سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

اعتراض مداح معروف به فیلم «رستاخیز» ....

سید مجید بنی فاطمه یکی از مداحان مشهور کشور که او را با نوحه معروف «عمو عباس» به خاطر داریم در یادداشتی که در اختیار رسانه ها گذاشته شده است، نسبت به فیلم سینمایی «رستاخیز» ساخته احمدرضا درویش که فیلمی درباره عاشوراست واکنش نشان داد.
خبرگزاری مهر: سید مجید بنی فاطمه یکی از مداحان مشهور کشور که او را با نوحه معروف «عمو عباس» به خاطر داریم در یادداشتی که در اختیار رسانه ها گذاشته شده است، نسبت به فیلم سینمایی «رستاخیز» ساخته احمدرضا درویش که فیلمی درباره عاشوراست واکنش نشان داد.

این یادداشت به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

یارب الحسین (ع)، بحق الحسین(ع)، ، اشف صدر الحسین(ع)، به ظهور الحجه (عج)

یا رب الحجه (عج)، بحق الحجه (عج)، اشف صدر الحجه (عج)، به ظهور الحجه (عج)

گاهی سکوت جایز نیست... به همین دلیل برخود لازم دیدم در واکنش به ساخت و اکران فیلم «رستاخیز» در جشنواره 32 فجر نکاتی را یادآور شوم.

اگرچه پیش از این سابقه خوبی از آقای احمدرضا درویش در سینمای دفاع مقدس کشورمان در ذهن داریم و او را با فیلم های خوبش در این حوزه می شناسیم اما ماجرای کربلا و واقعه عاشورا جای تعارف و رودرواسی نیست. به همین دلیل بعد از اکران و تحسین ِ تاسف انگیز فیلم «رستاخیز» در جشنواره فجر تصمیم گرفتم چند خطی بدون تعارف در مورد این فیلم ِ پُر اشکال بنویسم.

پرداختن به مسائل دینی و اعتقادی از طریق هنر کار حساس و پیچیده ای است. این پیچیدگی و حساسیت وقتی دو چندان می شود که یک اثر هنری به سراغ واقعه انسان ساز و فراموش نشدنی عاشورا می رود. در مورد حساسیت این موضوع همین بس که همه علمای بزرگ ما تا به امروز هر روایتی را که می خواهند نقل کنند، آن را دقیق و بررسی شده بیان می کنند تا مبادا تحریفی در این مورد صورت بگیرد یا داستان به گونه دیگری روایت شود.

حال سوال این جاست که سازندگان فیلم «رستاخیز» با چه کسانی برای ساخت این فیلم مشورت کرده اند و از چه مشاوران و متخصصان دینی و تاریخی استفاده کرده اند که خروجی این اثر تا این اندازه با اصل تاریخ در تضاد است و در بسیاری از موارد به سمت تحریف واقعه عاشورا رفته است؟ آیا نباید برای هرکاری به سراغ متخصص آن رفت؟ آقای درویش و دوستانشان تا به حال ارباب مقاتل حضرت سیدالشهدا (ع) را خوانده اند؟ اگر خوانده اند این چه برداشتی است که در «رستاخیز» ارائه داده اند؟ اگر هم نخوانده اند که کار بسیار اشتباهی کرده اند که بدون مطالعه به سراغ ساخت چنین فیلمی آمده اند...

مثلاً آیا هیچ عقل سلیمی به این موضوع رای می دهد که در آن معرکه و میدان جنگ بساط عشق زمینی یک مرد به یک زن پهن شود که در این فیلم شاهد آن هستیم؟ کجای تاریخ نوشته شده که عشق پسر حضرت حر (ع) به یکی از زنان کاروان سیدالشهدا (ع) باعث پیوستن او به سپاه حق شده است؟ (این موضوع نوعی توهین نیز به حضرت حر (ع) می باشد. در جایی که وهب مسیحی که یکی- دو شب از ازدواجش نگذشته، با دیدن امام حسین (ع) دین خود را تغییر می دهد و همراه با همسر و مادرش با حضرت عازم کربلا می شود....)

متاسفانه در این فیلم سینمایی آنطور نشان داده شده که بیشتر از آنکه پسر حر (ع) جذب عشق اباعبدالله (ع) شود به خاطر عشق زمینی خود به سمت سپاه آل الله (ع) کشیده شده که جای تامل و تاسف دارد!

به نظر می رسد آقای درویش که پیش از این سابقه درخشانی در حوزه سینما، مخصوصاً سینمای دفاع مقدس از خود به یادگار گذاشته بستر خوبی را برای به تصویر کشیدن تخیلات خود انتخاب نکرده است. کربلا و واقعه عاشورا جای نمایش ذهنیات خود نیست. همه چیز این واقعه به صورت دقیق در کتب مربوطه روایت شده است و این موضوع جایی برای اشتباه باقی نمی گذارد. کار ما به کجا رسیده که فیلمسازان ارزشی ما به این سمت و سو کشیده می شوند و چنین آثاری می سازند!

اما این تمام ماجرا نیست و متاسفانه شاهد اتفاقات ناگوار دیگری نیز در این فیلم سینمایی هستیم. یک سوال ساده و البته مهم از آقای درویش دارم. برادر عزیز، آیا در مورد سریال «مختارنامه» و بحث های مرتبط با نشان دادن چهره حضرت ابوفاضل (ع) نظر آیت الله وحید خراسانی و علما، مراجع دیگر و مردم به گوش شما نرسیده است؟ شما نمی توانید بگویید که ما این بحث ها را نشنیده ایم! ما هم نمی توانیم در مقابل این مسائل سکوت کنیم آقای درویش! چرا طوری برخورد می کنید که گویی پنبه در گوش خود کرده اید؟ بی تفاوتی تا کجا؟ فکر نمی کنید بهتر است این جرات را به خودمان ندهیم که در مورد هر مساله ای کار خودمان را انجام دهیم؟ اینگونه موضوعات مسائلی است که یا نباید به سمت آن رفت یا اگر آن را دستمایه ساخت فیلم قرار دادید باید قواعد آن را به خوبی رعایت کنید. چطور جرات کردید تصویر حضرت عباس (ع)، حضرت علی اکبر (ع) و... را در فیلم خود نشان دهید؟ بالاتر از همه این ها چطور این حق را به خود دادید که صدای حضرت زینب (س) را شبیه سازی کنید؟ گستاخی تا کجا؟

سینما محملی است برای به تصویر کشیدن دغدغه های اجتماعی، فرهنگی و ارزشی که می تواند باعث رشد و تعالی یک جامعه باشد و سینماگران در این مسیر وظیفه بسیار سنگین و البته خطیری بر دوش دارند و به همین جهت هم هست که کار این عزیزان بسیار ارزشمند و مهم تلقی می شود. بنده نیز با هنرهای نمایشی به خصوص سینما غریبه نیستم و با سختی های آن آشنایم و می دانم که همه بزرگان سینما قابل احترام هستند اما واقعاً جای تعجب است که چطور این فیلم با این همه اشکال تاریخی از سوی هیات داوران جشنواره فجر صاحب سیمرغ بهترین فیلم شده است.

در حالی که شنیده هایم حکایت از آن دارد که نه مخاطب عام و نه منتقدین سینما اقبالی به این فیلم نشان نداده اند، اهدای این جایزه به این فیلم پُر اشکال چه توجیه و منطقی دارد؟تا آنجا که می دانم مبلغ بسیار زیادی هم برای ساخت این فیلم سینمایی هزینه شده است. مبلغی که قرار بوده صرف فیلمی شود که پیام آور ارزش های حادثه کربلا باشد اما در عمل چنین اتفاقی رخ نداده... در روزگاری که بهاییت و وهابیت میلیاردها تومان و دلار برای تخریب اعتقادات شیعه هزینه می کنند، چه تاسف بار است که در کشور شیعه ایران فیلمی ساخته شود که با حقیقت عاشورا و امام حسین (ع) فاصله زیادی دارد.

البته انشالله آقای احمدرضا درویش قصد تحریف تاریخ و لطمه زدن به این واقعه تاریخی را نداشته و زحمت خود را کشیده است اما واقعیت این است که مشاهده چنین فیلمی با این اشکالات تاریخی از کارگردان خوش نامی چون احمدرضا درویش دردناک تر است.

وقتی نمی توانیم اثری در خور ِ شان واقعه عاشورا بسازیم، بیاییم و برای امام حسین (ع) فیلم نسازیم! چه اصراری داریم تصورات مردمی که از کودکی با امام حسین (ع) خو گرفته اند را با تخیلات خود تخریب کنیم؟ اجازه دهیم مردم در خلوت خود، با مطالعه تاریخ و پای منبرها حادثه کربلا را برای خود تصویر کنند و معرفت خود را با مطالعه زندگینامه و کتب خاصی که در مورد ائمه (ع) به رشته تحریر در آمده بالا ببرند نه با فیلم های شما!

در پایان جا دارد از سازندگان فیلم «شیار 143» که تصویر درستی از رشادت های مادران شهدا ارائه داده اند تشکر و قدردانی نمایم و همچنین به سرکار خانم مریلا زارعی تبریک عرض کنم و از ایشان بابت کار ارزشمندی که در مراسم اختتامیه در مورد تقدیر از مادران شهدا انجام دادند تشکر نمایم.

سید مجید بنی فاطمه

ادامه اعتراضات به پخش یک سریال جنجالی ....

اعتراض ها به سریال سرزمین کهن به کارگردانی کمال تبریزی که از شبکه سوم سیما پخش می شود، همچنان ادامه دارد.
خبرگزاری ایرنا: اعتراض ها به سریال سرزمین کهن به کارگردانی کمال تبریزی که از شبکه سوم سیما پخش می شود، همچنان ادامه دارد.

«تحریف واقعیت ها و بدنمایی علیه بختیاری ها» در سریال «سرزمین کهن»، در کانون اعتراض منتقدان قرار دارد که از مجلس شورای اسلامی تا عرصه خبری، کاربران فضای مجازی، پیام کوتاه بویژه در چهارمحال و بختیاری و اهواز را شامل می شود.

برخی فعالان اینترنتی در چهارمحال و بختیاری ، نسبت به آنچه توهین به قوم بختیاری در سریال سرزمین کهن دانستند، در فضای مجازی و به صورت پیام کوتاه اعتراض کرده اند.

در صفحات مجازی منتسب به قوم بختیاری، از این سریال به عنوان لگدمالی جانفشانی بختیاری ها در تاریخ معاصر کشور یاد شده است.

فعالان اینترنتی در این صفحات با انتشار نامه منتسب به 60 نماینده مجلس شورای اسلامی در تذکر کتبی به عزت الله ضرغامی رئیس سازمان صداوسیما، توقف «هجمه» این رسانه به تاریخ بختیاری را خواستار شده اند.

دربخشی از این نامه آمده است: سریال سرزمین کهن با تحریف تاریخ بختیاری، چهره علی قلی خان سردار اسعد بختیاری و پسرش جعفرقلی خان از رهبران مشروطه خواه ایران را که جایگاه خاصی بین مردم بختیاری دارند و در صف مقدم مبارزه با استبداد قاجار و پهلوی بوده اند، خدشه دار کرده است.

