا جمع شویم و با همدیگر از جمله همسایههایمان دیدار کنیم.»
با اینکه اسرائیل و لبنان روی نقشه جغرافیا همسایههای هم به شمار میروند، اما شهروندانشان فقط در یک کشور ثالث این امکان را دارند که با هم دیدار کنند. در گذشته نیز حضور دختران شایسته دو کشور، در کنار یکدیگر در چارچوب مسابقات دختر شایسته جهان، خبرساز شده بود.
تابستان سال 2006 اسرائیل و لبنان جنگی خونین با یکدیگر داشتند، اما در همان سال دختران شایسته دو کشور در مسابقات جهانی که در شهر لسآنجلس آمریکا برگزار شد، به گواه دیگر شرکتکنندگان تبدیل به "دوستانی نزدیک به هم" شدند که به موضوعی خبرساز تبدیل شد.
ژاپنی ها در صف سلاخی داعش!
خبرگزاری مهر: گروه تروریستی داعش با تعیین ضرب الاجل 72 ساعته اعلام کرد که درصورت نپرداختن فدیه 200 میلیون دلاری از سوی دولت ژاپن دو گروگان ژاپنی را به قتل می رساند.
گروه تروریستی داعش با انتشار یک تصویر ویدئویی تهدید کرد که دو گروگان ژاپنی را به قتل برسانند.
این گروه تروریستی اعلام کرد که درصورتی که توکیو 200 میلیون دلار را تحت قالب فدیه ظرف 72 ساعت به داعش نپردازد دو گروگان ژاپنی را به قتل خواهد رساند.
روستایی که در ندارد!
روستای "شانی شینگاپور" به روستای بدون در معروف است و تا چند سال پیش حتی دستشویی های عمومی هم دری نداشتند اما به تازگی با اعتراض های انجام شده یک پارچه در قسمت خانم ها نصب شده است.
در این روستا به در هیچ اعتقادی ندارند و برخی از خانه ها یک در نازک و الکی در مقابل خانه قرار داده اند تا شب ها از ورود حیوانات وحشی جلوگیری شود اما به طور قطع هیج کس حتی اجازه نصب در هم ندارد.
در این روستا مردم یک رسم دیگر هم دارند و آن فریاد زدن است. به علت نبودن در مردم باید دم هر مغازه یا خانه ای نام صاحب خانه را فریاد بزنند تا او خودش را به او برساند.
بارش برف در کرمان پس از 52 سال ...
فرماندار منوجان گفت: کاهش دمای هوا از روز گذشته آغاز و بامداد امروز موجب بارش برف در ارتفاعات بخش آسمینون شد که خوشحالی مردم را به همراه داشته است.
ایوب فلاحی با بیان این که بارش برف در محدوده تونل رودان و ایست بازرسی است تصریح کرد: بارش برف پس از 52 سال باعث شده شمار زیادی از مردم برای تماشا و برف بازی خود را به این محل برسانند.
شهرستان منوجان با 70 هزار نفر جمعیت در فاصله 430 کیلومتری جنوب کرمان و 110 کیلومتری شمال هرمزگان واقع شده است و از شهرستان های گرم استان کرمان محسوب می شود.
سامانه بارشی از روز یکشنبه وارد استان کرمان و بارش برف موجب تعطیلی مدارس برخی شهرستان های استان در روزهای دوشنبه و سه شنبه شد.
همه چیز درباره «gone girl»
ایمان عبدلی: اگر می خواهید ضعف های زندگی زناشویی تان را بشناسید، کمی بحران مالی و دو بیکاری به آن اضافه کنید.
نیک دان و ایمی زوجی که پس از 5 سال زندگی مشترک به بحران عاطفی میرسند بحرانی که البته رکود اقتصادی در آن تاثیر بسزایی داشته است ؛فیلم با نماهای ثابت روی خیابان های خلوت و کم رفت و آمد شهر کوچک میزوری شروع می شود در ابتدا به خوبی با حرکات دوربین و نور کم با فضای کم رمق و رکود زده ی داستان آشنا می شویم ،به مرور وبا ورود شخصیت های اصلی فیلم با روایت های غیر خطی مواجه می شویم که کارگردان با فلاش بک های سنجیده ای شروع به شخصیت پردازی و مقدمه چینی می کند،در نیمه ی ابتدایی با نکات ظریف بسیاری مواجه ایم که در نیمه ی دوم تمام آن ها به تکامل می رسد.
