راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

عمر...

    نظر

طی شد این عمر تو دانی به چه سان؟
پوچ و بس تند چنان باد دمان
همه تقصیر من است این
و خودم میدانم
که نکردم فکری
که تامل ننمودم روزی
ساعتی یا آنی
که چه سان میگذرد عمر گران
کودکی رفت به بازی، به فراغت، به نشاط
فارغ از نیک و بد و مرگ و حیات
همه گفتند: کنون تا بچه است بگذارید بخندد شادان
که پس از این دگرش فرصت خندیدن نیست
بایدش نالیدن
من نپرسیدم هیچ که پس از این ز چه رو نتوان خندیدن؟
نتوان فارغ و وارسته ز غم همه شادی دیدن؟
همچو مرغی آزاد هر زمان بال گشودن
سر هر بام که شد خوابیدن
من نپرسیدم هیچ که پس از این ز چه رو بایدم نالیدن
هیچ کس نیز نگفت: زندگی چیست؟ چرا می آییم؟
بعد از چند صباح به چه سان باید رفت؟
به کجا باید رفت
با کدامین توشه به سفر باید رفت؟
من نپرسیدم هیچ، هیچکس نیز به من هیچ نگفت
نوجوانی سپری گشت به بازی، به فراغت، به نشاط
فارغ از نیک و بد و مرگ و حیات
بعد از آن باز نفهمیدم من، که چه سان عمر گذشت؟
لیک گفتند همه که جوان است هنوز
بگذارید جوانی بکند
بهره از عمر برد کامروایی بکند
بگذارید که خوش باشد و مست
بعد از این باز و را عمری هست
یک نفر بانگ برآورد که او،، از هم اکنون باید،فکر آینده کند
دیگری آوا داد: که چو فردا بشود فکر فردا بکند
سومی گفت: همانگونه که دیروزش رفت
بگذرد امروزش، همچنین فردایش
با همه این احوال
من نپرسیدم هیچ که چه سان دی بگذشت
آن همه قدرت و نیروی عظیم به چه ره مصرف گشت؟
نه تفکر نه تعمق و نه اندیشه دمی
عمر بگذشت به بی حاصلی و مسخرگی
چه توانی که ز کف دادم من
من نفهمیدم و کس نیز مرا هیچ نگفت
قدرت عهد شباب میتوانست مرا تا به خدا پیش برد
لیک بیهوده تلف گشت جوانی
هیهات
آن کسانی که نمیدانستند زندگی یعنی چه؟ رهنمایم بودند
عمرشان طی میگشت بیخود و بیهوده
و مرا میگفتند که چو آنها باشم
که چو آنها دائم
فکر خوردن باشم، فکر گشتن باشم، فکر تامین معاش
فکر ثروت باشم، فکر یک زندگی بی جنجال، فکر همسر باشم.
هیچ کس مرا هیچ نگفت
زندگی ثروت نیست
زندگی داشتن همسر نیست
زندگانی کردن فکر خود بودن و غافل ز جهان بودن نیست
من نفهمیدم و کسی نیز مرا هیچ نگفت
ای صد افسوس که چون عمر گذشت معنیش میفهمم
حال می پندارم هدف از زیستن این است رفیق
من شدم خلق که با عزمی جزم
پای از بند هواها گسلم
گام در راه حقایق بنهم
با دلی آسوده
فارغ از شهوت و آز و حسد و کینه و بخل
مملو از عشق و جوانمردی و زهد
در ره کشف حقیقت کوشم
شربت جرات و امید و شهامت نوشم
زره جنگ برای بد و ناحق پوشم
ره حق پویم و حق جویم و بس حق گویم
آنچه آموخته ام بر دگران نیز نکو آموزم
شمع راه دگران گردم و با شعله خویش
ره نمایم به همه گر چه ساراپا سوزم
من شدم خلق که مثمر باشم
نه چنین زائد و بی جوش و خروش
عمر بر باد و به حسرت خاموش
ای صد افسوس که چون عمر گذشت معنیش می فهمم
کاین سه روز از عمرم به چه ترتیب گذشت:
کودکی بی حاصل، نووانی باطل، وقت پیری غافل.
به زبانی دیگر:
کودکی در غفلت، نوجوانی شهوت، در کهولت حسرت ... *

محتسب آسوده ای برنا که اندر نوبت پیری ....... به حسرت یاد خواهی کرد ایّام جوانی را (پروین اعتصامی)

..................................................


