سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

پروازی با 11 ساعت تاخیر و 1 مسافر!

خط هوایی «دلتا»، به دلیل نقص فنی حدود 11 ساعت تاخیر داشت و همه مسافرهای خود را از دست داد. اما «کریس اولری»، همه 11 ساعت را در انتظار پرواز نشست و آخر هم صبرش نتیجه داد و با همان هواپیما و همان بلیتی که تهیه کرده بود، به مقصد خود یعنی نیویورک سفر کرد.
برترین ها - این هواپیما قرار بوده ساعت 7:15 دقیقه صبح، کلیولند را به مقصد نیویورک ترک کند. اما در نهایت، ساعت 6 بعدازظهر از زمین بلند شده است. این تاخیر موجب شد تا تقریبا مسافرها از سفر انصراف و بلیت هایشان را پس دهند، به غیر از یک مسافر به نام  «کریس اولری».

البته باید اشاره کنیم، درست ثانیه آخر پرواز، یک مسافر دیگر نیز بلیت تهیه می کند و تعداد مسافران هواپیما به دونفر می رسد. اما جالب است که برای همین دونفر، پرواز انجام شده است.

خط هوایی «دلتا»، به دلیل نقص فنی حدود 11 ساعت تاخیر داشت و همه مسافرهای خود را از دست داد. اما «کریس اولری»، همه 11 ساعت را در انتظار پرواز نشست و آخر هم صبرش نتیجه داد و با همان هواپیما و همان بلیتی که تهیه کرده بود، به مقصد خود یعنی نیویورک سفر کرد.

این سفر تنهایی برای O"Leary بسیار جذاب بوده تا جایی همه 11 ساعت معطلی خود را فراموش کرده است. به اعتقاد او، انگار که هواپیما را به طور شخصی کرایه کرده و از جیغ و صدای کودکان و صدای موسیقی و ... در امان بوده و در سکوت و آرامش به مقصد خود رسیده است.

«کریس اولری»، مشاور و متخصص رسانه در بروکلین است و این تاخیر طولانی را در اتاق هتل خود سپری کرده تا هواپیما آماده پرواز شده است.

پروازی با 11 ساعت تاخیر و 1 مسافر! (+عکس)


پروازی با 11 ساعت تاخیر و 1 مسافر! (+عکس)

بی خانمانی که هدفمند گدایی می کند!

او پولی برای رفتن به باشگاه ندارد و زندگی خود را تقریبا از نمایش های خیابانی و گدایی بدست می آورد ولی هدفمند از این پول بدست آمده استفاده می کند. به جای کشیدن مواد مخدر برنامه غذایی اش را دنبال می کند که به بدنسازی اش کمک می کند.

باشگاه خبرنگاران - معمولا افرادی که بی خانمان هستند و مکان مشخصی برای گذراندن زندگی ندارند از همه چیز دور می شوند و گاهی رو به اعتیاد آورده و گاهی هم با گدایی زندگی خود را می گذرانند. آن ها شاید آرزوهای زیادی داشته باشند اما با توجه به وضعشان آن را از یاد می برند.

"سایاق جاکوی" یک بی خانمان 50 ساله است که سال هاست در خیابان های پاریس زندگی خود را می گذراند ولی این اوضاع باعث نشده است او دست از آرزوی همیشگی اش یعنی تبدیل شدن به قهرمان بدنسازی دست بردارد و همیشه تمریناتش را ادامه می دهد.

او پولی برای رفتن به باشگاه ندارد و زندگی خود را تقریبا از نمایش های خیابانی و گدایی بدست می آورد ولی هدفمند از این پول بدست آمده استفاده می کند. به جای کشیدن مواد مخدر برنامه غذایی اش را دنبال می کند که به بدنسازی اش کمک می کند.

وی توانایی استفاده از ابزارهای حرفه ای در باشگاه ها را ندارد به همین علت با کمک وسایلی که در خیابان پیدا می شود بدنش را ساخته است. از جمله این وسایل خیابانی می توان به سطل آشغال، نرده، تیر چراغ و ... اشاره کرد.

بی خانمانی که هدفمند گدایی می کند! (+عکس)



بی خانمانی که هدفمند گدایی می کند! (+عکس)


اخراج بیمسئولیت ترین کارمند دنیا...

در سال 1992 کار بر روی پرونده اخراج وی از شهرداری آغاز شد ولی به خاطر قانون‌های بیهوده و مسخره این کار عقب افتاد و در سال 2007 دوباره پرونده وی باز شد اما در نهایت به امضای شهردار کل وی ماه گذشته رسماً اخراج شد.
باشگاه خبرنگاران: یک کارمند شهرداری در هندوستان پس از 24 سال به خاطر بی‌مسئولیتی و غیب در محل کار بالاخره اخراج شد. این مرد از سال 1990 دیگر در محل کارش دیده نشد ولی همچنان حقوق و مزایای خود را دریافت می‌کرد.

«آ کی ورما» مردی است که در سال 1990 به خاطر بیماری یک روز به محل کارش نرفت و از همان روز تصمیم گرفت دیگر به اداره برنگردد. او همیشه به دنبال راهی بود تا مرخصی و طول درمانش را افزایش دهد.

در سال 1992 کار بر روی پرونده اخراج وی از شهرداری آغاز شد ولی به خاطر قانون‌های بیهوده و مسخره این کار عقب افتاد و در سال 2007 دوباره پرونده وی باز شد اما در نهایت به امضای شهردار کل وی ماه گذشته رسماً اخراج شد.

آمار نشان می‌دهد که هندی‌ها سابقه خرابی در این عرصه دارند و به طور معمول همیشه دیر به محل کار می‌روند و غیبت‌های طولانی مدت دارند. سال گذشته نیز یک معلم که 23 سال کلاس‌های درس را پیچانده بود اخراج شد!

اخراج بی‌مسئولیت‌ ترین کارمند دنیا (+عکس)

هنگام سکته مغزی چه باید کرد؟

سکته مغزی وضعیتی‌ را توصیف‌ می‌کند که‌ در آن‌، جریان‌ خون‌ یک‌ قسمت‌ از مغز در اثر یک‌ لخته‌ خونی‌ یا یک‌ رگ‌ خونی‌ پاره‌ شده‌، به‌طور ناگهانی‌ و جدی‌ مختل‌ می‌شود.
پول‌نیوز- سکته مغزی یکی از سکته‌های رایج در ایران به شمار می‌رود و سالانه جان عده زیادی را می‌گیرد. اما سکته مغزی چیست و برای کمتر شدن صدمات آن باید چه کرد؟

حسین درخشان یکی از امدادگران باسابقه سازمان امداد و نجات هلال احمر در گفت وگویی نکات ارزشمندی را برای نحوه امدادرسانی به شخصی که دچار سکته مغزی شده است تشریح کرد.