فیلم اقتباسی وفادارانه از رمان گیلیان جلین است ساختار اثر به مانند تمام کارهای دیوید فینچر پر از غافلگیری و رودست زدن به مخاطب است به طور تقریبی شبیه به کاری که اصغر فرهادی در اشلی کوچکتر آن را در جدایی نادر از سیمین انجام می دهد(گره ی داستان مربوط به چگونگی سقط شدن فرزند زن خدمتکار) ،اما اینجا با فیلمنامه ای پر از جزییات و مهندسی شده ای مواجه ایم ،فیلمنامه ی ظریف در کنار موسیقی همراه و پر از تعلیق که با افکت های مناسب و به اندازه تعلیق، شک و تمام احساسات مورد نظر هر سکانس را در بیننده تقویت می کند.
بن افلک موفق شده نقشش را خوب ایفا کند،بازی زیرپوستی او که بنا به شخصیتداستان باید تمام احساسات را در لایه های زیرین نمایش دهد، خوب از آب در آمده است،رزامند پایک هم تغیرات مورد نظر شخصیت را به مرور و البته با گریم مناسبی که روی چهره ی اونشسته باور پذیر اجرا می کند:او باید در عین حال آسیب پذیر ،قهرمان و هوشمند جلوه کند ،در ابتدا گمان می کنیم گم شدن ایمی و چرایی این گم شدن مهمترین مساله داستان است، اما رفته رفته آنچه که پر رنگ تر می شود پیچ و خم های یک زندگی زناشویی است که در داستانی که بستری رمز آلود و معما گونه دارد روایت می شود ،یعنی کارگردانی قصه ای دراماتیک را در ظرفی رازآلود می گذارد تا کشش داستانش حفظ شودو بنواتند طیف وسیع تری از مخاطب را با خودش همراه کند ،بازی با زمان های موازی باعث می شود مخاطب برای پیش بینی ادامه ی فیلم دچار سرگیجه شود در کنار همه ی اینها حرکت ظریف فیلم در مرز ژانرها است :جنایی ،درام و حتی گاها طنز...
من همون هرزه ی عوضی هستم ،که باهاش ازدواج کردی اما من جا نمیزنم
فیلم تلاش می کند خیلی از حفره ها و خلا هایی که یک زندگی زناشویی دچار آن می شود را رو کند ،تصویری واقع بینانه از شرایط سخت یک زندگی مشترک و اینکه ما تا چه حد می توانیم نسبت به همسر خود نا آشنا باشیم ،زن داستان از تمام ابزار های زنانگی اش برای پیشبرد هدفش استفاده می کند و فینچر با کدهایی که به ما می دهد چقدر خوب و دلنشین بیننده را آماده ی وقایع بعدی می کند، او مخاطب را به چیدن یک پازل دعوت میکند، شاید وقوع چنین اتفاقاتی در دنیای واقعی خیلی محتمل و باور پذیر نباشد، اما این داستان بهانه ای است برای اینکه ما با چیزهای دیگری آشنا شویم و البته در خلال آن چیزهایی مثل فرهنگ رسانه ای این روز ها که روی رسوایی ها مانور زیادی می دهد ،نقد میشود ،بنا به ساختار اثر نمی شود در این یادداشت به داستان فیلم ورود کنم زیرا جذابیت فیلم از بین می رود، بنا بر این بیشترنکات و ظرایف تکنیکی فیلم می پردازم، به عنوان مثال دو نمونه از آماده سازی های فینچر برای مخاطب در این دو سکانس اتفاق می افتد:
1- در صحنه ی مربوط به هم آغوشی ایمی و کالینز و خشونتی که ایمی مرتکب می شود و خون از لب های کالینز جاری می شود و کارگردان ما را برای خشونتی بزرگتر آماده میکند که بعد تر میبینیم ...
2- نظر ایمی در رابطه با چانه ی نیک دان که بد جنس نشانش می دهد و انگشتانی که نیک دان متظاهرانه روی آن میگذارد ما را برای پیچ و خم های این شخصیت آماده میکند...
