سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

روش پاک کردن ویروس های مخفی کامپیوتر شما...............

 
تکنولوژی 2 : فعال کردن قابلیت نمایش فایل‌های حفاظت شده سیستم عامل، این اجازه را به آنتی ویروس‌ها می‌دهد که به فایل‌های سیستمی نیز دسترسی یابد و آنها را نیز اسکن کرده و ویروس‌های پنهان را کشف و پاک کند.

ویروس‌های جدید امروزه از هوش بالایی برخوردار هستند و مهم‌ترین ویژگی آنها این است که به محض ورود به سیستم قربانی خود را به روشی جالب از دید او و آنتی ویروس او مخفی نگه می‌دارند به طوری که حتی با آنتی ویروس های قوی مانند Nod32 و Kaspersky نیز قابل رویت و حذف نیستند.

همچنین با تعویض ویندوز نیز دردی دوا نمی شود و ویروس ها همچنان به کار خود ادامه می دهند! دلیل این مشکل این است که آنتی ویروس ها اجازه دسترسی به فایل های حفاظت شده سیستمی را ندارند و هنگام جستجو به راحتی از کنار ویروس هایی با مشخصات فایل سیستمی عبور می کنند!

این ویروس‌ها نیز بسیار هوشمندانه برنامه‌ریزی شده اند به طوری که خود را به صورت فایل‌های حفاظت شده سیستم عامل در می‌آورند و بدین صورت خود را مخفی می‌کنند تا از چنگ آنتی ویروس‌ها در امان باشند.

اما در این جا ما با روشی بسیار ساده این اجازه را به آنتی ویروس‌ها می‌دهیم که به فایل‌های سیستمی نیز دسترسی یابند و آنها را نیز اسکن کند و ویروس‌های پنهان را کشف و پاک کند بنابراین اگر تا به حال سیستم شما حتی یک بار هم ویروسی شده است حتما این مقاله را بخوانید تا از عدم وجود ویروس های مخفی در سیستم خود مطمین شوید.

در این مقاله ما با فعال کردن قابلیت نمایش فایل‌های حفاظت شده سیستم عامل این اجازه را به آنتی ویروس‌ها می‌دهیم که به فایل‌های سیستمی نیز دسترسی یابد و آنها را نیز اسکن کند و ویروس‌های پنهان را کشف و پاک کند.

برای این کار:

1- به My computer بروید و در Toolbar گزینه Tools را انتخاب کنید.

2- در منوی Tools گزینه Folder Option را انتخاب نمایید.

3- سپس به سر برگ Veiw بروید.

4- در بخش Hidden files and folders تنظیمات زیر را اعمال کنید:

الف- گزینه Show hidden files and folders را انتخاب کنید زیرا اکثر ویروس ها Hidden هستند.

ب- تیک گزینه Hide extensions for known file types را برای نمایش پسوند فایل‌ها بردارید (پسوند ویروس ها اکثرا exe است)

ج- تیک گزینه Hide protected operating system files (Recommended) را برای نمایش فایل های حفاظت شده سیستمی بردارید و با اخطاری که می دهد موافقت کنید.

5- سپس Ok را بزنید و از Toolbarخارج شوید.

6- حالا با خیال راحت با یک آنتی ویروس آپدیت شده ( ترجیحا Nod32 یا Kaspersky ) کل هارد دیسک، فلش و حافظه های جانبی خود را اسکن کنید تا سیستم خود را از شر این ویروس های مخفی و هوشمند به طور کامل پاک کنید! ضمنا پس از پایان اسکن و یافتن و پاک کردن ویروس ها دوباره تنظیمات قبلی را به حالت اول برگردانید.

روستاییان راه ورود به روستا را به روی تورهای فاسد گرشگری بستند..

به گزارش اول نیوز،در طی این تورها کشف حجاب و اختلاط بین زن و مرد و اجرای موسیقی و رقص امری عادی می باشد. 


متولیان برگزاری این تورها در شبکه های اجتماعی و آگهی در برخی از مطبوعات به تبلیغ برنامه های خود میپردازند تنگه واشی، جنگل الیمستان، کوهنوردی دشت هویج، و... 


برگزاری چنین تورهای هنجار شکن که با آلودگی های زیست محیطی نیز همراه است موجب خشم و اعتراض مردم بومی روستاهای محل برگزاری این تورها شده است به طور مثال روستائیان ساکن در کنار جنگل الیمستان راه ورودی به جنگل را بر روی افراد غیر بومی بسته اند که کاری خلاف قانون میباشد. 



قابل ذکر است گروه های منحرف فکری و سیاسی نیز در پوشش برگزاری چنین تورهایی اقدام به جذب نیرو و اشاعه افکار و مرامهای منحرف خود می نمایند به طور مثال فردی همانند مهدی خزعلی هر از چندگاهی چنین تورهای یک روزه کوهنوردی در اطراف تهران را سازماندهی می کند. 


صهیونیست ها کم فروشی می کنند.............