در این نامه اعتراضی که به صورت گسترده درفضای مجازی منتشر شده، آمده است: در سریال سرزمین کهن نقش یک خانواده منفی، نوکیسه، سلطنت طلب و فاسد به خانواده ای با نام بختیاری داده شده که به آزار و اذیت یک خانواده روشنفکر، وطن پرست و مظلوم به نام اردکانی می پردازند.

فعالان اینترنتی همچنین اعلام کرده اند: در این سریال، افزون بر خانواده بختیاری، از عنوان بختیاری ها در دیالوگ های تند و تحریک آمیز استفاده می شود که برخلاف زندگی مسالمت آمیز اقوام و موازین حقوق بشری مورد نظر سازمان ملل و یونسکو بوده و نقض تعهدات بین المللی توسط صدا و سیما می باشد.

همچنین پیامکی به صورت گسترده در چهارمحال وبختیاری منتشر شده که در آن با ادعای توهینی دیگر از صدا و سیما به قوم بختیاری چنین آمده است: در سریال سرزمین کهن به زن بختیاری گفته می شود که «بختیاری های کاسه لیس انگلیسی های بوده اند.»

آژانس خبری بختیاری (ایپنانیوز) نیز در قالب خبر، مصاحبه و گزارش های متعددی، اعتراض شخصیت های قوم بختیاری را به سریال سرزمین کهن منتشر کرده است.

دوشنبه گذشته نیز جمعی از بختیاری های خوزستان نیز در حاشیه نمایشگاه صنایع دستی استان های کشور در اهواز، تومار اعتراض آمیزی نسبت به پخش این سریال که روایت وقایع از سال 1320 تا پیروزی انقلاب است، امضا کردند.

به گزارش خبرنگار ایرن از اهوازا، معترضان با در دست داشتن پلاکاردها و شعار نوشته ها، نسبت به آنچه تحریف تاریخ واهانت به قوم بختیاری و زیر سوال بردن روحیه آزادگی ومیهن پرستی این قومیت دراین سریال تلویزیونی نامیدند , اعتراض کرده اند.

آنان خواهان عذرخواهی صدا و سیما و کارگردان این سریال ازقوم بختیاری شده اند.

افشار پرویزی بابادی از ترتیب دهندگان این اجتماع اعتراض آمیز به ایرنا گفت: در سریال سرزمین کهن بدون توجه به بار معنایی المانهای این کار فرهنگی، در یک اقدام بسیار ناشیانه، تقابل دو خانواده را به تصویر کشیده که یکی ازاین دو با نام خانواده بختیاری سلطنت طلب و با هویتی بی ریشه و سرداراسعد بختیاری قهرمان مشروطه واز فاتحان تهران در نهضت مشروطه را عنصر انگلیس معرفی کرده است.

وی از جمع آوری حدود سه هزار امضا معترضین به این سریال تلویزیونی خبر داد و گفت: کارگردان این سریال تصویر نامطلوبی ازاین قوم ارایه داده ،سابقه تاریخی قوم بختیاری در خطه ایران زمین را تاریخ گواهی می دهد ولازم نیست آقایان الان بخواهند شکل گیری این قوم را برای بیننده تعریف کنند!

وی با بیان اینکه این حرکت اعتراضی ادامه خواهد یافت، گفت: ما سرزمین کهن را جعل تاریخ می دانیم زیرا درتاریخ بختیاری هرگزسابقه ای از خیانت به ایران نداریم ، شهدای که این قوم در طول دفاع مقدس، انقلاب اسلامی و رشادت ها در انقلاب مشروطه گواه روشنی بر میهن پرستی ماست و تاریخ شاهد مبارزه زنان و مردان با همت ما برای اعتلای میهن است.

بابادی توضیح داد: این فیلم به نوعی می خواهد نزاع بین ایرانی و بختیاری را القا کند، درحالی که در تاریخ، قوم بختیاری را در تقابل با افغانها، دلیری ها در مشروطه و شهیدانش برای انقلاب و کشور می شناسند نه با دوستی طاغوت و ظلم وبیداد.

وی ادامه داد: انتخاب نام بختیاری (برای خانواده سلطنت طلب سریال) و نمایش عکس سردار اسعد بختیاری دراین فضا مغایر با این سابقه است،

این شهروند خوزستانی افزود: بختیاری شناسه یک قوم است و وقتی در یک کار فرهنگی و در روایتی از تاریخ، آن را به یک طیف فکری منتسب می کنید، دیگر صحبت از یک خانواده نیست و نمی توان گفت این عنوان محدود به یک فرد یا افراد خاص است.

این فعال اجتماعی گفت: این گونه حرکات برخلاف منویات مقام معظم رهبری است. ما عشایر کلام ایشان را چون تاج بر سر می نهیم و همواره با تبعیت از خط مشی رهبری و ولایت فقیه، وظیفه ملی خود را انجام داده و به همت مردان و زنانمان برخود می بالیم وبر این باوریم که اینگونه حرکات مغایر منویات رهبری و اهداف کلی نظام درحوزه فرهنگی و تفرقه افکنانه است.

بابادی افزود: این اعتراض بانگ دادخواهی ماست. ما ایران را سرافرازبرای همه اقوام واسلام را بالنده می خواهیم .

همچنین پیامک هایی با موضوع اعتراض به سریال سرزمین کهن در شبکه تلفن همراه و شبکه های اجتماعی وارتباطی اهواز مبادله می شود که در آنها شماره تلفن همراه و سامانه پیامکی شبکه سه و یک شماره به عنوان تلفن همراه ضرغامی رییس سازمان صدا و سیما اعلام می شود تا معترضین به این اثر , مراتب اعتراض خود را نیز از این طریق اعلام کنند.

نماینده لنجان در مجلس شورای اسلامی هم با نتقاد از از پخش این سریال گفته است: ضرغامی باید از بختیاری ها عذرخواهی کند.

محمد منصوری در گفت وگو با خبرنگار ایرنا در اصفهان، با انتقاد از سریال سرزمین کهن و آنچه که توهین به بختیاری ها، خواند، افزود: رییس سازمان صدا و سیما باید در این زمینه دقت بیشتری داشته باشد و از قوم شریف بختیاری و ملت ایران عذرخواهی کند.

منصوری اظهار کرد: در اصل 3 و 19 قانون اساسی بر مساوی بودن تمام اقوام تاکید شده است و هیچ قومی بر قوم دیگر برتر نیست.

منصوری با بیان اینکه همه باید بر اساس منویات مقام معظم رهبری در جهت حفظ وحدت و همدلی قدم برداریم، تصریح کرد: این اقدام سیما باعث بروز اختلاف می شود.

نماینده مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه مسوولان صدا و سیما باید نظارت بیشتری روی کار خود داشته باشند، گفت: در سریال های سیما بی هیچ نظارت، توجه و توجیهی به قومهای لر، ترک، کرد و بلوچ توهین می شود.

نماینده مردم لنجان در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه این سریال دیالوگ های بدی دارد، افزود: در این سریال نقش یک خانواده فاسد و وابسته به انگلیس به خانواده ای بختیاری داده شده است.

منصوری با اشاره به اینکه کارگردان این سریال باید عذرخواهی کند و در باره کار خود توضیح بدهد، افزود: استفاده از عنوان بختیاری ها باعث اختلاف و شادی دشمن می شود.

وی با بیان اینکه در این زمینه در صحن علی مجلس تذکر داده ام، افزود: در این زمینه نامه ای با امضای بیش از 50 نماینده مجلس برای رییس سازمان صدا و سیما ارسال شده است.

منصوری افزود: بختیاری ها تا پای جان پای انقلاب، امام و رهبری ایستاده اند و در برنامه های دهه فجر انقلاب اسلامی و 22 بهمن نیز حضور گسترده ای دارند.

نامه سرگشاده سهامداران به رهبر انقلاب!

با توجه به اینکه قرار است از ابتدای اسفند ماه نمادهای 14 شرکت از بازار پایه به بازار توافقی منتقل شود سهامداران امروز در مقابل بورس تجمع کردند.
خبرگزاری ایلنا: با توجه به اینکه قرار است از ابتدای اسفند ماه نمادهای  14 شرکت از بازار پایه به بازار توافقی منتقل شود سهامداران امروز در مقابل بورس تجمع کردند.

بعد از پایان معاملات آخرین روز  هفته تعدادی از معترضان مربوط به سهامداران 14 شرکتی که قرار است نمادشان از اول اسفند ماه از بازار پایه به بازار توافقی انتقال یابد در مقابل سازمان بورس تجمع کردند و نسبت به ادامه افت قیمت سهام اعتراض کردند.

بنا بر این گزارش برخی از معترضین پلاکاردهایی با عنوان استعفای رییس سازمان بورس اوراق بهادار تهران در دست داشتند.

گفتنی است در پی تداوم افت شاخص کل بورس اوراق بهادار و ورود به کانال 79 هزار واحدی که به تبع افت 1105 واحدی شاخص کل رقم خورد سهامداران تالار کرج دست به اعتراض زدند. امروز در تالار بورس کرج نیز اعتراضاتی از سوی سهامداران در خصوص کاهش قیمت سهام صورت گرفته است.

به نظر می سرد این روزها اعتماد و اطمینان در بورس جای خود را با ترس و ناامیدی عوض کرده است.

همچنین طی نامه ای سرگشاده برخی از سهامداران از رهبر انقلاب استمداد طلبیدند.

در این نامه آمده است؛

حضور محترم و نورانی رهبر و مقتدایمان حضرت آیة الله خامنه ای (مد ظله العالی) رهبر فرزانه انقلاب اسلامی

سلام علیکم

رهبرا، حال که در آستانه جشن های پیروزی انقلاب اسلامی و همزمان در سال حماسه اقتصادی قرار داریم و همه ملت بزرگ و سرفراز ایران در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به جشن و پایکوبی مشغول و سرمست از حماسه سیاسی 24 خرداد هستند، ما عده ای از فعالین بازار سرمایه به نیابت از طرف 7 میلیون سرمایه گذار و سهامدار دادنامه ای را به حضور مبارکتان ارسال می نماییم که مطمئن باشید که اگر مدیران و مسولان بازار سرمایه و همچنین مسولین اقتصادی کشور پاسخگوی ما بودند مصدع اوقات شریف رهبر بزرگوارمان نمی شدیم.

رهبر عزیز همچنان که مستحضرید ایام زیادی است که بازار سرمایه کشور در سراشیبی سقوط و نزول شدید قرار گرفته و سرمایه گذاران این بازار در شرایط روحی بسیار بد و سختی قرار دارند و گویی خدای ناکرده جنگ شدید و یا زلزله ویرانگری رخ داده و دارو ندار عده ای سهامدار حقیقی را که اکثرا هم از اقشار آسیب پذیر و ضعیف جامعه هستند و اندک سرمایه زندگیشان را که با تبلیغ مسولین در این بازار سرمایه گذاری کرده اند را با خود برده است و هیچکس پاسخگویشان نیست وگویی اصلا بازار سرمایه متولی و مسئول و صاحبی ندارد و هر روز وعده های توخالی از طرف به اصطلاح مسولین داده می شود اما دریغ از تحقق یکی از وعده ها.