ما چه بلایی سر همدیگر آورده ایم ؟به چی فکر میکنی؟چه حسی داری ؟
فیلم که تمام می شود در گیری های ذهنی شروع میشود چه درگیر یک زندگی مشترک باشید چه نباشید ،فیلم شما را به فکر می اندازد و همین نکته ی برتری آخرین ساخته ی دیوید فینچر است، خیلی از صحنه ها و نما ها در ذهن می ماند شاید تنها ایرادات جزیی فیلم را بتوان عدم توازن بین دو نیمه ی فیلم و زمان طولانی آن دانست، البته که همین زمان طولانی هم بی جهت پرداخت نشده است، اما در حوصله هر نوع سلیقه ای نمی گنجد ،ضمناوقوع چنین حوادثی را نمی توان در دنیای واقعی تماما امکانپذیر دانست و نکته ی آخر خشونت گاه آزار دهنده و عریان فیلم است که به مانند صحنه های اروتیک جزو جدایی ناپذیر ساخته های فینچر است.
توضیح: تمام جملات قرمز رنگ مربوط به دیالوگ های فیلم است
5 تقابل پر رنگ تلویزیون و قومیت ها ....
از همین رو غالب کاراکتر ها به گویش تهرانی حرف می زنند کما اینکه تهران همه ی ایران نیست ،استفاده از مشاورانی زبده در جامعه شناسی و آشنا با اقلیم مورد نظر می تواند در پرداخت شخصیت کمک قابل توجهی کند، اما خب سریع سازی و ارزان سازی یکی از آفاتش شاید همین دردسر هایی است هراز چند گاه دامن صدا و سیما را می گیرد، در سالیان نه چندان دور نمونه ی موفقی مثل روزی روزگاری داشتیم که البته با فرصت و وسواس پرداخت شده بود، یا هزار دستان که هم ارمنی داشت و هم آذری ،البته انصافا همیشه هم تقصیر به گردن تلوزیون نبوده، گاهی اوقات تلویزیون بهانه ای برای عصیان ستم هایی است که به یک قومیت شده است.
نمونه ی آخر تقابل تلویزیون و قومیت، اما مربوط یک مجموعه ی نمایشی نیست،خاطره گویی رامبد جوان و...5 تقابل جدی تلویزیون و قومیت را در زیر مرور کرده ایم.نکته ی جالب توجه جلوداری مسولانی است که در چنین بزنگاه هایی بسیار متعصب به شهر و دیار خود جلوه می کنند و به اسم مردم خودی نشان دهند!
متهم: سرزمین کهن
جرم: توهین به بختیاری ها
در بخشی از دیالوگ های این سریال چهره فرقه دموکرات آذربایجان(امیرآقایی)،خطاب به خانواده بختیاری می گوید :به چه چیز خودتان افتخار می کنید ؟به کدام اصل و نسب؟به سرپا گرفتن سگ های انگلیسی و کاسه لیسی ککنسول انگلیس؟ می خواهید فردا سر کلاس برای بچه ها قصه اینکه چه طوری بختیاری شدند را بگویم ؟
واکنش: اعتراها در چند شهر غرب و جنوب غربی ایران از جملهالیگودرز،ایذه،دزفول،مسجدسلیمان شدت گرفت تا شورای عالی امنیت ملی هم رفت و در نهایت پخش سریال متوقف شد.
دفاعیه:کمال تبریزی (کارگردان):اگر بخش های پخش شده ی سریال موجب رنجش خاطر هموطنان عزیز بختیاری شده است،مراتب عذرخواهی خود را اعلام می کنم.
متهم: در مسیر زاینده رود
جرم: توهین به اصفهانی ها
لهجه ی به کار رفته در سریال مربوط به حواشی اصفهان بوده و لهجه ی بازیگران به درستی ادا نشده بود البته این را فقط خود اصفهانی ها متوجه میشدند .
واکنش: رهبر نماینده ی مردم اصفهان به شدت نسبت به آنچه که توهین به مردم اصفهان می دانست معترض شد مسولین محلی هم با ایشان همراهی کردند اما مردم به مانند تمام نمونه های مشابه دیگر خیلی هم معترض نشدند و مسولین این بار هم پیشرو بودند!!
دفاعیه: اسماعیل عفیفه تهیه کننده سریال به نمایندگی از گروه عذرخواهی کرد.
متهم: پایتخت
جرم : توهین به مازندرانی ها
واکنش: لهجه و لحن و نوع رفتار کاراکتر های پایتخت که همراه با طنازی بود موجبات اعتراض شد.
