سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه کمال

صفحه خانگی پارسی یار درباره

اعلام سه روز عزای عمومی در ترکیه به خاطر غزه ....

اردوغان که یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ترکیه است، در روزهای گذشته در تمامی سخنرانی های انتخاباتی خود به موضوع کشتار غزه پرداخته است و شدید ترین انتقادات را متوجه اسراییل و کشورهای حامی رژیم صهیونیستی کرده است.
دولت ترکیه به خاطر کشتار مردم غزه به دست ارتش اسراییل سه روز در این کشور عزای عمومی اعلام کرد.اعلام سه روز عزای عمومی در ترکیه به خاطر غزه

به گزارش عصر ایران به نقل از خبرگزاری آناتولی ترکیه " بولنت آرینچ" معاون نخست وزیر ترکیه امروز اعلام کرد تصمیم به اعلام سه روز عزای عمومی به خاطر جنایات اسراییل در غزه ، در جلسه امروز (دوشنبه) کابینه  ترکیه تصویب شده است.

آرینچ که پس از جلسه کابینه ترکیه در جمع خبرنگاران سخن می گفت، افزود: در حمله اسراییل به محله شجاعیه غزه بیش از 60 نفر که بسیاری از آنها زن و کودک بودند قتل عام شدند.

معاون اردوغان گفت:" ما از این کشتار وسیع و مجازات جمعی مردم غزه به وسیله ارتش اسراییل ابراز انزجار می کنیم و این جنایات را محکوم می کنیم و به همین خاطر تصمیم گرفتیم در ترکیه برای همدردی با مردم غزه سه روز عزای عمومی اعلام کنیم.

اخیرا رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه نیز در اظهاراتی در جمع هوادارانش با محکوم کردن جنایات اسراییل در غزه، آمریکا را به دلیل سرپوش گذاشتن براین جنایات شریک جرم خواند. اردوغان گفت: رژیم اسراییل در توحش و قساوت دست هیتلر را از پشت بسته است.

اظهارات اردوغان در محکومیت کشتار غزه با واکنش مقامات اسراییلی روبرو شده است و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل امروز مدعی شد اظهارات نخست وزیر ترکیه مصداق یهود ستیزی است.

گفتنی است روابط ترکیه و اسراییل پس از حمله کماندوهای اسراییلی به کشتی ترکیه ای ماوی مرمره (که عازم غزه بود) در خرداد ماه 1389 به شدت متشنج شد و با وجودی که اسراییل در نهایت از این حادثه عذرخواهی کرد و بابت قربانیان این حادثه غرامت پرداخت کرد، اما دولت ترکیه می گوید برای عادی سازی روابط با اسراییل ، رژیم تل آویو باید به محاصره ظالمانه غزه پایان دهد.

اردوغان که یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ترکیه است، در روزهای گذشته در تمامی سخنرانی های انتخاباتی خود به موضوع کشتار غزه پرداخته است و شدید ترین انتقادات را متوجه اسراییل و کشورهای حامی رژیم صهیونیستی کرده است.


نبرد حماس و اسرائیل: از فصل سانسور شده تا قصه توت فرنگی های مرغو

مردم غزه،‌ درگیر فقر شدید،‌ رشد اقتصادی مستمراً منفی و بیکاری مفرط هستند و در این شرایط ،‌بدون این که از اسرائیل انتظار مساعدت داشته باشند، تنها خواسته شان این است که مزاحم کشاورزی و صنعت و تجارت و ماهیگیری شان نشود. آنها می خواهند توت فرنگی هایشان را صادر کنند ولی به قول "گیدیون لوی" در پایان مقاله اش در هاآرتص، «بار دیگر ارجحیت با ریختن خون فلسطینی‌هاست تا صدور توت‌فرنگی‌هایشان.»
عصرایران ؛‌ جعفر محمدی - داستان جنگ های مردم غزه و اسرائیل همیشه از جایی روایت می شود که حماس اقدامی علیه اسرائیلی ها انجام می دهد و بعد ، ارتش اسرائیل وارد عمل می شود و ادامه ماجرا.
 
کار که بالا می کشد، منصف ترها می گویند:‌درست است که حماس آغاز کننده بود ولی اسرائیل هم نباید این همه خشونت به خرج دهد و غیرنظامیان را بکشد.

حساب دیگرانی هم که می گویند حماس حقش است که تنبیه شود ،‌جداست. حال بماند که در غرب این گزاره که اسرائیل در حال "دفاع مشروع" از خود است،‌ طرفداران بسیار دارد.

نبرد حماس و اسرائیل:‌ از فصل سانسور شده تا قصه توت فرنگی های مرغوب غزه 

واقعیت این است که حماس، نه نماینده همه مردم فلسطین است و نه عهده دار همه آرمان های فلسطینیان. نقدهای زیادی هم بر حماس وارد است که در فضای رسانه ای ایران ، چندان نمی توان بدان ها پرداخت.
اما واقعیت دیگر نیز این است که در تقابل حماس و اسرائیل، این طرف فلسطینی بوده است که همواره مظلوم واقع شده است. اولین مظلومیتش نیز همیشه این بوده که فصل اول جنگ هایش با اسرائیل ، مدام سانسور می شود و کتاب نبردهای حماس و اسرائیل، همیشه از فصل دوم آغاز می شود، درست مانند جنگ اخیر که داستان ،‌از گم شدن سه نوجوان اسرائیلی و مرگ آنها آغاز شد و بدین ترتیب ،‌افکار عمومی تصور کردند که این بار هم حماس آغازگر جنگ بوده است و الّا اسرائیل که تا پیش از ماجرای آن سه نوجوان، کاری با غزه نداشت.
 