وی در تعریف اصطلاح‌ «سکته‌ مغزی‌» گفت: سکته مغزی وضعیتی‌ را توصیف‌ می‌کند که‌ در آن‌، جریان‌ خون‌ یک‌ قسمت‌ از مغز در اثر یک‌ لخته‌ خونی‌ یا یک‌ رگ‌ خونی‌ پاره‌ شده‌، به‌طور ناگهانی‌ و جدی‌ مختل‌ می‌شود.

این امدادگر سازمان امداد و نجات ادامه داد: انتقال‌ سریع‌ بیمار به‌ بیمارستان‌ در این موضوع بسیار حیاتی‌ است‌. اگر سکته‌ مغزی‌ به‌ دلیل‌ لخته‌ روی‌ داده‌ باشد، می‌توان‌ با دادن‌ دارو، وسعت‌ صدمه‌ مغزی‌ را محدود و روند بهبود را سریع‌تر کرد.

وی افزود: سکته‌ مغزی‌ به ‌طور شایع‌تر در سنین‌ بالا و نیز در افرادی‌ که‌ دچار فشار خون‌ بالا یا برخی‌ دیگر اختلالات‌ گردش‌ خون‌ هستند، رخ‌ می‌دهد.

به گفته درخشان، آثار سکته‌ مغزی‌ وابسته‌ به‌ حجم‌ و بخشی‌ از مغز است‌ که‌ دچار آسیب‌ شده‌ است‌. در برخی‌ موارد، این‌ وضعیت‌ می‌تواند کشنده‌ باشد؛ با این‌ حال‌، اکثر افراد پس‌ از سکته‌ مغزی‌، به‌طور کامل‌ بهبود پیدا می‌کنند.

چگونه سکته مغزی را تشخیص دهیم؟

وی در مورد اینکه چگونه سکته مغزی را تشخیص دهیم گفت: در فردی که دچار سکته مغزی شده است، ممکن‌ است‌ موارد زیر وجود داشته‌ باشند:

مشکلاتی‌ در تکلم‌ و بلع‌

ناتوانی در نشان دادن دندان ها به علت از کار افتادن بخشی از صورت

از دست‌ دادن‌ قدرت‌ یا حرکت‌ در اندام‌ها

سردرد شدید و ناگهانی‌

وضعیت‌ ذهنی‌ منگ‌ و هیجان‌زده‌ که‌ می‌تواند با مستی‌ اشتباه‌ گرفته‌ شود.

از دست‌ رفتن‌ هوشیاری‌ به‌طور ناگهانی‌ یا تدریجی‌

این امدادگر با سابقه در ادامه گفت: اگر بیمار بی‌هوش‌ است‌، راه‌ تنفسی‌ او را باز و تنفس‌ را کنترل‌ کنید؛ آماده‌ باشید تا در صورت‌ لزوم‌، احیای‌ تنفسی‌ و ماساژ قفسه‌ سینه‌ را آغاز کنید.

وی تاکید کرد: اگر بیمار نفس‌ می‌کشد، وی‌ را در وضعیت‌ بهبود قرار دهید. با مرکز اورژانس‌ تماس‌ بگیرید و آمبولانس‌ درخواست‌ کنید. تا زمان‌ رسیدن‌ نیروهای‌ امداد پزشکی‌، علایم‌ حیاتی‌ (سطح‌ پاسخ‌دهی‌، نبض‌ و تنفس‌) را کنترل‌ و ثبت‌ کنید.

درخشان هشدار داد: هرگز نباید چیزی‌ برای‌ خوردن‌ یا نوشیدن‌ به‌ بیمار سکته مغزی داد چرا که  سکته‌ مغزی‌ می‌تواند عمل‌ بلع‌ را با مشکل‌ روبه‌رو کند و فرد بیمار دچار خفگی شود.

وی ادامه داد: اگر بیمار هوشیار است‌، به‌ او کمک‌ کنید تا دراز بکشد به‌ طوری‌ که‌ سر و شانه‌هایش‌ مختصری‌ بالاتر از تنه‌، روی‌ چیزی‌ تکیه‌ کند.

این امدادگر سازمان امداد و نجات تاکید کرد: سر بیمار را به‌ سمت‌ مبتلا خم‌ کنید و یک‌ حوله‌ روی‌ شانه‌ او قرار دهید تا هرگونه‌ ترشحی‌ را جذب‌ کند.

به گفته درخشان، هر لباسی‌ را که‌ ممکن‌ است‌ تنفس‌ بیمار را دچار اختلال‌ کند، باید از تن بیمار خارج و یا دکمه های آن را باز کرد تا تنفس به راحتی انجام شود.

وی تاکید کرد: در هر صورت فورا با اورژانس تماس گرفته تا بیمار به مراکز درمانی منتقل و ادامه درمان در آنجا صورت گیرد.
منبع: فارس

خراش خیانت بر چهره زندگی مشترک...

فرزندمان که به دنیا آمد من بیشتر سرگرم کارهای او بودم، همسرم هم با این که کاروبارش بد نبود تا دیروقت سرکار می‌ماند و وقتی هم می‌آمد، آنقدر خسته و بی‌حوصله بود که شامش را خورده یا نخورده می‌خوابید.

خانواده ایرانی - فکر می‌کردم این همه خستگی‌اش به خاطر آرامش من و فرزندم است؛ تلفن‌های کاری‌اش هم زیاد بود، زیادتر هم شده بود، آنقدر به او اعتماد داشتم که اجازه بدبینی به خودم نمی‌دادم. تا این که کم‌کم متوجه شدم همسرم حتی وقتی به حمام و دستشویی هم می‌رود، گوشی تلفن را با خودش می‌برد! یک بار وقتی خواب بود خواستم فهرست تماس‌هایش را چک کنم، اما تمام فهرست پاک شده‌ بود و همین خالی بودن فهرست تماس بود که مرا از وجود نفر سوم مطمئن کرد. یک بار وقتی در اتاق ده دقیقه‌ با تلفن حرف زد، به محض قطع تماس گفتم «گوشیت رو بده ببینم با کی حرف می‌زدی؟» گفت «تلفنِ کاری بود!» آنقدر پاپیچ شدم تا بالاخره گوشی را از دستش گرفتم و به شماره آخری زنگ زدم. حدسم درست بود... همسرم خیانت می‌کرد، آن هم نه یکی و دو ماه، بلکه دو سال یعنی از قبل از تولد فرزندم.