نمونه ی پر مخاطب تقابل سیما و قومیت ها سریال نوروزی سیروس مقدم است، این بار هم یک مقام مسوول طلایه دار معترضین شده بود ،ابراهیمی معاون سیاسی امنیتی استانداری مازندران:((عقده گشایی های اخیر در سریال پایتخت که متاسفانه عزت اجتماعی و فرهنگ قومی و فرهنگ قومی مازندرانی ها را به شدت هدف قرار داده و به غیر واقعی ترین شکل ممکن به زبان،لهجه،رفتار،افکار و بافت خانوادگی ارتباطات اجتماعی و اتفاقات محتمله دریک زندگی شمالی پرداخته تنها و تنها یادآور تفکری آپارتاید گونه علیه هر قومیتی به جز قومیت تهرانی و یا قومیت منسوب به رسانه ای پایتخت نشین است.))،گروهی از اعتراضات در فضای مجازی هم از سمت شمالی ها پایتخت را هدف گرفت.
دفاعیه: سیروس مقدم (کارگردان):مردم مازندران نه تنها با سریال پایتخت مشکل ندارند، بلکه به شدت طرفدارش هستند و دوستش دارند ،انتقادات انجام شده سیاسی و شخصی است!
متهم: فاصله ها
جرم: توهین به لرها
نقش یاور، در سریال فاصله ها که نشان دهنده ی فردی لرزبان است، در بخش های مختلف سریال با تمسخر لهجه لری و ترانه های زیبا و کهن این سرزمین موجب جریحه دار شدن احساسات مردم لرستان شده است...
واکنش: مردم لرستان ،به شدت معترض شدند هم در جامعه ی مجازی و هم در میان مسوولین محلی،معترضین می گفتند چرا یک فرد ساده لوح لری حرف می زند؟ چرا یک استاد دانشگاه یا پزشک به لهجه لری حرف نمی زند، اما رضا ساکی طنزنویس مشهور و جوان که اهل لرستان هم هست واکنشی جالب توجه داشت :((شخصیت هایی که به لهجه حرف می زنند هیچ ویزگی دیگری ندارند یعنی از فنون کمدی فقط روی لحن آنها کار شده است،اگر زبان یا لهجه را از آنان بگیری هیچ چیز دیگری ندارند تا مخاطب آنان را باور کند...))
دفاعیه: محمد حمزه ای بازیگر نقش یاور:من بروجردی هستم و همیشه هم تعصب بروجرد و لرستان را داشته و دارم و در این ده دوازده سال که کار می کنم، همیشه هم سعی کرده ام، بچه های لرستان و همشهری هایم را جذب کنم، چرا فکر می کنید هر کسی صاف و صادق و بی آلایش باشد عقب مانده و خنگ است ؟ چرا اینطور تصور می کنید؟
متهم : رامبد جوان
جرم : توهین به سیستانی ها
مورد عجیب این فهرست اتفاقی است که به تازگی افتاده، تمام نمونه های قبلی در مجوعه های نمایشی بوده، اما این بار یک برنامه ی گفت و گو محور عرصه تقابل تلویزیون قومیت شده است،در برنامه ی بعضیها به اصرار علی ضیا رامبد جوان سکانس خاطره ای را اجرا می کند :((همسایه دایی بنده یک زابلی بود همیشه با عصبانیت صحبت می کرد ابروهای بسیار پر پشت و کلفت داشت ...ودر پایان این ماجرا سگ مرد زابلی از دست رفتار این مرد به صحبت در می آید...
واکنش: جوان مرتکب دو خبط شده بود: سیستانی ها را زابلی خطاب کرده بود و لهجه آنان را شبیه به افغانی اجرا کرده بود.مردم در دنیای مجازی معترض شدند یکی از کاربران نوشته است((از زندگی خصوصیش حرفی نمی زند می گوید زندگی شخصی او به کی مریوط نیست می گوید اگر مربوط بود باید داخل کوچه زندگی می کرد ))و واکنشی کاربرمعترض دیگری که نوشته است((تاکید بسیار زیادش مبنی بر اینکه خیلی از زابلی ها در آنجا(شمال) زندگی می کنند و تعدادشان بیشمار است ناراحت کننده بود))
دفاعیه: اگر مردم سیستان بابت خاطره ی من که به نظر خودم خیلی ساده و دوس داشتنی بود، ناراحت و دلگیر شدند از تک تکشون عذر میخوام.
گران قیمتترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران...