* شعر از نسرین صاحب


*...هنوز قلبم... به عشق کسانی میتپد ....

    نظر


*...هنوز قلبم... به عشق کسانی میتپد ...که روزی ..با آنها.. بر سر سفره روزگار ..( نان وفاداری ) و ( نمک معرفت ) ...خوردیم ..پس یاد میکنم ...از دوستانم ...تا بدانند گر ( نان و نمک ) هم نباشد... ما هنوز ( وفاداریم )...*


چطور 10 انگشتی تایپ کنیم....

    نظر

 

co72

در این گفتار به اختصار روش تایپ 10 انگشتی آموزش داده می شود. همانطور که می دانید، تایپ ده انگشتی مهارتی است که به شما امکان می دهد تا بدون نگاه کردن به صفحه کلید، با سرعتی بیش از 5برابر افراد عادی (180حرف در دقیقه) تایپ نمایید.

 

ارزش و اهمیت تایپ ده انگشتی

مدت دوره آموزش تایپ حرفه ای، به طور معمول در آموزشگاه های فنی و حرفه ای 4 ماه است که گاهی بیشتر نیز می شود. اما معتقدم که جهت آموزش این مهارت به افرادی که واقعاً انگیزه و پشتکار یادگیری آن را داشته باشند، یک جلسه نیز کافی بوده و بعد از آن در صورتی که تمرین مرتب و مکرر کنند، به مرور زمان در حد تایپیست های حرفه ای آموزش دیده ظاهر خواهند شد.
قدم اول

به صفحه کلید نگاه کنید. دو تا از دکمه های صفحه کلید روی خود برجستگی های کوچکی دارند که وجود آنها کمک می کند تا موقعیت این دو دکمه را حتی در تاریکی یا بدون نگاه کردن نیز بتوان پیدا کرد. دکمه های مذکور، حروف F و J می باشند. انگشت اشاره دست راست خود را روی حرف J و انگشت اشاره دست چپتان را روی حرف F بگذارید.
قدم دوم

دو انگشت سبابه خود را روی دکمه SPACE مستقر نموده و 6 انگشت باقیمانده را به ترتیب روی دکمه های کنار حروف F و J بگذارید. (البته بدون فشردن دکمه ها) با مستقر شدن دستتان در این حالت، موقعیت تمامی دیگر کلیدها، نسبت به این 8 کلید ردیف وسط، قابل دسترس می باشد. این 8 دکمه را کلیدهای خانه (HOME KEYS) می نامند.

لازم به یادآوری است که علت مرتب نبودن دکمه های صفحه کلید به ترتیب الفبایی، آرایش آنها به ترتیب میزان کارایی است. 8 کلید خانه، پرکاربردترین حروف صفحه کلید به شمار می روند.
قدم سوم

برای تایپ کردن، هر کلیدی را که می خواهید فشار دهید باید از میان 8 انگشت ردیف وسط، فقط یک انگشت که به آن دکمه نزدیکتر است از جای خود بلند شده، کلید مذکور را فشرده و دوباره به جای خود بازگردد. پس از بازگشت انگشت به موقعیت اولیه، انگشت بعدی جهت فشردن دکمه بعدی از جای خود بلند شده، دکمه را فشرده و به جای خود باز می گردد. همینطور، هر دکمه ای را که می خواهیم فشار دهیم، فقط یک انگشت برای فشردن آن از جای خود حرکت کرده، آن کلید را فشرده و دوباره به جای خود باز می گردد.co74

شروع تایپ سرعتی به روش صحیح:

 

به عنوان شروع، دست خود را به روش گفته شده روی کلیدهای مبنا گذاشته و هر یک از کلمات زیر (یا دیگر کلمات دلخواه) را در برنامه WORD به قدری تایپ کنید که احساس نمایید نوشتنشان (بدون نگاه به صفحه کلید) برایتان آسان شده است. هر کلمه، حدوداً دو خط.
الف) تمرین با حروف ردیف وسط:

 

سم، کشک، گک، ات، لب، شک،

 

بات،بابا ،الب، شبی، یاس، سال، لاک،

 

کمال، شیما، مینا، امشب، لک لک، نم نم
ب) تمرین با حروف ردیف وسط و بالا:

 

ضش، صس، ثی، قب، فب، چک، جک، حک، خم، هن، عت، غت

 