مدتی را با هم قهر بودیم، حتی نگاهش هم نمی‌کردم، فکر می‌کرد این رابطه تا ابد پنهان می‌ماند و حالا که فاش شده‌ بود می‌خواست جبران کند، چندین بار از من عذرخواهی کرده و اظهار پشیمانی می‌کند، می‌گوید زندگی‌مان را دوست دارد، مدام به جان تنها فرزندمان قسم می‌خورد که دیگر تکرار نمی‌شود، اما من هنوز بی‌اعتمادم.

هر وقت به فکر فرو می‌رود، با خودم می‌گویم حتما دارد به او فکر می‌کند، با هر زنگ تلفنش حس می‌کنم همان زن پشت‌خط است، همین که برایش پیامی می‌آید دلم می‌خواهد قبل از او، من پیامش را بخوانم. نمی‌دانم این ارتباط دو ساله تا کجا پیش رفته بود، تمام اتفاقات این دو سال را برای خودم یادآوری و هر بار تصور می‌کنم این زن در کجای این اتفاقات حضور داشته است. نکند فلان ماموریت کاری بهانه‌ای بوده تا با هم به سفر بروند؟ نکند فلان روز که گفت به عروسی دوستش می‌رود، با او همراه بوده؟ نکند همان حرف‌های عاشقانه‌ای را که به من می‌گفته، برای او هم تکرار کرده باشد؟ نکند... زندگی‌ام را دوست دارم، شوهرم را با وجود خیانتی که در حقم کرده دوست دارم، اما نمی‌توانم او را ببخشم.

خیانت و بی‌وفایی علاوه بر ایجاد پیامدهای مخرب در رابطه بین زوجین، آسیب‌های روانی عمیقی به فرد خیانت‌دیده می‌زند. معمولا کسانی که خیانت می‌بینند خود را سرزنش می‌کنند یا به دنبال نشانه‌هایی مبنی بر وجود عیب یا مشکلی در خودشان می‌گردند. اینجا دیگر مشکل دو تا می‌شود؛ هم تحمل خیانت شریک زندگی و هم تحمل خویشتن به عنوان فردی که چندان خوب و قابل قبول نیست؛ شاید به همین دلیل باشد که بسیاری از خیانت‌دیده‌ها به گونه‌ای افراطی دست به تغییر خود می‌زنند، رژیم‌های عجیب و غریب می‌گیرند، آرایش‌های افراطی می‌کنند و حتی دست به جراحی‌های پرهزینه زیبایی می‌زنند. در حالی که هیچ کدام از این رفتارها راهکار مناسبی برای تخلیه خشم و انزجار فرد خیانت‌دیده، نیست. ما انتظار نداریم فرد خیانت‌دیده غمگین یا عصبانی نباشد، اما می‌خواهیم بگوییم راه‌حل‌های دیگری هم برای برخورد با این اتفاق ناخوشایند وجود دارد.

این راهکارها را حتما آزمایش کنید: خیانتش را نادیده نگیرید

گاهی همسران فکر می‌کنند اگر مساله را به روی خودشان نیاورند، به‌ تدریج این ارتباط قطع می‌شود و با این کار فشار سنگین عاطفی را به خود تحمیل می‌کنند که موجب آسیب‌های جدی به جسم و روان می‌شود. بهتر این است که به او بفهمانید متوجه خیانتش شده‌اید و دلیلش را جویا شوید. نادیده گرفتن سبب تشویق او به ادامه کارش می‌شود ضمن این که در آینده خیانت‌های بیشتری از او خواهید دید.

نه او را از خانه بیرون کرده و نه خودتان خانه را ترک کنید

بنشینید و فکر کنید که اگر او را ترک کنید چه می‌شود و اگر با هم زندگی کنید چه؟ ممکن است آینده این زندگی چندان روشن و شفاف نباشد، اما این تنها یک احتمال است، اگر او اظهار ندامت کند و شما هم بتوانید او را ببخشید لااقل در خانه خودتان مساله را حل کرده و اجازه نداده‌اید مسائل خصوصی زندگیتان به گوش دوست و آشنا برسد.

دست نگه دارید

هضم مساله خیانت، کار ساده‌ای نیست که با واکنش‌های عجولانه مساله را پیچیده‌تر و سخت‌تر کنیم. اقداماتی مثل تلفن زدن به والدین، دوستان یا همکاران فرد مقابل و بردن آبروی او در مقابل دیگران، راه‌انداختن دعوا و سروصدا در محل کار یا زندگی او نه تنها مشکل را حل نمی‌کند، بلکه ممکن است بعدها سبب پشیمانی و شرمندگی هم بشود. بنابراین با صبر دست به انتخاب آگاهانه بزنید، شخصیت و جایگاه خودتان را حفظ کنید و در اولین قدم به فکر حل مساله باشید، نه بغرنج‌تر کردن آن.

همه دلایل را به خودتان نسبت ندهید

گاهی همسران در مواجهه با خیانت سهم خودشان را بیش از حد بزرگ می‌کنند، «اگر من زیباتر بودم، اگر تحصیلات بالاتری داشتم، اگر از خودم درآمد داشتم، اگر اضافه وزن نداشتم، اگر ....» یادتان باشد در این اتفاق هر دو سهیم هستید؛ یکی کمتر و یکی بیشتر؛ اما قرار نیست سهم اشتباهات‌تان را آنقدر بزرگ کنید که دچار خود کم‌بینی و ضعف اعتماد به نفس شوید. بهتر است اتفاقات گذشته را مرور و سهم خودتان را عادلانه قضاوت کنید.

با هر کسی صحبت نکنید

طبیعی است که بخواهید با کسی درباره این موضوع حرف بزنید یا مشورت بگیرید، اما لطفا با کسی که مشکلی شبیه مشکل خودتان داشته حرف نزنید؛ زیرا معمولا این حرف‌ها تنها سبب همدردی می‌شود و تازه ممکن است فکرهای منفی دیگری را هم به افکار شما اضافه کند. کافی است او بگوید همسرش با نفر سوم به فلان مجلس رفته بود تا شما هم گمان کنید احتمالا همسر شما هم همین کار را کرده! برای مشورت کردن با دوستی نزدیک و مورد اعتماد یا یکی از اعضای خانواده که منطقی و آینده‌نگر است حرف بزنید؛ کسی که سعی می‌کند مشکلتان را حل کند؛ نه این که بر شدت مشکل بیفزاید.