مجله مهر - سلمان احمددوست: اگرچه ارزش بازیکن با قیمتی که تیمی حاضر به پرداخت برای او می شود و مبلغی که ترانسفر میشود تفاوت زیادی دارد اما بد نیست بدانید که ارزشمندترین بازیکنان ایرانی در طول دوران بازیکنی خود چه کسانی بودند.
این روزها که پس از درخشش برخی از بازیکنان جوان کشورمان همچون سردار آزمون و علیرضا جهانبخش، زمزمههایی تلاش برخی تیم های مطرح اروپایی همچون لیورپول، آرسنال و ... برای جذب بازیکنان ایرانی به گوش می رسد، امید هوادارن فوتبال ایران، برای شروع نسل جدیدی از انتقال بازیکنان مستعد ایرانی به لیگهای معتبر ایرانی پررنگ شده است.
به ادعای سایت معتبر ترانسفرمارکت، در حال حاضر ارزش سردار آزمون مهاجم 20 ساله تیم ملی کشورمان که در روبین کازان روسیه توپ میزند، 1 میلیون یورو (4.1 میلیارد تومان) تخیمن زده شده است. علیرضا جهانبخش مهاجم 21 ساله تیم ملی و باشگاه نایمخن هلند نیز ارزشی 1.3 میلیون یورویی (5.3 میلیارد تومانی) دارد. در ادامه لیست ارزشمندترین بازیکنان ایرانی را خواهید دید.
جواد نکونام : 33 میلیارد تومان
جواد نکونام که این روزها در حال شکستن رکورد بیشترین بازی ملی است، در فاصله بین جولای 2009 تا آوریل 2010 و در حالیکه در تیم اوساسونای اسپانیا بازی می کرد، از ارزشی برابر با 8 میلیون یورو (معاول تقریبی 33 میلیارد تومان) برخوردار بود. این در حالی است که کاپیتان تیم ملی در حال حاضر تنها 300 هزار یورو قیمت دارد.
مهدی مهدوی کیا: 31 میلیارد تومان
هافبک راست تیم ملی ایران در سالهای نه چندان دور، دوران پرفروغی را در هامبورگ آلمان سپری کرد. او در تمامی سالهای حضور در این تیم بندری آلمان، ارزشی بالاتر از 2 میلیون یورو داشت و در دو مقطع در سالهای 2004 و 2006 به ارزشی بالاتر از 6.5 میلیون یورو رسید. این در حالی بود که اکتبر 2004، قیمت مهدوی کیا 7.5 میلیون یورو (معادل 31 میلیارد تومان) شده بود.
اشکان دژاگه: 26 میلیارد تومان
بازیکن دورگه تیم ملی کشورمان که پس از سالها بازی در لیگ برتر انگلستان و لیگ آلمان، ترجیح داد به لیگ قطر بیاید، یکی از پردرامدترین ورزشکاران ایرانی است. بر اساس اعلام روزنامه مترو رقم قرارداد دژاگه برای پیوستن به العربی قطر چیزی حدود 5 میلیون پوند (معادل تقریبی 26 میلیارد تومان) است و دستمزد سالیانه این بازیکن نیز 4 میلیون پوند (معادل تقریبی 21 میلیارد تومان) قلمداد می شود. وی ژوئن 2009 و در حالیکه در ولفسبورگ آلمان توپ میزد، نیز ارزشی معادل 5 میلیون یورو داشت.
علی کریمی: 20.5 میلیارد تومان
بی شک یکی از مستعدترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران، علی کریمی بود؛ فوتبالیستی که علیرغم شایستگی بسیار برای حضور در لیگ های برتر اروپایی، بیشتر دوران حرفهای خود را در حاشیه خلیج فارس گذارند و با رقمهای میلیاردی در بین تیم های عربی جابهجا شد. کریمی در مقطع دو سال حضور خود در بایرن مونیخ آلمان بین سالهای 2005 تا 2007 ، ارزش 5 میلیون یورویی را نیز تجربه کرد. جالب آنکه او در سالهای پایانی بازی خود و در حالی که در استیل آذین توپ میزد، به یک باره با قراردادی آزاد به شالکه آلمان رفت و تنها یک بازی رسمی برای این تیم انجام داد.