آیا سزاوار است که با تبلیغات فراوان مسولین در رسانه های دیداری و شنیداری و همچنین سایت های اینترنتی یک عده افراد جامعه که کم هم نیستند و به آمار خودشان (هفت میلیون سهامدار جز) هستند را به این بازار کشانده و دولت محترم و سازمان خصوصی سازی با فروختن و عرضه بی تدبیر سهام زیاد به افراد، آنها را در باتلاقی به نام بازار سرمایه تنها گذاشته و گرفتار نماید و هیچ حمایتی از سهام های عرضه شده که بعضا هم زیانده هستند ننمایند و افراد با حسرت و غم و اندوه فراوان شاهد افت ارزش سهام عرضه شده و ذوب سرمایه هایشان باشند و هیچ کاری هم برای نجات سرمایه هایشان از دستشان بر نیاید.

آیا سزاوار است که عده ای سهامدار به دور از رانت اطلاعاتی و بی خبر از همه جا در طوفان جنگ قدرت و ثروتی که بین دو قطب ثروتمند دولت قبل و دولت کنونی که برای رسیدن به اهدافشان در بازار سرمایه به راه انداخته اند آماج حملات ناجوانمردانه قرار گرفته و دارایشان را که با هزاران مشقت و خون دل خوردن بدست آورده اند به خاطر بی مبالاتی و زیاده خواهی و بی رحمی این دو گروه از دست بدهند.

مطمئنا این 7 میلیون نفر افراد جامعه بازار سرمایه که اکنون به دست فراموشی سپرده شده اند جزء همان کسانی هستند که حماسه های زیادی را چه در دوران دفاع مقدس و چه در دوران سازندگی و چه در دوران کنونی که انقلاب ما به فرموده رهبر فرزانه مان در دوران گذر پیچ انقلاب است آفریده اند و چه بسا در میان این افراد جانبازان و رزمندگان و از خانواده های معزز شهدای زیادی هم هستند که به حق سزاوار نیست که به دست فراموشی سپرده شوند.
 
در این روزهای سخت که شایسته است افراد حقوقی و سرمایه گذاری های بزرگ و بانک ها به کمک سهامداران حقیقی و به حمایت از سهام های زیر مجموعه های خود بیایند با بی انصافی تمام و با بی رحمی وضعیت نابسامان به وجود آمده را به نظاره نشسته اند و در خیلی موارد هم با عرضه های افسار گسیخته بر طبل این نابسامانی می کوبند.
 
حال که امیدمان از مسولین ذیربط نا امید شده و هیچ چشم انداز مثبت و هیچ نور امیدی نیافتیم دست به دامان رهبر عزیز و فرزانه و بزرگوارمان شدیم که انشاالله مثل همیشه با تدابیر اندیشمندانه و راهگشایشان مشکلات این قشر جامعه بزودی مرتفع گردیده و بازار سرمایه که در همه جوامع به عنوان دماسنج اقتصادی محسوب می گردد به روال عادی خود باز گردد.

روحانی اشتباه احمدینژاد را تکرار نکند ...

فرشاد مومنی گفت: من صمیمانه بگویم اگر رویه‌های غیرمشارکت‌جویانه و غیرکارشناسی باشد منجر به اتخاذ تصمیم‌های نادرست و بد می‌شود و این بدی تصمیمات تنها مختص دولت پیشین نیست بلکه هر دولتی اگر رویه‌های نادرست را در پیش بگیرد هم اعتبار خود را دچار چالش می‌کند و هم مردم را به زحمت می‌اندازد.
روزنامه آرمان: شرایط اقتصادی کشور که بعد از 8سال دچار مشکلات عدیده‌ای شده بود و این وضعیت نابسامان که مسائل خارجی هم باری بر دوش آن بود با همه مشکلات خود به دولت بعدی به ارث رسید.

 دکتر روحانی در 24 خرداد 92 با انتخاب مردم وارث اقتصادی دگرگون و زخمی شد که با شعار تدبیر و امید تلاش دارد تا این گره‌های کور اقتصاد را باز کند در این میان برای کم کردن بار تحمیل شده به مردم طرحی در درون دولت به تصویب رسید مبنی بر طرح توزیع سبد کالا که این طرح در جریان توزیع با انتقادات جدی مواجه شد و بسیاری از کارشناسان به آن خرده گرفتند و تقریبا این مساله اختلاف زیادی را در کشور به وجود آورد.

 بررسی مسائل اقتصادی و اقدامات دولت در زمینه کاهش هزینه‌های وارد شده بر شانه‌های اقتصاد کشور نیاز به نگاهی دقیق و دلسوزانه و البته به دور از بهانه جویی و برخورد‌های سیاسی داشت لذا بر آن شدیم تا اقدامات دولت یازدهم را با دکتر فرشاد مومنی، کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه بررسی کنیم.

درحال حاضر بحث سبد کالا بسیار مطرح است، به نظر شما دولت چرا رو به توزیع سبد کالا آورد؟

از نظر منطق رفتاری آنچه اتفاق افتاده این است که دولت جدید از روزهای آغاز به کار دائما اظهار شکوه می‌کرد از اینکه ماهانه حداقل 1000 میلیارد تومان فقط برای پرداخت نقدی مربوط به شوک حامل‌های انرژی دچار کسری بودجه هستند و به نظر من این مساله مهمی است که کشور بر اثر تعهدات به ارث مانده از دولت قبلی دچار کسری مالی شدید است. چرا دولت باید تعهداتی جدید به عهده بگیرد در حالی که نه قانونا الزامی برایش وجود داشت و نه حتی اعتباری برای پرداخت آن وجود دارد. بحث‌هایی که مسئولان اصلی کشور مطرح می‌کنند توجیهی نمی‌شود برای آن تصور کرد.

 ممکن است که در واکنش به چنین مطالبی گفته شود که این دولت به اعتبار آنکه می‌داند، هنوز در حالی که شوک‌های جدید به قیمت حامل‌های انرژی وارد نشده مردم در فشارهای شدید معیشتی قرار دارند، خواسته قبل از وارد کردن آن شوک، نوعی دلجویی از مردم بکند. اگر چنین حرفی زده شود در برابر، پاسخ این است که اگر شما می‌دانید آن کار اشتباه بود و به معنای دقیق کلمه منشا فاصله‌های اجتماعی و زیست‌محیطی در کشور شد و آسیب‌هایی را به توانایی‌های دولت و کارایی هزینه‌های دولت وارد کرد، چرا آن کار را می‌خواهند انجام بدهند؟ «کار بد مصلحت آن است که مطلق نشود». این یک وجه ماجراست، وجه دیگرآن این است که حال که به هر دلیلی و با هر توجیهی قرار است این کار اشتباه را انجام بدهند چرا با این شیوه اجرایی آن را عملی می‌کنند.

برای دولتی که برای خود شعار بسیار جذاب تدبیر و امید را انتخاب کرده است حداقل از 10 زاویه می‌توان نشان داد که این کار نه نسبت چندانی با تدبیر دارد و نه نسبت چندانی با امید آفرینی برای مردم دارد. تمام افتخار دولت این بود که به مردم باور داده و به خواسته‌هایشان احترام می‌گذارد در همین دوره چند ماهه‌ای که دولت جدید بر سر کار آمده 5 بار به شکل‌های مختلف مردم ایران در معرض همه‌پرسی‌هایی قرار گرفتند که مضمون آن، این بوده؛ اگر قرار باشد دولت اضافه پرداخت‌هایی به مردم بکند یا امکان‌هایی به آنها بدهد و در عوض قیمت کالاهای کلیدی را افزایش دهد وقتی از مردم در این زمینه سوال شد بدون استثنا همیشه مردم کنترل تورم را به هر نوع اقدامی ترجیح می‌دادند.

دولتی که آنقدر در مقام شعار به مردم و خواسته‌های آنها اهمیت می‌دهند حتی اگر این خواسته را با منطق کارشناسی مردود می‌دانند که البته من در حوزه تخصص خودم می‌گویم این یکی از عمیق‌ترین و کارشناسی‌ترین مطالبه‌هایی هست که مردم می‌توانند از یک دولت درحال توسعه نفتی داشته باشند. هر سیاستی که تورم‌زا باشد به صورت نظام وار کارایی هزینه‌های دولت را شدیدا کاهش می‌دهد، فساد را افزایش می‌دهد، بنگاه‌های تولیدی را با اختلال‌های جدی روبه‌‌رو می‌کند.

 معیشت مردم را با تنگناهای بیشتر مواجه می‌کند بنابراین شخصا از این نظری که مردم بلا استثنا در همه این نظرسنجی‌ها مطرح کردند از منظر کارشناسی دفاع می‌کنم اما به دولت می‌گویم حتی اگر شما می‌خواهید کار دیگری بکنید به روش مدنی و با اخلاقی که از دل تدبیر و امید بیرون می‌آید سعی کنید استدلال‌هایتان را با مردم در میان بگذارید. اگر واقعا خدای ناکرده ماجرا این باشد که دولت از یک طرف ادعا می‌کند کسری شدید مالی دارد بعد یکباره سبد کالایی را به این شکل عرضه می‌کند و بعد معلوم می‌شود که این مقدمه‌ای است بر تعقیب یک سیاست تورم‌زا. این مساله اعتماد عمومی به دولت را خدشه‌دار می‌کند و به نظر من می‌تواند منشا خسارت‌های خیلی بزرگی برای کل کشور باشد.

با توجه به مباحثی که شما مطرح کردید شاید این تفسیر وجود داشته باشد که دولت برای حذف یارانه‌های نقدی به صورت تدریجی و به نوعی برای کم کردن فشار وارد شده به مردم این سبد کالا را عرضه کرده است، نظر شما چیست؟

نظر من این است که تصمیم‌گیری‌های خطیر و کلان اقتصادی در شرایطی که کشور با انبوهی از چالش‌ها و مشکلات جدی اقتصادی روبه‌رو است مستلزم تهیه یک برنامه است. ابتدا آن برنامه باید یک پشتوانه کارشناسی داشته باشد و در اختیار دانشگاهی‌ها و کارشناس‌ها قرار بگیرد، چکش کاری شود و بعد بهترین تصمیم گرفته شود. من صمیمانه بگویم اگر رویه‌های غیرمشارکت‌جویانه و غیرکارشناسی باشد منجر به اتخاذ تصمیم‌های نادرست و بد می‌شود و این بدی تصمیمات تنها مختص دولت پیشین نیست بلکه هر دولتی اگر رویه‌های نادرست را در پیش بگیرد هم اعتبار خود را دچار چالش می‌کند و هم مردم را به زحمت می‌اندازد و هم هزینه‌هایی را به کشور تحمیل می‌کند.