برای شناختن نفر سوم تلاش بیهوده نکنید

یکی از بدترین کارها این است که بخواهید جزئیات ارتباط با معشوقه همسرتان را کشف کنید یا این که در پی صحبت یا ملاقات‌کردن با وی باشید. اگر همسرتان هم اظهار پشیمانی کرده و قصد بازگشت به زندگی را دارد، نبش قبر کردن اتفاقات گذشته نه‌تنها دردی را دوا نمی‌کند که راه بازگشت به زندگی دوباره را می‌گیرد. حتی اگر همسرتان قصد دارد جزئیات اتفاقات گذشته را بگوید و مثلا اعتراف کند، شما در این موقع بگویید «همین‌قدر که می‌دانی کارت خطا بود، کافی است. نیازی نیست برای من توضیح دهی، مهم این است که دیگر این اتفاق تکرار نشود چون من توانایی بخشش دوباره را ندارم!» این کار وجدان اخلاقی همسرتان را تقویت و علاقه‌اش را به حفظ زندگی و تعهدش را به شما بیشتر می‌کند و مهم‌تر این که از آسیب‌های روحی ناشی از فهمیدن خطاها و جزئیات آن در امان می‌مانید.

از جنس مخالفی که جوان است مشاوره نخواهید

ممکن است این مشورت شما را در معرض خطر درگیری در رابطه دیگری قرار دهد که به احتمال زیاد منطقی و سنجیده نیست. معمولا در این مواقع دوستان همسرتان پیشنهاد کمک کردن به شما را دارند، بهتر است به جای آنان از یک مشاور متخصص کمک بگیرید یا این که با یک فرد میانسال یا همجنس که به تجربه و خردش اطمینان دارید، صحبت کنید.

ریشه خیانت

مریم ایزانلو، کارشناس ارشد روان‌شناسی معتقد است خیانت ریشه‌ای درونی دارد و هر انسانی ممکن است مرتکب آن شود. طبق نظر ایزانلو بد نیست بدانیم هر آدمی یک خائن درون دارد که جایی کنار کودک درونش زندگی می‌کند و برخلاف کودک درون باید جلوی ابراز وجودش را گرفت. این یعنی هر آدمی ممکن است مرتکب خیانت بشود. پس این موضوع می‌تواند در هر خانواده‌ای رخ دهد و حتما لازم نیست دلایل پیچیده‌ای داشته باشد. موارد زیادی وجود دارد که خیانت به سبب مسائلی ساده و پیش پا افتاده‌ رخ داده است.

در برخورد با خیانت چه کنیم؟ ایزانلو در پاسخ به این پرسش می‌گوید: در برخورد با هر مشکلی باید راه‌حل درست را انتخاب کرد، اما گاهی ما راه‌حلی را برمی‌گزینیم که به نظر خودمان درست بوده در حالی که ممکن است هیچ کمکی به حل مشکلات نکند. در برخورد با خیانت نکته مهم این است که بدانیم خیانت همیشه از جانب طرف مقابل نیست. ممکن است رفتار من از نظر خود و اطرافیان بی‌تعهدی نباشد، اما از نظر همسرم بی‌تعهدی و تاحدی خیانت باشد. گاهی اوقات خواسته یا ناخواسته ما وارد رابطه‌ای می‌شویم که از نظر خودمان یک رابطه معمول کاری یا ارتباط صرفا دوستانه است، اما از نظر همسرمان خیانت است. در چنین مواردی قطع این ارتباط تصدیق نظر همسر و ادامه آن مداومت بر خیانت محسوب می‌شود. بهترین راه این است که زوجین با یکدیگر حرف بزنند و خطوط قرمز و چارچوب زندگی‌شان را مشخص کنند. زوجین عموما با ذهنیت قبلی و اصول تربیتی خانواده خود به زندگی یکدیگر وارد می‌شوند و بی‌آن که در این باره با هم گفت‌وگو کنند، توقع دارند طرف مقابلشان به اصول آنها عمل و ذهنیت آنان را پیش‌بینی کند بنابراین، فردی که خیانت دیده یا گمان می‌کند خیانت دیده است، باید مستقیما با همسر خود گفت‌وگو و مواضع خود را به‌طور جدی مشخص کند.

ایزانلو دلیل پیچیدگی مقوله خیانت و عمق جراحت آن را در اعتماد تخریب‌شده می‌داند. او معتقد است: اعتماد از آن مقوله‌هایی است که یکباره خراب و به‌تدریج ترمیم می‌شود. خیانت، درد دارد و وقتی کسی از سوی همسرش مورد خیانت واقع می‌شود، به طور ناخودآگاه به دنبال عیوب و نقایص جسمی و روحی در خودش می‌گردد به همین دلیل اولین چیزی که در فرد خیانت‌دیده آسیب جدی می‌بیند عزت‌نفس اوست.

در برخی موارد فرد خیانتکار، بارها خیانتش را تکرار می‌کند و هر بار با عذرخواهی و واسطه‌تراشی و گاهی هم ساده‌تر از این حرف‌ها دوباره به زندگی مشترکش باز می‌گردد، در ظاهر این زندگی مشکلی وجود ندارد، اما در عمق آن یک طرف در حال فرسودگی مکرر است. ایزانلو درباره تکرارشدن خیانت می‌گوید: معمولا یک فرد خائن زمانی به رفتار خود ادامه می‌دهد که کانون خانواده از سوی همسرش حفظ شود، بنابراین او بهای واقعی این خیانت را نمی‌پردازد و با خیال راحت این کارش را تکرار می‌کند. در هر خانواده‌ای احتمال لغزش‌های عاطفی وجود دارد، ولی اصرار به ادامه آن در رابطه زناشویی قابل قبول نیست. با انتخاب راهکارهای درست و مشاوره‌های کاربردی نباید اجازه داد فرصت خیانت‌های دیگر برای همسر خائن ایجاد شود، چرا که تکرار این مساله در نهایت ایجاد خانواده‌ای متشنج، مضطرب، افسرده و بی‌اعتماد را در پی دارد. گاهی مادر خانواده به امید اصلاح همسر و حفظ زندگی این وضع را تحمل می‌کند در حالی که در چنین فضایی فرزندان نیز دچار مشکلات عدیده‌ای خواهند شد. تنفر از پدر، بی‌اعتمادی یا حتی الگوبرداری از او حاصل تحمل این فضا و نادیده گرفتن این مساله است.