 
«رقص مرگ»- MACABRE- ترجمه آزادی است که یک روزنامه نگار معروف اسرائیلی برای تهدیدهای اخیر نتانیاهو درباره حمله نظامی به ایران، برگزیده است. «ناهوم پارنه آ» می نویسد «آقای نتانیاهو با تهدید ایران به حمله نظامی، همه ما را به رقص مرگ دعوت می کند» و روزنامه اسپانیایی کوریره دالاسرا با اشاره به نظر این روزنامه نگار اسرائیلی می نویسد «نخست وزیر اسرائیل در حالی شهروندان[!] اسرائیلی را به رقص مرگ دعوت می کند که بسیاری از دیگر مقامات اسرائیلی در توانایی اسرائیل برای حمله نظامی به ایران تردیدهای جدی دارند و ایران را نه فقط قدرتمندترین کشور منطقه بلکه یک قدرت فرامنطقه ای می دانند.» این روزنامه اسپانیایی در ادامه می نویسد «روز جمعه صدها نفر از صلح طلبان اسرائیلی[!] در مقابل خانه مجلل ایهود باراک دست به تظاهرات زده و در حالی که به شکل مخصوصی می رقصیدند، سرودی با این مضمون را می خواندند که؛ من نمی خواهم برای ایران بمیرم».
تهدید جمهوری اسلامی ایران به حمله نظامی از سوی آمریکا و اسرائیل اگرچه سابقه ای درازمدت دارد ولی نگاهی گذرا به شرایط زمانی و مختصات پیرامونی این تهدیدها به وضوح نشان می دهد هرگاه حریف موقعیت خود را در منطقه از دست رفته و ضعیف تر ارزیابی می کند، تهدیدها غلیظ تر شده و اوج بیشتری می گیرند تا آنجا که می توان گفت غلظت تهدیدها با توان حریف، نسبت معکوس دارد.
این روزها و مخصوصا در هفته پایانی ماه مبارک رمضان که تظاهرات جهانی و پرشکوهتر از همیشه روز قدس، نماد دیگری از نفرت ملت های مسلمان و انزجار آنان نسبت به صهیونیست های کودک کش را به نمایش گذارده است، مقامات رژیم صهیونیستی بازی نه چندان تازه دیگری را به صحنه آورده اند. این بازی را یک وبلاگر آمریکایی به نام «سیلورستاین» کلید زد. او در وبلاگ خود مدعی شد سند و یادداشتی از یک سیاستمدار اسرائیلی به دست آورده است که از حمله قریب الوقوع اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران حکایت می کند! ادعای سیلورستاین بلافاصله از سوی رسانه های اسرائیلی و آمریکایی بازتاب یافت که با توجه به گمنام بودن این وبلاگر آمریکایی غیرطبیعی به نظر می رسید و از هماهنگی قبلی حکایت داشت.
ادعای آمادگی اسرائیل برای حمله با توجه به شرایط بحرانی و شکننده ای که این رژیم جعلی با آن روبروست به اندازه ای مضحک است که رادیو فردا
-شاید برای حفظ پرستیژ خود- در تحلیل سند یاد شده می گوید «به اعتقاد بسیاری از ناظران سیاسی و کارشناسان نظامی سندی که آقای سیلورستاین در وبلاگ خود منتشر کرده است می تواند بخشی از یک عملیات روانی اسرائیل باشد تا از یکسو نشانه اقتدار اسرائیل تلقی شود! و از دیگرسو کشورهای مذاکره کننده را برای پیشگیری از جنگ، به افزایش تحریم ها علیه ایران ترغیب کند!»
گفتنی است در حالی که بخش فارسی زبان بی بی سی، روی این به اصطلاح سند تمرکز کرده و مانور می داد، شبکه جهانی و انگلیسی زبان بی بی سی با انتشار یادداشت ادعایی سیلورستاین، اعلام کرد «هیچ نشانه ای وجود ندارد که بتوان تایید کرد این سند متعلق به دولت اسرائیل است»! همزمان با ترفند یاد شده «ماتان ویلنای» وزیر دفاع غیرنظامی اسرائیل که قرار است جای خود را به «آوی دیچر» رئیس پیشین سازمان اطلاعات داخلی اسرائیل- شین بث- بدهد و به عنوان سفیر رژیم صهیونیستی عازم چین شود، در اظهاراتی که آشکارا به وحشت و دلهره یهودیان ساکن فلسطین اشاره داشت، گفت؛ «جایی برای دلهره وجود ندارد. جنگ ما با ایران 30 روز بیشتر به طول نمی انجامد و در آن فقط 500 تن از شهروندان اسرائیلی کشته خواهند شد»! این اظهارنظر «ماتان ویلنای» نیز بلافاصله در رسانه های آمریکایی و اروپایی بازتاب گسترده ای می یابد و علاوه بر آن که یهودیان مهاجر و اشغالگر ساکن فلسطین را به وحشت فرو می برد، افکار عمومی مردم آمریکا را نیز با نگرانی شدید روبرو می کند تا آنجا که «لئون پانتا» وزیر دفاع آمریکا به صحنه آمده و در مصاحبه با شبکه تلویزیونی «فاکس نیوز» به دلداری مردم آمریکا پرداخته و می گوید «واشنگتن باور ندارد که اسرائیل برای حمله نظامی به ایران آماده شده باشد» و در همان حال روزنامه صهیونیستی و انگلیسی زبان «جروزالم پست» تخمین 500 کشته را به استهزاء گرفته و می نویسد؛ «با حرافی نمی توان قدرت ایران را نادیده گرفته و دست به حماقت زد» و روزنامه آمریکایی نیویورکر تذکر این نکته را ضروری می بیند که «اگر به قول آقای ماتان ویلنای، اسرائیل از چنین توان و قدرت نظامی برخوردار است چرا در جنگ های 33 روزه و 22 روزه از این قدرت و امکانات خبری نبوده است»؟! و «دویچه وله» خبرگزاری رسمی آلمان با اشاره به ماهیت «روانی- تبلیغاتی» اظهارات ماتان ویلنای می نویسد؛ «اگر اسرائیل در پی ترساندن ایران بوده است بایستی پاسخ خود را از رهبر ایران گرفته باشد که در آستانه سالروز تظاهرات ضد اسرائیلی- روز قدس- گفت؛ زائده دروغین و جعلی اسرائیل باید از جغرافیای جهان محو شود».