چرا ما باید در حال حاضر راجع به یک مساله‌ای که رقم بسیار درشتی از منابع ملی صرف آن شده با گمانه‌زنی بخواهیم منطقی برایش پیدا کنیم. از دولتی که به تدبیر و امید قائل است این خیلی بعید بود، آنها می‌توانستند مانند بحث حقوق شهروندی که یک پیش‌نویسی تهیه کردند و از اهل نظر در مورد محک آن کمک خواستند در مورد سبد کالا هم همین رویه پیش گرفته شود و این کار ظرف دو هفته می‌توانست انجام شود و به عبارتی از کل دانایی‌های جامعه استفاده می‌کردند. آن حرف‌هایی که رئیس محترم جمهور می‌زدند مبنی بر لزوم حرف زدن دانشگاهیان، آیا حرف بزنند که حرف زده باشند یا نه واقعا مشارکت فعال کنند تا تصمیم‌هایی که در دولت ایده‌های اولیه برای آنها وجود دارد هرچه پخته تر بشود. به هر حال تمام نیروهای زبده و نخبگان کشور آماده‌اند که دولت را در گرفتن تصمیمات مهم برای کشور بدون هیچ چشمداشتی یاری کنند و دولت باید از این سرمایه استفاده کند.

 به گمان من با همه هزینه‌های سنگینی که دولت از نظر حیثیتی و تبلیغات بابت این طرح پرداخت. امیدوارم که در درون دولت چنین اراده‌ای پدید بیاید که از این به بعد تصمیم‌گیری کارشناسی نشده و شتابزده را کنار بگذارد. خوشبختانه چون هنوز در سال اول این دولت هستیم باید امیدوار بود که این درس تا پایان دوره برای همه دولتمردان باقی بماند که می‌تواند ارزشمند باشد. البته برای من قابل تاثر بود که سخنگوی دولت در مصاحبه‌ای گفته بود ماجرای شوک حامل‌های انرژی را شجاعانه انجام می‌دهیم.

وجه تاسف بار این است که این دقیقا ترمینولوژی رئیس دولت قبلی بود، وقتی آنها قادر نشدند از نظر منطق کارشناسی دفاع بکنند از جنبه شوک‌درمانی وارد شدند و از این ابزار استفاده کردند که در دولت‌های قبلی شجاعت برای این کار نبود و اکنون این شجاعت را داریم. ما به سهم خود خیلی تلاش کردیم به دولت قبلی هم بباورانیم که عرصه سیاست‌گذاری در عرصه اقتصاد حوزه مهمی است و محلی برای شجاع بودن یا ترسو بودن نیست. و این حوزه عرصه خرد و دانایی است.

واقعا برای من تاسف‌بار بود وقتی دیدم یک کار اشتباه دوبار دارد تکرار می‌شود و دقیقا از همان ترمینولوژی رئیس قبلی برای توجیه یک کار نادرست استفاده می‌کنند. آن چیزی که من صمیمانه و خاضعانه می‌توانم به دولت فعلی هدیه بکنم این است که سخنگوی محترم دولت را موظف بکنم صفحات 34 تا 38 گزارش اقتصادی سال 1373 را با دقت مطالعه کنند. در آن گزارش به صراحت آمده که آسیب‌پذیری شاخص هزینه‌های ضمنی دولت در برابر سیاست‌های تورم‌زا به طور بیش از 3 برابر آسیب‌پذیری خانوارها و بنگاه‌هاست. دلیل این مساله مهم کاملا روشن است. دولت بزرگ‌ترین مصرف کننده و بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار در اقتصاد است.

 بنابراین بزرگ‌ترین آسیب‌پذیری‌ها را هم از نظر مواجهه با فساد مالی در شرایط اعمال سیاست‌های تورم‌زا دارد. ما صمیمانه دلمان می‌خواهد که این دولت با کارایی بالا عمل کند. با فساد مبارزه بکند، من می‌خواهم بگویم حتی این دو نامه اخیر رئیس محترم دولت هم در زمینه مبارزه با فساد، محل گلایه و انتقاد جدی است. کسی که با تدبیر سرو کار دارد باید از شعارها و کارهای شعاری پرهیز کند و کارهای بنیادی را در دستورکار قرار بدهد. مساله فساد مالی پدیده‌ای است که با طول و عرض وسیعی که دارد امروز در تسخیر علم قرار دارد. بخش بزرگی از ادبیات توسعه ناظر به روشن کردن مبانی نظری چگونگی شکل‌گیری فساد و سازوکارهای ثمربخش برای مبارزه با آنهاست.

روشی که رئیس محترم دولت در پیش گرفته‌اند در ادبیات موضوع به عنوان یک روش انضمامی برای مبارزه با فساد شناخته می‌شود. در ادبیات موضوع توضیح داده شده که اگر واقعا دولتی اراده‌ای برای مبارزه جدی و موثر با فساد دارد باید یک برنامه ملی برای مبارزه با فساد طراحی بکند. اگر این برنامه بر محور اولویت پیشگیری استوار شده باشد. در غیر این صورت برخوردهای موضعی و انضمامی و پسینی با مساله فساد مالی هم به‌شدت هزینه‌بر و انرژی‌بر هست و هم به شدت کم‌دستاورد و کم‌ثمر.

شرح تخصصی چرایی این مساله می‌تواند موضوع یک بحث مستقل باشد اما من صمیمانه به رئیس محترم دولت تدبیر و امید توصیه می‌کنم که شعار تدبیر را که ایشان در همین مدت کوتاهی که بر سر کار آمدند بیش از هرکس از میان مسئولان قبلی به دانشگاهیان اعتنا کردند اما امیدوارم این کار از حد نمایشی فراتر برود، قابل سپاسگزاری است اما سازوکار‌های عملیاتی باید در این دولت طراحی بشود که تصمیم‌گیری‌های خطیر مبتنی بر مطالعه کارشناسی باشد و قبل از آنکه تصمیم نهایی اعلام شود حتما نظرات اهل نظر و صاحبان تخصص در آن حوزه گرفته شده باشد.

 دولت در اتخاذ تصمیم نهایی یقینا صاحب حق شمرده می‌شود و هیچ کارشناسی انتظار ندارد که تمام آنچه را که توصیه کرده مورد پذیرش دولت قرار بگیرد اما از این فرصت که نصیب این دولت شده است که ما یک جامعه دانشگاهی نسبتا گسترده‌ای داریم. با یک جامعه کارشناسی گسترده‌تر که اینها با تمام وجود آمادگی دارند که ذخیره دانایی خود را در اختیار دولت بگذارند که انشاءا... تصمیماتی گرفته بشود که منشا ارتقای کارایی اقتصاد ملی بشود.

باتوجه به آنچه شما در بحث سبد کالا فرمودید و ایراداتی که به آن وارد دانستید، اکنون امکان اصلاح آن وجود دارد ؟

به نظر من این کار به عنوان جزء کوچکی از یک بسته سیاستی معنی دارد و دولت باید صادقانه و شفاف کل آن بسته را مطرح کند با اهل نظر در میان بگذارد، چکش کاری شود اگر در آن بسته جایگاهی برای این مساله وجود داشت ما ساز و کارهای بسیار نهادینه شده‌ای برای این قضیه داریم که به بهترین شکل و با کم ترین خطا می‌تواند این را به نیازمندترین افراد برساند اما بحث اساسی ما این است که ما خیلی تلاش کردیم که دولت قبلی را متقاعد کنیم که به جای دست کاری قیمت‌های کلیدی و بی‌ثبات کردن فضای کلان اقتصادی و مخدوش کردن فضای کسب و کار از طریق وارد کردن شوک به قیمت حامل‌های انرژی یا شوک به نرخ ارز، اطمینانی به تولیدکنندگان بدهیم تا آنها از ظرفیت‌های تولیدی موجود که الان کمتر از 40 درصد آن در بخش صنعت صرف می‌شود استفاده بکنند و شغل در اقتصاد ایجاد بشود و از آن طریق هم عدالت در کشور بهتر تامین می‌شود وهم کارایی.

 ما در حد چهار عمل اصلی با دولت قبلی صحبت می‌کردیم چون آنها دائم به فکر این بودند که از طریق وارد کردن شوک‌های پی‌درپی فضای کلان را بی‌ثبات کنند. ما خیلی تلاش کردیم به آنها بفهمانیم که مثلا با این که ده‌ها خلاف قانونی دولت قبلی در ماجرای شوک درمانی انجام داده بود ولی با همه آن بی‌قانونی‌ها و برهم‌ریختگی‌هایی که ایجاد کرده بودند به هر نفر 45 هزار و 500 تومان تعلق می‌گرفت. ما به آنها می‌گفتیم که اگر شما به جای این کار بیایید بستری فراهم کنید که بخش خصوصی مولد متقاضی یک شغل جدید باشد حداقل دستمزد چیزی بالغ بر 10 برابر آن چیزی که شما به عنوان یارانه نقدی می‌دادید را دریافت می‌کنند. بنابراین رفاه مردم بیشتر می‌شود وقتی که شغل ایجاد بشود هم عدالت بیشتری برقرار می‌شود هم عزت نفس مردم، محترم شمرده می‌شود و هم این تنگناهای شدید مالی که دولت گرفتار آمده در آن به حداقل می‌رسد بنابراین عرض من این است که در دولت محترم باید صادقانه و شفاف آن بسته سیاست‌های موردنظر خودش را در هر زمینه عرضه کند و از طریق گفت و شنود با کارشناسان بهترین تصمیم گرفته بشود.

 یقینا اگر قرار باشد که امر دایر شود بر استمرار سیاست‌های غلط گذشته، آسیب‌هایی که با اصلاحات و رفع اشتباهات فاحش این تجربه اخیر می‌تواند در دستور کار قرار بگیرد می‌تواند یکی از گزینه‌ها در نظر گرفته بشود، همان گزینه‌ای که در قالب یک برنامه سیستمی و با یک جایگاه مشخص به صورت شفاف و با اهداف معین ردگیری می‌شود آنقدر ناهنجاری در همین چند روزه اخیر از زوایای مختلف در طراحی این برنامه و در اجرای اینکه گرچه دولت محترم برای آن هزینه سنگینی پرداخت اما انشاءا... منجر به قطع چنین رویه‌هایی بشود و جایگزین کردن آن رویه‌هایی که رئیس‌جمهور محترم در جریان مبارزات انتخاباتی مرتبا از آن صحبت می‌کردند.

برخی معتقدند که بحث سیاسی سبد کالا بر بحث اقتصادی آن می‌چربد. در واقع بحث بر سر این است که دولت برای حفظ عقبه سیاسی - اجتماعی خود به سبد کالا رو آورد. نظر شما در این رابطه چیست؟


همان‌طور که اشاره کردم این یک گزینه است در برابر ده‌ها گزینه دیگر، که می‌توانست بسیار کم‌هزینه‌تر و بسیار پردستاوردتر باشد حتی اگر منظور آن باشد به نظر من نفس چنین انگیزه‌ای در درون دولت ارزشمند است اینکه دولت بخواهد به رای‌دهندگانش احترام بگذارد و اعتنا کند اما بحث بر سر این است که چرا باید شیوه‌های دولت قبل استفاده کند در صورتی که می‌توانست از شیوه‌های کم‌هزینه‌تر و بسیار بهتر استفاده کند. اگر چنین برداشتی وجود داشته باشد و چنین انگیزه‌ای در دولت با شد نه تنها به هیچ عنوان شایسته نکوهش نیست بلکه بسیار خوب است که به فکر شهروندان باشد اما چرا به دنبال شیوه‌هایی نرویم که به عزت نفس مردم و به مشارکت مردم و تولید کشور کمک کند.