ضامن، صبا، ثمین، قلیان، فلفل، چنگک، جنگل، خلاص، همیشه، علما، غلام

 

فسنجان، فسقلی، فکستنی، ثنایی، قلقلی، قشنگ، عقاب، خفن، خنک
پ) تمرین با حروف ردیف های وسط، بالا و پایین:

 

ظش، طس، زی، رب، ذب، /ک، .م، ون، ئت، دت، زکی، رشت، دادار

 

ظله، طشت، زورو، رب انار، بند رخت، ظالم، طالبی، زنبور، روزی، ذلیل، دهکده، نائب،آبله

 

(نکته1: جهت نوشتن حرف آ کلیدهای SHIFT+H را بفشارید.)

 

(نکته2: کلید SHIFT همواره با انگشت کوچک دست مخالف دستی که حرف مربوطه را می زند فشرده می شود)

 

ملاحظه،کبوتر،آشکار

co73

قدم چهارم :

در شروع کار، ممکن است اجرای این روش، کمی برایتان دشوار بوده و یا احساس کنید روش کندی است. اما فراموش نکنید که به مرور زمان آنقدر در این کار ماهر خواهید شد که سرعت نوشتنتان با صفحه کلید چندان فرقی با سرعت نوشتن با خودکار نخواهد داشت.

تمارین مربوط به کلیدهای اعداد، در اینجا آورده نشده، اما جهت اطلاع از انگشت متناظر با هر عدد، به رنگ دکمه ها در شکل زیر دقت نمایید. (کلیدهای همرنگ با انگشت مشابهی فشرده می شوند)

ممکن است با بلند شدن یک انگشت، انگشت دیگری نیز به طور غیر ارادی از جای خود بلند شود، اما این موضوع ایرادی نداشته و مهم این است که حتماً پس از فشار دادن دکمه مورد نظر، هر دو انگشت به جای اولیه خود باز گردند.

منبع :beytoote.com


اس ام اس تبریک عید نوروز....

    نظر

چهار دعای برتر لحظه تحویل سال / اول دعا برای ظهور آن بی مثال
دوم تمام ملت بی ضرر و بی ملال / سوم رسیدن ما به قله های کمال
چهارم تمام جیب ها پر از پول ، اما حلال . . .

————— avasta.ir—————

از کن پنجره را ، که بهاران آمد / که شکفته گل سرخ ، به گلستان آمد
سال نو مبارک . . .

————— avasta.ir—————

94220d42-ec23-4fbf-ba7d-fa0eeeb45b72

عید است ولی بدون او غم داریم / عاشق شده ایم و عشق را کم داریم

ای کاش که این عید ظهورش برسد / اینگونه هزار عید با هم داریم

اللهم عجل لولیک الفرج

سال نو مبارک

————— avasta.ir—————

روز اول سال آدم به آدم می رسه اما اس ام اس به آدم نمیرسه !

سال 1393 بر شما مبارک

————— avasta.ir—————

d5

نظر به اینکه عید دیدنی به صورت رفت و برگشت انجام میشه

جهت رفاه حال مردم ، سال 93 عید دیدنی به صورت حذفی برگذار میشود !

————— avasta.ir—————

هرروزتان نوروز، نوروزتان پیروز، پسوردتان مرموز، اینباکستان پرسوز !

ماشینتان لکسوز، لکسوزتان کم سوز، ناهارتان قارپوز، سیگارتان بر پوز !

————— avasta.ir—————

monasebat.com_image_gallery_image_1788

عید است ولی بدون او غم داریم / عاشق شده ایم و عشق را کم داریم
ای کاش که این عید ظهورش برسد / اینگونه هزار عید با هم داریم
اللهم عجل لولیک الفرج

————— avasta.ir—————

 عیدازسه کلمه زیبامشخص شده….
ع _عزیزم…
ى_ یادت نره.
د _ دوستت دارم..
خواستم از همه زودتر تبریک عید
را تقدیمت کنم…!

————— avasta.ir—————

nowruz-103

نوروز این رفاقت را نگهبانی می کند که باور کنیم

قلب هامان جای حضور دوستانمان هستند

نوروز 1393 بر شما مبارک

————— avasta.ir—————

ای خدای دگرگون کننده دلها و دیده ها

ای تدبیر کننده روز و شب

ای دگرگون کننده حالی به حالی دیگر

حال مارا به بهترین حال دگرگون کن

سال نو مبارک

————— avasta.ir—————

d2

پیشاپیش می بوسمت  یکی این ور (‘; ‘ ) یکی اون ور( ‘ ;’) یادت باشه اولین روبوسی عیدو من کردم…پیشاپیش سال نو مبارک.