مسعود شجاعی: 16.5 میلیارد تومان
هافبک نفودی تیم ملی کشورمان که مدتها در تیم های اسپانیایی توپ می زد، در بازه بین ژولای تا دسامبر 2009 ارزشی معادل 4 میلیون یورو داشته است. او سپتامبر 2014 با قراردادی 1.2 میلیون یورویی به تیم الشحانیه قطر پیوسته است.
وحید هاشمیان: 14.3 میلیارد تومان
وحید هاشمیان که روزی با قرارداد 2 میلیون یورویی از بوخوم آلمان به بایرن مونیخ پیوست، این روزها بدون هیاهو و به دور از حاشیه ها مشغول یادگیری مربیگری، آن هم به طور حرفهای است. وی در سال 2004 ارزشی معادل 3.5 میلیون یورو (14.3 میلیارد تومان) را تجربه کرد.
سید جلال حسینی: 12.3 میلیارد تومان
مدافع وسط تیم ملی ایران، این روزها یکی از گران قیمت ترین بازیکنان کشورمان با ارزشی معادل 1.8 میلیون یورو (7.4 میلیارد تومان) است. اگرچه رقم واقعی قراردادها در ایران هیچ گاه مشخص نمیشود و بعید است سید جلال حسینی در زمان انتقال خود از سایپا به سپاهان، در سال 88 رقمی بیش از یک و نیم میلیارد تومان گرفته باشد؛ اما به ادعای سایت معتبر ترانسفرمارکت، او در همین سال ارزشی معادل 3 میلیون یورو (12.3 میلیارد تومان) داشته است.
علی دایی: 11 میلیارد تومان
بی شک مهاجم سابق کشورمان یکی از موفق ترین بازیکنان ایرانی حاضر در لیگ های خارجی بود. او در هرتابرلین، بایرن مونیخ و آرمینیا بیله فیلد آلمان دوران قابل قبولی داشت و در حد فاصل سال 1998 تا 2000 توانست ارزش خود را به حدود 2.7 میلیون یورو برساند.
مجتبی جباری: 11.5 میلیارد تومان
مجتبی جباری یکی از ستارههای فوتبال ایران در دهه اخیر بود که به واسطه روحیهای که داشت هم خیلی زود از تیم ملی خداحافظی کرد و هم به لیگ های اروپایی نرفت! جباری که گفته می شود در ابتدای لیگ سیزدهم با سپاهان قراردادی به ارزش یک میلیارد و 100 میلیون تومان امضا کرد و در میانه راه قید حضور در این تیم را زد، با قراردادی دو ساله به ارزش 3.5 میلیون دلار (11.2 میلیارد تومان) به الاهلی قطر پیوسته است.
آندرانیک تیموریان: 8.2 میلیارد تومان
هافبک ناراضی و جداشده استقلالیها که چند سال کم فروغی را در بولتون و فولهام گذارند، هیچ گاه نتوانست بازیکن گران قیمتی باشد و ارزش او در تمامی سالهای حضور در انگلیس بین 500 تا 700 هزار یور در نوسان بود. وی در پایان سال میلادی 2013 و در حالی که در استقلال تهران توپ میزد، ارزشی معادل 2 میلیون یورو داشته است.
غلامرضا عنایتی: 8.2 میلیارد تومان
مهاجم کهنه کار فوتبال کشورمان که علیرغم، حضور طولانی مدت در سطح اول فوتبال کشور، هیچ گاه نتوانست به جایگاهی ثابت در تیم ملی کشورمان دست یابد، یکی از فوتبالیستهایی است که سایت ترانیفرمارکت، ارزش 2 میلیون یورویی (8.2 میلیارد تومان) را برای او ثبت کرده است. عنایتی که در حال حاضر در سال پایانی بازی خود به تیم استقلال بازگشته است، در حال حاضر چیزی حدود 300 هزار یورو قیمت دارد.
خسرو حیدری: 8.2 میلیارد تومان
هافبک راست استقلال و تیم ملی فوتبال ایران در سالهای اخیر، اگرچه همواره فوتبال خود را لیگ داخلی کشور دنبال کرده اما در فاصله بین سالهای 2011 تا 2013 و به دلیل درخشش خود، در بازار نقل و انتقالات جهانی به ارزشی بالاتر از 1.5 میلیون یورو رسید. وی در فصل نقل و انتقالات زمستانی سال 2011، به ارزشی معادل 2 ملیون یورو (8.2 میلیارد تومان) رسیده بود.