داستان اما ، "فصل اول"ی هم دارد که بهتر است به قلم "گیدیون لوی"، عضو شورای سردبیری روزنامه اسرائیلی هاآرتص بخوانیم که در شماره گذشته این روزنامه در خود تل آویو منتشر شده است:‌
« جنگ جاری انتخابی بود، انتخابی که ما کردیم. درست است که پس از آنکه حماس راکت‌پراکنی را شروع کرد اسرائیل می‌بایست پاسخ می‌داد. اما برخلاف پروپاگاندایی که اسرائیل می‌خواهد به فروشش برساند، راکت‌ها بی‌جهت از آسمان نباریدند.
چند ماه به عقب برویم: بی‌نتیجه ماندن مذاکرات که مقصر آن اسرائیل بود، جنگ علیه حماس پس از قتل سه نوجوان در کرانه باختری، که هنوز در مورد آنکه حماس در آن دست داشته تردید وجود دارد، نیز دستگیری نسنجیده پانصد نفر از اعضای حماس، ممانعت از پرداخت حقوق کارگران حماس که در غزه کار می‌کنند، و مخالفت اسرائیل با تشکیل حکومت واحد که می‌توانست این سازمان را وارد عرصه سیاست کند.
هر کس که فکر می‌کند می‌شد حماس در برابر همه این‌ها سر تسلیم فرود آورد دچار کبر و نخوت و نابینایی است. »*

اما خواسته های حماس چه بوده است که اسرائیل بدان ها تن نداده و کار به جنگی چنین خونین کشیده که بسیاری از کودکان معصوم را نیز راهی گورستان کرده است؟

نبرد حماس و اسرائیل:‌ از فصل سانسور شده تا قصه توت فرنگی های مرغوب غزه

پاسخ این سؤال را نیز همین نویسنده منصف روزنامه اسرائیل هاآرتص می دهد:‌

«-عقب‌نشینی نیروهای دفاعی اسرائیل و رخصت دادن به کشاورزان برای کشت زمین‌هایشان تا محدوده خط حائل
-آزادی همه زندانیانی که در جریان مبادله گیلعاد شلیط آزاد شده بودند و مجدداً دستگیر شده‌اند -پایان محاصره و باز شدن گذرگاه‌ها
-باز شدن بندر و فرودگاهی تحت مدیریت سازمان ملل
-گسترش محدوده ماهی‌گیری
-نظارت بین‌المللی بر گذرگاه رفح
-تعهد اسرائیل به آتش‌بسی ده ساله و عدم پرواز هواپیماهای اسرائیلی در محدوده هوایی غزه
-اجازه دادن به ساکنان غزه برای دیدار از اورشلیم و نماز خواندن در مسجدالاقصی
-تعهد اسرائیل به عدم دخالت در سیاست داخلی فلسطینیان از جمله تشکیل حکومت واحد
-و باز کردن بخش صنعتی غزه »

می بینید که هیچ چیز زیاده خواهانه ای وجود ندارد. به قول "گیدیون لوی" ، « آیا یک تقاضای غیرمنصفانه در آن وجود دارد؟ این ها مطالبات مدنی هستند. »

اما نگاه غیر انسانی اسرائیل به ماجرا ، مبتنی بر استمرار وضعیت زندان گونه غزه است. تندروهای اسرائیلی گویا لذت وصف ناپذیری دارند که زندانبان بزرگترین زندان جهان باشند و الّا درخواست هایی مانند اجازه دادن به کشاورزها برای بازگشت به زمین هایشان ، گشایش کارخانه های محدود غزه برای این که کارگرها به سرکارشان برگردند،  داشتن بندری که بتوانند محصولات خود و به ویژه توت فرنگی مرغوب غزه را صادر  کنند و تازه بندر هم تحت نظر سازمان ملل باشد، تقاضا برای این که ماهیگیرها بتوانند در فاصله دورتری از ساحل ماهی بگیرند یا نماز خواندن در مسجد الاقصی و نظایر این ها که این همه خونریزی و وحشی گری ندارد!

نبرد حماس و اسرائیل:‌ از فصل سانسور شده تا قصه توت فرنگی های مرغوب غزه

مردم غزه،‌ درگیر فقر شدید،‌ رشد اقتصادی مستمراً منفی و بیکاری مفرط هستند و در این شرایط ،‌بدون این که از اسرائیل انتظار مساعدت داشته باشند، تنها خواسته شان این است که مزاحم کشاورزی و صنعت و تجارت و ماهیگیری شان نشود.

آنها می خواهند توت فرنگی هایشان را بفروشند ولی به قول "گیدیون لوی" در پایان مقاله اش در هاآرتص، « بار دیگر ارجحیت با ریختن خون فلسطینی‌هاست تا صدور توت‌فرنگی‌هایشان. »

*منبع تمام نقل قول های داخل گیومه های قرمز،‌ روزنامه اسرائیلی "هاآرتص" است که ترجمه اش در خبرنامه گویا توسط سایرا رفیعی انجام شده است.