درباره ادعای وزیر دفاع غیرنظامی اسرائیل که در صورت بروز جنگ، تلفات احتمالی این رژیم را 500 نفر تخمین زده است باید گفت؛ باز هم صهیونیست ها به روال همیشگی و به عادت اجداد خود دست به «کم فروشی»! زده اند، زیرا تعداد یهودیان اشغالگری که در اولین ساعات درگیری از وحشت سکته می کنند نیز بسیار بیشتر از رقم 500 نفر است و احتمالا از چند هزارنفر نیز فراتر خواهد رفت چرا که به قول قرآن و به گواهی شواهدی که به وضوح قابل استناد است؛ این قوم از همه مردم نسبت به دنیا حریص ترند و به شدت از مرگ وحشت دارند. و اما رقم کشته شدگان به قول سیدحسن نصرالله، دستکم ده ها هزار اسرائیلی در نخستین روزهای بعد از شروع جنگ احتمالی خواهد بود و به گفته پروفسور عاموس ناطواع از مؤسسه «علوم و تکنولوژی تخنیون» در مصاحبه با معاریو، فقط حمله موشکی ایران به منطقه حیفا که تاسیسات پتروشیمی، بیوشیمی، پالایشگاه های نفت و گاز و مخازن آمونیاک و هیدروژن و اتیلن در آن قرار دارد، دستکم 70هزار کشته و مجروح برجای خواهد گذاشت که هیچ راهی برای مقابله با این فاجعه نیز وجود ندارد.
بنابراین باید گفت؛ اسرائیلی ها درباره تلفات خود، هم کم فروشی می کنند و چندهزار نفری که با شروع جنگ از وحشت سکته کرده و می میرند را فقط 500 نفر اعلام می کنند و هم دست به تقلب می زنند و ده ها هزار اسرائیلی که در نخستین روزهای بعد از شروع جنگ به هلاکت می رسند را «زنده»! به حساب می آورند. در همین زمینه به نکات زیر توجه کنید؛
الف: از نگاه جامعه شناختی ، جامعه اسرائیل یک «جامعه موزائیکی» است با این توضیح که بخش های مختلف آن اگرچه در انگیزه کسب درآمد- بخوانید غارتگری- مشترک هستند ولی تنها با دو نیاز «امنیت» و «سرپناه» به یکدیگر پیوند خورده اند و چنانچه سردمداران رژیم صهیونیستی قادر به تامین این دو نیاز نباشند- که این روزها در تامین آن با مشکلات جدی روبرو هستند- جامعه جعلی اسرائیل به سمت فروپاشی میل می کند.
ب: در شرایط کنونی که به گزارش 182 صفحه ای مرکز مطالعات امنیتی اسرائیل- I.N.S.S رژیم صهیونیستی روی قوس نزولی قدرت قرار دارد، تفاوت های پنهان در قالب «اختلاف» فرصت بروز یافته اند، که از آن جمله می توان به اختلافات رو به رشد میان «یهودیان غربی(اشکنازی ها) و یهودیان شرقی»، «یهودیان متدین به آئین یهود و یهودیان لائیک»، «یهودی ها و صهیونیست ها»، «یهودیان سفیدپوست و یهودیان سیاه پوست آفریقایی تبار»، «یهودیان نسل قدیم(وفاداران) و یهودیان نسل جدید(بی علاقه ها)»، «یهودیان دوتابعیتی و یهودیان تک تابعیتی»، «یهودیان ثروتمند و یهودیان فقیر» اشاره کرد... و به قول خدای سبحان؛ «شما آنان را متحد می بینید و حال آن که دلهاشان سخت متفرق است» (آیه 14 سوره مبارکه حشر).
ج: به گزارش مستند و میدانی «اورشلیم پست» که در «هاآرتص» نیز بازنشر یافته است، طی سال های اخیر و مخصوصا بعد از جنگ 33 روزه که توان ارتش اسرائیل در تامین امنیت یهودیان مهاجر با تردید جدی روبرو شده است، میزان جذب یهودیان جدید به صفر نزدیک شده و فلش مهاجرت به فلسطین اشغالی جهت معکوس پیدا کرده است. برپایه این گزارش، خروج دوتابعیتی ها از اسرائیل شتاب چشمگیری یافته است. توضیح آن که نزدیک به 5/1 میلیون نفر از یهودیان مهاجر را دوملیتی ها یا دوتابعیتی ها تشکیل می دهند. این عده بیشترین ایام سال را در آمریکا و کشورهای اروپایی که موطن اصلی آنهاست سپری می کنند و تنها یک تا دو ماه از سال را در فلسطین اشغالی ساکن هستند. دولت اسرائیل از دوتابعیتی شدن یهودیان آفریقایی و آسیایی تبار به شدت جلوگیری می کند که اگر این مانع برداشته شود بیش از 2 میلیون یهودی آفریقایی و آسیایی تبار، فلسطین اشغالی را ترک می کنند.
د: آمریکا دو شکست سخت در حمله نظامی به افغانستان و عراق را در کارنامه خود دارد و اسرائیل، دو شکست بزرگ در جنگ 33 روزه و 22 روزه را و هر 4 جنگ یاد شده قبل از تحولات اخیر منطقه و بیداری اسلامی صورت پذیرفته است و به نوشته مشترک «مک گاورن» و «الیزابت مور» از مسئولان عالی رتبه سابق سازمان سیا، «آیا آقای رئیس جمهور و مشاورانشان تحولات منطقه را نمی بینند و نمی دانند که در صورت حمله نظامی به ایران، اسرائیل در مراحل اولیه از بین می رود و آمریکا و اروپا با بحرانی فاجعه آمیز و مرگبار روبرو می شوند» و دقیقا به همین علت است که آمریکا و اسرائیل در ماجرای سوریه از حضور و درگیری مستقیم اجتناب می ورزند و این ماموریت را به گونه ای نیابتی- PROXY WAR- به ترکیه، عربستان و قطر تحمیل کرده اند.
و اما، این چند نکته نیز اشاره کردنی است که؛
1- جنگ مشترک آمریکا و اسرائیل علیه ایران اسلامی در همه عرصه های نظامی و اقتصادی و... از نخستین روزهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شده و حتی یک روز هم متوقف نشده است ولی مسئله آن است که به قول هفته نامه آمریکایی ویکلی استاندارد «استراتژیست های کاخ سفید درباره نقش و جایگاه کنونی آمریکا در منطقه با [امام] خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران اشتراک نظر دارند که می گفت؛ آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند.»
2- تهدیدهای اسرائیل اگرچه عملیات روانی است ولی در صورتی که واقعیت داشت، می توانستیم با جرأت بگوییم که رژیم صهیونیستی بی آن که بخواهد خواسته و آرزوی دیرینه جمهوری اسلامی ایران و همه ملت های مسلمان را برآورده خواهد کرد، چرا که به قول سیدحسن نصرالله، رهبر حزب الله لبنان در سخنان اخیرش به مناسبت روز جهانی قدس؛ «حمله نظامی صهیونیست ها علیه ایران، به انتظار 32 ساله جمهوری اسلامی ایران برای نابود کردن اسرائیل پایان می دهد و این یک فرصت طلایی است که تل آویو بعد از 32 سال انتظار به ایران اعطاء خواهد کرد.»