————— avasta.ir—————

میخوام هفت سین عید رو با یاد تو بچینم
سبزه را با یاد روی سبزه ات
سمنو به یاد شیرینی لبخندت
سایه دانه به رنگ چشم هایت
سرکه با یاد ترشی مهربانیت
سیب با یاد تردیه گونه هایت
سکه با یاد درخشش قلبت
سیر با یاد تندی کلامت
با همه خوبی ها و بدی هایت دوستت دارم . . .

————— avasta.ir—————

bjdqvlmd2h2yxl9ebjf10

تحویل نمیگیرم…!!

سالی را که بدون حضور تـو تحویل شود… !!

————— avasta.ir—————

چند سال و چند عید باید از عمر تو بگذره تا آدم بشی ؟ یک سال از عمرت گذشت

 ولی باز تو همونی که بودی ! فرشته ی دوست داشتنی بهار مبارک

————— avasta.ir—————

norokuz

سعادت ، سخاوت ، سربلندی ، سروری ، سلامتی ، و سرور
که بهترین هفت سین زندگی است را برای شما دوست عزیز آرزومندم . . .

————— avasta.ir—————

آقا تا دید و بازدید های نوروزی شروع نشده تکلیف ماچ ها رو روشن کنید ، بالاخره باید سه بار ببوسیم یا دو بار ؟

————— avasta.ir—————

sabze-03

فرا رسیدن نوروز این میراث با ارزش ایرانیها را بعدا تبریک میگم الان زوده

————— avasta.ir—————

بـهاران فیض دیگر دارد امسال / هوایش مشک و عنبردارد امسال
عـــــروس قله ای پا میر و بابا / بدامن لعل و گوهر دارد امسال . . .

————— avasta.ir—————

sssnorooz

من نام کسی نخوانده ام الا تو / با هیچ کسی نمانده ام الا تو

عید آمد و من خانه تکانی کردم / از دل همه را تکانده ام الا تو

————— avasta.ir—————

 گشت گرداگرد مهر تابناک، ایران زمین / روز نو آمد و شد شادی برون زندر کمین

ای تو یزدان، ای تو گرداننده ی مهر و سپر / برترینش کن برایم این زمان و این زمین

عید نوروز بر شما مبارک

————— avasta.ir—————

d9

اینا خط های دفترمه

———

————–

در این واپسین روز های سال92

یه جمله یادگاری برام بنویس . .

————— avasta.ir—————

بـیامد شاهد شیرین نوروز / بنازم سفره ای هفت سین نوروز
زچشم ابر نیسا نی دراین فصـل / بریزد اشـک مشک آگین نوروز . . .

————— avasta.ir—————

d3

مبارکتر شب و خرمترین روز / به استقبالم آمد بخت پیروز

دهلزن گو دو نوبت زن بشارت / که دوشم قدر بود امروز نوروز . . .

————— avasta.ir—————

بر سفره‌ی هفت سین نشستن نیکوست

هم سنبل و سیب و دود  کُندر خوشبوست

افسوس که هر سفره کنارش خالی ست

از پاره دلی گمشده یا همدم و دوست . .

————— avasta.ir—————

IMAGE634675925548750000

دو قدم مانده به خندیدن برگ

یک نفس مانده به ذوق گل سرخ

چشم در چشم بهاری دیگر

تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه تان

یک سبد عاطفه دارم

همه ارزانی تان . . .

عید نوروز بر شما مبارک

————— avasta.ir—————

گلها همه با اذن تو برخواسته اند / از بهر ظهور تو خود آراسته اند
مردم همه در لحظه تحویل ، بی شک / اول فرج تو را از خدا خواسته اند . . .

————— avasta.ir—————

d6

هر چند زمان بزم و نوش آمده است

بلبل به خروش و گل به جوش آمده است

با چند بهار ، لاله‌ی خفته به خاک

نوروز کبود و لاله پوش آمده است . . .

عید باستانی نوروز بر شما مبارک

————— avasta.ir—————

عاقبت زمستون رفت و رو سیاهیش برای ما موند !
امضاء حاجی فیروز !!!