در مقابل این سهل‌گیری افراطی گاه با خانواده‌هایی مواجه می‌شویم که چارچوب‌های تنگ و محدودی را برای همسران خود تعریف کرده‌اند. ایزانلو درباره این افراطی‌گری می‌گوید: در منازلی با مقررات شدید و محدودیت زیاد ممکن است خستگی رخ دهد. همسر محدودکننده، خسته‌‌کننده می‌شود و فضای این ارتباط یک طرف را دچار خفگی می‎کند. این در حالی است که فرصت دادن به همسر برای این که بتواند خودش را در مهمانی‌های خانوادگی ابراز کند، بشدت کمک‌کننده خواهد بود. برای خیلی از آدم‌ها همین‌قدر خود ابرازگری کافی است که دست به ارتباط‌های پنهانی نزنند. ضمن این که وقتی تمام دغدغه یک طرف، کنترل کردن طرف دیگر باشد، این نگرانی همیشگی به طور قطع سلامت روان را به خطر می‌اندازد. در زندگی مشترک هر دو طرف باید یک حریم شخصی تعریف شده‌ای داشته باشند و بتوانند به رشدهای فردی خود برسند.

این مشاور خانواده تاکید می کند که در چنین مواردی، بهتر است خانواده‌ها را درگیر مسائل نکنید هر کس از زاویه خودش از این اتفاق برداشت می‌کند و دخالت‌های دیگران می‌تواند مشکلات بیشتری درپی داشته باشد. بهتر است این زوج از یک زوج درمانگر برای اصلاح رابطه‌شان کمک بگیرند.

منبع : روزنامه جام جم


توقف خط تولید وانت پیکان از ابتدای سال آینده/ مازوت از چرخه سوخت

معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه از سال‌ آینده استفاده از سوخت مازوت در نیروگاه‌های کشور حذف می‌شود، گفت: از ابتدای سال آینده خط تولید وانت پیکان متوقف خواهد شد.
توقف خط تولید وانت پیکان از ابتدای سال آینده/ مازوت از چرخه سوخت نیروگاه‌ها حذف می‌شود

به گزارش فارس، سعید متصدی در نشست خبری که به مناسبت فرا رسیدن روز ملی هوای پاک (29 دی) در محل سازمان حفاظت محیط زیست برگزار شد با بیان اینکه در شش ماهه نخست سال 92 فعالیت‌هایی در خصوص قطع بنزین پتروشیمی انجام شد، اظهار داشت: بر همین اساس در تاریخ کاهش آلودگی هوای ایران، کاهش این میزان آلاینده سرطان‌زا وجود نداشته است.

معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست در ادامه با بیان اینکه هم اکنون تمام خودروهای داخلی استاندارد یورو 4 را کسب کرده‌اند، افزود: در هفته گذشته به حدود 7 مدل خودرو توسط سازمان محیط زیست اجازه شماره‌گذاری داده نشد.

وی با تأکید بر اینکه هر خودرویی که می‌خواهد تولید شود باید پیش از شماره‌گذاری تست‌های لازم در آن صورت گیرد، ادامه داد: برخی از تولید‌کنندگان خودرو درخواست مجوز شماره‌گذاری برای خودروهایی داشتند که یا در خط تولید در حال تولید بودند یا برای شروع تولید و تولید مجدد این درخواست را ارائه کرده بودند.

متصدی گفت: مهم این است که تمام خودروها مطابق با مصوبات کشور تولید شوند و بر همین اساس سازمان حفاظت محیط زیست تمام خودروهای کشور را تست می‌کند و هر یک مطابق با استانداردهای آلایندگی نباشد، متوقف می‌کند اجازه شماره‌گذاری به آنها نمی‌دهد.

معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست همچنین در ادامه سخنان خود از توقف کامل تولید وانت پیکان از ابتدای سال آینده خبر داد و گفت: خط تولید این محصول از ابتدای سال آینده به دلیل اینکه تکنولوژی آن به چند ده سال پیش باز می‌گردد متوقف می‌شود و بر همین اساس امیدوار هستیم تکنولوژی‌های کهنه تولید خودرو را پشت سر بگذاریم و برای رقابت در بازارهای جهانی به سمت خودروهای روز دنیا برویم.

متصدی درباره روند حذف سوخت مازوت از نیروگاه‌ها نیز بیان داشت: مازوت از جمله سوخت‌هایی است که در محیط زیست به عنوان یکی از آفت‌ها به شمار می‌رود ما در تلاش هستیم میزان سوخت مازوت را به حداقل برسانیم.

وی یادآور شد: هم اکنون پالایشگاه شازند اراک سوخت مازوت استاندارد را تولید می‌کند و امیدوار هستیم از سال آینده مازوت را از نیروگاه‌های کشور حذف کنیم.

متصدی با بیان اینکه در سال جاری هوای تهران به حد اضطرار نرسید ادامه داد: مازوت نیروگاه‌های قائم کرج، شهید رجایی قزوین، طوس مشهد و شازند اراک در روزهای آلوده قطع شد و این نیروگاه‌ها از سوخت جایگزین استفاده کردند.

وی با تأکید بر ضرورت صرفه‌جویی در مصرف سوخت در مصارف خانگی ادامه داد: چنانچه مردم 10 درصد در مصرف گاز خانگی صرفه‌جویی کنند بدون شک نیروگاه‌های کشور از سوخت مازوت استفاده نخواهند کرد.

معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست در ادامه سخنان خود با تاکید بر ضرورت مشارکت مردم دستگاه‌ها و بخش‌های غیر دولتی به عنوان کلید حل کاهش آلودگی هوا اضافه کرد: محیط زیست به هیچ عنوان قادر نیست در آمار ایستگاه‌های کاهش آلودگی هوا دستکاری کند چرا که این آمارها از دیتاهای خاصی در طول روز تشکیل می‌شود و به هیچ عنوان امکان چنین کاری وجود ندارد.

متصدی با بیان اینکه چه دلیلی دارد سازمان محیط زیست اطلاعات اشتباه در مورد کیفیت هوای کلانشهرها ارائه دهد گفت: چنانچه شاخص کیفیت هوا به عدد 200 برسد بر اساس قانون اجازه داریم مدارس را تعطیل کنیم اما در غیر این صورت قانون هیچ اجازه و مجوزی به ما نداده است.

وی بر اجرای طرح کهاب (کاهش، هدایت و انتشار بخارهای بنزین) تاکید و بیان داشت: این طرح باید توسط وزارت نفت به اجرا برسد تا بنزن و آروماتیک موجود در فضای پمپ بنزین‌ها جمع‌آوری شود.

معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست متذکر شد:‌سازمان محیط زیست با بنزینی که در باک خودروهای مردم ریخته می‌شود کار دارد و با تامین، توزیع و صادرات این سوخت هیچ کاری ندارد.