محمدرضا خلعتبری: 7 میلیارد تومان
مهاجم مغضوب کارلوس کیروش که علیرغم درخشش در لیگ داخلی کشورمان به ترکیب تیم ملی در بازی های آسیایی راه نیافت در حال حاضر 1.2 میلیون یورو ارزش دارد. وی در نقل و انتقالات فصل 2013-14 به ارزش 1.7 میلیون یورویی (7 میلیارد تومان) نیز رسیده بود.
حسین کعبی: 7 میلیارد تومان
مدافع راست سابق تیم ملی کشورمان که در دوران جوانی به تیم ملی راه یافت و در حال حاضر و در شرایطی که 29 سال دارد، دیگر جایی در تیم ملی ندارد، روزگاری به یکی از پرامیدترین بازیکنان ایرانی برای بازی در تیم های مطرح اروپایی تبدیل شده بود. او بعد از یک فصل ناموفق در لسترسیتی و انجام تنها 3 بازی برای این تیم انگلیسی، دیگر هیچ گاه نتوانست در اروپا بازی کند و ارزش 1.7 میلیون یورویی (7 میلیارد تومان) را به عنوان بالاترین ارزش در دوران اوج فوتبالیاش، ثبت کرد.
رحمان رضایی: 6.2 میلیارد تومان
رضایی شاید تنها مدافع ایرانی موفق در لیگ های اروپایی باشد که برای 7 فصل متوالی در سطح اول لیگ ایتالیا و برای تیم های پروجا، مسینا و لیورنو پا به توپ شد. وی در فصل نقل و انتقالات زمستانی سال 2004، و در حالی که در مسینا توپ میزد، ارزشی برابر با 1.5 میلیون یورو (6.2 میلیارد تومان) داشت.
رضا قوچان نژاد: 5.3 میلیارد تومان
مهاجم دورگه تیم ملی فوتبال کشورمان که در اختیار باشگاه چارلتون انگلیس است و به طور قرضی در الکویت توپ میزند، در حال حاضر یک یک میلیون یورو ارزش دارد و هیچ بعید نیست بعد از جام ملتها با مبلغی بیش از این، به یک تیم دیگر ملحق شود. او از ابتدای سال 2012 تا نیمه سال 2013 همواره بیش از 1.2 میلیون یورو قیمت داشته به گونهای که در مقطع نقل و انتقالات فصل 2012-13 و در حالیکه در سنت تروئیدن بازی میکرد، به ارزش 1.3 میلیون یورویی (معادل 5.3 میلیارد تومان) رسید.
علیرضا جهانبخش: 5.3 میلیارد تومان
استعداد نوشکفته فوتبال ایران که سابقه بازی در داماش تهران و گیلان را داشت، این روزها به مهاجم تاثیرگذار نایمخن هلند تبدیل شده و در سایتهای معتبر فوتبال به ارزشی معادل 1.3 میلیون یورو (5.3 میلیارد تومان) رسیده است. فرودین ماه 93 بود که گمانهزنی هایی برای حضور جهانبخش در منچستریونایتد شنیده شده بود اما با توجه به نیاز تیم هلندی به مهاجم جوان ایرانی برای بازسگت به لیگ برتر هلند، وی کماکان در نایمخن باقی ماند. جهانبخش در حال حاضر با به ثمر رساندن 7 گل در 20 بازی در جایگاه هفتم جدول بهترین گلزنان لیگ دسته دوم هلند قرار دارد و نقش به سزایی در صدرنشینی تیم خود ایفا کرده است. جالب است بدانید که به نوشته سایت elfvoetbal هلند، "هنک گریم" مسئول استعدادیابی باشگاه نایمخن مبلغ 220 هزار یورو (900 میلیون تومان) برای جذب وی پرداخته است.
دانیل داوری: 5.1 میلیارد تومان
دروازه بان دورگه فوتبال ایران که حتی زبان فارسی را نیز بلد نیست، قرار بود به سنگربان دائمی تیم ملی تبدیل شود اما تنها 4 بازی برای تیم ملی انجام داد و دیگر به تیم ملی نیز راه نیافت! داوری که فصل قبل در لیگ دسته اول آلمان حضور داشت و با این تیم به دسته دوم نیز سقوط کرد، یکی از بهترین دروزاه بانان لیگ آلمان بود اما معلوم نشد چرا به یک باره و قبل از جام جهانی با قراردادی 1.25 میلیون یورویی (5.1 میلیارد تومان) به تیم سوئیسی گراس هاپرز پیوست.