نقض تحریمهای ایران توسط عراق...........

 

به گزارش اول نیوز، شبکه الجزیره به نقل از روزنامه نیویورک تایمز گزارش داد که عراق به ایران کمک می کند تا تحریمهای اقتصادی مرتبط با برنامه هسته ای را دور بزند.
نیویورک تایمز مدعی شده است که: عراق برای کمک به ایران از یک شبکه متشکل از نهادهای مالی و قاچاق نفت استفاده می کند تا برای ایران، دلار تأمین کند. این روزنامه می افزاید: در برخی موارد مسؤولین دولت عراق از تجارت با ایران چشم پوشی می کنند در حالی که برخی دیگر از مقامات عراق در بغداد به طور مستقیم از این فعالیتها سود می برند چرا که بسیاری از آنها روابط مستحکمی با نوری مالکی نخست وزیر این کشور دارند.
این روزنامه می نویسد: رئیس جمهور آمریکا در ماه گذشته به این مشکل اشاره کرد و در همین راستا یک بانک کوچک عراقی به نام بانک اسلامی ایلاف را از هرگونه معامله با سیستم بانکی آمریکا محروم کرد.
اوباما همان موقع گفته بود که این بانک « به نیابت از بانکهای تحریم شده ایران، به انجام معاملاتی به ارزش ملیونها دلار پرداخته است ».
با این حال برخی کارشناسان بانکی عراق به روزنامه نیویورک تایمز گفته اند که بانک اسلامی ایلاف همچنان در مزایده های روزانه بانک مرکزی عراق که، مشارکت می کند، این مزایده ها بانکهای تجاری را قادر می سازد که دینار عراقی بفروشند و در مقابل، دلار بخرند، و ایران از طریق این مزایدات می تواند ذخایر دلاری خود را که جهت خرید واردات ضروری مورد استفاده قرار می گیرد، افزایش دهد.
روزنامه نیویورک تایمز به نقل از منابع دولت اوباما، برخی مسؤولین گذشته و حال عراق و آمریکا و کارشناسان بانکی و نفتی، گفته است که واشنگتن در صحبتهای ویژه خود با مسؤولین عراقی از روابط مالی و لوجستیک میان بغداد و تهران، گله کرده است.
این روزنامه می افزاید: در یکی از این موارد که چندی قبل رخ داد، اوباما متوجه شد که دولت عراق به ایرانیها کمک می کند تا از حریم هوایی عراق برای کمک به سوریه استفاده نماید، اوباما پس از اطلاع از این ماجرا با نوری مالکی تماس گرفت که در نتیجه، هواپیماهای ایرانی مسیر دیگری را در پیش گرفتند.
این روزنامه مدعی است که سازمانهای ایرانی از طریق دلالان عراقی، ظاهراً چهار بانک این کشور را در اختیار گرفته و از این طریق می تواند آزادانه و مستقیم به سیستم مالی بین المللی که این کشور را تحریم کرده، دسترسی پیدا کند.
در ادامه گزارش این روزنامه آمده است که مشکل تجارت غیرقانونی ایران و عراق کاملا برملا شده و روند سیاسی عراق را با تنش مواجه کرده است.
یک عضو پارلمان عراق به نیویورک تایمز گفته که: « می خواهیم از بانک مرکزی و سایر بانکهای مرتبط، طرح سؤال کنیم ».

از سرگیری صادرات نفت ایران به کره جنوبی.............

 
از سرگیری صادرات نفت ایران به کره جنوبی این بار با نفتکشهای ایرانی
به گزارش اول نیوز و به نقل از شبکه روسیا الیوم، برخی منابع دولت کره جنوبی روز دوشنبه 20 آگوست اعلام کردند که شرکتهای پالایش نفت کره جنوبی از ماه سپتامبر، واردات روزانه 200 هزار بشکه نفت ایران را از سر خواهند گرفت. این در حالی است که پس از تحریمهای اروپا، واردات نفت کره جنوبی از ایران به مدت دو ماه متوقف شده بود تا راه حلی برای از سرگیری آن پیدا شود.
یک منبع وزارت اقتصاد کره اعلام کرد: « واردات در اوایل سپتامبر آغاز خواهد شد بدین معنی که محموله ها اواخر سپتامبر به کره تحویل داده خواهد شد »، وی افزود: « بارگیری در ایران و در نفتکشهای ایرانی صورت خواهد گرفت و بیمه آن بر عهده ایران خواهد بود ». خبرگزاری فارس گزارش داد که برخی سایتهای اینترنتی، انتقال نفت ایران به کره جنوبی از طریق نفتکشهای ایرانی را یکی از راههای پیشنهادی برای دور زدن تحریمهای آمریکا و اروپا قلمداد کرده اند.
پیش بینی می شود که واردات کره جنوبی در صورت از سرگیری به 6 ملیون بشکه در ماه یا 200 هزار بشکه در روز برسد. منبع مذکور ادامه داد که شرکت « اس. کی انرژی » ماهانه 4 ملیون بشکه وارد خواهد کرد و سهم شرکت « هیوندای اویل بانک » هم ماهانه دو ملیون بشکه خواهد بود.
منبع مطلع دیگری در وزارت اقتصاد کره گفت: « فکر نمی کنم که واردات نفت، گفتگوها با آمریکا درباره مستثنی شدن از تحریمها را با مشکل مواجه کند زیرا واردات امسال کمتر از سال گذشته خواهد بود ». شایان ذکر است که کره جنوبی در ژوئن به مدت 180 روز از قانون تحریمهای مالی آمریکا علیه ایران، مستثنی شد به شرط اینکه خرید نفت خام ایران را به شدت کاهش دهد.
منبع: رویترز

13 نفری که پس از المپیک ناپدید شدند.........!!!!!؟؟؟؟

به گزارش روزگار نو، برخی از ورزشکاران به رقابت‌های المپیک تنها به عنوان شانسی برای کسب قهرمانی نگاه نمی‌کنند، بلکه آن را فرصتی می‌دانند برای دستیابی به زندگی بهتر.

پناهندگی در بازی های المپیک به یک پدیده تبدیل شده است و به رغم تفاوت در مکان های پناهندگی اما انگیزه مشترک میان ورزشکاران پناهجو ، دست یابی به شرایط زندگی بهتر در کشور میزبان است.