————— avasta.ir—————

d4

طوفان گل و جوش بهار است ببینید / اکنون که جهان برسرکار است ببینید

این آینه هایی که نظر خیره نمایند / در دست کدام آینه دار است ببینید . .

————— avasta.ir—————

خوش آمد بهار

گل از شاخه تابید خورشید وار

چو آغوش نوروزر پیروز بخت

گشوده رخ و بازوان درخت

گل افشانی ارغوان

نوید امید است در باغ

————— avasta.ir—————

d1

 سلام ، نزدیک عیده ، توی خونه تکونی دلت ما رو بیرون نکنی با معرفت !

————— avasta.ir—————

نوروز رسید و ما همان در دیروز / در رزم نه بر دشمن شادی پیروز

این غُصّه مرا کشت که دور از میهن / هر سال سر آمد و نیامد نوروز !

cc60cecc57213d6d5787dd04dd4214b8


رمان عشق و احساس من....

    نظر

خلاصه رمان عشق و احساس من:

داستان درباره دختری به اسم بهار است که با مادرش زندیگ میکنه.وضعیت زندیگشون زیاد خوب نیست تا حدی که اون مجبور میشه به محض اینکه دیپلمش رو گرفت بشه منشی یه شرکت.به خاطر زیباییش پسر رییس شرکت کیارش صداقت میاد خواستگاریش و بهار با اینکه علاقه ای به اون نداشته به خاطر وضعیتشون درخواستشو قبول میکنه و نامزد میکنند.تو سفری که به شمال داشته با مرد جوونی روبرو میشه که …اون سرگرد اریا رادمنشه.تو مدت نامزدیش با کیارش خیلی اذیت میشه و ناخواسته و ناغافل مسیر زندگیش تغییر میکنه….البته در این بین سرگرد اریا رادمنش هم کنارش هست…

eshgh-2

دانلود رمان نسخه pdf

دانلود رمان نسخه اندروید

دانلود رمان نسخه جاوا


شعر های طنز کامپیوتری.....

    نظر


Computer-Cartoon
شعر طنز کامپیوتری!!