معروف بهترین پاسور لیگ جهانی شد...

بهترین پاسور لیگ جهانی
سعید معروف به عنوان بهترین پاسور لیگ جهانی انتخاب شد.

 

تیم ملی آمریکا با برتری سه بر یک برابر برزیل به عنوان قهرمانی لیگ جهانی والیبال دست یافت.

ایتالیای میزبان نیز در دیدار رده بندی موفق شد در سه ست پیاپی ایران را شکست دهد و به عنوان سومی برسد.

سایت فدراسیون جهانی والیبال پس از پایان این رقابت‌ها تیم برتر مسابقات را اعلام کرد که در آن نام سعید معروف، پاسور تیم ملی ایران نیز به چشم می‌خورد.

** بهترین‌های لیگ جهانی والیبال:

- ارزشمندترین بازیکن: تایلور ساندر (آمریکا)

- بهترین پاسور: سعید معروف (ایران)

- بهترین لیبرو: سالواتوره روسینی (ایتالیا)

- بهترین مدافع: دیوید لی (آمریکا)

- بهترین آبشار زن : والاس (برزیل)

- بهترین سرویس زن: تایلور ساندر (آمریکا)

نفرات برتر لیگ جهانی هر کدام 10 هزار دلار پاداش گرفتند و ارزشمندترین بازیکن نیز 30 هزار دلار پاداش گرفت.

* رده بندی نهایی لیگ جهانی والیبال

1- آمریکا

2- برزیل

3- ایتالیا

4- ایران

5- روسیه

6- صربستان

7- بلغارستان

7- لهستان

9- استرالیا

10- فرانسه

11- بلژیک

12- هلند

13- آرژانتین

13- کانادا

13- پرتغال

16- چک

16- فنلاند

16- آلمان

19- ژاپن

19- کره

21- کوبا

22- ترکیه

23- چین

24- اسلواکی

25- مکزیک

25- اسپانیا

27- پورتوریکو

27- تونس

بخشنامه ای که زندگی کارمندان را زیر و رو کرد...

بخشنامه ای که زندگی کارمندان را زیر و رو کرد
شب می خوابی ، صبح که بلند می شوی می بینی با یک بخشنامه ی چند خطی زندگیت از این رو به آن رو شده و حاصل دسترنج سالها خدمت تو و معاش خانواده ات را( در دوران بازنشستگی) نصف کرده اند.

 

 بخشنامه جانشین معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی رئیس جمهور ،‌که با امضای محمود عسگری آزاد ، 17 تیرماه به دستگاه‌های اجرایی ابلاغ شد ، چنین سرنوشتی را برای بخشی از کارمندان دولت (‌کارمندانی که مشمول قانون تامین اجتماعی هستند )‌ رقم زد .

بر اساس این بخشنامه دستگاه ها از هرگونه کسر حق بیمه از فوق العاده اضافه کار کارکنان مشمول صندوق تامین اجتماعی منع شده اند.

معنی بخشنامه این است که از این پس اضافه کار در پاداش پایان خدمت و حقوق بازنشستگان محاسبه نخواهند شد ؛ حذف اضافه کار از پاداش و حقوق بازنشستگان دولتی مشمول قانون تامین اجتماعی برای کارمندان دستگاه‌های کم برخوردار، مساوی با نصف شدن پاداش و مستمری دوران بازنشستگی است.

ابلاغ این بخشنامه موجی از نارضایتی و نگرانی را در میان کارمندانی که مشمول تامین اجتماعی هستند ، بدنبال داشت ، آنها می گویند ، مسوولان به آثار اجرایی این بخشنامه و تبعات آن بر روی زندگی بازنشستگانی که 30 سال حق بیمه کامل پرداخت کرده اند و الان باید پاداش و حقوق ناقص بگیرند،توجه نکرده اند.

کارمند یکی از سازمانهای دولتی در مورد این بخشنامه می گوید: من بعد از 30 سال قرار بود مرداد ماه سال جاری بازنشسته شوم ،‌طی این 30 سال هر ماه بابت اضافه کاری که دریافت کرده ام ، هفت درصد حق بیمه از من کسر و به صندوق تامین اجتماعی واریز شده است، این کار مطابق قانون تامین اجتماعی صورت گرفته و الان که می خواهم بازنشسته شوم ، بخشنامه ای ابلاغ شده که ازاین پس از اضافه کار ما حق بیمه کسر نشود در نتیجه پاداش بازنشستگی من تقریبا نصف شده است .

وی در ادامه افزود: مسوولان چگونه این موضوع را توجیه می کنند ، کارمندی 30 سال حق بیمه بابت اضافه کار پرداخت می کند به امید اینکه از مزایای آن در سالهای بازنشستگی استفاده کند ولی با یک بخشنامه تمام دسترنج 30 ساله این فرد پایمال می شود .

این کارمند افزود: دولت دهم نیز در سال 88 بخشنامه ی مشابهی ابلاغ کرد که با مخالفت مجلس و سازمان تامین اجتماعی و رای دیوان عدالت اداری آن بخشنامه در سال 1390 ملغی شد و ابلاغ دوباره آن بخشنامه توسط دولت یازدهم تعجب آور است .