در دو دوره گذشته یعنی المپیک سیدنی استرالیا و پکن در چین تعدادی از ورزشکاران آفریقایی پس از پایان رقابت ها از کاروان های ورزشی کشورهایشان جدا شده و در آنجا ماندگار شدند.

این بار نیز لندن که شامگاه روز یکشنبه شاهد مراسم اختتامیه بازی های المپیک بود ، با تعدادی از ورزشکارانی که مایل به بازگشت به کشورهای خود نبودند ، روبرو شد.

علاوه بر 3 ورزشکار سودانی ، 7 ورزشکار کامرونی ، پس از پایان بازیهای المپیک از وزارت کشور بریتانیا درخواست پناهندگی کرده اند.

همچنین پیش از این 3 تن از اعضای کاروان کشور آفریقایی کنگو از جمله مدیر فنی رشته دو و میدانی و نیز مربی رشته بوکس این کشور ماندگار شدن در بریتانیا را به بازگشت به کشور خود ترجیح دادند.

شهر ریودوژانیرو در برزیل میزبان آینده بازیهای المپیک است ، شهری که در آن قطعا ستارگان جدیدی به جهان معرفی خواهند شد ، اما در عین حال ، میزبانی المپیک در برزیل فرصتی دیگر برای برخی ورزشکاران کشورهای فقیری خواهد بود که ماندگار شدن در دیار غربت را به بازگشت به وطن خود ترجیح می دهند.


تهران آلودهترین شهر اینترنتی شد...........!!!؟؟؟؟

مروری بر جدیدترین لیست آلوده و پاک‌ترین استان‌های اینترنتی کشور گویای آن است که استان‌های تهران، آذربایجان شرقی و گیلان به ترتیب آلوده‌ترین و فارس، زاهدان و خوزستان به طور مشترک به عنوان پاک‌ترین استان‌های اینترنتی کشور به شمار می‌روند.



به گزارش اول نیوز به نقل از خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، بنا بر آمارهای منتشر شده تیرماه امسال استان تهران با 41 مورد، آذربایجان شرقی، 34 مورد و گیلان با 29 مورد ارسال کننده بدافزار به عنوان آلوده‌ترین استان‌های اینترنتی کشور معرفی شده‌اند.


همچنین ایلام با 26 مورد و قم با 19 مورد رتبه‌های چهارم و پنجم جدول آلوده‌های اینترنتی را از آن خود کرده‌اند. اما استان‌های فارس، زاهدان و خوزستان هم به طور مشترک با یک مورد ارسال کننده بد افزار موفق به کسب عنوان پاک‌ترین استان‌های اینترنتی شده‌اند و پس از آن‌ها استان‌های مرکزی، کرمانشاه به طور مشترک با 2 مورد دومین شهرهای پاک هستند.


اما بنا بر اعلام مرکز مدیریت امداد و هماهنگی عملیات رخدادهای رایانه‌یی (ماهر) در میان سایر شهرهای کشور در تیرماه امسال کرمان و خراسان رضوی سه مورد، قزوین شش مورد، بوشهر 11 مورد، سمنان 12 و مازندران 17 ارسال کننده بدافزار داشته‌اند.


تیرماه سال قبل آذربایجان شرقی با 153 مورد تهران با 141 مورد و یزد با 99 مورد‌ ‌آلوده‌ترین و قزوین با سه مورد پاک‌ترین استان اینترنتی کشور بوده است. خردادماه امسال هم تهران،‌ آذربایجان شرقی و قم آلوده‌ترین و بوشهر، سمنان و شهرکرد به طور مشترک پاک ترین استان‌های اینترنتی کشور بوده‌اند.


از ارومیه که گذشت، انزلی را دریابید........!!!!؟؟

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اعتدال ، پیشرفت فیزیکی طرح جامع ساماندهی و احیای تالاب بندرانزلی، کند است و در همین حال انباشت زباله و نابودی آن با سرعت به پیش می رود.

بنا بر این گزارش دو سال پیش و در پی هشدار رسانه ها و کارشناسان محیط زیست مطالعات اجرایی پروژه‌های شش‌گانه طرح احیای تالاب بین‌المللی بندر انزلی در نشستی تخصصی باحضور مدیرکل حفاظت محیط زیست استان گیلان، فرمانداران رشت و صومعه‌سرا، مدیرکل دفتر فنی استانداری گیلان و کارشناسان دستگاه‌های اجرایی ذیربط در سالن اجتماعات فرمانداری بندرانزلی مورد بررسی قرار گرفت.

طرح ساماندهی و احیای تالاب انزلی از سال 89 با اعتبار اولیه 100 میلیارد ریال در قالب شش پروژه در شهرهای انزلی، رشت و صومعه‌سرا آغاز شد، اما سرعت اجرای طرح‌ها و پروژه‌های شش‌گانه طرح احیای تالاب انزلی روند مطلوبی ندارد و همچنان سایه نابودی این میراث محیط زیستی کشور را تهدید می کند.

مشکل مهم مرداب آلودگی روز افزون آب آن است. چرا که تقریبا فاضلاب تمام خانه های مسکونی و اغلب کارخانه ها و کارگاه های صنعتی واقع در اطراف مرداب به درون آن و یا به داخل رودخانه هایی که به مرداب می ریزند سرازیر می شوند. طبق نظر موسسه ی استاندارد در صورتیکه مقدار آمونیاک از 5 % بیشتر و زباله ها و زواید این ناحیه به داخل مرداب ریخته شود تردیدی نیست که با آلوده شدن بیش از پیش آب های مرداب که محیط آن در گذشته به منزله بزرگترین زایشگاه و پرورش انواع ماهی فلس دار از جمله ماهی سفید به شمار می رفت باقیمانده ی منابع آبزی مرداب هم در معرض خطر انهدام قطعی قرار خواهد گرفت.
وضعیت چنان نگران کننده است که نه تنها چندین سال است که نام تالاب انزلی در سیاهه ی سرخ تالاب های در خطر نابودی قرار گرفته است بلکه بیم آن می رود این تالاب به زودی از سیاهه ی 10 تالاب ممتاز کنوانسیون جهانی رامسر هم خارج شود. در تایید این گفته کافی است به یاد آوریم که در طول 10 سال گذشته دست کم سه مورد از مرگ دسته جمعی ماهیان تالابی در این زیستگاه بی بدیل گزارش شده است رخدادی که آشکارا شدت کاهش توان زیست پالایی و خود ترمیمی بوم سازگان تالاب را نشان می دهد.