 ما در کشوری زندگی می‌کنیم که بیشمار مساله حیاتی و خطیر وجود دارد که همه آنها شدیدا نیازمند توجه و اعتماد و جلب مشارکت مردم است ما می‌توانیم این کمک‌ها را به مردم بکنیم و در مقابل از مردم بخواهیم بخش‌هایی از این گره‌ها را باز بکنند. تجربه‌های بسیار ارزشمندی هم در این زمینه از اولین روزهای پیروزی انقلاب وجود دارد. واقعا حیف است که تمام آن تجربه‌ها و دانایی‌ها در نظ ر گرفته نشود و قربانی اقدامات شتاب زده و تصمیمات غیرکارشناسی بشود.

با توجه به اینکه مجلس دولت را موظف کرده به اجرای فاز دوم هدفمندی‌ها از آغاز تیر ماه و دولت نیز گریزی از آن ندارد نظر شما در این رابطه با نحوه اجرا و به طور کلی اجرای آن چیست؟


نظر من این است که دولت شرایطی فراهم کند که یک تیم صاحب صلاحیت تخصصی یک گزارشی از تجربه سه ساله اخیر از شوک درمانی به صورت سیستمی ارائه کند شخصا یقین دارم که اگر چنین گزارشی ارائه شود کمتر کارشناسی توصیه وارد کردن شوک‌های جدید به قیمت‌های کلیدی را خواهد داد. یکی از گلایه‌های بزرگ من به دولت همین است که بخش اعظم انتقادهایی که این دولت از رئیس دولت قبل می‌کرد ناظر بر تبعات اقتصادی - اجتماعی، زیست محیطی، این شوک درمانی اخیر بوده چرا ما نباید یک ترازنامه‌ای از این مساله آسیب‌رسان داشته باشیم و بعد به سبکی شبیه سبک دولت قبلی ناگهان تبصره‌ای برسد و وارد بودجه شود که با هیچ منطق کارشناسی همخوانی ندارد.

به گمان من حال که مجلس محترم چیزی حدود 5 ماه به دولت فرصت داده آنها می‌توانند با یک شیوه خردورزانه از ظرفیت‌های دانایی موجود، حتی اگر می‌خواهند از درون دولت نباشد واگذار کنند به مرکز پژوهش‌های مجلس و از آنجا بخواهند که یک ترازنامه از تجربه شوک درمانی اخیر ارائه دهند در آن ترازنامه شما مشاهده خواهید کرد تنگناهای مالی دولت شدیدا افزایش پیدا کرد و در مقابل کارایی هزینه‌های دولت شدیدا کاهش پیدا کرد، بالغ بر 30 در صد اشتغال صنعتی از بین رفت و انواع ناهنجاری‌های اجتماعی در جریان این سیاست افزایش پیدا کرد، بحران محیط زیست در کشور تشدید شد. در مقابل این هزینه‌ها و ده‌ها هزینه دیگر که دولت پرداخته طرفداران این سیاست بیایند و بگویند چه دستاوردی حاصل شد آیا قاچاق کم تر شد؟!

 آیا کارایی تولید حامل‌های انرژی بهتر شد؟! آیا شدت مصرف انرژی کاهش پیدا کرد؟! اگر ما هیچ‌کدام از آنهایی که مطلوب می‌دانستیم را به دست نیاوردیم و در ازای آن این همه هزینه‌ها برای امروز و فردای ایران در اثر آن سیاست‌های نادرست به وجود آوردیم. آن وقت دولت می‌تواند برود و با دست پر به مجلس بگوید که بیاییم و این دندان چرکین را از دهان خارج کنیم و اقتصاد ایران را از این سوء کارکرد بزرگ که اصرار بر تداوم آن مانند اصرار بر پیشروی در باتلاق است نجات دهیم. اگر چنین چیزی اتفاق بیفتد هم نمایندگان مجلس در ماه‌های آخر دوره خود سود خواهتد برد و هم دولت اعتبار بیشتری کسب خواهد کرد و هم آینده توسعه کشور روشن‌تر خواهد بود.

بنابراین شما مخالف اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها هستید؟

من قویا این را برای کشور پرمخاطره می‌دانم.

در هشت سال گذشته درآمد دولت 700 میلیارد دلار بوده، به نظر شما با این مبلغ چه کار می‌شد برای مملکت انجام دهند که ندادند؟

چیزی که من می‌توانم بگویم این است که نظام جمهوری اسلامی ایران با ملت میثاقی را به امضا رساندند به نام سند چشم‌انداز. به گمان من اگر برخی رویه‌های قانون‌گریزانه و برنامه گریزانه دولت قبلی متوقف می‌شد ما با درآمدی حدود یک هفتم دولت قبلی می‌توانستیم گام‌های بسیار بزرگ به سمت احقاق اهداف سند چشم‌انداز برداریم .اینکه من صمیمانه و خاضعانه از دولت جدید می‌خواهم که تجربه دولت قبل خود را نصب‌العین خود قرار دهند. به همین خاطر است که مشکل ما مشکل دلار و یورو نبود ما در فرآیند تصمیم‌گیری و تخصیص منابع دچار مشکلات بزرگ بودیم. شما اگر از این زاویه مبنای داوری خود را سند قانون برنامه چهارم توسعه قرار دهید براساس آن سند ما قرار بوده با مبلغی حدود 10درصد کل درآمدهای ارزی دولت قبلی رشد مستمر سالانه 8 درصد در اقتصاد داشته باشیم و رشد تشکیل سرمایه ثابت 12درصدی داشته باشیم و نرخ تورم یک رقمی داشته باشیم. مساله اصلی ما مساله ارز و ریال نیست.

 من بسیار متاسف می‌شوم که از زبان مسئولان دولتی می‌شنوم که مثلا دل خوش می‌کنند به آزاد شدن تدریجی دلارهای بلوکه شده ایران و فکر می‌کنند نفس آزاد شدن این دلارها می‌تواند برای کشور دستاورد داشته باشد. آنها باید توجه کنند اگر بخواهند به شیوه دولت قبلی فرآیند تصمیم‌گیری و تخصیص منابع را جلو ببرند آزاد شدن چند ده برابر مبالغی که بلوکه شده هم نجات بخش نخواهد بود. کمااینکه دیدیم در دولت قبل نجات بخش نبود.

 من اگر به جای مسئولان کشور بودم فوری‌ترین کار این بود که یک تیم صاحب صلاحیت را بسیج می‌کردم که براساس تجربه دولت قبلی قبل از آنکه هر یک دلار از این دلارهای بلوکه شده آزاد شود برنامه‌ای در راستای سند چشم‌انداز برای این دلارها در نظر گرفته‌شود وگرنه اگر قرار باشد در چارچوب این ساختار که فضایی غیرشفاف و رانتی که این دلارها تخصیص داده شود تضمینی وجود ندارد که کارنامه‌ای که رقم می‌خورد بهتر از کارنامه‌ای باشد که با چیزی حدود هزار میلیارد دلار درآمدهای ارزی تخصیص داده شده در 10 ساله گذشته اتفاق افتاد.

 به گمان من رسانه‌های همگانی هم این دولت را به پایبندی به موازین خردورزی و تدبیر و محور قراردادن علم و برنامه نصیحت کنند. تخصیص بدون برنامه و غیرکارشناسی دلارهای آزاد شده کنونی و قبلی می‌تواند همان کارنامه قبلی را رقم زند؛ یعنی رشد اقتصادی منفی، فساد رشد یافته بازتاب تخصیص غیرکارشناسی انبوهی از دلارها و ریال‌ها بوده و دولت محترم باید از دولت گذشته درس بگیرد و خوشبختانه حال که جامعه دانشگاهی ما صمیمانه آمادگی این را دارند که به کمک دولت بیایند تا بهترین تصمیمات و کارشناسی شده ترین سیاست‌ها در دستور کار قرار بگیرد، واقعا حیف است این ظرفیت‌ها نادیده گرفته شود.

در مورد بحث دلارهای آزاد شده به نظر شما بهترین راه مصرف کردن این دلارها کدام مسیر است؟

ما الان با یک بحران حاد زیست‌محیطی و با یک بحران آمایشی و با یک بحران حاد در بخش‌های مولد اقتصاد روبه‌رو هستیم. رویکرد‌هایی که یکسویه و تک‌عاملی بخواهد ارائه شود به نظر من اعتبار کافی ندارد. ما باید از طریق یک هم‌اندیشی ملی اولویت‌هایمان را رتبه‌بندی کنیم و آن اولویت‌هایی را که بیشترین پیوند‌ها را با این چالش‌های فوری که در پیش‌رو داریم، دارند در دستور کار قرار دهیم. به نظر من آنچه امروز می‌توانیم خیلی سریع روی آن به اجماع برسیم آثار آسیب‌زای تداوم رکود تورمی موجود است ما باید در کوتاه‌مدت محور تمام جهت‌گیری‌های سیاستی و فرآیندهای تخصیص منابع خود را خارج شدن از رکود تورمی موجود بدانیم.

در اصول در سطح نظری گفته می‌شود باید رانت‌محوری و رکود محوری و فسادمحوری جای خود را به تولیدمحوری دهد. با کمال تاسف بخش بزرگی از نهاد‌های تولیدی ایران به نفع غیرمولد‌ها آرایش پیدا کرده بنابراین ما باید یک بازآرایی سیستمی از این ناحیه داشته باشیم. در کنار این بازآرایی سیستمی ساختار نهادی دولت محترم باید یک باز نگری بنیادی در ساختار هزینه‌های به ارث مانده از دولت قبلی داشته باشد، وقتی به ارقام بودجه عمومی نگاه می‌کنید می‌بینید که در 8 سال گذشته هزینه‌های دولت 270درصد رشد داشته این در حالی است که کارایی دولت به شدت کاهش یافته است.

 یک وجه بزرگ این مساله این است که این سیستم رانت‌زده است یعنی بخش‌های قابل‌توجهی از پرداخت‌های دولت نسبت چندانی با مصالح توسعه ملی ندارد، بنابراین گام دوم این است که دولت ساختار هزینه‌های خود را بازآرایی کند. شخصا تردید ندارم اگر این اقدام صورت پذیرد دولت دیگر نیاز چندانی به حرکت به سمت شوک درمانی و بی‌ثبات کردن اقتصاد کلان کشور ندارد و اینها مانند زنجیره به‌هم متصل هستند. مولفه دیگر این است که دولت قبلی با انگیزه‌های غیرکارشناسی بخشی از واحد‌های تولیدی راهبردی در خدمت دولت را به صورت غیرشفاف به کسانی واگذار کرده است.