کار من هر روز با اینترنت است

اطلاعاتم به روی دیسکت است

هر چه میگیرم همه از sever است

file های من درون folder است

بایگانی کوچک و کامل شده

همدم من سیستم عامل شده

فرصت دیدار کوه و دشت نیست

چون دگر وقتی برای گشت نیست

توی گلدانها فقط خاک و گل است

عکس گل در یاهو و در گوگل است

عکسهایم خارج از corbis نیست

فکر من جایی به جز office نیست

کارهای من همه تقلیدی است

رونوشت و CD و DVD است

گاه با بعضی کمی CHAT میکنم

گاه یک برنامه format میکنم

ارتباطاتم همه ایمیلی است

از سر کج خلقی و بی میلی است

دست و پایم خسته و بی حس شده

راه رفتن خارج از access شده

ورزش از برنامه ها کنسل شده

ورزشم ویندوز یا exel شده

یادگیری از سر مجبوری است

این زالزامات فیبر نوری است

قوری چای ، فلاسک تی شده

علم ما اکنون فقط IT شده

نام من محدود به PASSWORD گشت

جمله هایم مختصر چون word گشت

هر چه از آن زندگی شیرین شود

زود در سطل RECYCLEBIN شود

گر چه من گاهی شکایت میکنم

اندک اندک دارم عادت میکنم

شعر بنده در همین جا END شد

نامه ام با کامپیوتر SEND شد

حرف هایم را همه فوروارد کن

هر چه گفتمSAVE و روی HARD کن

شکوه هایم آنچنان BASIC نیست

هیچ نیکی بهتر از تکنیک نیست

_______________________________

ای خدا Hard دلم Format مکن

Field من را خالی از برکت مکن

Option غم را خدایا On مکن

File اشکم را خدایا Run مکن

Uninstal کن شاخه های غصه را

سردی و افسردگی را ، هر سه را

Jumper شادی بیا تا Set کنیم

سیستم اندوه را Reset کنیم

نام تو Password درهای بهشت

آدرس Email سایت سرنوشت

تا نیفتد Bug در اندیشه مان

تا که ویروسی نگردد ریشه مان

ای خدا از بهر ما ایمن فرست

بهر دل های پرآتش Fan فرست

ای خدا حرف دلم با کی زنم؟

Help می خواهم که F1 می زنم

______________________________________

رزم رستم و ویروس

کنون رزم ویروس و رستم شنو

دگر شنیدستی این هم شنو

که اسفندیارش یگی دیسک داد
بگفتا به رستم که ای نیکزاد

در این دیسک باشد یکی فایل ناب
که بگرفتم از سایت افراسیاب

برو حال میکن بدین diskهان!
که هم نون وهم آب باشد در آن

تهمتن روان شد سوی خانه اش
شتابان به دیدار رایانه اش

چو آمد به نزد mini towerاش
بزد ضربه بر سر powerاش

دگر صبر و آرام و طاقت نداشت
مر آن disk را در drive اش گذاشت

نکرد هیچ صبر و نداد هیچ لفت
یکی list از root دیسک گرفت

در آن disk دیدش یکی file بود
بزد enter آنجا و اجرا نمود

کز آن یک demo شد پس از آن عیان
ابا فیلم و موزیک وشرح وبیان

به ناگه چنان سیستمش کرد hang
که رستم در آن ماند مبهوت و منگ

چو رستم دگر بار reset نمود
همی کرد hang و همان شد که بود

تهمتن کلافه شد و داد زد
ز بخت بد خویش فریاد زد

چو تهمینه فریاد رستم شنود
بیامد که لیسانس رایانه بود

بدو گفت رستم همه مشکلش
وزان disk و برنامه خوشگلش

چو رستم بدو داد قیچی و ریش
یکی دیسک bootable آورد پیش

یکی toolkit اندرآن disk بود
بر آورد آنرا و اجرا نمود

همی گشت toolkit،hard اندرش
چو کودک که گردد پی مادرش

به ناگه یکی رمز virus یافت
پی حذف امضای ایشان شتافت

چو virus را نیک بشناختش
مر از boot sector بر انداختش

یکی ضربه زد بر سر toolkit
که هر byte آن گشت هشتاد bit

به خاک اندر افکند virus را
تهمتن به رایانه زد بوس را

چنین گفت تهمینه با شو هرش
که این بار بگذشت از پل خرش

قسم خورد رستم به پرور دگار
نگیرد دگر disk از اسفندیار


جوک های پزشکی ...

    نظر

dw

بیمار: دکتر جون دستم به دامنت ، دیگه تحمل این درد رو ندارم ، بکش منو ، راحت بشم.
دکتر : آقا جان من خودم کارمو بلدم ، شما لازم نیست یادآوری کنی !؟

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

  دکتر اول : امروز یکی از بیمارهام می گفت که ، پدر پدر پدر پدربزرگ خودش رو دیده!!
دکتر دوم : از دو حال خارج نیست ، یا دروغ میگه ، یا سایکوز حاد داره!
دکتر اول : نه ، فقط لکنت زبون داره !!!

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

    بیمار: واقعا عجیبه آقای دکتر! از وقتی شروع کردم به صحبت با شما و دردها و مشکلاتمو براتون گفتم، سردردم کلا از بین رفته.
دکتر: از بین نرفته خانم ، به من منتقل شده .

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

    دکتر بعد از معاینه و دیدن آزمایشات بیمار میگه: پدر جان ، شما بیماری قلبی دارین . داروهایی رو که براتون نوشتم مصرف کنید . سعی کنید استراحت داشته باشید . به خصوص از پله بالا و پایین نرید . سه ماه دیگه هم بیاید من ببینمتون .
سه ماه بعد که بیمار میره پیش دکتر .دکتر دوباره آزمایشش میکنه و میگه: تبریک میگم ، وضع قلبتون خیلی بهتره .
طرف میگه: یعنی حالا میتونم از پله بالا و پایین برم.
دکتره میگه: البته .
طرف می پره هوا و میگه: خدا خیرتون بده آقای دکتر، پدرم در اومد از بسکه توی این سه ماه از ناودون رفتم بالا و از پنجره پریدم پایین!!

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

    طرف رفت داروخانه گفت: آقا یک شیشه داروی تقویت مو بدید.
داروخانه چی پرسید بزرگ یا کوچیک؟
طرف جواب داد : نه کوچیکشو بدید، من اصلا از موی بلند خوشم نمیآد

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

دکتر:« متأسفانه چشم شما دوربین شده.» حیف نون : «آخ جان! پس می توانم یک حلقه فیلم بیندازم توش و چند تا عکس بگیرم.»