وی درباره ارتقای سطح استاندارد موتورسیکلت‌ها نیز بیان داشت: از تاریخ اول مهر 93 استاندار موتورسیلکت‌ها به یورو 3 ارتقا یافته است و بر همین اساس باید موتورسیکلت‌های داخل بر اساس استانداردهای یورو 3 تولید شوند چرا که یک موتورسیلکت غیر استاندارد معادل 5 دستگاه خودرو تولید آلودگی می‌کند.

متصدی یادآور شد: امروز بنزین پتروشیمی از چرخه توزیع در شهرهای تهران، کرج،‌ اراک، اصفهان و تبریز حذف شده است و در این شهر سوخت یورو 4 توزیع می‌شود.

معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست  با بیان اینکه در 28 دی  برنامه پایش آنلاین 30 کارخانه سیمان افتتاح می‌شود اضافه کرد: در سال 92 میزان سوخت روزانه نیروگاه‌ها معادل 80 میلیون متر مکعب گاز بود این در حالی است که در سال جاری این رقم به 110 میلیون متر مکعب رسیده است.

متصدی با بیان اینکه در سال جاری 86 روز ناسالم را در پایتخت تجربه کرده‌ایم، خاطر نشان کرد: 50 درصد سوخت در شهرهای بزرگ مانند تهران مصرف می‌شود و به طور کلی روزانه 69 میلیون لیتر بنزین در کشور مصرف می‌شود.


پاریس؛ این بار تجمع زنان برهنه مقابل سفارت عربستان!

رائف بدوی به جرم توهین به اسلام به 1000 ضربه شلاق و 10 سال حبس در زندان محکوم شد و قرار بود که حکم شلاق او به طور هفتگی اجرا شود.

تعدادی زن معترض به صدور حکم سنگین برای وبلاگ نویس سعودی روز گذشته به صورت برهنه در مقابل سفارت این کشور در فرانسه جمع شدند.

به گزارش عصرایران به نقل از آر تی، این افراد در اعتراضی عجیب به صورت برهنه مقابل سفارت عربستان در پاریس جمع شدند و خواستار لغو مجازات رائف بدوی وبلاگ نویس سعودی شدند.

پاریس؛ این بار تجمع زنان برهنه مقابل سفارت عربستان!

این در حالی است که رسانه ها روز گذشته از تعلیق مجازات این وبلاگ نویس خبر داده بودند.

بدوی هفته پیش در ملاء عام 50 ضربه شلاق خورد، اما دور دوم مجازات او که قرار بود روز جمعه، 16 ژانویه اجرا شود به دلایل پزشکی عقب افتاده است.

رائف بدوی به جرم توهین به اسلام به 1000 ضربه شلاق و 10 سال حبس در زندان محکوم شد و قرار بود که حکم شلاق او به طور هفتگی اجرا شود.


به بهانه حضور پرشور تماشاگران ایرانی در ورزشگاه های استرالیا این

این چه سرمایه ای است که در جیب کشوری دیگر قرار دارد و ما فقط مجاز به پخش گزینش شده صدایشان هستیم و حتی سیمای شان را هم نمی توانیم نشان بدهیم؟
عصر ایران؛ احسان محمدی- بیست و چند سال پیش از شبکه اول تلویزیون مستندگونه ای به نام «سراب» پخش می شد؛ ماجرایی پر آبِ چشم درباره ایرانیانی که به غربت مهاجرت کرده بودند.

همه آنها مقابل دوربین سرگذشت تلخ شان را به زبان می آوردند؛ بی پولی، زندگی دشوار، برخورد سرد غربی ها و بی عاطفه بودن آنها و آرزوی بازگشت به مرز پرگهر. بعد از این همه سال و رشد و توسعه رسانه ها دیگر کمتر کسی این داستان ها را یکسره باور می کند.

بخشی از کسانی که تن به مهاجرت می دهند و آب غربت از گلویشان پایین می رود ممکن است نتوانند در سرزمین تازه زندگی کنند و به وطن برگردند؛ به دلایل مختلف. وابستگی های عاطفی یا ناسازگاری با محیط تازه یا هر دلیل دیگر یا دغدغه هایی که با انسان به سبب انسان بودن او - فارغ از محیط - همه جا هست اما تصاویری که تلویزیون ایران از تماشاگران ایرانی نشان می دهد می تواند نشانه ای باشد برای اینکه به مهاجر ترک وطن کرده ایرانی بد هم نمی گذرد!

چندی پیش صادق زیباکلام در مناظره ای با عبدالحسین خسروپناه که به میزبانی برنامه تلویزیونی «زاویه» از شبکه چهارم پخش شد گفت: «طی 150 سال گذشته میلیون ها نفر از این طرف به غرب رفته اند، اما حتی 20 نفر هم از آنجا نیامده، اینجا زندگی بکند!»

این مقدمه شاید نالازم اما به موضوع تماشاگران ایرانی حاضر در استرالیا برمی گردد. اینکه در رسانه های رسمی به حضور آنها افتخار می کنیم اما از نشان دادن چهره شان سر باز می زنیم.

 چهره دختر بلوند و موطلایی استرالیایی قابل پخش است اما پیرزن ایرانی که تی شرت تیم ملی را پوشیده و با تمام سلول هایش سربازان ما را در آن سوی مرزها تنها نمی گذارد نباید پخش شود!  موفقیت های فیروز نادری در ناسا و مریم میرزاخانی در کسب مدال ریاضی در فضای مجازی و بین مردم قابل افتخار است اما در رسانه های رسمی نباید در موردشان زیاد حرف زد.

 درک اینکه چه سیاستی پشت این ماجراست شاید چندان هم پیچیده نباشد. آنها خوب هستند مادام که مثل ما فکر کنند، حرف بزنند و لباس بپوشند. در غیر این صورت ما حق داریم صدای جیغ و هورا کشیدن شان را پخش کنیم اما سیمای شان را نه! حق داریم از دور نشان شان بدهیم و بگوییم آنها دوستان ما هستند اما برای یک بار هم میکروفون را در اختیارشان نگذاریم تا کلمه ای حرف بزنند؛نگاهی ابزاری به آدم های که اگر در اندیشه با ما تفاوت دارند در ریشه یکی هستیم و قلب مان برای یک ایران می تپد.

منصفانه نیست همه بادام های تلخ این ماجرا را در سبد صدا و سیما بگذاریم چرا که عموماً جای دیگر تصمیم می گیرند و به تهیه کنندگان و برنامه ریزان تلویزیون هشدار می دهند.