 به گمان من مجلس محترم باید در این مسیر با دولت همکاری کنند که حقوق عمومی به دولت برگردد و اگر هم قرار باشد واگذاری بعدا صورت بگیرد شفافیت و منطق توسعه‌ای پشت سر آن باشد و در این فاصله از آنجایی که این رانت‌های غیرمتعارف می‌تواند کمک کار افزایش درآمدهای دولت باشد از این مسیر هم دولت می‌تواند نسبت به تامین هزینه‌های خود آرام‌تر و منطقی‌تر برخورد کند. مساله دیگری که به نظر من خیلی شایسته اعتناست این است که برای آنکه هزینه فرصت رانت‌جویی و گرایش به فساد و ربا در فضای اقتصاد کاهش پیدا کند دولت محترم باید تصمیم‌گیری درباره نحوه تخصیص دلارهای نفتی را به مجلس واگذار کند. از آنجایی که هر تصمیمی از کانال مجلس عبور می‌کند و به لزوم شفاف می‌شود این شفاف شدن نحوه تخصیص دلارهای نفتی هزینه فرصت رانت‌جویی را شدیدا بالا می‌برد و گرایش به فساد را به حداقل می‌رساند.

می‌شود یک فهرست بلند بالایی از این دست اقدامات که می‌تواند نجات بخش اقتصاد باشد ارائه کرد. منتهی در این زمینه نظام تصمیم‌گیری کشور باید این حد بلوغ فکری را از خود نشان دهد که وقتی پدیده دور باطل رکود تورمی به وجود آمده معنایش این است که دولت به معنای قوه مجریه به تنهایی نمی‌تواند از این دور کشور را خارج کند. دستگاه قضایی و قوه مقننه هم باید خروج از این دور را به عنوان یک مساله ملی مورد توجه قرار دهند و این طور نباشد که مجلسی‌ها دولت را به شکل غیر منطقی تحت فشار قرار دهند و خدای ناکرده با انگیزه‌های رانت جویانه وزرا را دائم تحت فشار قرار دهند و به این صورت نباشد که وقتی دولت در زمینه‌های عمرانی می‌خواهد یک اقدام اصلاحی کوچک انجام دهد با واکنش منفی بخش‌هایی از مجلس ر‌وبه‌رو شود، و به این صورت نباشد که برخورد دستگاه قضائیه با قوه مجریه برخورد مچ‌گیرانه باشد.

 نمی‌خواهم بگویم در حال حاضر اینگونه هست ولی می‌خواهم بگویم خود این وفاق جمعی یک کار کارشناسی جدی است و ما باید در سطح قوای سه‌گانه یک اراده جدی همدلانه ایجاد کنیم تا امکان برون‌رفت از این دور فراهم شود اما اگر به این شکل نباشد و برخی با انگیزه‌های رانتی و جناحی بخواهند با دولت برخورد حذفی کنند و بخواهند برخورد از منظر یک رقیب سیاسی بکنند، همه ما ضرر خواهیم کرد. و به نظر من باید رسانه‌های جمعی تلاش کنند تا به‌اندازه اهمیتی که این مساله دارد، درک شود و آن گزارشی که قبلا عرض کردم می‌تواند در این زمینه بسیار سودمند باشد.

یک تصویر صادقانه از انواع و اقسام بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی که در اثر اتخاذ سیاست‌های غیرکارشناسی دولت قبلی کشور دچار آن شده است باید وجود داشته باشد و با آن نیروهای بزرگ رانتی که نفع خود را در استمرار سیاست‌های گذشته می‌بینند باید به گونه‌ای برخورد شود که نیروی اجتماعی ایجاد شده برای برون‌رفت از این دور رکود تورمی، از آن نیروی اجتماعی که پشتیبانی فضای رانتی گذشته بوده بیشتر باشد. در این صورت می‌توانیم امید داشته باشیم که با ذخیره دانایی امروز کشور بتوانیم انشاءا... همدلانه و با یک عزم ملی به معنای دقیق کلمه از شرایط خطیر کنونی جامعه عبور کنیم.

به عنوان آخرین سوال، نظر شما در مورد فعالیت‌های دولت یازدهم در زمینه اقتصادی چیست؟ و به نظر شما برای مسائل و مشکلاتی که اکنون وجود دارد آیا نسخه‌ای وجود ندارد یا به نوعی واهمه از به کار بستن نسخه درمانی وجود دارد؟

واقعیت این است که دولت در ارائه یک تصویر همه جانبه از آنچه که تحویل گرفته بود ضعیف عمل کرد و ضعف دوم دولت این بود که تحلیل خود را از چرایی ایجاد آن دور باطل رکود تورمی به میراث مانده از دولت قبلی ارائه نکرد. شخصا من به کرات به دولت جدید هشدار دادم که اگر شما تحلیل خود را ارائه ندهید و این تحلیل تکمیل و تصحیح نشود هر لحظه بیم آن می‌رود که شما هم به ورطه اشتباهات سیاست‌های دولت قبلی بیفتید. اما دولت به اعتبار نکته سنجی‌هایی که رئیس‌جمهور از خود نشان داده‌اند و امیدواری‌هایی که از منظر بازگشت علم، قانون و برنامه به مردم داده‌اند یک نشاط قابل ملاحظه‌ای در کشور به وجود آورده‌اند.

این به نظر من بزرگ‌ترین نقطه مثبت دولت در این زمینه بوده است. به نظر من دولت در جهت‌گیری‌های سیاست اقتصادی متاسفانه باید بگویم که آنها آن برخورد نظام‌وار با ساختار نهادی ضد تولیدی موجود را کم اهمیت شمردند و به‌خصوص در عرصه، سیاست‌های تجارت خارجی مربوط به نرخ ارز و سیاست‌های پولی اشتباهاتی در زمینه ادامه رشد گروه‌های غیرمولد و استمرار فشار بر گروه‌های مولد را مرتکب شدند به شرحی که بخشی از آن در این مصاحبه مطرح شد.

 باید امیدوار باشیم که شاید در آینده جبران مافات کنند و ما در آینده شاهد بهبود وضعیت باشیم و سال آینده را سالی ببینیم که در آن بذرهای امید ما به ازای عینی سیاست‌های دولت پراکند و آن مشارکت همگانی و همچنین نشاط همگانی را در پی داشته باشد. به نظر من، از آغاز کار دولت تا به الان آن گشایشی که انتظار آن می‌رفت در اقتصاد پدید آید به وجود نیامده است و با این روند من از سیاست‌های اقتصادی دولت یازدهم راضی نیستم.

مقصران حادثه تلخ جمهوری مشخص شدند ....

براساس گزارش مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران دو مسئله عدم عملیاتی شدن نردبام اول و شلوغی و ازدحام صحنه حادثه که عامل باز دارنده در استقرار نردبام دوم بوده است،تاثیر منفی گذاشته اند و در عین حال نا ایمن بودن ساختمان موصوف به گواه اسناد موجود از دیگر عوامل اصلی این حادثه بوده است.
مجله مهر: بیشتر از سه هفته از حادثه آتش سوزی خیابان جمهوری می گذرد. حادثه ای که منجر به کشته شدن دو زن شد. باز نشدن نردبان و تشک نجات آتش نشانی، از همان روز اول به عنوان مقصر اصلی حادثه اعلام شد هرچند که آتش نشانی از عملکرد خود دفاع کرد و شهرداری تهران اعلام کرد پس از بررسی، نتیجه و دلیل اصلی این حادثه را اعلام می کند. امروز نتایج بررسی‌ها و یافته‌های تیم‌های بازرسی سازمان بازرسی شهرداری تهران اعلام شد تا این پرونده وارد مرحله تازه ای شود.

آتش سوزی در ساختمانی در خیابان جمهوری، به خودی خود قربانی نداشت اما ترس دو زنی که در کارگاه پوشاک طبقه پنجم این ساختمان حضور داشتند، باعث شد تا از پنجره های ساختمان بیرون بیایند و در فاصله آمدن ماشین آتش نشانی، باز نشدن نردبان ماشین اول و رسیدن ماشین دوم، از ساختمان پرت شوند و مرگ تلخی را رقم بزنند.

محمدباقر قالیباف فردای حادثه از برخوردها و اظهارنظرهای شتاب زده و احساسی نسبت به آتش نشانی و شهرداری تهران درباره این حادثه، انتقاد و اعلام کرد که با بررسی پرونده نتیجه را تا 15 روز دیگر اعلام می کند اما 25 روز طول کشید تا تیم‌های بازرسی سازمان بازرسی شهرداری تهران نظرشان را درباره این حادثه در بیانیه ای صادر کنند.



براساس گزارش مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران دو مسئله عدم عملیاتی شدن نردبام اول و شلوغی و ازدحام صحنه حادثه که عامل باز دارنده در استقرار نردبام دوم بوده است، تاثیر منفی گذاشته اند و در عین حال نا ایمن بودن ساختمان موصوف به گواه اسناد موجود در شهرداری و بی توجهی مالک به اخطار های ارائه شده به وی و همچنین وجود مقادیر متنابعی از وسایل و اشیاء قابل حریق(نخ،البسه و پشم شیشه)در مسیر پله ها از دیگر عوامل اصلی این حادثه بوده است.

در این اطلاعیه آمده است:

«با تبریک ایام الله دهه فجر انقلاب اسلامی و سالگرد سی و پنجمین سال انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به رهبر معظم انقلاب و ملت شریف ایران به ویژه شهروندان تهرانی؛ به دنبال حادثه تاسف بار حریق در ساختمان 117 خیابان جمهوری اسلامی و مصاحبه شهردار محترم تهران مبنی بر رسیدگی دقیق و فنی به موضوع و اعلام نتایج آن بدینوسیله اولین نتایج بررسی ها و یافته های تیم های بازرسی را به شرح زیر به استحضار مردم شریف تهران می رساند:

1- مجدداً ضایعه درگذشت دو نفر از شهروندان( مرحومه حق نظری و فروتن)را در این حادثه تسلیت عرض کرده و مراتب همدردی خود را با خانواده این عزیزان و مردم عزیز تهران اعلام می کنیم.

2- به منظور رسیدگی و بررسی همه جوانب موضوع،کمیته ای مرکب از همه مسئولین و مدیران مربوطه(معاونت خدمات شهری،رئیس سازمان آتش نشانی،معاونین فنی و رؤسای ایستگاههای مربوطه)به مسئولیت سازمان بازرسی شهرداری تشکیل و ضمن اخذ گزارشها و استماع توضیحات عوامل حاضر در صحنه موضوع را رصد و بررسی کرده است.این بررسی‌ها از لحظه دریافت گزارشهای مردمی مبنی بر وقوع حریق در ساختمان تا پایان عملیات بوده است.

3- بررسی‌های انجام شده حاکی ازآن است فرماندهی عملیات امداد و نجات در صحنه با جسارت و مهارت کامل انجام گرفته که نتیجه آن نجات 5 نفر از محبوسین به وسیله نردبام دوم و 15 نفر از پله های طبقات بوده است.