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

مردی به مطب پزشک رفت و گفت: «آقای دکتر! چند وقتی است که بیماری فراموشی گرفته ام. چه کار کنم؟» پزشک:« اول بهتر است تا فراموش نکرده ای، ویزیت مرا بدهی.»

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

طرف پاش درد میگیره قرص مسکن می ذاره تو جورابش

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

از حیف نون می پرسند «چرا قرص های چرک خشکنت را سر وقت نمی خوری؟» پاسخ می دهد: «می خواهم میکروب ها را غافلگیر کنم.»

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

غضنفر :« آقای دکتر! انگشتم هنوز به شدت درد می کند!» دکتر: «مگر نسخه دیروز را نپیچیدی؟» غضنفر: «چرا، پیچیدم دور انگشتم، ولی اثر نداشت!»


معماهای طنز جالب و خواندنی...

    نظر

0.919367001308209679_taknaz_ir

می دونین فرق بین زن ورادیو چیه؟

اره هردوشون هرچی دلشون بخواد می گن ولی هیچی نمی خوان بشنوند !

_______________________

یه کلاغ تو آسمون تخم میزاره ولی تخمش نمی افته پایین اگه گفتی چرا ؟

.

.

.

عوض اینکه مثل گاو همینجوری بری پایین یکم فکر کن

خوب اسکول شورت پاش بوده

_______________________

می دونی miscall چیه؟؟
.

.

.
واحد اندازه گیری زعفروونه دیگه مثلا میگن یه miscall زعفرروون!!!

_______________________

میدونی تفاوت شهرداری با صداوسیما چیه؟!
.
.
.
اولی آشغال جمع میکنه و دومی آشغال پخش میکنه…

_______________________

فرق باتری با مادر زن در چیست ؟
.
.
.
باتری حداقل یک قطب مثبت دارد اما مادر زن هیچ چیز مثبتی ندارد!!!

_______________________

مار و زرافه با هم ازدواج می کنن بچه شون می شه قورباغه !!! اگه گفتی چرا ؟
.
.

.
چون بچه دار نمی شدن بچه شونو از پرورشگاه میارن!

_______________________

پنج دادش یه تاکسی میخرن بعد یک ماه ورشکست میشن میدونین چرا ؟

.

.

.

چون پنج تایی با هم میرفتن مسافر کشی !

_______________________

میدونین چرا زن ها کمتر فوتبال بازی میکنن ؟

.

.

.

چون کمتر زنی حاضر میشه با ده تا زن دیگه یه جور لباس بپوشه !

 


اشعار زیبای بهاری.....

    نظر

حافظ

صبا به تهنیت پیر می فروش آمد

که موسم طرب و عیش و ناز و نوش آمد

هوا مسیح نفس گشت و باد نافه گشای

درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد

تنور لاله چنان بر فروخت باد بهار

که غنچه غرق عرق گشت و گل بجوش آمد

به گوش هوش نیوش از من و به عشرت کوش

که این سخن سحر از هاتفم به گوش آمد

زفکر تفرقه باز آن تاشوی مجموع

به حکم آنکه جو شد اهرمن، سروش آمد

ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد

چه گوش کرد که باده زبان خموش آمد

چه جای صحبت نامحرم است مجلس انس

سر پیاله بپوشان که خرقه پوش آمد

زخانقاه به میخانه می رود حافظ

مگر زمستی زهد ریا به هوش امد

13920104000265_PhotoL_V

طالب آملی

آمد بهار و یافت جهان اعتدال او

مرغ دل از نشاط برآورد سال نو

bahar

امیرشاهی سبزواری

عید است و نو بهار و جهان را جوانیی

هر مرغ را به وصل گلی شادمانیی

57954-1280x960_b

فیاض لاهیجی

رسید موسم نوروز و روزگار شکفت

فرخنده گلِ شادی، بهار شکفت

1_2v308au

منوچهری دامغانی

نوروز بزرگم، بزن ای مطرب، امروز

زیرا که بود نوبت نوروز به نوروز

833

مولانا جلال الدین محمد بلخی

امروز روز شادی و امسال سال گل              نیکوست حال ما که نکو باد حال گل

گل را مدد رسید زگلزار روی دوست             تا چشم ما نبیند دیگر زوال گل

مست است چشم نرگس و خندان دهان باغ                        از کرّ و فرّ و رونق لطف و کمال گل