پژمان منتظری: 4.9 میلیاد تومان
مدافع مصدوم تیم ملی در جام ملتهای آسیا و بازیکن تیم ام صلال قطر در حاضر ارزشی معادل 1.2 میلیون یورو دارد. منتظری بیش از 7 فصل برای آبیپوشان پایتخت بازی کرد و یکی از ستونهای اصلی این تیم بود.
فرهاد مجیدی: 4.1 میلیارد تومان
دیگر استعداد فوتبال ایران که ترجیح داد جز در یک مقطع یک ساله (سال 2000)، بیشتر دوران ورزشی خود را برای تیم استقلال و تیم های حاشیه خلیج فارس بازی کند، همواره با قرادادهای میلیاردی و کوتاه مدت میان تیم های عربی جابهجا شد. او اگر چه در سایت ترانفر مارکت ارزشی یک میلیون یورویی دارد، اما با 8 بار جابهجایی بین تیم های متمول عربی، احتمالا یکی از پردرآمدترین بازیکنان تاریخ فوتبال کشور بوده باشد.
کریم باقری: 4.1 میلیارد تومان
او یکی از معدود ستارگان تیم ملی ایران در جام جهانی 1998 بود که علیرغم لژیونر شدن؛ نتوانست انتظارها را برآورده کند و در اوج دوران فوتبالی خود در تیمهای آرمینیا بیله فیلد آلمان، چارلتون انگلیس، السد قطر و پرسپولیس تهران به ارزشی برابر با 1 میلیون یورو (4.1 میلیارد تومان) رسید.
خداداد عزیزی: 4.1 میلیارد تومان
غزال تیزپای فوتبال کشورمان، یکی از بازیکنانی است که در لیگ های متعدد خارجی توپ زده است؛ از آلمان و امارات گرفته تا اتریش و آمریکا. خداد عزیزی را نیز میتوان یکی دیگر از بازیکنانی دانست که علیرغم شایستگی برای بازی کردن در تیمهای معتبر اروپایی، تنها 3 فصل برای کلن آلمان بازی کرد و در 50 بازی نیز 10 گل به ثمر رساند. او در اوج دوران فوتبالی خود هیچگاه به ارزشی بالاتر از 1 میلیون یور نرسید.
سردار آزمون: 4.1 میلیارد تومان
جوان 20 ساله کشورمان که از استعدادهای درخشان دهه اخیر فوتبال ایران است، این روزها در رادار برخی از تیم های مطرح اروپایی قرار گرفته است. اوایل امسال بود که سایت رسمی هواداران تیم آرسنال از حضور استعدادیابهای این باشگاه لندنی در تمرینات روبین کازان پرده برداشت.. بنا بر اعلام این سایت، احتمالا آرسن ونگر قصد دارد آزمون را جایگزین نیکلاس بندتر مهاجم دانمارکی خود کند. همزمان با این مسئله، بحث حضور آزمون در اینترمیلان و آث میلان ایتالیا و بنفیکای پرتقال نیز به گوش رسید. ستاره گنبدگاووسی تیم روبین کازان که در آخرین بازی تیم ملی گل پیروزی بخش را وارد دروازه تیم ملی قطر کرد، این روزها به صورت جدی در تیررس لیورپولیها قرار دارد.
سایر بازیکنان
فوتبال کشورمان استعدادهای دیگری نیز دارد که به زودی از آنها بیشتر خواهیم شنید. کریم انصاریفرد مهاجم 24 ساله اوساسونا، سعید عزتاللهی هافبک 18 ساله تیم ملی جوانان که به باشگاه آتلتیکومادرید اسپانیا پیوسته، نوید ناصری 17 ساله که در باشگاه بیرمنگام انگلیس بازی میکند و بهنام برزای که در آستانه پیوستن به بوندسلیگای آلمان قرار داشت و ... از جمله همین بازیکنان هستند. البته ناگفته نماند بازیکنان ایرانی زیادی همچون فریدون زندی، رسول خطیبی، هادی عقیلی، علیرضا منصوریان، مهدی پاشازاده، امیر شاپورزاده و ... در لیگهای عربی و بعضا اروپایی به میدان رفته اند که همگی قرادادهایی بین 1.5 تا 0.7 میلیون یورو قیمت داشتهاند.