یکی دیگر از کارمندان ناراضی از ابلاغ این بخشنامه ضمن ناعادلانه خواندن آن گفت :‌ سابقه خدمت من 28 سال است ، با اجرای این بخشنامه نه تنها پاداش پایان خدمت ، بلکه حقوق دوران بازنشستگی من تقریبا نصف خواهد شد .

وی افزود: من دو سال دیگر بازنشسته می شوم ، طی 28 سال خدمت از اضافه کار من حق بیمه کسر شده است ، با اجرای این بخشنامه و ممنوعیت کسر حق بیمه از اضافه کار ، در دو سال آخر باقیمانده خدمتم از اضافه کار من حق بیمه کسر نمی شود و از آنجاییکه ملاک تعیین مستمری دوران بازنشستگی دو سال آخر خدمت است ، حق بیمه 28 سال من از بین خواهد رفت و از مزایای آن بی بهره خواهم ماند.

وی افزود: مسوولان باید برای هزاران هزار کارمندانی که مثل من با ابلاغ این بخشنامه حقوقشان ضایع می شود ، فکری بکنند . ابلاغ بخشنامه کار راحتی است ، باید به تبعات اجرایی آن توجه کنند.

.**‌دولت بزرگترین کارفرما

دولت بزرگترین کارفرما در ایران است، کارفرمایی که هم صاحب قدرت است و هم صاحب نفوذ ، هم می تواند در وضع قوانین دخیل باشد و هم قدرت اجرایی دارد. زیر دست این کارفرمای بزرگ و مقتدر ، میلیونها کارمند هست که نه اتحادیه دارند و نه تشکل صنفی و نه صدایشان به جایی می رسد.

این شرایط موجب شده ‌دولت در مقام کارفرمای بزرگ با استفاده از قدرت و نفوذ خود ، بتواند حق بیمه کمتری بابت کارکنانش به صندوق‌های بیمه ای بپردازد ،‌برای مثال کارفرما های کوچک بابت هر گونه پرداختی به کارکنان خود باید حق بیمه بپردازند ولی دولت فقط بابت پرداختی مستمر حق بیمه می پردازد .

این قانون یک بام و دو هوا را چگونه می شود ،توجیه کرد؟

** روی دیگر سکه / دولت خود را از پرداخت حق بیمه برای اضافه کار کارکنان معاف کرد

هدف بخشنامه اخیر نیز ،کاهش هزینه های دولت از طریق کم کردن حق بیمه پرداختی به صندوق های بازنشستگی است ،‌دولت بزرگترین کارفرما در کشور است که میلیونها کارمند دارد و طبیعی است به عنوان کارفرما ترجیح دهد هزینه کمتری پرداخت کند ؛ وقتی ریش و قیچی هم دست خودش باشد ، کارها آسان می شود و با یک بخشنامه خود را از پرداخت حق بیمه بابت اضافه کار کارمندان معاف می کند .

روی دیگر بخشنامه ی "ممنوعیت کسر حق بیمه ازاضافه کار کارکنان مشمول تامین اجتماعی" و به عبارت دیگر روی دیگر سکه ،‌ این است که دولت خود را از پرداخت حق بیمه بابت اضافه کار کارمندان معاف می کند .

این معافیت البته به قیمت نصف شدن مستمری بازنشستگان تمام می شود ،‌بشود ، مگر این همه سال دولت به عنوان کارفرمای بزرگ ، حق بیمه کمتری نسبت به کارفرماهای کوچک پراخت کرده و حقوق کارکنان بخش دولتی کمتر از کارکنان بخش خصوصی بوده ، چه اتفاقی افتاده ؟. خواستن توانستن است . می تواند و انجام می دهد . همین و بس .

عملکرد عجیب و غریب ایران حتی در صادرات زعفران!

عملکرد عجیب و غریب ایران حتی در صادرات زعفران!
اسپانیا که از بزرگترین خریداران زعفران ایرانی به شمار می‌رود، سالانه زعفران ایرانی را به 140 کشور دنیا به نام خود صادر می‌کند و این درحالی است که ایران با داشتن بیش از 95 درصد تولید زعفران، محصولش را 45 کشور جهان صادر می‌کند.


اسپانیا که بهار امسال بیش از شش تن زعفران ایرانی به ارزش بیش از 20 میلیارد تومان خریده مدعی است این محصول را مجددا به 140 کشور دنیا صادر می‌کند. در سه ماهه نخست امسال 6163 کیلوگرم انواع زعفران در بسته‌بندی‌های مختلف کمتر از 10 گرمی تا بیش از 30 گرم به ارزش 20 میلیارد و 851 میلیون و 299 هزار و 265 تومان معادل هشت میلیون و 164 هزار و 958 دلار به اسپانیا صادر شده است.

همچنین 61 کیلوگرم انواع پودر زعفران در بسته بندی‌های کمتر از 10 گرم و 10 تا 30 گرمی به این کشور صادر شده که ارزش آن معادل 261 میلیون و 726 هزار و 210 تومان برابر با 102 هزار و 610 دلار بوده است.