سوسن زبان گشوده و گفته به گوش سرو               اسرار عشق بلبل و حسن خصال گل

جامه دران رسید گل از بهر داد ما               زان می دریم جامه به بوی وصال گل

گل آنجهانی است نگنجه درین جهان                در عالم خیال چه گنجد خیال گل

گل کیست؟ قاصدیست ز بستان عقل و جان                        گل چیست؟ رقعه ایست ز جاه و جمال گل

گیریم دامن گل و همراه گل شویم               رقصان همی رویم به اصل و نهان گل

اصل و نهال گل، عرق لطف مصطفاست                    زان صدر، بدر گردد آنجا هلال گل

زنده کنند و باز پر و بال نو دهند                  هر چند بر کنید شما پر و بال گل

مانند چار مرغ خلیل از پی وفا                    در دعوت بهار ببین امتثال گل

خاموش باش و لب مگشا خواجه غنچه وار               می خند زیر لب تو به زیر ظلال گل

1_spring-5_1_

حیکم عمر خیام نیشابوری

بر چهره گل، نسیم نوروز خوش است                      در طرف چمن، روی دل افروز خوش است

از دی که گذشت هر چه گوئی خوش نیست             خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است

***

با دلبرکی تازه تر از خرمن گل                     از دست مده جام می و دامن گل

زان پیشترک که گردد از باد اجل                  پیراهن عمر ما چو پیراهن گل

1_14

میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی

منتظران بهار، بوی شکفتن رسید               مژه به گلها برید، یار به گلشن رسید

لمعه مهر ازل، بر در و دیوار تافت                 جام تجلی به دست، نور ز ایمن رسید

تامه و پیغام را رسم تکلف نماند                 فکر عبارت کراست معنی روشن رسید

زین چمنستان کنون، بستن مژگان خطاست                آینه صیقل زنید دیده به دیدن رسید

بیدل از اسرار عشق، هیچ کس آگاه نیست              گاه گذشتن گذشت، وقت رسیدن رسید

gy4eft40w5f276fvjsb

صائب تبریزی

 از دل پرخون بلبل کی خبر دارد بهار                         هر طرف چون لاله صد خونین جگر دارد بهار

از قماش پیرهن، غافل ز یوسف گشته اند                شکوه ها از مردم کوته نظر دارد بهار

خواب آسایش کجا آید به چشم سیمتن                  همچو بوی گل، عزیزی در سفر دارد بهار

از برای موشگافان در رگ هر سنبلی                       معنی پیچیده چون موی کمر دارد بهار

هر زبان سبزه او ترجمان دیگری است                      از خمیر خاکیان، یکسر خبر دارد بهار

ناله بلبل کجا از خواب بیدارش کند              بالش نرمی که از گل، زیر سر دارد بهار

بسکه می نالد ز شوق عالم بالا به خود                  خاک را نزدیک شد از جای بر دارد بهار

13901228000027_PhotoL

صائب تبریزی

طوفان گل و جوش بهار است ببینید

اکنون که جهان برسرکار است ببینید

این آینه هایی که نظر خیره نمایند

در دست کدام آینه دار است ببینید

HappyNewYear_20ist.com_Sp

شکیب اصفهانی

نوروز که هرچمن، دل افروز بود

نقش گل و خار عبرت آموز بود

گر جامه به جان ز معرفت نو گردد

هرروز به دل »نشاط نوروز« بود

Spring-garden-1600x1200

سعدی

درخت غچه برآورد و بلبلان مستند

جهان جوان شد و یاران به عیش بنشستند

حریف مجلس ما خود همیشه دل می برد

علی الخصوص که پیرایه ای بر او بستند

بساط سبزه لگدکوب شد به پای نشاط

ز بس که عامی و عارف به رقص برجستند

یکی درخت گل اندر سرای خانه ماست

که سروهای چمن پیش قامتش پستند

به سرو گفت کسی، میوه ای نمی آری

جواب داد که آزادگان، تهی دستند

...............................................................................................................................................................................................................................................................

سنایی غزنوی

با تابش زلف و رخت ای ماه دلفروز

از شام تو قدر آید وز صبح تو نوروز

از جنبش موی تو برآید دو گل از مشک

وز تابش روی تو برآید دو شب از روز

postcard-Nowruz6

ملک الشعرا بهار

 رسید موکب نوروز و چشم فتنه غنود

درود باد بر این موکب خجسته، درود

به هرکه درنگری، شادیی پزد در دل

به هرچه برگذری، اندُهی کند بدرود

 

nowruz-mobarak