سال ها این گونه نگاه و استفاده کردن از آدمها نکوهش می شد و کشورهای غربی را شماتت می کردند که از شهروندان شان استفاده ابزاری می کنند و حالا دقیقاً همان رفتار را انجام می دهیم.

چیزی مثل وقت تلف کردن بازیکنان فوتبال. وقتی بازیکن یک تیم عربی مقابل ما وقت تلف می کند اسمش را می گذاریم « ضد فوتبال کثیف بحرینی» و وقتی ستاره تیم ملی خودمان بی هیچ برخوردی مثل مار به خودش می پیچد و وقت می کُشد گزارشگر وطنی آن را « تاخیر تاکتیکی هوشمندانه» نام می گذارد! نتیجه نهایی هر کاری اگر به سود ما رقم بخورد این وسط دروغکی گفتن هم به کسی برنمی خورد و جای دوری نمی رود!

اینکه دیدن این همه ایرانی جلای وطن کرده که عموماً هوش و ژن و ثروت شان را برداشته اند و رفته اند حالا به شهروندان آداب دان و موفق و خوش چهره ای برای استرالیا تبدیل شده اند اسباب خوشحالی است یا ناراحتی بحثی دیگر است، اینکه چند صد نفر در راه این رفتن طعمه دلال های تایلندی و مالزیایی شده اند و سرانجام در قعر اقیانوس ماهی ها گوشت تن شان را نوک زده اند و حالا در استادیوم حاضر نمی شوند تا ایران را تشویق کنند و اصولاً کسی دوست ندارد آمارشان را در بیاورد هم ماجرای دیگری است اما نمی شود تا ابد این هموطنان پرشور را از دور نشان داد و گفت سرمایه ملی هستند! ...

این چه سرمایه ای است که در جیب کشوری دیگر قرار دارد و ما فقط مجاز به پخش گزینش شده صدایشان هستیم و حتی سیمای شان را هم نمی توانیم نشان بدهیم؟

با هموطنان مان که هنوز «ایران» عشق و حرف و درد مشترک شان است مهربان تر باشیم. ما درختی با یک ریشه واحد هستیم، این همه میوه هایمان را با تیغ نگاه سلیقه ای از هم جدا نکنیم.

افشاگری عضو انگلیسی داعش درباره ترکیه برادران ما در غرب فقط در ا

او برای نخستین بار فاش کرد که شمار دقیق شبه نظامیان داعشی که ترکیه آزاد کرد، 200 تن بود و در مقابل 49 کارمند کنسولگری ترکیه که داعش آن‌ها را تابستان گذشته از موصل عراق ربود بود، آزاد شدند.

یک جوان بریتانیایی که در صفوف گروه داعش می‌جنگد می‌گوید که ده‌ها تن از شبه نظامیان این گروه تندرو، تنها در انتظار فرمان برای آغاز حملات خود علیه غرب هستند.

به گزارش عصرایران به نقل از العربیه، این جوان بریتانیایی که شهباز سلیمان نام دارد و قبلا در مدرسه متوسطه پادشاهی بریتانیا درس می‌خواند، در مصاحبه با روزنامه بریتانیایی تایمز، درباره جزئیات زمان حضورش در زندان‌های ترکیه سخن گفت؛ زندانی که تا پیش از تبادل اسرا میان ترکیه و داعش در آن به سر می‌برد.

او برای نخستین بار فاش کرد که شمار دقیق شبه نظامیان داعشی که ترکیه آزاد کرد، 200 تن بود و در مقابل 49 کارمند کنسولگری ترکیه که داعش آن‌ها را تابستان گذشته از موصل عراق ربوده بود، آزاد شدند.

ترک‌ها به ما اجازه تماس با داعش دادند

درباره دوره بازداشتش در ترکیه که حدود یک ماه بود گفت با وجود درخواست‌های بریتانیا برای دریافت اطلاعاتی از مکان حضورش به همراه یک بریتانیایی دیگر، «اما این دوره خوب بود».

او افزود: «نیروهای پلیس ترکیه در زندان با ما مهربان بودند، درک کردند که چرا در سوریه می‌جنگیم، آن‌ها از اسد و اسرائیل متنفرند و از اندیشه‌های اخوان المسلمین الهام می‌گیرند یا به آن نزدیک هستند.»

او ادامه داد که در زندان به آن‌ها اجازه خوردن پیتزا، بازی دومینو و خواندن سرود «داعش» داده می‌شد.

شهباز سلیمان گفت که به او و ده‌ها تن از یارانش در زندان، اجازه تماس با «داعش» از راه اینترنت داده شد در حالی که دستگاه‌های امنیتی ترکیه، در حال زمینه سازی برای تبادل اسرا بودند.

او ادامه داد: «به من این آزادی داده شد تا میان قرار گرفتن در فهرست تبادل اسرا یا دیپورت شدن به بریتانیا یکی را انتخاب کنم.»

او گفت: «پس از یک ماه انتظار در زندان‌های ترکیه، به ما گفته شد که اتوبوس‌هایی در انتظار ما است. سازمان اطلاعات ترکیه بر عملیات تبادل نظارت داشت. به ما گفتند که آزاد هستیم و سپس عملیات تبادل در مناطق مرزی صورت گرفت و به مناطق داعش منتقل شدیم.»

شهباز سلیمان از حمله مرگبار هفته گذشته به روزنامه طنز فرانسوی «شارلی ابدو» استقبال کرد. او همچنین نسبت به وجود هسته‌های خفته در اروپا و آمریکا هشدار داد و گفت: «بسیاری از برادران هستند که برای آغاز حملاتشان، تنها در انتظار فرمان هستند.»

پلیس مبارزه با تروریسم بریتانیا سال گذشته میلادی، درباره حضور شهباز سلیمان (19 ساله) و هشام فوگار (26 ساله) در سوریه تحقیق می‌کرد.

شهباز سلیمان تابستان 2013 هنگامی که با یک سازمان خیریه ترک که کمک‌های انسانی به حلب سوریه می‌فرستاد همکاری می‌کرد، ناپدید شده بود.


در حاشیه ذوق زدگی بعضی ها بازی \الهام چرخنده\ را تمام کنید....

این که الهام چرخنده به کمیسیون فرهنگی مجلس دعوت شود و در آنجا علیه همسر سابق خودش سخن بگوید و حمایت مجلس را بخواهد و بعد هم رئیس کمیسیون فرهنگی وعده حمایت دهد، نه ترویج حجاب است و نه حافظ شأن مجلسی که بعضی ها آن را در حد دعواهای زن و شوهری نیز تقلیل می دهند!