مقصد انواع زعفران ایرانی طی این بازه زمانی در بسته‌بندی‌های کمتر از 10 گرم تا بیش از 30 گرمی کشورهایی مانند آلمان، اتریش، اردن، اسپانیا، استرالیا، استونی، اسکاتلند، افغانستان، امارات متحده عربی، انگلستان، بحرین، بلژیک ، بوسنی، تایوان، ترکیه، چین، سنگاپور، سوئد، سوئیس، عراق، عربستان سعودی، عمان، فرانسه، فیلیپین، قطر، کانادا، کویت، موریس، ویتنام، هلند، هنگ کنگ، ایتالیا، نپال، مالزی، هند، ژاپن، سریلانکا، مجارستان، ‌آذربایجان و ... بوده که البته می‌توان گفت اسپانیا با اختصاص حدود یک چهارم واردات این محصول با ارزش ایرانی به خود یکی از کشورهایی است که بیشترین سهم را در تجارت خارجی زعفران ایرانی دارد.

علی حسینی - عضو شورای ملی زعفران - در این باره گفت: کشوری مانند اسپانیا که زعفران ایرانی را به نام خود صادرش می‌کند، مدعی است سالانه به 140 کشور دنیا زعفران صادر می‌کند در حالی که صادرات زعفران از ایران تنها به حدود 45 کشور جهان انجام می‌شود که این نشان می‌دهد بازارهای ناشناخته بسیاری وجود دارد که ایران می‌تواند در صورت برخورداری از حمایت دولتی زعفرانش را در آنجا عرضه کند.

به نظر می‌رسد وزارت جهاد کشاورزی و دولت که یکی از سیاست‌های اصلی‌شان جلوگیری از خام‌فروشی محصولات تولید داخل به کشورهای دیگر و تقویت صادرات محصولات نهایی تولیدی است باید بیش از پیش نسبت به اصلاح این روند توجه و اهتمام ورزند تا ارزش افزوده صادرات محصولات غیر نفتی به ویژه زعفران که یکی از عمده‌ترین کالاهای صادراتی است به جیب دیگر کشورها نرود.


نتانیاهو در پی حمله به ایران بود، در غزه گرفتار شد!

نتانیاهو در پی حمله به ایران بود، در غزه گرفتار شد!
روزنامه اسرائیلی هاآرتص نوشت: حماس به یک تهدید وجودی برای اسرائیل تبدیل نشده اما راهی برای چشم پوشی از آن وجود ندارد.


 به نقل از هاآرتص، نتایج مذاکرات دو هفته و نیمی ایران و گروه 1+5 در وین به طور معمول باید با اظهارت تند و سرسختانه بینامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل روبرو می شد. وی رسانه های داخلی و بین المللی را گردهم می آورد که به همه بگوید تمدید چهار ماهه توافق موقتی که نوامبر گذشته در ژنو نهایی شد، جایزه ای به ناسازگاری های ایران بوده است.

وی همچنین می گفت که این توافق به تهران اجازه می دهد دو میلیارد و 800 میلیون دلار پول بلوکه شده خود را در ازای اعمال محدودیت هایی اندک بر برنامه غنی سازی اورانیوم خود کسب کند و این یعنی ایرانیان می توانند به تحقیقات نظامی-هسته ای خود به طور آزادانه ادامه دهند و در عین حال غرب از اهرم تحریم های خود چشم پوشی کند. وی رهبران جهان را متهم می کرد که به ایران اجازه داده فریب شان دهد. اما در حال حاضر واقعا هیچ یک از این کارها را نمی تواند انجام دهد.

با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از واحدهای نیروهای دفاع اسرائیل در حال جنگ در داخل و اطراف نوار غزه هستند و برای حدود 70 هزار تن از سربازان نیز فراخوان داده شده، در حالیکه آمار کشته شدگان فلسطینی به بیش از 300 تن رسیده و این رقم در مورد اسرائیلی ها پنج نفر اعلام شده، تنها چیزی که نتانیاهو خواهان حفظ کردنش است، حمایت رهبرانی است که در حال حاضر پشتیبان مذاکرات وین هستند.

مقامات اسرائیلی پیش از این هشدار می دادند که بدترین نتیجه این است که «توافق موقت ضعیف ژنو به یک موقعیت دایمی تبدیل شود. این دقیقا همان چیزی است که ایران می خواهد تا رژیم تحریم ها را تضعیف کند، بدون آنکه چیزی در ازای آن بدهد.» اما نتانیاهو هر تفکری هم که در مورد تمدید توافق موقت داشته باشد باز هم انتقاداتش نسبتا خاموش خواهد ماند چراکه وی در غزه گرفتار شده است.

قرار نبود که اینطور شود.
از دیدگاه نتانیاهو در لیست تهدیدهایی که متوجه اسرائیل است، حماس پس از ایران، حزب الله و موج جهادی گری در سراسر منطقه، در درجه چهارم اهمیت قرار داشت.

با این حال ابعاد کشمکش قدرت در تشکیلات دفاعی اسرائیل برای ممانعت از برنامه های نتانیاهو و ایهود باراک، وزیر جنگ وی برای حمله یک جانبه به تاسیسات هسته ای ایران هنوز به طور کامل عیان نشده است. دولت اوباما به همراه دیگر دولت های غربی نیز در تحت فشار قرار دادن نتانیاهو نقش داشته اند و با موضع گیری در مقابل قضاوت و غریزه وی، خواستار کنار گذاشتن گزینه نظامی در مقابل رویکرد مشترک تحریم و دیپلماسی بوده اند.