وضعیت اسف بار تالاب انزلی آن هم در یکی از معدود مناطق بسیار مستعد کشور از نظر اقلیمی حجم بالای اندوخته های آبی و استعداد بی رقیب توان رطوبتی مطلوب گواهی آشکار بر لکنت های روز افزون حاکم بر مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست ایران و در حاشیه ماندن 50 قانون اساسی است اصلی که به تصریح آشکار در آن باید دولت از هر نوع فعالیتی که منجر به آلوده ساختن و تخریب محیط زیست بیانجامد جلوگیری کند. در صورتی که عملا تمامی محیط های آبی کشور و رودخانه های اصلی ایران تبدیل به محلی برای انباشت پس آب و پسماند و فاضلاب شده است.

به نظر می رسد سازمان حفاظت از محیط زیست باید هر چه سریع تر با طراحی تله های رسوب گیر و اقدام به لایروبی بستر تالاب از بار اضافی آن در کوهتاترین زمان ممکن کاسته و آنگاه با توانمند سازی جوامع محلی و ملزم کردن واحدهای صنعتی و شهری و کشاورزی به تصفیه ی سامانه ی فاضلاب و پس آب و پسماند خود گامی موثر برای بازگشت حیات به انزلی بردارد.همچنین ارتقای عملیات آبخیزداری در بالادست حوضه های آبخیز و جلوگیری از قطع بی رویه ی درختان جنگلی می تواند به کاهش معنی دار نرخ فرسایش آبی و ورود رسوب به تالاب کمک کند.

سالهای گذشته و در صفحات رسانه ها پر بود از هشدار کارشناسان به دولت برای نجات دریاچه ارومیه. اما اهمال و کم کاری مسئولین امر مرگ نسبی این دریاچه را رقم زد. اکنون نیز با عملکردی که از دولت فعلی دیده ایم ، باید بنویسم که آری تالاب انزلی نیز میمیرد ، این هیاهوی رسانه ای نیست ! کار استکبار جهانی هم نیست ؛ این را وقتی که سرشار از لذت در آبراهه هایش قایقرانی و از شوق همگان را به تماشا می خوانی به چشم می بینی و از اندوهی سنگین پر می شوی.

به راستی چرا باید این همه زیبایی زیر هزاران خروار لجن مدفون شود. تماشای مرداب با این گمان به مثال تماشای عروس شادابی می ماند که در کفن پیچیده و برای همیشه در بستر مرگ می خوابد و گورکنان بیل میزنند و خاک بر رخسار زیبایش می پاشند و با چنین خیالی هنگامی که از مرداب باز می گردی حس می کنی که تشییع جنازه ی عزیز ترین کسانت را دیده ای.


صندلی اداری که کارمندان را شاد میکند...........!!!؟؟؟!

 
به گزارش ایسنا، این صندلی عجیب توسط دکتر پاتریک کانتسلر و بن فلوری، طراح سوئیسی بسیار فراتر از طراحی استاندارد مورد استفاده امروزی است که در سراسر جهان توسط کارمندان استفاده می‌شود.

این صندلی موسوم به LimbIC از پشتی یا دسته برخوردار نیست و نشیمنگاه آن از دو پوسته کربنی مورد استفاده در تولیدات خودروی فرمول یک ساخته شده است که همراه کاربر حرکت می‌کند.

این طراحی که در دانشگاه فناوری ماساچوست ساخته شده، بر حرکات بدن تمرکز داشته و به حالت بدن و همچنین استراحت آن کمک می‌کند. 


همچنین باید کاربر یک احساس بی‌وزنی داشته باشد که از تاثیر مثبتی بر کارکرد، خلاقیت و همچنین حالت برخوردار است.

اگرچه 60 درصد مشتریان این صندلی 8450 دلاری را کارمندان تشکیل می‌دهند اما همچنین هنرمندان، دندانپزشکان و پزشکان نیز به آن علاقه نشان داده‌اند.

دکتر کانتسلر این ایده را پس از نتایج پژوهشی در مورد عواید منفی فیزیکی و روحی نشستن طولانی بر روی صندلی عملی کرد.


تنها در سوئیس این مشکلات باعث ضربه‌های بزرگ مالی شده و میلیاردها دلار هزینه در بر داشته و امید می‌رود که این صندلی تازه بتواند مشکلاتی از این دست را رفع کند.

باورها بر این است که این صندلی که نام خود را از روی سیستم لیمبیک مغز که احساس را تحریک می‌کند، گرفته، اولین طرحی است که طراحی صندلی را با علم اعصاب ترکیب کرده است.

دغل بازان گامایی و الاغ فرض کردن سایرین ......!!!!؟؟؟

روزی روزگاری 4 تا دوست ناجنس باهم دیگه خواستند کاری بکنند تا از ناآگاهی مردم جامعه برای پولدار شدن خودشان سو استفاده کنند و یه شرکت تو انگلستان ثبت کردند و سایتی براش بالا آوردند . بعد از 2 سال 3 تا از 4 تا دوست از کار کنار کشیدن و کسی که صاحب ایده و صاحب ثبت شرکت بود سایت را همراه اطلاعات داخلش به نفر چهاره فروخت و کلا کنار کشید 

نفر چهارم برای خودش اسم مستعار فواد رو انتخاب کرد و به هرکسی وارد سایت می شد اعلام کرد که اونا هم اسمای مستعار انتخاب کنند ، دلیلش هم این بود که از اول می دونست که کارش غیر قانونی است و روزی که می خواهد کل پولا رو بالا بکشه و بره کسی اون رو به اسم واقعیش نشناسه بعد دوستش رو وارد کرد که اونم شد کامران کیان اونم دوستش رو وارد کرد که شد کسری و بعد از اون 