عصرایران - الهام چرخنده، بازیگر سینما و تلویزیون، مدتی است که حجاب چادر را برگزیده است. این، البته اتفاقی نیست که فقط برای او افتاده باشد. بسیارند زنان و دخترانی که چادر را برای پوشش خود انتخاب می کنند ، همان طور که برعکس ماجرا نیز صادق است.

بنابراین، چادری شدن یک زن، اتفاق خارق العاده ای نیست، هر چند که اگر از منظر عنصر "شهرت" به ماجرا نگاه کنیم، چادر به سر کردن یک بازیگر زن، آن هم نه در فیلم که در عرصه زندگی می تواند ارزش خبری داشته باشد.
اما این که یک سری از نهادهای عمومی، از این اتفاق ذوق زده شوند و این ذوق زدگی شان نیز همچنان ادامه یابد، نمی تواند رویکردی خردمندانه باشد چرا که قضیه را آنقدر لوث می کند که حتی اگر هدف شان ترویج حجاب نیز باشد، نقض غرض می شود.

تقدیر از محجبه شدن یک بازیگر زن - که معلوم نیست همچنان بازیگر بماند یا خیر و البته مهم هم نیست - یک امر است که می تواند یک بار رخ بدهد و تمام شود ولی مدام روی او مانور دادن و او را بر سر گذاشتن و حلوا حلوا کردن و خبر از دادن امتیازات حمایتی به وی ، حتی در سطح مجلس شورای اسلامی، امری دیگر است که ماجرای چرخنده را از حالت طبیعی خارج  و به ضد ارزش تبدیل می کند.

بازی

این که الهام چرخنده به کمیسیون فرهنگی مجلس دعوت شود و در آنجا علیه همسر سابق خودش سخن بگوید و حمایت مجلس را بخواهد و بعد هم رئیس کمیسیون فرهنگی وعده حمایت دهد، نه ترویج حجاب است و نه حافظ شأن مجلسی که بعضی ها آن را در حد دعواهای زن و شوهری نیز تقلیل می دهند!

یا وقتی نماینده قم در مجلس شورای اسلامی، وزارتخانه های ورزش و جوانان و فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهرداری تهران را به صف می کند که به الهام چرخنده مجوز تأسیس تشکل مردم نهاد و مؤسسه فرهنگی بدهند و از وی حمایت کنند، آیا این امر ، چیزی جز دعوت به رانت جویی است؟
الهام چرخنده مانند دهها میلیون ایرانی دیگر ، در صورت دارا بودن شرایط می تواند مؤسسه تأسیس کند یا هر کار قانونی دیگری را به عنوان شهروند این کشور انجام دهد، ولی نمی تواند انتظار داشته باشد به خاطر این که چادر به سر کرده تا دستور خدا درباره حجاب را رعایت کرده باشد، بدون نوبت و بدون طی مراحل قانونی، از امتیازات ویژه برخوردار شود.

اگر هم قرار باشد به خاطر حجابش به او امتیاز دهند، میلیون ها زن ایرانی که بسیار پیش تر از او حجاب و چادر را انتخاب کرده اند و به این مناسبت هم بر کسی منت ندارند، بر او که تازه به این صف پیوسته برتری دارند. خاصه آن که کم نیستند زنان مؤمنه ای که بی هیچ چشمداشتی و بی آن که به مجلس شورای اسلامی بروند و درخواست امتیاز ویژه کنند، در راه ترویج ارزش های اسلامی و اخلاقی و تربیت انسان های مؤمن و متدین می کوشند.

ادعاهای الهام چرخنده، از جمله این سخن عجیب و غریب که در مدت کوتاهی که چادری شده، 3900 نفر را چادری کرده است(!) یا مدام از رهبری هزینه کردن، نباید دلیلی برای تبدیل این بازیگر سابق به بتی جدید شود که نهادهای کشور ، از بسیج و مجلس گرفته تا وزارتخانه های مختلف و شهرداری، باید در خدمت او باشند.
کوبیدن بر این طبل، از آنجا ضد ترویج حجاب است که اثبات این مدعا می شود که آنقدر وضع حجاب بد است که حالا که یک نفر پیدا شده و چادر به سر کرده، رویدادی ملی رخ داده است!
وانگهی، الهام چرخنده ، همانند هر انسان دیگری می تواند تغییر موضع و باور بدهد ، کما این که از وضع سابق به وضعیت کنونی چرخیده است و کسی چه می داند که در آینده چه خواهد شد؟
اگر نابخردانه و از سر ذوق زدگی، الهام چرخنده را به الگو و بت تبدیل کنند و فردا ، او چرخشی دیگر داشته باشد چه؟!

زمانی در ترکیه، زنی مججبه به نام "مروه کاواکچی"، نماینده پارلمان شد. در آن زمان به دلیل حکومت لائیک ها، وی نتوانست به پارلمان برود.
در ایران، جوّی بزرگ در حمایت از کاواکچی راه انداختند و روزنامه هایی مانند کیهان نیز در صفحه اول خود از این بانوی محجبه تقدیر  و از ظلمی که به او شده بود، ابراز برائت کردند. تریبون های نماز جمعه و شبکه های مختلف صدا و سیما پر شده بود از "قهرمان حجاب"ی به نام مروه کاواکچی که حتی برای رفتن به پارلمان نیز حاضر نشده بود حجاب از سر بردارد. خلاصه آن که در مدت کوتاهی او را در ایران به قهرمان و الگو تبدیل کردند. اما کاواکچی در مقابل چه کرد؟ او خطاب به حامیان ایرانی اش که برایش سر و دست می شکستند گفت: شما اگر دلتان برای زنان می سوزد، اول بروید و جلوی نقض حقوق زنان کشور خودتان را بگیرید.
با این پاسخ وی، ناگهان همه چیز در ایران به اتمام رسید و دیگر، کسی از مروه کاواکچی ، چیزی ننوشت و چیزی نگفت!

الهام چرخنده، به عنوان یک زن مسلمان، حجاب بر سر کرده و تازه، شده است یکی مانند میلیون ها زن محجبه ایرانی که به دستور دین، عمل می کنند. این، خیلی هم خوب است و خداوند از ایشان بپذیرد، اما او را پدیده ای خاص که باید امتیازات خاص هم داشته باشد دیدن، ظلم به همه زنان مسلمانی است که در طول تاریخ، برای حفظ حجاب شان، نه تنها امتیاز نگرفته اند، که هزینه های زیادی هم داده اند.