نتانیاهو سه سال پیش بلوف نمی زد و در حال آماده شدن برای حمله به ایران بود. وی حمله به ایران را وظیفه تاریخی خود می دانست و تهدیدهای وی واقعا در تحریک آمریکایی ها و اروپایی ها برای اعمال تحریم های قابل توجه علیه ایران نقش داشت. اما محدودیت هایی از سوی اپوزیسیون وجود داشت که می توانست بر آنها غلبه کند. حال برنامه هسته ای ایران به موضوع یک فرآیند طولانی و دنباله دار دیپلماتیک تبدیل شده که پایانش مشخص نیست. و نتانیاهو نیز مانند ایهود المرت، سلف سیاه روی خود گرفتار یک حمله زمینی در غزه است.

این روزنامه اسرائیلی درادامه می نویسد: حماس به یک تهدید وجودی برای اسرائیل تبدیل نشده اما نمی شد از آن چشم پوشی کرد.

سوال غیرقابل اجتناب این است که آیا نتانیاهو و مشاوران امنیتی وی چشم به روی واقعیت بسته بودند؟ تمرکز آنها تا چه اندازه بر ایران بود که نتوانست اسرائیل را از درگیری های فعلی دور نگه دارد؟

روز جمعه نتانیاهو در گفتگو با باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا از وی به دلیل حمایت مالی برای تجهیز گنبد آهنین تشکر کرد و به نظر می رسد هشت سال پیش نیز سخنانی مشابه را تحویل امیر پرتز، وزیر دفاع وقت اسرائیل که پیشنهاد انتخاب گنبد آهنین به عنوان راه حل اسرائیل برای مقابله با تهدیدات راکتی کوتاه برد را مطرح کرد، داده باشد.

اما در شرایطی که گنبد آهنین توسعه می یافت، دیگر سیستم ها به خصوص شبکه هشدار زیرزمینی در مورد تونل ها، چندان مورد توجه قرار نگرفت. و حال این تونل های حماس هستند که نیروهای دفاعی اسرائیل را مجبور به ورود به غزه کرده اند. در کنار آمادگی نظامی مسائل دیگری مانند ضعف روز افزون حماس در تامین خدمات اولیه برای یک میلیون و 700 هزار نفر در غزه مطرح است. و مقاماتی که در این سال ها سعی کردند توجه تصمیم گیرندگان را به این مسئله جلب کنند، دریافتند که غزه و حماس در دستور کار ملی اسرائیل نبوده است. ایران و دیگر مسائل تمام توجهات را به خود جلب کرده بود.

وی زمانیکه فرآیند دیپلماتیکی با مقامات خودگردان فلسطین آغاز می شود، تمام توجهات به مسائلی چون مرزهای کرانه باختری و اورشلیم معطوف می شود و غزه تحت کنترل حماس جزو مسائل جانبی است. این تنها شکست نتانیاهو نیست بلکه نتیجه دشمنی مصر علیه فلسطینیان در دوره عبدالفتاح السیسی و بی تفاوتی بین المللی نیز بوده است.

با این حال عدم ارائه طرحی از سوی نتانیاهو طی پنج سال گذشته برای رسیدگی به غزه به عنوان یک مسئله مهم، این جنگ را به جنگ وی تبدیل کرده است. 


آلن ایر: اول چاه را بکن، بعد مناره را بدزد!

	آلن‌ ایر: اول چاه را بکن، بعد مناره را بدزد!
سخنگوی فارسی‌بلد وزارت خارجه آمریکا درباره سنگ‌اندازی‌های تندروهای کنگره آمریکا پس از دستیابی به توافق جامع هسته‌ای گفت: هیچ‌گاه توافق جامع را به کنگره نخواهیم فرستاد.


آلن ایر با بیان اینکه تاکنون همکاری و هماهنگی میان کنگره آمریکا و دولت اوباما بسیار قوی و دائم بوده است، تاکید کرد: دولت اوباما و کنگره از ابتدای مذاکرات هسته‌ای تاکنون همکاری بسیار خوبی با یکدیگر داشته‌اند و بدون شک ما بدون وجود کمک آنها نمی‌توانستیم به اینجا برسیم.

وی افزود: توافقنامه جامع با ایران هم مانند توافق‌نامه ژنو، یک مدرک سیاسی است؛ البته ناگفته نماند که برداشته شدن برخی از تحریم‌ها مستلزم پذیرش و دریافت تایید از سوی کنگره است اما همانطور که «جان کری» عنوان کرد و پس از ارزیابی فضای وین، برای مشورت و رایزنی با کنگره و اوباما به واشنگتن بازگشت، باید گفت که نظر غالب در کنگره برای دستیابی به این مهم و توافق نهایی با ایران اهمیت دارد.

آلن ایر درباره برخی تحرکات اخیر در کنگره آمریکا مبنی بر تایید و تصویب توافق نهایی در این کنگره، اظهار کرد: آیا برنامه اقدام مشترک برای کنگره فرستاده شد؟ نه. توافق نهایی با ایران، مدرک قانونی، پیمان یا معاهده نیست که فرستاده شود ولی ما کنگره را با خود شریک می‌دانیم و پذیرش و پشتیبانی کنگره از توافق جامع بسیار مهم است.