ماهان

مهرداد

ستایش

آوا 

و غیره بدنیا آمدند . سیستم هلک و هلک کار کرد و کار کرد تا رسید به مرز 2 سالگیش و تعداد کسانی که مال / آبرو باخته سیستم شدند تا 12000 تن رشد کرد که به یکباره سیستم دچار اولین بحران شد 

نیرو انتظامی اونا رو دستگیر کرد که بخاطر نبود ادله اثبات دعوی با سپردن وثیقه آزاد شدن 

بعد از اون برای اینکه دوباره این اتفاق نیوفته شروع به رعایت کردن موارد امنیتی کردند تا اینکه در سال 1390 یه بنده خدایی توسط ایمیلی از وجود این سیستم باخبر شد . این بنده خدا بعد از 5 ماه از اولین مطلبش در مورد گاما شروع به تحقیقات گسترده کرد و با افشا گری های متعددش باعث ایجاد ریزش های فراوان در سیستم کلاهبرداری گاما شد و کار بجایی رسید که در حینی که سران گاما آماده رفتن به خارج از کشور می شدند با همت والای دولت در تاریخ 1391/03/31 اعضای اصلی این شبکه دستگیر شدند اما قصه به پایان نرسید 

سر شاخه های میانی که بازنده های اصلی این جریانات هستند با تشکیل جلسات متعدد به اعضای سازمانشان به دروغ اعلام کردند که سایت در حال به روز رسانی است و 26 ماه میلادی جون بالا می آید ف نیومد اعلام شد اول مرداد که نشد 

اعلام کردند 20 مرداد نشد 

برای اینکه بیش از این خجالت زده نشوند اعلام کردند که نیمه آگوست نشد 

و به عنوان تیر آخر اعلام کردند منظورشون نیمه دوم آگوست بوده که امروز که این مطلب را می نویسم 18 آگوست می باشد و تنها 13 روز دیگر باقی مانده است 

این افراد خوش خیال بر این باور هستند که فواد آزاد می شود و سایت را بالا می آورد و دوباره می توانند کار کنند اما نمی دانند که همچنین امری حتی با آزاد شدن کلیه اعضای گاما امری غیر ممکن است .چرا که :

1. دیگر دیتا بیسی از سایت گاما وجود ندارد چراکه اگر بود تا الان 59 بار سایت بالا آمده بود 


 

2. می گویند که دیتا بیس دست نمینده شرکت فواد بوده و بخاطر اینکه زندانه شرکت نتوانسته از  back up  استفاده کند که اگر چنین هم درنظر بگیریم این سوال پیش می آید که این دیگه چه شرکت انگلیسی می باشد که مدیریتش رو نماینده ایرانیش انجام میدهد نه بنجامین مور مدیر شرکت . واقعیت از این قرار است که فواد خود رئیس شرکت است 


 

3. اموالی برای پشتیبانی سود ها ندارند که با توجه به اینکه مقدار سرمایه گذاری در گاما بیش از 30 میلیارد بوده و در حال حاضر 2 ماه از زمان پایین آمدن سایت گذشته است . قبل از پایین آمدن کلی از پول ها را پس نداده بود و تنها سود کسانی از طرف مدیر سایت نقد می شد که افراد بالاسری این افراد آنها را تایید میکردند و عنوان می داشتند که 6 ماه نقد کنید تا به سایت ایمان بیاورند و کار کنند .عده بی شماری از دوستان خود شاهد بودند که وقتی اعلام کردند که نمی خواهند دیگر کار کنند چه وصله های ناجور و ناگواری به آنها زده  شد و به هر دلیلی جایگاه آنها مسدود گردید 


 

حال دلایل این افراد را برای حمایت از دروغ بالا آمدن سایت بدانیم :

1. اگر این دغلبازان پذیرند که سایت دروغ بوده و کلا کار تمام شده که می ترسند که افراد سازمانشان از آنها شکایت کنند و اینا پول دادن سرمایه مردم را ندارند 

2. امیدوارند که این اتفاق هم مانند سنوات گذشته باشد اما غفل از آنکه این خانه اون خانه نیست . اون موقع اعضای میانی سازمانتون دستگیر شده بودند و این دفعه خود صاحب شرکت و سایت 

چرا با وجود این همه دلیل محرز باز هم اصرار دارند که شرکتی وجود دارد و سایتی بالا می آید :

جواب این سوال ریشه درحماقت بشریت دارد که در اکثر مردم جامعه چه در ایران چه درخارج از کشور مشهود می باشد که برای درک و فهم این قضیه توجه شما را به داستان زیر جلب می کنم 

زن و شوهرى بودند که دو پسر و دو دختر داشتند. دخترها ازدواج کرده بودند. پسر بزرگ‌تر هم زن گرفته بود و پیش پدر و مادرش زندگى مى‌کرد. قباد که پسر کوچکتر بود، زن نگرفته بود. همه? افراد خانواده به‌جز قباد آدم‌هاى ساده لوحى بودند. روزى مادر قباد به او سفارش کرد که زن بگیرد و آنقدر اصرار ورزید تا قبال قبول کرد. مادر هم رفت و دختر خوب‌روئى براى قباد خواستگارى کرد و آنها زن و شوهر شدند. و زندگى خود را در خانه? پدر قباد شروع کردند.

روزى از روزها یک کاسه? چینى از دست زن قباد افتاد و شکست. او که شنیده بود اگر تازه عروس در ماه اول ازدواجش ظرفى را بشکند، شوهرش او را دوست نخواهد داشت، ترسید. وقتى که ظرف چینى شکست، اتفاقاً بزشان شروع کرد به مع‌مع کردن. زن قباد که ساده‌لوح بود پنداشت بز فهمیده او کاسه? چینى را شکسته است و مى‌خواهد همه را خبر کند رفت و به بز گفت: اگر سر و صدا نکنى و به کسى نگوئى که من ظرف را شکسته‌ام، هرچه زیورآلات دارم، به تو مى‌دهم. بعد رفت و هرچه زیورآلات داشت آورد و به گوش و دست بز آویزان کرد. اتفاقاً بز ساکت شد. وقتى مادر قباد آمد و بز را در آن شکل دید علت را پرسید. زن قباد ماجرا را گفت. مادر هم به بز سفارش کرد که به کسى نگوید و بعد رفت لباس‌هاى خود را آورد و تن بز کرد. پدر قباد هم کفش‌هاى چرمى خود را پاى بزد کرد. برادر قباد هم پس از شنیدن ماجرا رفت و دستارش را روى سر بز گذاشت تا بز به قباد حرفى نزند. وقتى قباد آمد و بز را در آن شکل دید فریاد زد چه خبر شده؟ هیچ‌کس جوابى نداد. در این موقع بز شروع کرد به مع‌مع کردن. مادر قباد گریه‌کنان گفت که حرف این بز را باور نکن. وقتى قباد ماجرا را فهمید گفت: من دیگر نمى‌توانم با آدم‌هاى ساده‌لوحى مثل شما زندگى کنم. از آن خانه رفت تا در شهر دیگرى زندگى کند.