4- آنچه تا کنون به عنوان جمع بندی های اولیه بدست آمده حاکی از تأثیر گذاری منفی دو مسئله‌ای عدم عملیاتی شدن نردبام اول و شلوغی و ازدحام صحنه حادثه که عامل باز دارنده در استقرار نردبام دوم بوده است است.

5- نا ایمن بودن ساختمان موصوف به گواه اسناد موجود در شهرداری و بی توجهی مالک به اخطار های ارائه شده به وی و همچنین وجود مقادیر متنابعی از وسایل و اشیاء قابل حریق(نخ،البسه و پشم شیشه)در مسیر پله ها از دیگر عوامل اصلی این حادثه بوده است.

6- بررسی عملکرد عملیات های امداد ونجات سالهای گذشته توسط آتش نشانی حاکی از کاهش آمار تلفات و صدمات انسانی می باشد.(سال 90 سی و شش نفر فوت شده و سال 92 دوازده نفر)این آمار نشانگر افزایش مهارت و استفاده بهینه از ابزار و امکانات موجود در سازمان است.

7- مشکلات و نواقص احتمالی مطرح شده در بند 4 و 5 توسط سازمان بازرسی شهرداری تهران و سایر دستگاه های نظارتی در حال پیگیری است و هنوز به دلیل آنکه بخشی از پرونده قضایی می باشد به نتیجه نهایی نرسیده است.

در خاتمه متذکر می‌شویم شهرداری تهران بویژه همکاران ما در سازمان آتش نشانی با حفظ روحیه ایثار و فداکاری همچنان خود را آماده خدمت رسانی به مردم در حوادث احتمالی پیش رو دانسته و آمادگی کامل برای همکاری با دستگاه های نظارتی(شورای اسلامی شهر تهران،دستگاه قضایی و سازمان بازرسی کل کشور)دارد.شهرداری تهران با جمع بندی آخرین بررسی ها و یافته ها و نتایج ابلاغ شده از سوی دستگاه‌های نظارتی گزارش نهایی خود را اعلام خواهد کرد.»

خیابان هایی که با فروشگاه هایشان معروفند ....

تهرانی که تهرانی‌ها و مهمانانش می‌شناسند هر روز تغییراتی قابل توجه دارد و گاهی حتی ساکنان قدیمی‌اش هم خیابان‌ها و اماکن مختلف در آن را گم می‌کنند.
خبرگزاری ایسنا: تهرانی که تهرانی‌ها و مهمانانش می‌شناسند هر روز تغییراتی قابل توجه دارد و گاهی حتی ساکنان قدیمی‌اش هم خیابان‌ها و اماکن مختلف در آن را گم می‌کنند. اما در این میان خیابان‌ها و محدوده‌هایی هم هستند که سالهاست به خاصیت و دلیل خاصی معروف شده‌اند، بعضی با فضای سبزشان معروفند، بعضی با فروشگاه‌هایش ، بعضی با آنچه در آنجا به فروش می‌رسد و ...

 اگر به دنبال خرید گوشی تلفن همراه یا خط جدید باشید، حتما اطرافیان به شما پیشنهاد می‌کنند سری به خیابان جمهوری بزنید و از بورس انواع موبایل، خط و لوازم جانبی دیدن کنید. از این مدل مناطق در تهران کم نیست و تقریبا هر کالایی، در نقطه‌ای از تهران مرکز و بورسی دارد که با گسترش شهر ممکن است محل قدیمی و جدید پیدا کرده باشد.

بورسی که عروس و دامادها به آن می‌روند

اگر عروسی‌ای در پیش دارید، ما ضمن عرض تبریک و آرزوی خوش بختی برای زوج جوان، به شما توصیه می‌کنیم برای خرید لوازم عروس و داماد، به بازار بزرگ، محله سبزه میدان، یا لاله زار، میدان مخبرالدوله، کوچه مهران مراجعه کنید. در لاله‌زار همچنین به انواع ارائه‌دهندگان خدمات تزئینات اتاق عقد و عروسی دسترسی دارید. خانواده‌های عروس و داماد هم نگران نباشند چون خیابان کریم‌خان زند، سرای زرگرها در بازار بزرگ و سه راه جمهوری، هر سه بورس انواع جواهر، طلا و ساعت هستند، خصوصا مورد آخر، به بورس انواع ساعت، مشهور است. بنگاه های شادمانی و حجله هم در خیابان مجاهدین نرسیده به میدان شهدا فراوانترند. کارت عروسی، عقد و خدای نکرده عزا را هم می‌توانید از حد فاصل مخبرالدوله و بهارستان در خیابان جمهوری تهیه کنید.

خانم‌ها هم می‌توانند برای خرید لوازم آرایشی و بهداشتی، سری به خیابان منوچهری یا کوچه مروی در همین محدوده بزنند. احیانا اگر هم می‌خواهند با خرید پارچه‌های کت و شلواری، همسرانشان را غافل‌گیر کنند، باید بگوییم بورس این کالاها در چهارراه لشکر ، خیابان کارگر و خیابان انقلاب، روبروی پارک دانشجو است.

فردوسی و معروفیتش به ارز و چرم

هر وقت قیمت دلار بالا و پایین می‌شود، توجه‌ها ناگهان به سمت صرافی‌های معروف میدان فردوسی جلب می‌شود. اما جالب است بدانید، میدان فردوسی تنها بورس صرافی ها نیست. شما می توانید انواع چرم و وسایل چرمی را از میدان فردوسی تهیه کنید. به علاوه، میدان فردوسی در کنار میدان مخبرالادوله در خیابان سعدی، بورس کفش مردانه هم هست .

باغ سپهسالار در خیابان جمهوری را هم تقریبا همه تهرانی‌ها به بورس انواع کیف و کفش زنانه و بچه‌گانه می‌شناسند. همچنین کیف مدارس و اداری و کیف‌های مسافرتی را هم می‌توانید از خیابان منوچهری خریداری کنید.

یافت‌آباد محله‌ای که چند سالی است با مبل یافت شده است

نزدیک عید که می‌شود، خانم‌های خانه اکثرا دوست دارند مبل‌ها، پارچه‌های رومبلی یا پرده‌ها را عوض کنند. برای خرید مبل یا پارچه آن، به محله مشهور یافت آباد یا خیابان هنگام و یا در حدفاصل میدان جمهوری تا خیابان دانشگاه مراجعه کنید. سرای پارچه فروشان در بازار بزرگ (سه راه ملک)، میدان ولیعصر، خیابان مولوی و عبدل‌آباد نیز گزینه‌های مناسبی برای خرید پرده‌های پارچه‌ای هستند. برای تهیه پارچه و قماش هم خیابان مولوی، خیابان زرتشت و سرای پارچه فروشان در بازار بزرگ را معرفی می‌کنیم.

هم چنین، اگر پولتان می‌رسید و خواستید فرش زیر پایتان را تغییر دهید به خاطر داشته باشید میدان هفت تیر، خیابان مفتح و چهارراه سیروس، بورس فرش ماشینی و موکت است. برای خرید فرش دست باف، گلیم و جاجیم هم می‌توانید از سرای فرش فروش‌ها در خیابان خیام، میدان فردوسی و تقاطع خیابان آیت‌الله طالقانی در خیابان ولیعصر(عج) دیدن کنید.

مواد خوراکی که در انبار نفت یافت می‌شود

حبوبات، بقولات، مواد خوراکی و نوشیدنی، را از خیابان و چهارراه مولوی، میدان محمدیه و خیابان انبار نفت در نزدیکی میدان راه آهن و برنج را از پامنار بخرید، شاید با خرید عمده از این خیابان اندکی از هزینه‌های خانه کاسته شود.

اگر هم در حال تهیه جهیزیه برای دختر خانمتان هستید، یادتان باشد چینی آلات، کریستال، بلورجات و ظروف را می‌توانید از میدان شوش یا بازار بزرگ (حاجب الدوله) بخرید. اگر هم دخترخانمتان اهل خیاطی است، خیابان خیام، نرسیده به میدان محمدیه گزینه مناسبی برای خرید چرخ خیاطی و گلدوزی است. در نهایت اگر به زودی مادر و مادربزرگ یا پدر و پدربزرگ می‌شوید، یادتان باشد تقاطع ولیعصر(عج) با خیابان جمهوری و خیابان بهار بورس سیسمونی نوزاد و لباس نوزاد و نوجوان است.

از کجا عینک بخرید؟

اگر هم عینکی هستید، هر وقت به فکر عوض کردن فریم عینک خود بودید به خیابان فلسطین یا میدان گل‌ها که بالاتر از میدان فاطمی است سری بزنید تا بتوانید انواع و اقسام فریم ها را بر صورت خود امتحان کنید و بهترینشان را انتخاب کنید. البته قیمت‌های این دو مکان تفاوت‌هایی دارد و باید متناسب با پول توی جیبتان اقدام کنید.

لاله‌زار است و چراغ‌فروشی‌هایش


قدیمی‌ترها لاله‌زار را با تئاترهایش می‌شناسند، اما لاله‌زار خاموش و فرسوده امروز بورس انواع آباژور و لوستر شده و ساعتی از شبهایش را با این چراغ‌ها روشن می کند و شما هم لوستر یا آباژور می‌خواهید، غیر از لاله‌زار سری هم به خیابان ابوسعید بزنید. البته در لاله‌زار لوازم الکتریکی و برقی خانگی یا صنعتی هم می‌توانید پیدا کنید.

جمهوری را با موبایل و دوربین و لوازم‌خانگی می‌شناسند


اگر اهل لوازم آی‌تی و کامپیوتر هستید، حتما اسم مرکز کامپیوتر پایتخت در میرداماد را شنیده‌اید. به علاوه، خیابان ولیعصر(عج) نرسیده به میدان ولیعصر و تقاطع خیابان ولیعصر با انقلاب نیز بورس انواع کامپیوتر و لوازم جانبی است. چاپگر، لوازم کارتریج و ماشین حساب هم در خیابان ایرانشهر فروش می رود. از میدان امام خمینی و سه راه جمهوری نیز می‌توانید تلفن های معمولی و سانترال بخرید.

اگر هم ذوق هنری دارید یا دلتان می خواهد لحظه های ناب زندگی را ثبت کنید، به پاساژ جمهوری و میدان امام خمینی برای خرید انواع دوربین های عکاسی و فیلم برداری مراجعه کنید. لوازم صوتی و تصویری را از خیابان جمهوری، حدفاصل این میدان تا سه راه جمهوری، سه راه امین حضور یا دوراهی قلهک در خیابان شریعتی تهیه کنید.لوازم خانگی را هم می توانید از همین بازارها بخرید.

به هنرمندان و هنرجویان هم یادآوری می کنیم بورس لوازم موسیقی و سازها، خیابان جمهوری، حدفاصل سه راه جمهوری تا چهارراه استانبول و میدان بهارستان است.

تقاطع سه راه جمهوری، و خیابان مجاهدین اسلام، روبروی مجلس نیز، بورس بلندگو و استریو است و خوب است به آنجا هم سر بزنید.