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با بیان اینکه من به نمایندگانی که در کنگره ساز مخالف می‌زنند، تندرو یا افراطی نمی‌گویم و نام آنها را «منتقد» می‌گذارم، خاطرنشان کرد: در هر دو طرف، منتقدان روش مذاکرات هسته‌ای و این طرز عمل وجود دارد. در مجلس و کنگره هر نماینده‌ای منتخب مردم است و رای دارد و باید از رای مردم خود دفاع کند. هم در مجلس و هم در کنگره کسانی هستند که تصورشان این است که مسیر دیپلماسی و مذاکرات هسته‌ای، مسیر درستی نیست. این همان تضارب آراء و اجماع‌سازی است. نمی‌خواهم درباره مجلس ایران حرف بزنم اما درباره آمریکا و سیستم حکومتی ما باید بگویم که کار ما اجماع‌سازی است.

وی افزود: مقامات بلندپایه قوه مجریه به کنگره می‌روند و با مردان کنگره مشورت و رایزنی می‌کنند اما اگر این توافق جامع حاصل شود و اهداف ما را تحقق بخشد و جامعه جهانی را از نگرانی خارج کند ما می‌توانیم اعضای منتقد کنگره را هم راضی کنیم.

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا همچنین درباره اراده دولت اوباما برای دستیابی به توافق نهایی با ایران در صورت تمدید مذاکرات، گفت: از روز نخست آقای اوباما گفت که می‌خواهد با ایران مذاکره کند تا از یک روش مسالمت‌آمیز و دیپلماسی به یک راه حل مرضی‌الطرفین برسد و این هدف تا دستیابی به توافق تغییر نخواهد نکرد و اراده ما شدیدتر یا ضعیف‌تر نشده و ثابت بوده است. در این مسیر ما ثابت‌قدم بوده‌ایم که خواستار مذاکره با ایران هستیم و به جای تقابل از راه تعامل استفاده کنیم.

وی درباره احتمال دستیابی به توافق نهایی در صورت تمدید مذاکرات نیز گفت: آدمی با امید زنده است اما باید در نظر داشته باشید که علت تلاش بسیار ما برای حل و فصل پرونده هسته‌ای ایران، بهبود روابط با این کشور نیست بلکه برای برطرف کردن یک تهدید بزرگ در جامعه جهانی است. از سوی دیگر باید بگویم که آرزو داریم روابط ما با تهران بهتر شود و بتوانیم این بی‌اعتمادی چند دهه‌ای را برطرف کنیم و ان‌شاءالله که روابط بهتر شود.

آلن ایر درباره برخی گمانه زنی‌های رسانه‌های غربی در مورد سفر احتمالی «باراک اوباما» به ایران در صورت توافق هسته‌ای با تهران، گفت: سیبی که بالا می‌اندازیم هزار چرخ می‌خورد تا پایین بیاید. همیشه می‌گویند اول چاه را بکن، بعد مناره را بدزد. بعد از حل پرونده هسته‌ای ایران می‌توان درباره سفر احتمالی اوباما به ایران صحبت کرد.

آلن ایر در پایان درباره زبان فارسی و اینکه آیا به دخترانش نیز این زبان را آموزش داده است یا نه، گفت: دخترانم فارسی بلد نیستند اما این بیت سعدی را بسیار دوست دارند و آن را حفظ کرده‌اند: اندرون از طعام خالی دار / تا در او نور معرفت بینی / تهی از حکمتی به علت آن / که پری از طعام تا بینی.


واکنش جان کری به سخنان رهبر معظم انقلاب...

اخبار مذاکرات هسته‌ای ایران با 1+5: واکنش جان کری به سخنان رهبر معظم انقلاب
وزیر امور خارجه آمریکا در کنفرانس خبری خود در وین عنوان داشت که در مذاکره با ایران پیشرفت های ملموسی در مسائل کلیدی داشته اند.

 

 وزیر امور خارجه آمریکا در کنفرانس خبری خود در وین عنوان داشت که در مذاکره با ایران پیشرفت های ملموسی در مسائل کلیدی داشته اند. "جان کری" با اعلام این موضوع گفت: امروز به واشنگتن می روم و "باراک اوباما" رئیس جمهور آمریکا را در جریان مذاکرات قرار می دهم. من آماده هستم تا در صورت حصول پیشرفت های بیشتر مجددا به وین بازگردم.

کری در ادامه گفت: مذاکرات سختی را داشتیم. ایران در مواضع خود سرسخت است و مانیز در مواضع خود سرسخت هستیم. اما با این وجود هر دو طرف برای رسیدن به توافق حسن نیت دارند.

وزیر امور خارجه آمریکا در ادامه با اشاره به فتوای رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای در خصوص تسلیحات هسته ای، گفت: فتوای رهبر ایران بیانیه بسیار مهمی بود و ما می خواهیم ایشان بداند که ما حق ایران را در داشتن یک برنامه هسته ای صلح آمیز را به رسمیت می شناسیم. ما این فتوا را بسیار جدی گرفته ایم.

شب گذشته "جاش ارنست" سخنگوی کاخ سفید گفته بود: ایران در مذاکرات هسته ای با غرب جدی بوده است ولی هنوز باید تصمیمات لازم را برای نشان دادن اینکه برنامه هسته ای این کشور صلح آمیز است اتخاذ کند.