رفت و رفت تا به شهرى رسید. کنار دیوارى خسته و گرسنه نشست. در این موقع زنى از یک خانه بیرون آمد و به قباد گفت: تو باید گرسنه باشی. مى‌خواهى برایت غذا بیاورم؟ قباد گفت: آری. زن رفت و کاسه‌اى بزرگ برایش غذا آورد. قباد دید در آن کاسه بیشتر از دو لقمه غذا جا نگرفته. با کنجکاوى به کاسه نگاه کرد، دید کاسه تا به حال، شسته نشده و هر بار که در آن غذا خورده شده بر جرم‌هاى داخل کاسه اضافه شده و بیشتر حجم کاسه را گرفته است. قباد غذا را که خورد کاسه را برد لب چشمه و خوب آن‌را سائید و تمیز کرد. بعد به صاحبش پس داد. صاحب کاسه داد کشید و همه را خبر کرد که یک کاسه گشادکن به شهر آمده. مردم کاسه‌هایشان را آوردند، قباد هم از آنها پول مى‌گرفت، کاسه‌هایشان را تمیز مى‌کرد و تحویلشان مى‌داد. قباد همه? کاسه‌هاى شهر را تمیز کرد و پول زیادى گیرش آمد. مردم به او گفتند، همانجا بماند ولى قباد با خود فکر کرد که این مردم از خانواد? من هم کم عقل‌تر هستند. از آنجا به شهر دیگرى رفت. به جائى رسید دید دو دسته جمع شده‌اند و به یکدیگر ناسزا مى‌گویند. نزدیکتر رفت و فهمید که اینها بستگان عروس و داماد هستند. عروس قد بلندى دارد و از در خانه تو نمى‌رود. خانواد? عروس مى‌گفتند باید سر در خانه را خراب کرد. و خانواده? داماد مى‌گفتند باید پاى عروس را برید تا کوتاه‌تر شود و بتواند داخل برود. قباد به آنها گفت اگر صد سکه طلا بدهید من مشکل را حل مى‌کنم. آنها قبول کردند. قباد آهسته به عروس گفت: خودت را دولا کن. و اول خودش دولا شد و داخل رفت. عروس یاد گرفت و داخل شد. بستگان عروس و داماد خوشحال شدند و به قباد گفتند در این شهر بمان. ولى قباد دید اینها از خانواده? خودش کم‌عقل‌تر هستند و از آنجا هم رفت.

رفت و رفت تا به جمعى از زنان رسید که داشتند گریه مى‌کردند. علت را پرسید. یکى از زن‌ها گفت: دیروز دخترم مى‌خواست از کوزه پنیر بردارد دستش در گلوى تنگ کوزه گیر کرده است و هیچ کس نمى‌تواند چه کار باید کرد. بکى از زن‌ها گفت: باید کزوه را شکست. صاحب کوزه اعتراض کرد و گفت: کوزه قدیمى است. باید دست دختر را برید. ریش سفید شهر گفت: چون کوزه قدیمى است و صاحب کوزه همین یک دانه را دارد نباید آن را شکست، اما دختر دو تا دست دارد و اگر یکى از آنها بریده شود، باز یک دست دیگر دارد. مادر دختر شیون و زارى کرد. قباد گفت: اگر صد سکه? طلا به‌من بدهید مشکل را حل مى‌کنم. قبول کردند. قباد از سر کوزه نگاهى به داخل آن کرد. دید دختر یک قالب بزرگ پنیر در دست دارد و عقلش نمى‌رسد که آن را بیندازد. به دختر گفت: پنیر را ول کن. دختر پنیر را ول کرد. قباد مچ او را گرفت و دستش را آرام از کوزه بیرون آورد. مردم خیلى تعجب کردند. از قباد خواستند آنجا بماند و قاضى شهرشان شود. ولى قباد قبول نکرد چون آنها را کم‌عقل‌تر از خانواده? خود مى‌دانست.

قباد از آنجا به شهر دیگرى رفت. دید مردم دور مخزن آب جمع شده‌اند. مخزن آب شکاف برداشته بود و از آن آب مى‌ریخت. پرسید چه شد؟ گفتند: دل مخزن آب درد گرفته و ما مى‌ترسیم بمیرد و بى‌آب بمانیم. قباد از آنها صد سکه? طلا گرفت و شکاف مخزن را با گل رس پوشاند. مردم از او خواستند آنجا بماند. قباد قبول نکرد و از آنجا به شهر خود به نزد خانواده‌اش برگشت و به آنها گفت: من فهمیدم که شما مردم ساده‌دل را مردم احمقى که من دیدم بهترید. آنجا ماند و سال‌ها به خوشى زندگى کرد.

مردمان جامعه انسانی به 4 دسته تقسیم می شوند :

الف ) کسانی که خود را با نادانی زدند 

ب ) کسانی که ذاتا نادان هستند 

ج ) کسانی که از نادانی سایر افراد سود می برند 

د ) کسانی که از به امید آینده موهوم نمانده و حق خود را از کلاهبرداران طلب می کنند 

(( دوستان گرامی نگذارید به امید های واهی شما را بازیچه خودشان قرار دهند و از شما سواری بگیریند ، این کلاهبرداران با تاخیر انداختن تاریخ نقد کردن دلارهای شما یا پس دادن پولتان در حال خرید زمان هستند تا مقدمات فرار خود را فراهم کنند . مطمئن باشید داستان گاما تمام شده است ))