ماشینتان را کجا "نو" کنید؟


اگر ماشین باز هستید، این قسمت از گزارش را از دست ندهید. خیابان سعدی، خیابان چراغ برق، خیابان اکباتان و خیابان قزوین، بورس انواع لوازم یدکی اتومبیل ایرانی و خارجی است. لاستیک انواع اتومبیل را می توانید از خیابان امیرکبیر و انبار گندم در میدان شوش بخرید. میدان شوش را برای لوازم دست دوم اتومبیل و اوراق، و میدان سپاه و میدان امیرکبیر را هم به عنوان بورس انواع چادر و برزنت از دست ندهید.

بورس انواع موتورسیکلت و دوچرخه و لوازم یدکی آن ها، میدان رازی (گمرک) است.

میدان قزوین تا سه راه آذری هم پیشنهاد خوبی برای تهیه لوازم لودر و ماشین آلات صنعتی، و لوازم تراشکاری و ریخته گری است.

برای لوازم ساختمانی به 15 خرداد بروید

اگر هم کارهای تاسیسات ساختمان را انجام می دهید، باید بگوییم بورس لوازم ساختمانی خیابان 15 خرداد است.

انواع یونولیت، عایق و سقف کاذب را هم از خیابان 15 خرداد، خیابان پامنار می توانید تهیه کنید. برای خرید شوفاژ، پکیج و یونیت هم سری به حدفاصل سعدی شمالی تا سه راه طالقانی بزنید.لولا، دستگیره در و قفل، در میدان حسن آباد، و چینی آلات بهداشتی، کاشی و سرامیک هم در خیابان ملاصدرا، ابتدای امام خمینی و خیابان بنی هاشم پیدا می شود. البته بورس کابینت چوبی و فلزی در خیابان سهروردی شمالی و میدان حسن آباد هم پیدا می‌شود. به علاوه بورس انواع لوله و اتصالات، خیابان ملاصدرا، خیابان بنی هاشم یا ابتدای خیابان خمینی است. پمپ آب و تجهیزات آبرسانی را هم می توایند از خیابان سعدی جنوبی بخرید.

خیابان سهروردی شمالی، و خیابان مفتح نرسیده به میدان هفت تیر هم بورس پارکت و لوردراپه است. ابزار و یراق، دریل و مته و ... را هم از خیابان امام خمینی می توانید تهیه کنید. اگر هم سر و کارتان با کاغذ و مقوا است، خیابان ظهیرالاسلام بورس این کالاهاست.

هنوز هم عتیقه دوست‌ها منوچهری را قبول دارند

به گزارش ایسنا، اگر هم به وسائل قدیمی علاقه دارید، حتما می دانید که خیابان منوچهری، بورس انواع عتیقه، زیرخاکی و نقره جات است. سماورهای تزئینی را هم از میدان بهارستان بخرید. سر زدن به سمساری‌های میدان امام حسین را هم از دست ندهید.

البته خیابان ناصرخسرو که خیلی از منوچهری دور نیست به خاطر دلال‌های دارویش معروف است و نایاب‌ترین داروها را با قیمت هایی نجومی به مشتریان بینوا می فروشند. امیدواریم هرگز سروکارتان برای خرید دارو به ناصر خسرو نیفتد اما جالب است بدانید که خیابان ناصرخسرو،به صورت رسمی بورس انواع سموم حیوانی و نباتات هم هست . البته اگر هم مرغداری دارید، لوازم آن را می‌توانید از خیابان آزادی تهیه کنید.

لوازم بدنسازی را در منیریه و جمهوری پیدا می‌کنید

به ورزشکاران و ورزش دوستان هم توصیه می کنیم برای خرید انواع لوازم ورزشی غیربرقی، سری به منیریه بزنند. اگر هم باشگاه دارید یا به جای رفتن به باشگاه، ترجیح می‌دهید در خانه و با کمک وسایل ورزشی، به اندامی متناسب برسید، یادتان باشد خیابان ولیعصر، تقاطع جمهوری، بورس لوازم ورزشی و پزشکیِ برقی و مکانیکی است. جالب است بدانید که وسایل ارتوپدی و تجهیزات آزمایشگاهی را هم از همین جا می توانید تهیه کنید.

اگر هم خدای نکرده برایتان مشکلی پیش آمد، یادتان باشد بورس خدمات پزشکی و دندانپزشکی خیابان آزادی، نرسیده به میدان انقلاب است.

فردوسی بورس لوح یادبود و پلاک هم هست

اگر معاون مدرسه ای هستید و می خواهید از دانش آموزان ممتازتان قدردانی کنید،یا اگر رئیس اداره‌ای هستید و می خواهید کارمندانتان را غافل‌گیر کنید، یادتان باشد به مسئول مربوطه بگویید بورس انواع لوح یادبود و پلاک در خیابان فردوسی است. اگر هم بودجه‌تان اجازه می‌داد، از خیابان کریم خان زند می‌توانید کتاب‌های نفیس و هدیه‌ای تهیه کنید.

بورس آشپزخانه‌های صنعتی و اداری چه ربطی به خیابان مصطفی خمینی و خیابان مولوی دارد؟

رستوران داران و هتلداران هم حواسشان باشد که بورس آشپزخانه های صنعتی و اداری، خیابان مصطفی خمینی و خیابان مولوی است.

به گزارش ایسنا، اگر هم طبع لطیفی دارید و دلتان می خواهد با گل و گلدان، جلوه دیگری به خانه تان ببخشید، اتوبان آهنگ را فراموش نکنید.علاوه بر اینجا می‌توانید به بزرگراه امام رضا در منطقه 15 هم بروید چرا که در آنجا هم یک بازار گل بزرگ و دائمی وجود دارد.

تماشای ماهی‌های آکواریوم هم حقیفتا کار لذت بخشی است و می‌تواند خستگیتان را از بین ببرد. برای خرید آکواریوم، سری به ساختمان پلاسکو در چهارراه استانبول ، چرا که این ساختمان علاوه بر محلی برای فروش پوشاک آقایان مکانی آرام برای دوستداران ماهی های آکواریومی است.

با توجه به اینکه تعطیلات سال نو نزدیک است هم پیشنهاد می کنیم که برای تهیه بلیط هواپیما سری به آژانس‌های هواپیمایی در خیابان استاد نجات اللهی بزنید. البته در نقاط دیگر شهر آژانس‌های مسافرتی به شکل پراکنده فعالند و پیدا کردنشان از روی نیازمندی های روزنامه‌ها کار سختی نیست.

گزارش لوموند از «سمیه» بانوی نمونه ایرانی ....

روزنام? لوموند در گزارشی، سمیه را سمبل بانوی مدرن امروز ایران معرفی کرده است.
خبرآنلاین: روزنام? لوموند در گزارشی، سمیه را سمبل بانوی مدرن امروز ایران معرفی کرده است.

روزنام? لوموند، در گزارشی به معرفی خانم سمیه بلوچ زی، شهردار کلات پرداخته است. در این گزارش آمده است: خانم، جوان، سنی، بلوچ و مجرد؛ این پروفایل سمی? بلوچ زی است؛ خانمی که در نوامبر 2013 به عنوان شهردار کلات از توابع استان استان سیستان بلوچستان انتخاب شد.

انتخاب این خانم 26 ساله از اقلیتی مذهبی سنی(با توجه به اینکه سنی‌ها 10% جمعیت ایران را در مقابل جمعیت 90% شیعه تشکیل می دهند) و همچنین اقلیت بلوچ تفاسیر مختلفی به همراه داشته است.

روزنام? فرانسوی لوموند در ادامه می افزاید: این خانم جوان شهر کلات را پس از اخذ دیپلم ترک کرد و برای ادام? تحصیل به دانشگاه آزاد اسلامی رفت؛ البته تصمیمی که به ندرت در مورد دخترهای مثل سمیه در آن شهر گرفته می شود. خانم بلوچ زی پس از اخذ مدرک فوق لیسانس در رشت? مهندسی منابع طبیعی، برخلاف هم? دخترانی که متولد مناطق فقیر ایران هستند و ترجیح می دهند در یک پایتخت زندگی کنند، به شهر زادگاهش بازگشت.

خود سمیه در این باره می گوید: "می خواستم به شهرم خدمت کنم. محرومیت اینجا غیرقابل تحمل است. می خواستم با این مشکلات وارد مبارزه شوم تا آنها را از پای درآورم". این صحبت های سمیه است در مصاحبه با روزنام? شرق. سمیه بعد از آن تصمیم می گیرد با ارائه پروژه ها و طرحهای مختلفش، خود را کاندیدای انتخابات شهرداری کند؛ طرحهایی که بخش قابل توجهی از آنها موضوع توسعه مراکز فرهنگی و ورزشی در آن منطقه بود.

سمیه در این باره می گوید: دلم نمی خواهد بچه های کلات ناامید باشند. وقتی آنها یک پارک را در شهر دیگری می بینند، آنقدر هیجان زده می شوند که نگو. متأسفانه شهر ما هیچ امکاناتی ندارد. صحبت های سمیه اعضای شورا که او را برای شهرداری انتخاب کردند، متقاعد کرد. سمیه از زمان انتخاب شدنش به عنوان شهردار، ایجاد تأسیسات زیربنایی و تفریحی برای زنان و کودکان در حوز? فرهنگی و آموزشی را در دستور کار خود قرار داده است.

نویسند? گزارش در آخر می نویسد: سمیه بلوچ زی، چند وقتی است که در کانون توجه رسانه های ایرانی قرار گرفته است؛ رسانه هایی که سمیه را سمبل مدرنیته و سمبل تغییر در روحیات و فضای جامع? ایرانی می دانند. تصاویری که از  او منتشر می شود، خانمی است مصمم، بااراده با آرایشی ملایم و چادر سیاه بر سر با روسری رنگ روشن که یا پشت لپ تاپ در حال کار کردن است و یا در حال بازدید از مدارس.

خانم شهردار یک آرزو دارد؛ شهری پر از پارک با آسمانی آبی.

از عجایب شهرداری اهواز!

خانم اشرف پوری، مدیرقراردادها، همسرمدیرعامل، بیژن جعفری شهنی کارپرداز، برادر مدیرعامل!


اسامی و نسبت های فامیلی بخش عمده ای از ساختار سازمان زیبا سازی شهر اهواز بدین شرح است:

1-ارسلان جعفری شهنی، مدیرعامل سازمان زیباسازی شهر اهواز

 2-سعادت جعفری شهنی، امور اجرایی،برادر مدیرعامل

3-بیژن جعفری شهنی،کارپرداز،برادر مدیرعامل

4-داودجعفری شهنی، نظارت پیمانها، پسرعموی مدیرعامل.

5-خانم اشرف پوری، مدیرقراردادها، همسرمدیرعامل.

6-پیمان کریمی بیرگانی، انباردار، پسرخاله مدیرعامل.

7-فرشادسلطانی، دفتردارسازمان، پسرخاله مدیرعامل

8-مصطفی نجف پور، معاون اداری مالی، پسردایی مدیرعامل

9-خانم حافظی، مدیرمالی، دختردایی مدیرعامل

منبع :پارسینه