ارنست در پاسخ به این پرسش که آیا وزیر امور خارجه آمریکا این اختیار را دارد که مهلت تعیین شده تا بیستم ژوئیه (29 تیر) در مذاکرات مربوط به ایران را تمدید کند، گفت: جان کری در جریان گفتگوهای وین به ارزیابی میزان جدیت ایران پرداخت. کری قصد دارد تا به واشنگتن بازگشته و پیشنهادهایی را به باراک اوباما برای ادامه مسیر ارائه کند.

نامه بان کی مون به آیتالله سیستانی...

نامه بان کی مون به آیت‌الله سیستانی
نماینده بان‌ کی‌ مون در عراق تأکید کرد که نامه دبیرکل سازمان ملل را تقدیم آیت‌الله العظمی سید علی سیستانی کرده است.


 به نقل از سایت شبکه سومریه نیوز عراق، نیکولای ملادینف، نماینده بان‌ کی‌ مون، دبیرکل سازمان ملل در عراق در کنفرانس خبری بعد از نشست خود با آیت‌الله العظمی سید علی سیستانی، مرجع عالیقدر شیعیان گفت: با ایشان به بررسی اوضاع آوارگان عراق پرداختیم و نگرانی مشترک خود را ابراز داشتیم.

وی تصریح کرد: من نامه‌ای را از بان‌ کی‌ مون به آیت‌الله سیستانی تقدیم کردم که در زمینه تقدیر از تلاش‌های ایشان در مبارزه با طایفه‌گری و مواضع انسانی‌شان بود.

ملادینف بر اهمیت سرعت تشکیل دولتی که از مقبولیت ملی برخوردار باشد و در حل مشکلات به قانون اساسی مراجعه کند، تأکید کرد.

ملادینف از رهبران سیاسی عراق خواست دیدگاه جدیدی برای مبارزه با تروریسم و طایفه‌گرایی در عراق داشته باشند.

ملادینف همچنین از رهبران سیاسی خواست از هرگونه اظهارنظر تند اجتناب کنند و به آوارگان کمک نمایند چرا که بیش از یک میلیون عراقی منازل خود را از دست داده‌اند.

وی نسبت به هدف قرار دادن اقلیت‌ها و گروه‌های دینی در عراق ابراز نگرانی کرد.

نماینده بان‌ کی‌ مون خاطرنشان کرد: عراق نیازمند حمایت بین‌المللی است چرا که با تهدید داعش روبروست.

وی تأکید کرد: این عراق نیست که تنها با گروه‌های افراطی روبرو است بلکه کل منطقه با این خطر روبروست. ملادینف امروز (شنبه) وارد نجف شد و با آیت‌الله سیستانی دیدار کرد.


این عکس که بدتر از سر بریدن داعشی هاست (18+ !!!)...

این عکس که بدتر از سر بریدن داعشی هاست (18+ !!!)
من بیش از سر بریدن‌های داعشی‌ها از این ناراحت شدم که به دعوت رئییس جمهور همه کاندیداهای ریاست جمهوری -از کندترین‌شان تا تندترین‌شان- آمده بودند و با هم عکس گرفتند.

 

 سعید قاسمی از چهره های دلواپس اخیراً در همایش "خط قرمز"‌ که در انتقاد از مذاکرات هسته ای برگزار شد، اعتراف کرد که ار عکس یادگاری کاندیداهای ریاست جمهوری با حسن روحانی و نوشته پشت سر آنها که ناظر بر اتحاد آنهاست، بیش از دیدن جنایات داعش و سر بریدن های آنها ناراحت شده است.

بخوانید:‌
 «من بیش از سر بریدن‌های داعشی‌ها از این ناراحت شدم که به دعوت رئییس جمهور همه کاندیداهای ریاست جمهوری -از کندترین‌شان تا تندترین‌شان- آمده بودند و با هم عکس گرفتند. عکسی که بالایش نوشته بود ما همه با هم هستیم و احتمالاً زیرش هم نوشته بود، نترسید، نترسید!» (رجانیوز؛93/4/25)



 احتمالاً جناب قاسمی  می خواسته بگوید که در نهاد ریاست جمهوری، شعار دوران ناآرامی های بعد از انتخابات را احیا کرده اند (نترسید،‌نترسید ما همه با هم هستیم). در حالی که جمله ای که نوشته شده بود این بود: «همیشه در کنار هم هستیم.»

 واقعاً وقتی یک نوشته ساده را که همه جا هم منتشر شده ،‌ ابتدا تحریف می کنند و بعد به عجیب ترین شکل ممکن تفسیر ، واقعاً‌ چگونه می توان به صداقت شان اعتماد داشت؟
آیا به نظر آقای دلواپس،‌باید کاندیداها تا همیشه رو در روی همدیگر بایستند و دعوا کنند؟
حالا در کنار هم بودن مسؤولان نظام جمهوری اسلامی چرا باید به مذاق بعضی ها ،‌حتی تلخ تر از سر بریدن های داعش هم باشد، سوالی است که در جوابش ، واقعیت ها نهفته است. واقعیت هایی که به ما می گویند چرا عده ای از به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای و رفع تحریم ها نگرانند!